نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2016-05-13

نویدنو  23/02/1394 

 

 

 

 

فرازمندی استعمار نو

میخائیل کچینف – برگردان: شهریار قاسمی

مبنای سیاست های نئولیبرالی از اوایل سال های 70 سده گذشته، زمانی که در اقتصاد سرمایه داری مرحله ای از بحران های طولانی اغاز گردید، گذاشته شد. جهت برون رفت از این بحران و ایجاد انگیزه به مدرنیزه کردن تولید، برای همه کشورهای "مافیایی" سیلی از سرمایه ضرورت یافت ، که منبع ان فقط از کشورهای جهان سوم تامین می گردید.

همزمان، بسیاری از "کشورهای جهان سوم" به دلیل بحران اقتصادی دهه 70 در تنگنا قرار داشته ، نیازمند تسهیلات از بازار جهانی شدند. صندوق بین المللی پول که تابع سیاست های امریکا است، با بهره ای نسبتا پائین تسهیلات فوق را با برخی مطالبات مشخص، طراحی شده در "اجماع واشنگتن"امریکا، از جمله: گشایش مرزها در راستای ورود سرمایه و کالای های خارجی، خصوصی سازی بخش دولتی، کاهش دستمزد و مستمری اجتماعی و غیره، و لغو هرگونه محدودیت بر سوداگری های مالی و غیره"بنام رقابت پذیری" ، به  دولت های نیازمند پرداخت نمود.

اجرای این مطالبات به شرکت های چند ملیتی این امکان را داد که ازادانه وارد عمل شوند ، این امر باعث از بین بردن تولید صنعتی کشورها و محروم کردن انها از امنیت و حاکمیت ملی  شد و اقتصاد آنها را  به تحویل دهنده  صرف مواد خام خود به غرب تبدیل کرد. هدف و برنامه اصلی  سیاست های نئولیبرالی در همین است که می شود انرا امپریالیسم اقتصادی و یا حتی قاتل اقتصادی نامگذاری کرد.

ایالات متحده آمریکا با استفاده از "دستگاه چاپ سیستم رزرو فدرال"  (مجری نقش بانک مرکزی ایالات متحده) امکان واگذاری اعتبارات نامحدود را داشت و توانست مقدار عظیمی اعتبارات بی پشتوانه را چاپ کند. این موضوع به  پول و سیستم ارزی جامائیکا در سال 1976 این امکان را داد و موجبات چاپ نامحدود ارز در این کشور را بوجود اورد. سیاست نئولیبرالیسم، تا دهه 90 قرن گذشته به 126 کشور جهان، به عنوان سیستم استعمار نوین تحمیل شد.در دو یا سه دهه قبلتر از این کشورها ، ایالات متحده سیستم نئولیبرالیزم را در مقیاس وسیعی در امریکای لاتین اجرا کرد. این سیاست با اشکال سیاسی تبعیت، از جمله دیکتاتوری های  تروریستی  و دموکراسی دروغین در هم آمیخته است. اینها تماما با کمک سیستم نظامی و پلیسی،ایالات متحده در مقیاس جهانی اجرا گردیده و در زمان ما هم نیز مورد استفاده قرار می گیرد.

در سال های اول ، اصلاحات نئولیبرالی دقیقا بر پایه اهداف "اجماع واشنگتن" تمام رشته های صنعتی و کشاورزی را نابود کرد و اقتصاد این کشورها را به سرعت به یک اقتصاد تک محصولی که صادرات ان در انحصار شرکت های چند ملیتی بود  تبدیل کرد. بنابراین، آرژانتین از یک کشور صنعتی و کشاورزی به یک صادر کننده تک محصولی گندم و گوشت تبدیل شد. در مکزیک و برزیل، تولید برای مایحتاج داخلی را تقریبا نابود و تجارت محصولات کشاورزی فراملی ، باعث از بین رفتن سرمایه محلی و سلب مالکیت از  دهقانان شد ، که به طور عمده به صادرات محصولاتی مانند دانه های سویا ، آب پرتقال روی اوردند. در بولیوی، بخش دولتی تخریب شده بود و تمام رشته های قدیمی اقتصاد، در ابتدا جای خود را به تولید کوکائین داده بودند که بعدها به جای کوکائین به تولید سویا روی اوردند.

با این حال، رویداد غم انگیزی که در تاریخ جهان رخ داد این واقعیت است که ایالات متحده توانست با استفاده از سیاست های نئولیبرالی اتحاد جماهیر شوروی را که دارای یک نظام اجتماعی تاریخی عظیمی بود تخریب کند . از آن زمان، از روسیه صدها هزار میلیارد دلار، معادل چند تکنولوژی مدرن اقتصادی بیرون کشیدند. چپاول امپریالیستی "کشورهای جهان سوم" به تشدید تناقضات نظام سرمایه داری ، و منجر به ایجاد مرحله جدیدی از بحران سرمایه داری (حدودا از سال های 2000) شده است. سرمایه داری در دو مرحله به افول خود نزدیک می شود: اول، ظهور بحران مالی و اقتصادی جهانی و ناتوانی امپریالیست ها برای مقابله با آن، و در مرحله دوم، آغاز فروپاشی سیستم استعماری نو و تشکیل جبهه ضد امپریالیستی که در ان کشورهای سوسیالیستی نقش تعیین کننده دارند.

استثمار کشورهای "جهان سوم" در سطح کیفی نوینی به انباشت سرمایه، برای الیگارشی جهانی منجر شد. چنین انباشت سرمایه ای از طریق  مستعمرات و استثمار کشورهای وابسته در دوره های مختلف تاریخی ، پیامدهای گوناگونی را برای سرمایه داری به همراه داشت . بنابراین، سرمایه داری در قرن هجدهم  با استفاده از این ابزار و منبع به یک انقلاب بزرگ صنعتی دست یافت. عصر امپریالیسم، در اغاز قرن بیستم با سیر نزولی خود دیگر قادر به استفاده مولد از این بودجه نبود و بیشتر این بودجه صرف جنگ بین امپریالیست ها برای تقسیم و باز تقسیم مجدد بازارهای جهانی و مواد خام ، می شده است. همه این رویدادها در دوره های دو جنگ جهانی تکرار شد. چپاول مستعمرات منبع اصلی  وقوع جنگ جهانی دوم شد. اما در نیمه دوم قرن بیستم در شرایط عدم امکان جنگ های درونی امپریالیستی ، بحران مالی و اقتصادی جهانی (از سال 2008) به منبع اصلی غارت  "کشورهای جهان سوم" بدل شد. این اتفاق چرا و چگونه افتاد؟

در دهه 70  قرن گذشته در نتیجه روند افزایش بهره ، سرمایه گذاری در قسمت های تولیدی شروع به کاهش کرد، و سرمایه های مولد به بخش سرمایه مالی هدایت شدند . هنگامی که سیل سرمایه از کشورهای جنوب به شمال سرازیر شد ، فرصتی شد برای پر کردن بخش مالی. علاوه بر بازارهای مالی قبلی بازارهای مالی جدیدی پدید آمدند. هزاران نوع جدید مشتقات مالی (جایگزین پول) و تریلیون ها دلار " جریمه نقدی" با سرعت بیشتری نسبت به بخش های دیگر اقتصاد گسترش یافتند . بنابراین، در طول چهار دهه گذشته، سرمایه های غیر مولد 15 برابر سرمایه های مولد رشد داشته است . سرمایه های غیر مولد با تکیه بر قدرت شرکت های غول آسا و متصل شدن با کشورهای قدرتمند جهان به یک قدرت بزرگ اقتصادی در اقتصاد جهانی تبدیل شده اند.

امروزه عامل اصلی بحران مالی و اقتصادی جهانی بر خلاف بحران های ادواری پیشین که دلیل اصلی ان "اضافه تولید" بود، (از سال 2008) "انباشت پول" می باشد.

توجه داشته باشید اوراق بهادار با انواع مشتقات مختلف خود ارزش جدیدی ایجاد نمی کنند ، ان چیزی که انها بنام "ارزش کاذب" ارائه می دهند انعکاس مصلحتی شاخص ارزش می باشد. انها هیچ سود افزایی نمی کنند و انچه که مالکان انها دریافت می دارند چیزی به غیر از برایند باز تقسیم سود که خود برایند معاملات سوداگرانه بهای ارزش است ، نمی باشد. بنابراین این سرمایه، از هزینه های واقعی تولید جدا شده و به عنوان یک، سرمایه غیر مولد مجازی عمل می کند. غیر مولد بودن ان به خصوص در دوران بحران نمایان می شود و به شدت باعث کاهش قیمت سهام می گردد.

نیرنگ سرمایه غیر مولد در این است که ترکش حباب های مالی می تواند در هر زمان و مکان و در هر مناسبتی رخ دهد . به عنوان مثال، شکاف در زنجیره بدهی های مالی ، به همراه فشار بحران یا فرو ریختن کل سیستم مالی که به طور نمونه سبب ورشکست شدن بزرگترین بانک سرمایه گذاری لیمن برادرز شد ، و غیر مستقیم به بحران مالی جهانی سال 2008  انجامید . این ویژگی بحران مالی قابل پیش بینی و کنترل نیست.این انفجار بحران که از طریق نقض ارتباطات مالی واقعی که توسط  بخش مالی همیاری می شود حاصل شده و باعث از بین رفتن زنجیره های تولید - فن آوری  گردیده ، و بحران اقتصادی را موجب می شود که با گذاشتن بر روی بحران مالی شدت و اثر بحران را افزایش می دهد.  این چیزی است که در 2008-2009 اتفاق افتاد که بحران مالی به بحران اقتصادی دامن زد و تحمیل یکی به دیگری به دلیل سقوط تولید در یک دوره طولانی ، رکود بود.

بنابراین، رشد تولید ناخالص داخلی در کشورهای توسعه یافته کاهش چشمگیری یافته است و از سال 2008 تا 2013 در المان – 0،8- 5،1 -3،9 -3،4- 0،9- 0،5- در انگلستان  —0,8; -5,2; 1,7; 1,1; 0,3; 0,7 در فرانسه  — 0,2; -2,9; 2,0;, 2,1; 0,3;  0,3 در ایتالیا —1,2; -5,5; 1,7; 0,4; -2,4; -1,9 در ایالات متحده —0,3; -2,8; 2,5; 0,6; 2,3; 2,2(لازم به ذکر است که رشد تولید ناخالص داخلی آمریکا به صورت تصنعی در حال افزایش است. علاوه بر این، ایالات متحده همواره تلاش می کند که دشواری های بحران اقتصادی را بر دوش کشورهای دیگر بیاندازد) .

کاهش تولید به نوبه خود به سمت سیل سرمایه مالی غیر مولد می رود که به موج جدیدی از بحران ها دامن می زند. برخلاف بحران های اقتصادی، که دارای مکانیزم خروج اتوماتیک از بحران هستند ، بحران های مالی، دارای منبع دائمی ایجاد بصورت ترکش کنترل نشده  حباب های مالی می باشند . بنابراین در تاثیر متقابل این دو نوع بحران با داشتن منابع ثابت ایجاد، بطور بالقوه می توانند تولید را در شرایط بحران طولانی و در حالت رکود نگه دارند. به نظر می رسد که سرمایه داری مدرن،دچار یک بیماری جدید غیر قابل درمان در قالب سرمایه غیر مولد شده است که به طور مداوم مثل یک سایه بدنبال و تهدید تولید واقعی می پردازد و هیچ شانسی برای نجات و زنده ماندن ان نیست.

اقتصاددانان بورژوایی  در راستای یافتن " یک ساختار نوین مالی جهانی" جایی که در ان  توازن نیرو و قوا بر منافع تسلط کامل داشته باشد از رمق افتاده اند . علیرغم این، در این راه - تناقضات شدید بین کشورهای امپریالیستی - ایالات متحده، اتحادیه اروپا و ژاپن، فرصت مدیریت بحران ها را نمی دهد.

 

/ 15/04/2016

http://comstol.info/2016/04/ekonomika/12124

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi  

     بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: