نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2016-04-15

نویدنو  27/01/139

 

 

گفتگوی کریس هچز با مایکل هودسون

 دروغ های اقتصاد های نئو لیبرال

برگردان : هاتف رحمانی

کریس هچز: خوب ، ما پیش از این  درباره وضعیت انگلی بانک ها ، صندوق های تامینی و طبقه قماربازی که هستی کشور را قطعه قطعه کرده است – از جمله ، به طور قابل توجهی ، خود صنعت ، و فرو کردن عمل شاق بدهی غیر قابل تحمل به گلوی مرم امریکا ، خواه از طریق وام های دانشجویی ، یا نرخ بهره کارت های اعتباری غارتگر که همان طعمه و کلید است که شما با نرخ بهره صفر اعتبار می گیرید و چیز بعدی که می دانید ، بیشتر از 26 درصد ، 23 درصد ... پرداخت می کنید - صحبت کردیم . 

مایکل هودسون : اگر یک فسط را پرداخت نکنید.

هچز: اگر یک قسط را پرداخت نکنید . وثیقه ها ، همراه با خانه های بسیاری اکنون به خاطر (بحران) 2008 زیر آب هستند. من در ابتدا می خواهم نگاهی به طبقه خود لیبرال خوانده در داخل حزب دموکرات، از جمله باراک اوباما بیندازم . او اغلب از زبان عدالت اقتصادی استفاده می کند و حتی مایل است به طور لفظی وال استریت را تحقیر کند ، اما به اندازه جمهوری خواه ها به برنامه نئو لیبرالی خود متعهذ بوده است .

هودسون : کلید سیاست های عوام فریبانه که باید درک کرد آن است که مردمی که واقعا از شما پشتیبانی می کنند کسانی هستند که پشتیبان تامین کننده های مالی کارزار انتخاباتی شما هستند . شغل شما بعنوان یک سیاست مدار گفتن آن است که ،" من می توانم این حوزه انتخابی را به پشتیبان های شما تبدیل کنم ." اوباما در انجام آن چه دونالد ترامپ امروز سعی در انجامش دارد یعنی جذب یک حوزه انتخابی نابغه بود. ستون اول او چنین است : یک گروه کانونی هر چیزی را که حوزه انتخابی می خواهد فهرست می کنند. حوزه ها خواهان تخفیف بدهی هستند.  شغل های بهتری می خواهند. حداقل دستمزد بالاتری می خواهند.  

هچز: و موافقت نامه های تجاری مانند نفتا و... را نمی خواهند

هودسون : درست است . و ستون ب ، که به آن ها گفته نمی شود، چیزی است که حامی های کارزارانتخابات در وال استریت می خواهند. اوباما اساسا از سوی رابرت رابین انتخاب شده بود ، که بعد از بیرون آمدن از گلدمن ساچز ، رئیس سیتی بانک شد . اوباما توسط رابین وال استریت انتخاب شده بود تا آن چه را که وعده داده بود به صورت واقعی انجام دهد. آن ( وعده ها) همان چیزی بود که امروز هر رئیس جمهوری تصمیم انجام آن را دارد ، یعنی شغل یک سیاست مدار تبدیل همه کسانی که به شما رای می دهند به پشتیبان حامی های شماست ،که در وال استریت هستند. خواه جمهوری خواه باشید یا دموکرات ، اما به ویژه اگر دموکرات باشید – که جناح واقعی وال استریت در سیستم سیاسی امریکایی است . جمهوری خواه ها به جناح شرکت های انحصاری ، نفت و گاز آن تعلق دارند .  

به محض آن که اوباما وارد شد ، هنک پاولسون – دبیر خزانه داری جمهوری خواه – با بارنی فرانک گفتگو کرده وگفته بود ، می دانید ، بر اساس  تی ا آر پی TARP قرار شده بود که باید مقداری پول برای کاهش بدهی اختصاص  می دادیم. 

هچز: تی ا آرپی را توضیح بده .

هودسون : تی ا آر پی برنامه تخفیف دارایی مشکل دار است . (این برنامه)  برای رفتار با بانک ها در صورتی که دچار مشکل باشند مقررشده بود . اگر شما بزهکار و اگر درحال سرقت از مردم باشید آن موارد " مشکل دار " خوانده می شود . اخیرا در اخبار یک دادخواهی در باره یک پسر پولدار وجود داشت که اتوموبیلش  از جاده خارج  و چهار نفر را کشته بود .دفاعیه او عبارت بود از " خطای من نیست ، من ثروت زیادی دارم . من آن چنان ثروتمندم که هیچ حس اجتماعی ندارم . خوب ، البته ، من از جاده خارج شدم . اما من بی گناهم ،چون ثروتمندم . چه انتظاری دارید ؟ "

اساسا دیدگاه گلدمن ساچز از اقتصاد همین است. شما همه جا سبب آسیب های جانبی می شوید ،و این همان چیزی است که وال استریت انجام می دهد. شما نمی توانید به خاطر آن وال استریت را تنبیه کنید. آن ها دقیقا همان کاری را که یک موسسه مالی غارتگر باید انجام دهد انجام می دهند. بعد اوباما گفت "نه ، من تصمیم ندارم آن را انجام دهم " (یعنی کاهش بدهی های رهنی به همان صورتی که به رای دهنده های ستون الف قول داده بود ). او وارد (ریاست) شد و لابی گر اصلی وال استریت ، تیم گتنر را بعنوان رئیس خزانه داری منصوب کرد . 

هچر: شما وقت زیادی را برای کتاب خود کشتن میزبان درباره او صرف کرده اید .

هودسون : درست است. گیتنر تقریبا در همه حکایت های معامله های کثیف در کتاب ظاهر می شود . او یک تاجر دوره گرد(کیف گردان) بود . کسی بود که موقعی که می خواست سیتی بانک را تحویل بگیرد متهم (شیلا بائویر) انسداد اف دی ای سی ( شرکت ذخیره بیمه فدرال )FDIC بود ، که نه تنها ورشکسته بلکه سازمانی بزهکار بود . 

هچز: خیلی سریع توضیح بده که چرا بزهکار بود .

هودسون : سیتی بانک ، همراه با فعالیت مالی در سطح کشوری ، رهن ها را کم ارزش کرده بود. این ها رهن هایی بودند که نینجا خوانده می شدند . نینجا به"وام های" کاذبی که به افراد بی در آمد ،بی شغل و بی دارایی داده می شد اطلاق می شدند . شما فیلم "بلند مختصر" را دیدید، همان طور که برخی ازنابغه های وال استریت کشف کردند تمام رهن ها در حال سقوط هستند. و شما داستان ملکه الیزابت را که قصد داشت اقتصاد دان شود ... می دانید .   

هچز: آیا هریک از آنهایی که می شناختید پیش آمد ؟ "

هودسون : دقیقا. حقیقت آن است ، اگر هر کسی در وال استریت این رهن های دروغین  را وام می خواند، اگر می دانست که آن (وام )ها برای نینجا، برای افرادی که نمی توانند پرداخت کنند درست شده اند، (قطعا) همه وال استریت می دانست که تقلب است .

مسئله کلیدی آن است که اگر شما یک بزهکار هوشمند باشید ، مجبورید برای دستگیر نشدن برنامه ریزی کنید. برنامه آن است که چگونه از تنبیه فرار کنید. در وال استریت ، اگر شما دارایی های اشغال بخرید، و اگر دولت به شما کمک مالی کند چه می کنید ؟ این همان چیزی است که رئیس جمهور ایالات متحده برای آن برگزیده می شود ، خواه اوباما باشد یا می توانست جان مک کین بوده باشد . 

هچز : یا بوش

هودسون : یا امروز می تواند هیلاری باشد ، یا ترامپ. کار آن ها کمک مالی دادن به وال استریت و وادار کردن مردم ، ونه وال استریت به پرداخت آن است. چون وال استریت "کسی"است که سیاست مدار ها را – که می دانند پول هایشان از کجا می آید- انتخاب می کند. اگر شما یک اعانه دهنده به کارزار انتخابات دارید ، مهم نیست که وال استریت باشد یا توسعه دهنده محلی مستغلات ، همه می دانید که حامی های شما چه کسانی هستند .

استعدادی که شما بعنوان سیاست مدار نیاز دارید آن است که رای دهنده ها را وادار کنید فکر کنند که شما تصمیم دارید از منافع آن ها حمایت کنید ...  

هچز: و آن چه که گرونچو مارکس بزرگ نقل کرد چیست ؟

هودسون : راز موفقیت صمیمیت است . اگر بتوانید آن را جعل کنید ، نتیجه آن را گرفته اید .

هچز: خوب ، وتا حدی همانطور است ، می دانید ، در کتاب او  ران سوسکیند وجود دارد ، اسمش (کتاب) چه بود ؟

هودسون : مردان صمیمی

هچز: مردان صمیمی . او با شخصی در وال استریت مصاحبه می کند و می پرسد چرا شما با اوباما ، وقتی که این قدر محافظ وال استریت است این قدر دشمنی می کنید. و پاسخ این است ، به خاطر آن که اگر به دشمنی علنی ادامه دهیم ، او همیشه می تواند آن چه را می خواهیم عملی کند.

هودسون : این شبیه داستان عمو راموس و (خرگوش)جالیز بریار است ، که خرگوش بریار دائم می خواهد که او را به جالیز بریار پرتاب نکند . و سرانجام وقتی روباه او را به جالیز بریار پرت می کند، خرگوش با خواندن آواز " زاده وپرورده در جالیز بریار " می گریزد . او با خوشحالی فرار می کند . این که وانمود می شود اگر سیاست مداری علیه وال استریت سخن می گوید و می تواند رنجش مردم را به زبان بیاورد ، باید آن ها را درک کند و بنا براین بخواهد از آن ها حمایت کند اخلاقی است.

هچز: خوب ، همان چیزی است که هیلاری کلینتون در بازی حکم (بازی با ورق 4 نفره)  انجام می دهد .

هودسون : دقیقا همان است. فیلمی بنام لا دولچه ویتا(زندگی زیبا) از فلینی با بازی آنیتا اکبرگ وجود دارد . شما مارچلو گزارشگر ایتالیایی را می بینید که پشت اکبرگ می رود ، وبعد دوست پسر او به طرف او می آید و می گوید :" من ترا درک می کنم " بعد ضربه را می زند ، و صورت او را زخمی می کند . این دقیقا همان چیزی است که ما اینجا شاهدیم. سیاستمدار ها به رای دهنده ها می گویند " من درد شما را حس می کنم . من می توانم شما را درک کنم ." و آن ها فکر می کنند اوه ، او درد ما را درک می کند. سپس سیاست مدار به صورت آن ها ضربه می زند و از وال استریت حمایت می کند ، و برای خصوصی کردن صندوق های بازنشستگی ، خصوصی کردن تامین اجتماعی تلاش می کند. و حتی یک بانک دار را ، با منصوب کردن افرادی به سازمان قضایی که از سوی وال استریت معاینه شده اند و با آن ها به سادگی یک ثروتمند "مشکل دار" بر خورد می کنند به زندان نمی فرستد.

چون اساسا مشارکت کننده های وال استریت در کارزار انتخابات در مورد کسی که می خواهید بعنوان رئیس خزانه داری منصوب کنید حق وتو دارند. آن ها می خواهند ...

هچز: دادستان کل

هودسون : بعله ، دادستان کل ، برای اطمینان از آن که هیچ کس به خاطر جرم مالی مجبور به پرداخت بهایی نباشد . بعد شورای مشاوران اقتصادی وارد می شود تا به مردم اطمینان دهد که اگر شما تنها بتوانید آن چه را فدرال رزو در حال انجام آن است انجام دهید وال استریت به صورت واقعی در حال اضافه کردن به اقتصاد است . همان طور که ژانت یلن می گوید ، اجازه دهید به بانک ها پول بیشتری بدهیم ، و اقتصاد می تواند راه خروج از بدهی را قرض بگیرد ... اگر تنها ما بتوانیم به اندازه کافی کاهش کمی داشته باشیم .  

خوب فدرال رزو 4.5 تریلیون دلار به وال استریت داده است. آن 4.5 تریلیون می توانست برای تخفیف وام ها مورداستفاده قرار گیرد. و بعد ما مشکلی نمی داشتیم. بعد هر کسی می توانست هزینه زندگی کمتری داشته باشد. 4.5 تریلیون دلار می توانست در اقتصاد هزینه شود .

هچز:ما می توانستیم مردم را از فروش وثیقه ها و رانده شدن از خانه هایشان نجات دهیم . 

هودسون : بله . اما کاری نبود که اوباما انجام داد .

هچز: هر چند او وعده داد که می تواند . و بعد تغییر جهت داد ، مقداری پول برای نجات افرادی که ناچار به ترک خانه هایشان شده بودند اختصاص داد. وبعد هرگز آن را پرداخت نکرد . 

هودسون : درست است. پرداخت نشد. همان چیزی است که نیل باروفسکی ، رئیس سیگتارپ – بازرس کل ویژه تی ا آر پی – کشف کرد .او گفت ، یک دقیقه صبر کنید ، آن ها هیچ مقدار از آن را پرداخت نکرده اند. این یک تقلب است. و یک کتاب کامل نوشت ، کتاب بیل اوت ، که دروغ های گیتنر را شرح می دهد . بعد ، زمانی که گیتنر با زندگی نامه خود آن را علنی کرد ، باروفسکی دوباره آن را مورد بررسی قرار داد و او را بعنوان دروغگویی که باید به زندان برود افشا کرد . 

هچز: خوب، بیاییدکمی هم درباره معنی این امر برای آینده صحبت کنیم ، چون هیچ گسستی نسبت به این نوع رفتارهای جنایی و تقلب آمیز از سوی طبقه قمار باز وجود نداشته است . حباب ها با پول های عمومی دوباره باد شده اند. من فکر می کنم شما قبل از گفتن این امر در 2008 مقاله ای در مجله هارپر منتشر کرده بودید- همه ما داریم به سوی خراب شدن ماشین حرکت می کنیم . از آن زمان ما دوباره در حال بازی هستیم ، چه اتفاقی دارد می افتد؟ آیا آن ها می خواهند به عقب برگردند و خزانه امریکا را به شیوه ای که قبلا انجام داده اند غارت کنند؟

هودسون : آن چه پیش رو قرار دارد اول از همه آن است که اقتصاد از سال 2008 تاکنون بهبود نیافته است. مردم درباره بهبودی که وجود داشته صحبت می کنند، اما بهبود فقط برای یک درصد بوده است. 99 درصد می دانند که بهبود پیدا نکرده اند .برای همین است که به ترامپ رو می کنند ، و برای همین است که به ساندرز رو می کنند . اما خودشان را سرزنش می کنند. در قربانی ها گرایشی برای سرزنش خودشان وجود دارد . و بخش دیگر از آن ...

هچز: اولی اجازه بده شفاف باشیم . رسانه ها به طور کلی واقعیت اقتصادی را توضیح نمی دهند. آن ها همیشه در حال سخن گفتن از بهبود هستند.

هودسون :نکته همین است. نتیجه گفتن رسانه ها به مردم آن است که سندروم استکهلم ایجاد می کند یعنی قربانی ، قربانی آدم دزدی ، با قربانی کننده شناخته می شود . تفکر آن است که اگر ما بتوانیم پول بیشتری به وال استریت بدهیم ، مارا نجات خواهد داد . بنا براین فدرال رزرو می تواند تنها پول بیشتری داخل اقتصاد پمپ کند... آن ها در باره ایجاد پول فدرال رزرو با یک هلی کوپتر صحبت می کنند. اما هلی کوپتر فدرال رزرو تنها بر سر وال استریت پول می ریزد . آن هلی کوپتر پول را بر سر اقتصاد نمی ریزد. مردم آن را نمی گیرند. فدرال نمی گوید " ما می خواهیم با بررسی حساب هر نفر 200 دلار به آن اضافه کنیم تا بتوانند پول بیشتری داشته باشند و بدهی هایشان را بپردازند ." (کار) آن تنها وام دادن پول به وال استریت است . و وال استریت چه می کند؟ آن پول را وام می دهد. خوب راه حل مشکل بدهی که ما گرفتار آنیم – رکود بدهی – آن است که  پول حتی بیشتری وام دهیم .  

این همان چیزی است که اقتصاد را ، همان طور که در آغاز نیمه اول این گفتگو یادآوری کردی یک سرمایه گذاری متقلب(Ponzi scheme) می سازد. در سرمایه گذاری متقلب به نظر می رسد که افراد پول زیادی در می آورند ، اما در واقع شما سودی ایجاد نمی کنید . شما (تنها) افراد بیشتر و بیشتری را متقاعد می کنید که در حال پول در آوردن هستند . و شما (سود) داوطلب های قبلی را با(درآمد) مشترک های جدید پرداخت می کنید . این کاری است که برنی مداف انجام داد. کل اقتصاد به تقلب سرمایه گذاری مداف Madoff scheme تبدیل شده است .

هچز: و تا حد زیادی در معاملات مسکن ، درسته ؟

هودسون : تا حد زیادی در معاملات مسکن ،چون بزرگترین دارایی است .

هچز: خوب ارزش خانه شما ظاهرا بالا و بالاتر می رود ، و شما باور می کنید که شما آن را ایجاد کرده اید – که این شکلی از ایجاد ثروت است .

هودسون : این مسئله ای است که در 2008 وجود داشت. آیا اوباما باید اقتصاد را نجات می داد یا وال استریت را. او نجات وال استریت را برگزید. و تنها راه نجات وال استریت ، در صورتی که بانک ها مقدار زیادی وام های بد داده باشند ، کمک کردن به آن ها است تا ورشکست نشوند. پس شما چکار می کنید ؟ پول بیشتری به آن ها می دهید. 

به ادعای رسانه ها، نظریه آن است که بانک ها با وام دادن به صنعت برای ساختن کارخانه های بیشتر و استخدام افراد بیشتر کسب در آمد خواهند کرد .

هچز: و اعتبار برای تجارت کوچک و مصرف کننده ها پژمرده می شود .

هودسون : درست است . وال استریت می دانست که بازار مسکن از پیش از وام اشباع شده است .به عبارت دیگر بازی تمام شده بود . هیچ کس نمی توانست بیشتر از در آمد خود برای اجاره یا وثیقه پرداخت کند. بانک ها حتی قادر به ایجاد وام های کارت اعتباری نبودند. بنا براین حذف ارائه کارت اعتباری را آغاز کردند. آن چه آن ها انجام دادند قمار روی ارز خارجی بود.

هچز: و وام دانشجویی

هودسون : و وام دانشجویی

هچز: چون تضمین شده است .

هودسون: درست است . دولت آن ها را ...

هچز: منظورم ، دولت آن ها را تضمین می کند .

هودسون : از زمان سقوط 2008 دولت تقریبا تمام وام های جدید مسکن را تضمین کرده است .تا 43 درصد در آمد وام گیرنده ، تضمین شده است . وام های دانشجویی به تمامی تضمین می شود. اما بانک ها اساسا پول را در خارج می سازند. اگر شما بتوانید با یک دهم درصد از فدرال رزرو قرض بگیرید، می توانید وام های برزیلی ها ، اوراق بهادار 9 درصدی یا غیر آن را بخرید. می توانید روی مبادله اسناد عدم پرداخت پایاپای در یونان قمار کنید .

و زمانی که یونان مشکل های واقعی داشت، (ناشی از ) واقعیتی که بانک های المان و فرانسه وام های بسیار زیادی به آن داده بودند، صندوق بین المللی پول تصمیم گرفت بدهی یونان را کاهش دهد. اما گیتنر در آن زمان تلفنی با اروپا صحبت کرد و اوباما به همایش جی 20 رفت وگفت ،" ببینید شما نمی توانید بدهی یونان را کاهش دهید، چون بانک های امریکایی اساسا به شرط بند های مسابقه اسب دوانی تبدیل شده اند. ما سرمایه داری کازینویی داریم . آن ها شرط  دارند و وعده می دهند اوراق بهادار یونان را تضمین کنند. اگر اوراق بهادار یونان کاهش پیدا کنند، بانک های امریکایی سقوط خواهند کرد . واگر ما سقوط کنیم، قول می دهیم شما را نیز پایین بکشیم. ما داریم بانک های اروپایی را پایین می کشیم. آیا واقعا می خواهید که این اتفاق بیفتد؟"  

بنا بر این قمار های وال استریت تقریبا به خروج یونان از اتحادیه اروپا ختم شد. وال استریت مایل بود تنها به خاطر بانک های سرمایه گذار وال استریت اروپا را از نظر سیاسی تکه پاره کند- اساسا به خاطر بانک ها – تا با بیمه بدهی یونان ، با تهدید بازار های مالی مانند یک مسابقه اسب دوانی سود به دست آورند .  

این جایی است که اکنون ما در آن قرار داریم. این واقعا درباره خشک کردن اقتصاد های خارجی (توسط) امپریالیسم نیست. این شرط بندی های وال استریت است. و اساسا ناشی از اداره بانک مرکزی اروپا توسط وال استریت است. درست مانند آن چه اروپا در ناتو باید سهم سنگینی داشته باشد ، وزیر های مالی هم باید سهم سنگینی با خزانه داری امریکا داشته باشند . 

هچز: خوب اجازه بده اندکی درباره معنی این صحبت کنیم ، جایی که به آن رسیده ایم.

هودسون : به این معنی است که بازار ها رشد نمی کنند ، چون مصرف کننده امریکایی مجبور به خرج کردن پول بسیار بیشتری برای پرداخت به بانک ها و پرداخت مالیات هااست که پول کافی برای خرید کالا ها و خدمات ندارد .  

هچز: یکی از چیز هایی که شما در کتاب خود خاطر نشان کردید، که من درک نمی کنم ، آن است که وقتی ما اقتصاد را می سنجیم عملا تادیه بدهی، بدهی کارت اعتباری را حساب می کنیم ، آیا بعنوان شکلی از پس انداز ها میزان آن چقدر است . 

هودسون : درست است. پس از 2008 نرخ پس انداز ها جهشی بود. اگر چه پس انداز ها قابل دسترسی نیستند. اما برای یک حسابدار، اگر شما پول کمتری قرض بگیرید، عملا همان کار را بعنوان پرداخت از پس انداز انجام داده اید. پس ما در یک اقتصاد پس اندازی هستیم. نرخ پس انداز در 2008 صفر بود. عملا ، نرخ پس انداز، وقتی که وام از خارجی ها را به حساب می آوردید منهای 2 درصد بود. کل اقتصاد اساسا حفظ استاندارد های زندگی مصرف کننده با بالا بردن بدهی کارت های اعتباری ، و خارج کردن آن چه الن گرینسپن آن را نقد کردن ارزش بالا رونده خانه ها می خواند، با یک وام مسکن برابر بود. اما واقعا نقد(کردن ارزش) نیست . فرو رفتن بیشتر در بدهی است .

بنا براین شما یک واژگان کاملی داشتید. امریکا با این فکر که می تواند ثروت به دست آورد در حال فرو رفتن در بدهی بود، و ناگهان دریافت، در وضعیتی قرار دارد که شما گفتید، برده بدهی، که کارگران مزدبگیر و دیگران باید هر افزایش دستمزدی را که دریافت می کنند باید پرداخت کنند ،  حرکت به سمت پیش پرداخت  ...

هچز: چون شما تمام در آمد خود را صرف پرداخت بهره می کنید تا پرداخت اصل پول . برای همین است که دستمزد ها از دهه 70 منکوب شده است . طبقه قمار باز در وال استریت نمی خواهد افراد قادر به تسویه بدهی خود باشند .

هودسون : آن یک چیزی بود که آلن گرینسپن به نظریه اقتصادی اعانه داد : سندرم کارگران شوک زده . او گفت، دلیل آن که شما این بهره وری عظیم را بدون هیچ افزایش دستمزدی داشته اید آن است که کارگران از اعتصاب ، یا حتی شکایت نسبت به شرایط کار می ترسند ، چون از بی خانمانی تنها یک  چک حقوق فاصله دارند. 

هچز: که حقیقت دارد .

هودسون : و اگر یک قسط کارت اعتباری را پرداخت نکنند ، ناگهان قیمت کارت اعتباری تا 29 درصد افزایش می یابد. حتی اگر در پرداخت یک صورتحساب تاسیسات (آب و برق و...) تاخیر کنند ، بانک قیمت را افزایش خواهد داد .  

هچز: خوب معنی این چیست ؟ منظورم آن است که چه اتفاقی دارد می افتد ؟

هودسون : معنی آن سقوط آهسته است . معنی آن چه بود ...

هچز: که ما از قبل شروع کرده ایم ، شروع نکرده ایم ؟

هودسون : بعله . ما اکنون در (وضعیت)سقوط آهسته قرار داریم . ما همه این را در 1930 زمانی که از سوی اروینگ فیشر رکود بدهی خوانده شده بود تحلیل کرده بودیم . اما بدهی در کتاب های درسی ظاهر نمی شود. آن کتاب ها در باره پس انداز، و نه درباره بدهی صحبت می کنند. حقیقت آن است که ، تمام پول به این یا آن شکل بدهی است. پول نقد جیب شما، به لحاظ فنی یک بدهی دولتی است. در طرف بدهی ترازنامه ثبت می شود. آن چه افراد فکر می کنند دارایی است توسط بدهی به شناور تبدیل می شود. اما بیشتر از بالا رفتن جذر و مد بدهی تمام قایق ها بالا می روند ،به زبان  استعاره  قایق ها را بالا می برد ، اما بقیه اقتصاد زیر آب است .

هچز: خوب ، آن را برای مردم هجی کن. جذر ومد چیست – منظورم آن است که آیا ما کنترل این نیروی انگلی غارتگررا از دست داده ایم .

هودسون : خوب ، شما می توانید آینده را آنچنان که در یونان رخ می دهد ، آن چنان که در روسیه پس از شوک درمانی ضربتی رخ داد ببینید. امریکا گرفتار شوک درمانی است ، اهمیتی ندارد که چه کسی ریاست جمهوری را می برد ...

هچز: پس آن را برای من تا آخر نشان بده . آن چه پدیدار می شود شبیه چیست ؟

هودسون : خوب ، افراد زیادی در معرض تعهد بزرگ تر و یزرگتری از آن چه برای مراقبت پزشکی می پردازند هستند. تعداد بیشتری برای مدرسه . تعداد بیشتری فقط برای سر به سر شدن . و آن ها در معرض پایین آمدن پس انداز موجود خود هستند ، یا در معرض کوچک شدن پس انداز ها، یا در معرض اجبار به عدم پرداخت. نرخ عدم پرداخت هم اکنون به شدت در وام های دانشجویی در حال بالا رفتن است. و وام های موجود را شما نمی توانید در ورشکستگی پرداخت کنید . 

هچز: مگر این که بمیرید. و اگر والدین شما هنوز زنده باشند (وام) به آن ها منتقل می شود .

هودسون :نکته همین است. والدین امضا کننده تضمین هستند. در ضمن، دانشجوهایی که این وام ها را می گیرند مجبورند با والدین خود در خانه زندگی کنند. آن ها نمی توانند از عهده خرید خانه بر آیند. و اگر شما خانه نخرید ازدواج کردن واقعا دشوار است . من اخیرا در چین بودم ، و مترجم من در آن جا می گفت که زن ها در چین در جستجوی همسری هستند که خانه شخصی داشته باشد ، چون برای بچه دار شدن به خانه نیاز دارند . همه آن در اینجا متوقف شده است .

وقتی شما این پدیده را در یونان ، روسیه ، یا دیگر جا ها دارید ، شما نرخ زایش ، نرخ مرگ و نرخ بیماری ها، را پایین می آورید، طول عمرکوتاه تر می شود . لاتویا (جمهوری) این سیاست را تعقیب کرد و 20 درصد از جمعیت خود را از اواخر دهه 1990 از دست داد . شما مهاجرت عظیمی از ایسلند ، از یونان دارید. اما جایی برای مهاجرت امریکایی ها وجود ندارد .   

هچز: صحیح . و شما در کتاب به درستی می گویید که تنها گزینه باقی مانده شکلی از بردگی بدهی یا شورش است .

هودسون : دقیقا همین طور است. اما آنزیم هایی که انگل از طریق کنترل رسانه ها تزریق کرده است به مردم می گوید این خطای وال استریت نیست، نادرستی انگل نیست، تقصیر خودتان است. قربانی ها توانایی کسب پول کافی برای پرداخت به یک درصد، قربانی کننده ها(ی خود) را نداشته اند . زیاده خواهی مسری affluenza مالی است که سرانجام یک اقتصاد را می کشد.

هچز: اما آیا کار می کند؟ من فکر نمی کنم دروغ های اقتصاد های نئو لیبرال از سوی حلقه های بزرگی از جمعیت، از جمله افرادی که گرد ترامپ جمع شده اند هضم شود . 

هودسون : صحیح است. آن ها می دانند که چیزی درست نیست، اما نمی دانند که چیست، چون هیچ کس برای آن ها روشن نمی کند که اقتصاد چگونه کار می کند. به همین خاطر من کتابم را نوشتم، تا آن چه رااین جارخ می دهد بگویم. علتی که من توانستم یک سال پیش از رخ دادن بحران هشدار دهم آن بود که من جدول هایی را که در هارپر منتشر شده بود داشتم. نمودار های من در تایمز مالی از سوی کسانی که بحران را پیش بینی کرده بودند و صرفا می گفتند (بحران) چگونه وچرا ممکن است رخ دهد بعنوان تنها نمودار ذکر شده بود .

هر کسی که نمودار های وال استریت در باره توانایی پرداخت را ببیند، مشاهده می کند که همان وضعیتی است که در دهه 1920 رخ داد. هرکسی که نمودارها را درست کرد دوست دارد که بتواند(با نمودارها) بگوید یک تقاطع، یک نقطه گسست، و یک بحران وجود دارد. امریکایی ها اکنون همان بحرانی را دارند که آرژانتینی ها داشتند ، که یونان داشت ، که لاتویا داشت ، که روسیه داشت. این اقتصاد ها آینده ما هستند . وآن ( اقتصاد) با سقوط آرام دارد پایین و پایین تر می رود .   

هچز: اما اقتصاد می تواند پایین وپایین تر برود ، ولی آن چه ما به آن ختم می شویم آیا شکلی از نئولیبرالیسم ، یک ثروتمندی درنده خو ، نخبه های الیگارش با نوعی از دولت پلیسی وحشتناک است تا همه مارا در نظم حفظ کند؟ 

هودسون : این دقیقا همان چیزی است که برای امپراطوری رم رخ داد .

هچز: بلی ، اتفاق افتاد .

هودسون : شما تاریخ نگارهای بزرگ رومی را می شناسید، لیوی و پلوتارک – همه آن هاغارتگری طبقه بستانکار و زیاده خواهی را عامل زوال امپراطوری رم می دانند. بستانکار ها تمام پول را می گرفتند ، و تنها می توانستند با جابه جا کردن افراد دیگر زمین بیشتر وبیشتری بخرند.نتیجه آن در رم یک عصر تاریک بود، و توانست زمان طولانی دوام بیاورد. عصر تاریک زمانی رخ می دهد که اجاره دهنده ها غالب می شوند. 

اگر شما به دهه 1930 نگاه کنید، لئون تروتسکی گفت که فاشیسم ناتوانی حزب های سوسیالیست برای جلو آمدن با یک آلترناتیو (بدیل) است.اگر حزب های سوسیالیست و رسانه ها با یک بدیل برای این فئودالیسم نو جلو نیایند، تاچار از حرکت به سمت عقب گرد به فئودالیسم هستید. اما به جای سلطه نظامی بر زمین ، همان طور که در غلبه نورمن ها رخ داد، شما به صورت مالی بر زمین غلبه می کنید. امور مالی به طرز جدید جنگ آوری تبدیل شده است. نه (جنگ آوری) نظامی –  البته به استثنا اروپا – بلکه در حقیقت (جنگ آوری) مالی. شما می توانیدباتاخت و تاز شرکتی بر زمین و شرکت ها غلبه کنید .

واژگان وال استریت واژگان غلبه و نابودی است. شمادرمحیط مالی همان پاسخی را که فئو دالیسم در محیط نظامی داشت دارید. 

هچز: و در اصل ، ما به نوعی ملت خراجگذار تبدیل می شویم .

هودسون : کاملا درست است ، ناچار شدن به خرید در فروشگاه شرکت .

هچز: در فروشگاه شرکت .

هودسون : بعله

هچز: خوب ، آن را مطرح می کند .من فکرمی کنم نقطه ای را که ما به چشم اندازی برای مخالفت با چشم انداز سرمایه داری غارتگر ، انگلی نیاز داریم نشان می دهد. اگر خیلی زود جشم اندازی انتخاب نکنیم ، در معرض عصر تاریک قرار داریم .

هودسون : وکار سیاست مدار ها دادن وعده چشم انداز نیکو ، و بعد خیانت به موکل ها است.

هچز: خوب ، تا الان ، بدبختانه ، آن را به خوبی انجام داده اند .

سرچشمه : کانتر پانچ

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi  

     بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: