" خروج از
بحران – توسعه کشور"
برگردان: شهریار
قاسمی
خلاصه
ای ازگزارش دبیر کمیته مرکزی حزب کمونیست فدراسیون روسیه گنادی زوگانف در
انجمن اقتصادی شهراریول 2016
25 سال از ورود
یلتسین به قدرت می گذرد. در طول این مدت ما ازمایشات فراوانی را ازسر
گذرانده ایم : تیراندازی در مجلس، خصوصی سازی، بحران اقتصادی 1998،
دوبرووکا، بسلان ( اسم خیابان و شهر) و انفجار در مترو مسکو کشور را موجی
از تروریسم در بر گرفته بود و وقوع بحران مالی و اقتصادی جهانی که ضربه
سهمگینی به روسیه زد. اما وضعیت کنونی بسیار خطرناکتر و دشوارتر است.
بن بست
لیبرالیسم
بحران سیستماتیک
در کشور ما تحت تأثیر عوامل خارجی و داخلی ایجاد می شود. اساس بی ثباتی در
جهان - همان تضاد بین کار و سرمایه، بین منافع معدود از ثروتمندان و بقیه
جمعیت جهان است. سرمایه داری جهانی با بر انگیختن درگیری ها ، ایجاد شکاف
بین مردم و از بین بردن تمام تمدن ها، تلاش می کند خود را حفظ کرده و برای
اشتهای سیری ناپذیری خود به دنبال خوراک جدیدی است . روسیه در لیست رهبران
کشورهای مذاکره کننده با هیولاهای امپریالیستی است. ما برای چندمین بار
بابت حفظ روح و روان و منابع غنی طبیعی کشور خود مورد هدف قرار گرفته ایم.
به یاد بیاورید که کشورهای انتانت ( کشورهای متفق علیه جمهوری جوان شوروی)
چگونه در نابود کردن جمهوری های شوروی جوان سعی می کردند. 14 ایالت در
برابر شکنجه و خون در کشور اعتراض کردند! در ان وضعیت، دولت شوروی روسیه
را از نابودی کامل خارج کرد ، میلیون ها انسان را با ایده عدالت، برابری و
برادری متحد کرد و کشور را از سقوط نجات داد و سپس انرا به عنوان تنها
معاهده اتحاد به تصویب رساند.
در جهان امروز
بدون یک سیاست مستقل و بدون یک حاکمیت ملی واقعی ، بدون یک سیستم اقتصادی
قوی و کارآمد زنده ماندن ممکن نیست. یا باید آن را ایجاد کرد یا ما را
نابود و سرکوب خواهند کرد!
امروز، متفقین
جدید در شکل ناتو به مرزهای ما نزدیک شده وما را با پایگاه های نظامی خود
احاطه کرده اند. مخالفان با تحریکات هیستری ضد روسی خود ، اعمال تحریم،
آتش درگیری در مرزهای کشور را به جان هم انداختن برادرانمان دامن می زنند.
در این وضعیت، روسیه باید یک پاسخ سرنوشت ساز به این سوال بدهد: از خودمان
چگونه محافظت می کنید ، اینده فرزندان و نوه های خود را چگونه تضمین می
کنید؟! تاریخ روسیه و سراسر جهان نشان می دهد که با ایستادن در خط "بازار
آزاد" لیبرالیسم آمریکایی ، از بن بست خارج نمی شوید. رهبری فعلی روسیه
اساسا همان سیاست های اقتصادی و اجتماعی، آغاز شده توسط گورباچف و
یاکولف، شواردنادزه و یلتسین را ادامه می دهد. این مسیر به تخریب اتحاد
جماهیر شوروی و پیدایش شرایط "سخت دهه نود" منجر شد.
در روسیه امروز
لیبرال ها حکومت می کنند. بسیاری از "درآمدهای نفتی" صرف خرید قلعه ها،
قصرها و قایق های بادبانی فوق العاده و به جیب این تازه بدوران رسیده ها می
رود نه برای توسعه صنعت و کشاورزی و صنایع دفاعی کشور. زمانی که قیمت هر
بشکه نفت از 140 دلار به 30 دلارکاهش یافت وابستگی به صادرات کالا در تمام
شکل خود ظاهر شد .با سقوط قیمت مواد خام - به مردم گفتند: " کمربندها را
سفت کنید"! بابت تعمیرات اساسی پرداخت کنید! منتظر افزایش قیمت ها و سن
بازنشستگی باشید!
چطور می شود تجربه
بزرگ کشور ما را که 9000 شرکت پیشرو را در 10 سال قبل از جنگ ساخته بود
فراموش کرد. مگر در ان زمان فرصت بیشتری وجود داشت؟ نخیر ، فقط استالین،
رهبری اتحاد جماهیر شوروی درک می کرد که اگر پیشرفت نکنیم ما را از بین
می برند. جنگ بزرگ میهنی ذکاوت و درستی زمان بکارگیری این سیاست را نشان
داد. بلافاصله پس از جنگ ، اتحاد جماهیر شوروی از آخرین فن آوری خود در
صنعت هسته ای و برای هموار کردن صنعت فضای خود استفاده کرد. این همه اقتصاد
برنامه ریزی شده دولت شوروی بدون شک – شایستگی- "پروستریکا" را نداشت.
اقتصاد بازار
فعلی، اقتصادی که به شدت کند است ، اقتصادی که مسیر منحرفی را طی می کند از
سوی لیبرال ها به زور به کشورتحمیل شده است. تنها یک راه وجود دارد: روی
کردن به اقتصاد تولیدی واقعی ، بجای استقرار اقتصاد سوداگرانه ، چون مردم
به کار نیاز دارند. بزرگترین اقتصاد جهان - چین - پیشرفت خود را مدیون
نقش هدایت کننده دولت است. در حال حاضر حوادث سال های 1998 دقیقا در تاریخ
معاصر این کشور نوشته شده است. پس از آنکه چوبایس و گایدار اقتصاد روسیه را
به سمت نابودی کشاندند دولت پریماکوف، ماسلوکوف، گراشنکو آن را متوقف کردند
و از نابودی کامل نجات دادند. جلوی خروج سرمایه ها و ارزهای کشور را
گرفتند و آزادی الیگارشی را کاهش دادند که برای توسعه صنعتی انگیزه ای
پدیدار شد. روسیه امروز باید مسیر چپ را برود. دولت اعتماد مردم را تنها با
اجرای یک برنامه رشد اقتصادی و حمایت اجتماعی می تواند بدست اورد.
" چرخش به
چپ" نجات کشور
این برنامه ضد
بحران در ده نکته بیان شده است:
یکم : بازگرداندن
حاکمیت و استقلال ملی و اقتصادی کشور . برای این کار باید سیستم بانکی و
معاملات ارزی خارجی توسط دولت کنترل شود. در طول 14 سال گذشته از روسیه فقط
بطور قانونی 39 تریلیون روبل خارج شده است. خروج وحشیانه سرمایه و ارز از
مرز های کشور باید متوقف شود.مهم است که بانک مرکزی مستقیما از زیر نفوذ
سیستم فدرال رزرو آمریکا خارج و تابع مقامات روسی شود که در آینده، از
نیاز به دلار خلاص شویم. در آن دوران، استالین نمی خواست ارزش روبل را
تقلیل دهد ، طلا را پشتوانه روبل نمود. این چنین بود که اتحاد جماهیر
شوروی ، از بحران و تحریم حفاظت می شد. سوالی در مورد خروج روسیه از
سازمان تجارت جهانی وجود دارد. در سه سال حضور روسیه دراین سازمان دولت
تقریبا 800 میلیارد روبل بودجه خود را از دست داده است. هزینه های غیر
مستقیم دیگری نیز هست که حدود 4 تریلیون روبل برآورد شده است.
دوم : منابع خام و
معدنی روسیه بایدبرای خدمت به مردم بکار گرفته شوند. درآمد حاصل از صادرات
مواد خام باید در اختیار وزارت خزانه داری و نه در دست الیگارشی باشد. ملی
کردن منابع معدنی این کشور بودجه را از 13 تا 20 تریلیون روبل افزایش داده
و از کسری بودجه جلوگیری می کند. نضج گرفتن یک اقتصاد قوی دولتی که نه تنها
نیازمند ملی کردن بخش نفت و گاز ، بلکه ملی کردن سایر صنایع پیشرو، مانند
برق، راه آهن، سیستم ارتباطی است. به ابتکار نمایندگان کمونیست به مثابه یک
" برنامه ریزی استراتژیک " به تصویب قانونی خواهد رسید. ابتدا به یک برنامه
ریزی تاکتیکی 5 ساله ، و سپس برنامه ریزی استراتژیک - 10 ساله یا بیشتر-
نیاز داریم . فقط در این صورت قانون " سیاست صنعتی" بطور کامل پاسخ خواهد
داد. جناح کمونیست در دومای دولتی می تواند آن را به تصویب برساند . زمان
باز کردن راه برای صنعت جدید اغاز شده است. به منظور جلوگیری از خطرات
خارجی، سهم تولید ناخالص داخلی روسیه باید از 14.5٪ به 70-80٪ افزایش یابد.
شعار تو خالی در مورد "ایجاد یک فضای سرمایه گذاری و محیط رقابتی سالم "
کافیست. ما باید برای ساختن و حفاظت از شرکت های خاص، مدرن ترین و
پیشرفته ترین تکنولوژی را بکار بگیریم.
سوم: اقتصاد باید
دانش بنیاد ، و بر توسعه و فن آوری بالا طبق آخرین دستاوردهای علوم مبتنی
باشد. زمان توقف اصلاحات مهلک در حوزه علم فرا رسیده است. ضروری است
بودجه داخلی دانشمندان را به نسبت اجرای تحولات نوآورانه از 10 تا 40٪
افزایش داد.ما با واگذاری 3٪ از تولید ناخالص داخلی به بخش اموزش و پرورش
مخالفیم.باید کیفیت آموزش و پرورش را دوباره بالا برد. همچنین بازگرداندن
سیستم دوره های حرفه ای برای تمام دوره های آموزشی ، و اختصاص اعتبار به
دانشگاه های فنی و آموزشی کشور نیز ضروری است. ما طرح پیش نویس قانون جدید
"آموزش برای همه" را به دومای دولتی ارائه کرده ایم . در این طرح از بهترین
مدرسه روسیه و شوروی و تجربه بین المللی بهره گرفته شده است. در این طرح
دسترسی اسان به آموزش، افزایش تامین مالی بودجه، حذف بوروکراسی هاری که به
مدارس و دانشگاه های عالی اسیب زده بود، مورد بررسی قرار گرفته است.
چهارم: اقدامات
فوری و ضروری برای نجات کشاورزی . روسیه نه تنها قادر به تامین خوراک مردم
خود بلکه قادر به تامین خوراک پانصد میلیون نفراست. در عوض، ما همین مقدار
مواد غذایی با کیفیت پایین وارد می کنیم. در کشور 42 میلیون هکتار علف های
هرز رشد کرده که این شرم اور است. زمین های کشاورزی را باید برای باروری
اماده کنند.احیای زمین های بایر جهت کاشت بذر و ایجاد خوراک دام ضروری است.
این امر مستلزم بازسازی تولید محصولات کشاورزی می باشد. دیر زمانی است که
ثابت شده است شرکت های بزرگ بهتر می توانند تغییراتی را در بازار مواد
غذایی ایجاد کنند. مزایای ان عبارتند از: تولید، سود بیشتر، در دسترس بودن
سهام و دارایی رایج . بله کسب و کارها ی کوچک در مناطق روستایی نسبت به
مزارع بزرگ ، اسان تر زنده می ماند. امنیت غذایی را می توان در دو یا سه
سال به دست آورد. صنعت کشاورزی روسیه را می شود توسط مزارع بزرگ و شرکت های
تعاونی احیا کرد . برای حمایت از بخش کشاورزی باید حداقل 10 درصد از هزینه
های بودجه دولت فدرال به ان اختصاص داده شود . علاوه بر این، باید
اقداماتی برای منحل کردن شبکه های واسطه فروشندگان ،که اجازه نمی دهند
کشاورزان با محصولات خود به بازار راه یابند انجام داد.
پنجم : از شرکت
های ملی باید به طور کامل پشتیبانی کرد. این امر به وضوح اثربخشی خود را
نشان داده است. به این دلیل ما برای شرکت " ساوخوز لنین" در خارج از مسکو
به ریاست پ.ن. گورودینین و پرورش خوک در منطقه انگارا به ریاست سوماروکوو و
برای مزرعه " ترنووسکی"در استاوروپول به ریاست باگاچوو تبلیغات می کنیم. به
ذکر کارخانه مقوا در منطقه چلنا یا شرکت های ملی "ازنام" در منطقه
سورلاگورسک بسنده می کنیم. این چشم انداز ما در مورد شرکت های ملی هم در
مناطق روستایی و هم در صنعت می باشد . ماهیت این شرکت ها اینگونه است که نه
تنها به گسترش تولید ، بلکه به زیرساخت های اجتماعی نیز کمک می کنند.
ششم : زمان ان
فرا رسیده که منابع و ذخایر اعتباری را برای احیای کشور تجهیز کنیم. ما از
شنیدن این که دولت پول ندارد، خسته شده ایم. در دسامبر 2015 طلا و ذخایر
ارزی، همراه با صندوق ذخیره و صندوق رفاه ملی روسیه بالغ به 36 تریلیون
روبل بوده است. اضافه برآن در بانک ها 22 تریلیون سپرده موجود بود.
بنابراین، علاوه بر بودجه ، تقریبا 58 تریلیون روبل دیگر وجود دارد که می
تواند به توسعه اقتصادی کمک کند.
هفتم : ما بارها
خواستار کنترل قیمت های کالاهای اساسی و دارو شده ایم. سال گذشته،
فراکسیون ما لایحه ای را برای اصلاح قانون تجارت ارائه کرد. این قانون می
توانست رشد قیمت برای مصرف کننده و تورم را به طور کلی کنترل کند با این
همه، (حزب) روسیه متحد این لایحه را نپذیرفت. قیمت مواد غذایی در طول سال
20-25٪ افزایش یافت. وقت ان رسیده است که تولید و فروش محصولات الکلی در
انحصار دولت دراید. این امر بودجه کشور را 3.3 تریلیون روبل دیگر نیز
افزایش می دهد. علاوه بر این، به زندگی هزاران نفر از مردم که از ودکای
تقلبی می میرند کمک خواهد کرد.
هشتم : تغییر
سیستم مالیاتی کشور. مالیات فعلی مانع از توسعه اقتصادی کشور می شود.
مالیات بر ارزش افزوده نه در ایالات متحده و نه در اتحاد جماهیر شوروی وجود
نداشت چون که منجر به افزایش قیمت محصولات داخلی از 10 تا 18٪. درصد می شد.
این یک اقتصاد غیر رقابتی است که تولید را کند، تورم را افزایش و سبب
فساد می شود. در واقع، این مالیات بطور قابل ملاحظه ای باعث کاهش دستمزد
شهروندان ما می شود .مالیات بر دارایی و زمین چند بار افزایش یافته است.
آنها صدمات زیادی به کسب و کار کوچک و کشاورزی زده و باعث رواج فقر در بین
مردم شده اند. این باید فورا متوقف شود.
در سرتاسر جهان ،
در ده ها کشورمهم ترین منبع تامین بودجه دولت ، مالیات تصاعدی بر درآمد می
باشد. این را ایالات متحده، چین، فرانسه، آلمان، سوئد و بسیاری از کشورهای
دیگر پذیرفته اند. ما باید این قانون مالیات را در روسیه که 110 نفر بیش
از یک سوم از ثروت ملی را در اختیار دارند اجرا کنیم. تاثیر اقتصادی ان
معادل 4 تریلیون روبل خواهد بود . باید عدالت برقرار شود. کارگران، معلمان،
پزشکان، سربازان، دانش آموزان و سالمندان هیچکدام مسئول بحران اقتصادی
نیستند و نباید بجای انها پرداخت کنند. اجازه بدهید قبل از هر چیز الیگارشی
و مامورانشان برای کارهایی که خودشان انجام داده اند پاسخ دهند.
نهم
: هدف ما "مراقبت از کشور است که همان مراقبت از مردم است." وقت آن رسیده
تا روسیه را نه فقط از طریق قانون اساسی بلکه از تمام راه ها به یک دولت
رفاه ملی تبدیل کنیم . به اصطلاح بهینه سازی درمان به طور چشمگیری دسترسی
به مراقبت های بهداشتی را کاهش داده است. امسال دوباره در روسیه میزان مرگ
و میر نسبت به تولد افزایش پیدا کرده است. سال های مدیدی ، حزب کمونیست
تلاش می کند تا قانون "کودکان جنگ" را به تصویب برساند. همیشه جلوی
ابتکارات ما توسط (حزب) "روسیه متحد" گرفته شده است . آخرین بار لایحه
قانون "کودکان جنگ" 205 رای از نمایندگان دومای دولتی به دست آورد. برای
تصویب این قانون این کافی نیست. اما ما برای تصویب ان عقب نشینی نمی کنیم ،
این از افتخارات ما میهن پرستان است! خدمات عمومی مسکن باعث ترمز در روند
توسعه اقتصادی می شود، به هر حال این در توان مردم نیست . استهلاک تجهیزات
در این زمینه به طور متوسط بیش از 60٪ است. بخش های زیادی از آن در حال
نابودی است. حل مشکلات نوسازی خدمات عمومی، ساخت و ساز و مرمت و بازسازی
مسکن بدون مشارکت دولت امکان پذیر نیست. برنامه رسیدگی به مسکن اجتماعی
باید در اولویت قرار گیرد. پرداخت تعرفه خدمات عمومی مسکن نباید از 10
درصد ، درآمد خانواده تجاوز کند. شرم آور است "مالیات برتعمیرات اساسی"
بلافاصله باید برداشته شود.
دهم : سرنوشت ارزش
های فرهنگی و اخلاقی در جهان امروز . با استفاده از تبلیغات ضد شوروی و
تبلیغ خشونت و بی اخلاقی روح مردم را تباه می کنند. به گزارش تلویزیون
دولتی هنوز هم فیلم ها و برنامه های نادرستی به نمایش گذاشته می شود که
صفحات و تصاویر مقدس تاریخ ما را لکه دار می کنند. و این ، مانند یک مین
مرگبار آینده روسیه را به مخاطره می اندازد. ولی قطعا می توان انرا خنثی
کرد. متحد اصلی ما در این مورد مردم هستند . مردم این را با قرار گرفتن در
صفوف "هنگ جاویدان "نشان داده اند .
حق با ماست! ما
- می توانیم!
در زمان بحران
گرایشات سیاسی به سمت چپ چرخش کرد . در جامعه ایده وطن پرستی رشد پیدا می
کند. حزب کمونیست به مخالفان خود انتقاد می کند، و یک طرح جامع ضد بحران ،
که باعث پیشبرد برنامه های توسعه کشور می شود را ارائه می دهد. چشم انداز
ان استفاده از مزایای اقتصاد شوروی و پراتیک خلق چین و برادران بلاروس،
نتایج کار دولت پریماکوف- ماسلوکوف – گراشنکو و تجربه شرکت های ملی در
روسیه می باشد .
امید برای اجرای
برنامه تغییر رشد می کند . اعتماد به کسانی که مدافع ایجاد موقعیت و توسعه
دموکراسی مردمی در کشور هستند افزایش پیدا می کند . شهردار نووسیبیرسک
ا.ی.لوکت، یکی از بزرگترین مراکز صنعتی و علمی کشور را اداره می کند.
فرمانداران مناطق اریول و ایرکوتسک و.و.پاتومسکی و س.گ.لوچنکو این
رهبران با عمل و کار خویش عشق به سرزمین خود را ثابت می کنند. روسیه با
تهدید و چالش های جدی روبروست. آنها نیازمند تمرکز حداکثر نیرو و انرژی در
جامعه روسیه هستند .
حق با ماست! ما می
توانیم! "- این کلمات باید موضوع اصلی وطن پرستی، نیروهای - ملی گرای روسیه
باشد.
برگرفته از سایت
حزب کمونیست فدراسیون روسیه 2016-02-26
http://kprf.ru/party-live/cknews/152280.html
مطلب را به بالاترین بفرستید:
مطلب را به آزادگی بفرستید:
بازگشت به صفحه نخست
