نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2016-02-19

نویدنو  29/11/1394 

 

 

 

پیام شادباشِ «کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران»، به‌مناسبتِ چهل‌وپنجمین سالگردِ بنیان‌گذاریِ «سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)»

رفقای گرامی،

حزب تودهٔ ایران، به‌مناسبت چهل‌وپنجمین سالگردِ بنیان ‌گذاری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)، درود های صمیمانهٔ اعضا و هواداران خود را به همهٔ رفقای فدایی تقدیم می‌دارد.

مبارزات دهه‌های اخیرِ حزب ما و سازمان شما در راهِ دموکراسی، آزادی، و عدالت اجتماعی در میهن‌مان، پیوند محکمی با یکدیگر دارند. حزب تودهٔ ایران همواره بر این امر تأکید داشته است که، همکاریِ عملی حزب و سازمان در عرصه‌هایی که می‌توان برای پیشبُردِ آن‌ها به توافق رسید، در موفقیتِ مبارزهٔ بغرنجِ کنونی به‌منظورِ رهاندن مردم زحمتکش میهن‌مان از حاکمیت استبدادی رژیم ولایت‌فقیه و پایه‌ریزیِ آینده‌یی دموکراتیک و آزاد اهمیت فراوان دارد. ما معتقدیم، و بر این اعتقاد تأکید می‌ورزیم، که اتّحادِ عمل نیروهای ترقی‌خواه، ملّی، و آزادی‌خواه میهن‌مان، به‌ویژه اتّحادِ عمل نیروهای مدافع حقوق کارگران و زحمتکشان، عاملی اساسی و انکارناپذیر در راستای برپاییِ جایگزینی مردمی و دموکراتیک در برابر رژیم ضدمردمی «ولایت‌فقیه» است.

رفقای عزیز فدایی!

بزرگداشتِ چهل‌وپنجمین سالگرد بنیان‌گذاریِ سازمان شما، در شرایط بسیار بغرنجی از حیات سیاسی و اجتماعی میهن‌مان برگزار می‌شود. رژیم ولاییِ ایران، که کشور را به زندانی بزرگ برای آزادی‌خواهان و نیروهای دگراندیش تبدیل کرده است، درعمل نیز ثابت کرده است که تواناییِ ارائهٔ هیچ راه‌حل مناسبی برای رفعِ دشواری‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور ندارد. رژیم حاکم، باوجود سرکوب کردن وحشیانهٔ همهٔ نیروهای ترقی‌خواه و دموکراتیک کشور و هواداران اصلاحات واقعی، همچنان با بحران جدیِ حقانیتِ سیاسی دست‌به‌گریبان است. سران رژیم ولایت‌فقیه تصریح کرده‌اند که، هیچ جایگزینی را که نقشِ حاکمیت مطلقِ ولی‌فقیه در آن کم‌رنگ گردد، نخواهند پذیرفت.

سیاست‌های کلان اقتصادیِ رژیم در سال‌های اخیر، که نسخه‌برداری‌ای از سیاست‌های نولیبرالی صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی است، پیامدهایی فاجعه‌بار برای مردم ما به‌همراه داشته است. تحریم‌های گسترده و مداخله‌جویانهٔ آمریکا و متّحدانش در اتحادیهٔ اروپا، در سال‌های اخیر اقتصادِ کشور را فلج کرده، تولیدِ صنعتی و ارزش‌افزا را مختل کرده، و موجِ عظیمی از بیکاری و گرانی کالاها را به‌دنبال آورده است. حذفِ یارانه‌ها از خدمات و کالاهای اساسی‌ای مانند حامل‌های انرژی، زندگیِ مردم عادی و به‌ویژه زحمتکشان ساکن شهرها را با دشواری‌هایی جدی روبه‌رو کرده و آنان را در تنگدستی و مضیقه قرار داده است. خصوصی‌سازی، بی‌وقفه ادامه دارد و همهٔ عرصه‌های اقتصادِ کشور و ازجمله صنعت ملّی نفت را دربر گرفته است.

سیاست‌های نابخردانه، ماجراجویانه و ضدملیِ رژیم در طول بیش از یک دههٔ اخیر، انزوایِ سیاسیِ کشور در جهان و منطقه، و تحمیلِ تحریم‌های بی‌سابقهٔ اقتصادی و مالی بر ایران از سوی آمریکا، اتحادیهٔ اروپا، و سازمان ملل متّحد را موجب گردید، که درنتیجهٔ آن‌ها، اقتصاد کشور در بحران عظیمی فرورفت. سرانِ رژیم، با درکِ پیامدهای فاجعه‌بارِ اجتماعی و سیاسیِ اجتناب‌ناپذیرِ ناشی از ادامهٔ سیاست‌های تحریک‌آمیز محمود احمدی‌نژاد- پیامدهایی مانند: انزوایِ سیاسی و تحریم‌های اقتصادیِ تحمیلی از خارج- از سال ۱۳۸۹ به مذاکراتِ سیاسی همه‌جانبه‌ای با آمریکا گردن نهادند که محتوای آن‌ها نه‌فقط فعالیت‌های ایران در عرصهٔ انرژی هسته‌ای، بلکه سیاست‌های موردنظرِ آمریکا در منطقهٔ خاورمیانه را نیز در برمی‌گرفت. انتخاباتِ ریاست‌جمهوری خرداد ۱۳۹۲ در چنین شرایطی و متأثر از روندِ آن مذاکرات، سازمان‌دهی شد.

حزب تودهٔ ایران، در ارتباط با انتخاباتِ مهندسی‌شدهٔ خرداد ۱۳۹۲، به‌روشنی اعلام کرد که عمده‌ترین هدفِ رژیم ولایت‌فقیه از مهندسی کردنِ آن انتخابات، تخفیفِ فشار اجتماعی، ترمیمِ روابطِ جمهوری‌اسلامی با دولت آمریکا و دولت‌های اتحادیهٔ اروپا، و درنتیجه، رفعِ تحریم‌ها و درنهایت، تأمینِ ادامهٔ حاکمیتِ رژیم استبدادیِ کنونی بود. عملکردِ دولت روحانی تا امروز نیز در همین راستا بوده است. ما، درعین‌حال، ضمنِ حمایت از امرِ تنش‌زدایی در منطقه و با اعتقاد به اینکه در راهِ عادی‌سازیِ روابط با آمریکا و اروپا بر پایهٔ حفظِ منافعِ ملّی باید هر تلاشی کرد،‌ معتقدیم که، هدفِ اساسی از مذاکراتی که تا کنون صورت گرفته است،‌ افزون بر حلِ اختلاف‌ها بر سر سیاستِ ایران درزمینهٔ انرژی هسته‌ای و برنامهٔ تسلیحاتیِ آن در منطقه، تعیینِ نقشی برای رژیم ولایت‌فقیه در چارچوبِ هدف‌های راهبردیِ امپریالیسم در روندِ اجرایی کردنِ «خاورمیانه جدید» است.

واقعیت این است که، حزب تودهٔ ایران، همراه با اکثریت مردم ایران، همواره خواهانِ کاهش تنش‌های بین‌المللی بوده و از تشنج‌زدایی و رهانیدن منطقه از خطر هرگونه برخوردِ نظامیِ مستقیم میان آمریکا و ایران پشتیبانی کرده است. آنچه در این زمینه موردتوجه ویژهٔ حزب ما بوده است، یافتنِ راه‌حل‌هایی برای  رفعِ مناقشه‌ها بر پایهٔ منشور سازمان ملل متّحد و قوانین بین‌المللی است، راه‌حل‌هایی که درعین‌حال متضمّنِ حفظِ حاکمیت ملّی و استقلال سیاسی کشورمان و صلح در منطقه نیز باشد. همان‌گونه که پیش‌بینی می‌شد، رژیم اکنون مترصّد است تا از شرایط به‌وجود آمده در روندِ اجرای توافق‌نامهٔ «برجام»، به‌هر بهایی که شده، بارِ سنگینِ بحرانی را که مسئولیت مستقیمِ آن بر عهدهٔ سیاست‌گذاران اصلی حاکمیت و به‌ویژه ولی‌فقیه آیت‌الله خامنه‌ای است، بر دوشِ زحمتکشان و مردم عادی بیندازد.

رفقای فدایی،

نیروهای ملّی و دموکراتیک و ترقی‌خواه میهن ما، ازجمله حزب ما و سازمان شما، رخدادها و تحوّل‌های سیاسی منطقهٔ خاورمیانه و کشورهای همسایهٔ ایران را به‌دقت و با نگرانی دنبال می‌کنند. صلح و امنیت میهن ما، به‌طورمستقیم، از شرایط و جَوِ حاکم در منطقهٔ خاورمیانه و نیز جنگ و تروریسم و بی‌ثباتیِ سیاسی کم‌سابقه در همسایگی ما، تأثیر می‌پذیرد. کشورهای منطقهٔ خاورمیانه به‌دلیلِ سیاست‌های ماجراجویانه و مخرّب امپریالیسم از سویی، و عملکردِ ضدملی و ارتجاعی برخی از محفل‌های حاکم در کشورهای منطقه از سوی دیگر، اکنون ویران و در آتش و خون  و بی‌ثباتی سیاسی و اجتماعی غوطه‌ورند. استیلایِ جنگ، ترور، و برخوردهای مذهبی و قومی و فرقه‌ای بر حیات اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی عراق، سوریه، لیبی، یمن، و افغانستان، پس‌رفتِ فاجعه‌بار و شکنندگی و نابودی توان ملّی و حاکمیت ملّی در این کشورها بوده است. حزب تودهٔ ایران معتقد است که، قدرت‌گیری نیروهای واپس‌گرا و گستردگیِ دامنهٔ عمل آن‌ها در منطقه، به‌دلیلِ نظامی‌گریِ امپریالیسم، درگیری‌های نظامی و اشغالِ کشورها، حمایتِ آمریکا و اتحادیهٔ اروپا از ارتجاعی‌ترین رژیم‌های استبدادی در کشورهای عربیِ متّحدِ غرب، و چشم بستن بر جنایت‌های دولت ارتجاعی اسرائیل برضد خلق فلسطین در منطقه به‌وجود آمده است. در چنین وضعیتی، تلاشِ امپریالیسم جهانی به‌هدفِ تغییر دادن مرزهای جغرافیایی کنونی در خاورمیانه- که یک قرن پیش و در پیِ فروپاشی امپراتوری عثمانی در پایان جنگ اوّل جهانی صورت گرفت- نیروهای ترقی‌خواه نگرانی فزاینده‌ای دارند. باتوجه به شرایط حسّاسِ منطقهٔ کردستان در ایران و کشورهای همسایه، و طرح‌های خطرناکی که در روزهای اخیر در همین ارتباط در پایتخت‌های کشورهای امپریالیستی پیش کشیده می‌شوند، موضوع تغییر مرزهای جغرافیایی در منطقه باید از سوی نیروهای ملّی و دموکراتیک کشورمان موردتوجه ‌ویژه قرار گیرد.  

رفقای گرامی،

در چند هفتهٔ آتی، مردم میهن ما با انتخابات مجلس روبه‌رو خواهند بود. نیروهای مترقی و دموکراتیک کشور از هم‌اکنون در برابرِ وظیفهٔ اتّخاذِ سیاستی کارآ و درآستانهٔ تصمیم‌گیری‌های خطیر سیاسیِ درست و مردمی‌ای که پاسخگوی نیازهای این لحظه‌های تاریخی مشخص باشد، قرار گرفته‌اند. شیوهٔ برگزاری انتخابات در چارچوب رژیم ولایت‌فقیه، نه برای مردم ما و نه برای نیروهای سیاسی کشور ناآشنا نیست. سران رژیم به‌صراحت از حقِ خود در محروم کردن مردم از بدیهی‌ترین حقوقِ شرکتِ آزادانه و مستقل در انتخابات، و ازجمله حقِ انتخاب کردن و حقِ انتخاب شدن، سخن گفته‌اند و عمل کرده‌اند. سران رژیم از پذیرشِ هزاران نامزدِ انتخاباتی‌ای سر باز زده‌اند که با برخی از سیاست‌های حکومت- ازجمله در ارتباط با حقِ دگراندیشی و اصلاح‌طلبی- اختلاف‌نظر دارند و خود را به برخی از بدیهی‌ترین خواست‌های مردم و مبتنی بر قانون اساسی خودِ رژیم موظّف و پایبند می‌دانند. اگر آن‌گونه که گمان می‌رود شرایط به همین منوال ادامه یابد، و مقاومتِ مردمی به عقب‌نشینیِ رژیم از سیاست‌های واپس‌گرایانه‌اش در امر انتخابات منجر نگردد، شرکت در چنین انتخاباتی به‌معنای قبول تمهیدات حکومت ولایت‌فقیه و تن در دادن به خواست‌های ولی‌فقیه در هرچه باشکوه‌تر برگزار کردن انتخاباتی مهندسی‌شده خواهد بود، یعنی تن در دادنی که، فقط به نفع استحکام بخشیدن به پایه‌های لرزان رژیم فقاهتی است. حزب تودهٔ ایران بر این باور است که، تنها سیاست صحیح در چنین شرایطی مبارزهٔ متّحد نیروهای ملّی و دموکراتیک برضد همهٔ مظاهر دیکتاتوری حاکم بر کشور است.

در سال‌های اخیر، عمده توانِ نیروهای سیاسی دموکراتیک و مردمیِ کشور در جهتِ یافتن راهی به‌منظورِ غلبه کردن بر بحران همه‌جانبه‌ای به‌کار گرفته شده که میهن ما را در بر گرفته است. ما بر این باوریم که، کمک به سازمان‌دهیِ گردان‌های گوناگون جنبشِ اجتماعی- که در سالیان اخیر هم ازنظر سازمان‌دهی و هم ازلحاظ ذهنی رشدِ قابل‌ملاحظه‌ای داشته‌اند- و در دنبال آن ، یاری رساندن به برقراریِ ارتباط منطقی بینِ عرصه‌های گوناگون فعالیتِ این گردان‌های جنبشِ اجتماعی در شرایط کنونی اهمیت بسزایی می‌تواند داشته باشد. ادامهٔ مبارزات گستردهٔ کارگران و زحمتکشان، پیکارِ دلیرانه و راه‌جویانهٔ جوانان و دانشجویان، حضورِ فعال روشنفکران، هنرمندان، و نویسندگان مردمی و ترقی‌خواه، و مقاومتِ ستایش بر‌انگیزِ زنان کشور برضدِ نقضِ بدیهی‌ترین خواست‌ها و حقوق مردم از سوی رژیم، آن عرصه‌یی است که نیروهای سیاسی کشور در سیاست‌گذاری‌شان باید درنظر بگیرند. درپیش گرفتنِ سیاست‌هایی هماهنگ و واقع‌گرایانه‌ که ادامهٔ حضورِ توده‌ها را در میدانِ مبارزات سیاسیِ روز میهن‌مان سهل و میسّر کند، سیاست‌هایی‌اند که نیروهای ترقی‌خواهِ جامعه باید به آن توجه داشته باشند. حزب تودهٔ ایران، از دیرباز، برپاییِ گسترده‌‌ترین جبههٔ متّحدِ متشکل از نیروهای ترقی‌خواه و دموکراتیک میهن به‌منظورِ سازمان‌دهیِ مبارزه‌یی مؤثر با هدفِ گشودن راه در مسیرِ دستیابی به دموکراسیِ واقعی، آزادیِ پایدار، و عدالتِ اجتماعی را در کشورمان خواهان بوده است و همواره برای ایجاد چنین جبهه‌یی فراخوان داده است. ما معتقدیم که بدون تلاشِ متّحد و کنشِ هماهنگِ همهٔ نیروهای مدافع حقوق بشر و معتقد به دموکراسی و عدالت اجتماعی در زمینه‌های گوناگون پیرامون هدف‌هایی مشترک، طردِ رژیمِ ولایت‌فقیه- در حکم سدِ اساسی در راه تحوّل‌های مترقی در میهن ما- امکان‌پذیر نخواهد بود.

ما در چهل‌وپنجمین سالگرد جنبش فدایی و بنیان‌گذاریِ سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)، برای همهٔ رفقای فدایی و مبارزان راه صلح، دموکراسی، و سوسیالیسم آرزوی موفقیت داریم.

با گرم‌ترین درودهای رفیقانه

کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران

۱۷ بهمن‌ماه ۱۳۹۴

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi  

     بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: