و.ای . لنین ر باره نقش زن در اجتماع

ترجمه : مریم فیروز

 

 پیش گفتار             

شصت سال از انقلاب اکتبر می گذرد.شصت سال است که مردم اتحاد جماهیر شوروی اجتماعی نو  بر پایه ی اصول علمی می سازند.شصت سال است که پایه های امپریالیسم به لرزه در آمده است و در نقاط بسیاری از دنیا این پایه ها فروریخته است.

زندگی نو، زندگی بر پایه ی سوسیالیسم با انقلاب کبیر اکتبر در کشور پهناور شوراها آغاز شد و امروز در پرتو آن و با یاری آن تعداد بسیار زیادی از کشورها ، آنرا سرمشق خود قرار داده و به این اردوگاه پیوسته اند.دنیای سوسیالیسم رو به گسترش است و بسیار نیرومند.

انقلاب کبیر اکتبر پایه های اساسی آزادی خلقها را بنا نهاده است و اکنون صدها میلیون نفر از مردم دنیا با پیروی از تعلیمات لنین ، رهبر این انقلاب با کار و کوشش خود ، با موفقیت های روز افزون خود امید به زندگی شکوفان ،امید به صلح و نابودی جنگ،امید به پیشرفت را در سراسر دنیا به وجود آورده اند.

استثمار شدگان امروزی هر اندازه هم که شرایط زندگیشان سخت باشد می دانند که آزاد خواهند شد و از نبرد در این راه از هیچ فداکاری و گذشتی دریغ ندارند.انقلاب اکتبر چراغ راهنمای نبرد مظلومین جهان است.

 "زن" این مظلومترین مظلوم ها بیش از دیگران مزه ی آزادی را در اتحاد جماهیر شوروی و پس از آن در کشورهای آزاد دیگر چشیده است.

در اکتبر سال 1977 شصت سال از انقلاب بزرگ پرولتاریائی می گذرد. در اجتماع نوی که در پرتو این انقلاب به وجود آمده است باید دید که زن چه مقامی دارد و زندگی او چگونه است؟ چه موفقیت هائی به دست آورده است و از این آزادی و برابری که انقلاب اکتبر برای او به ارمغان آورده است چه استفاده ای کرده است.

نقش زن در اجتماع امروزی روز بروز گسترده تر و نیازمندی بکار و نیروی او بیشتر می شود.در سرتاسر دنیا مسئله ی زن موضوع روز است و بر آنها است که از آزموده های دیگران بهره بگیرند.

زنان پیش از انقلاب، در دوران انقلاب و پس از آن در اتحاد جماهیر شوروی نقش بسیار بزرگی داشته اند و برای نخستین بار در جهان زن در اتحاد جماهیر شوروی  از بند قوانین نادرست و پیشداوری های غلط و حق کشی رهایی یافته است.

برای شناختن نهضت زن در شوروی و آشنایی با دست آورد های اوو مقام امروزی او اینک ترجمه ی نشریه ای که از طرف کمیته زنان شوروری در سال 1975 ، سال بین المللی زن منتشر شده در اختیار خوانندگان گذاشته می شود.امید است که این سرمشق بزرگ و شکوهمند زنان و دختران ایران را راهنمایی نماید و به آنها امید و اطمینان بدهد که بتوانند حق خود را بگیرند و باز آنها باید بدانند که انقلاب کبیر اکتبر در شصت سال پیش زنگ آزادی را برای همه ی جهانیان از آن جمله زنان ایران به صدا درآورده است.

م.ف

 

لنین در باره نقش زن در اجتماع و تجربیاتی که در اتحاد جماهیر شوروی در حل موضوع زن بدست آمده

 

لنین درباره ی آزادی اجتماعی زن

لنین تئوریسین بزرگ و رهبر انقلاب سوسیالیستی، موسس حزب پرولتری طراز نوین و برپا کننده ی نخستین دولت سوسیالیستی کارگران و دهقانان جهان می باشد.

گوشه ای در سراسر جهان نیست که نام لنین شناخته نشده باشد. نام او با بهترین دستاوردهای قرن بیستم پیوند دارد. افکار جاودانی او تاثیر عمیقی در روند  پیشروی جهان داشته و دارد.قرنها خواهد گذشت،اما نام لنین از خاطره ی میلیون ها انسان زدوده نخواهد شد، زیرا  او نمودار فصل تازه ای در زندگی بشریت است.

ارثیه ی تئوریک و ایده ئولوژیک لنین عظیم و و پایان ناپذیر است.او دانشمند بزرگ انقلاب و انقلابی برجسته ای از نقطه نظر علمی می باشد .امروز هیچ رشته ی تئوریک و یا عملی نهضت انقلابی وجود ندارد که با نبوغ لنین روشن نشده باشد. آثار او کمک می کنند که جریان پیچیده ی گذشته و آینده  را بهتر درک کرده و آتیه ی کمونیستی را به طور علمی پیش بینی کنیم.

در میان تغییرات بزرگ اجتماعی ‌‌‌‌، لنین به آزادی زن، شرکت او در نهضت انقلابی ، مبارزه برای برابری واقعی زن و مرد در جامعه و خانواده توجه زیادی داشت و تغییرات عظیمی که دراین باره در قرن ما به وجود آمده از لنین است.

همه می دانند که در طی قرون، زن مظلومترین ،تحقیر شده ترین موجود میان همه ی مظلومان و استثمار شدگان بوده است.در همه ی ادوار تاریخ دانشمندان اجتماعی و فیلسوفها کوشش می کردند که این وضع نا هنجار زن را در اجتماع درست جلوه دهند.

دانش بورژوازی در برخورد با موضوع زن از مرتجع ترین عقاید دوران بردگی و فئودالی سرچشمه می گیرد. دانشمندان جامعه شناس بورژوا می خواستند برای پستی زن و ناقابلی او در درک درست، یک توضیح علمی بدهند.آنها مصرانه می گفتند که وضع پست زن در اجتماع وابسته به خصوصیات ساختمان بدنی اوست، وظایف مادری،تنها خاص او است و علاقه ی او به کار خانه و پرورش کودکان می باشد.

متفکرین گذشته که دارای افکار پیشرو بودند از منافع زن دفاع می کردند، به خصوص اهمیت آزادی اجتماعی او را متذکر می گشتند و با متفکرین مرتجع در می افتادند .مثلا فیلسوفان مترقی فرانسه که مخالف فئودالیسم بودند و پس از آنها هم «اوتوپیستها» [i] و سوسیالیستهای تخیلی همین عقاید را دنبال می کردند.

انگلس هنگامی که ارزش های بزرگ شارل فوریه  [ii]"ch.fourie "را برمی شمرد چنین می نویسد  او نخستین کسی است که می گوید:« در هر اجتماعی میزان آزادی همگانی بستگی به میزان آزادی زن دارد ».

دمکرات های انقلابی روسی مانند بیلنسکی (belinski) چرنیشوسکی (Tchernvchevski) و دیگران خواهان برابری زن با مرد بودند .

چرنیشوسکی می نویسد: «چه روحیه درست، قوی و تیز بینی طبیعت به زن داده است.این روحیه به درد اجتماع نمی تواند بخورد، زیرا اجتماع آن را به دور می اندازد.له می کند، خفه می نماید، درحالی که تاریخ بشریت می توانست ده برابر زودتر به جلو برود اگر این روحیه به جای دور افتادن و از بین برده شدن به کار گرفته می شد»

دمکرات های انقلابی می خواستند که در آموزش و پرورش زن تغییر اساسی داده شود و می گفتند که او باید در همه ی  شئون زندگی اجتماعی شرکت داشته باشد و زن و مرد از نقطه نظر قانون مدنی باید برابر باشند.

مسئله را به این شکل مطرح کردن در واقع برای آن دوران ، انقلابی و شجاعانه بود، اما دمکرات های انقلابی نتوانستند ریشه ها و علل اجتماعی نابرابری زن را روشن سازند و راه های صحیح را برای آزادی او نشان دهند.

 تنها کارل مارکس و فریدریش انگلس پایه گذاران کمونیسم علمی قوانین عینی نشو و پیشرفت جامعه انسانی را کشف کردند و توانستند این مسئله را حل نموده و توضیح دهند.آنها همه ی  تئوری های، ارتجاعی را به دور انداختند و در آثار خودثابت کردند که پایه ی بردگی زن علل اجتماعی و اقتصادی دارد و زیر دست بودن زن از روزی به وجود آمده است که مالکیت خصوصی وسائل تولید به میان آمد.این پیش آمد از یک سو ، زن را وابسته به شوهر و پدر کرد و از سوی دیگر صحه بر بردگی اجتماعی او گذاشت .زن برده، دهقان ، قابل خرید و فروش و بعدا پرولتر شد.

در نخستین برنامه  ی مارکسیسم« مانیفست حزب کمونیست » کارل مارکس و فردریش انگلس می نویسند که تنها برقراری مالکیت اجتماعی می تواند در وضع زن که امروز نقشش تنها آلت تولید بچه بودن است تغییر به وجود آورد.

بزرگترین کار لنین در این است که با در نظر گرفتن دوران تاریخی جدیدی، دوران امپریالیسم و انقلاب های پرولتاریایی ،تئوری مارکس و انگلس را درباره ی زن گسترش داده و مشخص تر کرده است.

موضوع زن در نظریه ی مارکسیستی - لنینستی جدا ناپذیر از مسئله ی اجتماعی به طور کلی  است و حل آن به طور قاطع  وابسته به تغییر انقلابی اجتماع است.این جزئی است از مسئله ی انقلاب پرولتاریائی ، پیروزی و نیرومندی دیکتاتوری پرولتاریائی و ساختمان جامعه ی نوین کمونیستی .

در پایان قرن گذشته لنین علاقه ی زیادی به موضوع آزادی زن ابراز می داشت .در یکی از گفتگوهایش با کلاراستکین (klara zetkin) درباره ی  برخورد کمونیست ها به موضوع و مسائل مربوط به زن می گوید:

هیچ کار درستی را نمی توان بدون تئوری مارکسیستی انجام داد و در این باره هم کمونیست ها باید اصول بسیار درست و روشنی  را رعایت نمایند.

در 1899 آنگاه که لنین در تبعید بود و تنها با نامه درباره ی مسائل مورد نظرش با حزب بحث می کرد و مسائلی را که لازم می دانست در نشریات پنهانی منتشر شود. می نوشت، « زن و مسئله ی کارگر» را نوشت و در همان زمان او به  ن _ کروپسکیا (N. Kroupskaia) کمک می کرد که طرح یک نشریه به نام «کارگر زن» را که کروپسکایا نوشته بود کامل نماید و پس از آن این نشریه در سال 1901 در روزنامه  ی  «ایسکرا»  (Iskra )در خارج منتشر شد.این نخستین کتابی است که سوسیال دمکراسی انقلابی روس در آن نظریه ی خود را درباره ی موضوع زن مطرح کرده است و زن را جزء جدا ناپذیر امر پرولتاریائی ، به طور کلی دانسته است.

در بیش از پنجاه اثر لنین می توان تجزیه و تحلیل مسائل گوناگون مربوط به آزادی زن را دید .از جمله درباره ی وضع زن و کودک در جامعه سرمایه داری، هدف ها و وظایف نهضت انقلابی زن در روسیه ی تزاری و مقام او در مبارزه ی  پرولتاریائی  به طور کلی و همچنین درباره ی شرکت زن در انقلاب،  امکانات آزادی واقعی او و نقش وی در ساختمان سوسیالیسم و نهضت بین المللی زن.

 

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: مطلب را به آزادگی بفرستید:  

     بازگشت به صفحه نخست