نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2016-01-18

نویدنو  27/10/1394 

 

 

 

درس هایی که از عقب نشینی انتخاباتی ونزوئلا می توان گرفت

استانسفیلد اسمیت – برگردان : هاتف رحمانی

مهم ترین درس برای فعال های همبستگی و مخالف های امپراطوری امریکا نقش حیاتی همبستگی بین المللی در دفاع از کشورهای جهان سوم تحت تهدید است . جنگ پایدار گمراه سازی رسانه های شرکتی در کشورهای هدف مانند ونزوئلا فراتر از اسحله تجاوز و ابزار تغییر رژیم مانند موشک وبمب افکن است .این تبلیغات گمراه کننده علیه چاویستا- مانند دیکتاتوری ، پخش مواد مخدر، زندانی های سیاسی ، خشونت پلیس –به سادگی طنین گسترده نیافت و به مرور در داخل ونزوئلا مورد قبول واقع شد .این جنگ رسانه ای ما ، مردم امریکا ، و نیز مخالفت با احساس گسترده ضد جنگ ما را هدف گرفته است . برخی از ما ممکن است به اشتباه احساس کنیم که در برابر فیل امپراطوری امریکا مانند مورچه ها هستیم ، اما حاکم های شرکتی می دانند رسانه های آن باید ما را نسبت به ونزوئلا گیج کنند . رسانه باید همراه با افشاندن بذر جادو زدایی از ونزوئلا حمایت ما از انقلاب بولیواری و فرایند ها را زیر علامت سوال قرار دهد . 

اگر امپراطوری ما را وادار سازد احساس کنیم که ونزوئلا، یا هر کشور دیگر هدف امریکا ، ارزش دفاع فعال ما را ندارد ، یعنی پیشاپیش بخش اعظم جنگ را برده اند . امپراطوری اگاه است که ، اگر نتواند مخالفت دموکراتیک با برنامه های دخالت خود را خنثی سازد با مانع های مهمی مواجه می شود. امپراطوری این درس را در ویتنام وبعد از آن در دهه 1980 در دخالت های امریکای مرکزی و باز در 2003 در عراق فرا گرفته است .

درس دوم آن است که سوسیالیسم نمی تواند با استفاده از دولت ارثی در یک انتخابات، و تلاش برای ارتقا آن به سوی یک کشور سوسیالیست ساخته شود . سوسیالیسم در روسیه ، چین و کوبا بعنوان مثال پس از آن که دولت قدیم نابود شد و دولت جدیدی ، که زحمتکشان را نمایندگی می کرد ایجاد شد ساخته شد. و بعد ملی کردن سوسیالیستی شرکت های بزرگ سرمایه داری و حفظ زمین های بزرگ تنها در پاسخ به خرابکاری و فعالیت های ضد انقلابی از سوی مالک های خارجی و محلی آن ها رخ داد .   

چاوز دریافت که برای انجام هدف های روند بولیواری قانون اساسی قدیم باید دور انداخته شود و قانون اساسی جدیدی ، که کاملا مردم را نمایندگی کند ایجاد شود. او در ایجاد جامعه شوراهای محلی و کمیته های منطقه ای برای جایگزینی با ساختار قدیم دولت هنوز موجود تلاش کرد . او نیاز به ایجاد تعاونی های مردمی برای تولید کالا و به دست گرفتن کنترل توزیع تولیدات اساسی را در راستای مقابله با کنترل اقتصادی الیگارشی دید . چاوز به همین شکل نیاز به ایجاد نیروی پلیس مردمی جدید برای جایگزین کردن با نیرویی که به ارث بردنه بود را درک کرد . هر چند ، تمام این طرح ها تنها تا اندازه ای تحقق یافتند. این اقتصاد تعاونی – کمونی جدید و قدرت دولتی که چاویستا ها آغاز کردند تنها می توانست از طریق یک مبارزه فعال و مستمر مردم برای جایگزینی با اقتصاد موروثی و سامانه دولتی که به نفع نخبه های سرمایه دار حاکم اداره می شد تحقق یابد .    

ادامه موجودیت دولت بورژوایی قدیمی همراه با تمام کارکنان قدیمی ، پایه ای برای ساختن جامعه سوسیالیستی نیست ، بلکه مانعی است که باید برای پیش رفت از پیش پا برداشته شود . 

درس سوم آن است که سوسیالیسم قرن بیست ویکم نمی تواند در مقابل آن چه کسانی مانند مایکل لبوویتز و مارتا هارنکر "سوسیالیسم دولتی" قرن بیستم می نامند قرار گیرد . ونزوئلا ، بولیوی ، اکوادور کشورهای سوسیالیستی نیستند ، بلکه کشورهایی ضد سرمایه داری نئولیبرال با دولت هایی ضد امپریالیست هستند. نمی شود به آن ها به مثابه نمونه های نوتر ، و دموکراتیک تر سوسیالیسم اشاره کرد . وقتی که الیگارشی بومی قدرت تعیین کننده را برای از هم گسیختن زندگی اقتصادی کشور حفظ می کند  نه دموکراسی وجود دارد ، نه سوسیالیسم . وقتی که الیگارش های امریکا و ونزوئلا می توانند انتخابات را از طریق یک جنگ اقتصادی و رسانه ای دستکاری کنند و به مردم فشار بیاورند که به یک مجلس ملی هوادار امریکای نئو لیبرال که منافع آن ها را نمایندگی نمی کند رای دهند دموکراسیی وجود ندارد . زمانی که به نیروی دست راستی ونزوئلا فضای قانونی داده می شود تا برای نابود کردن دست آوردهای دموکراتیک و انسانی ایجاد شده از سوی مردم ونزوئلا سازمان دهی کنند ، و کشور را با استفاده از نیروی بی رحم ، جوخه های مرگ و در صورت لزوم شکنجه به کنترل کامل الیگارشی در اورند دموکراسی وجود ندارد . 

سوسیالیسم قرن 21 ونزوئلا ، مورد ادعای هارنکر ، لبوویتز و دیگران باید ممتاز تر از نسخه قرن بیستم باشد ، اما به صورت مسخره ای از برخی مشکل هایی که اتحاد شوروی را به ستوه آورد رنج می برد : دولتی گسسته از مردم ، بی اعتنا به آموزش اخلاقی – سیاسی – اجتماعی ، یک بوروکراسی اداره کننده کشور که راه حل های اندکی برای جنگ اقتصادی فزاینده فراهم می کند. این مشکل ها بخشی به خاطر تکیه بر ساختارها و کارکنان قدیمی دولت در حرکت کشور به سوی سوسیالیسم ایجاد شد .

انتخابات های ونزوئلا، 20انتخابات در 17سال ، هم نمونه دموکراسی هستند وهم ضد آن . آن ها می توانند به خراب کردن کنترل مردمی خدمت کنند. حزب متحد سوسیالیست ونزوئلا به تعویق انداختن اقدام های اقتصادی ضروری در راستای پیروزی در انتخابات بعدی اخساس تیاز می کند. این انتخابات های بورزوایی وسیله ای برای دخالت امریکا عرضه می کنند ، و در انتخابات 6 دسامبر امریکا به نحو موثری حوزه های انتخابی را بازی داد و یک پیروزی برای دست راست به چنگ آورد . سامانه انتخاباتی کوبا ، که در آن هیچ حزبی شرکت نمی کند ، و مردم نه  تنها به نامزدها برای نمایندگی خود رای می دهند ،بلکه عملا آن ها را از محله ها و محل کار خود نامزد می کنند ، و اجازه کارزار عظیم بازاریابی ندارند ، هیچ جای خالی برای دستکاری امریکا باقی نمی گذارند .

با وجود عقب نشینی اخیر، حزب سوسیالیست متحد ونزوئلا بزرگترین حزب کشور باقی می ماند . مردم به هدف های هوگو چاوز وفادار می مانند . روند بولیواری منافع بی شماری برای مردم ونزوئلا آورده است . مردم شکست نخورده اند یا روحیه خود را از دست نداده اند، و در ساختار مردمی خود سازمان یافته باقی می مانند ، برای مبارزه در دفاع از دست آوردهای به دست آمده خود در دوران چاویستا آماده اند. 

ما، مخالف های امپراطوری امریکا ، از نمونه بولیواری ونزوئلا استفاده خوبی نکردیم . مثلا ، ونزوئلا در ممنوع کردن استفاده ازجی ام او ها ( مواد غذایی از نظر ژنتیک اصلاح شده) پیشتاز بوده است . ونزوئلا چندین محموله کمک برای قربانی های فلسطینی جنگ امریکا – اسرائیل ارسال کرده است ، و برای کسانی که سخت ترین آسیب این وحشیگری را تحمل می کنند پناه و کمک هزینه تامین کرده است .  

با وجود تحمل جنگ اقتصادی امریکا ، ونزوئلا ، باز هم یک میلیون مسکن برای مردم نیازمند کشورفراهم کرده است ، در حالی که ما در امریکا با شرایط ظالمانه داشتن 6 خانه خالی برای هر فرد بی خانمان مواجهیم . 

فقر شدید در ونزووئلا از16.6 جمعیت در سال 1998 به 5.4 تا سال 2015پایین آمد . در امریکا ، از زمان قطع رفاه بیل کلینتون ، تعداد کسانی که با روزی کمتر از 2 دلار زندگی می کنند دو برابر شده  وبه 1.5 میلیون رسیده است .

ونزوئلا مراقبت بهداشتی رایگان ، آموزش بزرگسالان و دانشگاه برای همه را، برخلاف ثروتمند ترین کشور جهان تامین می کند ، در حالی که دولت امریکا ترجیح می دهد حدود نیمی از بودجه خود را صرف ماشین جنگی خود کند.

ونزوئلا ، مانند کوبا، اکوادور و بولیوی یک نمونه است ، که ما می توانیم در جنبش های اجتماعی خود برای توضیح آن که دنیای جدیدی ممکن است ، و از قبل ساخته شده است استفاده کنیم . دفاع از ونزوئلا ، دفاع از مبارزه خودمان است ، و دفاع از ونزوئلا مخالفت با همان دشمنی است که ما در خانه با آن رو در روئیم . 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi  

     بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: