نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2016-01-05

نویدنو  15/10/1394 

 

 

 

انتخابات در ایران ابزاری برای تشدید فشار بر حاکمیت ارتجاع

 

ما بر خلاف نظریه ای که سالهاست منتظر استحاله رژیم ولایت فقیه است و از انتخاباتی به انتخابات دیگر، با انتخاب میان “بد و بدتر”، امیدوار است که شرایط کشور با “سرعقل آمدن” مرتجعان حاکم تغییر نماید و از دل حکومتی عمیقاً ضد مردمی و واپسگرا حکومتی ملی و مردم گرا بیرون آید، معتقدیم که تنها با مبارزه گسترده و سازمان یافته توده ای و تنها با وادار کردن مرتجعان به عقب نشینی می توان راه تحولات بنیادین، پایدار و دموکراتیک در میهن ما را گشود

 

با پایان گرفتن مهلت ثبت نام نامزدهای انتخاباتی برای مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی کارزار رسمی انتخابات دهمین دورۀ مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری آغاز شد. هاشمی رفسنجانی این انتخابات را مهمترین انتخابات تاریخ جمهوری اسلامی نامید و احمد جنتی نگرانی خود را از تعداد زیاد نامزدهای انتخاباتی اعلام کرد.
بر اساس گزارش وزارت کشور ۱۱ هزار و ۷۶۴ نفر در ۲۰۷ حوزه انتخابی برای راه یافتن به مجلس دهم ثبت نام کرده اند که این رقم بیش از دو برابر تعداد دواطلبان انتخابات در سال ۱۳۹۰ است. 
بی شک شمار کثیر نامزدهای انتخاباتی که بخش وسیعی از نیروهای ملی-مذهبی و طیف گسترده اصلاح طلبان را شامل می شود و همچنین نامزدی کسانی مانند حسن خمینی برای انتخابات مجلس خبرگان، نگرانی های نیروهای وابسته به جناح های حاکم را برانگیخته است. جالب اینجاست که پنج تن از فقهای شورای نگهبان،‌که قرار است صلاحیت نامزدهای انتخابات را تأیید کنند خود نامزد شرکت در انتخابات مجلس خبرگان رهبری هستند. این افراد عبارتند از:‌احمد جنتی،‌محمد یزدی، محمد هاشمی شاهرودی، محمد مومن، و محمد رضا مدرسی یزدی. و تنها در رژيم واپس گرا، ضد مردمی و بی قانون جمهوری اسلامی ممکن است که گروهی تاریک اندیش مانند جنتی، یزدی و شاهرودی اجازه داشته باشند صلاحیت رقبای انتخاباتی خود را تایید و یا رد کنند.
در هفته های اخیر شماری از رهبری سپاه پاسداران،‌نزدیکان خامنه ای و چهره های ضد مردمی ای همچون آملی لاریجانی، رئیس قوه قضاییه رژیم سخنانی درباره خطر انتخابات و مهره های نفوذی بیان کرده اند که باید این موضع گیری ها را زمینه سازی برای قلع و قم وسیع نامزدهای دگراندیش، ملی مذهبی، و طیف اصلاح طلبان رادیکال دانست.
به گزارش ”انتخاب “، عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور شنبه شب در برنامه گفت وگو ی ویژه خبری استقبال گسترده داوطلبان انتخابات خبرگان و مجلس شورای اسلامی را به فال نیک گرفت و گفت که  برای برگزاری باشکوه انتخابات، به توافق های سازنده ای با شورای نگهبان رسیده است و تأکید کرد ”شورای نگهبان در تمام مراحل اجرا نظارت دارند و در کنار ما هستند، در حوزه نظارت نیز شورای نگهبان قوانین خاص خود را دارند... تاکنون نشست های مختلفی در سطح کارشناسان و حتی بنده و آیت الله جنتی داشته ایم، با توافق خوبی کار را به پیش برده ایم؛ بحث صلاحیت ها بسیار مهم و پرچالش است، حول اختیارات و ضوابط قانونی صورت خواهد گرفت. ... نظارت استصوابی شورای نگهبان نیز عین قانون است، در تحقیقات محلی نیز ما توافق کرده ایم که این کار نیز باید با مدارک متقن و دقیق باشد...“
نجات‌الله ابراهیمیان سخنگوی شورای نگهبان نیز در گفت‌وگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری تسنیم نیز با صراحت درباره چگونگی بررسی صلاحیت نامزدهای انتخاباتی از جمله گفت:‌”شورا گفتار و عمل کاندیداهای انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری و دهمین دوره مجلس شورای اسلامی درباره فتنه سال ۸۸ را ملاک بررسی صلاحیت آنها می داند و گفت:”رفتار و گفتار داوطلبان انتخابات مجلس و خبرگان رهبری که مصداق طرفداری از فتنه و عناوینی از این دست که به‌عنوان خط قرمز نظام و رهبری مطرح شده است، در بررسی صلاحیت افرادی که برای هر دو انتخابات خبرگان و مجلس شورای اسلامی ثبت‌‌نام کرده‌اند، مدنظر قرار خواهد گرفت.“ 
ماهیت و چگونگی برگزاری انتخابات در رژیم ولایت فقیه نیازمند توضیح و تفسیر زیادی نیست. آنچه در کشور ما در دهه گذشته به عنوان انتخابات برگزار شده است، در نقض آشکار چارچوب های متعارف انتخابات آزاد و دموکراتیک، ‌نمایشی سازمان یافته ای است که تأیید شدگان ولی فقیه،‌شورای نگهبان و رهبری سپاه در کنار شمار اندکی چهره های بی خطر برای مهره چینی مجلس شورا و یا نهاد ریاست جمهوری که افراد امتحان پس داده و معتقد به ولایت، در آن شرکت دارند. 
محمد خاتمی رئیس جمهوری پیشین در سخنانی که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ بیان کرد با شجاعت و صراحت چگونگی برگزاری انتخابات در حکومت فقها را این چنین توصیف کرد:”اگر بنا باشد اصلاح طلبان یا افرادی از آنان را از رده خارج کنند هیچ حساب افکار عمومی و افکار جهانی را هم نمی کنند! آن چه مهم است این است که کسانی را که نمی خواهند نیایند و من مطمئن هستم که نمی خواهند ما بیاییم. تازه اگر از این مرحله هم بگذریم حق نداریم بیش از آن چه می خواهند رأی بیاوریم!“  
از این منظر شرکت در انتخابات برای تغییر اساسی در چگونگی حاکمیت سیاسی در ایران ثمری برای مردم جان به لب رسیده که خواهان استقرار حاکمیتی مردمی هستند نخواهد داشت. 
از هم اکنون می توان پیش بینی کرد که شورای نگهبان ارتجاع مترصد است بخش اساسی ای از نامزدهای انتخاباتی غیر خودی و مستقل را رد صلاحیت کند.
به گمان ما، به انتخابات در ایران،‌در چارچوب ادامه رژیم ولایت فقیه و حاکمیت نظارت استصوابی و دخالت های آشکار سپاه پاسداران در تنظیم آراء، فقط می توان به عنوان ابزاری برای به میدان مبارزه کشاندن نیروهای اجتماعی و تشدید فشار بر حاکمیت ارتجاع استفاده جست. فعالیت های انتخاباتی برگزاری همایش ها و انتشار بیانیه های انتخاباتی فرصتی است برای خارج کردن جنبش مردمی از رخوتی که در پی سرکوب خشن و خونین سال ۸۸ به آن دچار شده است. مبارزه با نظارت استصوابی شورای نگهبان و تدارک اعتراض های گسترده مردمی بر ضد رد صلاحیت های فله ای احتمالی نامزدهای انتخاباتی از جمله ابزارهایی است که باید با درایت و هوشیاری از آنها استفاده کرد.
ما بر خلاف نظریه ای که سالهاست منتظر استحاله رژیم ولایت فقیه است و از انتخاباتی به انتخابات دیگر، با انتخاب میان “بد و بدتر”، امیدوار است که شرایط کشور با “سرعقل آمدن” مرتجعان حاکم تغییر نماید و از دل حکومتی عمیقاً ضد مردمی و واپسگرا حکومتی ملی و مردم گرا بیرون آید، معتقدیم که تنها با مبارزه گسترده و سازمان یافته توده ای و تنها با وادار کردن مرتجعان به عقب نشینی می توان راه تحولات بنیادین، پایدار و دموکراتیک در میهن ما را گشود. 
نظریه استحاله رژیم ولایت فقیه و تغییر توازن قوا در جامعه و تغییر شیوه حکومت مداری عمیقاً استبدادی به خاطر تحولات در رأس حکومت سرابی است که هیچ زمینه عینی و منطقی ای در تاریخ تحولات سی ساله کشور ما ندارد. حتی در دورانی که آقای خاتمی رئیس جمهور بود و مجلس ششم در اختیار کامل و اکثریت قاطع نیروهای اصلاح طلب قرار داشت، به قول آقای خاتمی با بحران تراشی دایمی برای حکومت اصلاحات و به دلیل روی نیاوردن و تکیه نکردن نیروهای اصلاح طلب به توان نیروهای اجتماعی و مردمی برای مقابله با فشارهای ارتجاع سرانجام دولت و مجلس اصلاحات به زانو درآمدند. بی اعتنایی به این تجربیات تاریخی و کشاندن مردم به میدان مبارزه در چارچوب شعارها و قول های بی اعتبار و غیر واقع بینانه تنها به بی اعتمادی توده ها نسبت به نیروهای سیاسی و اصلاح طلب جامعه منجر خواهد شد، همان طور که در طول دهه اخیر منجر شده است. نباید سرمایه عظیم اعتماد توده ها را با میدان آوردن مردم برای رای دادن به کسانی همچون هاشمی رفسنجانی که هدفش “حفظ نظام” و در انتها دعوایش با رهبری رژیم بر سر سهم خواهی بیشتر از حاکمیت است به هدر داد.
نظر ما درباره انتخابات مجلس خبرگان رهبری نیز روشن است. این مجلس، مجلس تعیین ولی فقیه است که تنها نقش اساسی اش در دهه های اخیر انتخاب خامنه ای به جای خمینی بوده است. بر این اساس مجلس خبرگان رهبری مجلس بزک کردن نظام سیاسی ای است که ما اساساْ آن را غیر دموکراتیک و ضد مردمی می دانیم.
با بیماری خامنه ای و طرح کردن این نظریه که مجلس خبرگان گروهی را برای بررسی انتخاب رهبر بعدی تعیین کرده است و طرح این نظر از سوی هاشمی که این رهبری می “شورایی” هم باشد و با شرکت حسن خمینی به عنوان نامزد نزدیک به هاشمی و شماری دیگری از رهبران مذهبی نزدیک به اصلاح طلبان بی شک انتخابات خبرگان برای نیروهای ارتجاعی ای که از هم کسانی مانند هاشمی شاهرودی و آملی لاریجانی را برای رهبری در نظر گرفته اند، از حساسیت بیشتری نسبت به انتخابات گذشته این مجلس برخوردار است.
 
در مجموع ما ضمن به فال نیک گرفتن نامزدی شمار زیادی از افراد و چهره های مستقل،‌ملی -مذهبی و اصلاح طلب در انتخابات مجلس شورای اسلامی معتقدیم که باید با تشدید فشار اجتماعی بر رژیم  رد صلاحیت فله ای این نامزدها را با هزینه سنگین سیاسی-اجتماعی رو به رو کرد و حکومت را در تنگنا قرار داد.
رژیم ولایت فقیه بارها اعلام کرده است که به هیچ وجه اجازه نخواهد داد تا تجربه انتخابات خرداد ۷۶، و همچنین اعتراض های میلیونی توده ای بر ضد کودتای انتخاباتی سال ۸۸ تکرار شود. باید این خواست و برنامه رژیم را به چالش کشید. برخلاف همه ادعاهای رژیم درباره قدر قدرتی و ثباتی سیاسی-اقتصادی اش،‌همه نشانه ها حاکی از اوج گیری مجدد بحران اقتصادی، تشدید فشارهای اجتماعی برگرده زحمتکشان و افزایش شدید بیکاری، فقر و محرومیت در جامعه مان هستیم. برخلاف همه قول های داده شده درباره بهبود اوضاع کشور پس از امضای برجام نه تنها نشانه ای از بهبود اوضاع مشاهده نمی شود بلکه به اعتراف وزیران دولت روحانی اوضاع به شدت بحرانی و نگران کننده است. 
افزون بر این تشدید تنش های منطقه ای و نقش فعال نظامی ایران در سوریه و عراق خطرات جدی ای را برای آینده کشور ما پدید آورده است که زمنیه اساسی آن سیاست های مداخله جویانه امپریالیسم در منطقه از یک سو، و سیاست های ماجراجویانه رژیم ولایت فقیه از سوی دیگر است. 
در چنین شرایط حساسی اتحاد عمل همه نیروهای مترقی و آزادی خواه برای مقابله با توطئه های سران ارتجاعی برای سازمان دهی مهندسی مجدد انتخابات از اهمیت برخوردار است.  باید با به میدان آوردن نیروهای اجتماعی: کارگران و زحمتکشان، زنان و دانشجویان کارزار گسترده ای بر ضد رژیم سازمان دهی کرد. 

به نقل از «نامه مردم»، شماره ۹۸۹، ۷ دی ماه ۱۳۹۴

 

 

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi  

     بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: