نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2015-12-21

نویدنو  30/09/1394 

 

 

شب یلدا پایان ظلمت و تاریک اندیشی

محمد چابکی

بگذار پس از هزاران سال خورشیدی شب تاریک طولانی با تضاد درونی درطبیعت خود روزنه امید بخش نور خورشید را یاد آور گردد . شب یلدا به روشنایی و تابش خورشید که نماد نیکی است با ظلمت شب که در نبرد و کشمش اند خاتمه یابد . نیروی کار و زحمت به جشن و پایکوبی و سرور به پردازند و به امید آینده ایی روشن و عدالت پرور در سر سفره آجیل و تنقلات بنشینند. و با یاد نیا کان , یعنی توده های عظیمی از مردم سراسر ایران ,همه کشاورزان و روستائیان با احترام بپا خیزند . نیرویی که به دلایل برداشت محصول و بهره برداری از هر آن چه در سالی که گذشت . برای روز های آسایش زمستانی و رفع خستگی پایان یک سال تلاش ورزیده اند این جشن شب آخر پائیز را زایش خورشید و آغاز سال قرار داده اند.

جشنی که از طریق ایران به قلمرو رومیان راه یافت و جشن «ساتورن» خوانده می‌شد. ساتورن به لاتین: ساتورنوس از خدایان بزرگ رم بود که خدای کشاورزی و برداشت محصول به شمار می آمد, و دوران سلطنت و فرمانروایی او توسط جمع زیادی از نویسندگان رومی به عنوان عصر طلا یی و فور و برکت و فراوانی و صلح توصیف شده است. در دوران قرون وسطی وی به عنوان خدای رومی خدای رقص , کشاورزی , عدالت و اقتدار شناخته می شد. . ساتورن در حالی که ابزاری به شکل "داس در دست چپ  و یک دسته گندم در دست راست داشت"  به تصویر کشیده می شد

باستان‌شناسان  معتقدند شب یلدا در چهار چوب تقویم و گاه‌ شمار ایرانیان ثبت شده و قدمت این آیین به هفت هزار سال قبل می‌رسد. آن‌ها به ظروف سفالی دوره پیش از تاریخ اشاره می‌کنند که نقوش حیوانی ماه‌های ایرانی مانند قوچ و عقرب در چهارچوب تقویم‌ ایرانی حک شده‌است.

 در آیین میترا (و بعدها با نام کیش مهر)، نخستین روز زمستان به نام «خوره روز» (خورشید روز)، روز تولد مهر و نخستین روز سال نو بشمار می‌آمده است و امروزه کارکرد خود را در تقویم میلادی که ادامه گاهشماری میترایی است و حدود چهارصد سال پس از مبدأ میلادی به وجود آمده ادامه می‌دهد. فرقه‌ های گوناگون عیسوی با تفاوت ‌هایی زاد روز مسیح را در یکی از روز های نزدیک به انقلاب زمستانی می‌دانند و همچنین جشن سال نو و کریسمس را همچون تقویم کهن سیستانی در همین هنگام برگزار می‌کنند. یهودیان نیز در این شب جشنی با نام«ایلانوت» (جشن درخت) برگزار می‌کنند و با روشن‌کردن شمع به نیایش می‌پردازند. مسلمانان بخشی با این تفکر که شب یلدا با اسلام منافات ندارد و مراسمی است که به دلیل ارتباط و نزدیکی با بسیاری از مسایل اسلامی از جمله، عبادات شبانه و صله ارحام (دیدار نزدیکان) و اینکه این شب قبل از اسلام توسط موحدان مورد عنایت بوده است سخن میگویند. ولی بخش دیگری از مسلمانان با بیانی دیگر شب یلدا را آئین مجوسیان دانسته و میگویند: “این جای تأسف است که می بینیم بسیاری از مسلمانان ناآگاه دست از سنت ها و ارزش های اسلامی خود شسته و در پی برگزاری بدعت ها و رسوم غیر اسلامی هستند و این درد فاجعه بار تا آنجا پیش رفته که در عبادات دینی و خصوصی ترین عادات و تقالید کفار از آنان پیروی می شود و این همان چیزی است که رسول خدا  از آن خبر می دهد. “ اما مسلمانان ملی گرا سنت ملی را به شکل دیگری با اسلام پیوند می دهند و می گویند: “فرهنگ ایرانی و فرهنگ شیعی برای اکثریت مردم ما دو روی یک سکه اند و با یک درک تاریخی وجامع نگری ملی همه اقلیت ها نیز به آن احترام می گذارند همان گونه که در شب یلدا ایرانیان شیعی با همه تنوع قومی و با وجود خرده فرهنگ ها و اقلیت های دینی و مذهبی این آیین ملی را پاس می دارند و به طلوعی دوباره و فردایی روشن می اندیشند و آن را جشن می گیرند، فرهنگ شیعی هم به انتظار “موعود” عقیده دارد که می آید و جهان را روشن می کند".

بلندی شب یلدا با انتظار طولانی ایرانی ها برای لحظه “موعود” و به فرهنگ انتظار در مهدویت شباهت دارد. شاید عناصر تاریکی و بلند ی در شب یلدا که با امید و روشنایی صبح دم از بین می روند بتواند همه ما ایرانی ها را بیشتر به یاد تضاد و هم نشینی خیر و شر در نظام کائنات که سرانجام با غلبه خوبی ها و مهر پایان می یابد بیاندازد و به آینده و آینده های روشن تر امیدوارتر سازد.”

بنا بر افسانه ایی سنت دیرینه آئین مهر شاهان را درشب جشن در کنار خدمت کاران قرار می دهد و می گویند: “شاهان ایرانی در روز اول دی‌ ماه تاج و تخت شاهی را بر زمین می‌گذاشتند و با جامه‌ای سپید به صحرا می‌رفتند و بر فرشی سپید می‌نشستند. دربان‌ها و نگهبانان کاخ شاهی  خدمت‌کاران در سطح شهر آزاد شده و به ‌سان دیگران زندگی می‌کردند. رئیس و مرئوس، پادشاه و مردم عادی همگی یکسان بودند.(نوعی افسانه‌ آنچه تا به امروز شاهد آنیم , نه شاه این کار را کرد و نه شیخ حاضر). ایرانیان در این شب، باقی ‌مانده میوه ‌هایی را که انبار کرده بودند به همراه خشکبار و تنقلات بین هم تقسیم می کردند و گرد هیزم افروخته جمع می شدند. زیرا به زعم آنان در این شب تاریک و سیاه طولانی باید باتحاد در کنار هم سیاهی شب را سپری کرده به صبح روشنایی برسند.”

اکنون هزاران سال از آغاز مراسم شب یلدا می گذرد.  بگفته محققان تاریخ حتی در حمله مغولان و ترکان نیز برگزار می شد. و هیچ نیرویی نتوانست آنرا از سنت مردمی حذف نماید. سنتی با تاریخی روشن  و امید به آینده که نام  پایه گذاران اصلی آن , روستائیان و کشاورزان در حافظه تاریخ ثبت گردیده است.مراسم یلدا تا به امروز با هرشکلی,  باستانی , میترایی , آریائی, ملی, اسلامی بعنوان  شب چله ایرانیان با دو برآورد برگزار می گردد. از طرفی برگزارکنندگان با امکانات مالی با داشتن پشتوانه امید به آینده ایی روشن در کنار و با حضور نزدیکانشان جشن برگزار نموده و با گذاشتن شیرینی در سفره, مزه و طعم زندگی خوش را احسا س می کنند. با انار در سفره به خاطر کسرت دانه های سرخ و شیرین در کنار نزدیکان قرار می گیرند .با خوردن هندوانه که سرمای زمستان آنها را آزار ندهد. با خشکبار بخاطر ذخیره سرمایه اندوخته شده . با فال حافظ برا ی آینده روشن و یا با خواندن نماز شب و آیه های قرآن برای تضمین آخرت و یا با جامی در دست برای موفقیت از پس انداز و اندوخته بانگی و غیره.شراب سرخ می نوشند.... اما  در طرف دیگرشب چله زمستان برای عده ای نوید مرگ می دهد.چله چهل روزه  شب تلخ کامی است. شب سرد و سیاهی طولانی یاد آورغم و اندوه , سرنوشت نا معلوم و آینده  تاریک است . عده ایی در انتظار حقوق عقب مانده دست به اعتصاب ,عده دیگر در فقر و اعتیاد ,عده ایی نگران اعدام ها , عده دیگر در افسردگی و بیماری روحی از زندگی دشوار دنبال کار چهارم اند, بیکاری ,بی خانمانی. زاغه نشینی, کارتن خوابی, عده ایی ساعت شماری برای آزادی عزیزان دربند از سیاهچال ها می کنند.عده ایی نگران پوشش فرزندان,نگران سوخت خانه و مدرسه هستند.عده ایی کودکان سرگردان خیابانی, عده ایی در تیره روزی بخاطر از دست دادن اراضی مرغوب کشاورزی از اراضی بر باد رفته برای خانه سازی, عده ایی در فرار و مهاجرت برا ی لقمه ای نان برای ادامه زندگی.عده ایی در فضای تاریک خفقان رهایی از چنگال خفاشان شب مبارزه برای صبح روشنائی فریاد آزادی سر می دهند.عده ای به فکر تکه کارتنی برای سقف خانه و فرش زیرپا در زمین سرد یخ زده زمستانی اند,عده ای در زاغه های بی در و پیکر خارج از شهر می لولند عده ایی در ازدحام صف نانوایی ها,عده ایی وحشت زده از جغدان سیاه چهره اسید پاشان رو به خانه نشینی اند .عده ای دیگرفرار از سرکوب هنر ستیزان در زیر زمین ها,موسیقی پاپ می نوازند. عده ای به وعده های دروغین حاکمان راه چاره می جویند. عده ای به امید صندوق رای دنبال ناجی محرومان هستند.عده ای دیگر در زیر نشست منبر روضه گران در نماز جمعه سخن ازفتنه گران اهریمن با اسم رمز نفوذ رهبر ولایی در شبکه ها ی مجازی خون دل می خورند. عده ای از مکتب دانشگاهی اخراج می شوند .عده دیگر در بیمارستانها در جستجوی دارو در فکر عمل جراحی با هزینه هنگفت بدون نام و نشان جان می سپارند .عده ای فکر مالیات عده دیگر فکر گرانی گوشت و بنزین با خیال  برداشت تحریم ها بامید نتایج توافق اتمی که سالها جز جنگ روانی حاصلی نداشت در انتظارند همه و همه در این شب تاریک ظلمانی با امید پایان ظلمت و تاریک اندیشی از فرازها در گوشه و کنار در هر محفل خانه و در هر کوچه و خیابان محل و کار و زندگی در کنار یکدیگر سخن می رانند تا به پایان رسیدن شب تاریکی به سوی صبح روشنایی نزدیک گردند.

تهیه ونگارش :  م . چابکی  29آذر1394 برابر با 20 / 12/2015 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi  

     بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: