نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2015-12-21

نویدنو  30/09/1394 

 

 

 

 

 

انتخابات ، اصلاحات ، ژنرال ها -4

 

 مرعشی خبر داد: تشکیل کمیته «تعامل و رایزنی» در شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان

راهبرد اصلی ما حمایت از دولت است - گزارش جلسه انتخاباتی اصلاح طلبان

تغییر شرایط خبرگان با ورود یادگار امام؛

انتخابات اسفندماه در سایه مجلس خبرگان

شیرزاد در گفت‌وگو با ایلنا:تندروها با رفتار خودسرانه در پی قدرت‌نمایی هستند

رئیس ستاد انتخابات تهران: برخی می‌خواهند قاعده بازی را برهم بزنند

محمد رضا تاجیک: اصلاح‌طلبان اگر برای مجلس برنامه ندارند نیایند

حمله نیروهای وابسته به بسیج به مراسمی که همه مجوزهای قانونی را داشت

خباز: نباید کار غیرقانونی و غیر موجهی از سوی برگزارکنندگان انتخابات انجام شود

منتجب‌نیا در جمع اصلاح‌طلبان قم:

کمیته رایزنی با شورای نگهبان در جبهه اصلاحات فعال است

کرباسچی در قم مطرح کرد؛

رأی‌آوری و حفظ منافع‌ ملی، ملاک حمایت اصلاح‌طلبان در انتخابات

آرمانخواهی در رأس راهبردهای اصلاح‌طلبی

عارف: امیدوارم فردا که رئیس‌جمهور به دانشگاه می‌آید، خبرهای خوبی درباره وعده رفع حصر داشته باشد

هاشمی: چرا رسانه ملی به جای هیاهو برای «نفوذ»، به «حق‌الناس بودن رأی مردم» نمی‌پردازد؟

بيانيه حزب اعتماد ملي درباره انتخابات و مشاركت مردم

نمي‌توان در رقابت دست يك جناح را بست

به خرداد ٩٢ برگرديم دوباره به نفع روحاني كنار مي‌روم

پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان عده‌ای را نگران کرده است

منتجب‌نیا در گفت‌و‌گو با ایلنا:

تغییری در وضعیت دبیرکل اعتماد ملی ایجاد نشده/ امام(ره) با تحقیقات محلی مخالف بودند

از سوی عارف؛دبیر شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان تعیین شد

رمضان‌زاده در گفت‌و‌گوی تفصیلی با ایلنا:

پیشنهاد اصلاح‌طلبان به شورای نگهبان/مسئولیت دولت احمدی‌نژاد با مصباح است

در انتخابات مجلس دهم، به تجربه انتخابات شوراها توجه شود

زمان اندک تا انتخابات و حرکت لاک‌پشتی جناح‌های سیاسی

مروری بر جریان شناسی انتخابات آینده

شرط بندی روی اسب برنده

 

مرعشی خبر داد

تشکیل کمیته «تعامل و رایزنی» در شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان

عضو حزب کارگزاران سازندگی از تشکیل کمیته تعامل و رایزنی به منظور مذاکره و تعامل با نهادهای برگزار کننده انتخابات اعم از نظارتی و اجرایی در شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان خبر داد.

ه گزارش خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس،‌ حسین مرعشی رئیس کارگروه امور استان‌های شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان طی گفت‌وگویی با صدا از تشکیل کمیته تعامل و رایزنی در این شورا خبر داد.

وی افزود: بنا داریم کمیته‌ای به عنوان تعامل و رایزنی پیش‌بینی کنیم که وظیفه این کمیته مذاکره و تعامل با نهادهای برگزار کننده انتخابات اعم از اجرایی و نظارتی است و حتما در این جهت گزارش‌های دریافتی از حوزه‌های انتخابیه شهرستان‌ها نیز پیگیری خواهد شد.

مرعشی در مورد کارگروه امور استان‌های شورای سیاست‌گذاری که ریاست آن را بر عهده دارد نیز گفت: در جلسه هفته گذشته کمیته امور استان‌ها نیز در جهت دریافت گزارش‌ها و ارتباط با فعالان و مجامع انتخاباتی استانی تشکیل شده که البته هنوز ساز و کارهای آنها نهایی نشده و پس از اقدامات مربوطه در این باره اطلاع رسانی خواهد شد.

عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در پاسخ به این پرسش که آیا حزب اعتدال و توسعه هم در مجامع استانی هم حضور دارد یا خیر گفت: حزب اعتدال و توسعه به عنوان یک حزب چندان به گسترش فعالیت و شعب خود در شهرستان ها دست نزده است آنها هم مثل اصلاح‌طلبان قبول دارند برای پیروزی در انتخابات مجلس دهم باید ترکیب اعتدال 92 را حفظ کرد.

راهبرد اصلی ما حمایت از دولت است - گزارش جلسه انتخاباتی اصلاح طلبان 


شرق - مرجان توحیدی: تأکید بر همراهی اصلاح‌طلبان و نیروهای حامی دولت در انتخابات پیش‌روی مجلس، شاید مهم‌ترین خروجی اولین نشست شورای عالی سیاست‌گذاری و مجامع استانی اصلاح‌طلبان بود که در یک عصر بارانی در دفتر مجمع روحانیون مبارز برگزار شده بود. جلسه‌ای که شاید نزدیک به صد نفر از نمایندگان استانی در آن حضور داشتند. 
محمدرضا عارف، عبدالواحد موسوی‌لاری، حسین مرعشی، حسین کمالی و الهه کولایی، به عنوان رئیس و اعضای هیأت‌رئیسه شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان هم برگزاری نشست را بر عهده داشتند. از لابه‌لای جمعیت، البته گهگاه صداهای معترضی هم شنیده می‌شد؛ مثل صدای اعتراض به ترکیب هیأت‌های اجرائی که از سوی وزارت کشور انتخاب شده‌اند. آنها تصور می‌کردند ترکیب هیأت‌های اجرائی در دولت روحانی به نحوی باشد که مشکلات اصلاح‌طلبان برای حضور در انتخابات را کاهش دهد، اما ظاهرا این خواسته برآورده نشده است. این موضوعی بود که از سوی برخی نمایندگان استان‌ها در پایان نشست و پشت تریبون اعلام شد. حسین مرعشی در پاسخ به این اعتراضات اعلام کرد تمام استان‌ها تا ٤٨ ساعت آینده گزارشی از وضعیت ترکیب هیأت‌های اجرائی به شورای سیاست‌گذاری اعلام کنند تا دکتر عارف تصمیمات لازم را گرفته و رایزنی‌های لازم را انجام دهد. این در حالی است که در سخنان اعضای هیأت‌رئیسه و به طور ویژه موسوی‌لاری، مشخص شد تاکنون رئیس دولت اصلاحات و محمدرضا عارف و حسن روحانی رایزنی‌هایی کرده‌اند با این هدف که دولت در انتخابات پیشِ‌رو به وظیفه قانونی خود برای برگزاری یک انتخابات قانونمند عمل کند. او درعین‌حال تأکید کرد در هفته‌های آینده به این رایزنی‌ها بیشتر نیاز است. عارف هم درعین‌حال در لابه‌لای سخنانش گفت ارتباط خوبی با روحانی داریم. او در جریان بحث‌های ما قرار دارد. حمایت از دولت یعنی حمایت از اصلاحات و راهبرد اصلی ما حمایت از دولت است و دولت، هم قدر می‌داند و هم اصرار به آن دارد. بااین‌حال حسین مرعشی بارها تأکید کرد شرایط سال ٩٤ نسبت به شرایط سال ٩٢ برای اصلاح‌طلبان خیلی بهتر شده است. عارف به عنوان رئیس شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان در آغاز این نشست بر ضرورت استمرار روند انتخابات ریاست‌جمهوری سال ٩٢ تأکید کرد و گفت: «مسیر رسیدن به اجماع کامل وجود دارد؛ هرچند در گذشته الگویی مانند مجلس پنجم مطرح می‌شد، ولی خیلی زود این ایده جای خود را به راهبرد اجماع کامل داد و ان‌شاءالله بتوانیم ثمرات این هم‌گرایی را در انتخابات مجلس ببنیم». او با بیان اینکه باید فهرستی تهیه شود که امکان پیروزی آن در انتخابات وجود داشته باشد، بر ضرورت حضور موثر جوانان و زنان در انتخابات تأکید کرد. 
رئیس شورای عالی انتخاباتی اصلاح‌طلبان تلاش برای افزایش مشارکت مردم در انتخابات را از راهبردهای جریان اصلاح‌طلبی برشمرد و گفت: اگرچه موضوعات گروهی و جریانی مهم است، اما مسائل ملی و کلان و خلق حماسه‌ای بزرگ و بهتر از سال ٩٢ در اولویت و در دستور کار ما قرار دارد. 
عارف، قانون‌مداری را در دستور کار جریان اصلاحات دانست و گفت: در هیچ کجا نمی‌خواهیم فراتر از قانون عمل کنیم و توقع ما از جریان رقیب و دست‌اندرکاران انتخابات نیز پایبندی به قانون است. 
وی با تأکید بر پرهیز از حاشیه‌سازی و افراط و تفریط، گفت: باید از هرگونه تک‌روی و سهم‌خواهی پرهیز کرد و در راستای تقویت جبهه اصلاحات تلاش کرد. عارف تأکید کرد: شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان نقش سیاست‌گذاری دارد و به‌هیچ‌وجه در امور استان‌ها دخالت نمی‌کند. رئیس بنیاد امید ایرانیان بر ضرورت ارتقای مجلس تأکید کرد و از کسانی‌که صلاحیت حضور در مجلس را دارند، درخواست کرد در انتخابات کاندیدا شوند. 

زمان بهره‌مندی از سرمایه‌گذاری ٩٢ 
حسین مرعشی بعد از سخنرانی محمدرضا عارف در سخنانی اعلام کرد ما اصلاح‌طلبان را بزرگ‌ترین حامی دولت می‌دانیم. ما نباید اجازه دهیم از حامیان دولت کسی غیر از اصلاح‌طلبان بهره ببرد. او با اشاره به تلاش‌های اصلاح‌طلبان در انتخابات ٩٢ برای پیروزی روحانی گفت الان زمان لازم برای بهره‌گیری از این سرمایه‌گذاری است. 
او سپس به بعضی از تاکتیک‌های انتخاباتی اصلاح‌طلبان اشاره کرد و گفت همه کسانی که در معرض انتخاب احتمالی هستند، ثبت‌نام کنند که دستمان بسته نباشد. او سپس به یک میثاق‌نامه هم اشاره کرد و در توضیح آن چنین گفت که کاندیداها باید میثاق‌نامه مشترک را امضا کنند و به حوزه انتخابیه بدهند تا زمانی که گزینه‌های نهایی بعد از تأیید صلاحیت‌ها در فهرست قرار می‌گیرند، با توجه به آن میثاق عمل کنند. مرعشی همچنین به این نکته هم اشاره کرد که شورای سیاست‌گذاری مرکز و استان در کار مجامع دخالت نخواهند کرد مگر اینکه خطای فاحش سیاسی رخ دهد. مرعشی سپس در توضیح این خطای فاحش گفت مثلا اگر یک عضو پایداری تندرو در یک حوزه انتخابیه باشد و در آن حوزه کاندیدای ما ضعیف باشد؛ چنانچه یک اصولگرای میانه‌رو وجود داشته باشد و تقویت او به حذف نامزد پایداری بینجامد، در چنین شرایطی مرکز وارد عمل خواهد شد. او سپس جریان اصلاح‌طلب را از جمله جریان‌های اصیل و انقلابی خواند و گفت باید این انتخابات را ابزاری قرار دهیم برای بازسازی روابط در خانواده انقلاب و رفع سوءتفاهم‌ها. 

برد اصلی، استقرار فرهنگ اصلاح‌طلبی در جامعه است 
همچنین حسین کمالی رئیس کمیته سیاست‌گذاری و راهبردها هم به بیان برخی نکات و راهبردها پرداخت. تأکید بر فاصله‌گرفتن از حاشیه‌ها و تلاش برای جلب مشارکت حداکثری، ازجمله این راهبردها بود. 
کمالی گفت مشارکتی که بتواند آرای خاموش و خاکستری‌ها را هم جلب بکند، برگ برنده نظام است. او سپس توضیح داد در انتخابات گذشته مبنا معمولا چهره‌ها و سوابق آنها بود، اما در این انتخابات برنامه‌محوری جایگزین خواهد شد. 
برنامه‌ای که با برنامه‌های ملی همخوانی داشته باشد. او درعین‌حال تأکید کرد چنانچه اکثریت در اختیار اصلاح‌طلبان باشد که درجهت آن برنامه خواهیم داشت و اگر هم به این مهم نرسند، تلاش می‌کنند تا برنامه‌های خود را محقق کنند. جوان‌گرایی و نخبه‌گرایی و گردش نخبگان باید در دستور کار باشد. او همچنین اشاره کرد که باید گفتمان اصلاح‌طلبی را اساس کار خود قرار دهیم. او در همین زمینه ادامه داد اگرچه پرکردن صندلی‌های مجلس یک برد برای ما محسوب می‌شود، اما برد اصلی استقرار فرهنگ اصلاح‌طلبی در جامعه است. او همچنین به نامزدهای اصلاح‌طلب توصیه کرد این گفتمان و فرهنگ را کنار نگذارند. کمالی همچنین گفت باید به مخالفان خود اطمینان بدهیم در صورت پیروزی اصلاح‌طلبان عزت و آبرو و شغل آنها حفظ خواهد شد و ما درصدد تلافی‌جویی نخواهیم بود. او در خاتمه به دو دسته گفتمان تهیه‌شده برای ستادهای نامزدها اشاره کرد و گفت که یک دسته از آنها دارای ٢٠ نظر است که برای ستادها و کاندیداها فرستاده شده است و دسته بعدی صدمحور دارد که برای سخنران‌ها تهیه شده است. کمالی گفت این برنامه‌ها به همراه منشور اصلاح‌طلبی در اختیار ستادها قرار گرفته است. کمالی درعین‌حال از تدوین برنامه‌ای که باید در پیش گرفته شود، خبر داد و گفت برنامه نامزدها‌ هم بر آن اساس پی گرفته خواهد شد. 

رایزنی‌ها تا زمان اعلام نتایج ادامه یابد 
موسوی‌لاری اما سعی کرد سخنان خود را به طور خلاصه طرح کند. او هم در سخنان خود تأکید کرد که میدان‌داری انتخابات باید برعهده حوزه‌های انتخابیه باشد و مرکز و استان تنها باید نقش کمک‌کننده داشته باشند. او سپس اشاره کرد یکی از حربه‌های رقیب عصبانی‌کردن نامزدهای اصلاح‌طلبان است؛ بنابراین نامزدها باید با صبر و طمأنینه برخورد کنند. نایب‌رئیس شورای سیاست‌گذاری ادامه داد اولا سعی کنیم تا هر موضوعی را درون جبهه به مسئله تبدیل نکنیم و اجازه دهیم مسائل با تعامل حل شود. موسوی‌لاری درعین‌حال اضافه کرد باید در یک فضای آرام و با تعامل منطقی با رقیب رقابت کنیم و در کنار این موضوع، رایزنی با متولیان انتخاباتی را در دستور قرار می‌دهیم. او گفت یک طرف این رایزنی‌ها دولت است و یک طرف هم شورای نگهبان. از طرف دولت باید گفت در مرکز یک‌سری رایزنی‌هایی با آقای روحانی انجام شده است که رئیس دولت اصلاحات و آقای عارف صحبت کردند و هدف از طرح این مسئله این بوده که دولت به وظیفه قانونی خود در برگزاری یک انتخابات قانونی به صورت قانونمند عمل کند. او ادامه داد این تبادل نظر در مرکز با نهادهای دیگر موثر در انتخابات هم ادامه دارد. هفته‌های آینده شاید به این رایزنی‌ها بیشتر نیاز باشد. او ادامه داد: در شهرستان‌ها هم باید این شرایط فراهم شود که افراد بتوانند با مدیران منطقه‌ای تبادل‌نظر کنند که انتخابات مسیر قانونی خود را طی کند. موسوی‌لاری درعین‌حال تأکید کرد این تبادل‌نظر و رایزنی‌ها باید تا زمان اعلام نتایج انتخابات برقرار باشد. او در نهایت تأکید کرد زمان نهایی‌کردن فهرست‌ها بعد از تأیید صلاحیت‌ها خواهد بود. او در همین راستا ادامه داد ملاک انتخاب نامزدها رأی‌آوری آنان است و البته باید توجه داشت افکار عمومی را از دست ندهیم، حتما نباید دنبال صد باشیم، اگر نشد،٧٠ و ٨٠ و ٦٠ هم قبول است. 

تأکید بر سهم ٣٠درصدی 
الهه کولایی هم در سخنانی به سهم ٣٠ درصدی زنان در فهرست‌های انتخاباتی اشاره کرد و گفت حضور زنان با تقویت فرهنگ اصلاح‌طلبی ملازمه دارد. شهربانو امانی هم پشت تریبون قرار گرفت و گفت ما انتظار داریم همان‌طور که در صفوف توده‌ای بودیم و رأی دادیم، این‌بار از حضور بانوان حمایت شود تا بتوانند خود را در معرض رأی مردم قرار بدهند و این موضوع، آزمایشی برای اصلاح‌طلبی خواهد بود. آذر منصوری هم در سخنانی مشابه تأکید کرد اصلاح‌طلبان در این انتخابات باید به حضور زنان توجه ویژه‌ای داشته باشند؛ چراکه به این وسیله هم شانس پیروزی ما افزایش پیدا می‌کند و هم حضور مردم بیشتر خواهد شد. 
اگر آقای نوبخت یادش رفته، ما یادمان نرفته است 
برخی دیگر از نمایندگان احزاب هم درباره انتخاب اعضای هیأت‌های اجرائی ابراز نگرانی کردند. آقای اسماعیلی سخنانی گفت انتظار بود در هیأت‌های اجرائی انصاف بیشتری باشد، اما نگرانی عمیقی از این موضوع دیده می‌شود. علاوه‌بر‌این برخی دیگر از حاضران هم از درون جمعیت از این موضوع ابراز نگرانی کردند. مرعشی در پاسخ به این نگرانی‌ها اعلام کرد آنها تا ٤٨ ساعت آینده گزارش‌های خود را به مرکز ارائه بدهند که عارف برای مذاکره با دولت به آن مستندات اشاره داشته باشد. 
مرعشی سپس در ادامه با بیان اینکه اشکالات و ایراداتی به بدنه دولت وجود دارد که باید آنها را اصلاح کرد، اما ما نباید خود از سرمایه این دولت غافل شویم. این دولت، دولت ماست. اصلاح‌طلبان آن را تشکیل دادند، اگر آقای نوبخت یادش رفته، ما که یادمان نرفته است! او ادامه داد یادمان باشد شرایط بدتر از ٩٢ نیست. در ٩٢ نه دولت در اختیار ما بود و نه هیأت‌های اجرائی و نه هیأت‌های نظارت. تدبیر آن روز ما به کار آمد. آنچه ما را تهدید می‌کند، خودخواهی ماست. باید منافع فردی را کنار بگذاریم، وگرنه قطعا شرایط از ٩٢ بهتر خواهد بود! 
واجدان شرایط ثبت‌نام کنند تا دستمان خالی نباشد 
موسوی‌لاری هم در ادامه تأکید کرد باید از کسانی که می‌دانیم در مجلس منشأ اثر خواهند بود اما تمایلی برای حضور ندارند، تشویقشان کنیم تا در انتخابات حاضر شوند. او همچنین اشاره کرد واجدان شرایط باید در انتخابات ثبت‌نام کنند تا بعد از تأیید صلاحیت‌ها دستمان خالی نباشد. چون نمی‌دانیم سرنوشت تأیید صلاحیت‌ها چه سمت‌وسویی خواهد داشت. 

در تهران وارد مصادیق نشده‌ایم 
عارف هم در نهایت اعلام کرد هیچ اقدامی تابه‌حال درباره مصادیق انتخاباتی در تهران انجام نشده است. او گفت در یکی از جلسات شورای سیاست‌گذاری مطرح شد که افرادی که غیرحزبی هستند، خواسته شود تا در انتخابات حاضر شوند. غیر از این وارد مصادیق نشده‌ایم. او همچنین گفت ارتباط خوبی با روحانی داریم. او در جریان بحث‌های ما قرار دارد. حمایت از دولت یعنی حمایت از اصلاحات و راهبرد اصلی ما حمایت از دولت است و دولت هم قدر می‌داند و هم اصرار به آن دارد. 
عارف همچنین گفت: دو ماه تا انتخابات زمان داریم، باید قدر آن را بدانیم. من خواهشم این است که به مسائل اختلافی نپردازیم. چراکه به انسجام و صمیمیت نیاز داریم 
رئیس بنیاد امید ایرانیان همچنین گفت: با اینکه دولت مشکلاتی دارد اما نباید مشکلات خرد را به پای کل دولت بگذاریم. ما زمین بازی را طراحی نمی‌کنیم. هنر ما این است که در زمین طراحی‌شده بازی کنیم. شرایط منطقه و کشور ایجاب می‌کند که انتخاباتی پرشور و حداکثری داشته باشیم. امیدواریم که روند سال ٩٢ را ادامه دهیم. 

حسین مرعشی: 
دولت در برخی حوزه‌ها مراقبت بیشتری کند 
شما به معترضان به ترکیب هیأت‌های اجرائی گفتید تا ٤٨ ساعت آینده، گزارش خود را ارائه دهند تا در رایزنی‌های دکتر عارف مورد توجه قرار بگیرد، اما موضوع این است که حکم این افراد صادر شد، با وجود این رایزنی‌ها تأثیری خواهد داشت؟ 
ما اطلاعات را جمع‌آوری می‌کنیم تا با دولت بتوانیم رایزنی کنیم. باید اطلاعات جامعی داشته باشیم. به نظر من آن‌قدری که دوستان مشکل را طرح می‌کنند، آن‌قدر بزرگ نیست. باید اطلاعات دقیق را جمع کنیم و ببینیم که از مجموع نزدیک به ٢٠٠ حوزه انتخابیه، هرکدام چه وضعی دارند. 
خب اگر برای هیأت‌های اجرائی حکم صادر شده باشد می‌توان کاری کرد؟ 
فرقی ندارد. باید ببینیم در حوزه‌هایی که اشکالاتی وجود دارد، دولت در آن حوزه‌ها مراقبت بیشتری به خرج دهد. 
یکی از اعضای شرکت‌کننده گفت برخی از فرمانداران پذیرفتند که هیأت‌های اجرائی که انتخابات خبرگان را برگزار می‌کنند با هیأت‌های اجرائی که انتخابات مجلس شورای اسلامی را برگزار می‌کنند، یکی شوند. دراین‌صورت مشکلی پیش نخواهد آمد. 
این از اختیارات فرمانداران است و یکی از دوستان می‌گفت اگر چنین شود اختیارات فرماندارن کم می‌شود، خب این از اختیارات فرمانداران است و می‌توانند قبول نکنند. برای ما تفاوتی نمی‌کند. 
یکی از اعضای شرکت‌کننده می‌گفت در برخی حوزه‌های انتخابیه افرادی که قصد کاندیداتوری دارند از سوی هیأت‌های نظارت تهدید شده‌‌اند که اصلا نباید ثبت‌نام کنند. 
من مستندی ندارم. هرکسی می‌تواند ثبت‌نام کند و آنها هم می‌توانند رد کنند، اما منعی برای ثبت‌نام وجود ندارد.

 

تغییر شرایط خبرگان با ورود یادگار امام؛

انتخابات اسفندماه در سایه مجلس خبرگان

در آستانه شروع ثبت نام انتخابات، آخرین رایزنی‌ها برای ثبت نام نامزدها در حال انجام شدن است. با این حال هفته آینده هفته پرخبری برای ایران خواهد بود. بسیاری بزرگان هنوز در تردید تصمیم قرار دارند و رایزنی‌ها فشرده‌تر از هر زمانی پیگیری می‌شود.

به گزارش خبرنگار ایلنا، نیمه اول لیست خبرگان اصلاح‌طلبان تکمیل شد. قطعی شدن حضور یادگار امام در انتخابات مجلس خبرگان موجب شد بسیاری از روحانیون و بزرگانی که به حاشیه سیاست رفته بودند برای حضور دوباره در این عرصه اعلام حضور کنند؛ چه آیت‌الله موسوی بجنوردی که بلافاصله بعد از سید حسن خمینی برای حضور در انتخابات اعلام نامزدی کرد و چه حجت‌الاسلام عماد که زمزمه حضورش در خراسان جنوبی شنیده می‌شود و چه آیت‌الله محقق داماد که تقاضاها برای حضور او در انتخابات یزد افزایش یافته و چه عباسعلی روحانی که نعلین سفر به اصفهان را دوباره به پا کرده است.

اما حکایت انتخابات تهران، جدا از حکایت‌ شهرهای دیگر است. در تهران، پیش از این آیت‌الله هاشمی رفسنجانی گفته بود که حضور خواهم داشت و حسن روحانی نیز بعید است نامزد انتخابات نشود.

جز این چهار نفر، هاشمی و روحانی و خمینی و موسوی بجنوردی، برخی شنیده‌ها حاکی است که سیدمحمود علوی نیز وارد عرصه انتخابات خبرگان خواهد شد و بعید نیست علی یونسی، وزیر پیشین اطلاعات برای خبرگان نام‌نویسی کند و در نهایت حجت‌الاسلام مجید انصاری که در سال‌های دور عضو مجلس خبرگان بوده است٬ بعید نیست یک بار دیگر شانس خود را برای ورود به این مجلس آزمایش کند.

در کنار این هشت نفر اما باید هشت نام دیگر قرار بگیرند تا جدول اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان کامل شود. با این حال مشخص نیست که اصلاح‌طلبان برای تکمیل اسامی به سراغ برخی چهره‌های میانه رو اصولگرا همچون امامی کاشانی و اکرمی بروند یا چهره‌های جوان را به ترکیب خود اضافه کنند.

در آستانه شروع ثبت نام انتخابات، آخرین رایزنی‌ها برای ثبت نام نامزدها در حال انجام شدن است. با این حال هفته آینده هفته پرخبری برای ایران خواهد بود. بسیاری بزرگان هنوز در تردید تصمیم قرار دارند و رایزنی‌ها فشرده‌تر از هر زمانی پیگیری می‌شود.

شیرزاد در گفت‌وگو با ایلنا:

تندروها با رفتار خودسرانه در پی قدرت‌نمایی هستند

 

نماینده مجلس ششم شورای اسلامی گفت: تندروها در بر هم زدن سخنرانی چهره های مختلف سیاسی در ارائه گفتمان و اثبات منطق از خود ضعف دارند.

احمد شیرزاد در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا٬ درباره اقدام‌های اخیر نیروهای خودسر و تندرو در ممانعت از سخنرانی چهره‌های سیاسی در شهرهای مختلف اظهار داشت: در سال‌‌های گذشته انجام چنین اقداماتی از سوی تندروها بارها تجربه شده و نه تنها نتیجه خوبی برای آنها نداشته٬ بلکه برای کشور هم مشکلاتی را به وجود آورده‌اند.

وی ادامه داد: جناح و گروهی که مدعی رفتار انقلابی در کشور و اداره و زمام امور به دست خود هستند٬ قطعا اگر منطقی در کلام و گفتار خود داشته باشند به گونه‌ای دیگر رفتار می‌کنند.

شیرزاد با اشاره به ممانعت و حملات روانی و فیزیکی به چهره‌های مختلفی همچون مرعشی٬ مطهری٬ منتجب‌نیا و آذر منصوری و موسوی‌لاری از سوی تندروها  گفت: مگر این چهره‌ها تریبون و برنامه‌ای در رسانه ملی در دست خود دارند که تندروها تاب شنیدن سخنان آنها را هم ندارند؛ این در حالی است که جریان مخالف با در دست داشتن بخش‌های مختلف خبری و تحلیلی بیست‌و‌چهار ساعته٬ بر برنامه‌های صدا‌و‌سیما تسلط و نفوذ دارند

این نماینده مجلس ششم با یادآوری بحث و بررسی پرونده هسته‌ای با دیدگاه‌های دلواپسانه در رسانه ملی گفت: در این موضوع ملی٬ جناح تندرو حرفی نبود که نتواند بزند که البته نتیجه‌ای هم برای آنها در بر نداشت٬ با این حال قصد مخالف و ممانعت در دیگر برنامه‌های ملی و سخنرانی‌ها را هم دارند.
شیرزاد با تاکید بر اینکه به دلیل وجود منطق و گفتمان ضعیف اهداف تندروها با وجود امکانات رسانه‌ای قابلیت تاثیرگذاری را در سطح جامعه ندارد٬ تصریح کرد: وجدان عمومی در جامعه انجام چنین رفتارها و اقدام‌های روانی و فیزیکی را به حساب قدرت طرف مقابل نمی‌داند٬  بلکه بر این امر واقفند که این‌ها همه نشان از ضعف منطق و گفتمانی آنهاست.

وی برگزاری انتخابات در سال جاری را دلیل دیگر بروز چنین اقداماتی از سوی تندورها دانست و گفت: این افراد درصددند با ممانعت در انجام سخنرانی‌ها به رقیب خود بفهمانند که «ما هستیم» و به نوعی با شیوه علامت دادن٬ دنبال قدرت‌نمایی هستند که بفهمانند اگر قدرت برای بار دیگر دست شما بیفتد٬ باز هم قدرت‌نمایی می‌کنیم.
این نماینده مجلس ششم شورای اسلامی درباره میزان تاثیرگذاری این اقدامات خودسرانه در جامعه گفت: قطعا بروز چنین رفتارهایی برای رسیدن به اهداف خاص جناحی کارساز نیست و تجربه این موارد را در دوران اصلاحات شاهد بودیم که در نهایت به شکست رقبا انجامید٬ لذا آنها در این برهه زمانی باید بدانند که این اقدامات دلواپسانه نه تنها رای‌آور نیست٬ بلکه رای‌بیانداز است.

 

رئیس ستاد انتخابات تهران: برخی می‌خواهند قاعده بازی را برهم بزنند

شهاب‌الدین چاوشی، رئیس ستاد انتخابات استان تهران، با انتقاد از ناظران شورای نگهبان «در شهرستان‌ها» هشدار داد که «برخی» می‌خواهند مجریان انتخابات پیش رو را «عصبانی کرده و قاعده بازی را به هم بزنند».

آقای چاوشی که معاون سیاسی استانداری تهران است روز سه‌شنبه، ۲۴ آذرماه، گفت: «در رده‌های پایین در شهرستان‌ها عضوی از هیئت نظارت به فرماندار اعلام می‌کند حتی حاضر نیست نهار دولت یازدهم را بخورد. چگونه می‌توان چنین فردی را در هیئت نظارت پذیرفت؟»

رئیس ستاد انتخابات استان تهران با بیان این که «حق ماست که هر کسی را به هیئت‌های نظارت معرفی کنیم و وظیفه آنها هم بررسی صلاحیت این افراد است» افزود: «در بسیاری از فرمانداری‌ها برای معرفی معتمدان با هیئت‌های نظارت هماهنگی می‌شود، اما در برخی موارد هم بدون دلیل خاصی افراد معتمد را رد می‌کنند. وقتی دلیل آن هم پرسیده می‌شوند می‌گویند چون در دوره گذشته این فرد خط خورده است.»

آقای چاوشی با طرح این پرسش که «مگر قرار است طبق روند دوره‌های گذشته اقدام کنیم؟» گفت که «چرا باور نمی‌کنیم فضای سیاسی جامعه تغییر کرده است».

بر اساس قانون انتخابات ایران، ستاد انتخابات و هیئت‌های اجرایی زیر نظر وزارت کشور، وظیفه اجرای انتخابات و شورای نگهبان وظیفه نظارت بر انتخابات را بر عهده دارند.

انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی و دوره پنجم مجلس خبرگان رهبری قرار است روز هفتم اسفند سال جاری برگزار شود.

انتقاد رئیس ستاد انتخابات تهران از هیئت‌های نظارت شورای نگهبان مدتی پس از آن بیان می‌شود که حسن روحانی، رئیس جمهور، از شورای نگهبان به عنوان «ناظر، نه مجری» انتخابات نام برد و گفت که «نظارت و اجرا نباید مخلوط شوند».

آقای روحانی گفته بود: «کسی که باید بگوید فردی برای شرکت در انتخابات صالح است یا خیر، هیئت اجرایی است.»

این سخنان واکنش منفی شورای نگهبان، مقام‌های ارشد جمهوری اسلامی و اصولگرایان را به دنبال داشت.

علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، نیز شورای نگهبان را «چشم بینای مردم و نظام در انتخابات» توصیف کرد و یکی از «عادت‌های بد» در ایران را این دانست که «برخی افراد در سلامت انتخابات تشکیک می‌کنند».

رئیس ستاد انتخابات استان تهران نیز در سخنان اخیر خود گفته است که «نظارت استصوابی مطرح شده و باید اجرا شود»، اما در عین حال افزود: «اگر ما جایی فکر می‌کنیم نظارت فرااستصوابی است باید گزارش آن را به صورت مستند ارائه کنیم.»

آقای چاوشی تاکید کرده است: «برخی می‌خواهند ما را عصبانی کرده و قاعده بازی را به هم بزنند، زیرا احساس می‌کنند در مجلس آینده سهم زیادی نخواهند داشت.»

 

محمد رضا تاجیک: اصلاح‌طلبان اگر برای مجلس برنامه ندارند نیایند

اگر اصلاح‌طلبان واقعا برای مجلس آینده برنامه‌ای ندارند و برای این فکری نکرده‌‌اند که وقتی اکثریت مجلس را احیانا گرفتند، چطور می‌خواهند فضایی متفاوت را خلق کنند، بهترین راه این است که آن را واگذارند

محمد رضا تاجیک – نظریه پرداز و فعال سیاسی اصلاح طلب است. او در دوران ریاست‌جمهوری سید محمد خاتمی مشاور رئیس‌جمهور و رئیس «مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری» بود و در جریان مبارزات انتخاباتی میرحسین موسوی در سال ۱۳۸۸ به عنوان مشاور ارشد او فعالیت می‌کرد.

در گفت و گو با روزنامه  «شرق» 22 آذر 1394 – مرجان توحیدی

اصلاح‌طلبان اگر برای مجلس برنامه ندارند نیایند

دوم خرداد٧٦ زمانی شکل گرفت که به گفته دکتر محمدرضا تاجیک، عوامل متعدد در این بازه زمانی به هم رسیدند و این سیاست یا به تعبیر او جنبش خلق شد. در این بازه، حلقه‌های فکری هم به خلق تئوری و نظریه پرداختند. آنها را مکتوب کردند و نشر دادند. آن نظریات بعد در بین عامه مردم هم بازنشر داده شد و این‌چنین شد که دوم خرداد از دل آن بیرون آمد. حالا در میانه دهه ٩٠، گویا آن حلقه‌های فکری در غیبتی به سر می‌برند که هم خودخواسته است و هم خودخواسته نیست. از دل نظریات پراکنده آنها نقد بیرون می‌آید اما تئوری خلق نمی‌شود. در فقدان و فقر تئوری است که سیاستی هم خلق نمی‌شود. مردم را درگیر نمی‌کند و همه سیاست‌ورزی و ابزار آن منحصر می‌شود به انتخابات. انتخابات به انتخابات، عده‌ای می‌آیند و می‌روند تا انتخابات بعدی. شاید دلیل بی‌تفاوتی گروهی از مردم هم همین فریزشدن تاکتیک‌ها باشد در کنار بی‌توجهی به سایر عوامل از‌جمله عوامل فرهنگی، ماحصل این بحث شد «بحران خلق سیاست» که آن را با دکتر محمدرضا تاجیک در میان گذاشتم. البته در بخشی از گفت‌وگو هم، درباره مقاله اخیر سعید حجاریان در ماهنامه اندیشه پویا بحث کردیم. حجاریان در آن مقاله، کار ویژه دولت را «نرمالیزاسیون» و نه «دمو‌کراتیزاسیون»خوانده بود. تاجیک البته به بخش‌هایی از این نظر نقد داشت و به بخش‌هایی هم تکمله‌ای زد. ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

 

 به نظر می‌رسد که بعد از دوران اصلاحات ما با «بحران خلق سیاست» مواجه هستیم، آیا شما قائل به وجود چنین بحرانی هستید و اگر هستید آن را چطور تعریف می‌کنید.
لطفا واضح‌تر بفرمایید که بحران خلق سیاست از نظر شما چیست؟
 
به نظر می‌رسد که قبل از خرداد ٧٦، تحرکاتی در فضای اجتماعی و روشنفکری رخ داد. پیرو آن تحولات، گفتمانی نو و سیاستی نو خلق شد که خود را در «اصلاحات» نشان داد. بعد از آن سال‌ها به نظر می‌رسد که اصلاح‌طلبان حرف جدیدی برای گفتن ندارند تا به وسیله آن، مردم را با مطالبات خود همسو کنند. درواقع به نظر می‌رسد گفتمان اصلاحات در برخی مواقع با دیگر گفتمان‌ها یا خرده‌گفتمان‌ها اختلاط پیدا کرده است. مثلا در جایی با خرده‌گفتمان «اعتدال» درگیر اشتراک شده یا در جای دیگر با قرائت‌هایی از اصولگرایی هم‌پوشانی پیدا کرده است. در این رهگذر چون حرف جدیدی ندارد که مخاطبان خود را درگیر کند، گاهی هم روی آورده به نقد گذشته خودش و این در حالی است که ظاهرا پیامی هم ندارد
بگذارید از اینجا شروع کنم که سیاست یک امر تاریخی است. سیاست یک امر حدوثی است و سیاست یک امر موقعیت‌مند و زمینه و نیازپرورده است. سیاست فراتاریخی عمل نمی‌کند. سیاست تدبیر و تصمیم مشخص است برای آنچه نامشخص است. شرایط که متحول می‌شود، بر صورت و سیرت سیاست تأثیر می‌گذارد. به بیان دیگر به اقتضای مرحله کنش، ما سیاست متفاوتی داریم. به تعبیر زبان‌شناسی، «دال» سیاست هم «یونیورسال» است و هم همیشگی و پایدار. اما مدلولش این گونه نیست. متأسفانه بسیار اتفاق می‌افتد، گفتمان‌هایی که در یک مقطع تاریخی تدوین می‌شوند، به همان مقطع خاص تاریخی قفل می‌شوند. تاریخ می‌رود، ولی گفتمان می‌ماند و چون سیاست، جامعه و مشکل از منظر آن گفتمان معنا می‌یابد، و تصمیم و تدبیر از آن منظر معنا می‌یابد، وقتی که گفتمان به یک مقطع خاص تاریخی قفل می‌شود و گفتمان موقعیت‌مند عمل نمی‌کند؛ آنچه حادث می‌شود این است که یک گپ و شکاف میان «تغییر» و «تدبیر» اتفاق می‌افتد. همچنین بین سیاست و امری که باید سیاست بشود، یک نوع فاصله تاریخی ایجاد می‌شود و بالاخره سیاست نمی‌تواند دری یا روزنه‌ای را بگشاید. بنابراین سیاست گاه در این معنا، خود به درد بی‌درمان تبدیل می‌شود. یعنی خود سیاست در این معنایی که از شرایط زمانه و شرایط تاریخی خود عقب مانده، خود به درد و مشکل تبدیل می‌شود.
بنابراین در این شرایط، سیاستی باید اندیشید تا این سیاست را از زمین بکند. سیاستی باید اندیشید تا این سیاست‌ورزانی که به یک مقطع خاص تاریخی قفل شده‌‌اند را علاج کرد. بنابراین، بله! به این معنا من هم بحرانی را می‌بینم. شاید علت این بحران، فقر تئوریک یا به یک معنای دیگر، فقر پراکسیس در عرصه جنبش‌های اجتماعی و سیاسی در صد ساله گذشته ماست که نتوانسته‌‌اند بر این فقر تئوریک فائق آیند و ازاین‌رو به نظرم دچار مشکلات بسیار جدی در فهم جامعه و مشکلات آن و نیز ترسیم و تدوین راه‌های برون‌رفت از مسئله شده‌اند. این مشکلی که شما به آن اشاره می‌کنید، به نظر من امروز وجود دارد و چون این مشکل وجود دارد، طبیعی است که ما دچار نوعی فرافکنی می‌شویم. یعنی بسیاری از ما یا به گذشته‌ها برمی‌گردیم و آن را مورد تردید و سؤال قرار می‌دهیم یا گاه فرار به جلو داریم و از آینده‌های یوتوپیایی سخن می‌گوییم و به تعبیر فوکو از تاریخ حال خود غافلیم. من بسیار معتقدم باید در تاریخ اکنون زیست و تاریخ اکنون را نوشت. وقتی از نوشتن تاریخ اکنون قاصر می‌شویم، یا نقبی به گذشته می‌زنیم یا نقبی به آینده‌های دور. روشنفکر امروز ما و کارگزاران تغییر امروز ما باید در متن زمان خود عمل کنند. فرزند زمان خود باشند، روح زمان خود باشند و بتوانند الزامات زمانه خود را درک کنند و با توجه به این استلزامات، راهکار مشخص برای مشکل مشخص ارائه کنند.
 
شما اشاره کردید که بحران خلق سیاست، یک روند بلندمدت است. اگر بخواهیم جلوتر آمده و قبل و بعد از دوره اصلاحات را بررسی کنیم آیا موافق هستید که تحرکات قبل از دوم خرداد منجر به خلق سیاست در دوران اصلاحات شد ….
خیلی از عوامل مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، روحی، روانی، اقتصادی، تاریخی، تمدنی و انسانی جمع می‌شوند تا یک موقعیت شورش کند. یعنی یک موقعیت به‌صورت یک بستر برای رویش و پیدایش یک جنبش ایجاد شود. این لزوما به معنای این نیست که یک اراده آگاهانه و معطوف به قدرت و دانش عده‌ای خاص آمده، این شرایط را خلق کرده است. گاه این عوامل دست به دست هم می‌دهند و در یک مقطع خاص تاریخی در هم فرو می‌روند و تقاطع ایجاد می‌کند. وقتی تقاطع ایجاد می‌کنند، فریاد می‌زنند که حالا وقتش است! حالا وقت تغییر و حرکت است. اگر در این شرایط از این روزنه عبور کردیم و در این فضا و بستر زمانی، کشت کردیم می‌توانیم برداشت کنیم. وگرنه این زمانه می‌گذرد. باز باید منتظر ماند که شرایط دیگری که از درهم‌رفتگی همه عوامل گوناگون پیش می‌آید، بستری برای یک جنبش فراهم کند. بنابراین نمی‌توانیم فکر کنیم که فقط یک تک عامل، پشت سر یک جنبش خوابیده است. یا حتی نمی‌توان صرفا فرض کرد که سوژه‌های سیاسی پشت سر یک جنبش خوابیده‌اند.
حتی نمی‌توان فرض کرد که ما قبل از یک جنبش، یک گفتمانی که کاملا ناظر بر آن است را تدوین و خلق کرده‌ایم. بیشتر گفتمان‌ها، «مابعد» جنبش تدوین شده‌‌اند نه ماقبل جنبش. ماقبل جنبش، یک فضای بسیار گنگ و گیج از یک گفتمان وجود دارد. بعد از جنبش است که کارگزاران آن جنبش تلاش می‌کنند تا آن گفتمان را تدوین و ترسیم کنند. بنابراین، بله! من به نظرم می‌رسد که یک شرایط خاص تاریخی ایجاد شد و این شرایط به ما گفت حالا وقتش است. وقت نوعی خاص از سیاست‌ورزی است و آن سیاست‌ورزی خاص را برجسته کرد و آن را در منظر و مأوای انسان ایرانی قرار داد.
در دوم خرداد، انسان ایرانی به علت شرایط خاصی که در آن قرار داشت، این نوع سیاست را برای ایجاد یک نوع تغییر کارآمد دانست؛ سیاستی که شاید با سیاست‌های مرسوم و مألوف گذشته هم‌خوانی نداشت. یک نوع گسست در سیاست هم بود. یک نوع سیاست که بیش از آنکه بخواهد ابدان آحاد جامعه را و بدن اجتماعی را هدف قرار دهد، اذهان و روح انسان‌ها را هدف خود قرار داد. این سیاست با سیاست‌های قبلی متفاوت بود. سیاستی بود که میکرو عمل کرد نه ماکرو. در فضای قبل از انتخابات، بالاخره یک فضایی ایجاد شد برای گرایش به یک نوع میکروپالتیک و به‌سوی یک میکروفیزیک قدرت. به این معنی که ما چگونه از میکروپالتیک استفاده کنیم، به معنی سیاستی که در ریزبدنه‌های جامعه عمل می‌کند، سیاستی که پخش و منتشر است و هر امری را تبدیل به امر سیاسی می‌کند. یعنی هر امر اجتماعی، فرهنگی و هنری، هر سکوت، کنش و واکنشی را می‌تواند به سیاست تبدیل کند. چنین فضای سیاسی‌ای به نظر من در آن شرایط رخ نمود و به صورت کارآمد توانست یک حادثه تاریخی یا به تعبیر «بدیو» یک رخداد تاریخی را شکل دهد که به نظر من در نوع خود ژرف بود. حالا، سؤال این است که آن شکل از قدرت و سیاست که در آستانه جنبش دوم خرداد نمایان شد و خودش را عرضه کرد و به کار گرفته شد و در عرصه نظر و عمل کارآمدی‌اش را به اثبات رساند؛ در شرایط کنونی هم هنوز کارآمد است یا نه؟ باید به‌اصطلاح حاشیه و ضمیمه‌ای به آن اضافه کرد. یا اساسا باید متفاوت اندیشید. باید به یک فناوری قدرت دیگر و سیاست دیگر اندیشید؟ این بحثی بسیار جدی است که به نظر من بسیار مهم است. همان‌گونه که یک سیاست تجلی‌اش توانست در یک رخداد بزرگ تاریخی خود را نشان دهد. امروز هم اگر ما موقعیت تاریخی خود را فهم کنیم و با توجه به این موقعیت از آن نوع سیاست شایسته و بایسته‌ای که می‌تواند در این شرایط، پنجره‌ای بگشاید؛ بهره ببریم، موفق خواهیم شد. در غیر این صورت راه به جایی نخواهیم برد و سیاست‌هایمان جز به گل نخواهد نشست.
 
شما معتقد به دست‌به‌دست‌دادن همه عوامل برای خلق یک جنبش هستید. در دوم خرداد چه چیزی عامل این دست‌به‌دست‌دادن‌ها شد؟ آیا زمینه اقتصادی داشت؟ یا جریانی که در روشنفکری دینی در آن مقطع حادث شد و یا برخی تحولات فرهنگی، باعث شد این شکل از سیاست اتفاق بیفتد و از قضا تنها در بدنه روشنفکری هم باقی نماند و به بدنه جامعه هم نفوذ کرد. فکر می‌کنید که احتمالا ما اکنون در این زمینه دچار ضعف هستیم یا نه؛ موضوعات دیگری هم دخیل هستند؟
از نظر من رخدادهای بزرگ تاریخی عمیق‌تر از آن هستند که بتوان آنها را با رجوع به یک علت یا برجسته‌کردن علل بسیار محدود، تحلیل کرد. اگر چنان کنیم، دچار نوعی تقلیل‌گرایی و تخفیف‌گرایی شده‌ و برای اینکه آن را فهم کنیم، پیچیدگی‌هایش را حذف کرده‌ایم. اگر می‌خواهیم واقعه‌ای مثل دوم خرداد را فهم کنیم باید از منطق «تعین چندجانبه» بهره ببریم یعنی نقش عوامل گوناگون را در پس آن نیک بنگریم. چه علل و عوامل گوناگونی چه نقشی ایفا کردند؟ فقط صرف اینکه به علل و عوامل گوناگون اشاره کنیم، کفایت نمی‌کند. تناسب این علل و عوامل چه بوده است؟ درهم‌رفتگی آنها چگونه بوده است؟ سهم هرکدام چقدر بوده است و چطور شکل گرفته‌اند؟ آیا در یک نقطه خاصی در آستانه این رویداد تاریخی شکل گرفته‌اند؟ یا نه، به صورت تاریخی شکل گرفته‌‌اند یا آهسته و پیوسته در دهه‌های متفاوت در زیر پوست جامعه شکل گرفته و در یک جا خود را نمایان کرده‌اند؟
می‌خواهم بگویم که ما یک‌سری علل و عوامل «در زمانی» داریم و یک‌سری علل و عوامل «هم‌زمانی». یعنی علل و عواملی که در آن مقطع خاص به صورت هم‌زمان چینش می‌شوند و به صورت عرضی عمل می‌کنند. یک‌سری علل و عوامل داریم که به صورت طولی عمل می‌کنند و به صورت تاریخی ساخته شده‌اند و در یک جا به‌هم می‌رسند و همدیگر را قطع می‌کنند. در یک‌ جا، جغرافیای مشترک شکل می‌دهند و در بستر این جغرافیای مشترک است که نهال دوم خرداد می‌روید. بنابراین به‌هیچ‌وجه معتقد نیستم که می‌توان صرفا عامل اقتصادی یا صرفا عامل روشنفکری دینی و عوامل فرهنگی و جهانی را در این عرصه مؤثر دانست. این نوع نگاه به اعتقاد من نوعی تقلیل‌گرایی است. اما آیا تمام اینها مؤثر بودند، بله! و آیا تمام اینها زمینه‌ساز آن جغرافیای مشترک شدند، بله!
من معتقدم که اگر می‌خواهیم تحلیلی صحیح‌تر از جنبش دوم خرداد به دست دهیم، باید از یک «بینا‌نظریه» استفاده کنیم و در تلفیق نظریه‌های گوناگون، یک فضای نظری ایجاد کنیم و با آن عینک بینا‌نظریه به این پدیده نگاه کنیم. پدیده باید در روشنایی بیاید.
برای به‌روشنایی‌آمدن یک پدیده باید پروژکتور را از زوایای مختلف نظری به آن افکند تا تمام پدیده خود را نشان دهد. من معتقدم چنین چیزی باید شکل بگیرد و اگر فهم کنیم که چه عواملی با چه تناسبی باعث بروز و ظهور جنبش دوم خرداد شدند، حتما فهم خواهیم کرد که راز و رمز تداوم و بالندگی آن در چیست و نخواهیم گذاشت که جنبش اصلاحات کلیشه و خموده شود و به صورت جنبشی درآید که فقط هدف آن تسخیر دژ باستیل و قدرت در پاستور است و هیچ توانمندی برای تسخیر ذهنیت انسان‌ها و ریزبدنه‌های جامعه و ورود به ساحت روان و روح و فکر انسان‌ها ندارد. نباید چنین جفایی به جنبش اصلاحات کرد. جنبش اصلاحات فراتر از آن است که فقط به‌عنوان جنبشی برای تسخیر قدرت و ماکروفیزیک قدرت خلاصه شود. ماکروفیزیک قدرت فقط قسمتی از قضیه است. تسخیر میکروفیزیک قدرت هم در بطن و متن جنبش اصلاحی نهفته است.
بنابراین، انتقاد جدی من به اصلاح‌طلبانی است که یک نوع حیات آستانه انتخاباتی دارند. یعنی وقتی رایحه خوش قدرت – نه خدمت که دیربازی است رخت بربسته! – به مشام می‌رسد؛ پیدایشان می‌شود و فردایش غیبت صغری و کبری مشاهده می‌شود. یافت نمی‌شوند تا انتخابات بعدی. من اینها را اساسا اصلاح‌طلب نمی‌دانم. اینها را کسانی می‌دانم که ماسک اصلاحات بر چهره گرفته‌‌اند تا بتوانند به اهداف شخصی خود برسند و بسیار معتقدم که باید جریان اصیل اصلاحات تکلیف خود را با این افراد مشخص کند و نگذارد که این‌گونه افراد اصلاحات را به قامت خودشان دربیاورند و شکوه اصلاحات را به‌اندازه قد کوتوله خودشان تخفیف بدهند و تسخیر کنند. امیدوارم در آینده بتوانم بیشتر در این مورد صحبت کنم شاید الان جایش نباشد … .
 
دو بحث در صحبت‌های شما وجود داشت. یکی اینکه اشاره کردید علل و عوامل مختلف عرضی و طولی به‌هم برخوردند و جنبشی شکل گرفت. این عوامل الان هم یا در بستر زمانی که شکل گرفته، حتما و همچنان در جریان بوده‌‌اند و ممکن است که جاهایی هم به‌هم برخورد کرده باشند، مثل انتخابات ٩٢ یا مشابه ٩٢. اما از داخل آن چیزی شکل نگرفت! مقصر این خلأ کیست؟ مقصر این بحران تئوریک کیست و چیست. بحث دیگر ناظر به این صحبت شماست درباره اصلاح‌طلبانی که تنها در آستانه انتخابات پیدایشان می‌شود. خب این بحث وجود دارد که اصلاح‌طلب‌ها اسیر تاکتیک شده‌اند. شاید فکر می‌کنند برای مشروط‌کردن قدرت باید به ابزارش که انتخابات است دست پیدا کنند و در همین محدوده مانده‌اند. اما ماجرا این است که ما یک‌بار این را تجربه کرده‌ایم همه نهادهای قدرت را به دست گرفتیم اما به هدف نهایی و راهبرد اصلی نرسیدیم.
بزرگی می‌گوید که روایت آغاز جنبش‌ها از شروع تا پیروزی، یک روایت است و از پیروزی به بعد روایت دیگر! روایت حاملان و عاملان دموکراسی قبل از تسخیر قدرت، یک روایت است و بعد از تسخیر قدرت، یک روایت دیگر. تنها حاملان و عاملان اصلاحات و دموکراسی توانستند بعد از کسب قدرت بر همان روش و منش باقی بمانند که نخست فرهنگ دموکراسی را میان خود نشر دادند و بعد قدرت را تسخیر کردند.
مشکل اساسی این است که بسیاری از ما که خودمان را کارگزار تغییرات دموکراتیک و مدنی تاریخی می‌دانیم، به فرهنگ مدنی و دموکراتیک آغشته و خوگر نشده‌ا‌‌یم و فاقد یک نوع فرهنگ غنی رسوب کرده و نهادینه‌شده دموکراتیک هستیم؛ بنابراین چه اتفاقی می‌افتد؟ همان عاملان تغییرات دموکراتیک در فردایی که بر سریر قدرت می‌نشینند، مشیی را اتخاذ می‌کنند که در نفی آن کوشیدند و در نقدش سخن‌ها گفتند. خودشان آن مناسبات را به شکل دیگری بازتولید می‌کنند. در این صورت چه اتفاقی می‌افتد؟
نگاه‌ها را نسبت به یک جنبش دچار تردید و احساسات را نسبت به یک جنبش خدشه‌دار می‌کنند. ما باید بیندیشیم که چه اتفاقی افتاد که کارگزاران تغییر اصلاحی ٧٦ نتوانستند به این جنبش تداوم بدهند و آن را یک امر تاریخی کنند و هم نتوانستند آن رخداد را دوباره خلق کنند؟ به نظر من در تحلیل نهایی مشکل اساسی بازمی‌گردد به سوژه سیاسی اصلاح‌طلب. من معتقدم بستر و راه، ناهموار بود و زیرش دام‌ها. من بر این تأکید می‌کنم. قائل هستم که جامعه ما یک نوع بافت و تافت پوپولیستی داشته است. قائل هستم به اینکه بالاخره رقابت سیاسی در جامعه ما به جای آنکه آگونیستی عمل کند، آنتاگونیستی عمل کرده است. قائل هستم به اینکه بالاخره در بازی سیاسی در جامعه ما، قدرت عادلانه و امکانات عادلانه توزیع نمی‌شود. یک نوع تسابق غیربرابر هست و همه اینها را قبول دارم و متوجه این موانع هستم که این حرف را می‌زنم. اما در تحلیل نهایی، گناه را به گردن کسانی می‌دانم که سوژه سیاسی اصلاح‌طلبی هستند و باید بتوانند خلق موقعیت کنند. باید بتوانند، خلق تاکتیک کنند. خلق استراتژی کنند و در هر شرایطی یک گام به جلو بگذارند و راه ناهموار را برای خود هموار کنند؛ در غیر این صورت نه سیاست معنا پیدا می‌کند و نه بازیگری سیاسی. وقتی راه هموار است و همه‌چیز مهیاست که به سوژه سیاسی اصلاح‌طلبی نیاز پیدا نمی‌کنیم. به کارگزار تغییر نیازی نداریم. تغییرات خود حادث می‌شوند و بستر هم آماده است. این شرایط است که به تو دیکته می‌کند. درحالی‌که باید با هوشمندی و آگاهی نسبت به شرایط، تکنیک، تاکتیک و استراتژی‌ای را اتخاذ بکنی که تو را در آن شرایط یک گام به جلو ببرد. من فکر می‌کنم ما در این خصوص دچار مشکل شدیم. یعنی افرادی که دل‌آشوبی این‌چنین داشته باشند، کم هستند و کسانی که این استعداد را داشته باشند که تولید گفتمان و استراتژی و تاکتیک کنند، کم هستند و اگر هم وجود دارند، در این فضا چندان مورد اقبال نیستند و حاشیه‌نشین بوده و کمتر مورد رجوع هستند.
متأسفانه در فضای فعلی کسانی که سروصدا دارند، بیش از کسانی که صدا دارند، مورد اقبال قرار می‌گیرند و تا زمانی که چنین است ما دچار یک ضعف فرهنگی و اخلاق اصلاحی هستیم. تا اینها مورد پوشش واقع نشود، خیلی امیدوار نیستم که چیزی متفاوت حادث شود، حتی اگر یک چرخشی در قدرت و سیاست داشته باشیم، خیلی تفاوت ژرفی نخواهد دید.
 
برای این باید چه کرد؟ ما در این سال‌هایی که گذشته هم کنشی را از طرف فعالان اصلاح‌طلب نمی‌بینیم. در کنار انفعال البته، خلق گفتمان یا به‌روزشدن آن را هم نمی‌بینیم. در این فاصله معمولا نقدی به گذشته می‌شود درحالی‌که مطلبی خلق نمی‌شود. آیا فقدان افراد لازم را داریم یا با نوعی از بی‌انگیزگی و شاید بی‌مسئولیتی سیاسی روبه‌رو هستیم؟
به نظر من هنوز آن اراده معطوف به آگاهی که ما را برای پاسخ‌دادن به آن نیاز فرابخواند، در میان ما ایجاد نشده است. ما جمع داریم، اما جمعیت نداریم. عده‌ای گرد هم آمده‌اند. اما اینکه این عده، لزوما یک نوع هم‌پوشانی گفتمانی داشته باشند، یا یک نوع هم‌پوشانی در تاکیتیک، استراتژی، راه، افق و رفتن داشته باشند، هنوز به طور دقیق مشخص نشده است؛
بنابراین نمی‌توانی پرچم اصلاح‌طلبی را به دوش بکشی، اما مسیری متفاوت را بروی و کماکان اصلاح‌طلب باشی. علتش این است که ما منشور مشخص اصلاح‌طلبی نداریم. یک گفتمان تعریف و تحدیدشده اصلاح‌طلبی نداریم. یک گفتمان گنگ و گیجی از اصلاح‌طلبی وجود دارد که این مفاهیم هم در نزد همه اصلاح‌طلبان یکسان معنا پیدا نمی‌کند. مراد برخی از اصلاح‌طلبی و مدنیت چیزی است و برخی دیگر، چیزی دیگر. بنابراین باید راجع به این مسئله فکری کرد و در مرحله بعد نیاز به این داریم که گفتمان اصلاح‌طلبی را افزون بر تدوینش، عصری و نسلی کنیم و در کانتکست تاریخی اکنون خود بنشانیم و مقتضیات دهه چهارم را بر آن بار کنیم، تکمله بزنیم. تقویت کنیم و آن را شاداب کنیم. مفاهیم جدید و روح جدیدی به آن تزریق کنیم و آن را زبان و بیان نسل خود قرار دهیم. دچار سنت‌گرایی و گذشته‌گرایی نشویم. به گذشته نچسبیم. یک سنت اصلاح‌طلبی سدید لایتغیر از جنس نص نسازیم که برخی دارند می‌سازند و هاله قدسی دور آن بکشیم. حالا اگر کسی تغییری خواست در آن فضا ایجاد کند، نگاه و صدا تیز شود. ما باید اجازه دهیم این گفتمان در روح زمان جاری شود و چون این اتفاقات نیفتاده است، ما با فقدان گفتمان و استراتژی و تاکتیک مناسب با شرایط کنونی مواجه هستیم و عمده ما در سطح تاکتیک‌های موضعی گرفتار شده‌ایم. یعنی در سطح تاکتیک نزول پیدا کردیم. در سطح استراتژی برای فرداها نمی‌اندیشیم. فردای ما نوک بینی ماست. فردای ما این است که چگونه یک انتخابات را تدبیر کنیم. این فردای ما یک فردای تاریخی نیست. یک فردای بسیار محدود زمانی است. البته من با این فردای نزدیک مشکلی ندارم. باید آن را هم تدبیر کرد. اما ما باید افق‌هایمان دور باشد و برای یک جامعه و نسل‌های آتی آن برنامه داشته باشیم. بسترسازی و فرهنگ‌سازی کنیم تا شرایطی ایجاد شود که نسل‌های آتی ما متفاوت از امروز ما باشد. در غیر این صورت اتفاق ویژه‌ای نمی‌افتد. فرهنگ‌سازی نیاز به تاریخ دارد.
بسترسازی فرهنگی و روحی روانی، فکری و نظری انسان‌ها نیاز به تاریخ دارد. آهسته و پیوسته باید رفت. باید زیربناها را فراهم کرد تا نسل‌های آتی بتوانند به اهداف خودشان دست پیدا کنند. متأسفانه به نظر من چنین نگرشی خیلی کم‌رنگ است؛ اگر نگوییم بی‌رنگ است و خیلی مورد اقبال نیست. امیدوارم بالاخره در شرایط کنونی و نسل جوانی که دغدغه اصلاحات دارد و می‌خواهد در نقش کارگزار تغییر جامعه نقش‌آفرینی کند، بتواند این فقدان‌ها را پوشش دهد. من به این نسل بیشتر امیدوارم.
 
قبلا هم در‌این‌باره صحبت کردیم، استراتژی می‌تواند همان‌هایی باشد که در دوم خرداد طرح شد و ما به خیلی از آن نرسیدیم؛ یعنی همچنان می‌توان آنها را راهبرد قرار داد. اما موضوع این است که بتوان تاکتیک‌ها را برای رسیدن به آن اهداف به‌روز کرد؛ تاکتیکی که برای نسل جوان هم قابلیت عرضه داشته باشد. الان ما فقط یک تاکتیک داریم وآن هم انتخابات و گرفتن ابزار قدرت. درحالی‌که ما با نسلی روبه‌رو هستیم که یا عِرق سیاسی دارند یا گروهی که کاملا نسبت به امر سیاسی بی‌تفاوت هستند، حتی شرکت در انتخابات شاید برایشان جالب نباشد. این خلأ تاکتیکی را باید چطور حل کرد. حس می‌شود ما در فرهنگ‌سازی کم گذاشته باشیم و در تاکتیک فریز شده‌ایم
تصور من این است که در این جریان اصلاح‌طلبی ما ٧٢ ملت داریم. به لحاظ تشکیلاتی هم یک نوع تشکیلات ولنگاری بر فضای اصلاح‌طلبی حاکم است و تشکیلات منسجمی با کادر مشخص و قوه آمره و اتاق فکر مشخص و استراتژیست‌های مشخص که استراتژی‌ها را در سطوح مختلف به اجرا دربیاورند، وجود ندارد. چه اتفاقی می‌افتد؟ در این شرایط در ساحت اصلاح‌طلبی یک مجمع‌الجزایر اصلاح‌طلبی داریم که در این فضاها، هرکسی به‌نوعی تاکتیک خاصی اتخاذ می‌کند برای اینکه اهداف مرحله‌ای خود را پوشش دهد. گاهی این تکنیک‌ها و تاکتیک‌ها برای اینکه از سوی یک قوه عاقله یا اتاق فکر مشخصی همگرا نشدند، همدیگر را قطع می‌کنند و فضای متقاطع و متوازی ایجاد و گاهی هم را خنثی می‌کنند؛ برای نمونه می‌بینید اگر ما تاکتیک پیروزی در انتخابات را داریم، باید همگرایی وجود داشته باشد. این نوع همگرایی ایجاد نمی‌شود مگر اینکه یک نوع سازوارگی و ساماندهی تشکیلاتی مشخص وجود داشته باشد که استراتژی را دیکته کند. در فقدان این مسئله، برخی از اصلاح‌طلبان تاکتیکی اتخاذ می‌کنند و اسم آن را می‌گذارند تاکتیک عقلایی و می‌روند به سوی ریاست مجلس کنونی تا با او یک بلوک قدرت یا ائتلاف ایجاد کنند تا یک نوع تقسیم قدرت در آینده ایجاد کنند.
یا سراغ برخی شخصیت‌های اصولگرایی قبلی می‌روند تا با برجسته‌کردن آنها و بر تخت‌نشاندن آنها و طواف دور آنها بتوانند به سهمی از کرسی‌های مجلس برسند. برخی هم به چهره‌های متفاوتی از اصلاح‌طلبی رجوع می‌کنند. برخی هم به چهره‌های آشنا و مقبول اصلاح‌طلبی که از گذشته مطرح بوده‌‌اند، رجوع می‌کنند. برخی از رهبری اصلاحات در لایه‌های زیرین عبور می‌کنند، اگرچه در ظاهر خود را همگرا نشان می‌دهند؛ اما در عمل نه. برخی تلاش می‌کنند ایشان را به شکل دیگری قانع کنند یا برخی در ایشان توقف می‌کنند. می‌خواهم بگویم چنین فضایی است که بعدها آشکارتر درباره آن صحبت خواهم کرد. این فضا به نظر من نشان‌دهنده شکلی از عدم‌بلوغ است. ما اگر به بلوغ رسیده باشیم، فهم خواهیم کرد که در این شرایط به یک انسجام نه‌تنها در سطح گفتمان و سطح نظر، بلکه به یک انسجام در سطح تاکتیک و تکنیک و کنش و واکنش نیاز داریم. ما درجمع‌بودگی، در همگرایی‌مان هست که می‌توانیم به قدرتی تبدیل شویم که بتوانیم اهداف مرحله‌ای را پوشش دهیم. در این واگرایی که از درون خودمان، دگر بجوشد یا گروه‌های مقابل هم بجوشد یا تاکتیک‌ها همدیگر را خنثی کنند، طبیعی است که از این شکاف ما دیگری عبور خواهد کرد. به لحاظ عقلانی کاملا قابل پیش‌بینی است.
اینکه برخی از دوستان این را فهم نمی‌کنند یا فهم می‌کنند و با‌وجوداین در این مسیر گام برمی‌دارند، جای شگفتی است. به نظر من باید رهبری اصلاحات موضع شفاف و آشکاری در این زمینه بگیرد و نگذارد برخی، همان‌طور که گفتم، جریان توفنده اصلاح‌طلبی را در سطح منافع خرد و تاکتیک‌های خرد خود، تقلیل دهند و چهره اصلاح‌طلبی را کریه کنند.
 
در همین بحث تاکتیک هم ما باز حرفی برای گفتن نداریم. شاید اصلاح‌طلبان بگویند به ما رأی دهید تا مثلا تندروها رأی نیاورند. خودشان برنامه‌ای برای ارائه ندارند یا منتهای حرفشان ایجاد مجلس کارآمد است. این ادبیات کارآمدی قاعدتا باید با ادبیات اصلاح‌طلبی متفاوت باشد. ممکن است خیلی از اصولگراها هم همین را بگویند. پس چطور باید بین این دو جریان تمییز قائل شد یا برخی اصلاح‌طلبان حتی می‌گویند باید از رقیب یارگیری کرد. این یعنی مرزی وجود ندارد، یا مرزها از بین رفته یا از اول بحثی وجود نداشته است. انگار ما دچار اختلاط گفتمانی شد‌ه‌ایم. تا زمانی که بخواهد برای این درد تئوری خلق شود، فکر می‌کنید در شرایط کنونی راه علاج این وضعیت چیست؟
راه علاجش را ایجاد اراده جمعی در نخبگان اصلاح‌طلب می‌دانم. چهره‌هایی که در این زمینه شناخته شده‌‌اند، به صورت تاریخی به مثابه رهبر این جنبش محسوب می‌شوند. طبیعی است در این شرایط باید نقش فعال‌تر و مؤثرتری بازی کنند. نباید اجازه دهند هرکسی به نام نامی اصلاحات، آن کند که می‌خواهد. باید فضایی ایجاد کنند که راه برای رفتن را ترسیم کنند. از نقطه نظر استراتژیک باید بگویم از نظر من خیلی به نفع جنبش اصلاح‌طلبی خواهد بود؛ اگر اصلاح‌طلبان واقعا برای مجلس آینده برنامه‌ای ندارند و برای این فکری نکرده‌‌اند که وقتی اکثریت مجلس را احیانا گرفتند، چطور می‌خواهند فضایی متفاوت را خلق کنند، بهترین راه این است که آن را واگذارند. چون در این صورت ضربه‌ای خواهند خورد که انعکاسش را در انتخابات ریاست‌جمهوری خواهیم دید. یعنی همگان منتظرند این ولوله‌ای که برای رفتن به مجلس صورت گرفته است، این نیروهای متعدد اصلاح‌طلبی که خود را معرفی می‌کنند، انگیزه و انگیخته‌ای که عده زیادی را وارد صحنه کرده، می‌خواهد چه حادث شود؟ در فردای آمدن آنها چه چیزی می‌خواهد رخ دهد؟ اگر نشستیم و برنامه ریختیم که چه اتفاقی بیفتد؛ فبها! برویم وسط و فضا را فراهم کنیم. اما اگر فردایی که وارد مجلس شدیم هرکس در فضای منفعتی خودش حرکت کند، عده‌ای با کارت قدرت بازی کنند، عده‌ای صدایشان عوض شود یا از فضای اصلاح‌طلبی عدول کنند و گفتمانشان دچار سایش شود و عده زیادی به «دگر» هم تبدیل شوند و هم را خنثی کنند، این بسیار به ضرر اصلاح‌طلبی خواهد بود. توصیه من به دوستان این است که مقداری به فراسوی ورود به مجلس فکر کنند. آیا با ورود به  مجلس می‌توانند دل‌ها و قلب‌ها و روح مردم را تسخیر کنند یا نه، بر این خستگی و ملالت روح مردم می‌افزایند و یک بار دیگر فرصتی دیگر در اختیار قرار می‌گیرد و امتحانی نه‌چندان موفق رخ خواهد داد. چون ما بلافاصله انتخابات حساس ریاست‌جمهوری را داریم، باید این مقدار استراتژی داشته باشیم که تسخیر مجلس می‌تواند مقدمه تسخیر ریاست‌جمهوری باشد یا می‌تواند ما را در مجلس محصور کند و ریاست‌جمهوری را از ما بگیرد. باید فکر کرد و اندیشید. نباید در لحظه عمل کرد. در لحظه نباید زندگی کرد. نباید در لحظه اتخاذ تاکتیک و استراتژی کرد. لحظه ما باید لحظه تاریخی باشد.
 
گریزی بزنیم از بحث شما به بحث آقای حجاریان و بحثی که درباره نرمالیزاسیون مطرح کرده بودند. اینکه گفته بودند وظیفه یا کارویژه دولت دموکراتیزاسیون نیست. اگر باید وظیفه‌ای را برای آن متصور شد، وظیفه‌اش عادی‌سازی شرایط است و اگر به این قائل شویم، اصلاح‌طلبان با عادی‌شدن اوضاع می‌توانند دموکراتیزاسیون را پیگیری کنند. در این شرایط می‌رسیم به این سؤال که در این شرایط گذار، چه استراتژی و اصلاحاتی باید ساخته شود و اگر هدف ما صرفا کسب قدرت در مجلس نباید باشد و باید برای فردای آن فکر شود، این هدف چه خواهد بود؟ برنامه ما چه خواهد بود؟  
باید یک زمان مفصل‌تر صحبت کرد که آیا در جامعه اکنون ما، هر نوع گرایش به سوی عادی‌سازی شرایط جز از رهگذر نوعی دموکراتیزاسیون می‌گذرد یا نه؟ منظور ما از عادی‌سازی شرایط چیست؟ در شرایطی که نیروهای مختلفی در جامعه ما وجود دارد، خرده‌گفتمان‌های مختلفی در جامعه وجود دارد، فضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی قطبی در جامعه ما وجود دارد، نیروهای متکثر وجود دارد و جامعه نوعی حالت پلورالیسم پیدا کرده است، در این جامعه نرمالیزاسیون چه معنایی می‌دهد؟ آیا ما به یک جامعه پوپولیستی نگاه می‌کنیم و نرمالیزاسیون را در آن جامعه تعریف می‌کنیم؟ یا در یک جامعه متفاوت که در آن خود اکسپرسیونیستی متولد شده و جنبش‌ها را فراسوی اراده احزاب و روشنفکران هدایت می‌کند، قرار داریم؟ یعنی نوعی «خودتأکیدگری» که سیکل رهبری و پیروی در آن بسته می‌شود و نیازمند یک حزب برای هدایت نیست و نیازی به روشنفکر برای خلق جریان‌های اجتماعی ندارد.
 
بلکه یک جریان اجتماعی را ایجاد می‌کند که رنگ سیاسی به آن می‌دهد و روشنفکران و احزاب را منفعل از خود قرار می‌دهد. در اینجا خود اکسپرسیونیستی بیشتر به‌مثابه آوانگارد عمل می‌کند تا روشنفکران و احزاب ما.
در این شرایط حتی اگر بیندیشیم که نرمالیزاسیون انجام دهیم، اولا این چه معنایی دارد. باید دراین‌باره صحبت کرد و بعد باید دید آیا این امر از یک دولت که بافت و تافت گوناگونی دارد، برمی‌آید؟ می‌توان چنین رسالتی را بر دوش دولت قرار داد که یعنی این راه، راهی است برای رفتن یا نرفتن؟ این بالاخره تاکتیکی است برای انجام‌شدن یا نشدن؟ سنگی است برای پرتاب‌کردن یا پرتاب‌نکردن. باید دراین‌باره صحبت کرد.
 
اگر در همین مجال بخواهیم درباره آن صحبت کنیم. شما حتما آن مقاله را خوانده‌اید. آقای حجاریان از بحران‌هایی صحبت می‌کند که جامعه را از حالت طبیعی خارج کرده است و در نرمالیزاسیون باید به دوره ماقبل این بحران‌ها بازگشت. تعریف شما چیست؟
به نظر من، اولا اساسا ممکن نیست که ما جامعه بدون بحران داشته باشیم؛ اما از یک نقطه استراتژیک باید گفت که بحران، طبیعت اجتماع و سیاست است. سیاستی وجود نخواهد داشت، اجتماعی وجود نخواهد داشت، مگر بحران وجود داشته باشد. بحران صرفا معنای منفی و سلبی ندارد. معنای ایجابی دارد. یک جامعه در حال بحران، حیات دارد. در جامعه‌ای که حالت ایستایی دارد و به مردابی تبدیل می‌شود، بالاخره یک نظمی مستقر، درون آن ایجاد می‌شود و همه‌چیز حالت عادی می‌گیرد، سیاست و حیات در چنین چیزی می‌میرد، بنابراین من این مسئله را غیرممکن می‌دانم؛ چراکه طبیعت اجتماع و سیاست، بحران‌آلود است. دوم اینکه این را از یک منظر مفید هم می‌دانم، چراکه این بحران‌ها موجب حرکت می‌شوند، این بحران‌ها موجب خلاقیت می‌شوند و اجازه کنش سیاسی می‌دهند. اجازه می‌دهند متفاوت بیندیشیم و اجازه تسابق سیاسی می‌دهند. بحران‌ها اجازه نقد سیاسی می‌دهند؛ بنابراین اینکه برگردیم به شرایط قبل از بحران، غیرممکن است. هیچ جامعه‌ای در طول تاریخ، خارج از بحران نبوده است. ما باید ببینیم چطور می‌توانیم با این شرایط تمهیدی بیندیشیم که یک گام به جلو برویم. در غیر این صورت واهمه یک نوع انتزاعی فکرکردن را دارم. تاکتیک‌های انتزاعی که با شرایط انضمامی جامعه ما وفق نمی‌کند؛ کاری جلو نمی‌برد؛ یعنی ما می‌توانیم همیشه خود را توجیه کنیم که چرا نتوانسته‌ایم جامعه را تغییر دهیم، برای اینکه به ماقبل بحران نرسیدیم؛ یعنی این بحران کی باید تمام شود که حرکت اصلاحی ما آغاز شود. صد سال دیگر؟ ٢٠٠ سال دیگر؟ اگر این دولت نتوانست باید چه کرد؟ بنابراین من اصلا به این چیزها قائل نیستم. دوم اینکه من با این نگاه که دولت‌ها باید بیایند تا شرایطی ایجاد شود که بتوان در آن شرایط تغییری ایجاد کرد، مخالفم و این نگاه، یک نگاه بالغ سیاسی نیست؛ یعنی اینکه کماکان در جامعه‌ای زیست می‌کنیم که حتی نخبگان سیاسی منتظرند که دولت، شرایط مناسبی ایجاد کند؛ یعنی آنها هم تدبیر جامعه را به عده‌ای واگذار کرده‌اند و کنشی برای خود متصور نیستند؛ بنابراین آن نگاه را از آن جنبه هم مورد نقد قرار می‌دهم.
 
شاید تعریف شما از بحران با تعریف آقای حجاریان متفاوت است. شاید منظور ایشان بحران به‌مثابه بحران است، اما منظور شما انگار دیالکتیکی است که در سطح جامعه شکل می‌گیرد و از دل آن، سیاست خلق می‌شود.
شما درست می‌گویید اتفاقا! با بیانی هم که از آقای حجاریان می‌دانم، منظور ایشان برچیده‌شدن این بحران است. سؤال من اینجاست، برای اینکه این جامعه تولید بحران نکند …. ببینید ما جامعه‌ای بحران‌زا و بحران‌زی داریم؛ یعنی طبیعت سیاست، اجتماع و فرهنگ آن و نیز چینش قدرت آن، تولید بحران می‌کند. خب اگر باید برگردیم، باید تمام بستر و زیرساخت‌هایی را که تولید بحران می‌کند، از میان برداریم. این در حالی است که این یک امر تاریخی است. درست مثل اینکه ما از یک دولت در طول هشت سال توقع داشته باشیم جامعه مدنی را تحقق بخشد یا «سوپردموکراسی» را محقق کند و اگر نکرد، از آن عبور کنیم؛ اما من می‌گویم این یک امر تاریخی است. چه چیزی باعث می‌شود که یک جامعه تولید بحران کند؟ یا به تعبیر [رئیس دولت اصلاحات] چه چیزی باعث می‌شود که هر ٩ روز با یک بحران مواجه باشیم؟ این طبیعت جامعه و اجتماع و سیاست چگونه عمل می‌کند؟ خب! من با ایشان موافقم! اما اگر می‌خواهیم بحران را مرتفع کنیم باید آن طبیعت را دگرگون کنیم. آن طبیعت را باید به صورت زیربنایی تغییر داد. با معلول که نمی‌شود برخورد کرد؛ یعنی با پدیده‌ای که با عنوان بحران در جامعه ایجاد شده، اگر برخورد کنیم، بر این بستر بحران دیگری می‌جوشد. مثل این می‌ماند که تا این مناسبات ناعادلانه قدرت جهانی وجود دارد، داعش‌ها از دل آن می‌جوشد. اگر هم داعش را از بین ببریم، بحران و داعش دیگری خواهیم داشت. اگر می‌خواهیم داعش‌ها از بین بروند، باید بستر ناعادلانه قدرت جهانی از بین برود.
 
آیا جامعه ما بحران‌زا و بحران‌زی است؟ آن وقت این بحران ناظر به جامعه است یا سیاست؟ یعنی طبع مردم ما این است که بحران‌ساز باشند و در بحران زندگی کنند یا این سیاست است که بحران را ایجاد می‌کند و مردم هم با آن همراه می‌شوند؟
هردو ….
 
یعنی ما اهل دیالکتیک نیستیم؟ اهل بحرانیم؟
می‌خواهم بگویم که در جامعه ما کوچک‌ترین پدیده، استعداد تبدیل به بحران را دارد. دیدید که یک مسئله کوچک در خیابان، سریع به یک امر بزرگ بدل می‌شود. یک تصادف کوچک یا مسئله خانوادگی، بزرگ می‌شود. در جامعه و فرهنگ ما این وجود دارد که امر کوچک را سریع بزرگ می‌کنیم. حاشیه درست می‌کنیم و سریع آن را بزرگ‌نمایی و کاریکاتوریزه‌اش می‌کنیم. بعد خودمان در قافیه آن می‌مانیم. ما سریع پدیده‌های جامعه را رستم می‌نامیم و بعد خودمان می‌هراسیم که نام آن را ببریم.
قدرت و سیاست ما هم در جامعه هم این استعداد را داشته است که تولید بحران‌های متوالی و متراکم کند. ضمن اینکه بحران‌های ما همه از جنس سیاست نیستند. الان یک نوع بحران اقتصادی داریم، یک نوع بحران در شکاف نسلی داریم. بحران فرهنگی داریم که در آن ارزش‌های فرهنگی در حال کم‌رنگ‌شدن هستند. این بحران‌ها می‌آیند، دست به دست هم می‌دهند و متراکم می‌شوند و در تراکم‌شان یک جامعه را با فروپاشی مواجه می‌کنند. بحث من این است که با نظر دوستان به این شکل موافق هستم که جامعه تا زمانی که بحران دارد، نمی‌تواند به چیزهای دیگر بیندیشد، اما در اینجا با نظر آنها اختلاف‌نظر دارم که این بحران‌ها اولا صرفا به دست دولت‌ها مرتفع نمی‌شوند. دوما یک امر تاریخی درازمدت است که تا بستر آن از بین نرود، بحران است.
 
باید چه کرد؟ فکر می‌کنم به همان موضوع خلق سیاست برمی‌گردیم. گویا اگر سیاست درستی خلق می‌شد، می‌توانستیم این مسیر تاریخی را کوتاه کنیم ….
دقیقا! به نظر من هم کنشگر سیاسی و هم روشنفکر سیاسی ما باید از حوصله تاریخی و سعه صدر تاریخی برخوردار باشد. بارها گفته‌ا‌م ما اهل جهش‌های دیالکتیکی هستیم، ما حوصله تاریخی نداریم. می‌خواهیم در عرض ریاست‌جمهوری یک ریاست‌جمهور، هم سوپردموکراسی داشته باشیم، هم جامعه مدنی داشته باشیم و … همه‌چیز را از نوع سوپر آن می‌خواهیم و اگر نشد، قهر می‌کنیم و می‌رویم در خانه‌های‌مان تا یکی دیگر بیاید. اگر هم نشد، مثل کیسه گردو راه می‌رویم و غر می‌زنیم و نق می‌زنیم. قبلا هم گفته‌ام، انسان غربی برای اینکه رنسانس را ایجاد کند، سه قرن قبل از آن، آهسته و پیوسته از قرن ١٢ حرکت کرد. سه قرن تمهیدات نظری کرده، فرهنگ و روابط اجتماعی خود را تغییر داده تا بستری برای رنسانس و روشنگری ایجاد کرده است. ما هیچ‌وقت از این سه قرن حرفی نمی‌زنیم؛ اما حوصله ما سه روزه به پایان می‌رسد، هم حوصله کنشگر سیاسی ما و هم حوصله روشنفکر ما. ما باید بیندیشیم به سیاست و تدبیری که بتواند حوصله تاریخی داشته باشد. آهسته و پیوسته بتواند زیرساخت‌های فرهنگی و اجتماعی جامعه را فراهم کند. شاید در این نسل جواب ندهد، اما در نسل‌های بعدی جواب می‌دهد.
چاره‌ای و گریزی از این نیست. ما نمی‌توانیم زمان را فشرده کنیم. نمی‌توانیم از فرهنگ‌سازی عبور کنیم و به بازی سیاسی، کنشگری سیاسی و تدبیر سیاسی روی بیاوریم که خاص جوامع و انسان‌هایی است که دارای آن فرهنگ هستند. ذاتی که از این فرهنگ بهره‌ای نبرده چگونه می‌تواند بازی سیاسی داشته باشد؟ چگونه می‌تواند از تولید بحران فرار کند؟ آیا خودش هم قسمتی از همان بحران و به یک معنا بحران‌ساز نیست؛ یعنی می‌تواند خود را منزه از این فضا و بحران‌هایی بداند که در جامعه شکل گرفته و بگوید که من بی‌تقصیرم. یا نه! آگاهانه یا ناآگاهانه، مستقیم و غیرمستقیم، جای پای او هم وجود دارد!؟ تقصیر او هم هست!؟ بنابراین، همه بحث من این است باید بیندیشد که در کنار این کنش‌ها و واکنش‌های سیاسی مقطعی که آن را رد نمی‌کنم که باید بیندیشد که چگونه وارد این فضاهای سیاسی شود و بازیگری خاص خود را داشته باشد؛ باید به صورت هدفمند و استراتژیک بیندیشد که چگونه به صورت آهسته و پیوسته در زیرساخت‌های فرهنگی، روحی و نظری جامعه تأثیراتی بگذارد که در آینده، ما جامعه‌ای با مناسباتی داشته باشیم که به این سادگی تولید و بازتولید بحران نکند.
 
بحث شما ممکن است یک تکمله به بحث آقای حجاریان باشد که صرفا وظیفه دولت نیست که نرمالیزاسیون کند و عوامل فرهنگی، روشنفکری و کنشگران سیاسی هم باید وارد عمل شوند. اولا این چطور خلق می‌شود؟ آیا فکر نمی‌کنید ما یک خلأ گفتمانی بین روشنفکران داریم؟  
ایجاد نمی‌شود مگر اینکه نگاه آقای حجاریان به یک معنا به صورت پارادایم مسلط زمانه ما در عرصه سیاسی درآید؛ یعنی یک نوع اجماع بین روشنفکران و نخبگان سیاسی و نهاد‌هایی که باید به امر تصمیم و تدبیر برسند، ایجاد شود؛ وگرنه این نظریه در سطح یک فردی که نظری داشته خلاصه می‌شود و بقیه هم به آن به عنوان یک نظریه در کنار سایر نظریات نگاه می‌کنند، یا آن را نقد روشنفکری می‌کنند و یا آنکه فراموش می‌شود. باید بیندیشیم. ما در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که روشنفکر ما درعین روشنفکربودن باید استراتژیست باشد. ما به روشنفکران استراتژیست نیاز داریم. زمانه ما این نوع روشنفکری را می‌طلبد. یعنی چه؟ یعنی روشنفکرانی که وقتی می‌اندیشند، خلق نظریه می‌کنند، راه بی‌بدیلی ارائه می‌کنند، استراتژی تحقق در جامعه و استراتژی تبدیل‌شدن به پارادیم مسلط در جامعه را هم داشته باشد و بعد به یک جریان تبدیل شود. این‌گونه روشنفکران هستند که می‌توانند ایده‌های خود را از پستو‌های حریم
شخصی شان بیرون بیاورند، در حوزه عمومی جاری کنند و به صورت یک پارادایم مسلط و سیاست و استراتژی جلوه گر کنند.
بنابراین من معتقدم که این ایده‌های بسیار می‌تواند کارساز باشد. اما باید بیندیشیم که این هم یک اراده جمعی می‌خواهد؛ یعنی چگونه می‌توان این اراده جمعی را ایجاد کرد؟ این ایده‌ها را تکثیر کرد؟ چگونه می‌توان آن را به زبان‌ها و قلم‌ها و بیان‌های گوناگون جاری کرد؟ چگونه می‌تواند وارد ساحت سیاست رسمی ما شود؟ چگونه می‌تواند به زبان صاحبان و اربابان قدرت ما و سیاست ما دربیاید تا نهایتا این به شکل یک سیاست اجرائی دربیاید؟ در غیر این صورت یک آموزه روشنفکری باقی خواهد ماند.
این مفهوم چه می‌تواند باشد؟ در مقاطعی مفهوم غربزدگی یا مردم‌سالاری دینی خلق شد یا در مباحث دینی در دوره اصلاحات مفهوم خلق شد؛ مفهومی که در عامه مردم خریدار پیدا کرد؛ اما این روزها شاید بسط و توسعه دموکراسی و آزادی دیگر نزد جوانان خریدار نداشته باشد.
خیر! این خیلی بحث جدی است!
 
یک مثال بزنم. برای نسلی که مرتضی پاشایی ایده‌آل آن است، چه چیزی باید خلق کرد؟ درحالی‌که گروه مقابل یک امیر تتلو نامی را جذب می‌کند تا گروهی که هوادار او هستند را به سمت خود بکشاند … اصلا روشنفکر اینجا وظیفه‌ای دارد!؟
حتما (با خنده) خیلی وقت‌ها اتفاق می‌افتد که در یک خلأ گفتمانی، جریانات خاص فکری، اجتماعی، سیاسی می‌جوشند که چندان اصیل نیستند، اما چون آلترناتیوی وجود ندارد؛ اینها برجسته می‌شوند. گرامشی می‌گوید در شرایطی که قدیم در حال احتضار است و جدید هم نمی‌تواند متولد شود، در این فضای برزخی، جریان‌های کاذب متولد می‌شوند. اگر در جامعه خودمان، جریاناتی شکل می‌گیرند؛ یک طرف قضیه این است که ما آلترناتیوی نداشتیم. ما فضایی ایجاد نکردیم که با برنامه و اندیشه ما صورت بگیرد.
در این شرایط باید چه کرد؟ همان‌طورکه من در فضای نواصلاح‌طلبی که دغدغه‌ام است در حال تلاش هستم، ما نیاز به یک کشکولی از مفاهیم جدید داریم. این کشکول مفاهیم جدید طبیعتا باید با نسل دهه چهارم ما و دهه پنجم ما رابطه برقرار کند. در یک جهان پست‌مدرن که با هجوم مفاهیم بدیع بی‌بدیل در عرصه جنبش‌های اجتماعی، انقلاب‌ها و تغییرات جامعه مواجه هستیم، باید ببینیم کدام یکی در فضای جامعه ما جواب می‌دهد و ما خود نیازمند خلق چه مفاهیمی هستیم؟
باید ببینیم از این انبوه مفاهیم، کدام‌یک به درد ما می‌خورد، نه اینکه درِ دروازه نظری خود را باز بگذاریم؛ یک روز مدرن باشیم و روز دیگر پست‌مدرن. اما برخی از این مفاهیم را درخور مذاق فرهنگی- سیاسی ما است، باید وارد فضای گفتمانی خود کنیم و بعد بیندیشیم که با شرایط کنونی جامعه ما با این فضای مفهومی که وجود دارد، چه خلأ دیگری هست که باید آن را خلق کنیم. نباید صرفا منتظر باشیم که انسان غربی بیندشید و ما به عاریه بگیریم.
یک زمان گرامشی بیندیشد، یک زمان هابرماس بیندیشد و حوزه عمومی اعلام کند و یک زمان یک اندیشمند دیگر، دموکراسی اعلام کند و ما هم به عاریه بگیریم و بخواهیم در جامعه خود آن را اجرا کنیم. ما باید متوجه باشیم که بعضی اوقات این مفاهیم قیاس‌ناپذیرند. .
 
این عاریه‌گرفتن البته خود مشکل ایجاد می‌کند.  
خود مشکل ایجاد می‌کنند تا اینکه بخواهند مسئله‌ای را حل کنند و این موضوع، ذائقه جامعه را بهم می‌ریزد. بااین‌حال معتقد به بستن درهای نظری نیستم، اما معتقد به گزینشی برخوردکردن، آگاهانه برخوردکردن با نظریات دیگران هستم. از این طرف هم معتقد به خلق معانی هستم. من یک مشکل جدی دیگری که میان کنشگران و نخبگان سیاسی و روشنفکران می‌بینم، این است که اینها نمی‌توانند خلق مفاهیم و معنا کنند. مفاهیم را به عاریه می‌گیرند و در مفاهیم، وامدار و باردار دیگران هستند. تولیدکننده و آفریننده معنا در جامعه خود نیستند. این خلائی جدی است که به نظرم در آینده باید به این فکر کرد. من به‌عنوان یک کنشگر ساده سیاسی خیلی ذهنم مشغول این است که این نوع اصلاح‌طلبی را با واژگان جدید و مفاهیم جدید تدوین و عرضه کنم برای حاشیه‌زدن و نقد دیگر دوستان. شاید مسیری را باز کند و در آینده برای نسل خودمان یک گفتمان زمان‌پرورده و موقعیت‌پرورده داشته باشیم.
 
دولت در شرایط فعلی چه وظیفه دارد؟ دولتی که تا حدودی فضا را باز کرده است. اصلا باید از دولت انتظار کمک داشت؟
بله. چون به نظرم اگر با یک نگاه عامیانه به قضیه نگاه کنیم، کمک امری متقابل است. بالاخره زمانی ما به یاری برخاستیم. زمانی ما دست گرفتیم، زمانی ما عصا شدیم، ما پا شدیم و دیگران با آن رفتند. ما همه امکانات خود را گذاشتیم که راه برای اینکه عده‌ای در یک تسابقی به پیروزی برسند، هموار و فراهم شود. طبیعی است که انتظاری وجود دارد که بعد از فردای پیروزی، آن عقبه فراموش نشوند و یاران غار، فراموش نشوند و تبدیل به خاران راه نشوند. حذف و طرد نشوند؛ بلکه بستری فراهم شود که آنها هم بتوانند کنشگری بیشتری در عرصه سیاست داشته باشند و در آینده بتوانند فضای بهتری را برای کمک‌کردن به همان دولت را داشته باشند. به نظر می‌رسد این انتظار معقولی است و امیدواریم چنین چیزی حادث شود. شاید یک نوع واهمه‌ای امثال من داشته باشند که شاید در آستانه بازتوزیع قدرت، یک نوع شیفت‌هایی صورت بگیرد که شکافی بین این فضاها بیندازد که من این شکاف را به‌هیچ‌وجه در شرایط کنونی به‌صلاح نمی‌دانم. معتقدم باید دوستان چه در فضای دولت و جریان اعتدالی و چه در اصلاح‌طلب خیلی هوشیار باشند که مبادا دراین فضا شکافی میان اینها ایجاد شود و اجازه ندهند که چنین شکافی ایجاد شود.

 

» تشکر انجمن اسلامی از دانشجویانی که با حضور سبزشان، بذر امید را در خاک سرد دانشگاه افشاندند

حمله نیروهای وابسته به بسیج به مراسمی که همه مجوزهای قانونی را داشت

کلمه – گروه دانشگاه: پس از ۸ سال، مراسم ۱۶ آذر در دانشگاه شهید چمران اهواز که بنا بود با همت انجمن اسلامی دانشجویی و انجمن اسلامی دانشجویان پیرو خط امام این دانشگاه و با حضور آذر منصوری، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت و جهانبخش خانجانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی برگزار شود، با حاشیه‌سازی‌های گسترده نیروهای موسوم به بسیج دانشجویی نیمه تمام ماند.

به گزارش کلمه، آذر منصوری سخنران این مراسم بخاطر جلوگیری از تنشی که تندروها و افراطیون دانشگاه بوجود آوردند سخنرانی خود را با نام و یاد خدا و عرض سلام به دانشجویان به پایان رساند.

این برنامه که قرار بود ساعت ۱۰ برگزار شود، به دلیل کارشکنی بعضی نهادهای خاص در فرودگاه و برخی دیگر در قامت دانشجویان در محل برگزاری مراسم، با دو ساعت تأخیر آغاز شد.

عده­‌ای از ساعت ۸ صبح، اجتماعی غیرقانونی را در جلوی درب آمفی تئاتر دانشکده علوم به راه انداختند که این اجتماع با هماهنگی­‌های قبلی و با ارسال پیامک از سوی سامانه پیامکی بسیج دانشجویی دانشگاه شهید چمران اهواز و بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی اهواز و نیز افرادی از بیرون دانشگاه انجام شده بود.

صبح ۱۶ آذر این افراد با اجتماع خود در پی آن بودند که از برگزاری این مراسم جلوگیری کنند که این مراسم در نهایت با دو ساعت تاخیر برگزار شد. در خلال برگزاری مراسم، سعید جمشیدی رئیس بسیج دانشگاه شهید چمران اهواز وارد محل برگزاری مراسم شده و به سمت مدعوین حمله کرد و با واژگون کردن پرچم  جمهوری اسلامی ایران و پرتاب کردن سه گل رز، نماد سه شهید اهورایی و خرد کردن میکروفن در پی برهم زدن مراسم بود که با دخالت برگزارکنندگان مراسم و حراست دانشگاه به بیرون هدایت شد.

پس از این حادثه گروهی که بیرون از آمفی تئاتر بودند برای بر هم زدن مراسم به درب های ورودی هجوم بردند و با فحاشی­ و اهانت­‌های مکرر به نوامیس دانشجویان و حمله به دست­‌اندرکاران برنامه و شکستن درهای ورودی، به محل برگزاری برنامه حمله­‌ور شدند. پس از شکستن در ورودی و حمله به مراسم، مدعوین از در اضطراری به بیرون منتقل شدند که در لحظه خروج با حمله تعدادی از مهاجمین به آذر منصوری و چنگ زدن به صورت وی بر زشتی حرکت خود و قانون­‌شکنی‌شان افزودند.

به گزارش خبرنگار کلمه، در این بین افراطیون باز هم آرام نگرفتند و پس از خروج از آمفی تئاتر علوم و سوار شدن مدعوین در خودروی حراست دانشگاه، بار دیگر به خودرو حمله و اشیائی را نیز پرتاب کردند.

نماینده تشکل‌ها: نمی‌شود ندای مبارزه با استکبار سر داد و در مقابل استبداد سر فرود آورد

شکرالله کلاه‌کج به نمایندگی از تشکل­‌های برگزار کننده، ضمن انتقاد از کسانی که باعث اخلال در اجرای این مراسم شدند اذعان کرد: «کسانی که این کارها را می کنند نمی خواهند این دانشجویان و دانشگاه را بیدار و آگاه ببینند.»

وی با انتقاد  انتقاد از کسانی که نمی­‌خواهند تغییر فضای دانشگاه و نشاط سیاسی را در دانشگاه ببینند و کسانی که خود را فراتر از قانون می بینند، تصریح کرد که این برنامه تمام مجوزهای قانونی را، اعم از مجوز هیئت نظارت دانشگاه و مجوز شورای تأمین استان را اخذ کرده است.

کلاه‌کج ضمن اشاره به وقایع ۱۶ آذر سال ۳۲ و اینکه روز ۱۶ آذر، روز آزادی و آزادگی و روز مبارزه با استعمار و استبداد است، تأکید کرد: «نمی‌شود ندای مبارزه با استکبار سر داد ولی در مقابل استبداد سر فرود آورد و در مقابل آن سکوت کرد.»

خانجانی: دانشجویان بدانید که عده­‌ای به عمد می­‌خواهند نام دیگری بر شما بگذارند

در بخشی دیگر از این مراسم جهانبخش خانجانی با انتقاد از کسانی که مانع برگزاری جلسات اندیشه­‌ورزی و گفت‌­و­گوی دانشجویان می­‌شوند، گفت: «این‌ها باید بدانند که دوران ستیز، رادیکالیزم و تندخویی گذشته و امروز روز گفت­‌و­گو و بیان اندیشه است، روزی‌ست که باید در مصاف با فکر، سخن گفت و هر زورگویی و هر قدرتمندی که فکر می­‌کند توان این را دارد که جلوی اندیشه را با زور بگیرد در اشتباه است. امروز مرزهای جغرافیایی درنوردیده شده است، امروز دانشجو دیگر محدودیت‌های کاذب و کذایی که دیگران ایجاد می­‌کنند، را بر نمی­‌تابد.»

وی ضمن اشاره به اتفاقات رخ داده، ادامه داد: «متاسفانه از بدو ورود با مضایقی روبرو شدیم که من از بیان آن­ها خودداری می­‌کنم، البته برای اصلاح­‌گری و ساختن این کشور و برای مقابله با هر تفکری که جمود و مخالف اندیشه ورزی‌ست، این هزینه­‌ها را باید داد، اما امروز در جامعه ما فضای فکری‌ای بوجود آمده و عده‌ای چون منافعشان در خطر افتاده است و در آینده کشور جایگاهی ندارند، برای بیان اندیشه­‌هایشان مجبورند از این فضاها استفاده کنند و سعی می­‌کنند محیط را متشنج و آشوب زده کنند. اما دانشجویان بدانید، عده­‌ای به عمد می­‌خواهند نام دیگری بر شما بگذارند، شما هم آزاده‌­اید و هم اصلاح­‌گرا. مسیر اصلاح طلبی و مسیر رشد و توسعه کشور جز با گفتمان و گفت‌­وگو مسیر دیگری ندارد. آنانی که امروز این مجادلات را برای شما بوجود می­‌آورند چون می­‌دانند در چند ماه آینده مردم به آن­ها پشت خواهند کرد سعی می‌کنند چنین فضاهایی را به وجود آورند. محور ما آزادی کشور، توسعه کشور و رشد و تعالی کشور است، امیدوارم که این مسیر را ادامه بدهید.»

انجمن اسلامی: تشکر ویژه از دانشجویانی که با حضور سبزشان بذر امید را در خاک سرد دانشگاه افشاندند

در همین رابطه انجمن اسلامی دانشجویی و انجمن اسلامی دانشجویان پیرو خط امام (ره) در رابطه با وقایع ۱۶ آذر ۹۴ دانشگاه شهید چمران اهواز بیانیه‌ای صادر کرد که با هم می‌خوانیم:

بسم الله الرحمن الرحیم

«کسانی که می­خواهند قانون را بشکنند این­ها دیکتاتورانی هستند که بصورت اسلام پیش آمده اند.» امام خمینی (ره)

بار دیگر تندروها با مشت و لگد بر درخت سبز اندیشه تاختند و با چماق نادانی و کژفهمی قلم­‌ها را شکستند. غافل از اینکه جنبش دانشجویی، سرو تنومندی است که ریشه در خاک اندیشه دارد و این غبارهای زودگذر، هرگز یارای لرزاندن سرو خضرای آزاد اندیشی را ندارند.

اما آنچه این درد را به زجر مبدل می­کند آن است که این­بار، افراطیون در لباس فاخر و شکوهمند دانشجو پنهان گشتند و دگربار صفحاتی شوم و تلخ از تاریخ را رقم زدند.

آری! تاریخ تکرار می­‌شود؛ اما برای کسانی که سر بر تفکرات و تصمیم سازی­‌های دیگران سپرده­‌اند بارها و بارها تکرار خواهد شد.

“انجمن اسلامی دانشجویی” و “انجمن اسلامی دانشجویان پیرو خط امام (ره)” ضمن محکوم نمودن اقدامات غیر قانونی و دور از شأن دانشگاه تأکید می­‌نماید که مجوز برگزاری مراسم گرامیداشت روز دانشجو پس از طی مراحل قانونی، از طرف “هیئت نظارت بر تشکل­های اسلامی دانشگاه” صادر گردید و مضاف بر آن در “شورای تامین استان” که عالی­‌ترین مرجع برقراری و حفظ امنیت در استان می­‌باشد نیز مجوز برگزاری مراسم تأیید شد. اکنون پرسش اینجاست که داعیه­‌داران قانون­‌مداری با چه مجوزی اقدام به تجمع در مقابل محل برگزاری مراسم کردند؟ اگر چنین حرکتی از سوی گروه­‌های دیگر صورت می­‌گرفت چه واکنش­ها­ و پیامدهایی را در پی داشت؟ گروهی که خود را فراتر از قانون می­‌دانند و علناً این تقکر را ابراز می­‌کنند چگونه به خود جرأت می­‌دهند تا با ضرب و شتم، تخریب اموال دولتی، فحاشی و بکار بردن الفاظ رکیک که حتی شنیدن آن در کوچه و خیابان هم غیر قابل پذیرش است، خود را ارزشی و انقلابی بدانند و به این حرکت شنیع خود ببالند؟ باز هم می­‌پرسیم، اگر سایر افراد چنین عملی را مرتکب می­‌شدند چه برخوردی با آن ها می شد؟ اگر قانون وجود دارد پس چرا بر همگان به یکسان اعمال نمی‌شود؟

قاعدتاً همه ی افراد در برابر قانون یکسانند. لذا ما از مراجع قانونی انتظار داریم که برخوردی قاطع و قانونی با این قبیل تحرکات و قانون شکنی­‌ها انجام دهند تا همگان بار دیگر به سلامت ترازوی عدالت پی ببرند. ما انتظار داریم که عوامل این بی نظمی شناسایی و مجازات شوند تا دوباره به فضای قانون­مداری و قانون­گرایی بازگردیم. ما این خواسته را تا رسیدن به نتیجه پیگیری خواهیم کرد تا مبادا قانون شکنان خیال باطل کنند که از دسترس عدالت مصونند و می­‌توانند در محیط فرهنگی دانشگاه که عرصه­‌ی اندیشه و خردورزی است گستاخانه جولان دهند.

انحصارطلبان بدانند که جنبش دانشجویی از خواسته­‌ی برحق خود که آزادی بیان و اندیشه و اجرای عدالت و قانون است ذره­‌ای پای پس نمی­‌کشد و تا پایان راه، بر آرمان‌ها و مواضع خود مصرانه ایستاده است و هیچ جریان تمامیت‌خواهی، توان خم کردن سرو خضرای آزاداندیشی را ندارد.

در پایان از تلاش‌­ها و پشتیبانی مدیریت و حراست دانشگاه، استانداری خوزستان و فرمانداری شهرستان اهواز که مسئولانه در پی برگزاری قانونی این برنامه بودند تشکر می­‌کنیم و انتظار می‌­رود که بر همان عزم پیشین به اجرای قانون در مورد متخلفان همت عالی بگمارند. همچنین تشکر ویژه داریم از دانشجویانی که با حضور سبزشان بذر امید را در خاک سرد و فضای بی­‌تحرک دانشگاه افشاندند. امید است که در سایه­‌ی الطاف الهی، رشد روزافزون خردورزی و قانون­‌گرایی را در جامعه شاهد باشیم.

درود بر پیروان خردورزی و آزاد اندیشی

 

خباز: نباید کار غیرقانونی و غیر موجهی از سوی برگزارکنندگان انتخابات انجام شود

استاندار سمنان با بیان اینکه دست اندرکاران انتخابات باید با توجه به کلام الهی در قرآن کریم امانت دار خوبی برای مردم باشند گفت: لازمه برگزاری یک انتخابات حماسی، رعایت قانون از سوی هیات‌های اجرایی و نظارت است.

به گزارش ایسنا، محمدرضا خباز در جلسه ستاد انتخابات استان و اجرای مانور سراسری سامانه جامع انتخابات استان سمنان گفت: یکی از شرایط مهم برای حضور حداکثری مردم در انتخابات ایجاد اعتماد است.

وی با طرح این پرسش که مردم چه وقت حضور حداکثری در انتخابات دارند افزود: مردم وقتی حضور حداکثری دارند که احساس کنند ما در امانت داری رأی مردم از هیج کوششی دریغ نمی کنیم و همه کارها و اقدامات را برای اعتماد سازی مردم انجام می‌دهیم.

استاندار سمنان با بیان اینکه باید شرایط برای حضور حداکثری مردم در پای صندوق های رأی مهیا باشد گفت: نباید هیچگونه کار غیرقانونی و غیر موجه‌ای از سوی برگزارکنندگان انتخابات انجام شود.

وی اضافه کرد: مردم نباید احساس کنند که دست اندرکاران نظر خاصی در انتخابات دارند. لذا برای همه ما دست اندرکار انتخابات و ستاد انتخابات و از جمله شخص استاندار هیچ فرقی نباید داشته باشد که چه کسی به مجلس می رود.

وی با بیان اینکه اصل انتخابات در بی طرفی کامل دست اندرکاران انتخابات است متذکر شد: در این خصوص الگوی همه ما فرمایشات امام راحل(ره) و منویات رهبری است که هیچکس از رأی من مطلع نیست حتی خانواده و ما هم باید همینگونه عمل کنیم.

کاندیداتوری سیدحسن خمینی در انتخابات خبرگان رهبری قطعی شد

کلمه – گروه خبر: بالاخره پس از مدتها که اخبار از احتمال کاندیداتوری سیدحسن خمینی برای مجلس خبرگان حکایت داشت و گمانه زنی ها بر تمایل نوه امام برای حضور در مجلس خبرگان تاکید می کرد، سیدعلی خمینی از قطعی شدن کاندیداتوری حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی، یادگار امام در انتخابات خبرگان رهبری خبر داد.

سیدحسن خمینی اولین نفر از خاندان امام خمینی است که پس از پدربزرگش به طور رسمی وارد سیاست می شود.

حجت‌الاسلام و المسلمین “سیدعلی خمینی”، در سخنانی در مراسم گرامیداشت ارتحال پیامبر اسلام(ص) در کانون توحید، با اشاره به نکاتی پیرامون انتخابات پیش‌رو، گفت: “همانطور که مستحضرید در ماه های اخیر دعوتهای مختلفی از مجموعه بیت امام(ره) جهت شرکت در انتخابات صورت گرفته که جا دارد از همه ایشان تشکر و قدردانی کنم. بیت امام(ره) به خوبی می دانند که اگر محبتی نسبت به ایشان صورت می گیرد به برکت امام(ره) است. همه ی ما صفرهایی هستیم که با عدد وجودی امام(ره) ارزش و احترام پیدا می کنیم و هر قدر از راه و رسم و اندیشه ی امام(ره) فاصله بگیریم، به همان اندازه از چشم مردم می افتیم. اگر هویتی داریم از امام(ره) است و اگر کاری باید بکنیم خدمت است و وظیفه.”

وی ادامه داد: “بنده ضمن تشکر از همه کسانی که به طور خصوصی یا عمومی از این حقیر جهت حضور در انتخابات دعوت کرده اند و به این کمترین با حسن ظن نگریستند، اعلام می کنم که به جهت مصالح و مفاسدی که اندیشیده‌ام در انتخابات پیش رو ثبت نام نخواهم کرد و نیز خبر دارم که برادر بزرگوارمان جناب حاج حسن آقای خمینی به تبع دعوت‌های گسترده‌ای که توسط گروه ها و اقشار مختلف از ایشان صورت گرفته و با توجه به مشورت‌هایی که با بزرگان و صاحبان اندیشه انجام داده است تصمیمشان را گرفته اند و برای انتخابات خبرگان ثبت‌نام خواهند کرد.”

ساعتی پس از آن سیداحمد، فرزند سیدحسن خمینی نیز در صفحه اینستاگرام خود عکسی از پدرش منتشر کرد و نوشت: “عمو علی اعلام کرد: ورود رسمی پدرم در صحنه ی انتخابات خبرگان. یک دم از حمایت الطاف الهی خالی مباد”

از هفته ها پیش گروههای مختلف سیاسی از سیدحسن خمینی برای شرکت در انتخابات خبرگان دعوت کرده بودند. مرتضی بانک، عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه گفته بود: “حزبی که از دکتر روحانی برای انتخابات ریاست جمهوری دعوت کرد، از آقای سیدحسن خمینی دعوت کرده در مجلس خبرگان رهبری کاندیدا شود که خوشبختانه ایشان هم رد نکردند.”

روزنامه آرمان هم روز گذشته در گزارشی نوشت: “در دوره‌های اخیر مجلس خبرگان شخصیت‌ها و گروه‌های مختلف از طریق نامه یا دیدار از سیدحسن خمینی درخواست می‌کردند تا با حضور در انتخابات مجلس خبرگان و رای مطمئن و بالایی که مردم به او خواهند داد بر یکی از کرسی‌های این مجلس بنشیند تا آنچه از پدربزرگش امام خمینی آموخته است را به دیگر اعضای این مجلس منتقل کند تا در تصمیم‌سازی‌ها لحاظ شود. در انتخابات‌های قبلی مجلس خبرگان شاید سیدحسن خمینی سیاست را در انتخابات دارای سهم بیشتری از دانش و علم می‌دانست که البته این موضوع با روح مجلس خبرگان در تضاد است بنابراین از حضور در آن خودداری می‌کرد اما این‌بار اطمینان زیادی به او داده شد که جایگاه علمی او دچار خدشه نخواهد شد و سیاست در سایه علم و فقه باقی می‌ماند لذا معیارهای اندیشیدن به حضور در این مجلس را تغییر داد و نوعی دیگر به مساله حضورش پرداخت.

از جمله شخصیت‌هایی که حضور سید حسن خمینی در مجلس خبرگان را مفید می‌داند علی مطهری است که می‌گوید: «موافق حضور ایشان (سید حسن خمینی) هستم. قطعا اگر ایشان احساس وظیفه کنند خواهند آمد و نیازی به توصیه ما نیست. با توجه به اینکه مجلس خبرگان وقت زیادی از افراد نمی‌گیرد خوب است مجتهدان خوشفکر وارد شوند و از کار علمی‌شان هم باز نمی‌مانند.» از سوی دیگر محسن غرویان بیش از سایرین پیگیر این حضور است و ملاقات‌هایی برای راضی کردن یادگار امام با او داشته است.

وی می‌گوید: «معتقدم ۸۰ تا ۹۰درصد سیدحسن خمینی در انتخابات خبرگان شرکت می‌کند؛ آقای ناطق‌نوری هم همواره در محضر امام و یار و یاور رهبری بوده‌اند. خوب است که در انتخابات مجلس خبرگان هم شرکت داشته باشند و احتمال می‌دهم ایشان هم به این نتیجه برسند و مسئولیت سیاسی و اجتماعی خودشان را انجام دهند.»

از سوی دیگر حسین مرعشی فعال سیاسی معتقد است که سیدحسن خمینی در انتخابات مجلس خبرگان شرکت می‌کند و این حضور برای جامعه لازم است. وزیر سپاه در دوران دفاع مقدس شاید بهتر بتواند حضور سیدحسن خمینی در مجلس خبرگان را تشریح کند چنانکه محسن رفیقدوست گفته است: «من با مرحوم پدر حاج حسن آقا خیلی رفاقت داشتم.

اوایل ارتحال سیداحمد آقا، حاج حسن‌آقا به من می‌گفت که پدرم راجع به شما خیلی حرف می‌زد. پس از رحلت امام خمینی، حضرت آیت‌ا… خامنه‌ای به منزل امام رفتند و مرحوم سیداحمد آقا گفتند، آقای خامنه‌ای، من از این به بعد، یکی از مریدان شما هستم. اگر ارتباط امروز حاج حسن آقا و رهبری همین گونه باشد، به نظرم افتخاری برای ملت ایران است که حسن‌آقا به خبرگان ورود کند.»

البته بی‌شمار دعوت حضوری و غیر حضوری از یادگار امام برای ورود به مجلس خبرگان شده است که در اینجا به چند نمونه آن اشاره شد. پس از این دعوت‌ها بود که آیت‌ا… سیدحسن خمینی به بررسی موضوع پرداخت و حتی دیدار اخیر او با آیت‌ا… جوادی‌آملی از منظر مشورت برای حضور در مجلس خبرگان ارزیابی شد.

اکنون او در شرایط تاریخی ویژه‌ای قرار دارد تا به‌عنوان پرچمدار بیت امام وارد عرصه انتخابات شود. در این مقطع نمی‌توان دلیلی برای عدم‌حضور سیدحسن خمینی در انتخابات مجلس خبرگان متصور شد چراکه موانعی که در گذشته مانع حضور او بود دیگر وجود ندارد و فضا برای این حضور مهیاتر از همیشه است. در نظرسنجی معتبری هم که اخیرا صورت گرفته آیت‌ا… سیدحسن خمینی در صدر است. به هر حال ۱۰روز آینده این تصمیم تاریخی عیان خواهد شد.”

 

 

منتجب‌نیا در جمع اصلاح‌طلبان قم:

کمیته رایزنی با شورای نگهبان در جبهه اصلاحات فعال است

سکوت عقلای کشور در خصوص چاقوکشی سیاسی جای تعجب دارد/ فعالیت اصلاح طلبان برای مجلس خبرگان با محوریت آیت الله هاشمی و سیدحسن خمینی انجام می شود/کمیته رایزنی با شورای نگهبان در جبهه اصلاحات فعال است.

به گزارش خبرنگار ایلنا از قم٬ حجت‌الاسلام والمسلمین رسول منتجب‌نیا قائم مقام حزب اعتماد ملی در نشستی که با حضور اصلاح‌طلبان استان قم که در محل سالن اجتماعات مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم برگزار شد، در خصوص دغدغه اصلاح‌طلبان برای رد صلاحیت‌های احتمالی در انتخابات پیش رو، گفت: کمیته رایزنی و تعامل در جبهه اصلاحات تشکیل شده که وظیفه‌اش بر قراری ارتباط با اعضای شورای نگهبان و دیگر مؤثرین است؛ از قبل هم کار‌هایش را شروع کرده بود و ملاقات‌هایی هم داشت که امیدوار کننده بود؛ همه اصرار دارند که کار این کمیته ادامه پیدا کند

قائم مقام دبیر کل اعتماد ملی اظهار داشت: در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که در آن انقلابی به نام انقلاب اسلامی رخ داده و نظامی به نام جمهوری اسلامی تشکیل شده که هر کدام از ما در ایجاد آن سهمی داشته و تلاشی کرده‌ایم تا اوضاع به اینجا منتهی شده است

گسست بین ارزش‌های انقلاب و مردم خطرناک است

قائم مقام حزب اعتماد ملی با بیان اینکه در جامعه امروز ایران، گسستی بین بخش از مردم و نظام به وجود آمده و متأسفانه در حال توسعه و گسترش است، گفت: این گسست، بخصوص بین نسل جوان بیشتر ظهور کرده است؛ البته این مشکل فقط مختص به یک جریان سیاسی خاص نیست بلکه برای کلیت نظام مطرح است و قطعا عملکرد سیاسیون و مجریان در این گسست اثرگذار است

منتجب نیا، با بیان اینکه بدبین شدن جوانان به حکومت و علاوه بر آن نسبت به دین را به عنوان یک پدیده خطرناک احساس می‌کنیم، گفت: امام(ره) به دنبال پیوند حکومت و دین بود اما امروز مشاهده می‌کنیم که برخی از افراد هم به دین و هم به حکومت بدبین شده‌اند

وی با بیان اینکه نمی‌توانیم نسبت به این پدیده خطرناک بی‌تفاوت باشیم و با سلب مسئولیت از خود در ایجاد این شرایط، فقط برای به وجود آوردن آن بهانه‌هایی مثل تحریم، جنگ تحمیلی، شرایط بد اقتصادی و... را مطرح کنیم، گفت: همه ما اگر در به وجود آمدن این شرایط تقصیر نداشتیم، حداقل قصور داشته‌ایم

شرایط ایده آل همراهی مردم با حکومت است

این فعال سیاسی در ادامه سخنان خود با بیان اینکه اگر امروز درصد بیشتری از مردم با ما اصلاح‌طلبان همراهی می‌کنند به این دلیل است که می‌بینند ما با آن‌ها هم‌صدا هستیم، گفت: این مردم احساس می‌کنند، ما چیزی غیر از آنچه که حکومت می‌گوید، می‌گوییم و این خیلی خوب نیست؛ چرا که شرایط ایده‌آل این است که مردم همراه یک حکومت باشند

اصلاح‌طلبان نسبت به انقلاب و راه امام احساس وظیفه دارند

منتجب‌نیا با بیان اینکه از منظر اقبال عمومی، وضعیت اصلاح طلبان بهتر از اصولگرایان است، گفت: از طرفی مردم احساس می‌کنند ما اصلاح‌طلبان چیزی غیر از آنچه که توسط حکومت و تلویزیون مطرح می‌شود، می‌گوییم و از طرفی خود ما اصلاح‌طلبان نسبت به انقلاب و راه امام (ره) وابستگی داریم و احساس وظیفه می‌کنیم و در این شرایط این سؤال مطرح می‌شود که چه باید کنیم؟ چرا که نباید کلیت انقلاب و راه امام(ره) را به طرف مقابل واگذار کنیم

سکوت عقلای کشور نسبت به چاقوکشی سیاسی جای تعجب دارد

وی در ادامه سخنان خود با بیان اینکه خشونت مخالفان اصلاحات روز به روز بیشتر می‌شود، گفت: زمانی فقط جلسه را به هم می‌زدند اما امروز چاقو کشی هم می‌کنند و می‌خواهند به سخنرانان اصلاح طلب صدمه جانی بزنند

قائم مقام حزب اعتماد ملی با بیان اینکه سکوت عقلای کشور نسبت به چاقوکشی سیاسی جای تعجب دارد، گفت: در تعجبم که برخی از عقلای کشور این شراط را می‌بینند و آینده آن را تشخیص نمی‌دهند و راجع به آن سکوت می‌کنند

وی گفت: آقای روحانی رئیس جمهور، اصلاح‌طلب نبود و نیست اما چون حرف‌هایی می‌زند که با جنس حرف‌های آقایان متفاوت است، گاهی با او و حامیان او به تندی برخورد می‌کنند

مخالفان دولت نمی‌خواهند شیرینی توافق به نام روحانی تمام شود

منتجب‌نیا به مسئله توافق هسته‌ای ایران با طرف‌های غربی اشاره کرد و گفت: برجام اگرچه شق القمر نیست، اما واقعا خطر بزرگی را از کشور دور کرد و شیرینی آن رفته رفته به کام مردم می‌رود؛ اما مخالفان دولت می‌خوهند این شیرینی را به کام مردم تلخ کرده یا حداقل کاری کنند که این شیرینی به نام آقای روحانی و دولت او تمام نشود؛ برخی از مخالفان دولت می‌گویند آقای روحانی کیست که بیاید و مسئله بین المللی ما را حل کند؟ 

وی با بیان اینکه چه بخواهیم و چه نخواهیم آقای روحانی کاندیدای اصلاح طلبان است و حرف آن‌ها را می‌زند و اگر چه از نظر تشکیلاتی درون اصلاح‌طلبان نیست، گفت: در انتخابات پیش رو خواهیم دید که مخالفان دولت و اصلاحات، چه آشی برای ملت پخته‌اند

این فعال سیاسی با بیان اینکه ما اصلاح طلبان به دلیل وابستگی که به انقلاب و راه امام داریم نمی‌توانیم نسبت به شرایط موجود بی‌تفاوت باشیم، گفت: ما اصلاح طلبان می‌توانیم اثرگذار در جامعه باشیم و حداقل جلوی بحران‌ها را بگیریم، منتها شرط آن این است که قاعده بازی را بدانیم و به آن توجه کنیم؛ البته گاهی ما اصلاح طلبان نیز دچار اشکال و تقصیر هستیم

از اشکالات ما اصلاح‌طلبان است که فقط برای خودمان جلسه می‌گذاریم

منتجب نیا تصریح کرد: برای مثال یکی از مسائلی که ما اصلاح‌طلبان چه در دوران بعد از سال ۷۶ و چه اکنون کمتر به آن توجه می‌کردیم این است که خودمان را از مردم جدا می‌کنیم، و به جای اینکه با مردم ارتباط بگیریم، دائما فقط برای خودمان جلسه می‌گذاریم در حالی که رسالت ما تلاش بین مردم است، چه حزب باشیم و چه در حزب نباشیم

خمیرمایه فکری مردم ایران دینی است

وی با بیان یکی دیگر از مسائلی که ما در دوران اصلاحات نسبت به آن غافل بودیم، این بود که از خواسته‌های اصلی مردم غافل شدیم و فقط به حرف‌های روشنفکری توجه کردیم، گفت: در جامعه‌ای هستیم که خمیرمایه فکری مردم آن دینی است و برای مثال می‌بینیم که اکثریت افراد در عاشورا چه کارهایی می‌کنند

قائم مقام حزب اعتماد ملی اضافه کرد: حالا اخیرا به این فکر افتادیم که هیئت‌هایی تشکیل دهیم، عزاداری کنیم و بعد می‌بینیم که این کار‌ها چقدر هم مؤثر است و چه جمعیت‌های زیادی از مردم در این مجالس شرکت می‌کنند؛ و فقط فکر می‌کنیم همه روزنامه می‌خوانند، در حالی که این طور نیست؛ واقعا نتوانستیم نبض مردم را بگیریم

اختلاف‌های درونی از ضعف‌های اصلاح‌طلبان است

وی با بیان اینکه یکی دیگر از ضعف‌های ما اصلاح‌طلبان مسئله اختلاف‌نظر است، گفت: برای مثال اختلافاتی که در شهر‌ها و استان‌ها هست، ظهور و بروز بیشتری دارد؛ مثلا به جای آنکه بنشینیم و همدیگر را تقویت کنیم، هر کدام، ساز خود را می‌زنیم؛ برای مثال قرار است فردی را به عنوان استاندار یا مدیرکل معرفی شود، بیش از ۱۰ نفر را معرفی می‌کنیم به گونه‌ای که وزیر مربوطه در بین این همه پیشنهاد می‌ماند

برای مقابله با تندروی و استبداد چاره‌ای جز تحزب نداریم

منتجب نیا با بیان اینکه یکی دیگر از ضعف‌های ما اصلاح‌طلبان این است که به احزاب توجه کامل نمی‌کنیم، گفت: ما معمولا یا وارد حزب خاصی نمی‌شویم و مثلا می‌گوییم افتخار می‌کنیم عضو هیچ حزبی نیستیم، یا حزب را فقط به عنوان محل گعده و چای خوردن انتخاب می‌کنیم، در حالی که حزب جایگاهی است که باید افراد را برای پیشرفت کشور سازماندهی کند؛ از طرفی اگر می‌خواهیم جلوی تندروی‌ها و استبداد را در کشور بگیریم چاره‌ای جز تحزب نداریم

فعالیت سیاسی اصلاح‌طلبان در قم مشکل است

این فعال سیاسی در ادامه سخنان خود با اشاره به فضای سیاسی قم و فعالیت اصلاح‌طلبان در این شهر، گفت: در قم کار کردن اگرچه مشکل است اما هر چه عقب‌نشینی کنیم دایره ما محدود و محدود‌تر می‌شود، به گونه‌ای که روزی ممکن است بگویند جایی برای ما نیست یا اینکه مجبور باشیم تغییر ماهیت دهیم که این هم تقریبا غیر ممکن است

وی با بیان اینکه اگر ما اصلاح‌طلبان معتقدیم دیگرانی هستند که از دین سوءاستفاده می‌کنند، در قبال دین مردم هم مسئول هستیم، گفت: متأسفانه امروز تئوری تحجر به عنوان تئوری انقلاب از قم به نقاط دیگر کشور صادر می‌شود و این شرایط وظیفه ما اصلاح‌طلبان را به عنوان نیروهای اصیل انقلاب اسلامی و خط امام (ره) بیشتر می‌کند

مخالفان اصلاحات می‌خواهند خط امامی‌ها را ضد امام معرفی کنند

منتجب نیا تأکید کرد: اصلاح‌طلبان در تحقق انقلاب اسلامی نقش اساسی داشتند و همواره به عنوان نیروهای خط امام(ره) مطرح بودیم و هستیم، اما مخالفان ما با تلشل‌های خود می‌خواهند کاری کنند که اصلاح‌طلبان را به عنوان ضد انقلاب و ضد امام معرفی کنند و در این شرایط ما نباید بگذاریم مسائل ارزشی به نفع رقبا مصادره شود؛ همچنین امروز مخالفان اصلاحات، شهدا را دستاویزی برای اهداف سیاسی خود کرده‌اند که در این زمینه نیز باید هوشیار باشیم

باید از فرصت دولت روحانی برای تقویت احزاب استفاده کنیم

قائم مقام حزب اعتماد ملی در بخش دیگری از سخنان خود خاطرنشان کرد: اخیرا به آقای خاتمی گفتم که از آقای روحانی نباید انتظار داشت زیر بال و پر اصلاح‌طلبان را بگیرد٬ اما باید از فرصت پیش آمده در دولت ایشان برای تقویت تشکل‌ها و احزاب استفاده کنیم

وی افزود: ما اصلاح‌طلبان از این فضا بسیار کم استفاده می‌کنیم، در حالی که می‌توانیم با استفاده از این شرایط روز به روز اثرگذار‌تر باشیم

فعالیت اصلاح‌طلبان برای مجلس خبرگان با محوریت آیت الله هاشمی و سیدحسن خمینی

منتجب نیا در ادامه و در پاسخ سؤال یکی از حضار در جلسه مبنی بر اینکه برنامه جبهه اصلاحات برای مجلس خبرگان رهبری چیست؟ گفت: در خصوص مجلس خبرگان به دلیل تخصصی‌تر و حساستر بودن، کارهایی در حال انجام است که آیت‌الله هاشمی، حاج حسن آقای خمینی و برخی دیگر در این زمینه فعال هستند که امیدواریم موفق باشند و جمعی را در خبرگان داشته باشیم که بتوانند مؤثر باشند و اظهار نظر کنند

کمیته رایزنی با شورای نگهبان در جبهه اصلاحات فعال است

این فعال سیاسی در پاسخ به سؤالی در خصوص دغدغه اصلاح طلبان برای رد صلاحیت‌های احتمالی در انتخابات پیش رو، گفت: کمیته رایزنی و تعامل در جبهه اصلاحات تشکیل شده که وظیفه‌اش بر قراری ارتباط با اعضای شورای نگهبان و دیگر مؤثرین است؛ از قبل هم کار‌هایش را شروع کرده بود، و ملاقات‌هایی هم داشت که امیدوار کننده بود؛ همه اصرار دارند که کار این کمیته ادامه پیدا کند

حضور چند لایه اصلاح‌طلبان در انتخابات

وی افزود: البته مسئله دیگر مدیریت کاندیداهاست؛ مثلا افرادی هستند که می‌دانیم حتما قرار است رد صلاحیت شوند، که اگر آن‌ها را آوردیم، نتیجه کار مشخص است؛ البته بنا نیست هیچ کدام از افرادی که این احتمال در مورد آن‌ها وجود دارد کاندیدا نباشند؛ در کل باید لایه‌های مختلفی از اصلاح طلبان را برای انتخابات داشته باشیم

اصلاح‌طلبان از تهران برای شهرستان‌ها تصمیم نمی‌گیرند

منتجب نیا در پاسخ به سؤال دیگری در خصوص سیاست کلی جبهه اصلاحات در حوزه‌های انتخابیه شهرستان‌های مختلف کشور، گفت: این سیاست کلی را همه تأکید دارند که مرکز، نباید دخالت در حوزه‌های انتخابیه کند؛ یعنی انتخابات حوزه‌های انتخابیه به خود آن‌ها سپرده شده است؛ مثلا تهران تصمیم نمی‌گیرد که برای قم چه کسی بیاید یا نه؛ اصلا مگر ما قیم مردم هستیم؟ خود مؤثرین آن حوزه انتخابیه افراد و کاندیداهای مختلف را بررسی و بعد به تهران معرفی می‌کنند؛ البته کمیته داوری استان‌ها در تهران وجود دارد که اگر اختلافی در این خصوص در حوزه‌های انتخابیه بود، نسبت به رفع آن اقدام کنند

آقای خاتمی اصرار داشت در مجمع روحانیون مبارز باشم

قائم مقام حزب اعتماد ملی، در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر اینکه آیا هم اکنون نیز عضو مجمع روحانیون مبارز هستید؟ گفت: از وقتی که در سال ۸۴ آقای کروبی از عضویت در مجمع روحانیوون مبارز استعفا داد، جلسه‌ای گذاشتیم تا حزب اعتماد ملی را تشکیل دهیم؛ وقتی چنین حزبی بود نمی‌توانستیم در دو جا فعال باشیم؛ من در جلسه‌ای این مسئله را با اعضای مجمع روحانیون مطرح کردم که اگر اجازه دهید از این جمع جدا شوم که آقایان اجازه ندادند، و بعد گفتند به شرطی اجازه می‌دهیم که هیچ جا نگویی عضو مجمع روحانیون نیستم؛ البته بعد از انتخاب آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور، آقای خاتمی چند بار تأکید داشت که حتما باید در جلسات مجمع شرکت کنید که به ایشان گفتم تا آقای کروبی در حصر نبودند، من به جلسات نیامدم، حالا که ایشان در حصر است نامردی است که کار حزب اعتماد ملی را‌‌ رها کرده و در مجمع روحانیون تمرکز کنم

وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه استراتژی اصلاح طلبان با وجود کمبود امکانات مالی و تبلیغاتیشان نسبت به جناح رقیب چه باید باشد؟ گفت: قبول است که اکثریت امکانات مالی و تبلیغاتی فعلی، دست رقبای اصلاح طلبان است، اما در این شرایط هم می‌شود کار کرد؛ برای مثال در دوران دوم خرداد، زمین و زمان به هم وصل شده بود که آقای خاتمی رأی نیاورد؛ مثلا در شهری برای سخنرانی می‌رفتیم و می‌دیدیم که اثری از آقای خاتمی نیست اما در انتخابات، رأی مردم حماسه ساز شد؛ بنابراین مشکل ما مردم نیست، بلکه فقط عملکرد ما و رعایت کردن قواعد بازی مهم است

منتجب نیا با بیان اینکه اگر در انتخابات سال ۸۴ شکست خوردیم، خودمان با اختلافات درونی باعث آن بودیم، خاطرنشان کرد: در کنار آن امکانات و پتانسیل‌های رقیب، ما اصلاح طلبان ظرفیت خوبی داریم و آن مردم است و اگر خوب مدیریت کنیم، می‌توانیم بهره برداری لازم را داشته باشیم

وی در پاسخ به سؤالی در خصوص تئوری غیرقابل اصلاح بودن نظام اسلامی که از سوی برخی افراد مطرح می‌شود، گفت: اینکه بگوییم این نظام بی‌عیب و نقص است، درست نیست اما این هم که بگوییم این نظام اصلا درست نیست و اصلا قابل اصلاح نیست، این تئوری هم درست نیست؛ چگونگی فکر کردن ما در این مورد، به برداشتمان از نظام و قانون اساسی بر می‌گردد؛ اشکالی که گاهی ایجاد می‌شود این است که ما بیاییم و نظام را در عمل مسئولان ببینیم در حالی که ما مسئولان را می‌شناسیم و نباید انتظاری فرا‌تر از آن داشت

این فعال سیاسی با بیان اینکه به عقیده اکثریت اصلاح طلبان، این نظام با مسئولین خوب قابل اصلاح است؛ به انتخابات پیش رو اشاره کرد و گفت: تنها راه ورود ما به حکومت، انتخابات است؛ وقتی این شرایط وجود دارد، تنها راه استفاده از ظرفیت مردم است؛ و قانون اساسی ما نیز به آن تأکید کرده است

وی در پایان گفت: دوستان اصلاح طلب قم هم اتحاد داشته، تلاش کنند و فراموش هم نکنیم که راهی جز روی آوردن به تشکل‌ها و احزاب و تقویت آن‌ها نداریم.

کرباسچی در قم مطرح کرد؛

رأی‌آوری و حفظ منافع‌ ملی، ملاک حمایت اصلاح‌طلبان در انتخابات

مردم فساد دولت سابق را فراموش نمی کنند/برای حل معضلات داخلی، مذاکره ملی کنیم/ یارانه دادن به مردم، شخصیت دادن به آنها نیست/ دولت قبل سنگ تحریم به چاه انداختند حالا می گویند سنگ را کج در آوردید/ برخی برنامه های مذهبی صداوسیما اعتقادات مردم را سست می کند/ اعتماد مردم در دولت قبل خدشه دار شد/ امنیت کشور را با دستان خود خدشه دار نکنیم/ اقتدار کشور مرهون وحدت ملی است.

به گزارش خبرنگار ایلنا در قم، غلامحسین کرباسچی، ظهر جمعه در جلسه ماهانه اصلاح‌طلبان استان قم که در محل مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم برگزار شد، با اشاره به گزارشی در خصوص فعالیت احزاب اصلاح‌طلب در استان قم، گفت: جدای از اینکه مثلا در استان قم چند گروه اصلاح‌طلب وجود دارد، باید دغدغه ما این باشد که هر چیزی را به دست اهل آن بسپاریم تا زندگی مردم به بهترین نحو ممکن اداره شود.

وی با بیان اینکه طبق آمار رسمی حدود ۱۱ میلیون نفر به عنوان حاشیه نشین در کشورمان وجود دارد، گفت: اصطلاح حاشیه نشین در اینجا به این معنی است که فردی نه شغل مشخصی دارد و نه مسکن، و قطعا برخی از این افراد مجبورند برای گذران امور، یا شغل انگلی در جامعه داشته باشند یا به فساد رو بیاورند که ۹۰ درصد مفاسد هم در بسیاری موارد از این جامعه سر می‌زند.

مردم فساد دولت سابق را فراموش نمی‌کنند

دبیرکل حزب کارگزاران تصریح کرد: سؤال این است، در حالی که بزرگ‌ترین درآمد نفتی، نه فقط در طول تاریخ انقلاب اسلامی، بلکه در طول کل تاریخ ایران در دوره ۸ ساله دولت سابق برای کشورمان حاصل شد، اما چرا این آمار فقر و فساد رشد کرده است؟ این شرایط محصول این بود که حکومت ۸ سال در اختیار شما بود؛ مگر می‌شود این مسائل را فراموش کرد؟ مگر مردم فراموش می‌کنند و یادشان می‌رود؟

وی خاطرنشان کرد: امروز برای مثال آن آقا می‌گوید مگر به توافق رسیدن در مذاکرات هسته‌ای هنر است؟ باید پاسخ داد، این سنگی بود که شما در چاه انداختید، حالا اگر آدم عاقلی آمد و با کار شبانه روزی و کمک دیگران این مسئله را حل کرد، هنر نیست؟ نکند هنر از نظر شما این است که این قدر فساد، فقر، اعتیاد، طلاق و.. درست کنید؟ نکند هنر از نظر شما این است که شرایط را به سمتی پیش بردید که از هر چهار ازدواج یکی به طلاق منجر شود؟ این شرایط حاصل عملکرد ناصحیح شما بود و مگر مردم فراموش می‌کنند؟

کرباسچی خطاب به اصلاح‌طلبان استان قم گفت: بحران‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... کشورمان، خیلی فرا‌تر از این است که خود را درگیر دعواهای سیاسی اصلاح‌طلب و اصولگرا و پایداری کنیم.

برای حل معضلات داخلی، مذاکره ملی کنیم

وی تأکید کرد: به نظر من برای حل معضلات کشور در مسائل مختلف اجتماعی، فرهنگی و...، باید مذاکره ملی کنیم؛ اصلا حتی با جبهه پایداری مذاکره ملی کنیم، که چه باید کرد تا معضل این ۱۱ میلیون حاشیه نشین کشور حل شود؟ چه کنیم تا معضلاتی که در ۸سال دولت سابق ایجاد شد برطرف شود؟

دبیر کل حزب کارگزاران با طرح این سؤال که نیروهای داعش از کجا می‌آیند؟ گفت: بسیاری از آدم‌های فقیر و حاشیه نشین در اروپا جذب داعش می‌شوند؛ حداقل ما کاری نکنیم که در کشورمان شاهد این شرایط باشیم.

وی یادآور شد: آقای دکتر ظریف یک بار در خلال بحث‌های مربوط به داعش به وزرای خارجه غربی گفته بود، نسل اول مسلمانان که به غرب مهاجرت کردند، آمدند و اروپا را ساختند، اما شما چه کردید که نسل دوم، از شدت فقر و...، به چنین آدم‌هایی تبدیل شوند؟

یارانه دادن به مردم، شخصیت دادن به آن‌ها نیست

کرباسچی با بیان اینکه نباید در جامعه ما شرایط فقر و افزایش فقر وجود داشته باشد، گفت: اینکه ما شرایطی را از لحاظ اقتصادی برای مردم درست کنیم که در آخر هر ماه، دستشان دراز باشد که ۴۵ هزار تومان یارانه را بگیرند، این شخصیت دادن به مردم نیست. این کار، توانمند کردن جامعه نیست.

وی با بیان اینکه برای حل معضلات جامعه در بخش‌های مختلف باید با تمام افراد دلسوز کشور، مشورت کرد، گفت: باید حتی با مخالفان خود بر سر یک میز بنشینیم و بگوییم به کجا می‌خواهیم برسیم؟ اگر روند ۸ سال دولت گذشته ادامه پیدا می‌کرد به کجا می‌خواستیم برسیم؟ و این بحران‌ها باید حل شود یا نه؟ و چگونه؟

سنگ به چاه انداختند حالا می‌گویند کج در آوردید

دبیرکل حزب کارگزاران با بیان اینکه برای حل معضلات کشور، جنجال سیاسی معنی ندارد، گفت: برای مثال باید گفت اصلا ما همه جبهه پایداری هستیم، اما بعد آنچه؟ اصلا همراه شما؛ خب راه شما برای حل بحران‌های کشور و بحران‌هایی که شما درست کردید، چیست؟ حالا در مقابل دولت ایستاده‌اید و می‌گویید چرا این چنین برای رفع مشکلات اقدام می‌کنید؟ چرا نمی‌گویید در آن ۸ سال دولت قبل، سنگی در چاه انداخته شد و این همه تحریم و فقر برای کشور به بار آوردید؟ حالا که عقلایی آمدند و سنگ را از چاه در می‌آورند می‌گویند چرا سنگ را کج در می‌آورید؟ ما باید این مسئله را حل می‌کردیم. از طرفی وضعیت رکود اقتصادی و تورم که به دلیل سیاست‌های غلط دولت قبل ایجاد شد، به این سادگی حل شدنی نیست.

اعتماد مردم در دولت سابق خدشه دار شد

وی با بیان اینکه اعتماد مردم به حکومت مسئله بسیار مهمی است که باید برای آن تلاش کرد اما در دوره ۸ سال دولت گذشته به آن بی‌توجهی شد، گفت: اگر آماری از مردم گرفتیم و دیدیم که مردم به خدا و پیامبر (ص) اعتقاد دارند اما به مسئولان اعتقاد ندارند، به این دلیل است که درسطح سیاسی کشور، عده‌ای لجن پراکنی کردند.

فرزندخواندگان بی‌ریشه، بزرگان را تخریب می‌کنند

کرباسچی افزود: در آن ۸ سال دولت قبل اعتماد مردم خدشه دار شد و وقتی اعتماد مردم خراب شد، این فرزندخوانده‌های سیاسی انقلاب که خودشان که ریشه‌ای ندارند، فقط به تخریب بزرگان اقدام می‌کنند تا خودی نشان دهند.

وی خاطرنشان کرد برای مثال زمانی که امام خمینی (ره) برای بار اول از زندان شاه آزاد شده بود، آقای هاشمی رفسنجانی سال ۱۳۴۴ در مسجد امام حسن عسکری (ع) قم سخنرانی داشت که در آن زمان این قدر مردم حضور داشتند که جای سوزن انداختن هم نبود؛ مردم قم این سابقه را از آقای هاشمی رفسنجانی دیده‌اند، حالا یک عده‌ای آمدند و می‌گویند آقای هاشمی رفسنجانی از راه خود برگشته است؛ سؤال این است که مگر برگشتنی است؟ مگر شوخی است که انسان یک عمر مبارزه کند؟

دبیر کل حزب کارگزاران گفت: اگر بنا شد در انقلابی و در کشوری، فرزند خوانده‌های سیاسی که هیچ چیز جز منافع شخصی برایشان مطرح نیست، صدایشان از همه بلند‌تر شود، بلاهای مختلفی بر سر آن انقلاب و کشور از جمله فقر و... می‌آید.

وی گفت:‌ای کاش در آن ۸ سالی که معضلات کشور زیاد و زیاد‌تر شد، شرایط کشور را درست می‌کردند که در این صورت باید با آنها همراهی می‌شد، اما واقعا این طور نبود و دیدیم وضعی پیش آوردند که فقر و فساد به راحتی در آن دیده می‌شد.

برای حل معضلات کشور، دعواهای سیاسی را کنار بگذاریم

کرباسچی با بیان اینکه برای حل معضلات کشور، دعواهای سیاسی را باید کنار گذاشت، گفت: باید شرایطی ایجاد کرد که جوانان تحصیلکرده کشور، بیش از پیش علاقمند شده و شاهد فرار مغز‌ها نباشیم؛ فرار مغز‌ها به خاطر پرورش گلخانه‌ای جوانان در زمینه‌های اعتقادی است که به دلیل بی‌ریشه بودن، دوام چندانی ندارد.

حذف افراد با سابقه انقلاب صحیح نیست

دبیر کل حزب کارگزاران در ادامه در پاسخ به سؤال یکی از حاضران در جلسه در خصوص بحث فرزندخواندگان سیاسی و اینکه اگر بنا باشد فقط افراد تأثیرگذار در انقلاب در حاکمیت باشند، دیکتاتوری است، گفت: طبیعی است باید افرادی که تأثیر گذار در انقلاب بودند و شرایط کشور در دوران شاه را به شرایط امروز منتقل کردند، باید رفته رفته جای خود را به نسل دوم انقلاب بدهند، اما اینکه یک عده‌ای بیایند که در دوران انقلاب هم وجود داشتند اما کاری برای انقلاب نکردند و معلوم هم نیست نسل دوم باشند، بخواهند روی کار آمده و دیگران را هم حذف کنند، صحیح نیست.

وی با بیان اینکه باید به سابقه افرادی که امضایشان پای اکثر بیانیه‌های انقلابی بود، توجه کرده و حرمت آنها را حفظ کنیم، گفت: روی سخن ما با کسانی است که در تحلیل‌های خود زیاده روی می‌کنند؛ سخن ما این است که باید مراقب باشیم آن بلاهای تاریخی که فرزندخواندگان صدر اسلام، مرتکب شدند و برای مثال حادثه کربلا را ایجاد کردند، سرمان نیاید.

کرباسچی در پاسخ به سؤال دیگری در خصوص احتمال رد صلاحیت اصلاح‌طلبان در انتخابات پیش رو، گفت: امروز این قدر بحران‌های مختلف در کشور داریم که باید به حضور افراد دلسوز مردم و البته آگاه به مسائل و کاردان رضایت دهیم. اگر می‌خواهید کسی را برای تصمیم گیری مجلس و مدیریت‌های مختلف، بیاورید، توجه کنید که دلسوز مسائل مملکت باشند و از طرفی مسائل مملکت را بفهمند.

حزب اللهی واقعی به مردم خیانت نمی‌کند

دبیر کل حزب کارگزاران در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه نظر شما راجع به اظهارات یکی از مخالفان دولت مبنی بر اینکه نباید غیر حزب اللهی‌ها به مجلس بعد راه یابند چیست؟ گفت: بزرگترین نشانه حزب اللهی بودن این است که اگر کسی در سمتی قرار می‌گیرد، توانایی انجام آن کار و فهم مسائل را داشته باشد. شما می‌گویید ۸ سال دولت قبل دست حزب اللهی بوده است؟ ما این اعتقاد را نداریم؛ چون حزب اللهی همانطور که از نام آن مشخص است، کسی است که در حزب خداست و خدا را قبول دارد و شخصی با این ویژگی‌ها کاری نمی‌کند مردم در گرفتاری و فساد و تحریم و فقر بیافتند. از طرفی شاید کسانی که ادعای حزب اللهی بودن هم ندارند، خیلی اعتقاد محکمتری داشته باشند؛ به نظر ما حزب اللهی واقعی آن‌ها هستند که در اوج گرفتاری‌ها پایدار ماندند.

رأی آوری و حفظ منافع ملی دو ملاک اصلاح طلبان در انتخابات

کرباسچی در پاسخ به این سؤال که دامنه لیستی که قرار است مورد حمایت اصلاح‌طلبان قرار گیرد، تا کجا خواهد بود؟ گفت: در این زمینه باید بدون غرض فکر کرد. باید ملاکمان این باشد که کسانی در لیست مورد حمایت ما قرار گیرند که اولا مردم آن‌ها را قبول کنند و رأی داشته باشند و هم اینکه حافظ منافع ملی باشند؛ برای مثال آن روزی که بحث آقای روحانی برای انتخابات ریاست جمهوری مطرح شد، بحث این نبود که ایشان عضو کدام حزب و گروه است بلکه فقط بحث این بود که ایشان می‌تواند نیروهای توانمند و دلسوز انقلاب را دور هم جمع کند و واقعا هم موفقیت‌های کم نظیر و بعضا بی‌نظیری در این دولت حاصل شده است؛ این معیار باید در انتخابات مجلس هم توسط ما لحاظ شود.

از نظر عده‌ای لاریجانی لیاقت پست فعلی خود را دارد

وی در ادامه و در پاسخ به سؤالی در خصوص قرار گرفتن آقای علی لاریجانی در لیست مورد حمایت اصلاح‌طلبان و اعتدالیون گفت: از نظر من آقای لاریجانی شخصیتی است که در جایی که بحث منافع ملی باشد، به بحث حزب و گروه توجه نمی‌کند و برای مثال در بحث برجام و توافق هسته‌ای انصافا منافع ملی را مورد توجه قرار داد، از این رو عده‌ای اعتقاد دارند که ایشان صلاحیت پست فعلی خود را دارد.

دبیر کل حزب کارگزاران با تأکید بر اینکه نباید در راه کسانی که بخواهند منافع مردم را در نظر نگرفته و افراطی‌گری را دنبال کنند، فاصله بگیریم، گفت: آقای لاریجانی سال‌ها تجربه دارند و از این رو شرعا و وجدانا، نمی‌توانیم با ایشان مخالفت کنیم؛ بخصوص که در موقعیتی هستیم که اگر چهره‌های مثبت حذف شوند، معلوم نیست آدم‌های بهتری جایگزین شوند؛ باید دنبال الاحسن فالاحسن باشیم.

اقتدار کشور مرهون وحدت ملی است

وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه توصیه کلی شما برای انتخابات پیش رو چیست؟ گفت: ابتدا باید توجه کرد که منطقه خاورمیانه آبستن حوادث غیرقابل پیش بینی است؛ از این رو باید با درک ملی در سطح عمومی، چالش‌های سیاسی بین همدیگر را که در هر انتخاباتی به وجود می‌آید، به حداقل برسانیم.

کرباسچی گفت: حتی اگر با کسی صد در صد مخالف هستیم هم بنشینیم و صحبت کنیم و برای تحقق بیشتر منافع ملی حتی ۵ درصد از اختلاف صد در صدی خود را کم کنیم و تا حد امکان مسائل را با وحدت ملی پیش ببریم؛ چرا که اقتدار کشور مرهون این است که وحدت ملی ایجاد شود و وحدت ملی نیز در گرو تفاهم ملی است. مثلا در همین قم باید بررسی کنیم وضع معیشت مردم در چه صورتی بهتر شده و فقر و رکود و بیکاری چگونه قابل حل است.

وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه آیا دولت روحانی ۸ ساله خواهد شد؟ گفت: اگر دولتی در چهار سال بتواند به حداقل‌های اهدافش برسد، آن وقت نباید مدعی دولت بعدی باشد، بلکه خود مردم باید به دنبال آن دولت بروند و از او بخواهند که بماند.

امنیت کشور را با دستان خود خدشه دار نکنیم

دبیر کل حزب کارگزاران در پاسخ به سؤالی در خصوص سیاست کلی اصلاح‌طلبان در حوزه‌های انتخابیه شهرستان‌ها گفت: هر نقطه‌ای شرایط خاص خودش را دارد، اما ما حتی باید با نمایندگان مخالف گفت‌و‌گو کنیم؛ مثلا راجع به سیاست خارجی بحث کنیم؛ بگوییم رفع بیکاری جز با سرمایه گذاری امکان پذیر است؟ آیا توان اقتصادی داخلیمان این قدر هست که تمام مشکلات اقتصادی و بیکاری را برطرف کنیم؟ قطعا اگر امنیت نباشد سرمایه‌ای از خارج کشور به داخل جذب می‌شود؟ از این رو برای فراهم کردن بستر خدمت به مردم، باید تلاش کنیم.

وی با بیان اینکه سرمایه گذاری‌های متعدد داخلی و خارجی برای رفع بیکاری و ایجاد اشتغال در کشور نیاز داریم، گفت: قبل‌ها، هر توریستی که از خارج کشور با روسری یا بد حجاب می‌آمد، فحش می‌دادند و او را زده می‌کردند؛ حالا هم جدیدا اینکه هر که از خارج از کشور بیاید و بگوییم او جاسوس است و...، آبرویی برای کشور نمی‌گذارد. قطعا در این صورت سرمایه گذار خاصی جذب کشور نخواهد شد.

کرباسچی افزود: خوشبختانه امنیت خوبی در کشورمان داریم در حالی که اطراف کشور ما آتش جنگ شعله ور است. دست آقایانی که مسئول امنیت کشور هستند درد نکند و نباید فراموش کرد این امنیت مرهون خون شهدا و عنایات اهل بیت (ع) است. اما سؤال این است، حالا که امنیت داریم، این امنیت را خودمان با دستان خودمان باید بهم بزنیم؟

برخی برنامه‌های مذهبی صداوسیما اعتقاد سست کن است

وی در پاسخ به سؤالی در خصوص توصیه به جوانان نیز گفت: در ارتباط با بحث جوانان، چه نیروهای فعال و اصلاح‌طلب و چه غیر از آن، به دو موضوع عمده نیاز دارند؛ یکی اینکه سطح مطالعات خود را بالا ببرند و به خصوص در زمینه مسائل فکری خود را ارتقاء دهند.

دبیر کل حزب کارگزاران، با بیان اینکه متأسفانه امروز در برخی موارد دچار سطحی نگری در مسائل اعتقادی در میان جوانان و مردم شده‌ایم، در حالی که با استفاده از افراد دانشمند موجود در حوزه علمیه می‌توان این مشکل را حل کرد، تصریح کرد: گاهی برنامه‌های مذهبی تلویزیون را که می‌بینم، تأسف می‌خورم از اینکه حرف‌های اعتقاد سست کن در آن‌ها بیان می‌شود. حال که شرایط این چنین است باید جوانان مطالعات خود را بالا برده و همچنین امید به آینده داشته باشند، چرا که سرمایه یک کشور خود جوانان و امید در دل جوانان است.

دعای عرفه امام حسین(ع) درس زندگی است

کرباسچی در ادامه سخنان خود با اشاره به ایام محرم و صفر، اظهار داشت: اگر به قضیه عاشورا نگاه کنیم معمول این است که یک شخصیت بزرگی همچون امام حسین (ع) از دست رفته و برای بزرگداشت ایشان دور هم جمع می‌شویم، اما مفید‌تر و بهتر این است که بیش از آنکه بگوییم شهید را دوست داریم، ببینیم این شهید چه گفته و راه و مسلک او چیست.

وی افزود: متأسفانه ما در خصوص ائمه (ع) و به خصوص امام حسین (ع)، فقط چند جمله را مدام و بدون اینکه به زوایای دیگر توجه کنیم، بیان می‌کنیم. در حالی که در کنار قرآن، اگر سه متن دیگر را بخواهیم به عنوان راهنمای زندگی انسان‌ها مورد توجه قرار دهیم، قطعا یکی از قوی‌ترین و محکمترین آن‌ها، سخنان امام حسین(ع) و برای مثال دعای عرفه است.

دبیر کل حزب کارگزاران، گفت: زیارت عاشورا که زیاد هم خوانده می‌شود، درست است که زیارتی است که توجه ما را به امام حسین (ع) جلب می‌کند و این ابراز ارادت و علاقه به امام (ع) و لعن به دشمنان ایشان است. اما در کنار این دعا آیا برای مثال به زوایای دیگر زندگی امام حسین و سخنان دیگر ایشان از جمله دعای عرفه که حرف دل امام حسین(ع) است توجه کرده‌ایم؟

وی با بیان اینکه دعای عرفه، دعای شناخت و معرفت است و در این دعا می‌توان فهمید امام حسین (ع) برای چه به شهادت رسید، گفت: چرا در اکثر جلسات امروزی که تحت عنوان عزاداری برگزار می‌شود، فقط به زیارت عاشورا اهمیت داده می‌شود؟ البته خوب است. اما خوب‌تر این است که در کنار آن، حداقل یک صفحه دعای عرفه نیز خوانده شود؛ امروز بسیاری از مردم یا همه زیارت عاشورا یا حداقل چند جمله‌ای از آن را حفظ هستند، اما آیا جملاتی از دعای عرفه نیز در حافظه این مردم هست؟ متأسفانه حتی برخی از معممان حوزه نیز این گونه‌اند.

کرباسچی با بیان اینکه روز اول زندانی شدن من در جمهوری اسلامی، روز عرفه بود و واقعا می‌توان حقایقی در خصوص علت حادثه کربلا را در دعای عرفه درک کرد، گفت: در اواخر زمان حکومت معاویه، بی‌مهری‌ها با امام حسین(ع) شروع شده بود به گونه‌ای که امام(ع) به زاویه و گوشه جامعه و سیاست، رانده شده بودند؛ باید گفت مقدمات حادثه کربلا از‌‌ همان سال‌های پایانی حکومت معاویه شروع شد، چراکه تبلیغات سیاسی و اجتماعی حکومت اثر خود را می‌گذاشت.

وی با بیان اینکه امام حسین (ع) در دعای عرفه به عنوان فرزندخواندگان اشاره می‌کند که این بحث جای تأمل دارد، گفت: متأسفانه عده‌ای فقط برداشت ظاهری از این سخن امام(ع) می‌کنند و فرزندخواندگی را به معنای ظاهری آن عنوان می‌کنند، در حالی که منظور امام حسین (ع) فرزندخواندگان سیاسی اسلام است؛ خود عنوان فرزندخوانده یعنی اینکه ریشه و اصالت شما کجاست؟ یعنی امام حسین(ع) در این قالب می‌فرماید دلسوزان اسلام کنار گذاشته شده و فرزندخواندگان آن روی کار آمده‌اند؛ باید گفت شما حداکثر این است که فرزندخوانده هستید و به خاطر رأفت اسلامی شما را پذیرفتند، اما نه اینکه همه چیز دست شما باشد. قطعا اگر فرزندخواندگی باب شد و فرزندخوانده‌ها جای اصالت را گرفتند، آن وقت حادثه کربلا پیش می‌آید.

این تحصیلکرده حوزوی گفت: وقتی فرزندخواندگی به جای اصل و اصالت قرار گیرد، امام حسین(ع) که همواره روی دوش پیامبر(ص) بود، حالا متهم می‌شود به خارجی، فتنه گر و...؛ اینها تهمت‌هایی بود که فرزندخواندگان سیاسی به امام(ع) زدند. امام حسین(ع) در این شرایط دعای عرفه را مطرح می‌کند.

کرباسچی خاطرنشان کرد: در دعوای سیاسی آن زمان، متأسفانه به دلیل تبلیغات شدید حکومت معاویه، آدم‌های احمق هم می‌گویند در دعوای سیاسی علی و معاویه وارد نمی‌شوم و نماز خودم را می‌خوانم. در این شرایط امام حسین (ع) باید گوشه‌ای از زلال معرفت را در جامعه، ساری و جاری کند.

وی با بیان اینکه زیارت عاشورا یک مناسک خوب برای نزدیکی به امام حسین (ع) هست، اما باید دید ایشان در موارد دیگر چه گفته است، یادآور شد: حالا نمی‌خواهیم به این موضوع پرداخته شود که چه افرادی و با نیت اختلاف در بین شیعه و سنی، در تقویت لعن و سلام در زیارت عاشورا چقدر نقش داشته‌اند یا نداشته‌اند اما واقعا از دعای عرفه و امثال آن غافل هستیم.

دبیرکل حزب کارگزاران گفت: در حکومت دیکتاتوری معاویه که همه آدم‌ها خریده شدند، امام حسین (ع) به صحرای عرفات می‌آید، می‌ایستند و می‌گوید، هیچ چیز غیر از خدا نمی‌تواند بر چیز دیگری غلبه کند؛ همه چیز دست خداست؛ تو‌ ای انسان! می‌ترسی معاویه آب و نان تو را قطع کند؟

وی افزود: امام حسین(ع) می‌بیند در حکومت فاسد و دیکتاتوری مثل معاویه، هیچکس قبول ندارد همه چیز دست خداست؛ اما امام(ع) می‌فرماید پیامبر(ص) تمام زحمت‌ها را کشید و بت‌ها را شکست و گفت نگران نباشید که خدا توانا‌ترین است.

کرباسچی با بیان اینکه دعای عرفه در بحث‌های علمی و ایدئولوژیک وارد شده و حتی می‌توان گفت از بزرگ‌ترین دلایل خدا‌شناسی است، اظهار داشت: امام حسین(ع) حدود ۱۴۰۰سال پیش، راجع به قلب، بینی و ساختار گوش و مغز انسان، حرف‌هایی زده که در متون دیگر کمتر می‌بینیم؛ خود دعای عرفه یک معجزه است و به نظر من بزرگ‌ترین معجزه امام حسین(ع) است؛ ایشان یک آناتومی را در دعای عرفه تشریح کرده و انگار جسد انسانی را گذاشته و انسان را بررسی می‌کند. امام حسین(ع) در این دعا می‌گوید یعنی خدا خیلی پیچیده‌تر از آن است که شما انسان‌ها فکر می‌کنید.

دبیر کل حزب کارگزاران با بیان اینکه اصلا خود دعای عرفه برای اینکه انسان به شیعه ایمان بیاورد کافی است، گفت: هر بعد این دعا مسئله‌ای را می‌گوید؛ روحیه تقوا را در انسان تقویت می‌کند. اینها نکاتی بود که در جامعه آن روز فراموش شده بود و گریه امام حسین(ع) نیز برای این بود که زحمات پیامبر(ص) در حال از بین رفتن است و چرا باید به امام حسین(ع) بگویند خارجی، فتنه گر و برانگیخته بر حکومت؟ این دعا فقط در حد یادآوری نیست، بلکه بیشتر از ابراز ارادت به امام حسین(ع) در زندگی امروز خود ما انسان‌ها اثر دارد.

 

آرمانخواهی در رأس راهبردهای اصلاح‌طلبی 

مصطفی معین وزیر اسبق علوم، تحقیقات و فناوری آرمانخواهی را در راس راهبردهای اصلاح‌طلبی دانست و گفت: ظلم‌ستیزی و حمایت از مظلوم جزء آرمان‌های اصلاح‌طلبی است. وی در ادامه با اشاره به ماهیت و هویت اصلاح‌طلبی گفت: اصلاح‌طلبی ابداع یک شخص یا گروه نیست. مبانی آن در دین اسلام ذکر شده و دارای مبنای علمی، اخلاقی و سیاسی است.وی آگاهی‌بخشی به جامعه را از جمله راهبردهای اصلاح‌طلبی عنوان کرد و گفت: اصلاح‌طلبان باید با آحاد مردم ارتباط داشته و الگوهای مختلف را به جامعه عرضه کنند.وی گفت: کاندیداهای انتخابات در چارچوب اساسنامه باید برنامه‌های سنجیده و قانونی ارائه کنند تا مردم نسبت به انتخاب اصلح اقدام کنند، در این شرایط رشد اتفاق می‌افتد.معین تاکید کرد: دولت نیز باید بدنه اجرایی انتخابات را زیر ذره‌بین قرار دهد، چراکه اینکار نیز نشانگر دقت در سلامت انتخابات بوده و اشتیاق مردم را برای حضور بالا می‌برد. وی بر لزوم ایجاد جبهه اصلاحات نیز تاکید کرد و گفت: این جبهه می تواند بسیار تاثیرگذار باشد. جبهه انتخاباتی نیز باید تشکیل شود و در همان چارچوبی که بحث و جمع بندی می شود باید به اصول پای بند باشیم. به گزارش ایسنا، وی با بیان این‌که «هویت اصلاح طلبی باید حفظ شود» افزود: بر اشخاص و افراد نباید تاکید کرد، اکثریت مورد احترام است و قانون براساس رای اکثریت تصویب می‌شود ولی در موارد استثنا اگر در موردی اختلاف وجود داشته باشد باید از حکمیت استفاده شود.

 

آیت‌الله صافی: اسلام دین صلح است/ خشن نمایاندن چهره اسلام، ظلم به پیامبر است

Posted: 06 Dec 2015 09:31 AM PST

کلمه – گروه خبر: آیت الله العظمی صافی گلپایگانی در پیامی به کنفرانس بین‌ المللی اربعین امام حسین (ع) و رحلت حضرت محمد مصطفی (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) نوشت که اسلام، دین صلح و خیرخواه همه بشریّت است و در ادامه آورد آنهایی که چهره‌ی اسلام را خشن و بداخلاق نشان می‌دهند، فرسنگ‌ها با پیامبر رحمت فاصله دارند.

در بخشی از پیام آیت الله صافی گلپایگانی آمده است: “حقیقت دعوت حضرت ختمی مرتبت صلّی الله علیه وآله دعوت به عدل و احسان ونیکی است که قرآن می‌فرماید: «إِنَّ اللهَ یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ» و حقیقت آن زنده‌نمودن مکارم اخلاق و محاسن آداب و احیاء روش‌های نیک و پسندیده انسانی می‌باشد که فرمود: «بُعِثْتُ‏ لِأُتَمِّمَ‏ مَکَارِمَ‏ الْأَخْلَاق».‏ آری او پیامبر مهربانی‌ها و خوبی‌هاست، او الگوی بزرگ شرافت و انسانیت است و اوست که مردم را به صفا و صمیمیت و برادری و مساوات و عمل صالح دعوت می‌کند و اوست که مردم را به توصیه به حق و سخن حق گفتن و راست‌گفتن و صداقت در رفتار و مشی زاهدانه و تواضع وفروتنی با دیگران ومخالفت با تکبّر و بزرگ‌منشی و فخرفروشی دعوت می‌نماید؛ و بالاخره باید گفت او پیامبر رحمت برای جهانیان است و افسوس و هزاران افسوس که این چهره نورانی را امروز تعدادی جاهل و مغرض که فرسنگ‌ها با پیامبر رحمت فاصله دارند، چهره‌ای خشن و بداخلاق نشان داده و به اسلام و قرآن و پیامبر عالیقدر ظلم وجفا می‌کنند.”

در بخش دیگری از این پیام این مرجع عالیقدر تاکید کرده است: “در مقابل، وظیفه ما سنگین است، مسلمانان باید دنیا را به آیین نجات‌بخش اسلام توجه دهند که قرآن می‌فرماید: «الصُّلْحُ خَیرٌ». اسلام دین صلح است، خیرخواه همه جهانیان و راهبر صحیح برای همه انسان‌های در جستجوی راه مطمئن و زلال و شفاف می‌باشد.”

کنفرانس بین‌ المللی اربعین امام حسین علیه‌السلام و رحلت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و شهادت امام حسن مجتبی علیه‌السلام در شهر گلزن کیشان آلمان توسط مرکز اسلامی امام علی علیه‌السلام امروز ۲۴ صفر المظفر ۱۴۳۷ مصادف با ۶ دسامبر ۲۰۱۵، و با حضور دانشمندان، پژوهشگران و محقّقانی از کشورهای مختلف اروپا و با شرکت ملّیّت‌های مختلف مردم برگزار شد.

به گزارش جماران، این کنفرانس باشکوه با پیام مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی آغاز شد و با سخنرانی و ارائه مقالات محقّقان و دانشمندان حاضر در جلسه ادامه یافت

عارف: امیدوارم فردا که رئیس‌جمهور به دانشگاه می‌آید، خبرهای خوبی درباره وعده رفع حصر داشته باشد

Posted: 06 Dec 2015 08:38 AM PST

عارف گفت: امیدوارم فردا که رئیس‌جمهور به دانشگاه می‌آید، خبرهای خوبی درباره وعده رفع حصر داشته باشد، از او پیگیری کنید.

به گزارش کلمه،‌ محمدرضا عارف عصر امروز در دانشگاه صنعتی شریف در مراسمی به مناسبت ۱۶ آذر گفت: رفع حصر از وعده های رئیس جمهور است و امیدوارم فردا که رئیس جمهور به این دانشگاه می آید خبرهای خوبی داشته باشد. من معتقدم باید در شرایط منطقه ای با رایزنی این مسأله حل شود.

وی در ادامه در برابر اصرار دانشجویی برای توضیح بیشتر عارف درباره مسأله حصر اظهار کرد: من رئیس جمهور نیستم و شما باید این مسأله را از طریق رئیس جمهور پیگیری کنید. من چه کاره‌ام که شما از من پاسخ می خواهید.

عارف در ادامه افزود: من تعبیر استخوان لای زخم را درباره حصر به کار برده ام و معتقدم این مسأله باید حل شود. در دو سال گذشته هم در حد وظیفه خود این مسأله را پیگیری کردم اما اکنون نمی خواهم گزارش بدهم که با چه مسئولانی در این رابطه صحبت کردم. البته سمتی هم ندارم که گزارش کار بدهم

هاشمی: چرا رسانه ملی به جای هیاهو برای «نفوذ»، به «حق‌الناس بودن رأی مردم» نمی‌پردازد؟

Posted: 06 Dec 2015 08:29 AM PST

کلمه – گروه خبر: آیت الله هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص از عملکرد صدا و سیما به عنوان رسانه‌ ای که داعیه‌ ملی دارد و با پول بیت‌المال اداره می‌شوند، انتقاد کرد و گفت که برای یک کلمه “نفوذ” این همه هیاهو و تفرقه‌های سیاسی به راه انداختند.

رییس تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد که چرا رسانه ملی به جای هیاهو برای “نفوذ” به حق الناس بودن رای مردم نمی پردازد.

آیت‌‌الله هاشمی رفسنجانی با بیان این نکته که «حکومت اسلامی مردمش را آزاد می‌گذارد و جامعه را محدود نمی‌کند»، به مشی و گفتار و رفتار امام راحل در قبل و بعد از انقلاب اشاره کرد و گفت: امام درباره‌ی عدم شنود، عدم افشاگری‌ها، عدم دروغ پردازی‌ها و حفظ آبروی مردم، سخنان بسیار مهمی دارد که همانها باید چراغ راه ما باشد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام صبح امروز در دیدار جمعی از اعضای شورای مرکزی حزب مردمی اصلاحات ایران اسلامی، با تأکید بر تقدس ویژه عتبات عالیات و به ویژه کربلا، به راهپیمایی میلیونی عاشقان حسینی در اربعین امسال اشاره کرد و با تبریک این توفیق و خسته نباشید به همه زائران، گفت: توکل خالص به خداوند و عشق واقعی به اهل بیت(ع) می‌خواهد که انسان در اوج ناامنی‌های عراق، برای زیارت ۷۲ خورشید عاشورا و حضور در بین‌الحرمین، خطرات را به جان بخرد و با تحمل همه مشکلات و سختی‌های راه، خود را در اربعین به کربلا برساند.

او با مقایسه تهدیدات این روزهای داعش علیه زوّار امام حسین(ع) با اقدامات متوکّل عباسی که قبر امام حسین (ع) را به آب بسته بودو دست زائران آن قبر را قطع می‌کرد، گفت: هم در آن شرایط و هم در این شرایط، هیچ تهدیدی نمی‌تواند عاشقان مکتب حسین(ع) را از زیارت منصرف کند، چون جوهره‌ای در کربلا و وجود شخص امام حسین(ع) است که دلها را به سوی خود می‌کشد.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، «ثارالله» را عنوان رمزی از رموز الهی درباره امام حسین(ع) توصیف کرد و گفت: خون خدا تا مرگ آخرین ظالم دنیا در قلوب مردم می‌جوشد و تبلور امروزی آن، حضور عاشقانه مردم در کربلاست.

او با یادآوری استفاده‌های مبارزین نهضت امام خمینی(ره) از اعیاد و وفیات مذهبی و به خصوص محرم و صفر برای گسترش کمی و تعمیق مبارزه، گفت: شاید رضاخان، تأثیر تکایا و هیأت‌ها را برای افزایش معرفت دینی و آگاهی مردم فهمیده بود که در کنار تعطیلی مساجد، تکایا و روضه خوانی‌ها را نیز تعطیل کرده بود، اما امام (ره) و مبارزین با آگاهی عمیق از روح مذهبی مردم ایران، در مساجد و تکایا اهداف خویش را تشریح می‌کردند.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با تشریح کارهای کاروان اسارت کربلا، مخصوصاً سخنرانی‌های امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) برای ماندگاری عاشورا در تاریخ اسلام، گفت: روشنگری زنان حاضر در کربلا، نگذاشت اتفاقات عاشورا در آن بیابان بی آب و علف و در محاصره لشکریان عمر سعد مدفون شود، به گونه‌ای که چند ماه پس از آن، همان مردمی که سربازان لشکر یزیدیان بودند، توّابان و خونخواهان امام حسین (ع) شدند که نهضت‌های آن در تاریخ ثبت است.

استبداد از حضور آگاهانه دانشجویان در جامعه می‌ترسد

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به روز دانشجو و توضیح درباره فلسفه نامگذاری ۱۶ آذر به نام آنان، گفت: انقلاب با رهبری امام، راهنمایی‌های روحانیت و حضور یکپارچه و میلیونی مردم پیروز شد که نقش جوانان دانشجو و طلبه به عنوان پیشتازان مبارزه و بسیج کننده افکار عمومی برجسته است.

او با تأکید بر «پاک بودن ذهن و زبان دانشجویان» و تأثیرگذاری آنان در جامعه، گفت: ۱۶ آذر که به خاطر حضور یک میهمان سلطه‌گر، اتفاق افتاد، دو موضوع را یادآوری و بر آنان تأکید می‌کند که اولاً استبداد و استعمار از حضور آگاهانه دانشجویان در جامعه می‌ترسند و برای بقای حکومت  ظالمانه خویش، ابایی ندارند که آنان را بگیرند، ببندند و حتی بکشند و ثانیاً جوانان دانشجوی ایران در آن مقطع و مقاطع پس از آن نشان داده‌اند و ثابت کرده‌اند که در راه رسیدن به آرمان‌های اسلامی و ایرانی، از مرگ نمی‌ترسند.

او با تأکید بر نقش ارزنده زنان مسلمان در مقاطع مختلف تاریخ اسلام، به سخنرانی‌های حضرت فاطمه(س) در مدینه بعد از رحلت پیامبر(ص)، حضرت زینب(س) در کربلای بعد از امام حسین(ع) و زنان مسلمان ایران در تمام سال‌های مبارزه، پیروزی، تثبیت، دفاع مقدس، تداوم، سازندگی و سال‌های اخیر اشاره و تصریح کرد: کسانی که با توجیه خانه‌داری و با اتکای به بعضی از روایات ـ بعضاً غیر مستند ـ ، صحبت از انزوای زنان مسلمان می‌کنند، اشتباه می‌کنند، چون زنان با تصریحات قرآنی و روایات از پیامبر و ائمه، مکمل کارهای مردان برای توسعه و پیشرفت جامعه هستند.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با بیان مصادیقی از موفقیت‌ها و صلاحیت زنان ایرانی در مدیریت، تحصیل و تدریس، گفت: یکی از راه‌های نهادینه شدن حضور زنان در مصادر انتخاباتی کشور و مسؤولیت‌های مهم، رأی زنان به عنوان نیمی از اعضای جامعه به آنان است و من مطمئنم با تحصیلات دانشگاهی و موفقیت‌های که دختران امروز ایران در کنکور و دیگر مسابقات علمی و المپیادها به دست می‌آورند، حضور آینده آنان در همه‌ی نقش‌ها و مسؤولیت‌های مهم کشور برجسته خواهد بود.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، با تشریح روند مبارزه، مخصوصاً در سال‌های ۵۶ و ۵۷، گفت: معروف است که شخص شاه با هلی کوپتر یکی از صحنه‌های تظاهرات مردمی را دیده بود به مسؤولان دولت و دفتر خود معترض شده بود که چرا به وی گزارش‌های غلط می‌دهند و به رغم خدمت‌ ما، چرا این اجتماع عظیم علیه ما ایجاد شده است!؟ که البته این برداشت، غلط بود چون نمی دانست مردم ایران به خاطر کارهای ضد مذهبی پهلوی از شاه و درباریان متنفر بودند.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با ارائه تحلیلی از روند مبارزه و فراز و فرودهای آن در مقاطع گوناگون، گفت: در نهایت با وحدت مردم بر رژیمی پیروز شدیم که علاوه بر حمایت همه جانبه استکبار از آن، با ساواکی که خشن بود، همه جا را زیر نظر داشت و پس از انقلاب هم با حضور وحدت آفرین مردم همه‌ی گردنه‌ها را پشت سر گذاشتیم و امروز هم، وحدت مردم، بزرگترین سرمایه‌ی نظام است.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان نمونه‌هایی از تأثیرات یأس و بی‌تفاوتی مردم در انحراف قیام‌های عمومی در افغانستان، مصر و لیبی، گفت: کسانی که خود را متولی افکار مردم می‌دانند و به خود حق می‌دهند برای سرنوشت مردم تصمیم‌گیری ‌کنند، توجه ندارند که انسان‌ها براساس تعالیم قرآنی و شیعی، آزاد و آزاده خلق شده‌اند و نباید کاری کنند که مردم بی‌تفاوت شوند، چون آنچه پایه‌های نظام را محکم و مستحکم می‌کند، حضور امیدوارانه مردم است.

او با ارائه توضیحی درباره‌ی اقدامات یأس آور دولت گذشته و همچنین شعارها و برنامه‌های امیدوارانه دولت تدبیر و امید، انتخابات ۹۲ را نمونه‌ای از حضور میلیونی مردم در فضای امیدوارانه توصیف کرد و با اشاره به نام‌نویسی خویش در انتخابات، گفت: امیدی که با تصمیمات درست و منطقی و همچنین مواضع اصولی و اعتدالی دکتر روحانی در آن مقطع برای مردم ایجاد شده بود، خود را در انتخابات نشان داد که جامعه را از انحراف در مسائل اجرایی نجات داد.

آیت‌‌الله هاشمی رفسنجانی با ابراز تأسف از مخالفت‌ها و سنگ‌اندازی‌های یک اقلیت تندرو در مسیر حرکت مردم و برنامه‌های دولت برخاسته از آرای مردم، به یأس افکنی‌های بعضی از رسانه‌ها در طول دو سال اخیر و به ویژه در مقطع پس از توافق هسته‌ای و تصویب برجام در مجلس شورای اسلامی اشاره کرد و گفت: دیدید که حتی وقتی رئیس سازمان بین‌المللی انرژی اتمی بر شفافیت و صلح طلبی اقدامات هسته‌ای ایران تأکید می‌کند، با تیترهای تردیدافکن، سعی می‌کنند جامعه را نا امید کنند و گویا نمی‌دانند که منافع باندی و جناحی باید در خدمت مصالح عمومی جامعه و نظام باشد.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با تأکید بر نقش هدایت کننده‌ رهبری در همه‌ی سال‌های پس از رحلت امام و به ویژه در مقطع کنونی، به تعبیر تاریخی ایشان درباره «حق الناس بودن رأی مردم»، اشاره کرد و گفت: رسانه‌هایی که داعیه‌ی ملی دارند و با پول بیت‌المال اداره می‌شوند، از کنار این راهنمایی و رهنمون تاریخی رهبری به سادگی گذشتند، اما برای یک کلمه «نفوذ» این همه هیاهو و تفرقه‌های سیاسی به راه انداختند، در حالی که نگاه رهبری به این موضوع، بسیار بلند، عمیق و همه جانبه بود.

او در بخش دیگری از سخنان خویش با بیان نمونه‌هایی از اقدامات و بیانات برخی از کسانی که خود را متولی مردم در جامعه می‌دانند، بر آزادی افکار و اندیشه در اسلام تأکید کرد و گفت: خداوند به پیامبر اسلام می‌فرماید رسالت شما این است که پیام ما را به مردم برسانید و نباید اجبار کنید، چون ما مردم را مختار آفریدیم تا سود و زیان انتخاب خویش را ببینند و خود و جامعه را در مسیر رسیدن به سعادت اصلاح کنند.

آیت‌‌الله هاشمی رفسنجانی با تأکید بر اهمیت هر انتخاباتی در نظام اسلامی و به ویژه دو انتخابات مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی در اسفندماه امسال، به تشریح شرایط ایران در سال‌های ۹۰ تا ۹۲ در جهان اشاره کرد و گفت: با انتخاب یک روحانی معتدل، نگاه دنیا به ایران عوض شد و در سیر تدریجی حل مسأله‌ی هسته‌ای، به اینجا رسیدیم که قدرت‌های جهانی از تحریم‌های ظالمانه دست برداشتند و بر حق ایران جهت استفاده از مواهب صلح آمیز انرژی هسته‌ای تأکید کردند.

او با بیان مصادیقی از حضور داوطلبانه مردم برای حل مسائل و مشکلات اساسی جامعه، به زمان هشت سال دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: با اینکه اجباری نبود تا مردم به جبهه‌ها بروند، نوجوانان با دست بردن در شناسنامه‌ها به جبهه‌ها می‌رفتند و مردم و خانواده‌ها در بدرقه جوانان، و استقبال از جنازه‌های فرزندان خویش، حرف‌های وحدت آفرین می‌زدند و همیشه از عواقب منفی تفرقه می‌گفتند.

اگر حضور مردم در انتخابات گسترده باشد، تندروها شکست می‌خورند

آیت‌‌الله هاشمی رفسنجانی با تأکید بر این نکته که «مشی سیاسی نظام اسلامی ایران، حرکت بر مدار اعتدال دینی است»، به بدنامی‌های اقدامات القاعده، طالبان، وهابی‌ها، داعش، بوکوحرام، جبهه النصره و … برای اسلام و مسلمانان اشاره کرد و گفت: با ادعای مسلمانی، انسان‌ها را می‌کشند، خانواده‌ها را از هم می‌پاشند و زنان را به اسارت می‌برند.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخش پایانی سخنان خویش با توصیه‌ی اعضای همه احزاب بر اقدام در مدار قانون اساسی، آنان را از افراط و تفریط در تصمیم و اجرا پرهیز داد و گفت: انتخابات ملاحظات خاصی دارد و تفرقه آرا در میدانی که رقابت‌ها سخت و فشرده است، مناسب نیست و خوب است که احزاب، با برنامه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی، مردم را به حضور در انتخابات تشویق کنند.

او افزود: شرط پیروزی سیاسی مردم در نظام‌های مردم سالاری، حضور در انتخابات است و همیشه این‌گونه بود که وقتی حضور مردم پرشور و گسترده باشد، تندروها شکست می‌خورند و منزوی می‌شوند.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، با توصیه مجدد به احزاب سیاسی که «تلاش کنید مردم زیادتر در انتخابات شرکت کنند»، به تأثیرات داخلی و خارجی برگزاری انتخابات پرشور اشاره کرد و گفت: انتخابات، ملاک امروز پایبندی مردم به نظام است و مردم ایران بارها ثابت کرده‌اند که نظام را دوست دارند و به آرمان‌های امام و شهدا وفادارند.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با یادآوری این روایت امام علی(ع) که فرمودند: «ادّبوُا اوْلادِکُم بِغَیْرِ آدابکم فاِنّهُم خَلقُوا لِغَیر زَمانِکُم؛ فرزندان‌تان را برای زمان خودشان تربیت کنید؛ زیرا آنان برای زمانی جز زمان شما آفریده شده‌اند»، تأکید کردند: باید نوجوانان و جوانان ایران را آماده کنیم تا وقتی مسؤولیت گرفتند با شرایط زمان خود هماهنگ باشند و این می‌تواند یکی از برنامه‌های احزاب با هدف کادرسازی باشد

بيانيه حزب اعتماد ملي درباره انتخابات و مشاركت مردم

حزب اعتماد ملي در بيانيه‌اي درباره انتخابات آتي مجلس اعلام مواضع كرد.در اين بيانيه آمده است: بر اساس اصل اول قانون اساسي، حكومت ايران جمهوري اسلامي است و بر اساس اصل ششم «امور كشور بايد به اتكاي آراي عمومي از راه انتخابات و يا همه‌پرسي اداره شود»، بنابراين دو اصل جمهوريت و اسلاميت پايه‌هاي اساسي اين نظام سياسي را تشكيل مي‌دهند. مشاركت سياسي شهروندان در تمامي سطوح، به ويژه شركت در انتخابات مجلس خبرگان رهبري، رياست‌جمهوري، مجلس شوراي اسلامي و شوراها، مقدمه و شرط ضروري تحقق اصل جمهوريت است. تحقق و نهادينه شدن مشاركت سياسي واقعي در تمامي سطوح موجب گردش نخبگان در نظام سياسي، افزايش مشروعيت و كارآمدي نظام سياسي از يك طرف و كاهش هزينه‌هاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي آن در مديريت سياسي كشور از طرف ديگر خواهد شد.  اما مشاركت سياسي واقعي مستلزم استقرار و رعايت اصول، زمينه‌ها و شرايطي نظير انتخابات حداكثري، رقابتي بودن انتخابات ميان همه‌ گفتمان‌ها، آزادي در انتخاب شدن و انتخاب نمودن، امكان حضور همه  ايرانيان و حق‌الناس شمرده شدن امكان و فرصت انتخاب شدن و انتخاب نمودن تمامي شهروندان است. تحقق اين اصول و شرايط، نيازمند حاكميت قانون و گردن نهادن به آن توسط تمامي سازمان‌ها و نهادها به ويژه نهادهاي اجرايي و نظارتي و نظامي برخوردار از منابع قدرت فيزيكي و قانوني است. اين بيانيه مي‌افزايد: در شرايط كنوني، كشور نيازمند مجالسي برخوردار از نمايندگان شايسته و داراي صلاحيت و توانايي لازم براي نمايندگي مردم شريف ايران است كه از حداكثر مقبوليت و كارآمدي مورد انتظار جامعه، به ويژه در حوزه  آسيب‌هاي اجتماعي رو به فزوني نظير بحران هويتي در ميان جوانان، اشتغال، اعتياد، فقر و نابساماني و نااميدي‌هاي اجتماعي برخوردار باشند. نگاه  به تركيب راي‌دهندگان و انتخاب‌شوندگان در انتخاباتي كه آزادانه و حداكثري برگزار شدند، نشان مي‌دهد كه گفتمان اكثريت جامعه‌، اصلاح‌طلبي است. بنابراين حزب اعتماد ملي ضمن تذكر به كليه سازمان‌ها و نهادها مبني بر ترك رفتارها و سليقه‌هاي سنتي و جناحي و گردن نهادن به رويه‌هاي قانوني، از كليه شخصيت‌ها و نيروها و بانيان گفتمان اصلاح‌طلبي نيز انتظار دارد با وحدت، همدلي و هماهنگي درصدد تقويت احزاب گام بردارند و مانع از تكروي‌ و جدايي‌گزيني هريك از آنها شوند.  اميد كه شاهد انتخاباتي آزاد، رقابتي و حداكثري بر اساس نگرش حضرت امام(ره) از اسلام، منتج به گزينش نمايندگان شايسته و توانمند و عصاره  فضايل ملت عزيز و شريف ايران در انتخابات اسفندماه ١٣٩٤ باشيم.

در سلسله نشست‌هاي انتخاباتي انجمن مدرسين دانشگاه‌ها مطرح شد

نمي‌توان در رقابت دست يك جناح را بست

گروه سياسي / برگزاري نشست‌هاي انتخاباتي نويد فصل انتخابات است كه آرام آرام به روزهاي اوج خود نزديك مي‌شود و در اين روزها گويا اصلاح‌طلبان گوي سبقت را از رقيب ربوده‌اند و چند گام از آنها به پيش افتاده‌اند. انجمن اسلامي مدرسين دانشگاه به عنوان يك تشكل قديمي و پيش رو در زمينه انتخابات نخستين چراغ را در اردوگاه اصلاح‌طلبان روشن كرده است. ديشب در دفتر اين تشكل نخستين جلسه از سري نشست‌هاي انتخاباتي با حضور محسن رهامي، الياس حضرتي و جواد اطاعت برگزار شد؛ نشست‌هايي كه هدف از برگزاري آن بررسي فرصت‌ها و چالش‌هاي انتخابات است. از مجموع صحبت‌هايي كه در اين نشست بيان شد روشن بود كه اصلاح‌طلبان در انتخابات آينده در كنار اميد‌هايشان بيم‌هايي هم دارند. الياس حضرتي نظام حزبي را مكمل نظام پارلماني مي‌داند و نگراني خود را از فقدان نظام حزبي در كشور بيان مي‌كند و از سوي ديگر بيم آن را دارد كه با بستن فضاي رقابت براي اصلاح‌طلبان نتوان به مشاركت حداكثري در انتخابات آينده دست پيدا كرد. محسن رهامي اما به تشريح مسائل ديگري مي‌پردازد و معتقد است مشاركت حداكثري سبد راي اصلاح‌طلبان را بيشتر خواهد كرد. جواد اطاعت هم بر يك موضوع بيش از هر چيزي تاكيد كرد و آن راي دادن جامعه براي ورود به شرايط مطلوب است و اين كم‌هزينه‌ترين و بهترين راهي است كه پيش رو وجود دارد.

نمي‌شود در عرصه رقابت به متينگ‌هاي يك جناح
با چاقو حمله كرد
الياس حضرتي در آغاز اين نشست با اشاره به اينكه انتخابات در نظام سياسي و حقوقي جمهوري اسلامي در عين حال هم استراتژي و هم تاكتيك است، گفت: استراتژي از اين جهت كه نظام حاكم در ايران مردم‌سالار و تبلور اصلي حاكميت ملت به‌طور مستقيم در مجلس است و فردي كه به مجلس راه پيدا مي‌كند نماينده تمام ملت محسوب مي‌شود و پس از آن بايد مطالبات و خواسته‌هاي مردم را نمايندگي كند. وي انتخابات را يك تاكتيك در برابر تهديدها خواند و افزود: پس از انقلاب مهم‌ترين عمل بازدارنده كشور در برابر تهديدات انتخابات بوده است. اين فعال اصلاح‌طلب تاكيد كرد: اگر دشمنان ما به عراق و افغانستان حمله مي‌كنند اما جرات حمله به ايران را ندارند و نه قدرت لابي‌گري ما در سطح بين‌الملل يا اقتصاد تاثيرگذار و تكان‌دهنده ما، بلكه اصلي‌ترين‌ سلاح ما حضور مردم در انتخابات است و اين حضور در انتخابات به تصوير كشيده مي‌شود. وي با اشاره به اينكه انتخابات فرصتي است تا نظام جمهوري اسلامي اين تصوير را به جهان مخابره كند، مي‌گويد: با توجه به اوضاع آشفته‌اي كه منطقه خاورميانه درگير آن است هر اندازه ميزان مشاركت مردم در انتخابات بالاتر رود ضريب امنيت و قدرت و مقاومت ما را بيشتر به جهان نشان خواهد داد. الياس حضرتي در ادامه با مطرح كردن اين سوال كه مشاركت حداكثري چگونه ايجاد خواهد شد، گفت: مشاركت حداكثري تنها با ايجاد رقابت تنگاتنگ با گروه‌ها و شخصيت‌ها و احزاب جدي در عرصه كشور محقق خواهد شد. اين فعال اصلاح‌طلب عرصه انتخابات را به يك مسابقه ورزشي تشبيه كرد و افزود: اگر دو تيم قدرتمند كشور به رقابت جدي بنشينند مردم را جذب خواهد كرد و آنها لحظه به لحظه رقابت را دنبال خواهند كرد. اگر داور مسابقه از پيش اعلام كرده باشد طرف كدام تيم است و نتيجه بازي به هر شكلي پيش از رقابت مشخص شده باشد طبيعي است كه مردم از آن رقابت استقبال نخواهند كرد. وي ادامه داد: اگر رقابت جدي، تيم‌ها قدر و داوران عادل باشند طبيعي است كه مردم اين رقابت را دنبال خواهند كرد. وي با اشاره به اينكه در يك رقابت عادلانه و تنگاتنگ هر دو طرف از امكانات و شرايطي برابر برخوردار هستند، گفت: نمي‌توان در رقابت دست يك جناح را بست. اين فعال اصلاح‌طلب با انتقاد از حمله گروه‌هاي تندرو به سخنراني آذر منصوري در ياسوج افزود: نمي‌شود در عرصه رقابت به سخنراني‌ها و متينگ‌هاي يك جناح با چاقو حمله كرد و فضاي فعاليت آنها را نا امن كرد. هنوز درد و شرمندگي حادثه قرچك تمام نشده عده‌اي با چاقو به سخنراني خانم آذر منصوري حمله مي‌كنند و اجازه برگزاري برنامه را نمي‌دهند، اين تاسف را به كجا بايد برد؟ اگر قرار باشد گروهي اجازه برگزاري برنامه نداشته باشد و در عوض گروه ديگر با اطمينان خاطر به فعاليت‌هايش ادامه دهد چگونه مي‌توانيم مشاركت حداكثري را محقق كنيم. نماينده پيشين مجلس با اشاره به اينكه مشاركت حداكثري مي‌تواند تضمين‌كننده امنيت كشور باشد، گفت: ما براي دستيابي به اين مهم بايد يك رقابت جدي و عادلانه را ترتيب دهيم. وي در ادامه صحبت‌هايش به نقش احزاب در انتخابات پرداخت و گفت: من به عنوان كسي كه چهار دوره نماينده مجلس بودم به شما مي‌گويم كه ٨٠ درصد وقت نمايندگان در مسائلي خارج از وظايف و مسووليت‌شان صرف مي‌شود و ربطي به ايفاي نقش نمايندگي‌شان ندارد. وي در ادامه به چرايي اين موضوع پرداخت و اضافه كرد: دليل اين موضوع اين است كه ما در كشورمان نظام پارلماني را پذيرفتيم اما در كنار آن نظام حزبي را كه مكمل آن خواهد بود نپذيرفتيم و محقق نكرديم. وي با اشاره به اينكه در كشور ما بيش از ٥٠٠ حزب مجوز فعاليت در كشور را دارند، گفت: اين موضوع به يك شوخي مي‌ماند ضمن اينكه اگر قرار باشد احزاب رابط و تسهيل‌كننده بين دولت و حكومت باشند اين موضوع با ٥٠٠ حزب ممكن نخواهد شد. او در ادامه با اشاره به اينكه ما راهي جز جدي گرفتن نظام حزبي نداريم، اضافه كرد: نظام حزبي خلاصه تفكراتي است كه در جامعه وجود دارد و با توجه به شرايط جامعه ايران وجود ٥ حزب مي‌تواند يك نظام حزبي قوي را تشكيل دهد. حضرتي در ادامه صحبت‌هايش با انتقاد از اينكه كانديداها به دليل نبود نظام حزبي به صورت شخصي وارد ميدان مي‌شوند و براي پيروز شدن به افراد و چهره‌هاي تاثيرگذار حوزه‌هاي انتخابيه خود وعده‌هايي مي‌دهند، گفت: به دليل نبود نظام حزبي مناسبات فردي مي‌شود و نمايندگان در مجلس وقت خود را صرف وعده‌اي خارج از مسووليت‌شان به افراد مي‌كنند. وي مي‌افزايد: در چنين شرايطي افراد وارد معاملات كثيفي مي‌شوند كه از درون آن جز ترويج فساد نتيجه‌اي عايدمان نمي‌شود. وي ابراز اميدواري كرد كه با اجراي برجام و برچيده شدن تحريم‌ها در فصل جديد به توسعه به عنوان يك موضوع جدي و حياتي توجه داشته باشيم و مقدمات آن را پايه‌ريزي كنيم و گفت: نظام حزبي بخش جدا نشدني از توسعه است.

نبايد داستان صلاحيت‌ها را پيچيده كرد
وي با اشاره به اينكه اصلاح‌طلبان براي ورود به انتخابات دغدغه رفتار شوراي نگهبان را دارند، گفت: من جزو كساني هستم كه شوراي نگهبان را قبول دارم و آرزوي من پيش از انقلاب اين بود كه كاش مجتهدان بر قانون اساسي ما نظارت داشتند و به يمن بركت انقلاب اين آروز محقق شد و حالا نهادي به نام شوراي نگهبان داريم. اما اگر قرار باشد در نهادهاي نظارتي و برگزار‌كننده انتخابات طبق قانون عمل نشود، نمي‌توان به رقابتي جدي و سالم دست يافت. حضرتي با اشاره به اينكه وظيفه نهادهاي نظارتي جلوگيري از افراد منحرف است، گفت: دستگاه‌هاي اطلاعاتي كشور به خوبي مي‌توانند اين افراد را شناسايي كنند و طبق قانون مراجع چهارگانه تعين‌كننده اين موضوع هستند و راه كاملا مشخص است و نبايد داستان را پيچيده كرد. ما براي برگزاري انتخاباتي با شكوه نيازمند امنيت و آرامش در فضاي سياسي كشور هستيم.

مشاركت بيشتر، تهديد كمتر
محسن رهامي دومين سخنران اين نشست با اشاره به اينكه هر زماني كه مشاركت در انتخابات بيشتر بوده تهديدهاي داخلي و خارجي عليه كشور كم شده است، گفت: تلاش ما براي انتخابات آينده بايد تشويق مردم و مشاركت آنها در عرصه انتخابات باشد زيرا هر قدر مشاركت مردم بالا رود سهم اصلاح‌طلبان در سبد راي افزايش خواهد يافت. وي در ادامه با تشريح اينكه مشاركت حداكثري در فضاي امنيتي مي‌تواند بحران آفرين باشد، گفت: اگر فضاي كشور سياسي و اجتماعي باشد اين مشاركت حداكثري مي‌تواند تضمين‌كننده منافع كشور باشد و مجموعه اصلاح‌طلبان براي رسيدن به اين موضوع تعامل با همه گروه‌ها را در دستور كار خود قرار داده است. او در ادامه اين تعامل‌ها را اينگونه بر شمرد: تعامل با چهره‌هاي مهم و تاثيرگذار اصولگرا، تعامل با متوليان امر نظارت، تعامل با متوليان برگزاري  انتخابات و تعامل با همه احزاب مهم اصولگرا و اصلاح‌طلب.

كم هزينه‌ترين راه براي خروج از بحران انتخابات است
جواد اطاعت هم در ادامه اين نشست با اشاره به اينكه در سال ٩٢ مسيري جديد در كشور گشوده شده است، گفت: ما براي اينكه بتوانيم شرايط كشور را به سمت مطلوب پيش ببريم بايد مسيري منطقي و عقلاني را طي كنيم. وي در ادامه يادآور شد كه دوران اصلاحات كشور رو به پيشرفت و توسعه گذاشته بود كه در سال ٨٤ اين توسعه متوقف شد و كشور را با بحران‌هايي روبه‌‌رو و اضافه كرد: ما براي اينكه كشور را از بحران خارج كنيم بايد كم‌هزينه‌ترين راه را برگزينيم و آن راه شركت در انتخابات است. اين استاد دانشگاه با اشاره به اينكه بايد با عوامل انتخابات وارد تعامل شد، گفت: تعامل با شوراي نگهبان سبب مي‌شود تا اين فرصت را داشته باشيم به شوراي نگهبان ثابت كنيم كه ما به دنبال اعتلاي نظام و منافع ملي كشور هستيم. وي در پايان يادآور شد راي ندادن مشكلي را حل نخواهد كرد و بايد آهسته و پيوسته به سوي توسعه و پيشرفت قدم‌برداريم.

محمد رضا عارف در مراسم روز دانشجو:

به خرداد ٩٢ برگرديم دوباره به نفع روحاني كنار مي‌روم

درون نظام زورآزمايي نمي كنيم

گروه احزاب| انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه شريف روز گذشته مراسم ويژه روز دانشجو را با حضور محمدرضا عارف، استاد اين دانشگاه و رييس شوراي عالي سياستگذاري اصلاح‌طلبان برگزار كرد. در اين مراسم كه بدون حضور هيچ‌يك از مسوولان دانشگاه برگزار شد محمد رضا عارف تلاش كرد تا ضمن آسيب‌شناسي مختصر و كوتاه از جنبش دانشجويي از سال ١٣٢٢ تاكنون به مهم‌ترين وظايف دانشجويان و تحليل فضاي سياسي موجود بپردازد. او راس ساعت ١٥ در ميان تشويق مكرر دانشجويان وارد سالن جابربن‌حيان دانشگاه شريف شد. سالني كه علاوه بر ٢٨٠ صندلي موجودش شاهد حضور گسترده دانشجويان تا پشت درهاي ورودي بود.  عارف اما هماني است كه هميشه بود. بدون شعارهاي تند و تيز و مواضع ساختارشكنانه پس از سخنراني به سوالات دانشجويان پاسخ داد. سوالاتي كه تكرار چندباره‌شان نشان مي‌داد دانشجويان از پاسخ‌هاي معاون اول دولت اصلاحات قانع نشده‌اند. در مقابل اين قانع نشدن عارف گفت كه مي‌تواند شعارهاي تند بدهد و «به‌به و چه‌چه» بشنود اما اين كار را كم‌لطفي و حتي خيانت به دانشجو مي‌داند.  در ابتداي اين مراسم دبير انجمن اسلامي شريف بيانيه اين انجمن را قرائت كرد. او با تكيه بر برخي مطالبات صنفي نسبت به اقدامات مسوولان دانشگاه و سياستگذاران فضاي عمومي دانشگاهي كشور انتقادات پردامنه‌اي را مطرح كرد.  پس از آن عارف سخنراني خود را آغاز كرد. او با تقسيم‌بندي حيات جنبش دانشجويي به سه مقطع، ابتدا از سال ٢٢ تا ٣٢ را مورد تحليل قرار داد. به گفته عارف نخستين تشكل دانشجويي انجمن اسلامي بوده و در اين دهه آنها ضمن تقدم استكبار ستيزي به حمايت از دولت دكتر مصدق پرداختند تا آنجا كه بالاخره با گذشت چندماه از كودتاي ٢٨ مرداد و سرنگوني دولت دكتر مصدق در آستانه سفر نيكسون، معاون وقت رييس‌جمهور امريكا، ورود نظاميان به دانشگاه منجر به شهادت سه دانشجو شد.  عارف با بيان اينكه اين نقطه عطف فعاليت‌هاي جنبش دانشجويي بود اعلام كرد از اين مقطع به بعد مبارزه با رژيم فاسد پهلوي سرلوحه فعاليت‌هاي جنبش دانشجويي شد و دانشجويان اعم از توده‌اي، ملي و مسلمان پيگير آن بودند. پس از واقعه سال ٤٢ و تثبيت رهبري حضرت امام، شكل و شمايل غالب جنبش دانشجويي نيز اسلامي شد و اين مقطع تا انقلاب اسلامي پيش رفت.  عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي، در ادامه به حيات جنبش دانشجويي از مقطع انقلاب اسلامي تا حوالي سال ٩١ پرداخت و آن را مورد بازخواني قرار داد. عارف نگاه امنيتي به دانشگاه را يكي از آفت‌هايي دانست كه محصول حضور مديراني فاقد تجربه فعاليت دانشجويي است. او گفت مدير بي‌عرضه‌اي كه سابقه فعاليت دانشجويي نداشته نمي‌تواند جنس مطالبات دانشجويان را بشناسد و براي پوشاندن بي‌عرضگي‌اش فضاي دانشگاه را امنيتي مي‌كند.  عارف بالاخره با ورود به فضاي سال‌هاي اخير جنبش دانشجويي به بخشي از انتقادات بيانيه انجمن اسلامي اين دانشگاه نيز پاسخ داد و گفت: اگر آن حماسه سال ٩٢ اتفاق نيفتاده بود امروز شما انجمن اسلامي نداشتيد كه بخواهيد بيانيه صادر كنيد و انتقاد كنيد.  اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام سپس با طرح گلايه‌اي گفت: دستنوشته سال‌هاي قبلم را كه مرور مي‌كردم ديدم تقريبا هر سال از دانشجويان خواسته‌ام تاريخ حيات جنبش دانشجويي را آسيب‌شناسي كنند اما هرگز اين اتفاق نيفتاد و من امروز چند آسيب، چالش و نقطه ضعف را مي‌گويم. بايد سعه‌صدر در دانشجويان بالا برود و انشعاب‌هاي مكرر در اين جنبش به وجود نبايد، اما بايد توجه داشت تعديل ديدگاه با اين موضوع متفاوت است. بايد نگاه انحصارطلبانه از جنبش دانشجويي حذف شود و فكر نكنيم هر كسي كه با ما نيست عليه ماست. بزرگ‌ترين آفت جنبش دانشجويي پس از انقلاب اين بوده كه نهاد‌ها و احزاب سياسي خارج از دانشگاه مي‌خواسته‌اند وارد دانشگاه‌ها شوند كه اين امري بسيار خطرناك است و بايد ريشه‌هاي آن بررسي شود. ريشه نهادينه شدن نگاه امنيتي در دانشگاه‌ها در بي‌تجربه بودن مسوولان گذشته دانشگاه است. دانشجويان بايد باانگيزه و بانشاط باشند و اين فضاي سكون و بي‌تحرك را كه در دانشگاه نهادينه شده از بين برود.
چالش سخت عارف با دانشجويان شريف
 پس از اين بخش نوبت به پرسش‌هاي مكتوب و شفاهي دانشجويان از معاون اول دولت اصلاحات رسيد. بيشترين حجم سوالات از عارف در مورد رفع حصر از كانديداهاي انتخابات سال ٨٨ بود. سوالي كه به شيوه‌هاي مختلف در طول جلسه بارها پرسيده شد و پاسخ‌هاي عارف نتوانست دانشجويان را قانع كند. پاسخ‌هايي كه البته نكاتي قابل توجه در خود داشت. عارف در پاسخ به نخستين پرسش درباره رفع حصر گفت: ان‌شاء‌الله فردا (دوشنبه) آقاي دكتر روحاني اينجا تشريف مي‌آورند و مهمان شما هستند. اميدوارم خبرهاي خوبي در اين باره داشته باشند.  هنگامي كه بار ديگر اين سوال مطرح شد عارف گفت: من رييس شوراي عالي امنيت ملي نيستم. اين سوال را بايد ايشان پاسخ دهد. من هم رايزني‌هايم را كرده‌ام و در سطوح مختلف موضوع را مطرح مي‌كنم اما جايگاهي ندارم كه بخواهم در مورد آن گزارش دهم. به عنوان يك شهروند وظيفه خود مي‌دانم موضوع را پيگيري كنم.
درون نظام زورآزمايي نمي‌كنيم
او البته يكي دوبار ديگر با همين سوال مواجه شد. از جمله دانشجويي او را به اتخاذ مواضع منفعلانه متهم كرد و نشانه‌اش را چشم‌پوشي در برابر وقايع سال ٨٨ دانست. اين‌بار عارف گفت: من منفعل نيستم. من نمي‌خواهم داخل نظام زور‌آزمايي كنم زيرا زورآزمايي ما در مقابل دشمنان و براندازان نظام است. من نمي‌دانم كساني كه در اين مورد – رفع حصر- تصميم مي‌گيرند امروز چه راي و نظري دارند. من رييس‌جمهور نيستم و شما بايد اين مساله را از طريق رييس‌جمهور پيگيري كنيد. من چكاره‌ام كه شما از من پاسخ مي‌خواهيد. من تعبير استخوان لاي زخم را درباره حصر به كار برده‌ام. موضع‌گيري از اين تندتر مي‌خواهيد؟ معتقدم اين مساله بايد حل شود. من چشم خود را بر مسائل ٨٨ نبسته‌ام من اگر فرصت داشته باشم اتفاقات سال ٨٨ و ٨٤ را چاپ مي‌كنم اما الان صلاح نمي‌دانم به اين مسائل بپردازم. دوستان از ديدگاه‌هاي من در اين باره اطلاع دارند. البته اين حق شما است كه بدانيد چرا من كه سال ٨٨ خودم كانديداي رييس‌جمهوري بودم رييس ستاد انتخابات آقاي خاتمي شدم و بعد از كناره‌گيري آقاي خاتمي هم سكوت كردم. هيچ كجاي دنيا اين روال عادي نيست كه يك كانديدا سخنگوي كانديداي ديگري شود و بعد از آن هم كلا سكوت كند. اين مسائل بايد باز شود كه الان جايش نيست. در يك فضاي كارشناسي و بدون هدف مچ‌گيري بايد اتفاقات گذشته آسيب‌شناسي شود. من هيچگاه سكوت نكردم و چشم‌هايم را نبستم. فقط صحبت‌هاي خود را رسانه‌اي نمي‌كنم. من هم مي‌توانم در اينجا شعار تند بدهم و شما به به و چه چه كنيد، اما اين اقدام اگر خيانت به شما نباشد كم‌لطفي به شماست. امروز يك رقابت جدي با برادران اصولگراي‌مان داريم. ما نمي‌خواهيم اختلاف ١٥درصدي با اصولگرايان را مبناي تجادل قرار دهيم بلكه بر روي آن ٨٥درصد مشتركات‌مان حركت و در طول مسير اختلافات‌مان را حل مي‌كنيم.  پس از اين اظهارات يكي از دانشجويان خطاب به عارف گفت: آن اصلاح‌طلبي‌اي كه شما نمادش هستيد با جبهه پايداري تنها ١٥ درصد اختلاف دارد؟ عارف در پاسخ به اين سوال گفت: جبهه پايداري بخش كوچكي از اصولگرايان است كه خود آنها هم قبولش ندارند. من كل جريان اصولگرايي اصيل را مي‌گويم.  دانشجوي ديگري در برابر انتقادات عارف به جنبش دانشجويي از او خواست تا بگويد خودش براي اين جنبش چه كرده است. عارف در پاسخ به چالش گفت: ما مي‌خواهيم موثر باشيم و به حل مشكلات كمك كنيم. گاهي ما يك مساله فرعي را جدي مي‌گيريم و از مساله اصلي غافل مي‌شويم و من همواره تاكيد كردم كه بايد براساس مشتركات حركت كنيم. اگر مطالبات دانشجويي در سال‌هاي قبل آرامتر مطرح مي‌شد تاكنون آنها حل شده بودند، شعار تند دادن كه كاري ندارد. من در مورد مسائل دانشگاه شريف هر جا نكته‌اي به نظرم برسد به مسوولان دانشگاه تذكر مي‌دهم. در مورد ديگر دانشگاه‌ها و دانشجويان نيز هر كاري از دستم بر بيايد انجام مي‌دهم تا مشكلات و گرفتاري‌هاي دانشجويان اعم از محروميت از تحصيل يا حبس حل و فصل شود.
بازگشت به ٩٢
بخشي از سوالات نيز مربوط به سال ٩٢ بود. دانشجويي پرسيد اگر به سال ٩٢ برگرديد باز هم انصراف مي‌دهيد؟ عارف در پاسخ گفت: راهبرد ما مسووليت‌پذيري و اداي تكليف بوده است و حضورمان را براي تكليف مدنظر قرار داده‌ايم. تكليفي اگر بر گردن ما افتاد خوشحال مي‌شويم كه در خدمت مردم باشيم و اگر تكليف بر گردن ما نباشد نيز خوشحال مي‌شويم و در عين حال اعتقاد به خردجمعي داريم. گاهي تصميمي را اجرايي كردم كه با آن مخالف بوده‌ام اما هميشه اعتقاد به خردجمعي داشتم و آن را مورد اهتمام قرار داده‌ام. در انتخابات گذشته نيز وقتي جمعي به اين نتيجه مي‌رسيدند كه در شرايطي يكي بماند ما نيز تصميم‌گيري كرديم و اگر به همان دوران برگردم باز هم همان كار را خواهم كرد.
٨٤ و ريشه‌هاي يك اختلاف
عارف بعد از آنكه به اصرار دانشجويان دوباره مجبور شد درباره گذشته پاسخ دهد، گفت: من در سال ٨٤ معاون رييس‌جمهور بودم و همه انتظار داشتند كه كانديداي اصلاح‌طلبان باشم اما شما اجازه بدهيد كه من وارد گذشته نشوم زيرا اگر وارد اين بحث شوم موجب ايجاد چنددستگي ميان اصلاح‌طلبان مي‌شود. اتفاقات سال ٨٤ خوب نبود و ما اكنون از آن تجربه استفاده كرده‌ايم و امروز شوراي عالي سياستگذاري اصلاح‌طلبان را تشكيل داده‌ايم. همين كار يعني مشخص است كه ما از گذشته چه درس‌هايي گرفته‌ايم. اگر امروز بخواهيم درباره سال ٨٤ صحبت كنيم بين اعضاي شوراي سياستگذاري ممكن است اختلافاتي ايجاد شود كه اين به صلاح ما نيست.
من جاي مهندس نبودم و نيستم
در ادامه دانشجويي از عارف پرسيد كه اگر شما در سال ٨٨ در آن انتخابات بوديد آيا اتفاقات سال ٨٨ مي‌افتاد يا نه؟ عارف در برابر اين سوال گفت: من الان نمي‌توانم جوابي بدهم و تحليلي ندارم به هر حال روند به سمتي رفت كه مهندس موسوي و آقاي كروبي در رقابت باقي ماندند. ما از تجربه‌هاي گذشته استفاده كرديم و در سال ٩٢ با هم رقابت نكرديم.  وي همچنين در پاسخ به پرسشي درباره چرايي انفعال دولت در برابر گروه‌هاي فشار تاكيد كرد: دولت منفعل نبوده و رييس‌جمهور و وزير كشور پيگير مساله گروه‌هاي فشار هستند كه گزارش حادثه اخير هم آماده شده و از طريق قوه قضاييه در حال پيگيري است اما آيا بايد دولت براي نشان دادن پيگيري خود كسي را اعدام كند؟ ديگر چه كاري بايد توسط دولت انجام مي‌شده كه نشده است؟ عارف در پاسخ به پرسشي مبني بر اينكه اگر شما در سال ٩٢ رييس‌جمهور مي‌شديد چه كاري انجام مي‌داديد كه امروز دولت روحاني از آن غفلت كرده است؟ گفت: من در ايام انتخابات برنامه‌اي به نام ايران فردا داشتم كه روي وبسايت شخصي‌ام موجود است و مي‌توانيد آن را مطالعه كنيد. اما اگر انتظار داريد بگويم چه اقدامي مورد غفلت دولت است من نخواهم گفت چرا كه دولت امروز مشكلات فراواني دارد و الان زمان مطرح كردن آن نيست.
سرليستي يك اصولگرا براي ما از عجايب خلقت است
با پايان سخنراني عارف وي در جمع خبرنگاران حاضر شد و به سوالات آنان پاسخ داد. او درباره مواضع برخي اعضاي كارگزاران درباره انتخابات اظهار كرد: مواضع اين افراد شخصي بوده ولي حزب كارگزاران با اصلاحات در انتخابات پيش رو همكاري مي‌كنند. اميدوارم طرفداران دولت نيز در ميان اصلاح‌طلبان باقي بمانند.  عارف با اشاره به اينكه هنوز ما وارد تعيين مصاديق انتخاباتي نشده‌ايم، خاطرنشان كرد: هر حوزه خودش تصميم‌گيري خواهد كرد و اگر اختلافي پيش آمد شوراي استان دخالت خواهد كرد. در واقع حوزه‌ها بر اساس معيارهايي كه ما انتخاب كرده‌ايم نامزدها را معرفي مي‌كند و اگر شوراي استان‌ها نتوانست اختلافات را حل كند در‌نهايت ما داوري خواهيم كرد.  عارف در پاسخ به اين پرسش كه آيا شما از يزد يا تهران نامزد انتخابات خواهيد شد، گفت: من از تهران در انتخابات شركت خواهم كرد.  وي همچنين درباره ائتلاف اصولگرايان گفت: من نخستين بار ائتلاف نسبي با اصولگرايان را مطرح كردم و اين ايده را داشتم كه حداقل ٣٠ نفر بين دو ليست مشترك باشند كه از اين ايده استقبال نشد. آنچه امروز در نظر ما است اين است كه ليست اصلاحات شامل اصلاح‌طلبان باشد و جزو عجايب خلقت است كه يك اصولگرا سرليست اصلاح‌طلبان شود. مگر مي‌شود يك اصولگرا سرليست جبهه اصلاحات شود. بحث مورد تاكيد اصلاح‌طلبان اين است كه ليست اصلاح‌طلبان را فقط بايد اصلاح‌طلبان تشكيل دهند و بحثي همچون ائتلاف دو جريان را ان‌شاءالله در مجلس دهم و دوستاني كه به نهاد قانونگذاري راه مي‌يابند دنبال كنند.
پيام شريف به نيابت از جنبش دانشجويي
بزرگداشت روز دانشجو در دانشگاه ديروز عصر با عكس سلفي و شوخي دانشجويان برترين دانشگاه ايران با عارف تمام شد. روزي كه عارف به نمايندگي از سياستمداران اصلاح‌طلب بار ديگر متوجه شد مطالبات سياسي جنبش دانشجويي فراموش نشده و بايد در دستور كار بماند.

رئیس شوراي عالی سیاست‌گذاری انتخاباتی اصلاح‌طلبان:

پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان عده‌ای را نگران کرده است

شرق: اخلال در برگزاری همایش‌های اصلاح‌طلبان، همچنان واکنش‌برانگیز است؛ اخلال‌هایی که انگار هرچه زمان به سمت برگزاری انتخابات پیش برود، باید بیشتر انتظارشان را کشید. حوادث «قرچک» و «یاسوج» دو اتفاقی بود که در فاصله ١٠ روز از یکدیگر صورت گرفت در اولی تلاش‌های اخلالگران ناکام ماند و همایش برگزار شد، ولی دومی به کامشان شد و همایش برگزار نشد. حالا «محمدرضا عارف»، رئیس شورای عالی سیاست‌گذاری انتخاباتی اصلاح‌طلبان، در دیدار اعضای شاخه جوانان حزب اراده ملت ایران، حادثه «قرچک» را یادآوری کرد و گفت: «این حادثه به ضرر کسانی شد که یک همایش قانونی را می‌خواستند با اخلال روبه‌رو کنند و این‌گونه برخوردها نشان‌دهنده پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان است که عده‌ای را نگران کرده است». به گزارش «روابط عمومی بنیاد امید ایرانیان» او همچنین گفت که «اصلاح‌طلبان با اتهام‌زنی رقیب، میدان رقابت را خالی نمی‌کنند». «فاطمه هاشمی» هم که به گفته خودش هنوز برای نامزدي در انتخابات مجلس به تصمیم قطعی نرسیده، با انتقاد از تلاش عده‌ای برای برهم‌زدن برخی جلسات و سخنرانی‌های انتخاباتی، هدف از این‌گونه اقدامات را متشنج‌کردن فضای انتخابات و فشار بر برخی جریانات خواند. او به «جماران» گفت که «این اقدامات با هدف افزایش فشار بر افراد مستقل صورت می‌گیرد و با نزدیک‌شدن به انتخابات فشارها نیز بیشتر می‌شود».
٢٨ آبان امسال، قرار بود نشست هم‌اندیشی اصلاح‌طلبان دشت ورامین در شهرستان «قرچک» استان تهران برگزار شود که عده‌ای با تجمع مقابل محل برگزاری قصد ممانعت از برگزاری این نشست قانونی و مجوزدار را داشتند. اما باوجود هیاهوی این عده که حدودا ٣٠ تا ٤٠ نفر تخمین زده می‌شوند، همایش با حضور و سخنرانی «عبدالواحد موسوی‌لاری» وزیر کشور دولت اصلاحات و «مرتضی الویری» فعال سیاسی اصلاح‌طلب برگزار شد. اما اخلالگران علاوه بر تجمع غیرقانونی برای همایش قانونی، به خودروی حامل موسوی لاری نیز حمله کردند. شاخص‌ترین فردی که در بین تجمع‌کنندگان حضور داشت، «سیدحسین نقوی حسینی» نماینده ورامین در مجلس و رئیس ستادهای انتخاباتی سعید جلیلی در شهرستان‌های تهران در جریان انتخابات ١٣٩٢ بود. او در سخنانی که بین تجمع‌کنندگان داشت، وزیر کشور را بابت اعطای مجوز به این نشست از سوی فرمانداری، به فراخواندن به مجلس تهدید کرد. او همچنین بعد از این حادثه، با دفاع از عملکرد خود گفته بود که «فرماندار غلط کرده که مجوز داده است». پس از این همایش، وزیر کشور به استاندار تهران و استاندار نیز به معاون سیاسی خود دستور تهیه گزارش حادثه را دادند که هفته گذشته گزارش به وزیر کشور رسید. «رحمانی فضلی» پس از دریافت این گزارش گفته بود که گزارش مذکور را به «مقیمی» معاون سیاسی وزارت کشور داده تا او پیگیر اقدامات بعدی شود. به گفته مقامات وزارت کشور، قرار است سازمان‌دهندگان این تجمع به دستگاه قضائی معرفی شوند. «محمدباقر نوبخت» سخنگوی دولت، در واکنش به این حادثه گفته بود: «این حادثه، اولین نیست و قابل‌پیش‌بینی است که آخرین نیز نباشد. این تقابل دو سلیقه و نگاه است. یک نگاه اجازه می‌دهد همه افراد با رعایت قانون، نظرات خود را اعلام کنند که از برجام تا سایر مسائل، پیگیری شود». او افزوده بود: «بعضی‌ها آتش‌به‌اختیار هستند! هم خودشان تشخیص می‌دهند، هم فتوا می‌دهند و هم وارد عمل می‌شوند! اگر هر مقامی مثل وزارت کشور اظهارنظر کند و برخي بگویند: «او غلط کرده» ديگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد. همه اینها را رهبری نظارت می‌کنند». همچنین روز یکشنبه هشتم آذرماه جاری نیز قرار بود «آذر منصوری» فعال سیاسی اصلاح‌طلب در آیین گشایش انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه آزاد یاسوج در این دانشگاه سخنرانی کند. هرچند برای این مراسم مجوزهای لازم از سوی مقامات مسئول صادر شده بود، با حمله دلواپسان به سخنران مراسم و دانشجویانی که در حلقه محافظت از «منصوری» قرار داشتند، برگزار نشد. در این حمله دو نفر از دانشجویان به ضرب چاقو مصدوم شدند و یک نفر هم به دلیل شکستگی دنده در بیمارستان بستری شد که پس از مداوای چندروزه، از بیمارستان مرخص شد. پس از این هجوم، فرماندار یاسوج به «شرق» گفته بود که گزارش‌های لازم برای پیگیری ماجرا و ارسال به استانداری و مراجع قضائی در دست تهیه است. این حملات به همایش‌های اصلاح‌طلبان، واکنش برخی اصولگرایان را هم در پی داشت. «محمدرضا باهنر» نایب رئیس مجلس، هفته گذشته در نشستی مطبوعاتی، با اشاره به اینکه ما حرکت‌های خودسرانه را محکوم کرده‌ایم و معتقدیم برخوردهای غیرقانونی از هر طرف محکوم است، گفت: «دستگاه‌های امنیتی باید با این قبیل حرکت‌ها برخورد و مراقبت کنند». «عارف» عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی همچنین با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای دانشجو، به‌ویژه شهدای ١٦ آذر ١٣٣٢، آرمان‌گرایی، عدالت‌خواهی، حرکت در مسیر انقلاب اسلامی، اخلاق‌ورزی و خردورزی را از مطالبات دانشجویان دانست. عارف ادامه داد: «در دهه سوم انقلاب با رکود نسبی فعالیت‌های دانشجویی به دلیل غلبه نگاه امنیتی بر فضای دانشگاه روبه‌رو بودیم، فضای دانشگاه در آن سال‌ها در اختیار گروهي خاص قرار داشت و یک نگاه تک‌بعدی بر فضای دانشگاه حاکم بود که البته با ذات انقلاب اسلامی ما سازگاری نداشت». او با بیان اینکه باید با نقد عملکرد جنبش دانشجویی به سمتی حرکت کنیم که این جنبش راه تعالی را طی کند، گفت: «امروز باید تلاش کنیم با کمک جنبش دانشجویی به سمت رشد کشور و تبدیل‌شدن به قطب علمی در منطقه حرکت کنیم که این اهداف با نقادی٬ خردورزی و توجه به مسائل حساس کشور عملی می‌شود».

منتجب‌نیا در گفت‌و‌گو با ایلنا:

تغییری در وضعیت دبیرکل اعتماد ملی ایجاد نشده/ امام(ره) با تحقیقات محلی مخالف بودند

قائم مقام حزب اعتماد ملی اظهار داشت: حضرت امام‌(ره) به شدت با تحقیقات محلی مخالفت کردند و اجازه این کار را ندادند٬ ما نباید این بدعت را دوباره تکرار کنیم.

حجت‌الاسلام والمسلمین رسول منتجب‌نیا در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایلنا با اشاره به فعالیت شورای‌عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان خاطرنشان کرد: این شورا حالت نظارت عالی و سیاست‌گذاری کلان دارد که مقبول و مورد پذیرش همه سلایق‌ است و می‌تواند حلقه وصلی بین سلایق مختلف باشد و به ایجاد اتحاد و انسجام میان همه گروه‌های اصلاح‌طلب کمک کند.

وی با اشاره به مباحث مربوط به ائتلاف که تاکنون مطرح شده است٬ ادامه داد: با توجه به اینکه شورای‌عالی سیاست‌گذاری تازه تشکیل شده است٬ لذا در مورد مباحث مربوط به ائتلاف هر چه تاکنون مطرح شده گمانه‌زنی بوده‌است.

قائم مقام حزب اعتماد ملی تصریح کرد: معتقد نیستم اصلاح‌طلبان با اصولگرا‌ها ائتلاف می‌کنند٬ بلکه بر این عقیده هستم که اصلاح‌طلبان انسجام خود را حفظ خواهند کرد و مانند سال ۹۲ اگر میان اصولگرایان معتدل کسانی بودند که تمایل به همکاری و همراهی با اصلاح‌طلبان داشتند٬ آغوش اصلاح‌طلبان به روی آنها باز است.

وی ادامه داد: در سال ۹۲ تعداد انگشت‌شماری از اصولگرایان با جریان اصلاحات همکاری کردند٬ برای همین در سال ۹۴ هم چنین امکانی وجود دارد و نیروهای معتدل اصولگرا می‌توانند به صورت تاکتیکی به جرگه اصلاح‌طلبان بپیوندند که به این‌کار ائتلاف نمی‌گویند٬ بلکه همراهی جمعی از جریان اصولگرا با جریان گسترده اصلاحات است.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب با بیان اینکه در ادامه فعالیت اصلاح طلبان نیاز به رایزنی‌ها برای تسهیل فعالیت جریان اصلاحات است٬ خاطرنشان کرد: لازم است رایزنی و گفت‌و‌گوهایی صورت بگیرد و ارتباط‌های لازم با اعضای شورای نگهبان برقرار شود.

وی گفت: یک عده نمی‌خواهند شورای نگهبان و هیات‌های اجرای معتدل و سالم عمل کنند٬ اما انتظار این است که دستگاه‌های اجرایی و نظارتی بی‌طرفی خود را حفظ کنند و تحت‌تاثیر القاءهای افراطیون قرار نگیرند.

قائم مقام حزب اعتماد ملی با اشاره به اینکه این فتح باب خوبی نیست که از مجرای قانونی که‌‌ همان چهار مرجع است خارج شویم٬ اظهار داشت: این اقدام فتح بابی برای تسویه حساب‌ها٬ سوء‌استفاده‌ها و غرض‌ورزی‌ها خواهد شد٬ البته‌ شأن شورای نگهبان اجل است٬ اما برخی افرادی که اطلاعات نادرستی به آنها می‌دهند٬ می‌توانند ذهنیت منفی نسبت به افراد ایجاد کنند. حضرت امام‌(ره) به شدت با تحقیقات محلی مخالفت کردند و اجازه این کار را ندادند٬ ما نباید این بدعت را دوباره تکرار کنیم.

وی همچنین به عناصر باقی‌مانده از دولت قبل اشاره کرد و گفت: دولت قطعا به این مسئله توجه دارد که هنوز عناصری از دولت گذشته وجود دارند و اگر آنها را کنترل نکنند٬ چه بسا منویات انحرافی در دولت گذشته را دوباره تکرار و دنبال کنند و اساسا این وظیفه دولت و وزارت کشور است که با دقت مراقبت کنند.

منتجب‌نیا ابراز داشت: وقتی بنای تسویه حساب و حذف باشد٬ می‌توان هر روز یک بهانه تراشید٬ ولی هیچ یک از این بهانه‌ها نمی‌تواند موجه باشد و ما باید به مُــرّ قانون عمل کنیم نه اینکه بهانه‌تراشی کنیم و به دنبال حذف رقیب خود باشیم.

قائم مقام حزب اعتماد ملی در پایان در توضیح وضعیت دبیر کل حزب متبوع خود گفت: خبر جدیدی ندارم و همچنان در حصر هستند و تغییر خاص در وضعیت وی حاصل نشده است.

از سوی عارف؛

دبیر شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان تعیین شد

در سومین جلسه شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان، دبیر این جلسات تعیین شد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، عصر امروز که سومین جلسه شورای عالی سیاست گذاری اصلاح‌طلبان برگزار شد، انتخاب دبیر و مسوول روابط عمومی، معرفی و انتخاب روسای کارگروه های امور استانها، راهبردها و سیاستها و رایزنی و تعامل صورت پذیرفتهمچنین محورهای وظایف و ماموریت های هر سه کارگروه مورد تصویب واقع شد.

در این جلسه، محمد علی مشفق به عنوان دبیر شورا و خانم فخاری به عنوان مسئول روابط عمومی شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان تعیین شدند

رمضان‌زاده در گفت‌و‌گوی تفصیلی با ایلنا:

پیشنهاد اصلاح‌طلبان به شورای نگهبان

 مسئولیت دولت احمدی‌نژاد با مصباح است

سخنگوی دولت‌اصلاحات در گفت‌و‌گوی تفصیلی با ایلنا تصریح کرد: ممکن است انتظار بیشتری از دولت داشته باشیم اما با توجه به محدودیت‌های دولت انتقادی از دولت مطرح نمی‌کنیم.

عبدالله رمضان‌زاده در بازدید از خبرگزاری ایلنا٬ درباره وضعیت اصلاح‌طلبان در آستانه انتخابات سال ۹۴ با بیان اینکه ما یک وضعیت اصلاح‌طلبان را داریم و یک شرایط اصلاح‌طلبی،گفت: اصلاح‌طلبی یک جریان ریشه‌دار در ایران است که پشتیبانی قوی در جامعه دارد و اصلاح‌طلبان هر زمانی که بتوانند پیام خود را به مردم برسانند با اقبال مردم مواجه خواهند شد.

به دنبال مکانیسم‌هایی هستیم که با شورای نگهبان به توافق برسیم

وی افزود: اصلاح‌طلبان بعد از انتخابات سال ۸۸ در فعالیت‌های اصلاح‌طلبانه و تشکیلاتی خود با اخلال مواجه شدند. با این حال به نظر می‌رسد با توجه به شرایط کشور بعد از توافق هسته‌ای و نگاه مثبت دستگاه قضایی به فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی زمینه فعالیت برای اصلاح‌طلبان فراهم شده و ما می‌توانیم در انتخابات سال آینده شرکت کنیم.

سخنگوی دولت اصلاحات تصریح کرد: با این حال ما با نظارت استصوابی شورای نگهبان مشکل داریم و آن را در چارچوب قانون اساسی نمی‌دانیم. اما به هر حال به دنبال مکانیسم‌هایی هستیم که با شورای نگهبان به توافق برسیم.

رمضان‌زاده گفت: یکی از این مکانیسم‌ها این است که برخی چهره‌های اصلاح‌طلب که رای میلیونی دارند٬ مثل آقای محمدرضا خاتمی و دکتر میردامادی و بهزاد نبوی در انتخابات نامزد نشوند و در مقابل شورای نگهبان صلاحیت دیگر گزینه‌ها را تایید کند تا بتوانیم به مجلسی از عقلا برسیم تا کشور را از وضعیت نا‌مناسب فعلی خارج کند.

رمضان‌زاده درباره انتخابات مجلس ششم و ردصلاحیت گسترده اصلاح طلبان مجلس و نحوه ورود رییس‌ دولت اصلاحات به این مساله گفت: در آن زمان گفته شد که رئیس دولت اصلاحات در نامه‌ای به عالی‌ترین مقام ارشد نظام این خواسته را مطرح کرده بود افرادی که از سوی وزارت اطلاعات تایید صلاحیت شوند٬ از سوی شورای نگهبان هم تایید شوند.

وی تاکید کرد:  انتظار از دولت فعلی نیز وجود دارد که سعی کند جلوی کارهای غیرقانونی را بگیرد.

رمضان‌زاده با اشاره به اینکه بنای اصلاح‌طلبان شرکت در انتخابات است٬ بیان داشت: انتظار از نهادهای دیگر هم اجرای قانون است با این حال اصلاح‌طلبان ابزاری برای جلوگیری از رفتارهای غیرقانونی ندارند.

وقتی اراده مردم حاکم نباشد٬ اراده باند‌ها حاکم می‌شود

رمضان‌زاده تاکید کرد: وقتی اراده مردم حاکم نباشد٬ اراده باند‌ها حاکم می‌شود.

وی با مقایسه مجلس ششم و مجالس دیگر و رای میلیونی منتخبان مجلس ششم با رای نازل نمایندگان مجالس بعدی گفت: سالم‌ترین فیلتر برای انتخاب افراد مردم هستند.

وی خاطرنشان کرد: اگر مردم در انتخابات حضور پیدا نکنند با مجلسی ضعیف، ماجراجو، بدون پشتوانه و احتمالا ناسالمی روبه‌رو خواهیم شد که از هر کسی پول می‌گیرد.

سخنگوی دولت اصلاحات شاخصه اصلی اصلاح‌طلبی را ملاک قرار دادن رای مردم دانست و گفت: اختلافاتی هم که بین اصلاح‌طلبان و گروه‌های دیگر وجود دارد بر سر همین مسئله است

عملکرد دولت روحانی را قابل قبول می‌دانیم

رمضان‌زاده با اشاره به انتخابات سال ۹۲ گفت: ممکن است ما انتظارهای بیشتری از روحانی داشته باشیم٬ اما در مجموع عملکرد دولت روحانی را قابل قبول می‌دانیم.

وی با اشاره به اینکه دولت روحانی در برخی حوزه‌ها فوق‌العاده عمل کرده است٬ گفت: دولت در کنترل تورم و بحث سیاست خارجی خوب عمل کرده و در برخی حوزه‌های اجتماعی مثل بهداشت و درمان نیز موفق بوده است.

سخنگوی دولت اصلاحات افزود: دولت در جلوگیری ازتوقف ویرانگری هشت سال گذشته نیز خوب عمل کرده و نمره قبولی دارد.

رمضان‌زاده تاکید کرد: ممکن است ما انتظارات بیشتری از دولت داشته باشیم اما محدودیت‌های دولت را می‌شناسیم و انتقادی از دولت مطرح نمی‌کنیم.

روحانی در انتقال پیام خود به مردم تنها مانده است

سخنگوی دولت اصلاحات درباره روابط عمومی دولت یازدهم گفت: ضعیف‌ترین بخش دولت روحانی بخش ارتباطی با مردم است و آقای روحانی در انتقال پیام خود به مردم تنها مانده است. هیچ کدام از اعضای دولت جز معاون اول از مواضع سیاسی دولت دفاع نمی‌کنند.

رمضان‌زاده با اشاره به اینکه ضعف دولت در حوزه اطلاع‌رسانی سبب شده مردم از کارهای دولت باخبر نشوند خاطرنشان کرد: تنها نخبگانی که اخبار را پیگیری می‌کنند از دستاوردهای دولت اطلاع دارند و عامه مردم در جریان برنامه‌های دولت روحانی نیستند

صداوسیما صرفا به بیان نقاط ضعف دولت می‌پردازد

وی با انتقاد از برنامه‌های صداوسیما که صرفا به بیان نقاط ضعف دولت می‌پردازد٬ گفت: متاسفانه روزنامه‌ها نیز تیراژ کافی برای معرفی برنامه‌های دولت ندارند و این انتظار وجود داشت که تیم ارتباطی قوی با نخبگان و جامعه وجود داشته باشد که آقای روحانی در این زمینه ضعیف عمل کرده است.

رمضان‌زاده افزود در حوزه سیاست داخلی در زمینه‌هایی که وعده داده بوده هنوز کار خود را شروع نکرده است و دلیل این هم ممکن است موانعی باشد که جلوی پای دولت قرار دارد.

اراده روحانی بر گسترش نهادهای مدنی است

رمضان‌زاده با اشاره به بازگشایی بعضی نهادهای مدنی مثل خانه احزاب و خانه سینما طی دو سال گذشته تاکید کرد: این نشان می‌دهد که اراده شخص آقای روحانی بر گسترش نهادهای مدنی قرار گرفته است و همین تفکر کمک کرده است که بعضی احزاب جدید شکل بگیرند اما به هر حال همه چیز به دولت برنمی‌گردد و به همین خاطر باید اصلاح در نهادهای دیگر را در دستور کار قرار دهیم که انتخابات مجلس از این منظر اهمیتی دوچندان دارند.

مجلس اگر همراه دولت نیست٬ لااقل باری بر دوش دولت نباشد

رمضان‌زاده افزود: حداقل انتظار ما از مجلس این است که اگر همراه دولت نیست لااقل باری بر دوش دولت نیز نباشد.

قائم مقام جبهه مشارکت در سال ۸۸ با اشاره به تکثر جامعه ایرانی گفت: این تکثر هم در میان احزاب وجود دارد و هم در میان اصلاح‌طلبان هم این تکثر دیده می‌شود. انتظار اینکه همه اصلاح‌طلبان موضع واحد داشته باشند٬ موضع معقولی نیست. چنانچه سعید حجاریان در مقطعی جبهه مشارکت را «بین العباسین» خوانده بود که بین عباس عبدی و عباس دودوزانی تعریف می‌شد اما جبهه اصلاحات از این هم گسترده‌تر است.

رمضان‌زاده با تاکید بر اینکه در ‌‌نهایت اصلاح‌طلبان به خاطر اصول مشترکی که دارند به توافق خواهند رسید اظهار داشت: جریان اصلاح‌طلبی با مجموعه اصلاح‌طلب تفاوت دارند و گاهی در نبود احزاب بزرگ اصلاح‌طلب ممکن است٬ احزاب کوچک‌تر به اختلاف بربخورند.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب با تاکید بر نقش رهبری رئیس دولت اصلاحات در بین گروه‌های اصلاح‌طلب گفت: به دلیل نبود فضای امن برای احزاب، احزاب اصلاح‌طلب نتوانستند به وظیفه خود عمل کنند.

از تولد احزاب جدید اصلاح‌طلب استقبال  می‌کنیم

وی با استقبال از تولد احزاب جدید اصلاح‌طلب گفت: ما از این تشکل‌ها حمایت می‌کنیم و فقط از آنها انتظار داریم که به شاخص‌های اصلاح‌طلبی مثل آزادی و دفاع از رای مردم و دفاع از حرکت قانونی و تدریجی احترام بگذارد.

رمضان‌زاده بیان داشت: هر کس این شاخص‌ها را قبول داشته باشد٬ اصلاح‌طلب است٬ حتی اگر ما را قبول نداشته باشد یا ما او را قبول نداشته باشیم.

وی تاکید کرد: انتظار اصلاح‌طلبان از دولت این است که در برابر تخلف از قانون بایستند و با توجه به قانون مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره نحوه احراز صلاحیت‌ها از این قانون تخطی نشود.

سال ۸۸ جبهه مشارکت در منسجم‌ترین وضعیت تشکیلاتی خود قرار داشت

رمضان‌زاده درباره ادعای اختلافات داخلی جبهه مشارکت در سال ۸۸ که منجر به انشعاب بعضی افراد به حزب ندا در سال ۹۲ شده٬ گفت: اختلاف نظر باید در شورای مرکزی یا دفتر سیاسی باشد که ما چنین چیزی در مشارکت نداشتیم. با این حال بعضی دوستان جوان ما که احساساتی برخورد می‌کردند با برخوردهای انضباطی حزب مواجه شدند. این برخلاف جهت‌گیری‌های کلی حزب بود و شاید کسی به خاطر برخورد انضباطی از حزب خارج شود که این به معنای انشعاب یا اختلاف داخلی نیست.

رمضان‌زاده با تاکید بر اینکه در سال ۸۸ جبهه مشارکت در منسجم‌ترین وضعیت تشکیلاتی خود قرار داشت گفت من به عنوان قائم مقام دبیرکل حزب که با رای همین دوستان جدا شده در این مسئولیت قرار گرفته بودم اعلام می‌کنم به هیچ وجه این حزب یک درصد هم احتمال انشعاب نمی‌داد٬ البته در ده سال فعالیت حزب افرادی از ما جدا شدند که این انشعاب نبود بلکه کناره‌گیری بود و ممکن بود بعضی از این دوستان جوان هم به دنبال کناره‌گیری از مشارکت باشند و اگر کسی به دنبال انشعاب بوده خوب است اسم برده شود تا مشخص شود چه افرادی اختلاف داشتند.

رمضان‌زاده افزود: جبهه مشارکت شش ماه بعد از انتخابات ۸۴ جلساتی برای انتقاد از خود داشت و به نقد عملکرد گذشته خود پرداخت.

وی افزود: دوستان حزب ندا همه از دوستان ما هستند و آقای خرازی نیز در سیاست داخلی بی‌تجربه است و به همین دلیل اشتباه‌هایی مرتکب می‌شود و اگر ایشان در سیاست داخلی نیز مثل سیاست خارجی با تجربه شوند٬ می‌توانند نقش آفرینی بیشتری در میان اصلاح‌طلبان داشته باشند.

وی تاکید کرد: دوستانی که از جبهه مشارکت به ندا پیوستند٬ همیشه از دوستان ما بوده‌اند و همواره در کنار اصلاح‌طلبان خواهند بودو ما از تکثر تشکیلاتی میان اصلاح‌طلبان استقبال می‌کنیم و این ضربه‌پذیری آنان را کمتر خواهد کرد و اطمینان داریم این دوستان هیچ‌گاه از جبهه اصلاح طلبان جدا نخواهند شد.

امیدوارم حزب اتحاد به حزبی فعال و منسجم بدل شود

رمضان‌زاده درباره حزب اتحاد گفت: این مجموعه توسط جمعی از همفکران ما تشکیل شده است و بعضی از دوستان تاثیرگذار مشارکت نیز در تشکیل حزب اتحاد تاثیرگذار بوده‌اند و امیدوارم حزب اتحاد ملت به یک حزب فعال و منسجم در عرصه سیاست ایران بدل شود.

مجمع ایثارگران جمعی از فرماندهان سابق جبهه و جهاد هستند

وی درباره مجمع ایثارگران نیز گفت: دوستان ایثارگری که دیدگاه اصلاح‌طلبانه دارند در این مدت مظلوم واقع شدند و افرادی نمایندگی ایثارگران را در جامعه بر عهده گرفته‌اند که هیچ ربطی به ایثارگران نداشتند و به باندهای قدرت و ثروت وصل بودند٬ اما مجمع ایثارگران جمعی از فرماندهان سابق جبهه و جهاد هستند.

اختلاف کارگزاران و رئیس دولت اصلاحات عنوان صحیح نیست

وی با اشاره به رابطه نزدیک کارگزاران سازندگی و رئیس دولت اصلاحات و حضور جمعی از اعضای شورای مرکزی کارگزاران در جمع مشاوران رئیس دولت اصلاحات گفت: شایعاتی که مبنی بر اختلاف بین کارگزاران و رئیس دولت اصلاحات وجود دارد به هیچ عنوان صحیح نیست.

رمضان‌زاده تاکید کرد یقین دارد اصلاح‌طلبان در نود درصد حوزه‌های انتخابیه به توافق می‌رسند و اگر اعتدال‌گرایان نیز وارد این ائتلاف شوند باز هم در بیشتر حوزه‌های انتخابیه به ائتلاف خواهیم رسید.

تمام مسئولیت دولت احمدی‌نژاد با آقای مصباح است

رمضان‌زاده در پاسخ به این سوال که نظرتان در مورد نوع حمایت آقای مصباح از احمدی‌نژاد چیست٬ خاطرنشان کرد: آقای مصباح نه تنها به طور همه‌جانبه از احمدی‌نژاد حمایت کرد، بلکه دیگران را به ترغیب به حمایت از احمدی‌نژاد کرد٬ بنابراین تمام مسئولیت دولت احمدی‌نژاد با آقای مصباح است.

اصولگرایان میانه‌رو راهی جز حذف تندرو‌ها ندارند

سخنگوی دولت درباره احتمال ائتلاف اصولگرایان سنتی با جریان تندروی این جناح اظهار داشت: اصولگرایان سنتی ریزش‌های بسیاری داشتند و به دلیل همین ریزش، اصولگرایان سنتی واقعا تضعیف شدند٬ با توجه به افزایش برد تبلیغاتی افراطیون در شرایط کنونی٬ باید به این مسئله فکر کرد که اصولگرایان میانه رو راهی جز حذف تندرو‌ها ندارند.

احمدی‌نژاد به پای تمام اصولگرایان نوشته شده است

وی ادامه داد: به هر حال باید قبول کرد آقای احمدی‌نژاد به پای تمام اصولگرایان نوشته شده است. همه از او حمایت کردند و الان هم باید تبعاتش را بپذیرند. الان هم راهی جز عذرخواهی از مردم به خاطر حمایت از او به خاطر کارهایی که او و اطرافیانش انجام دادند٬ ندارند. بدین ترتیب شاید بتوانند پایگاه‌شان را به دست بیاورند.

انتخابات سال ۸۸  و مطالبات آن

سخنگوی دولت با اشاره به انتخابات سال  ۸۸  تصریح کرد: مطالبه ما در مورد سال ۸۸ این است که کیفرخواست‌های ما را که در دادگاه مطرح شد در اختیار افکار عمومی قرار دهند و بگذراند پاسخ‌ها و دفاعیات ما را که در دادگاه مطرح کردیم را به اطلاع مردم برسانیم. این اوج مطالبات ما نسبت به حوادث سال ۸۸ است.

تحلیل برخورد دلواپسان با توافق هسته‌ای با استدلال شریعتمداری!

رمضان‌زاده در مورد نوع برخورد دلواپسان با توافق هسته‌ای و فشارهایی که به تیم مذاکره و دولت وارد می‌کنند٬ گفت: اگر استدلال آقای شریعتمداری را قبول کنیم که چون در فلان مسئله اصلاح طلبان مخالفت کردند و اسراییل هم مخالف‌‌ همان مسئله بود٬ پس اصلاح طلبان طرفدار اسراییل هستند؛ باید به این مسئله برسیم که در توافق هسته‌ای دلواپسان اسراییلی هستند چون الان هر دو گروه مخالف توافق هستند. البته این استدالال نامربوطی است، بنابراین باید بگوییم این استدلال‌ها از روی جهل است و به این دلیل است که به مشکلات کشور توجه ندارند و نمی‌دانند باید به کشور برسیم، چراکه بحث هسته‌ای در سال‌های گذشته با توجه به برخوردهای دولت قبل، بنیان‌های ما را در خطر قرار داده بود و اگر بخواهیم به حداقل‌ دستاورد‌ها برسیم٬ باید در عرصه سیاست خارجی کمی هشیار‌تر عمل کنیم. علاوه بر اینکه ما طبق آن چیزی که از آقای صالحی می‌شنویم٬ چیز خاصی از دست ندادیم که دلواپسی به وجود بیاید بنابراین باید به منفعت خاص برخی دلواپسان فکر کنیم.

دلیل مخالفت دولت با تصویب برجام در مجلس

وی در مورد رفتن برجام به مجلس پیامدهای آن و نوع دخالت اصولگرایان در آن با توجه به پیامدهای آن٬ خاطرنشان کرد:  کاری که جناح تندرو می‌کند٬ عملا کشور را رو به نابودی می‌برد لذا باید به‌طور جدی با آن مقابله کرد تا سیاست‌های افراطی در آن اجرا نشود. نکته دیگر این است که با توجه به استدلال آقای عراقچی٬ چون برجام توافق بین‌المللی نیست٬ با تصویب مجلس در واقع دست خودمان را بسته‌ایم٬ لذا برجام را باید به عنوان سند همکاری بین‌المللی دید و نه یک قرارداد که دست دولت باز باشد تا بتواند ابتکار عمل داشته باشد. اما اگر قرارداد بین‌المللی باشد٬ طبق قانون باید به مجلس برود اما با توجه به حمایت رهبر از تیم مذاکره و صحبت‌های آقای ولایتی٬ فکر می‌کنم مجلس هم حمایت می‌کند.

 

اسماعیل دوستی در گفت‌وگو با «شرق»:

در انتخابات مجلس دهم، به تجربه انتخابات شوراها توجه شود

حامد طبیبی    شرق

ارائه فهرست‌های انتخاباتی، یکی از مراحل مهم انتخابات برای هر جریان سیاسی است. اصلاح‌طلبان با توجه به برخی محدودیت‌ها، در این زمینه با مسائل مهم‌تری درگیر هستند. انتخابات شورای چهارم، آخرین تجربه اصلاح‌طلبان در ارائه فهرست‌های انتخاباتی بود که بعدها، اماواگرهایی را به‌دنبال داشت. اسماعیل دوستی، از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب، که در فهرست اصلاح‌طلبان انتخابات شورای چهارم حضور داشت و با رأی مردم تهران به ساختمان خیابان بهشت رفته، در گفت‌وگو با «شرق» درباره تجربیات آن انتخابات، نکاتی را بیان کرد. استاندار کهگیلویه‌وبویراحمد در دولت اصلاحات، سابقه نمایندگی کوهدشت لرستان در مجلس پنجم و شهرداری منطقه سه تهران در دوران شهرداری مرتضی الویری را در کارنامه دارد. دوستی، خواستار پرهیز از ارائه سهمیه احزاب برای فهرست نهایی و توجه به توانمندی نامزدها برای حضور در فهرست انتخاباتی اصلاح‌طلبان در مجلس دهم شد. 
 این‌روزها به صورت جسته‌وگریخته، موضوعاتی از قبیل چگونگی بستن فهرست‌های انتخاباتی اجماعی اصلاح‌طلبان و سرلیست آنها شنیده می‌شود. آخرین تجربه اصلاح‌طلبان دراین‌باره به انتخابات شورای چهارم بازمی‌گردد که اماواگرهای فراوانی به‌دنبال داشت. اگر بخواهیم به روندی که در آن انتخابات و شیوه‌ای که کمیته انتخابات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در تهران و سایر استان‌ها طی کرد نگاهی داشته باشیم، به نظر شما مسیر درستی طی شد؟ 
ما پس از وقایع سال ٨٨ که آن اتفاقات افتاد، سه انتخابات داشتیم؛ یکی مجلس نهم و یکی هم شوراها و ریاست‌جمهوری یازدهم که پس از تجمیع انتخابات، به صورت هم‌زمان برگزار شد. در انتخابات مجلس به دلایلی که مخاطبان «شرق» و مردم می‌دانند، امکان فعالیت جدی وجود نداشت. البته من معتقدم اصلاح‌طلبان باید مسئله را پیش از آن با گفت‌وگو با ارکان نظام حل می‌کردند اما به هر دلیلی این اتفاق نیفتاد. به‌هر‌حال، این مسئله سبب شد انتخابات مجلس نهم بدون مشارکت اصلاح‌طلبان برگزار شود. البته برخی دوستان به صورت منفرد کاندیدا شدند که برخی رد صلاحیت شدند و تعداد کمی هم ماندند که چند نفر از آنان به مجلس راه یافتند و امروز چند نماینده اصلاح‌طلب بیشتر در مجلس نداریم. اما بحث ریاست‌جمهوری و شوراها که پیش آمد فضا مقداری بهتر و بازتر شده بود. اصلاح‌طلبان هم روش‌های تازه‌ای را دنبال کردند و آمدن آقای روحانی به‌عنوان نیروی معتدل، فضای مناسبی ایجاد کرد. اما اشکالی که وجود داشت، ذهن‌ها معطوف به ریاست‌جمهوری بود و شوراها به‌ویژه در تهران، در حاشیه قرار گرفت. ماجرایی که برای آقای هاشمی پیش آمد و پس از آن، ائتلاف بین سران اصلاحات بر سر حمایت از دکتر روحانی و کناره‌گیری دکتر عارف، همه‌وهمه باعث شد کسی به فکر انتخابات شوراها و اهمیت آن نباشد. البته انتخابات ریاست‌جمهوری و ائتلاف صورت‌گرفته بسیار مهم و باعث خوشحالی همه ما بود که این همسویی اتفاق افتاد، اما شوراها در حاشیه قرار گرفتند. دراین‌بین آقای رهامی، به‌عنوان مسئول کمیته انتخابات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، مأموریت داشت برای تهیه فهرست تهران اصلاح‌طلبان در انتخابات شوراها فعالیت کند. به نظر من، اگر ایشان وارد نمی‌شد، شاید همین فهرست هم تهیه نمی‌شد چراکه در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، اساسا کسی حالی از ما نپرسید. نه به ستاد آمدند و نه کمک سیاسی، مالی و تبلیغاتی کردند. 
 شورای مشاوران چطور؟ 
آنها در تنظیم فهرست نقش داشتند اما درنهایت آقای رهامی بود که فهرست را بست. اگر شخص آقای رهامی به صورت منفرد این کار را با مشورت ما انجام می‌داد، شاید نتیجه بهتری به دست می‌آمد. به‌هرحال از ناحیه جریانات اصلاح‌طلب و برخی شخصیت‌ها، برای حضور برخی نامزدها در فهرست، اصرار وجود داشت. 
 منظور شما فرد خاصی است؟ 
بله، فقط در یک نمونه، خانم راستگو توسط حزب اسلامی کار معرفی شد و همچنین آقای اصغرزاده از فهرست اصلاح‌طلبان خارج شد. 
 خانم راستگو عضو یک حزب اصلاح‌طلب بود و شاید در آن مقطع، حزب هم از عملکرد او آگاهی نداشته است. اما بیرون‌گذاشتن اصغرزاده، با چه منطقی سازگار بود؟ به‌هرحال، ماجراهای شورای اول و مسائل آن را باید با مقتضیات همان زمان سنجید ضمن اینکه اصغرزاده هم تجربه همه این سال‌ها را دارد و حداقل فردی متکی به رأی و نظر خود و دارای سوابق سیاسی قابل قبول است. 
من در آن جلسه که ابراهیم اصغرزاده را از فهرست خارج کردند، به نشانه اعتراض، جلسه را ترک کردم. به همه گفتم اگر آقای اصغرزاده در کنار ما باشد و با هم کار کنیم، خیلی از توانایی ایشان بهره خواهیم گرفت. به‌هرحال، با وجود اینکه باور نداشتیم این فهرست بتواند به‌طور‌کامل رأی بیاورد، فهرست تهیه شد. تلاش تک‌تک ما دراین‌بین مؤثر بود. برخی نامزدها مثل خود من، ستاد مجزا داشتیم و با انسجام و برنامه‌ریزی در سطح تهران، هم خودمان و هم فهرست اصلاح‌طلبان را تبلیغ کردیم. احتمالا خاطرتان هست همین فهرست‌های کوچک که مردم با خود به حوزه‌های اخذ رأی می‌برند هم توسط مسئولان انتخاباتی اصلاح‌طلبان، تهیه نشده بود. 
 ترتیب قرارگرفتن نفرات، چقدر در رأی‌دادن مردم مؤثر بود؟ 
 مردم از روی شناخت نسبت به افراد رأی می‌دهند نه ترتیب قرارگرفتن آنها. این تجربه‌ای است که حتما باید امروز هم مدنظر دوستانی که در شورای‌عالی سیاست‌گذاری مسئولیت دارند، باشد. نفر دوم و سوم فهرست ما در انتخابات سال ٩٢، رتبه‌های بعد از ٤٠ آوردند. من نفر هجدهم فهرست بودم و نفر دوازدهم منتخبان مردم تهران شدم. نفر چهارم فهرست ما، نفر سی‌ویکم شد. بنابراین ترتیب فهرست اهمیت کمتری دارد. از آن مهم‌تر، برنامه‌ریزی است. آقای مسجدجامعی سرلیست تهران بودند اما روز اول، عکس باکیفیت از ایشان نداشتیم که در اندازه بزرگ در وسط پوسترها قرار دهیم. در سری اول پوسترها، عکس من به‌عنوان عکس وسط چاپ شد. به‌هرحال اگر شورای هماهنگی به ما کمک می‌کرد بالای ٢٠ نفر رأی می‌آوردیم و مسائل بعدی که در انتخاب رئیس شورا و شهردار رخ داد، اصلا اتفاق نمی‌افتاد. 
 از این مسئله اگر بگذریم، عملکرد افراد انتخاب‌شده در قالب مجموعه اصلاح‌طلبان شورا، منسجم و تشکیلاتی بوده است؟ 
از فهرستی که تهیه شده بود، ١٤ نفر رأی آوردیم که خانم راستگو هم جزء آنها است. از فهرست اصولگرایان هم با حضور آقایان دبیر و رضازاده، ١٥ نفر به شورا راه یافتند. آقایان ساعی و جدیدی مستقل بودند. در نتیجه ما ١٤ نفر شدیم و آنها ١٥ نفر و دو نفر هم مستقل وارد شدند. بعد از آن بنای تعیین استراتژی داشتیم. آقای دنیامالی در همان ابتدا تأکید کرد اگر دوگانه محسن هاشمی- قالیباف در انتخاب شهردار شکل بگیرد، رأی او قالیباف است. این، یک رأی ما را از دستمان گرفت. 
 خانم راستگو چطور؟ 
من می‌دانستم او به گزینه‌های ما رأی نمی‌دهد. چون ایشان در مجلس پنجم هم که با هم همکار بودیم، همین رویه را داشت. فردی نبود که از اول تا آخر با یک جریان قدم بردارد و گاهی فکرش عوض می‌شد. پس ما دو رأی خود را از دست دادیم. 
 چطور شد آقای دنیامالی در فهرست اصلاح‌طلبان قرار گرفت؟ 
اول این نکته را فراموش نکنید که قالیباف میان برخی اصلاح‌طلبان، پایگاه دارد؛ پس آمدن آقای دنیامالی در فهرست ما عجیب نبود. البته نام او تا روزهای آخر مطرح نبود اما فشار برخی شخصیت‌های اصلاح‌طلب باعث شد که ایشان هم وارد فهرست شود. 
 در دوقطبی احمدی‌نژاد- قالیباف، طبیعی بود برخی اصلاح‌طلبان، شهردار تهران را ترجیح دهند چراکه نسبت به مدیریت، نگاه منطقی‌تری دارد و در سیاست، تا حدی میانه‌رو است. اما وقتی پای فعالیت تشکیلاتی خود اصلاح‌طلبان وسط می‌آید، قالیباف چه جایگاهی می‌تواند داشته باشد؟ 
قالیباف شهردار اصلاح‌طلبان در دوره سوم شوراها بود. اگر رأی آقایان مسجدجامعی، نجفی، ساعی و خانم ابتکار نبود، رسول خادم شهردار تهران می‌شد. البته حرف شما درست است و در یک دوقطبی اصولگرا- اصولگرا، تدبیر حکم می‌کند به سمت فردی برویم که به ما نزدیک‌تر است. در آن دوره انتخاب شهردار طولانی شد و با توجه به اینکه شورای شهر تهران ١٥ عضو داشت، یک بار شش به شش و یک بار هفت به هفت شدند تا سرانجام جریانات اصولگرا در بیرون شورا تصمیم گرفتند قالیباف شهردار شود و یک رأی ممتنع هم به قالیباف داده شد که فکر می‌کنم آقای شیبانی بود. قالیباف اوایل، امتیازاتی هم به اصلاح‌طلبان داد و برخی مدیران اصلاح‌طلب در مجموعه شهرداری، مسئولیت گرفتند اما فشار اصولگرایان شورا باعث شد اینها را هم به قول خودش رد کند. در شورای چهارم هم اصلاح‌طلبان باعث شدند او رأی بیاورد. اگر مطمئن نمی‌شدند رأی آقای دنیامالی و خانم راستگو به قالیباف است، او اصلا کاندیدا نمی‌شد. ما هم باید بیشتر فکر می‌کردیم و بیشتر تأمل می‌کردیم اما به‌هرحال، کار از دست ما خارج شد. 
 منظور شما از تأمل بیشتر، درباره نامزد اصلاح‌طلبان برای شهرداری تهران بود؟ 
آن را هم خواهم گفت. به‌هرحال عده‌ای باعث شدند برخی چهره‌ها به فهرست اصلاح‌طلبان تحمیل شوند که امیدوارم این اتفاق در انتخابات مجلس دهم نیفتد. البته آقای دنیامالی در موضوع ریاست آقای مسجدجامعی و مباحث کارشناسی شورا، طرف ماست. امروز ما هم نسبت به قالیباف دیدگاه مثبتی داریم و این روزها بیش از برخی اصولگرایان، از او حمایت می‌کنیم. 
 بحث این گفت‌وگو، عملکرد شما در شورای شهر تهران نیست. بیشتر عملکرد تشکیلاتی اصلاح‌طلبان از منظر سیاسی، موردنظر ماست. 
به‌هرحال ما همان ابتدا می‌دانستیم اکثریت نیستیم. آقای مهدی حجت هم با ما بود اما درباره قالیباف مردد بود و می‌گفت اگر گزینه اصلاح‌طلبان برای شهرداری، آقایان مهندس بی‌طرف و مهرعلیزاده باشند، رأی می‌دهد اما اگر فرد دیگری باشد، به قالیباف رأی می‌دهد. 
 مگر نباید در اینجا تصمیمات به صورت فراکسیونی گرفته شود؟ ما که این‌قدر ادعای کار تشکیلاتی داریم، چرا این‌گونه عمل می‌کنیم؟ 
دنیامالی و حجت نیروی حزبی نیستند. 
 اما در فهرست اصلاح‌طلبان و با برند آنها وارد شورای شهر تهران شدند و رأی هواداران اصلاحات را کسب کردند. 
بله، اما آنها سهمیه هیچ حزبی نبودند. خانم راستگو از حزب اسلامی کار بود و آقای سلطانی‌فر و من از اعتماد ملی بودیم. 
 درباره عملکرد خود، با رهبران اصلاحات، شورای مشورتی و... مذاکره‌ای نداشتید؟ اصولگرایان سال‌هاست با این روش عمل می‌کنند. 
من همان موقع خدمت آقای خاتمی رسیدم؛ گفتم سه نفر از اصلاح‌طلبان را معرفی کند تا با چند نماینده از اصلاح‌طلبان شورا، کمیته‌ای برای بررسی گزینه شهرداری تشکیل دهیم. پیشنهاد من آقایان موسوی‌لاری، آقای مرعشی یا کرباسچی و کمالی از حزب اسلامی کار بود اما این اتفاق نیفتاد.
 چرا؟ 
فضای پس از ریاست‌جمهوری همه جا را گرفته بود. آقای هاشمی هم به‌طور طبیعی از شهردارشدن محسن هاشمی حمایت می‌کردند. اتفاقی که برای ایشان در انتخابات ریاست‌جمهوری افتاد هم باعث شده بود جریانات سیاسی اصلاح‌طلب موافق شهردارشدن محسن هاشمی باشند. البته برخی از آنها بعد از اینکه محسن هاشمی رأی نیاورد، گفتند اگر فرد دیگری بود، شاید امکان رأی‌آوری بیشتری داشت. جالب است که هیچ‌یک از این جریانات در مقطع انتخاب شهردار حتی وقت ندادند تا با آنها دراین‌باره مشورت شود و ما را به‌نوعی رها کردند. ما دنبال پنج گزینه بودیم که آقایان بیطرف، مهرعلیزاده، صفدرحسینی، عبدالعلی‌زاده و محسن هاشمی بودند. از این بین فقط آقایان مهرعلیزاده و هاشمی، برنامه دادند و بقیه، دعوت ما را نپذیرفتند. انصافا برنامه محسن هاشمی و آینده‌نگری‌ای که برای تهران داشت کم‌نظیر بود. همان جلسه تصمیم قاطع گرفتیم که از محسن هاشمی حمایت کنیم و واقعا اگر قرار بود برنامه محوری بین اعضای شورا رأی بیاورد، باید آقای هاشمی شهردار می‌شد. 

در آن مقطع، حملات زیادی به او و اصلاح‌طلبان شد. به‌هرحال نام هاشمی کافی بود تا برخی کاری به برنامه و آینده تهران و... نداشته باشند. 
من با برخی مقامات نظام دراین‌باره رایزنی کردم و آنها گفتند ما با محسن هاشمی هیچ مشکلی نداریم و او چهره توانمندی است. در سؤال خود، درباره کار تشکیلاتی ما پرسیدید. حال به شما می‌گویم با این رایزنی‌ها و مباحث درونی موفق شدیم در جلسه اول انتخاب شهردار، ١٥-١٥ شویم. در رأی‌گیری اول، یک رأی مخدوش بود. اینجا آقای مسجدجامعی که کمی قبل، رئیس شورا شده بود، می‌توانست انتخابات را ادامه ندهد. آیین‌نامه همین را می‌گوید. اما مسجدجامعی براساس انتخاب شهردار در شورای سوم، دوباره رأی گرفت. به هر حال ما بدون دنیامالی و راستگو یعنی با ١٢ نفر، توانستیم ١٥ رأی به دست آوریم. 
 ورزشکاران شورا به محسن هاشمی رأی داده بودند؟ 
بله، احتمالا به جز دبیر، سه ورزشکار دیگر با ما همراهی کرده بودند، پس لابی ما و برنامه آقای هاشمی، نظر آنان را جلب کرده بود همان‌طورکه برای مسجدجامعی هم‌، چنین شد. اتفاقا آقای دنیا مالی به مسجدجامعی رأی داد اما خانم راستگو همان جا هم رأی نداده بود. وقتی دنیامالی اضافه شد، ١٦ رای به ریاست آقای مسجدجامعی داده شد اما در انتخاب شهردار، موفق نبودیم. پس از آن استراتژی اصلاح‌طلبان، نظارت سازنده و تعامل بود تا سرنوشت شورای اول تکرار نشود. اما درمورد ورزشکاران شورا، چند نکته بگویم. گفته می‌شود دولت به ورزشکاران کم‌لطفی کرد و آنها در دوره‌های بعدی به آقای مسجدجامعی رأی ندادند. دولت چه باید می‌کرد؟ فردی انتخاب شده و به شورا آمده، این چه ربطی به دولت روحانی دارد؟ دولت نباید دخالتی کند و نمی‌کند. من پیش از انتخابات اخیر هیأت‌رئیسه، با قالیباف و شریفی، قائم‌مقام او، دیدار کردم و پیشنهاد دادم خود را کنار بکشند. اگر چمران رأی بیاورد، برای شهرداری شق‌القمر نمی‌شود و مسجدجامعی هم باشد، روزگار شهرداری سیاه نمی‌شود. انتخاباتی برگزار می‌شود؛ یا نامزد اصلاح‌طلبان رأی می‌آورد یا نامزد آنها. جریانات اصولگرا لابی سنگینی برای رأی‌آوری آقای چمران داشتند و جالب است که مدعی هستند لابی نمی‌کنند. بااین‌حال تشکل‌ها و احزاب اصلاح‌طلب بی‌توجه به این مسئله هستند و درحالی‌که می‌توانستند با ورزشکاران شورا صحبت کنند و مواهب ریاست آقای مسجدجامعی را توضیح دهند، از این کار دریغ کردند. این مشکل اصلاح‌طلبان است که امیدوارم در انتخابات پیش‌رو، دقت بیشتری به لابی‌های بیرون پارلمانی داشته باشند. این جزء بدیهیات کار سیاسی در همه جای دنیاست. 
 آقای قالیباف پیش از انتخاب‌ دوباره، با رئیس‌جمهور دوران اصلاحات جلسه‌ای داشت؟ 
بله، با ایشان جلساتی داشت. 
 نظر ایشان درباره عملکرد اصلاح‌طلبان شورا چه بود؟ 
ایشان بیشتر درباره آقای مسجدجامعی توصیه داشت و خواستار آن بود که در ریاست شورا به او کمک کنیم. همان استراتژی‌ای که امروز اصلاح‌طلبان برای مجلس دنبال می‌کنند، که کار کارشناسی و رسیدن به مشکلات واقعی مردم را در نظر دارند، در شورا هم توسط ما در پیش گرفته شده است. ما برای مردم تهران و مدیریت شهری کار می‌کنیم و شهرداری مدنظر ماست نه شهردار تهران. در دیداری که خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم ایشان مدیریت جهادی قالیباف را مطرح کردند اما از شورا خواستند با نظارت، حمایت و هدایت با شهردار تهران تعامل کند و ما این سه نکته را سرلوحه قرار دادیم. عملکرد ما باعث شده، اصولگرایان هم از مسائل سیاسی فاصله بگیرند، هرچند جریانات سیاسی اصولگرای بیرون از شورای اصولگرا، فشار زیادی به آنها وارد می‌کنند اما احزاب و تشکل‌های سیاسی اصلاح‌طلب، هیچ فشاری روی ما ندارند. 
 چرا اصولگرایان درباره فعالیت‌های اصولگرایان شورا، با این حجم تبلیغات عمل می‌کنند؟ 
آنها دولت را از دست داده‌اند و خیلی مهم بود که پس از شکست در انتخاب رئیس شورا در سال اول، در آستانه انتخابات مجلس دهم، چمران را رئیس شورا ببینند. مسئله دوم جریان پایداری است که فشار زیادی به اصولگرایان شورا وارد می‌کنند و می‌خواهند ما را وارد درگیری سیاسی کنند که ما وارد نمی‌شویم. 
 چقدر این رویه توانسته به سود مردم باشد؟ 
استراتژی کلی اصلاح‌طلبان، استفاده از ظرفیت‌های سرمایه انسانی کشور است. مثلا درباره شهرداری، اقیانوسی از نیرو وجود دارد؛ از کارشناس و مهندس گرفته تا استادان دانشگاه و نیروهایی که مدرک دکترا از دانشگاه‌های معتبر دارند؛ چپ، راست و تکنوکرات در آن حضور دارند. پس چه لزومی دارد از نیروهای بیرونی وابسته به سایر نهادها استفاده شود که برخی از آنان، تخصص لازم را هم ندارند؟ پیشنهاد ما به شهردار تهران این بود که اگر از ما نیرو نمی‌گیرد از طرف مقابل هم نگیرد. مهم استفاده از ظرفیت‌های درونی خود شهرداری است. 
 اما واقعیت این است که شهردار تهران، از اصولگرایان در سمت‌ها استفاده می‌کند. 
آقای قالیباف، بیشتر از جریان خودش استفاده می‌کند. او جریان خودش را دارد و اصولگرایان نزدیک به تفکر قالیباف در کنار او هستند. چرا این روزها برخی دیگر از اصولگرایان در خود شورا، منتقد وی هستند؟ مسئله مدیریت او نیست، مسئله این است که چرا از نیروهای نزدیک به آنان، کمتر استفاده می‌کند. شهرداری در دوران کرباسچی، احمدی‌نژاد و قالیباف، جذب نیرو داشته است و همه اینها امروز هم در بدنه شهرداری هستند. اصلاح‌طلبان نسبت به اصولگرایان در مدیریت شهری تخصص بیشتری دارند.
 در همین شورای فعلی، ما استاندار سابق، نماینده سابق، کارشناس حوزه محیط ‌زیست، شهردار و مسئول بلندپایه شهرداری سابق، کارشناس شاخص بازرگانی و... داریم و این باعث شده کار کارشناسی شهرداری دست ما باشد. آقای تندگویان به اصولگرایان شورا می‌گوید شما از خودتان نظری ندارید، منتظرید ما مسئله‌ای را مطرح کنیم و آنگاه مخالفت کنید. اصلاح‌طلبان ویترین خوبی دارند و می‌توان این ویترین خدمت را در مجلس دهم هم به همین شکل چیدمان کرد. 
 اینکه برخی اصلاح‌طلبان شورا قرار است در مجلس نامزد شوند، تا چه حد به واقعیت نزدیک است؟ این نقطه‌ضعف نیست که آنها از مردم برای شورای تهران رأی گرفته‌اند اما وقتی پیشنهاد حضور در نهادهای دولتی دیگر به آنها شد، شورا را ترک کردند؟ 
بله، قبول دارم اگر ما برای شورای شهر تهران نامزد شدیم، باید احترام رأی مردم تهران را نگه داریم. من اگر در انتخابات مجلس آتی به حوزه انتخابیه کوهدشت بروم، احتمال بالای رأی‌آوری دارم اما می‌گویم باید به مردم تهران خدمت کنم. اعتقاد دارم آقایان حجت و سلطانی‌فر نباید از شورا می‌رفتند. آقای روحانی به انبوهی از نیروهای توانمند در کشور دسترسی دارد. حداقل اگر آقای حجت در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری می‌ماند، منشأ اثر بود. امروز هم چند عضو شورا – هم اصلاح‌طلب و هم اصولگرا- می‌خواهند از حوزه‌های انتخابیه‌ای به جز تهران نامزد شوند. چون در این دوره هم مجلس اجازه داده اعضای شورایی که خارج از حوزه تهران بخواهند نامزد شوند، به استعفا نیاز ندارند. دوره قبل مرتضی طلایی در اصفهان نامزد شد اما رأی نیاورد و به شورای تهران برگشت. 
 به نظر شما، مشکلاتی که در بستن فهرست اصلاح‌طلبان در انتخابات شورای چهارم داشتید، در انتخابات مجلس برطرف می‌شود؟ 
من به آقای عارف هم گفتم نباید فقط با شاخص سهمیه احزاب، فهرست‌ها بسته شود. شاخص‌های مهم دیگری وجود دارد. اگر فقط به همین بسنده شود، فردا خود احزاب هم لطمه می‌بینند همان‌طور که حزب اسلامی کار پس از عملکرد خانم راستگو، با سؤالات بسیاری مواجه شد که چطور یک حزب، نیروی پیشنهادی خود را نمی‌شناسد؟ اشکالی ندارد که احزاب هم نیروهای خود را پیشنهاد دهند اما درباره گزینه‌های پیشنهادی حتما باید شاخص‌های دیگر را هم در نظر داشت. وزن اصلی در فهرست تهران و سایر شهرها باید با چهره‌هایی باشد که می‌دانیم توانمند هستند، رفتار تشکیلاتی و فراکسیونی را می‌شناسند و درعین‌حال در برابر فشارها و وعده‌های بیرونی، از منافع مردم صرف‌نظر نمی‌کنند. یادمان باشد این‌طور نیست که مردم چشم‌بسته به فهرستی رأی دهند. 
 پس از اتفاقاتی که هنگام انتخاب رئیس شورا و شهردار تهران رخ داد، از حامیان اصلاح‌طلبان که به آقای روحانی رأی دادند اما انتخابات شوراها را مهم ندانسته و در آن شرکت نکردند هم انتقاد شد. فکر می‌کنید این بار این باور شکل گرفته مردم درصورتی‌که چهره‌های اصلاح‌طلبی در میدان باشند، به آنها رأی دهند؟ 
اگر همه آنهایی که پای صندوق رأی آمدند و به آقای روحانی رأی دادند به فهرست اصلاح‌طلبان در تهران رأی می‌دادند، کل ٣١ نامزد فهرست رأی می‌آوردند و تحول جدی در تهران رخ می‌داد. وقتی جلسات رأی اعتماد به کابینه دکتر روحانی، جلسه استیضاح وزیران همین کابینه و ماجرای کمیسیون ویژه برجام را دیده‌اند، حتما مردم نسبت به مجلس حساس هستند.
 این در بخش نظرات خوانندگان در سایت‌ها و خبرگزاری‌ها دیده می‌شود که به تندروها در مجلس، وعده انتخابات اسفند را می‌دهند. 
در انتخابات مجالس هفتم و هشتم با محدودیت‌هایی که وجود داشت، به‌هرحال، اصلاح‌طلبان در حد مقدورات، فهرست دادند و افراد با صلاحیتی هم در آنها وجود داشت که اگر یکی از آنها از تهران وارد مجلس می‌شد، مؤثر بود. البته امیدواریم شورای نگهبان با توجه به سوابق مثبت بسیاری از اصلاح‌طلبان و اهمیت برگزاری انتخابات با رعایت همه ضوابط قانونی، در بررسی صلاحیت‌ها به رسالت مهم خود عمل کند. درعین‌حال در اقیانوس نیروهای توانمند اصلاح‌طلب، کمبود نیرو وجود ندارد و این مسئله حتما در بستن فهرست‌ها، مدنظر دوستان خواهد بود. مهم این است که در انتخابات مجلس دهم ما فقط دوقطبی اصلاح‌طلب- اصولگرا را مقابل هم نبینیم. حامیان منافع ملی و دولت روحانی، مانند خود این دولت هم از میان اصلاح‌طلبان، هم اصولگرایان و هم نیروهای میانه هستند. در دولت آقای روحانی هم آقای نهاوندیان در نهاد ریاست‌جمهوری حضور دارد و هم آقایان محمد شریعتمداری و دکتر جهانگیری. در کابینه، هم حجتی وزیر است و هم جنتی. صحبت من با جریان اصلاحات و هواداران اصلاحات همین است که آنچه باید برای ما مهم باشد، منافع ملی و توسعه و ارتقای ظرفیت نظام است؛ افراد عاقل، مردمی و افرادی که متکی بر خود هستند، نه ملعبه دیگران را برای فهرست‌ها انتخاب کنیم؛ افرادی که خطوط قرمز نظام را بشناسند. نظام مال ماست و نباید عرصه به دیگران واگذار شود. در سال ٨٨، نباید فضا به آن شکل پیش می‌رفت. 
 چه دیدگاهی درباره شیوه عمل مدیران انتخاباتی اصلاح‌طلبان تا امروز دارید؟ 
شورای‌عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان، اتفاق بسیار مؤثری است. آقای عارف با نگاه کلان رئیس دولت اصلاحات، حتما می‌تواند مؤثر باشد و به‌عنوان یک چهره باسابقه حتما می‌تواند با شورای نگهبان و مقامات ارشد نظام رایزنی کند. ما باید از افراد مستقل و توانا هم دفاع کنیم. به نظر شما آقای غرضی جزء کدام جریان است؟ او آدم خودش است اما اگر بیاید و ما از حضور او دفاع کنیم بد است؟ ما ژنرال‌هایی می‌خواهیم که به فکر منافع ملی باشند. در بین اصولگرایان مگر آقایان لاریجانی و مطهری یا حجت‌الاسلام ابوترابی، عملکرد قابل‌دفاعی ندارند؟ اگر حسین مظفر و غفوری‌فرد در مجلس باشند، بهتر است یا تندروها؟ ما باید این را به مردم بگوییم که موضوع ما فقط رأی‌آوردن اصلاح‌طلبان نیست. ما می‌خواهیم مجلسی داشته باشیم که مصالح ملی را تشخیص دهد و فردی در آن نباشد که فقط تندروی و دادوفریاد کند و مسائل جناحی را مقدم بر مشکلات مردم بداند. 

گزارش ایسنا از فعالیت انتخاباتی اصلاح‌طلبان و اصولگرایان

زمان اندک تا انتخابات و حرکت لاک‌پشتی جناح‌های سیاسی

» سرویس: سياسي - سياست داخلي

کد خبر: 94081106147

دوشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۶

با نزدیک‌شدن به زمان برگزاری انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، فعالیت لاک‌پشتی جریان‌های سیاسی برای بدست آوردن اکثریت کرسی‌های مجلس آغاز شده است. در این بین هرچند راهبردهای انتخاباتی مشخص شده است، اما نحوه چینش نیروها و آرایش سیاسی دو جریان اصلاحات و اصولگرایی هنوز با ابهام روبرو است.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، اصلاح‌طلبان و اصولگرایان در این مقطع به ضرورت فعالیت داخل یک جبهه پی برده‌اند و اصلاح‌طلبان به دنبال ایجاد «شورای سیاستگذاری انتخاباتی اصلاح‌طلبان» و اصولگرایان هم به دنبال تشکیل «شورای هماهنگی اصولگرایان» هستند.

اما فاصله تبدیل ایده به محصول در هر دو جریان به کندی پیش می‌رود و هنوز خبری از تشکیل این شورا یا جبهه نیست. چندماه پیش بود که ناطق‌نوری به خاطر همین کندی فعالیت‌های انتخاباتی لب به اعتراض گشوده بود و از فعالان سیاسی دو جریان خواسته بود جدی‌تر مساله انتخابات را دنبال کنند. البته در مقایسه دو جریان اصلاحات و اصولگرایی به این نتیجه می‌رسیم که اصلاحات یکی دو قدم از اصولگرایان پیش افتاده و منسجم‌تر حرکت می‌کند.

تلاش اصلاح‌طلبان برای بازکردن گره‌ با دست

اصلاح‌طلبان پیش از این دو تشکل به نام«شورای هماهنگی جبهه اصلاحات» و «شورای مشورتی» تشکیل داده‌اند. شورای هماهنگی جبهه اصلاحات متشکل از 21 دبیرکل احزاب اصلاح‌طلب است و شخصیتی حقوقی دارد. رییس این شورا به صورت دوره‌ای انتخاب شده و فقط دو ماه مسئولیت این شورا را به عهده دارد. هم‌اکنون علی‌محمد غریبانی ریاست دوره‌ای این شورا را به عهده دارد و قرار است به زودی ریاست شورای هماهنگی جبهه اصلاحات به آیت‌الله موسوی تبریزی سپرده شود. در طرف دیگر «شورای مشورتی» رییس دولت اصلاحات متشکل از افراد حقیقی بوده که «کمیته راهبردی انتخابات» زیرمجموعه این شورا است و ریاست آن به عهده حجت‌الاسلام و المسلمین موسوی‌لاری است. البته اصلاح‌طلبانی هم هستند که عضو هر دو شورا باشند.

این دو مجموعه در پیشبرد برنامه‌های انتخاباتی اصلاح‌طلبان با یکدیگر دچار اصطکاک شدند به گونه‌ای که احزاب اصلاح‌طلب اعتراض کردند که افراد حقیقی، نقش آنها را کمرنگ کرده‌اند. هرچند اصلاح‌طلبان توانستند با برگزاری چند جلسه مشترک میان اعضای شورای هماهنگی و کمیته راهبردی تا حدودی از بروز اختلافات بیشتر جلوگیری کنند اما بالاخره به این نتیجه رسیدند که به یک نهاد جدید برای تجمیع فعایت‌های انتخاباتی نیاز دارند.

ظاهرا غریبانی ایده تشکیل «شورای سیاستگذاری انتخاباتی اصلاح‌طلبان» را به رییس دولت اصلاحات ارائه می‌کند که با موافقت وی هم همراه می‌شود. اولین جلسه شورای سیاست‌گذاری انتخاباتی اصلاح‌طلبان هم به فاصله کوتاهی پس از اعلام موافقت سیدمحمد خاتمی برگزار شد و در این جلسه محمدرضا عارف، علی‌محمد غریبانی و حجت الاسلام موسوی لاری به عنوان اعضای هیات رییسه موقت این شورا تعیین شده و قرار شد که هیات رییسه موقت، آیین‌نامه شورای سیاست‌گذاری انتخاباتی اصلاح‌طلبان را تدوین کند و در جلسه بعد این آیین‌نامه به بحث گذاشته و تصویب شود. در آن جلسه، اعضای کمیته راهبردی، دبیران کل شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، نمایندگان حزب ندای ایرانیان، اتحاد ملت، اعتدال و توسعه و مجمع ایثارگران انقلاب اسلامی حضور داشتند.

از همان ابتدا بیان می‌شد که عارف ریاست این شورا را برعهده خواهد گرفت اما عارف در اولین جلسه شورای سیاستگذاری انتخاباتی اصلاح‌طلبان شرکت نکرد. عزت‌الله تقواییان درباره علت حضورنیافتن عارف در آن جلسه گفته بود که«عارف با هماهنگی قبلی به جلسه نیامد و پیغام داد که تابع تصمیمات جمع است.» غریبانی رئیس دوره‌ای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هم گفته است که« اعضای شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان در مورد ریاست آقای عارف بر این شورا اجماع صددرصدی دارند اما قبل از انتخاب رئیس شورا، باید آئین‌نامه اجرایی داخلی داشته باشیم، لذا به همین دلیل انتخاب ریاست شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان به بعد از تصویب آئین‌نامه موکول شده است. »

البته غریبانی پیش از بیان صحبت‌های ذکرشده گفته بود که پیش‌شرط ریاست عارف، اعلام کاندیداتوری وی و رأی اعضا است و چون عارف فعلا برنامه‌ای برای اعلام رسمی نامزدی برای انتخابات ندارد، در آن جلسه حضور نیافته بود.

درهر صورت هنوز نه آیین‌نامه این شورا تهیه شده و نه هنوز رییس‌ آن. به نظر می‌رسد اصلاح‌طلبان دیگر وقتی برای تلف کردن ندارند و باید سرعت فعالیت خود را افزایش دهند.

کلاف سردرگم اصولگرایان

شاید اصولگرایان هنوز نتوانسته‌اند اختلافات سال 92 را کنار بگذارند و چند قدمی از رقیب خود عقب هستند. هر چند تقریبا اکثریت اصولگرایان به اشتباهات خود در گذشته پی برده‌اند اما در مرحله «گذار از اشتباهات» گیر کرده‌اند. محمدرضا باهنر که اکنون علاوه بر نایب رییس مجلس شورای اسلامی، عهده‌دار ریاست جبهه پیروان خط امام و رهبری را هم بر عهده دارد و در غیاب مرحوم عسکراولادی و آیت‌الله مهدوی‌کنی، خود را از بزرگان اصولگرایی می‌داند گفته است که نباید مجلس بعدی حتی به دست اصلاح‌طلبان معتدل بیفتد یا حجت‌الاسلام سیدرضا تقوی، مجلس شورای اسلامی را به گلوگاهی حساس و تنگه احد تشبیه و تاکید کرده که مبادا مجلس آینده از دست اصولگرایان خارج شود. در واقع اصولگرایان به ضرورت وحدت پی برده‌اند اما هنوز نتوانسته‌اند وحدت خود را عملی کنند.

در جبهه اصولگرایی مدت‌هاست که موتلفه اسلامی ندای وحدت‌گرایی سر می‌دهد اما دستاورد چندانی از تلاش‌هایش ندیده است. موتلفه توانسته پایداری و ایثارگران را به پای میز مذاکره بکشاند اما ظاهرا جبهه پیروان یا فراکسیون رهروان دیدگاه خوبی نسبت به این جلسات ندارد. جدایی و فاصله زیاد علی لاریجانی با پایداری‌ها را در تصویب برجام در مجلس به خوبی قابل مشاهده است.

همین اختلافات موجب شد که برای اولین بار محمدنبی حبیبی ایده تشکیل «شورای هماهنگی اصولگرایان» را مطرح کند. دبیرکل حزب موتلفه اسلامی اظهارکرده بود که «راه پر پیچ و خمی» در پیش داریم و باید از کل ظرفیت اصولگرایان برای ائتلاف و وحدت استفاده کرد. همه اصولگرایان امروز ضرورت وحدت را درک کرده‌اند و هیچ تشکلی با سهم خواهی به میدان نیامده است.

تشکیل این شورا با استقبال اصولگرایان همراه و مسئولیت آن بر عهده محمدرضا باهنر گذاشته شد و قرا بود تا آخر مهرماه این شورا زیر نظرجامعه روحانیت تشکیل شود اما هنوز خبری از شورای هماهنگی اصولگرایان نیست.

کمال الدین سجادی با اشاره به این‌که هنوز نمی‌توان زمان قطعی تشکیل شورای هماهنگی اصولگرایان را مشخص کرد گفت که «معمولا وقوع رخدادهای سیاسی و اجتماعی زمان زیادی می‌برد؛ چرا که این گونه مسائل، همواره با احتمالات و گمانه زنی‌ها همراه هستند و در مورد تشکیل شورای هماهنگی اصولگرایان نیز از آنجا که طیف اصولگرایان، همانند اصلاح طلبان،‌ طیفی بزرگ و گسترده است هماهنگ‌کردن همه بخش‌های این طیف با یکدیگر و به تبع آن تشکیل شورای هماهنگی، اندکی زمان‌بر خواهد بود.»سجادی درحالی بر« زمان‌بر بودن» اجماع اصولگرایان اشاره می‌کند که آنها وقت چندانی ندارند و اختلافات همچنان باقی است. جمع کردن پایداری‌ها، موتلفه، ایثارگران، رهروانی‌ها، احمدی‌نژادی‌ها و قالیباف زیر یک سقف و دور یک میز کار مشکلی است و جلسات همگرایی تقوی هم آنطور که انتظار می‌رفت، کارساز نبوده است.

کمتر از صدو بیست روز تا انتخابات باقی است و اگر اصولگرایان و اصلاح‌طلبان نتوانند فعالیت‌های انتخاباتی خود را سامان داده و آرایش سیاسی مناسبی را طراحی کنند، ممکن است گروه‌های بی‌شناسنامه میدان‌دار شوند و با موج‌سازی کسانی را به صحنه انتخابات بیاورند که پیش از آن هیچ نشانی از آنها نبوده ویک‌شبه به مجلس بروند. کشور ما در چندسال اخیر از سیاستمدارانی که یک‌شبه و با موج‌سازی، سکاندار مسئولیت شده‌اند آسیب جدی دیده است. پس لازم است که جناح‌های سیاسی کشور برنامه‌های انتخاباتی خود را جدی‌تر دنبال کنند.

گزارش تحلیلی از خبرنگار سیاسی ایسنا: محسن فرامرزی

مروری بر جریان شناسی انتخابات آینده

شرط بندی روی اسب برنده

» سرویس: سياسي - سياست داخلي

کد خبر: 94081005174

یکشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۷

 

اگر دهه 60 را دوران شکل‌گیری چپ و راست سیاسی در ایران بدانیم، دهه 70 زمانه تثبیت جریان‌های سیاسی خواهد بود و دهه 80 روزهای بالاگرفتن تنش‌ها. اکنون که در نیمه اول دهه 90 خورشیدی قرار داریم به نظر می‌رسد باید خط جدیدی را در میانه چپ و راست سیاسی ایران ترسیم کنیم؛ جریان اعتدال.

انتخابات ریاست جمهوری سال 92 چپ و راست سیاسی ایران را از هم دور و به هم نزدیک کرد. دور از آن جهت که تکلیف آن‌ها که به اصلاح‌طلبی و اصولگرایی تاکید داشتند تعیین شد و نزدیک به این دلیل که بلاتکلیفان دو جناح موضع‌شان مشخص شد. حالا جریان جدیدی به وجود آمده که نه چپ چپ است و نه راست راست. جریانی که اکبر هاشمی رفسنجانی نماد سنتی آن به حساب می‌آید و حسن روحانی صحنه‌گردان اصلی آن است.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، فقط چهارماه تا انتخابات مجلس شورای اسلامی دهم و مجلس خبرگان رهبری پنجم باقی مانده است. دو انتخاباتی که شاید از مهم‌ترین انتخابات‌های تاریخ جمهوری اسلامی ایران به حساب بیایند. با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و شکل‌گیری جریان اعتدال، سیاست‌های جدید نیاز به مجلسی دارد که انعطاف‌پذیر باشد. مجلسی که فارغ از دعواهای جناحی بتواند موتور چرخ توسعه کشور را به راه بیاندازد. از سوی دیگر دوره 8 ساله مجلس خبرگان رهبری خود گویای اهمیت این دوره انتخابات آن خواهد بود.

اگر روزگاری جریان‌های سیاسی ایران به چپ و راست یا اصلاح طلب و اصولگرا تقسیم می‌شدند، امروز نمی‌توان جریان جدید و البته ریشه‌دار اعتدال را نادیده گرفت. هرکدام از این جریانات رهبرانی دارند و به زیرشاخه‌های مختلفی تقسیم می‌شوند که گاه تفاوت‌های بنیادین با هم دارند و شاید به همین دلیل باشد که این جریان سوم شکل گرفته است.

اصولگرایان؛ جمع ضدین زیر چتر وحدت

می‌توان جناح راست دهه 60 را که اکنون به جریان اصولگرایی موسوم است به شش گروه عمده تقسیم کرد. گروه‌هایی که هرکدام رهبران و خط مشی‌ خاص خود را دارند اما با توجه به سابقه تاریخی و نوع رفتارها به هر حال ذیل جریان اصولگرایی تعریف می‌شوند. گروه‌هایی که تا آیت‌الله مهدوی کنی زنده بود نقش پدر معنوی آن‌ها را بر عهده داشت و می‌توانست با شیخوخیت خود آن‌ها را زیر یک بیرق جمع کند. هرچند در اواخر عمرش بی مهری‌هایی از برخی اصولگرایان دید، ولی با فوت پدر خوانده جناح راست، ساز بعضی از گروه‌های اصولگرا نیز ناکوک‌تر از قبل شنیده می‌شود.

دسته اول بخش سنتی اصولگرایان هستند. جامعه روحانیت مبارز که با فوت آیت الله مهدوی کنی، آیت الله موحدی کرمانی دبیرکلی آن را عهده دار شد با خروج هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، حسن روحانی و امامی کاشانی و فوت بعد از کمای آیت الله مهدوی کنی هنوز در کمای بعد از فوت به سر می‌برد. هرچند فعالیت‌های اخیر سید رضا تقوی برای وحدت اصولگرایان و نایب رییسی محمدحسن ابوترابی فرد در مجلس توانسته این تشکل روحانی را همچنان سر پا نگه دارد.

جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز در این دسته قرار می‌گیرد. این تشکل روحانی اصولگرا با دبیرکلی آیت‌الله محمد یزدی و به خصوص بعد از ریاست یزدی بر مجلس خبرگان و حضور چند چهره شاخص در هیات رییسه این مجلس جان تازه‌ای گرفته است. جامعتین همیشه در کلام اصولگرایان به عنوان نماد وحدت‌بخشی به حساب می‌آمده‌اند هرچند این نماد خوانده شدن در بعضی مواقع مثل انتخابات 92 به یک تعارف شبیه شده است.

حزب موتلفه اسلامی نیز به عنوان قدیمی‌ترین تشکل سیاسی حال حاضر ایران،‌ درست است که پس از فوت حبیب الله عسگر اولادی در شوک فرو رفت اما سابقه تشکیلاتی آن باعث شد تا مهره‌هایی چون محمدنبی حبیبی، اسدالله بادامچیان و مصطفی میرسلیم بتوانند با حفظ تشکیلات، میانگین سنی حزب را 20 درصد جوان‌تر کرده و سیاست‌های جدیدی را اتخاذ کنند.

سیاستمدارانی چون علی لاریجانی و غلامعلی حداد عادل در دسته اصولگرایان سنتی جای می‌گیرند هرچند نوع رفتارهای اخیرشان می‌تواند آن‌ها را به عنوان رهبران بخش دیگری از سپهر سیاسی ایران قرار دهد که در جای خود به آن خواهیم پرداخت. پایگاه سنتی این دسته در حوزه و بازار است.

دسته دوم اصولگرایان تکنوکرات هستند. محمدباقر قالیباف و محسن رضایی و مدیرانی مثل رحمانی فضلی و مرتضی نبوی می‌توانند در این دسته جای گیرند. احزابی مثل جامعه اسلامی مهندسین و بیشتر احزاب حاضر در جبهه پیروان خط امام و رهبری جزیی از این دسته هستند.

دسته سوم نواصولگرایانی هستند که در دهه 80 با حضور در شورای شهر قدرت گرفتند و بیشترین نقش را در به قدرت رسیدن محمود احمدی‌نژاد داشتند. جمعیت ایثارگران به دبیرکلی حسین فدایی، آبادگران به رهبری حسن بیادی و رهپویان با حضور علیرضا زاکانی و الیاس نادران در این دسته قرار دارند. نسلی که اندیشه‌های متفاوتی نسبت به سنتی‌های جریان اصولگرا داشتند و به جای تکیه بر بازار، علیه سرمایه‌داری شوریدند و به ترویج عدالت اجتماعی تعریف شده خود پرداختند.

نماد دسته چهارم محمود احمدی نژاد است. هرچند امروز اصولگرایان فرزند عاصی خود را دیگر اصولگرا نمی‌دانند و به شکل‌های مختلف از او برائت می‌جویند و احمدی نژاد نیز خود را وام‌دار هیچ حزب و گروهی نمی‌داند اما به هر حال خاستگاه اصلی احمدی نژاد و یارانش جریان اصولگرایی بود و با حمایت جناح راست در سال 84 و پس از آن 88 به قدرت رسید. هاشمی ثمره، زریبافان، سعیدلو، جوانفکر، میرتاج الدینی، میرکاظمی، نیکزاد، بذرپاش و ... از مدیران احمدی نژادی هستند که هنوز هم از یاران اصلی و حامیان پر و پا قرص او به حساب می‌آیند. این دسته با زیرکی، شکاف طبقاتی را نشانه گرفت، قشر ضعیف جامعه را هدف قرار داد و توانست قدرت 8 ساله‌ای را برای خود شکار کند که همچنان اثرات آن پابرجاست.

دسته پنجم اصولگرایانی هستند که با احمدی نژاد به وزارت و وکالت رسیدند اما در میانه راه و به خصوص در دو سال آخر دولت دهم و یا پس از پایان دولت بر یار سابق خود شوریدند و امروز هم با راه اندازی جبهه یکتا خود را ذیل جریان اصولگرایی تعریف می‌کنند. حاجی بابایی، حسینی، محصولی از جبهه یکتا و محسنی اژه‌ای، مصلحی و صفار هرندی جزیی از دسته پنچم هستند که تفکراتی بینابین احمدی نژاد و جبهه پایداری دارند.

قطعا جبهه پایداری نماد دسته ششم اصولگرایان به حساب می‌آید. پایداری‌ها که روزگاری به زعامت آیت الله مصباح یزدی از حامیان پر و پا قرص احمدی نژاد بودند امروز کاملا خود را از او جدا کرده و سعید جلیلی را سیاستمدار مورد وثوق خود می‌دانند. آقاتهرانی، حسینیان و روانبخش همچنان به جبهه پایداری وفادارند و کسانی چون رسایی و کوچک‌زاده با اینکه خود را پایداری چی نمی‌دانند اما تفکرات‌شان با پایداری‌ها تفاوت چندانی ندارد. گروه‌هایی مثل انصار حزب الله به دبیرکلی عبدالمجید محتشم و اشخاصی چون حسین الله کرم نیز از نظر فکری قرابت نزدیک با پایداری دارند.

اگر اصولگرایان را به این شش دسته عمده تقسیم کنیم از نوع عملکرد آن‌ها خواهیم فهمید که گاهی تفاوت‌شان از زمین تا آسمان است اما به هر حال در جریان اصولگرایی تعریف می‌شوند. نوع رفتار این گروه‌ها در انتخابات 92 و تشتت آرای آن‌ها که منجر به شکست‌شان شد و یا اختلاف‌ نظرهای جدی‌شان در موضوع هسته‌ای و برجام که یک مسأله ملی بود نشان می‌دهد وقتی در چنین مسایلی به تناقض‌های آشکار می‌رسند احتمال آنکه در انتخاباتی مثل مجلس شورای اسلامی که گستردگی بیشتری دارد شکاف بین‌شان نیز بیشتر شود.

شاید تقسیم بندی اصولگرایان به گروه‌های شش گانه از آن‌ها جمع ضدین بسازد اما آن‌ها به خوبی می‌دانند که برای به دست گرفتن مجلس باید زیر چتر وحدت جمع شوند. در دو سال اخیر و به خصوص پس از شکست انتخاباتی 92 اصولگرایان به این نتیجه رسیدند که نباید در باد پیروزی‌های گذشته بخوابند و به همین دلیل جلسات وحدت خود را از آن زمان به توصیه مرحوم مهدوی کنی و با محوریت حجت الاسلام والمسلمین سید رضا تقوی آغاز و پنج همایش وحدت نیز برگزار کردند. اما به هرحال حضور در انتخابات مجلس نیاز به یک سرلیست قدرتمند دارد که اولا یک اصولگرا به حساب بیاید و ثانیا همه بتوانند حول محور او اجماع کنند.

از طرفی مجلس نهم و اختلافات درون گروهی اصولگرایان در این مجلس نشان داد که شکل‌گیری جریان اعتدال بر جریان راست تأثیر بسزایی داشته است. فراکسیون رهروان ولایت در مجلس نهم به ریاست کاظم جلالی که به نوعی پرچمدار سیاست‌های علی لاریجانی است در مواردی از جمله موضوع هسته‌ای و یا حمایت از طرح‌های دولت به نوعی در مقابل فراکسیون اصولگرایان به ریاست حداد عادل قرار داشت. بیشتر رهروانی‌ها با رفتار و عمل خود نشان دادند که درست است به جریان اصولگرایی تعلق دارند، اما سیاست‌های دولت اعتدال را ترجیح می‌دهند و در طرف مقابل فراکسیون اصولگرایان با نزدیک شدن به تفکرات جبهه پایداری به نوعی در مقابل جریان اعتدال قد علم کرد.

شاید اگر دو سال پیش و قبل از شکل گیری جریان اعتدال، انتخابات مجلس برگزار می‌شد، علی لاریجانی گزینه اصلی رهبری جریان اصولگرا در انتخابات مجلس بود اما با چرخش آگاهانه لاریجانی به سمت معتدلین، هرچند هنوز او یک اصولگرا به حساب می‌آید اما در عمل جریان اعتدال را در مجلس به همراه تعداد زیادی از وکلا نمایندگی می‌کند و به همین دلیل است که برخلاف دسته‌بندی صورت گرفته شاید بتوان لاریجانی را از جرگه اصولگرایان سنتی خارج کرد.

از سوی دیگر اگر لاریجانی بخواهد جریان اعتدال را به پیش ببرد اصولگرایان به بحران رهبری خواهند رسید و در میان نام‌های موجود که ممکن است در انتخابات حاضر شوند، حداد عادل و سعید جلیلی گزینه‌های جناح راست برای سرلیستی خواهند بود. البته با این فرض که قالیباف و محسن رضایی پا به کارزار انتخابات مجلس نگذارند که با توجه به شواهد نخواهند گذاشت. قالیباف آنقدر این روزها در شهرداری و شورای شهر گرفتاری دارد که فرصتی برای انتخابات مجلس نخواهد داشت و تنها شاید به حمایت‌هایی از افراد خاصی بپردازد. محسن رضایی نیز با پوشیدن مجدد یونیفورم نظامی عملا تکلیف خود را مشخص کرده است.

با این حساب و در صورت چرخش مطلق لاریجانی به جریان اعتدال‌گرا، اصولگرایان مجبور می‌شوند به حدادعادل یا جلیلی برسند. حداد عادل در چند وقت اخیر سعی کرده حد فاصل اصولگرایان سنتی و پایداری‌ها باشد و گروه احمدی نژاد را نیز در نظر بگیرد پس می‌تواند گزینه جایگزین مناسبی برای لاریجانی باشد، اما گرایش شدید جلیلی به جبهه پایداری ممکن است باعث شود از طرف برخی گروه‌های اصولگرا به عنوان سرلیست پذیرفته نشود. در هر صورت شاید اتفاقات به گونه‌ای پیش برود که اصولگرایان دست کم برای از دست ندادن اسمی ریاست و اکثریت مجلس مجبور شوند دوباره به گزینه لاریجانی بازگشت کنند. کسی که مدیریتش در مجلس از طرفی عده‌ای را به شدت هوادار او کرد و از سوی دیگر داد برخی ها را درآورده است.

اصلاح طلبان؛ خیزش چپ از دنده راست

در جبهه اصلاحات با توجه به تجربه انتخابات‌های 84 و 92 انسجام بیشتری دیده می‌شود. آن‌ها طعم تلخ شکست را به دلیل تشتت‌ آرا در انتخابات 84 چشیده‌اند و وحدت حول یک شخص واحد - هرچند که پایگاه سنتی‌اش در جناح مقابل باشد - را نیز تجربه کرده‌اند. اصلاح طلبان که پس از انتخابات 88 با مرگ سیاسی فاصله چندانی نداشتند در انتخابات 92 روی حسن روحانی که به هر حال زمانی عضو اصلی جامعه روحانیت مبارز و راست گرا بود، سرمایه گذاری کردند و با پیروزی او در انتخابات، خیزشی دوباره داشتند.

اگر بخواهیم جناح چپ را نیز مانند جناح راست دسته بندی کنیم به سه گروه عمده می‌رسیم. دسته اول اصلاح طلبان سنتی هستند که مجمع روحانیون مبارز به ریاست سید محمد خاتمی و دبیرکلی سید علی اکبر موسوی خوئینی‌ها و مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم به دبیرکلی سید حسین موسوی تبریزی در این دسته قرار دارند.

دسته دوم اصلاح طلبانی هستند که پس از انتخابات 76 سر برآوردند. آن‌ها به نوعی تفکر مدرن در سیاست‌ورزی ایرانی را نمایندگی می‌کنند. احزابی مثل اتحاد ملت، مجمع ایثارگران انقلاب اسلامی و اعتماد ملی در این دسته هستند. احزاب منحله مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در زمان خود این تفکر را نمایندگی می‌کردند که البته بعد از انتخابات 88 و با شکل گیری احزاب جدید و تاکیدات رهبران و اعضای آن‌ها، این احزاب را باید مدرن‌تر و در جاهایی معتدل‌تر از سلفشان بدانیم.

دسته سوم نواصلاح طلبانی هستند که خود را بازتعریف کرده‌اند. مردم‌سالاری به دبیرکلی مصطفی کواکبیان، اراده ملت به دبیرکلی احمد حکیمی پور و ندای ایرانیان به ریاست محمد صادق خرازی در دسته سوم جای دارند که گاه به نعل می‌زنند و گاه به میخ.

اصلاح طلبان برعکس اصولگرایان در زمینه زعامت مشکل چندانی ندارند و همه متفق القول، رییس دولت اصلاحات را لیدر خود می‌دانند. مشکل اصلی آ‌ن‌ها دست و بال بسته شان در زمینه ورود کاندیداهای حداکثری خود به مجلس و همچنین نداشتن مهره‌های شناخته‌شده‌ای است که بتوانند به خوبی جریان اصلاحات را نمایندگی کنند. آن‌ها به خوبی فهمیده‌اند که محمدرضا عارف در انتخابات 92 به ظرفیتی دست یافته که می‌تواند سرلیست انتخاباتی‌شان در مجلس 94 باشد و به همین دلیل او را به عنوان رئیس شورای عالی سیاست گذاری انتخاباتی خود انتخاب کرده‌اند. آن‌ها برای آن‌که بتوانند همین‌طور گام به گام مسیر بازگشت به قدرت را پیدا کنند چاره‌ای جز تن دادن به حمایت از دولت اعتدال و تشکیل مجلسی که هم راستای دولت باشد ندارند و به همین دلیل رضایت دادن به مدل انتخابات 92 و صرف نظر از گزینه‌های حداکثری می‌تواند راهکاری برای ادامه حیات سیاسی‌شان باشد.

اعتدالیون؛ از هاشمی تا لاریجانی

ریشه تفکر اعتدالی را می‌توان در نوع سیاست‌ورزی اکبر هاشمی رفسنجانی جستجو کرد. او که روزگاری در جناح راست سیاسی تعریف می‌شد زمانی به تنها نقطه امید اصلاح طلبان تبدیل شد اما همیشه در خط باریک‌ بین چپ و راست سیاسی ایران حرکت کرد. شاید به همین دلیل باشد که هاشمی بعد از عبور از انواع بحران‌ها همچنان به حیات سیاسی خود ادامه می‌دهد و مهره تاثیرگذاری در صحنه سیاسی ایران است و به همین دلیل می توان شکل گیری جریان‌ اعتدال را گزینه‌ای برای سیاست‌ورزی آینده ایرانی دانست.

احزاب امروزی کارگزاران و اعتدال و توسعه را می توان تشکل های این جریان دانست اما نکته اصلی جریان اعتدال جذب نیروهای موثر و معتدل از هر دو جناح است. مدیرانی مثل نعمت زاده، چیت‌چیان، نوبخت، سیف و بانک که آن‌چنان در چپ و راست سیاسی ایران نمی‌گنجند. جریان اعتدال با کشاندن علی لاریجانی به سمت خود بخشی از اصولگرایان را به این سمت متمایل کرده و پیشتر گفته شد که اصلاح طلبان بدشان نمی‌آید باز هم روی اسب برنده اعتدال سرمایه گذاری کنند به همین دلیل بخشی از آن‌ها هم جذب جریان جدید شده‌اند.

در میان سه جریان به وجود آمده در صحنه سیاسی ایران تنها یک چهره است که می‌تواند مورد وثوق هر سه جریان قرار گیرد. علی اکبر ناطق نوری روحانی راست‌گرای دیروز که زمانی عضوی از جامعه روحانیت مبارز بود و بعد از انتخابات 88 دیگر در جلسات این تشکل شرکت نکرد، امروز نسخه جوان‌تری از هاشمی رفسنجانی به حساب می‌آید که با به روز کردن افکار خود مورداعتماد جناح راست و مورد احترام جناح چپ است. او به خوبی می‌تواند جریان اعتدال را در مجلس نمایندگی کند و مجلسی تقریبا یک دست و کم حاشیه تشکیل دهد. سرلیستی ناطق به عنوان یکی از نمادهای امروزی اعتدال می‌تواند مطلوب‌ترین گزینه برای معتدلین و حتی اصولگرایان و اصلاح طلبان باشد اما او با وجود اصرارهای فراوان بسیاری از گروه‌ها، همچنان تاکید می کند که میلی برای حضور در انتخابات مجلس ندارد.

شاید بتوان تصور کرد که ناطق مانند انتخابات 92 تمایل خود را به گزینه‌های موردنظر برای حضور در مجلس نشان دهد اما با حضور نیافتن خود او در انتخابات، معتدلین می‌توانند روی گزینه‌ای فکر کنند که در این دو سال به خصوص در حل مباحث هسته‌ای تمام قد پشت حسن روحانی ایستاده است؛ علی لاریجانی.

لاریجانی گزینه‌ای است که معتدلین دو جناح و به نوعی جریان جدید اعتدال می توانند به سرلیستی او مجلس آینده را در دست بگیرند. کسی که رابطه بسیار مناسبی با دفتر مقام معظم رهبری دارد، برادرش رییس قوه قضاییه است و با لابی‌های خاص خود می‌تواند حلال بسیاری از مشکلات پیش روی کشور در راه توسعه باشد. لاریجانی با خاستگاه سنتی اصولگرای خود مورد وثوق جناح راست است و با وجود قدرت چانه زنی که در حل مشکلات دارد حتی می‌تواند بهتر از محمدرضا عارف پیگیر برخی مطالبات اصلاح طلبان باشد.

تکلیف مشخص در خبرگان

تکلیف جناح طیف‌های سیاسی در انتخابات خبرگان روشن‌تر از مجلس است. همه اصولگرایان بر این نکته تاکید دارند که مرجع اصلی برای انتخابات خبرگان، جامعتین (جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم) هستند. حضور روحانیون پر نفوذی چون محمد یزدی، احمد جنتی، مصباح یزدی و موحدی کرمانی خیال اصولگرایان را برای لیست خبرگان آسوده می‌کند.

در سوی دیگر اصلاح طلبان می دانند که ظرفیت و گزینه‌های چندانی برای انتخابات خبرگان ندارند و بهتر است کار را به دست معتدلین بسپارند به همین دلیل با تقسیم وظایف، بستن لیست خبرگان خود را به نوعی به هاشمی رفسنجانی واگذار کرده‌اند. حتی احتمال فعالیت ناطق نوری به نفع جریان اعتدال در این انتخابات وجود دارد.

نقطه عطف این دوره مجلس خبرگان که می‌تواند جایگاه ویژه ای داشته باشد سید حسن خمینی است. یادگار امام که این روزها با حجم دعوت‌های متعدد از سوی بسیاری از گروه‌ها برای حضور در انتخابات خبرگان مواجه شده است می‌تواند با کاندیداشدن در این انتخابات علاوه بر اینکه درصد مشارکت را بالا ببرد، به نقطه وصل بسیاری از افراد و جریانات تبدیل شود. به هر حال تصمیم خمینی جوان و حتی برادرانش (سید یاسر و سید علی خمینی) برای حضور در انتخابات خبرگان، انتخابات ویژه این دوره را ویژه‌تر خواهد کرد و می تواند گامی باشد در جهت نزدیک‌تر شدن به دهه اعتدال.

در فاصله چهار ماه مانده به دو انتخابات پیش رو و با توجه به تجربه فضای سیاسی ایران، احتمال هر اتفاق تازه‌ای چندان عجیب نیست. ممکن است ائتلاف‌های سستی پیش از انتخابات شکل بگیرد که پس از آن به تکان کوچکی فرو بریزد و یا افرادی که بسیار از هم دور به نظر می‌رسند بنابر مصلحت، نزدیک شدن به هم در این شرایط را فرصتی برای پیروزی بداند.

اگر جریان اعتدال همانند انتخابات 92 بتواند اکثریت مجلس آینده را در دست بگیرد قطعا دهه 90 به دهه اعتدال تبدیل خواهد شد و معتدلین می توانند با اجرای سیاست‌های خود برای چندین سال در فضای سیاسی کشور ترکتازی کنند. اندکی صبر، مشخص می‌کند که آیا واقعا جریان سومی بینابین چپ و راست سیاسی ایران شکل گرفته یا همچنان دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب صحنه گردانان اصلی سیاست ایرانی هستند.

گزارش تحلیلی از خبرنگار سیاسی: آرین افخمی

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi  

     بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: