نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2015-12-05

نویدنو  14/09/1394 

 

 

 

گفت‌وگوی روزنامه بهار با فیض‌الله عرب‌سرخی:

ردصلاحیت‌ها هزینه‌های حیثیتی و اعتباری زیادی برای نظام سیاسی دارد

 

عرب‌سرخی: هدف اصلی حذف‌ها، نیروهای اصیل انقلاب و یاران امام هستند

فیض‌الله عرب‌سرخی، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی می‌گوید: «این روزها به وضوح حذف نیروهایی را می‌بینید که در دهه اول انقلاب مناصب اصلی حکومت را در اختیار داشتند و عموما نیروهای اصیل انقلاب بوده، مبارزه کرده و زندان رفته هستند.»

معاون وزیر دولت سیدمحمد خاتمی از میرحسین موسوی، مهدی کروبی، خاتمی، هاشمی رفسنجانی، موسوی‌خویینی و آیت‌الله صانعی به عنوان نیروهایی که از نزدیک‌ترین یاران امام (ره) محسوب می‌شدند، نام برده و تصریح می‌کند: اگر بحث بی‌ریشگی مطرح باشد کسانی که در حداقل رابطه فکری آن‌ها با امام تردید وجود دارد در نوک پیکان این تردید قرار دارند.

گفت‌وگوی روزنامه بهار با فیض‌الله عرب‌سرخی را با هم می خوانیم:

در روزهای اخیر شاهد هستیم اصول‌گرایان به‌سمتی رفته‌اند که در مصاحبه‌های متعدد، حمله به جریان اصلاحات را در دستور قرارداده‌اند، دراین پروژه کلیدواژه‌هایی را دنبال می‌کنند مبنی بر اینکه اصلاحات ریشه در انقلاب ندارد و درواقع صحبت‌هایی را با این مضمون که «این جریان بحران هویت دارد» در گفت‌وگوها و صحبت‌هایشان مطرح می‌کنند، فکر می‌کنید علت طرح چنین مسائلی دراین فضا چیست؟

نگاهی به انتخابات گذشته به وضوح نشان می‌دهد ردصلاحیت‌ها عموما متوجه نامزدهایی شده که شانس رای‌آوری داشته‌اند، حتی در اظهارات برخی بزرگان جریان اصول‌گرا هم در باب تعطیلی مطبوعات اشاره به میزان تاثیر‌گذاری روزنامه به‌عنوان دلیلی برای تعطیلی یاد شده است، اما به اینکه اصلاح‌طلبان دارای بحران هویت هستند نیز نباید شک کرد به میزانی که اصلاح‌طلبی درک شوند تحمل آن هم ممکن شده است، نیروهای تندرویی که از درک اصلاح‌طلبی عاجزند بیشتر دچار این ذهنیت هستند. امروزه اصول‌گرایانی که تحلیل متعادل‌تری از اصلاح‌طلبی دارند هم متهم به سازش با اصلاح‌طلبان شده‌اند و به لطایف الحیل مورد آماج حمله قرار می‌گیرند، بنابراین این بحران در ذهن جمعی از افراطی‌هاست نه درواقعیت‌های اجتماعی.

فارغ از دلایلی که ممکن است باعث طرح این مسئله ازسوی اصول‌گرایان شود، اگر بخواهیم درمورد ریشه‌های اصلاح‌طلبی در انقلاب بگوییم، چه جایگاهی برای اصلاحات در انقلاب قائل هستید؟

جریان‌های موجود ریشه در گذشته دارند، البته جایگاه‌ها طی سال‌های پس از انقلاب تغییر کرده است و گروه‌ها بالا و پایین شده‌اند، اما ریشه‌ها تغییری نکرده‌اند. امروزه شما به وضوح حذف نیروهایی را می‌بینید که در دهه اول انقلاب مناصب اصلی حکومت را در اختیار داشتند و عموما نیروهای اصیل انقلاب بوده، مبارزه کرده و زندان رفته هستند. نیروهایی که از نزدیک‌ترین یاران امام (ره) محسوب می‌شدند، هاشمی، خاتمی، موسوی‌خویینی، سیدحسن خمینی، صانعی، کروبی، مرحوم توسلی، میرحسین موسوی و دیگران بخشی از همین نیروها هستند و لیدرهای اصلاح‌طلبی همین‌ها هستند، اتفاقا این طیف هم از سابقه مبارزاتی بیشتری برخوردارند و هم رابطه بسیار نزدیک‌تری با مرحوم امام داشتند، بنابراین اگر بحث بی‌ریشگی مطرح باشد کسانی که در حداقل رابطه فکری آن‌ها با امام تردید وجود دارد در نوک پیکان این تردید قرار دارند.

اصلاح‌طلبان چه پایگاهی در میان نیروهای انقلابی و تاثیرگذار در تاریخ جمهوری‌اسلامی دارند؟

اصلاح‌طلبان یعنی نیروهایی که در دهه اول انقلاب نزدیک‌ترین رابطه را با امام (ره) داشتند و هر زمان که آزادانه‌ترین انتخابات‌ها را داشته‌ایم آن‌ها پررنگ‌ترین پیروزی‌ها را داشته‌اند که اگر پایگاه مردمی آن‌ها نبود اساسا نیازی به ردصلاحیت آن‌ها نبود.

به نظر شما اختلافات درون‌گروهی جریان اصول‌گرا چقدر در طرح این مسائل و نسبت دادن چنین موضوعاتی به اصلاح‌طلبان نقش دارد؟

تجربه انتخابات سال ٩٢ باعث ایجاد این اندیشه شد که اساسا با حذف اصلاح‌طلبان می‌توان انتخابات با رقابت اصول‌گرایان برگزار کرد تا هر نامزدی که پیروز شد قابل‌پذیرش باشد و برای رسیدن به‌این مقصود باید اصلاح‌طلبی را دارای بحران هویت و بدون ریشه در انقلاب و جنگ و غیره معرفی کرد درست مثل زمانی‌که خانواده پیامبر را در شام خارجی معرفی می‌کردند.

آیا طرح این مسائل هراس از شکل‌گیری مجلسی اصلاح‌طلب است؟ در واقع آیا فکر می‌کنید اصول‌گرایان با آگاهی از اقبال جامعه به‌سمت اصلاح‌طلبان، سعی می‌کنند این مسائل را مطرح کنند؟

وقتی بزرگان اصول‌گرا رسما نیروهایی را که حق فعالیت سیاسی ندارند دعوت به مداخله و تاثیرگذاری می‌کنند، نباید دراین واقعیت تلخ تردید کرد که یک جناح سیاسی سعی دارد با استمداد از همه نیروها و با اشکال قانونی و غیرقانونی نسبت به شارژ خود و تضعیف جناح مقابل اقدام کند هرچند این روش‌ها، روش‌هایی نخ‌نما و تکراری و ناکارامد باشد.

آیا این مسائل می‌تواند کدهایی برای برخی جریان‌ها در راستای ردصلاحیت‌ها باشد؟

در صورت ظاهر، ردصلاحیت یک شیوه ساده برای حذف رقبا و فراهم‌شدن شرایط برای نیروهای طیف خودی است، اما نباید از هزینه‌های حیثیتی و اعتباری که اعمال این روش‌ها بر نظام سیاسی بر جای می‌گذارد غافل بود. حذف هر نامزد علاوه بر ایجاد بدبینی در یک قشر معین، با حذف یک پایگاه رای، بخش‌های بزرگی از رای‌دهندگان را از صحنه خارج کرده و به‌این ترتیب نظام سیاسی را از حمایت گروه‌های مختلف اجتماعی محروم می‌کند و تکرار آن به ضعف عمومی یک حکومت می‌انجامد.

 

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi  

     بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: