نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2015-12-06

نویدنو  14/09/1394 

 

 

نویدنو :آن چه پیش روی شماست نوشته ای از رفیق جان باخته حسین جودت است که در فاجعه ملیکشتار67 برسردار شد . نوشته را رفیقی از مجله دنیا باز تایپ کرده ودر اختیار نویدنو گذاشته است . گمان ما بر این است که این نوشته بعد از انتشار اول در سال 1353 برای اولین باراست که انتشار می یابد .ما دست رفیق تایپ کننده را ضمن سپاس به گرمی می فشاریم .

یادی از جنبش دموکراتیک 21آذر

رفیق جان باخته حسین جودت

 

 « تا زمانی  که انسان ها نتوانند هر جمله ، هر گفته و هر وعده ی اخلاقی ، مذهبی ، سیاسی و اجتماعی را بکاوند و در پشت  آن ها منافع این یا آن طبقه را تشخیص دهند ، همیشه در سیاست قربانی عامی فریب و خود فریبی خواهند بود »   لنین

روزی که حکومت ملی در آذربایجان تشکیل یافت برنامه خود را که بر پایه برنامه فرقه دموکرات آذربایجان تنظیم یافته بود به مجلس ملی تقدیم کرد . برچیدن دستگاه پوسیده دولت و شالوده ریزی سازمان نوینی بر پایه دموکراتیک ، نزدیک کردن دستگاه دولتی به مردم و شرکت دادن مردم در امور اداره کشور از راه انجمن های ایالتی و ولایتی در راس مسائل مطروحه در برنامه قرار داشت .

به طوری که بلافاصله پس از تاسیس فرقه دموکرات آذربایجان پس از تاسیس فرقه دموکرات آذربایجان طی نخستین بیانیه فرقه تصریح شده بود مردم آذربایجان می خواستند در درون ایران و به شرط مراعات کامل استقلال و تمامیت ارضی ایران کارهای خود را به دست گرفته ، فرهنگ ملی را از وضع اسفناک موجود به وضع مترقی و معاصر در اورند ، زبان آذربایجانی در مدارس تدریس شود و به همراه زبان فارسی رسمیت دولتی داشته باشد ، خالصه جات دولتی و اراضی متعلق به ملاکین مرتجعی که در خارج از آذربایجان به سر می بردند به دهقانان واگذار گردد .

شعارهای بیانیه و برنامه دولت ملی با توجه به تناسب نیروهای طبقاتی در درون کشور و در عرصه بین المللی تنظیم شده بود تا کلیه نیروهائی که در وضع آن روز برای دفع حمله ارتجاع و احیاء آزادی های مصرح در قانون اساسی و استوار ساختن پایه های دموکراسی آمادگی داشتند در جنبش شرکت ورزند .

یاد آوری می کنیم که مقارن پایان جنگ دوم جهانی اقتصاد ایران با دشواری های جدی روبرو بود . در صنعت و کشاورزی بحران به چشم می خورد ، میلیسپو (مشاور امریکایی ایران در امور مالی – نویدنو)وضع مالی کشور را درهم ریخته بود . برای آن که زمینه را برای تحمیل وام های اسارت آور فراهم سازد ، بیکاری و گرسنگی توده ها ی زحمت کش شهر و روستا را تهدید می کرد .

هیئت حاکمه ی خیانت پیشه ایران به جای آن که در اندیشه رفع مشکلات اقتصادی و مقابله با بحران و بی کاری باشد نیروهای خود را برای سرکوب مردم و پایمال ساختن اندک آزادی که احزاب ، اتحادیه ها و دیگر سازمان های دموکراتیک به دست آورده بودند بسیج می کرد . صدرالا شرف دشمن خونی دموکراسی ، برخلاف قانون و علیرغم اعتراض شدید نمایندگان توده و گروهی دیگر از نمایندگان مجلس از آن جمله دکتر مصدق ، در راس حکومت قرار داشت . در آن موقع ارتش و ژاندارمری با شگاه های حزب توده ایران و شورای متحده مرکزی را اشغال کرده بودند ، عده ای از فعالین حزب در زندان و ده ها تن از افسران جوان میهن پرست در تبعید به سر می بردند . برای مقابله با چنین وضعی بود که در 21 آذر 1324 توده های زحمت کش آذربایجان به رهبری فرقه دموکرات آذربایجان به پا خاستند و حکومت ملی تشکیل یافت .

فرقه دموکرات آذربایجان همواره براین نکته تکیه می کرد که در راه احیاء قانون اساسی گام به میدان نهاده و خواستار آن است که در چارچوب این قانون از طریق انجمن های ایالتی و ولایتی خودمختاری خلق های ایران تامین گردد . چنان چه این انجمن ها از اختیارات لازم برخوردار باشند می توانند به همه کارهای ادارات دولتی نظارت کرده ، در مورد مسائل مالی ، فرهنگی و بهداشتی محل مستقلا تدابیر جدی اتخاذ نمایند . طبق قانون اساسی باید این حق به همه خلق ها و استان های ایران داده شود .

طی مذاکراتی که میان دولت قوام و نمایندگان جنبش آذربایجان صورت گرفت اعضاء دولت قوام به استناد قانون اساسی می کوشیدند مسئله را با سفسطه دگرگونه ساخته ، تقسیم اراضی را مباین قانون اساسی قلمداد کنند . نمایندگان آذربایجان توضیح می دادند که مواد مهم قانون اساسی ، موادی که ناظر به حقوق مردم است ، به فراموشی سپرده شده و برخی از مواد آن برای تامین دیکتاتوری رضا شاه تغییر یافته است ، توضیح می دادند که مردم آذربایجان به همراه آزادی خواهان ایران برای  برانداختن استبداد قیام کرده ، قانون اساسی را به وجود آوردند . اما ارتجاع طی نیم قرن آن را مسکوت گذاشته و به وسائل گوناگون خلق را از حق حاکمیت محروم ساخته است ، اینک مردم آذربایجان می خواهند با جنبش دوم آم حق را احیاء کنند . قانون اساسی پس گرفتن اراضی از دست غاصبان و واگذاری این اراضی به دهقانان و کشاورزان را منع نکرده است . دولت نیز برای همرنگ شدن با آذربایجان باید کار تقسیم اراضی را در همه ی استان ها و شهرستان ها عملی سازد .

شاه هنگامی که مجبور شد چهره ی خود را زیر ماسک اصلاحات پنهان سازد در کتاب "انقلاب سفید " چنین نوشت : «در زمان خانخانی گذشته رفتاری که در برخی موارد با این رعایا می شد واقعا غیر انسانی و وحشیانه بود ، بسیار اتفاق می افتاد که خان های محلی مستقیما یا به وسیله مباشرین و ایادی خودشان رعایا را می کشتند یا در چاه ها حلق آویز می کردند و گاه نیز این رعایا مجبور می شدند تحفه های انسانی نزد ارباب ببرند . »

این سئوال مطرح می شود مگر ذوالفقاری ها که به دستور شاه و به دست ستاد ارتش برای سرکوب جنبش دهقانان آذربایجان مسلح می شدند جزء این خان ها نبودند ؟ مگر روسای عشایر که در سراسر کشور برای سرکوب جنبش دموکراتیک خلق و اتحادیه های کارگری مسلح می شدند جزء این خان ها نبودند ؟ مگر رفتار مباشرین دربار پهلوی وژاندارم ها با دهقانان املاک مغضوبه رفتار واقعا انسانی و وحشیانه نبود ؟ مگر دولت های مورد اعتماد شاه ، صدرها ، ساعدها ، حکیمی ها نبودند که ژاندارم ها را به دستور شاه و تحت فرمان شوارتسکف ( مستشار امریکایی ژاندارمری ایران – نویدنو)به جان و مال و ناموس دهقانان آذربایجان مسلط می کردند ، و به داد خواهی انان کوچکترین توجهی نداشتند ؟ پاسخ همه ی این ها روشن است . دهقانان آذربایجان برای پایان دادن به ستم گری خان ها به پا خاستند و حق خود را گرفتند و اراضی آن ها را به اراده خویش تقسیم کردند .

این حقایق تاریخی بیانگر این واقعیت انکار ناپذیر است که خواست و هدف جنبش دموکراتیک 21 آذر استقرار اصول آزادی آن هم نه تنها در آذربایجان بلکه در سراسر ایران بوده و همین امر است که بیم و هراس امپریالیسم ، شاه ، فئودال ها و مالکین بزرگ را بر می انگیخت و به همین مناسبت است که علیرغم زوزه های ارتجاع و دروغ پردازی های روزنامه هائی مانند اطلاعات و کیهان ، طبقات و قشرهای میهن پرست و آزادی خواه در سراسر ایران و در درجه اول طبقه کارگر از جنبش 21 آذر پشتیبانی می کردند و خواستار آن بودند که اصلاحات دموکراتیک آذربایجان در نقاط دیگر نیز انجام پذیرد . عقب نشینی ارتجاع در سراسر ایران نیز با این که موقت بود و جنبه مانور داشت موید این حقیقت است .

تقسیم رایگان اراضی خالصه و املاک مالکین مرتجع میان دهقانان ، به کار انداختن کارخانه ها ، اقدامات جدی برای پیش رفت فرهنگ ، بهداشت ، آموزش و پرورش ، تاسیس دانشگاه ، اقدامات جدی برای آبادی شهرها ، مبارزه با بیکاری ، تنظیم و اجرای قانون مترقی بیمه و کار ، تامین برابری حقوق زنان با مردان ، آن رشته اقداماتی است که در مدت کوتاه یک سال به دست حکومت ملی به عمل آمد و ارتجاع ایران بی شرمانه آن را " نقشه های شوم " می خواند .

اهمیت و عظمت این اقدامات هنگامی روشن می گردد که وضع مشخص آن زمان و مشکلات فراوانی که در برابر حکومت ملی قرار داشت مورد توجه قرار گیرد . زیرا علاوه بر ارتجاع و امپریالیسم که با تمام قوا علیه جنبش به توطئه های گوناگون دست می زدند حکومت ملی از لحاظ کمبود کادرهای مورد اعتماد با سواد و کاردان بسیار در مضیقه بود و روشن است که این مشکل در مدت یک سال نمی تواند از میان برداشته شود .

یکی از مسائلی که از طرف حکومت ملی آذربایجان مطرح شد مسئله ی خودمختاری ملی و از آن جمله مسئله ی زبان بود . روشن است که پیش رفت فرهنگ هر ملتی با زبان مادری آن ملت بستگی دارد .

نمی توان به این مسئله سرسری پرداخت و به آن اهمیت نداد . مردم آذربایجان قرن ها است به زبان آذربایجانی سخن می گویند و هیچ گونه دلیلی وجود ندارد برای آن که از زبان مادری ، از زبانی که با شیر مادر عجین شده دست برداشته ، به زبان دیگری ولو به زبان شیرین فارسی سخن گویند . منع تحصیل به زبان مادری جنایت است و تنها عناصر جاهل و مغرض می توانند تدریس زبان های ملی را موجب تجزیه ایران قلمداد کنند . یک نظر اجمالی به کشورهای کثیرالمله ی جهان نشان می دهد که هر قدر برابری حقوق ملت ها در درون این کشورها بیشتر مراعات گردد ، اتحاد آن ملت ها محکم تر خواهد بود .

حزب ما در عین دفاع پیگیر از برابری حقوق ملت ها و اقوامی که جمعیت کشور ایران را تشکیل می دهند علیه کلیه ی مظاهر ناسیونالیسم و شوینیسم مبارزه می کند . این ارتجاع است که می کوشد ناسیونالیسم کوته نظرانه و تجزیه طلبانه را برای ایجاد تفرقه در صفوف نیروهای ضد امپریالیستی و تضعیف آن ها مورد استفاده قرار دهد . ناسیونالیسم بورژوائی در جهان امروز به سلاح مرتجع ترین محافل امپریالیسم و میلیتاریسم بدل گردیده است ،  قبرس را در نظر بگیریم ، کمونیست های این جزیره اعم از یونانی یا ترک زبان به همراه  همه ی کمونیست ها و مردم آزادی خواه و صلح دوست جهان از استقلال و تمامیت ارضی جزیره دفاع می کنند و این مرتجع ترین عناصر ترک یا یونانی هستند که به همراه امپریالیسم برای تجزیه جزیره و محو استقلال آن می کوشند . کردستان عراق را در نظر بگیریم . کمونیست های کرد و عرب به همراه همه ی میهن پرستان عراق طرفدار برابری کامل حقوق کردها و عرب ها و اتحاد برادرانه ی آ ن ها در داخل کشور عراق اند و این عناصر ناسیونالیست مرتجع کرد و عرب هستند که به تفرقه دامن می زنند و با الهام گرفتن از امپریالیسم و دستیارانش می کوشند مسئله ی ملی را از مسائل اجتماعی دیگر جدا کرده ، آن را مافوق مبارزه ی طبقاتی قرار دهند .

مارکسیسم _ لنینیسم در عین توجه به اهمیت ویژه مسئله ی ملی آن را مسئله ای مجزا از مبارزه طبقاتی نمی داند . کمونیست ها هنگام تنظیم سیاست خود در مسئله ی ملی هم ضرورت پایان دادن به ستم و تبعیضات ملی را در نظر می گیرند و هم منافع طبقاتی پرولتاریا .

ارتجاع ایران و به همراه آن برخی عناصری که خود را جزء مخالفین رژیم ضد ملی و ضد دموکراتیک ایران جا می زنند می کوشند چنین وانمود سازند که تقاضای خودمختاری ملی ، تحصیل به زبان مادری و رفع ستم و تبعیضات ملی با تمامیت ارضی و وحدت خلق های ایران منافات دارد ، آن ها بدین وسیله می کوشند عمل جنایت کارانه ی سرکوب جنبش دموکراتیک خلق های ایران را زیر پرده دفاع از تمامیت ارضی پنهان سازند .

زندگی ، فعالیت و جانبازی مردانه ی روزبه ها ، سیامک ها ، حکمت جو ها ، فریدون ابراهیمی ها ، قاضی ها و کلانتری ها گواه بر آن است که پرشورترین میهن پرستان و مدافعین پیگیر استقلال و تمامیت ارضی ایران در صفوف حزب توده ایران و سازمان آن در آذربایجان ، فرقه دموکرات آذربایجان متشکل شده فعالیت می کنند .

فرقه دموکرات آذربایجان در گفتار و کردار علاقه ی تزلزل ناپذیر خود را به استقلال و تمامیت ارضی ایران ثابت کرده است . شادروان پیشه وری طی سخنرانی ها و نوشته های متعدد خود همواره روی این نکته تکیه می کرد که فکر جدائی از ایران یا دادن یک وجب از خاک ایران به کشور دیگری در میان نیست ، خواست مردم خودمختاری ملی است . وی ضمن افشاء توطئه های امپریالیستی با اشاره به گفتار رادیو آنکارا چنین گفت : " ایران باید به یک کشور تمام معنی دموکراتیک مبدل گردد و این رژیم بدون جنگ و خون ریزی در سراسر ایران تحقق پذیرد . اکنون ما در عین حفظ آزادی ملی خود به سوی این هدف رهسپاریم . ما هزاران دلیل و برهان در دست داریم برای آن که در داخل ایران شریک سرنوشت ملت ایران باشیم ، خاطر ترک ها و دیگر دایه های مهربان جمع باشد ، آذربایجان در فکر جدا شدن از ایران نبود ه و نخواهد بود ، ولی به دست خود ، خود را اداره خواهد کرد " .

احزاب کمونیستی و کارگری -  به طوری که ضمن سند مصوب کنفرانس جهانی احزاب کمونیستی و کارگری تصویب گردیده است – " به عنوان احزاب طبقه ی کارگر و همه ی زحمت کشان در عین حال پرچمدار منافع واقعی ملی هستند ، بر عکس این طبقات ارتجاعی اند که خائن بر این منافع اند . بزرگ ترین خدمتی که احزاب کمونیستی در کشورهای سرمایه داری به امر سوسیالیسم و انترناسیونالیسم پرولتری می کنند ، به قدرت رساندن طبقه کارگر و متحدین اوست" .

هئیت حاکمه ی ایران که تحکیم جنبش دموکراتیک آذربایجان را با محو و اضمحلال خود یکسان می دانست به اشاره و پشتیبانی امپریالیست های امریکا و انگلیس و به بهانه ی انجام انتخابات که بنابر اعتراف شاه "همواره با انواع تقلب ها ، سوء استفاده ها ، تهدیدها و تطمیع ها همراه " است به اعزام واحدهای ارتش و سرکوب وحشیانه جنبش اقدام کرد و حبس و تبعید ، غارت و کشتار را برای ادامه ی اسارت خلق به کار انداخت و این جنایت ها را "نجات آذربایجان "نام نهاد .

تردیدی نیست که روز نجات آذربایجان خواهد رسید و آن روزی خواهد بود که همه مردم ایران دست در دست یک دیگر رژیم ضد ملی و ضد دموکراتیک کنونی را براندازند .

منبع :  دنیا ، نشریه ی سیاسی و تئوریک کمیته مرکزی حزب توده ایران

سال اول ( دوره سوم ) شماره 6 آذرماه 1353

نویدنو برای اطلاع بیشتر نسل جوان مفاد قانون انجمن های ایالتی و ولایتی را به نقل از قانون اساسی مشروطه تقدیم می کند :
«در خصوص انجمن‌های ایالتی و ولایتی

اصل نودم: در تمام ممالک محروسه انجمن‌های ایالتی و ولایتی به موجب نظامنامه مخصوص مرتب می‌شود و قوانین اساسیه آن انجمن‌ها از این قرار است.

اصل نود و یکم: اعضای انجمن‌های ایالتی و ولایتی بلاواسطه از طرف اهالی انتخاب می‌شوند مطابق نظامنامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی.

اصل نود و دوم: انجمن‌های ایالتی و ولایتی اختیار نظارت تامه در اصلاحات راجعه به منافع عامه دارند با رعایت حدود قوانین مقرره.

اصل نود و سیم: صورت خرج و دخل ایالات و ولایات از هر قبیل به توسط انجمن‌های ایالتی و ولایتی طبع و نشر می‌شود.»

 

درباره رفیق جان باخته حسین جودت به نقل از کتاب شهیدان توده ای :

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi  

     بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: