افتضاح کری در
وین
مایک ویتنی – برگردان : هاتف رحمانی
آیا
کسی می تواند به من توضیح دهد که چرا رئیس جمهور اوباما تصمیم گرفت درهمان
روزی که جان کری وزیر امورخارجه برای دیدار با دیپلمات های روسی وایرانی
برای بحث در باره چگونگی پایان دادن به جنگ چهارو نیم ساله برنامه ریزی
کرده بود اعلام کند که تصمیم دارد نیروهای ویژه امریکایی را در سوریه به صف
کند ؟
من که سر در نمی آورم.
آیا او فکر می کرد در حال زهر چشم گرفتن از روس ها و ایرانی ها با چلق چلق
چند شمشیر است ؟
آیا فکر می کرد آن ها از تهاجم نظامی صرف نظرمی کنند و از حمایت از اسد دست
بر می دارند ؟
او چه فکری می کرد ؟
حتی کری از اعلان آن ، که کاری جز متقاعد کردن شرکت کننده ها به آن که
سیاست خارجی امریکا دست آماتور هایی است که هیچ فکری درباره آن چه انجام می
دهند ندارند ، دست پاچه بود. این همه آن چیزی است که حاصل شد .
طبق نوشته نیویورک تایمز ،" آقای کری به روزنامه نگارها گفت زمان بندی
اعلان "تصادفی "بود، و او از تصمیمی که گرفته شده بود تا اوایل جمعه اطلاع
نداشت ".
( اوباما نیروهای ویژه را برای کمک به جنگ دولت اسلامی در
سوریه اعزام می کند
، نیویورک تایمز ) " یک تصادف "؟ کری فکر می کند یک تصادف بود ؟
خوشبختانه ، تایمز به اندازه کری درمانده نیست ، در واقع ، آن ها حتی می
پذیرند که ( آن اعلان) هدف واقعی داشت . جزئیات را ببینید :
" رئیس جمهور اوباما روز جمعه اعلام کرد که او به ده ها سرباز عملیات ویژه
در داخل سوریه برای اولین ماموریت بی انتها از سوی نیروهای زمینی امریکا در
آن کشور دستور داده است ...
... اعزام سربازهای امریکایی ...برای تقویت تلاش های دیپلماتیک جان کری
وزیر امورخارجه بود ، که روز جمعه در وین با کشورهایی مخالف برقراری " آتش
بس سراسری" به توافق رسید ." ( همان )
می بینید ؟ اصلا تصادفی نبود . عمدی بود . برای " تقویت تلاش های
دیپلماتیک از سوی جان کری وزیر امورخارجه" بود. به عبارت دیگر ، صاف وساده
یک تهدید بود .
برای احساس واقعی کوته نظرانه بودن این حرکت ، لازم است سعی کنیم بفهمیم
چرااین گفتگو ها اصلا برقرار شد . هدف این گفتگو ها چیست و چه کسانی
خواستار آن هستند؟
خوب ، واشنگتن تقاضای گرد همایی کرد نه روسیه ، نه ایران ، عربستان سعودی ،
نه ترکیه و نه اروپا . واشنگتن . و دلیلی که واشنگتن خواستار گردهمایی بود
( آن طور که تایمز می گوید ) چون خواستار " آتش بس سراسری " بودند . دولت
می خواهد جنگ را متوقف کند . همین الان . به این خاطر بود که کری مانند مرغ
سربریده برای گردهم آوردن دیپلمات ها دراسرع وقت به همه سو در حال حرکت
بوده است .
اما برای یک لحظه هم فکر نکنید که چون واشنگتن آتش بس می خواهد خواستار یک
"راه حل سیاسی " یا "برقراری گفنگو" یا صلح هم هست ، چون آن ها نمی خواهند.
صلح حتی در دستور کار نیست وهرگز نبوده است . در طی چهار ونیم سال گذشته
امریکا برای اطمینان از آن که از صلح به هر قیمت اجتناب شود، در حال حمایت
از سنی های افراطی و دیگر گروه های رزمنده بود ، چون صلح می تواند مانع هدف
واقعی (امریکا) که تغییررژیم است باشد .
بنا براین چه چیزی تغییر کرد؟ ، به عبارت دیگر، چرا کری اکنون این قدر به
برگزاری گردهم آیی اشتیاق دارد آن هم وقتی که او چهار سال برای منصرف کردن
سگ ها فرصت داشته است ؟
آن چه تغییرکرد ولادیمیر پوتین است . پوتین به اندازه کافی شاهد تکه پاره
کردن این کشورهای خاورمیانه ای از سوی امریکا بوده است تا به آن پایان دهد
. از این رو او ائتلافی تشکیل داد ( 4+1: ایران ، عراق ، سوریه وحزب الله)
و بمباران جهنم جهادی ها را آغاز کرد .
این مشکل بزرگی برای واشنگتن ایجاد کرد چون بسیاری ازاین افراط گراهای خشن
توسط امریکا مسلح وآموزش دیده بودند . آن ها " آدم" واشنگتن هستند و با
دنبال کردن جنگ نیابتی که برای سرنگونی بشاراسد رئیس جمهور سوریه طراحی شده
بود کار کثیف واشنگتن را عملی می کردند. به همین خاطر است که چرا کری همایش
هارا گرد آورد ، چون او به آتش بسی برای نجات تا حد مقدور بسیاری ازلات های
مورد حمایت واشنگتن نیاز دارد . بیانیه حقیقی کری پس از گفتگوی جمعه چنین
است :
" نظریه آتش بس خیلی ساده است : کنترل طرف های معین یا افراد معتبر همراه
با تفنگ ها و توانایی مبارزه . واگرما بتوانیم به توافقی با در نظر داشت
چند راه به پیش برسیم ، (این توافق) می تواند برای افراد با نفوذ و برای
کسانی که کنترل مستقیمی روی طرف های معینی دارند، و می توانند آن ها را
کنترل کنند مسئولیتی باشد. آشکاراست ، در رابطه با داعش و النصره ، هیچ آتش
بسی وجود ندارد ، نمی تواند با هیچ یک از آن ها آتش بسی باشد ، و ان ها
پارامتر های اولیه هستند. اما لازم است هر چه بیشتر بین ارتش ها ، سیاست ها
...مورد بحث قرار گیرد . هر نوع احتمالی وجود دارد ، اما این احتمال ها
برای بررسی باقی می مانند ."
خواننده گرامی ، به نظر شما نمی رسد که کری تا حد زیادی به ایجاد کردن
ویژگی های آتش بس علاقمند تراست تا پایان دادن به ستیزه ؟ به این دلیل که
هدف واقعی او صلح و کمک بشر دوستانه نیست ، بلکه نجات تا حد ممکن بسیاری از
کفتار های خون ریز خودشان است . هدف واشنگتن این است .
چرا (این گفته ها) اهمیت دارد ؟
(به این خاطر)اهمیت دارد که اگر واشنگتن واقعا صلح نمی خواهد ، پس ماباید
فکر کنیم که گفتگو ها یک معما است و کری تنها در حال خرید زمان است تا
بتواند نیروها یش را سازمان دهی کند و جنگ را در تاریخ دیگری از سر بگیرد
.
ما این را از کجا در می یابیم ؟
ما آن را درک می کنیم چون کری روز قبل از عزیمت به وین در بنیاد خیریه
کارنگی برای صلح بین المللی سخنرانی کرد که طی آن سخنرانی آن چه را که
راهبرد امریکا است به درستی اعلام کرد . آن چه او گفت از این قرار است :
" در سوریه شمالی ، ائتلاف و شریک های آن داعش را 17.000 کیلومتر مربع از
خاک عقب رانده اند ، و ما مرزهای ترکیه – سوریه در شرق فرات را امن کرده
ایم . تقریبا 85 درصد مرز ترکیه است ، و رئیس جمهوردر حال اجازه فعالیت های
بیشتر برای امنیت بقیه مرز است .
ما همچنین کارزار هوایی خود را برای کمک به راندن داعش ارتقا می دهیم ، که
پیش از این بر مرز سوریه – ترکیه ، با امتدادی بیش از 70 مایل مسلط بود . (
سخنرانی کری در خیریه کارنگی برای صلح جهانی)
سیاه وسفید وجود دارد . کری اساسا به حلقه داخلی دوستان خود می گوید که
واشنگتن در حال حرکت به برنامه
B
است ، یک برنامه ذخیره که برای
ایجاد
یک " منطقه امن" در سمت سوریه مرز ترکیه - سوریه به کار خواهد رفت ، تا
امریکا و شریک هایش بتوانند به مسلح کردن ، آموزش و به کار گرفتن اوباش های
جهادی مورد حمایت خود در داخل سوریه و درهر جایی که برای انجام عملیات
انتخاب می کنند استفاده کنند. تا الان می دانیم که نیروهای ویژه اوباما
واقعا در حال رفتن برای انجام این کار در سوریه هستند ، آیا نمی دانیم ؟ آن
ها تصمیم دارند عملیات هایی را که این برنامه را به حرکت خواهند انداخت
نظارت نمایند .
آیا فکر می کنید پوتین ایده ای را که واشنگتن می خواهد خاک سوریه مستقل
راضمیمه کند به طوری که آن ها بتوانند به دشمنی خود تا آینده ای قابل پیش
بینی ادامه دهند دوست دارد ؟
او اصلا آن ایده را دوست ندارد ، آن فکر می تواند مشکل بزرگی برای او باشد
. اگر امریکا منطقه ای را امن می کند که بتواند مدت طولانی درآن بماند ، پس
ممکن است آن ها عملا ستیزه را به داخل مرداب افغانستان مانندی تبدیل کند ،
که به نظر می رسد همان چیزی باشد که طراحان راهبردی واشنگتن عملا خواهان آن
هستند.
خوب پوتین چه باید بکند؟ او به هدف هایش بدون مواجهه با سختی چگونه می
تواند دست یابد ؟
خوب ، اولین کاری که او باید انجام دهد آن است که بداند (گردهمایی) وین یک
شوخی است . دولت اوباما اصلا نسبت به راه حل دیپلماتیک جدی نیست . همه آن
صرفا دود و آئینه است . اعتراف کری که " امریکا 85 درصد از مرز ترکیه را
کنترل می کند ، و رئیس جمهور درحال صدور اجازه برای فعالیت هایی برای امنیت
بقیه (مرز) است " اثبات می کند که بدون شک واشنگتن از قبل با طرح
B
به جلو حرکت می کند. کل ماجرا به طور مختصر همین است .
پوتین احتمالا از قبل حساب کرده است که وین فریب است ، که می تواند توضیح
دهد که چرا مرد اصلی او ، سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه از دادن هرامتیازی
در هر یک از نکاتی که مورد بحث قرار گرفت خود داری کرد . ( در وین ) تا
جایی که لاوروف علاقمند است ، تمام خواسته های روسیه در حال بر آورده شدن
است یا قصد ندارد معامله ای باشد . کشور و نهاد های ان دست نخورده باقی
خواهند ماند ، گروه های تروریست منهدم خواهند شد ، اسد بخشی " از دولت
انتقالی" خواهد بود ، و مردم سوریه تصمیم خواهند گرفت که در آینده چه کسی
رهبر آن ها باشد . این نقسه راه بنیادی ژنو است و لاوروف مانند چسب به ان
چسبیده است . واشنگتن ناگزیراز موافقت است ، چون نمی خواهند انتخابی در
موضوع به آن ها داده شود .
همین طور برای اتش بس : لاوروف آن ایده را هم خفه کرد . آن چه او گفت چنین
است :" اگر آتش بس اعلام شود ، هیچ گروه تروریستی نباید موضوع آتش بس باشد
. " به عبارت دیگر ، ائتلاف تحت رهبری روسیه تصمیم دارند به کشتن این دلقک
ها تا کشته شدن آخرین نفر آن ها ادامه دهند. این بیانیه در هیچ یک از رسانه
های غربی دیده نشد ، شاید چون روشن می کند که چه کسی واقعا دستور کاررا
تنظیم می کند. روسیه در حال تنظیم دستور کار است . روسیه همچنین اظهار می
کند که در رویکرد مسکو مجال هیچ حرکتی وجود ندارد، و ( واقعا) وجود
ندارد.تروریست ها ، میانه رو یا رادیکال ، باید تعقیب و نابود شوند . پایان
ماجرا.
سخنان دیگری که لاوروف گفت از این قرار است :
" روسیه بر موضع خود که مبارزه با تروریسم باید مطابق بنیان های استوار
قانون های بین المللی پیش برده شود محکم باقی می ماند ، خواه درحال گفتگو
در باره دخالت های نظامی از هوا باشیم یا عملیات زمینی ، این (گفتگوها)
لازم است در موافقت با دولت یا شورای امنیت سازمان ملل اجرایی شود . "
به عبارت دیگر، کشوری مانند امریکا به صورت غیر قانونی به انجام عملیات
نظامی در سوریه تصمیم می گیرد ( که گرفته است ) ، پس آن ها این کار را با
ریسک خودشان انجام می دهند . روسیه می خواهد به اجرای پیگیرانه برنامه
مبارزه خود ادامه دهد خواه نیروهای ویژه امریکا خود را در معرض آسیب قرار
بدهند یا ندهند.
همچنین، تهاجم تحت هدایت روسیه می خواهد مرزهای حق حاکمیت سوریه را دو باره
برقرار کند. اگر اوباما می خواهد بخشی از خاک سوریه را به مثابه پناهگاهی
برای آدمکش های اجاره ای خود اعلان کند ، پس بهتر است برای مبارزه برای آن
اماده باشد ، چون همان چیزی است که قابل لمس است ..
پوتین توانایی قابل توجهی برای پیش بینی حرکت های واشنگتن نشان داده است و
گام های پیشگیرانه ای برای حداقل کردن فشارآن ها بر می دارد . اما ، اگر
اوباما قادر به ایجاد منطقه امنی درمرزهای ترکیه باشد که جهادی ها بتوانند
از آن جا به سوریه وارد وخارج شوند و تمایل به حفظ کشوردر یک وضعیت آشفته
ای داشته باشد سورتمه سواری سختی می شود. در آن صورت ، پوتین ممکن است با
بدترین کابوس خود ، چشم انداز ماندن همیشگی در سوریه رو در رو شود.
آیا پوتین برای مقابله با این تهدید چیزی در آستین دارد ؟ آیا ، مثلا ممکن
است او به اعزام سربازهای گارد گروه تهاجمی هوابرد – حمله (کوهستان) بخش
هفتم خود ، که دراطراف لاتاکیه مستقر شده بودند ، برای دراختیار گرفتن
کنترل مرز از دست رزمنده های شورشی باشد تا به این طریق به برنامه تغییر
کرده واشنگتن برای ایجاد منطقه امن ، تکه کردن سوریه به بخش های بی دولت
کوچکتر و ایجاد بهشت ابدی برای اسلام گراهای افراطی به سرعت پایان دهد ؟
پوتین تروریسم را تهدید مستقیمی نسبت به امنیت ملی روسیه می بیند . او مصمم
است هر آن چه را که برای شکست دشمن و بردن جنگ لازم است انجام دهد . اگر
معنی آن قرار دادن چکمه های روسی روی خاک ( دخالت زمینی) برای پایان دادن
به کار باشد ، پس همان کاری است که او انجام خواهد داد .
کانتر پانچ
مطلب را به بالاترین بفرستید:
مطلب را به آزادگی بفرستید:
بازگشت به صفحه نخست
