نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2015-09-21

نویدنو  29/06/1394 

 

 

نه به سازش ها  - 1

 حزب کمونیست یونان - برگردان : مهرگان

آن چه را می خوانید برگردان گفتگوی عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست یونان با مجله ژاکوبن است که هفته ای پیش از انتخابات انجام شده است . مصاحبه به خاطر طولانی بودن در دو بخش تقدیم خواهد شد .

مهرگان

پیش روی انتخابات یکشنبه(29شهریور94)حزب کمونیست یونان به پرسش هایی در باره دیدگاه و روی کرد خود پاسخ می دهد

حزب کمونیست یونان فراتر از هر چیز نشان داده است که انعطاف پذیراست . حزب در سال 1918 تاسیس شد و تقریبا بلافاصله به خاطر مخالفتش با جنگ یونان – ترکیه با سرکوب دولتی رو در رو گردید . حزب در آغاز روند های بسیاری که از دهه 1930 آغاز شد با غیر قانونی بودن مواجه شد ، اما برای باز آرایی دوباره مقاومتی شدید در مقابل اشغال نازی در طی جنگ جهانی دوم تلاش کرد . حزب  در جنگ داخلی که بلافاصله پس از جنگ پیش آمد متحمل شکست شد و دائما مجبور به فعالیت زیر زمینی شد ، اما باز هم بخش مهمی از زندگی سیاسی یونان باقی ماند. 

حتی پس از شرکت مختصر آن در دولت بدنام تحت هدایت دموکراسی نوین وسقوط بلوک شرق در دهه 1980 ، حزب کمونیست یونان رای قابل توجهی ، خیلی بیشتر از همتا های خود در جنبش کمونیست سراسر اروپا را حفظ کرد .

اما با وجود بحران اقتصادی و مبارزه ضد ریاضتی در یونان در طی سال های اخیر ، حمایت از آن به نظر می رسد تقویت شده است . بسیاری به دشمنی حزب کمونیست یونان با سیریزا و انتقاد از جنبش اجتماعی چپ جدید اشاره می کنند که حزب نتوانست به صورت مفیدی در شرایط جدید مشارکت کند. بسیاری از این انتقاد ها پس از تسلیم اخیر سیریزا به منطقه یورو خاموش شده است ، اما  هنوز پرسش ها یی در باره دیدگاه حزب کمونیست نسبت به وضعیت سیاسی یونان امروز و نقشی که درجریان جاری ایفا خواهد کرد باقی است .   

در آستانه انتخابات روز یکشنبه ، ژاکوبن  هفته گذشته با نماینده کمیته مرکزی حزب برای پاسخ به برخی از این پرسش ها گفتگو کرد .

در انتخابات آینده حزب چه سطح از حمایت را پیش بینی می کند؟

حزب کمونیست یونان حقیقت را به مردم گفت ، درباره مسیر رخ داد ها به آن ها هشدار داد وآن چه را که می توانست پی آمد دولت سیریزایی باشد پیش بینی کرد. حزب هشدار داد که برنامه سیریزا و بیانیه های تسالونیکا ( بیانیه های کمیسیون اروپا در سال 2003در شهر تسالونیکا - مترجم ) مصمم به سازش ، موافقت با اتحادیه اروپا ، و ممموراندوم (موافقت نامه) شرم آور جدید است . 

برنامه سیریزا به طور ذاتی برنامه ای ضد مردم ، ملبس به برخی شعارهای چپ گرا بود. اکنون مموراندوم سوم با رای دولت "چپ گرای" سیریزا، همراه با رای دموکراسی نوین لیبرال ، سوسیال دموکرات پاسوک ، "مرکز گرای " پوتامی و انل ملی گرا  به تصویب رسیده است ، شاهد ملموس و غیر قابل تکذیبی وجود دارد که هیچ دولتی نمی تواند خط سیاسی مردمی را در چارچوب اتحادیه اروپا و راه رشد سرمایه داری اجرا کند.

سرمایه داری و اتحادیه های بین المللی آن مانند اتحادیه اروپا ، نمی توانند منش خود را با مذاکره، همه پرسی ، دولت های به اصطلاح چپ گرا تغییر دهند. هر دولتی که در زمین اقتصاد سرمایه داری عمل می کند به رعایت قانون های تغییر ناپذیر ضد مردمی آن که خون مردم را در راستای تقویت رقابت ، سودآوری وسرمایه گذاری ها می مکد متعهد است .

علاوه بر این ، در هفت ماه گذشته اخیر پس از انتخابات ژانویه ، حزب کمونیست یونان به شدت علیه اقدام های ضد مردمی رزمیده است و هم زمان راه رشدی را که به سود مردم و منحصرا به آن ها تعلق دارد پیشنهاد کرده است . 

ما علیه علت های اصلی موافت نامه که غیر از راهبرد اتحادیه اروپا و سرمایه نیست می جنگیم ، که غلبه بر بحران اقتصادی سرمایه داری را با ایجاد جاده های جدیدی برای سود آوری سرمایه ، وحتی با نیروی کار ارزان تر هدف گرفته است .

حزب کمونیست یونان تنها حزبی بود که در مجلس برای لغو موافقت نامه و 400 بخش نامه اجرایی لایحه قانونی مطرح کرد . تمام نماینده های مجلس سیریزا – از جمله آن هایی که اکنون کناره گرفته اند و " اتحاد مردمی " سیریزای نمره 2 را تاسیس کردند- به خاطر این حقیقت که لایحه هرگز در صحن علنی برای بحث یا رای مطرح نشد مسئولند.

حزب کمونیست یونان پیوسته مبارزه برای اقدام های فوری جهت آسودگی مردم ، برای همبستگی ، برای لغو قانون های ضد کارگری – ضد مردمی ، برای جبران خسارت ها ، برای رضایتی که مردم امروز نیاز دارند ، در مسیر گسست از اتحادیه اروپا ، سرمایه و قدرت آن را سازمان می دهد .  

بنا بر این ، در جمع بندی ، ما اعتقاد داریم که حزب کمونیست یونان می تواند در انتخابات سپتامبر جاری ، بدون قرار دادن هدف های عددی ویژه بیشتر تقویت شود . و این به خاطر ان است که در زمانی که سامانه سیاسی بورژوازی در حال تخم ریزی حزب های سیاسی جدید است ، یعنی در شرایطی بسیار عمومی صف بندی ها و ترکیب دوباره سامانه سیاسی ، اتخاذ هدف های معین عددی در انتخابات مفید نیست .

هدف سیاسی حزب کمونیست یونان تقویت فراگیر خود در تمام عرصه ها ، از نظر سیاسی ، ایدئولوژیک ، سازمانی ، در جنبش و در ابزارهای انتخاباتی است . به ویژه اکنون ، زمانی که مردم هر شکلی از دولت بورژوازی ( سوسیال دموکرات ، راست گرا ، چپ گرا ) را آزموده اند و همان طور که در شعار مرکزی خود یاد آور می شویم " آن ها را آزموده اید .... اکنون راه حل بنا کردن مسیری برای سرنگونی سامانه ، پیوستن نیرو ها به حزب کمونیست یونان است ". 

در داخل جنبش سندیکایی ، در کدان بخش ها حزب قوی تر است ؟

حزب کمونیست یونان بستگی های مهم ، تاریخی ، خونی پایداربا طبقه کارگرو جنبش سندیکایی آن دارد . کمونیست ها وظیفه سیاسی دارند ، وظیفه ای که شامل اساسنامه حزب نیز هست ، تا فعالانه در اتحادیه های کارگری خودشان مشارکت نمایند . 

در یونان ، برخلاف برخی کشور ها ، یک ساختار اتحادیه ای یک پارچه وجود دارد ، یعنی هیچ کنفدراسیونی که بر مبنای اعتقاد های سیاسی تشکیل شده باشد وجود ندارد  ، اما دو کنفدراسیون سندیکایی ( یکی در بخش دولتی و یکی در بخش خصوصی ) وجود دارد.

این به معنی آن نیست که کنفدراسیون تنومند ایدئولوژیک – سیاسی در صف های جنبش سندیکایی وجود ندارد . دو خط در داخل جنبش کارگری وسندیکایی درستیزه هستند . در یک طرف ، خط " گفتگوی اجتماعی" همکاری طبقاتی ، یعنی اطاعت طبقه کارگر قرار دارد که از سوی اکثریت تحت هدایت دولت وکارفرما در کنفدراسیون ها نمایندگی می شود .

و در طرف دیگر ، خط اتحاد ومبارزه طبقاتی وجود دارد  – که کمونیست نقش برجسته ای در ترویج این خط ایفا می کنند ، که در یونان با جبهه رزمنده تمام کارگران ( پامه) در طی شصت سال گذشته نمایندگی شده است .

پامه جبهه ای است که برای همراه کردن زبده ترین و رزمنده ترین نیروهای کارگری و جنبش سندیکایی در صف های خود تلاش می کند.

پامه در سطح ملی سازمان یافته است ، وبدون استثنا ، بر تمام کارگاه ها وبخش های تولیدی در بخش دولتی وخصوصی متمرکز است . موضع عام پذیرفته شده این نیروها پیروی از خط مبارزه علیه سرمایه ، اتحادیه اروپا ، و دولت است . نیروهای پامه با امپریالیسم وجنگ های آن مخالف است .

فدراسیون های ناحیه ای کارگر ها ، کارمند ها و باز نشسته ها ، مرکز های کارگری ( انجمن های سندیکایی جغرافیایی) ،صدها سندیکاهای محلی ، مقام های انتخابی سندیکاها ، کمیته های مبارزه و هماهنگی کارگری – کارمندی در پامه مشارکت دارند . فعالیت پامه به همه بخش های صنعت ، آموزش وپرورش ، ساختمان ، حمل ونقل ، گردشگری ، خرده فروشی و بانک ها وغیره گسترده است . 

امروز ، پامه نیروی قابل توجهی تقریبا در هر بخش ، به ویژه در بخش خصوصی دارد . پامه بعنوان مثال ، در فدراسیون ساختمان ( بزرگترین فدراسیون یونان) ، صنعت داروسازی ، نساجی – لباس ، حسابداری ، آشامیدنی ها ، فرآوری مواد غذایی ، گردشگری ، رستوران ها ، حمل ونقل دریایی ، استان داری ها و ارتباطات اکثریت را دارد .

پامه در بسیاری از مرکز های کارگری اکثریت و در بزرگترین مرکز های کارگری آتن ، پیرائوس و تسالونیکا حضوری نیرومند دارد .

عضویت فعال خود را – کادر ، سطح حمایت در جنبش دانشجویی و غیر آن – را چه اندازه بزرگ ارزیابی می کنید ؟

همان طور که ممکن است اطلاع داشته باشید بخش بزرگی از موجودیت تقریبا 100 ساله حزب ما با تعقیب ، زندان ، تبعید ، شکنجه واعدام مشخص می شود .

امروز ، ممکن است ما در شرایط دموکراسی پارلمانی عمل کنیم ، اما فراموش نمی کنیم که این یکی از شکل های دیکتاتوری سرمایه است ، که نیروها و سازو کار های بسیاری را برای سرکوب جنبش کارگری وکمونیستی مورد استفاده قرار می دهد .

به این دلیل ، اعلام تعداد عضوها و کادر ها را بی احتیاطی تلقی می کنیم . ما می توانیم به خواننده های شما اطلاع دهیم که در انتخابات اخیر در ژانویه 2015 ، حزب ما 338.000رای کسب کرد ، حدود 5.5 درصد ، و پانزده نماینده مجلس برای مجلس ملی انتخاب شدند . در انتخابات اخیر اتحادیه اروپا حزب ما 349.000 رای ، حدود 6.15 درصد دریافت کرد و دو نماینده منتخب در پارلمان اتحادیه اروپا دارد .

در رابطه با جنبش دانشجویی ، انتخابات سالانه برای اتحادیه شورای دانشجو ها بر گزار می شود . در سال های اخیر، "پانس پوداستیکی" لیست انتخاباتی مورد حمایت سازمان جوانان کمونیست ، به طور پیوسته رای های خود را افزایش داده و امسال ، با کسب 19 درصد در دانشگاه ها و 22 درصد در انستیتو های فنی بعنوان دومین گروه بزرگ ظاهر شد .  

حزب در رابطه با جنبش میدان ها ودیدگاه ترکیب طبقاتی بسیاری از جنبش های اجتماعی که در سال های اخیر دوره بحران ها پدیدار شدند چه کرد ؟

جنبش به اصطلاح "میدان ها" که خود را بعنوان تراز" غیر حزبی بودن " مشخص کرد ، شدیدا از سوی سازمان های رسانه های جمعی بورژوازی که به سرمایه دارها تعلق دارند تبلیغ شد . نگرانی اصلی آن در رابطه با مسئله دموکراسی  ، مانند تلاش آن ها برای متحد کردن مردم مثلا پشت مسئله عمل طبقاتی ، با یک محتوی مبهم ضد مموراندوم حداقل حاکی از ریا کاری است.

در عمل ، موضع "خارج از حزب ها " ، "خارج از اتحادیه ها" در بخشی از " جنبش میدان" چیزی جز موضعی ارتجاعی نبود. آن ها خودشان را علیه مموراندوم و اقدام های مخوف آن قرار می دهند ، اما علیه دولت ، اتحادیه اروپا ، یا نیروهای سیاسی که خود را با این سیاست ها هم سو می کنند  اصلا چیزی نمی گویند.

بر عکس ، آن ها با عبارت های کلی در باره سیاست مدار هایی که بعنوان "خائن" مشخص می کنند ، با یکی کردن حزب کمونیست یونان با نیروهای بورژوا و یکی کردن سندیکاهای دارای منشا طبقاتی با سندیکاهایی که سیاست سازش را تعقیب می کنند سخن می گویند .

اتفاقی نیست که این جنبش ، در راس همه از سوی طلوع طلایی فاشیست که دید حمایت انتخاباتی ان ها به شدت پس از ظهور جنبش رشد کرد مورد استفاده قرار گرفت ، که از نظر ایدئولوژیک – سیاسی عرصه را درست برای سازمان جنایتکار طلوع طلایی ترمیم کرد تا از نظر ایدئولوژیک تخم ریاکاری فاشیستی ارتجاعی را بیفشاند. 

بر حسب ترکیب طبقاتی ، این جنبش بخش های خورده بورژوای جامعه را که با خشونت تحت شرایط بحران سرمایه داری نابود می شدند ، بخش های عقب مانده سیاسی طبقه کارگر و عناصر لمپن را هدف گرفته بود .

جنبش از جانب بخش هایی از طبقه بورژوا و رسانه های عمومی بورژوایی نیز پشتیبانی می شد ، که "جنبش میدان ها " و دیگر جنبش های همانند ، مانند "جنبش سیب زمینی "  را با هدف گیج کردن زحمتکشان ، دور کردن آن ها از مبارزه متشکل طبقاتی که گرایش به گسست از انحصار ها  ، از سرمایه داری و اتحادیه اروپا  را دارد  تبلیغ می کردند درست برای آن که  لایه های مردمی  آن چه را رخ می دهد درک نکنند و علیه کسانی که مسئولیت دارند و علیه علت های بحران سرمایه داری  مبارزه نکنند ، تا نبینند که تنها راه حل بدیل به سود مردم ، از سوی حزب کمونیست یونان مبتنی براجتماعی کردن ابزار تولید ، فسخ یک جانبه بدهی ، برنامه ریزی مرکزی اقتصادی ، جدایی از اتحادیه های امپریالیستی اتحادیه اروپا

وناتو ، با مردم در قدرت مطرح شده است .

به چه شیوه ای ، جنبش میدان ها ، به درستی مورد استفاده طلوع طلایی قرار گرفت ؟ آیا تنها تغذیه حزب از تحریک مبهم طبقه متوسط بود ؟ آیا " محتوای مبهم ضد مموراندوم" احتمالا نمی توانست به معنی آن باشد که جنبش می تواند به خط رادیکال تری کشیده شود ؟

آن چه درک آن بسیار اهمیت دارد این است که شعار های مبهم ضد مموراندا که در این اعتراض ها در میدان ها مسلط بود، کاملا یک تلاش ارتجاعی است تا با پنهان کردن این حقیقت که مموراندا ها بخشی از راهبرد اتحادیه اروپا و سرمایه است این پدیده را بعنوان یک "جنبش "  توصیف نماید. همان طور که ما قبلا یاد آور شده بودیم این از سوی طلوع طلایی نیز مورد بهره برداری قرار گرفته بود .  

" میدان ها " فعالیتی بود که از سوی رسانه های جمعی بورژوایی علیه و در مخالفت با جنبش سندیکایی طبقاتی سازمان یافته مورد پشتیبانی وترویج قرار گرفت .

برای بخشی از مردم، مشارکت آن ها در "میدان ها" نه تنها درک آن ها از علت های بحران سرمایه داری را ژرف تر نکرد ، بلکه به توهم آن ها ، که از سوی نیروهای سیاسی مانند طلوع طلایی مورد بهره برداری قرار گرفته بود افزود. دشمنی با هر چیز سازمان یافته ، خواه از نظر سیاسی یا در اتحادیه های کارگری ، که آشکارا رایج بود ، نتوانست شرایط مطلوبی برای توده های مردمی ، که در این اعتراض ها شرکت می کردند ایجاد کند ، تا آن ها را به سمت رادیکال تری ببرد .  

اما ، باید یاد آور شد که در همان دوره ما شاهد فعالیت قابل توجه جنبش کارگری و مردمی ، با اعتصاب های بزرگ ، اشغال جاده ها و ساختمان های دولتی وغیره بودیم . اما ، رسانه های جمعی کشوری و جهانی ، با وجود این واقعیت که در اکثرنمونه ها مشارکت انبوه پامه در گردهم آیی های پامه و سایر سازمان های اتحاد مردمی چندین برابر بزرگتر از شرکت کننده های در "میدان ها" بودند ، بر تبلیغ " جنبش میدان های"  اساسا بی ضرر برای سیستم اصرار داشتند.

ایا حزب کمونیست یونان توانست رابطه بهتری با شبکه های همبستگی که در طی همان زمان جوشید ، مانند همبستگی برای همه برقرار کند ، یا تحلیل مشابهی دارد ؟ 

کمونیست های یونان فعالانه در اقدام های همبستگی مختلف اتحادیه های کارگری و کمیته های مردمی که  تقریبا در هر محله ومحل کار در راستای حمایت عملی از نیاز واقعی ان ها ، و کمک به روی پا ایستادن کارگران شرکت کردند.کمیته های محلی از کسانی حمایت کرد که نمی توانستند بهای برق مصرفی خود را بپردازند و برق شان قطع شده بود . آن ها اقدام هایی را در راستای وصل دو باره برق این خانه ها ، با موفقیت عالی سازمان دادند. 

اتحادیه های کارگری و کمیته های مردمی غذا و دارو جمع آوری کردند و به جمع آوری ادامه می دهند. نمونه دیگر سازمان همبستگی در طی اعتصاب نه ماهه کارگران فولادکار در اسپروپیرگوس بود. مرکز های کارگری و کمیته های مردمی بسیاری مدرسه های شبانه رایگان دایر کردند تا به کودکان بیکار در تکلیف مدرسه یاری کنند. ان ها همچنین در حال اقدام اند تا مدیر های بیمارستان ها با انجام عمل جراحی / آزمایش های پزشکی وغیره برای افرادی که توانایی پرداخت ندارند موافقت نمایند. 

هم زمان ، ما با ساختار هایی که بعنوان " ذخیره" برای ساختار های عمومی و رفاه بهداشتی رایگان مورد استفاده قرار می گیرند مخالفت می کنیم ، که  در مسئولیت کشور هستند و باید باشند. مثلا واحد های بهداشت همگانی که مسئول – حتی اگر بسیارابتدایی- بررسی سلامت تعدادی از بیمارها بود تعطیل شد و برنامه ها از سوی شهرداری ها در همکاری با شرکت های خصوصی و ان جی او هایی که به جای آن ها سبز شدند اداره شد . ما با این فرایند مخالفیم .  شور بختانه ، نیروهای سیریزا ( به ویژه در شهرداری ها) نقش غیر قابل قبولی در رابطه با این فرایند ، با مخالفت با درخواست های جنبش مردمی برای خدمات عمومی ورایگان بعنوان نوعی "اسب تروا" ،بازی کرده اند.

حزب تجربه خود در دولت در سال 1989 را چگونه ارزیابی می کند ؟ چرا آن زمان حزب وارد ائتلافی بورژوایی با دموکراسی نوین شد ؟ از آن زمان چه چیزی در تحلیل حزب تغییر یافته است ؟

حزب کمونیست یونان از آن شرکت خیلی خاص خود در دو دولت پی در پی در 90-1989 ، در مورد اول همراه با حزب لیبرال (دموکراسی نوین) و در مورد دوم ، همراه با حزب سوسیال دموکرات (پاسوک) تجربه هایی داشته است.

شرکت حزب در این دولت ها به دلیل های بسیار خاصی رخ داد . در این دوران ، به دنبال انتخابات ، هیچ حزبی نمی توانست دولت اکثریتی تشکیل دهد و اگر انتخابات دوباره بر گزار می شد یک رسوایی سیاسی – اقتصادی که – طبق کیفر خواست – نخست وزیر سوسیال دموکرات و دیگر رهبر های پاسوک درگیر آن بودند می توانست مشمول مرور زمان شود . 

حزب ما بهای گزافی برای آن شرکت پرداخت ، ولو این که بنا به ماهیت این دو دلت – که هردو دولت موقت تا برگزاری انتخابات بودند – مجبور نبود وارد سازش های ویرانگر شود . با وجود این ، اما ، بخشی از مردم – تحت هدایت سوسیال دموکرات ها – حزب را به سیاست اتحاد های نا مقدس متهم کردند . 

ما از دست دادن رای ها را تجربه کردیم ، اما این مهم ترین مسئله نبود . دو جنبه حتی آسیب زننده تری برای مشارکت حزب در این دولت ها وجود داشت :

1-   تقویت ایده ای ( در دورانی که اپورتونیسم در داخل حزب سر بلند کرده بود ) که مسئله ربطی به اصول ندارد که حزب نباید در یک دولت بورژوایی شرکت کند،

2-   حتی منفی تر تقویت دیدگاهی بود که در برخی لحظه های اوج زمانی که سامانه سیاسی بورژوازی با مانع ها ومشکل هایی رو در رو است حزب کمونیست یونان باید راهبرد خود را کنار بگذارد و از تشکیل دولت با منطق به اصطلاح برنامه حداقل که در واقعیت ، در همه مورد ها ، نمی تواند گسستی در سامانه سیاسی بورژوازی ایجاد کند ، بر عکس ، به سیستم اجازه گرد آوری نیروهایش را می دهد پشتیبانی کند.

اخیرا در میانه سال 2012 فشار عظیمی برحزب وارد شد تا در یک دولتی آن چنان که خوانده می شد "چپ" ، با نیروهای اپورتونیستی که ناگهان ، در نتیجه فروپاشی سوسیال دموکراسی تحت شرایط رشد فقر به خاطر بحران اقتصادی سرمایه داری که در یونان و منطقه یورو فوران کرد ، به یک نیروی مهم پارلمانی تبدیل شده بودند شرکت کند.

افزایش ناگهانی حضور پارلمانی اپورتونیسم منحصرا به خاطر نارضایی مردمی حاصل نشد بلکه در ترکیب با تغییر انبوه رای های کانالیزه شده از سوی تعداد بزرگی از رهبر های سوسیال دموکرات و شعبه های حزبی ان ها به دست آمد.  

بخش هایی از طبقه بورژوا ، با مشاهده ضرورت ایجاد کردن قطب جدید سوسیال دموکراسی قبل از آن که توده های کارگری ومردمی به سمت رادیکال تر شدن کشیده شوند ، در تغییر نیروها به سمت اپورتونیسم (سیریزا) مشارکت کردند.

حزب کمونیست یونان در آن مرحله پیش بینی کرد که دولت سیریزا می تواند در نهایت همان طور که رخ داد به نیاز های اتحادیه اروپا ، ناتو ؛ و سرمایه بزرگ

خدمت کند. ما کاهش آرای جدی به خطر خود داری از حمایت از چنین دولتی و شرکت در آن داشتیم چون  بخشی از رای دهتده های ما که فکر می کردند  یک راه حل معتدل تر را ترجیح می دهند به حزب اپورتونیست روی کردند.آن ها تصمیم گرفتند " اولین دولت چپ" را با شعارهای دلکش که فقط به هوای گرم تبدیل شد تجربه کنند.

در عمل چه نشان داده شد ؟ نشان داده شد که دولت "چپ" سیریزا که در کنار خود شریک " میهن دوست " خود ، حزب ملی گرای آنل را داشت ، نه تنها از لغو اقدام های ضد مردمی پیشین خود داری کرد ، بلکه  اقدام های جدید را با مموراندوم سوم بر پشت مردم سوار کرد . 

علاوه بر این ، متحد وفادار امپریالیست ها ، امریکا ، ناتو ، اتحادیه اروپا بودن را ثابت کرد . آن حتی به نقطه پیشنهاد ایجاد پایگاه نظامی جدید در آئگین ( در کارپاتوس) به امریکا وناتو رسید ، چیزی که دولت دست راستی در گذشته هرگز جرات نکرد پیشنهاد کند چون ازپی آمد فریاد مردمی می ترسید. 

با وجود این ، "پلتفرم چپ" سیریزا که انشعاب کرد و تحت نام " اتحاد مردمی"  سیریزا شماره 2 شد هیچ اعتراض قابل توجهی نکرد. بر عکس ، رهبر های حزبی آن در جایگاه دولتی ، یعنی وزیر انرژی ، معاون وزیر دفاع، و غیره ، از اجرای اقدام های ضد مردمی ، به اجرا گذاشتن اقدام های جدید ومطیع کردن بیشتر کشور برای "تانک" امریکا – ناتو حمایت کردند . 

در خاتمه ، اکنون شاهد بیشتری وجود دارد که دولت در چارچوب سامانه سرمایه داری ، تشکیل شده بر مبنای رضایت عمومی ، نمی تواند نقطه آغازی برای شکلی از دولت را تشکیل دهد که می خواهد به سود طبقه کارگر و لایه های مردمی باشد .  

سرمایه دار ها نمی توانند وادار به پذیرش حمله به سود آوری آن ها به سود کارگرها باشند ، به ویژه زمانی که سامانه سرمایه داری در فاز دشواری قرار دارد که نمی تواند به گسترش باز تولید سرمایه داری به همان شیوه ای که در گذشته برای انجام آن تلاش می کرد دست یابد.

کمونیست ها در شرایط سرمایه داری باید نیروی دائمی اپوزیسیون کارگری / مردمی را در داخل وخارج پارلمان در راستای تقویت مبارزه طبقاتی و بسیج نیروهای کارگری و مردمی برای سرنگونی سامانه تشکیل دهند. گفتنی است که ، آن ها نباید پشت هیچ دولت مدیریت بورژوازی شکسته شوند.

مادامی که دولت سرنوشت مردم وکشور را ، در تله پای بند های اتحادیه اروپا و راه رشد سرمایه داری که در آخرین گام های خود قرار دارد و در حال پوسیدگی است اداره می کند ، ما پیوسته به سمت دولت های جدید ضد مردمی ، صرف نظر از برچسب های آن ها ( " چپ" یا " راست" )  هدایت خواهیم شد .

ضروری است مردم از هر شکل دولت های ضد مردمی و سیاست های آن ها رها شوند و قدرت را در دستان خود بگیرند. ما برای شکل عالی تری از سازمان اقتصادی و اجتماعی مبارزه می کنیم . (شکلی) با مالکیت اجتماعی ، برنامه ریزی مرکزی ، کنترل کارگری . البته در این نقطه است که حزب کمونیست یونان نقش برجسته ای در اداره کشور خواهد داشت .

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi  

     بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: