گسست از اروپای
ریاضتی
بیانیه مشترک ژان لوک ملانشون ، استفانو فاسینو،زو کنستانتوپولو،اسکار
لافونتن ، یانیس واروفاکیس
برگردان : هاتف رحمانی
روز
13 جولای ،دولت منتخب دموکراتیک الکسیس تسپیراس از سوی اتحادیه اروپا به
زانو در آمد. "موافقت نامه" 13 جولای در حقیقت یک کودتا است . موافقت در
شرایط
بسته شدن
بانک های یونان از سوی بانک مرکزی اروپایی و تهدید به عدم اجازه بازگشایی
دوباره آن ها برای همیشه ، زمانی که دولت یونان نسخه جدید برنامه ای شکست
خورده را پذیرفت حاصل شد . چرا ؟ چون اروپای رسمی نتوانست در مقابل این
ایده که مردم رنجوراز برنامه ریاضتی متناقض آن جرات کنند دولتی مصمم به
گفتن "نه" انتخاب کنند مقاومت کند.
اکنون ، با ریاضت بیشتر ، با حراج بیشتر دارایی های عمومی ، با عدم عقلانیت
بیشتر در سپهر سیاست اقتصادی ، و انسان بیزاری
گسترده
تازه در حوزه سیاست اجتماعی ، با موافقت نامه جدیدی که تنها رکود بزرگ
یونان را بدتر می کند و ثروت یونان را با بهره های واگذار شده ، غیر یونانی
و یونانی به یک شکل چپاول می کند.
ما باید از این کودتای مالی درس بگیریم . یورو در اروپا به ابزار سلطه
اقتصادی و دولتی الیگارشی اروپایی که پشت دولت المان پنهان شده است، تبدیل
شده است ، آن ها از این که می بینند خانم مرکل تمام " کارتحقیر آمیزی" را
که دولت های دیگر از انجام آن ناتوانند انجام می دهد خوشحالند. این اروپا
در داخل ملت ها وبین آن ها تنها خشونت خلق می کند: بیکاری عظیم ، رقابت
مکارانه اجتماعی آزمند و ناسزا گویی علیه اروپایی پیرامون (کشورهای کمتر
توسعه یافته اروپایی) که به رهبری المان افتخار می کند ، اما از سوی تمام "
نخبه ها " مورد تمسخرقرار می گیرند ، (البته ) پیرامون استثنا نیست . از
این رو اتحادیه اروپا به نماینده ویژگی های راست افراطی و به ارابه ای برای
لغو کنترل دموکراتیک بر تولید و توزیع در سراسر اروپا تبدیل شده است .
دفاع
کردن از آن که یورو و اتحادیه اروپا به اروپایی ها خدمت می کنند واز آن ها
در برابر بحران ها مخافظت می کنند دروغ خطرناکی است . اعتقاد به آن که
منافع اروپا می تواند در داخل قفس آهنین " قواعد " حاکمیت منطقه یورو و در
داخل پیمان های کنونی حفظ شود توهم است . روش رفتاری " دانشجوی نمونه" وار
رئیس جمهور هولاند و نخست وزیر رنزی ، یا در حقیقت " زندانی نمونه " وار،
شکلی از تسلیم است که حتی به آمرزش هم ختم نخواهد شد . رئیس کمیسیون اروپا
، ژان کلود یونکر به روشنی اعلام کرد : " هیچ گزینه دموکراتیکی در برابر
پیمان های اروپایی نمی تواند وجود داشته باشد ". این انطباق نئو لیبرالی
دکترین " استقلال محدود " است که از سوی برژنف رهبر شوروی در سال 1968مطرح
شد . آن زمان ، شوروی با تانک هایش به بهار پراگ حمله کرد . تابستان جاری ،
اتحادیه اروپا با بانک هایش به بهار آتن حمله کرد .
ما به گسستن از این "اروپا " مصمم هستیم . شرایط بنیادی برای بازسازی
همکاری بین خلق ها و کشور های ما بر مبنای جدیدی ضروری است . ما چگونه می
توانیم سیاست های توزیع ثروت و ایجاد شغل های مناسب ، به ویژه برای جوان
ها ، تحول بوم شناختی ، و باز سازی دموکراسی در داخل محدودیت های این
اتحادیه اروپا را تصویب کنیم ؟ ما ناگزیر از فرار از( محتوی) پوچ و غیر
انسانی پیمان های کنونی اروپایی و باز ترسیم آن ها در راستای دور انداختن
ژاکت نئو لیبرالیسم ، لغو پیمان مالی ، و مخالفت با پیمان همکاری فرا
اتلانتیک هستیم .
ما در زمان فوق العاده ای زندگی می کنیم . ما با یک وضعیت اضطراری رو در
روئیم . کشور – عضو ها به داشتن فضای سیاسی که به دموکراسی های آن ها اجازه
نفس کشیدن بدهد و سیاست های عاقلانه ای در سطح عضو – کشور را رها از ترس
سرکوب از سوی گروه یوروی مستبد حاکم شده از سوی منافع قوی ترین آن ها و از
سوی شرکت های بزرگ ، یا رها از بانک مرکزی اروپا که بعنوان جاده صاف کن
مورد استفاده قرار می گیرد و " کشور غیر همکار" را به مسطح کردن تهدید می
کند ، همان گونه که در مورد قبرس ویونان اتفاق افتاد ، مطرح نماید نیاز
دارند.
این برنامه الف ماست : ما در کشور هایمان ، و همراه هم در سراسر اروپا ،
نسبت به مورد بحث قرار دادن دوباره پیمان های اروپایی تلاش خواهیم کرد . ما
به فعالیت در کارزار نافرمانی مدنی اروپایی ، همراه با مبارزه اروپایی های
همه جا نسبت به شیوه های مستبد اروپایی و " قاعده های " نا معقول تا زمانی
که آن بحث دوباره عملی گردد متعهدیم .
وظیفه نخست ما پایان دادن به بی مسئولیتی گروه یورو است . وظیفه دوم ما
پایان دادن به این وانمود سازی است که (گویا) بانک مرکزی اروپا " غیر
سیاسی" و " مستقل " است ، ( آن هم ) زمانی که به شدت سیاسی ( واز شکل سمی
ترین آن ) ، کاملا وابسته به بانک دارهای ورشکسته و نماینده های سیاسی آن
ها است ، و آمادگی دارد با لمس دکمه ای به دموکراسی پایان دهد .
اکثریت دولت هایی که الیگارشی اروپا را نمایندگی می کنند ، و پشت برلین
وفرانکفورت پنهان می شوند ، هم یک برنامه الف دارند : عدم تسلیم به درخواست
دموکراسی مردم اروپایی و استفاده از وحشیگری برای پایان دادن به مقاومت آن
ها . ما جولای گذشته در یونان شاهد این (برخورد) بودیم . چرا آن ها تلاش
کردند تا دولت منتخب دموکراتیک یونان را خفه کنند ؟ چون آن ها هم طرح ب ای
داشتند: خارج کردن یونان از منطقه یورو در بدترین شرایط ممکن با نابود کردن
سامانه بانکی آن و به مرگ کشاندن اقتصاد آن .
رو در رو با این تهدید ، ما نیز به طرح ب ای برای باز داشتن ارتجاعی ترین و
ضد دموکراتیک ترین نیروهای اروپایی نیاز داریم ، تا جایگاه خود را در برابر
التزام بی رحم آن ها به سیاست هایی که اکثریت را به سود اقلیتی اندک قربانی
می کند تقویت کنیم . اما ازاین اصل ساده که اروپا مربوط به اروپایی ها است
و واحد های پولی ابزار هایی برای ارتقا کامیابی مشترک هستند ، نه
ابزارعذاب یا اسلحه هایی که به وسیله ان دموکراسی به قتل می رسد نیزدوباره
دفاع می کنیم . اگر یورو نمی تواند دموکراتیزه شود ، اگر آن ها بر استفاده
از آن برای خفه کردن مردم اصرار دارند ، ما به پا خواهیم خاست ، در چشم های
آن ها نگاه خواهیم کرد ، و به آن ها خواهیم گفت : بدترین کار خود را عملی
کنید ! تهدید های شما مارا نمی ترساند . ما راهی برای اطمینان از آن که
اروپایی ها سامانه پولی ای دارند که همراه با آن ها کار می کند ، نه به
هزینه آن ها خواهیم یافت .
طرح الف ما برای یک اروپای دموکراتیک ، با طرح ب ای پشتیبانی می شود که به
اولیای امور نشان می دهد که آن ها نمی توانند مارا به سوی تسلیم مرعوب
نمایند ، که ( طرح ما ) فراگیر است و جذب اکثریت اروپایی ها را هدف گرفته
است . لازمه این (طرح) سطح بالایی از آمادگی است . بحث عامل های فنی خود را
تقویت خواهد کرد . فکر های بسیاری نیز مطرحند : ابداع سامانه های پرداخت
برابر ، پول های برابر ، دیجیتالی کردن معامله های یورو ، سامانه های
مبادله مبتنی بر جامعه ، خروج از یورو و تبدیل یورو به یک پول مشترک .
هیچ ملت اروپایی نمی تواند برای آزادی خود در انزوا تلاش کند. نگاه ما
انترناسیونالیستی است . برای پیش دستی نسبت به آن چه ممکن است در اسپانیا ،
ایرلند – و بالقوه دوباره در یونان ، بسته به آن که وضعیت سیاسی چگونه پیش
رود - و در فرانسه در 2017، ما به همکاری با یک دیگر به صورت مشخص در رابطه
با طرح ب ، با در نظر داشتن ویژگی های متفاوت هر کشور نیاز داریم .
از این رو ، ما تشکیل همایشی بین المللی در باره طرح ب ای برای اروپا را ،
که به روی شهروندها ، سازمان ها و روشنفکر های علاقه مند گشوده باشد
پیشنهاد می کنیم . این کنفرانس می تواند اوایل نوامبر 2015 بر گذار گردد .
ما فرایند را در روز 12 سپتامبر در طی جشن امانیته در پاریس آغاز خواهیم
کرد . به ما می پیوندید !
ژان لوک ملانشون ، عضو پارلمان اروپا ، از پایه گذاران حزب چپ
استفانو فاسینا ، عضو مجلس ایتالیا ، معاون سابق وزیر اقتصاد و دارایی
(ایتالیا)
زو کونستاتوپولون ، رئیس مجلس هلنیک ( یونان)
اسکار لافونتن ، وزیر پیشین دارایی المان ، بنیانگذار حزب چپ ( المان)
یانیس واروفاکیس ، عضو مجلس یونان ، وزیر دارایی پیشین ( یونان)
مطلب
را به بالاترین بفرستید:
مطلب را به آزادگی بفرستید:
بازگشت به صفحه نخست