نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2015-05-31

نویدنو  10/03/1394 

 

 

حزب کمونیست یونان و " بیانیه پراگ "

برگردان : هاتف رحمانی

حزب کمونیست بوهم – موراویا روز های 23و24ماه می 2014 کنفرانسی بین المللی در پراگ سازمان داد که حزب کمونیست یونان دعوت شده بود و در آن شرکت کرد . حزب های کمونیست وکارگری تنها دعوت شده ها به این کنفرانس نبودند . نیروهای دیگری نیز دعوت شده بودند که ردای چپ به تن می کنند ، مانند حزب چپ المان که سال های بسیاری در تلاش های توهم پراکنی بین کارگران در باره " انسانیت" سرمایه و اتحادیه اروپا شرکت داشته اند ، در عین حال اغلب نقش برجسته ای در کارزار ضد کمونیستی وضد شوروی اتحادیه اروپا ایفا کرده اند . و خود این به تنهایی ، یعنی کاراکتر کاملا متفاوت نیروهایی که ( در کنفرانس ) شرکت کردند ، امضا بیانیه مشترک را در مورد موضوع های ایدئولوژیک – سیاسی جدی که  معلوم است در (مورد) آن ها واگرایی موضع ها  وجود دارد غیر ممکن می سازد . 

رفقای حزب کمونیست بوهم –موراویا ، که پیش نویس بیانیه را آماده کرده بودند  ، اعلام کردند که نماینده های حزب ها می توانند تا پایان ماه می حمایت خود از بیانیه را به اطلاع آن ها برسانند. هر چند هم زمان متن بیانیه را برای سولید نت ارسال کردند که در 26 ماه می ، بدون امضا حزب ها منتشر و زمینه را برای سوء تعبیر ان که چه حزب هایی امضا کرده اند باز گذاشتند. 

به سهم حزب کمونیست یونان ، ما مایلیم بیانیه مختصرو مدونی در رابطه با آن که چرا حزب ما نمی تواند "بیانیه پراگ" را امضا کند صادر کنیم .

1-           معنی امپریالیسم در نکته های متعدد متن به  سیاست خارجی متجاوز "توسعه طلب" محدود شده است ، که به نظر ما اشتباه است . 

حزب کمونیست یونان بی هیچ تناقضی از موضع لنین ، با تمام مشخصه های قابل توجه توصیف شده از سوی رهبر انقلاب اکتبردر نوشته هایش که امپریالیسم سرمایه داری انحصاری است حمایت می کند.  

2-           طبق بر آورد ما متن بیانیه ، در رابطه با موضوع همکاری نظری نا درست را در بر دارد و به صورت عمیقا بی هوده ای " اتحاد چپ ونیرو های ترقی خواه" را که بعنوان رسانگری برای مدیریت سرمایه داری و کاربست سیاست های ضد مردمی در کشورهای بسیاری مور استفاده قرار گرفته بوده است ترویج می کند.  

حزب کمونیست یونان در مخالفت با این نظرنیاز به اتحاد اجتماعی طبقه کارگر و سایر لایه های مردمی شهر وروستا علیه انحصارها وسرمایه داری را ترویج می کند.

3-           متن هدف امریکا و اتحادیه اروپا برای تحریف تاریخ و باز نویسی نتیجه های جنگ جهانی دوم را یادآور می شود .

اما ، امریکا واتحادیه اروپا تنها نیروهایی نیستند که در این تلاش برای بازنویسی تاریخ مشارکت دارند . و به نظر ما ، این به خاطر آن است که مهم ترین پی آمد جنگ جهانی دوم ظهور کشور های سوسیالیستی در اروپای مرکزی وشرقی و تحکیم بیشتر اتحاد جمهوری های شوروی بود . نیروهای اجتماعی – سیاسی که اکنون در این کشور ها در قدرتند و پیش تر ضد انقلاب و زنده کردن سرمایه داری را در اتحاد جمهوری های شوروی و دیگر کشورهای اروپای شرقی هدایت کردند در این بازنویسی به موازات امریکا واتحادیه اروپا همکاری کردند . رهبری کنونی روسیه هم در تحریف تاریخ مشارکت دارد و در کارزار کمونیست ستیزی غیر قابل قبول حول کشتار کاتین ، با وجود تمام انتشارات در باره تحریفی که در دوران یلتسین ، در تعقیب رد پای گوبلز آغاز شد فعالانه شرکت دارد .

4-           متن با مسئله جنگ ، با " آرزوهای" مبهم برای صلح از دیدگاه منفعلانه برخورد می کند.

به نظر حزب کمونیست یونان در این مورد ، رویکرد لنین کاملا معتبر است . لنین یاد آور شد که " جنگ نه اتفاقی رخ می دهد ، نه آن چنان که کشیشان مسیحی می اندیشند " گناه" است ( که در وعظ وطن پرستی ، انسانیت وصلح ذره ای پشت اپوتونیست ها نیستند ) ، بلکه مرحله گریز ناپذیری از سرمایه داری است ، که شکلی ازروش زندگی سرمایه داری را مانند صلح مشروع می سازد ." جنگ های امپریالیستی ، جنگ  برای غلبه بر بازار ها ، سرزمین ها ، کنترل سیاسی مستقیم ، مشخصه دوران معاصر سرمایه داری است و نیاز به تقسیم جدید بازار ها ، به "موافقت نامه " های جدید صلح ، بر پایه پیشرفت توسعه ناهموار سرمایه داری را بیان می کنند. تمام طبقه های بورژوازی مسئول جنگ های امپریالیستی هستند و نه فقط آن ها که در چارچوب ناتو واتحادیه اروپا متحد شده اند .    

 مسئله برای جنبش کارگری – مردمی در هر کشور سرمایه داری انتخاب گروهی از امپریالیست ها برای متحد شدن با آن ها نیست ، بلکه انتخاب اداره کردن مبارزه خود علیه جنگ بورژوایی است ، به نحوی که خون مردم برای منافع بیگانه با آن ها و برای غنی تر کردن بهره کشی جاری نشود . مبارزه علیه جنگ امپریالیستی نمی تواند از مبارزه برای سرنگونی قدرت سرمایه جدا شود . 

5 - نیروهای اپورتونیست – سوسیال دموکرات نظیر حزب چپ آلمان ، نیز برای جنگ های امپریالیستی مسئولیت بعهده دارند ، ونیز دیگر حزب های به اصطلاح حزب چپ اروپا ، که از آن ها حمایت می کنند مانند آن چه در مورد جنگ در لیبی ، در جمهوری افریقای مرکزی ، در سوریه و... اتفاق افتاد . 

6-  متن بیانیه نسبت به خشونت ، بدون بررسی نوع خشونت ، نوع جنگ ، از سوی چه طبقه ای ، برای چه هدفی ، موضعی "قصاری" اتخاذ می کند .و  آن هم در زمانی که به خوبی شناخته شده است که بورژوازی خواستار آن است که مردم به طور کامل خشونت انقلابی را رد کنند ، تا بتوانند خشونت سرمایه را بدون هیچ مانعی بر آن ها اعمال نمایند .

حزب کمونیست یونان و جنبش کمونیستی در کل خشونت وجنگ را که از سوی  طبقه بورژوا ایجاد می شود در هر شکلی محکوم می کنند . خواه این خشونت یک تجاوز نظامی توسعه طلبانه باشد یا به شکل خط سیاسی بورژوازی در دوران صلح ، که خشونت بهره کشی طبقاتی از طبقه کارگر را در بر می گیرد و راه را برای جنگ های جدید امپریالیستی فرش می کند. 

علاوه بر این ، ما فکر می کنیم که جنبش انقلابی کارگری باید توانایی لازم را برای مقابله با خشونت سرمایه  با خشونت خود کسب نماید . گیورگی دیمیتروف ، در رابطه با این مسئله در دادگاه لایپزیک خود نقل قولی از گوته شاعر المانی نقل کرد که  " آری ، کسی که نمی خواهد سندان باشد ، باید چکش باشد " . در عین حال ک.مارکس و ف .انگلس در مانیفست یاد آوری کردند :" کمونیست ها پنهان کردن دیدگاه و هدف های خود را حقیر می شمارند . آن ها آشکارا اعلام می کنند که هدف نهایی آن ها تنها با سرنگونی اجباری تمام شرایط اجتماعی موجود می تواند حاصل شود ".  

7- متن به جهانی " بدون جنگ ، بدون خشونت ، بدون پستی " برای " پیشرفت دموکراتیک جامعه" فرا می خواند ، بدون آن که جامعه ای را که باید برای آن مبارزه کرد یاد آوری نماید . به این شیوه متن اتاق را برای این توهم که جنگ وبدبختی، حمله به حقوق اجتماعی و دموکراتیک می تواند در داخل شرایط سرمایه داری متوقف شود رها می کند. 

حزب کمونیست یونان وحزب های کارگری و کمونیست بسیار دیگری اعلام می کنند که دوران ما دوران گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم است . سرمایه داری نمی تواند مشکل های کارگران را حل کند ، تنها می تواند سبب بحران ها و جنگ های امپریالیستی ، سرکوب حقوق دموکراتیک و اجتماعی ، فاشیسم ، فقر نسبی و مطلق طبقه کارگر و دیگر لایه های مردمی گردد . تنها راه حل جایگزین برای خلق ها سوسیالیسم است .

به دلیل های بالا آشکار است که حزب کمونیست یونان نمی تواند "بیانیه پراگ" را امضا کند.

متن اصلی بیانیه پراگ را می توان در این آدرس مشاهده کرد

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi  

     بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: