نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

2015-01-30

نویدنو  10/11/1393 

 

 

 

جنبش سیریزا

احمد توناک - برگردان : آرش وجدانی

 

افکیدیس تساکالوتوس مصحابه ای با احمد توناک برای sendika.org در ترکیه انجام داده است . تساکالوتوس دکترای اکسفورد ،استاد اقتصاد دانشگاه آتن ، عضو پارلمانی  سیریزا و مسئول سیاست اقتصادی سیریزا است .

پ  : چرا ماندن در اتحادیه اروپا برای یونان در دوره ای که نیروهای گریز از مرکز بسیاری در داخل اتحادیه تهدید کننده هستند ، در زمانی که اتحادیه اروپا نه از نظر اقتصادی ونه از نظر سیاسی آینده امید بخشی را نشان نمی دهد این چنین مهم است ؟ آیا اتحادیه اروپا تنها بدیل بین المللی ماندگار برای عقب نشینی به یک کشور ملی را به نمایش می گذارد ؟ آیا مبارزه برای یک بدیل سوسیالیست در سطح اروپایی ، یعنی یک کشور متحد سوسیالیست اروپایی ارزشی ندارد ؟   

ج: صریحا چون نیروهای سیاسی گریز از مرکز بسیاری وجود دارد ! ما در سیریزا ازاولین لحظه گفته ایم که یورو نه از سوی نیروهای ترقی خواه بلکه از سیاست های ریاضتی در خطر است . چون می دانیم اشکال قطعی نرخ برابری در زمان رکود و بیکاری توده ای در معرض تهدید هستند. افراد مترقی باید بترسند که تجزیه یورو می تواند مستقیما به بازگشت دهه 1930 (رکود بزرگ-مترجم)منجر شود : کاهش رقابت ، ملی گرایی های رقیب و بد تر از آن .     

پ: حتی اگر یونان در داخل اتحادیه اروپا بماند ، چرا ماندن در منطقه یورو، که کشورهای بسیاری ، نه تنها بریتانیای مشکوک به یورو ، بلکه سوئد ، کشوری کوچکتر از یونان ، از آغاز از آن دورمانده اند ، برای یونان مهم است ؟ آیا تصور آن که یورو قطعا به از سر گذراندن طوفان قادر است اطمینان بخش است ؟ اگر نیست ، پس چرا مخاطره ورشکستگی جمعی راانتخاب می کند؟ 

ج: حمایت ما از پروژه اروپایی آن چنان که پاسخ پیشین روشن کرد راهبردی است ، نه فقط راهکاری . استدلالی که سیریزا می کند این است که مشکل هایی مانند بدهی مشکل هایی فرا ملی راتشکیل می دهند که باید در سطح فرا ملی اصلاح شوند. اما این هم به رشته کاملی از مشکل های دیگر : رو در رویی با بازار های مالی و شرکت های چند ملیتی ، رقابت مالیاتی بین اقتصاد ها ، تغییرات آب وهوا و غیره  بستگی دارد.

فکری که فروپاشی یورومی تواند پایه بهتری برای همگرایی باشد را دنبال می کند به نظر نمی رسد کسی باشد که از تاریخ پشتیبانی می کند . یک بار دیگر شبح دهه 1930 هاله بزرگی را نشان می دهد .

 پ: به نظر می رسد سیریزا به اجرای برنامه تسالونیکا ( یونانی) متعهد است که در آن هم افزایش حداقل دستمزد و هم ایجاد برنامه تامین شغلی به ویژه برای کارگران اهمیت دارند . گزینه های واقعی برای بنیان گذاری چنین سیاست هایی چیست ؟ آیا احتمال استفاده از صندوق های اروپایی برای تضمین مشاغل واقعی است ؟ آیا تعلیق پرداخت بدهی خارجی هم می تواند یک گزینه باشد ؟  

ج: برنامه تسالونیکی شامل رشته ای از اقدام های کوتاه مدت است که ما برای اجرا صرف نظر از فرایند گفتگوهای بدهی پیشنهاد می کنیم . از این رو آن ها با ایده هایی برای چگونگی بنای آن ها همراهند ، از باز سازی سامانه مالیات برای گستردن پایه مالیات گرفته تا مقابله با فرار از مالیات ، تا برنامه هایی برای اصلاح مالیات های معوق و مشکل وام های غیر قابل وصول –افرادی هستند که در حال حاضر نمی توانند وام های خود را پرداخت کنند اما اگر قرار داد منصفانه ای درباره پرداخت های آینده بسته شود می توانند پرداخت کنند .ورای آن ما برای موافقت نامه مالی جدید با اعتبار دهنده های خود مذاکره خواهیم کرد ، که به معنی کاهش شدید هدف های غیر واقعی برای مازاد سالیانه مالیات طی چند سال آینده خواهد بود . چنین هدف هایی برای راهبرد برنامه جاری جهت قابل تحمل ساختن بدهی یونان در مرکزبرنامه قرار دارند ، اما برخی اقتصاد دان ها اعتقاد دارند که این برنامه یک راهبرد اقتصادی  قابل دوام ، با رها کردن اموراجتماعی است . اگر ما موفق شویم ، آنگاه این برنامه منابع سرمایه گذاری را برای آغاز روند بازسازی اقتصادی درپس آیند بحران ها رها خواهد کرد .  

پ: با مسلم بودن نرخ  174 درصدی بدهی به تولید ناخالص ملی ، نقطه ظهور آزمایش ها و اختلال های اقتصاد یونان بدون شک پرداخت بدهی خارجی ربایی است . آشکار به نظر می رسد که بخش غالب سرمایه مالی اروپایی بر اجبار یونان بر پرداخت کامل بدهی یک دندگی می کند وهیچ یک از گفتگوهایی را که سیریزا آرزو می کند انجام  شود نمی خواهد .بنا بر این به نظر می رسد که بدون آن که سیریزا به ناگزیرو به صورت جدی در موضوع بدهی خارجی عقب نشینی کند ، سرمایه مالی اروپایی  یونان را به خارج کردن شدید سرمایه ،که احتمالا به شکست انجام وظیفه مالی کشور منجرمی شود  تهدید خواهد کرد . چون این یک احتمال قابل پیش بینی است ، آیا اتخاذ احتیاط های فوری و ، مثلا ، بستن حساب های سرمایه و ملی کردن سامانه بانک داری نمی تواند امن تر باشد ؟   

ج: ما خواهیم دید که آیا این اتفاق می افتد یا نه . بازار ها هم به پایداری برنامه جاری اعتقاد ندارند . اما ورای این ، در سطح سیاسی ما به سادگی دستور دموکراتیک مردم یونان را نادیده نخواهیم گرفت .چنین موضعی می تواند پیام بسیار قدرتمندی به دیگران در اروپا ارسال کند که اتحادیه اروپا نمی تواند در روند های دموکراتیک و اولویت های اجتماعی بدیل مشارکت نماید . این نگرانی کوچکی نیست ، با وجود مسلم نیروهای سیاسی گریز از مرکزی که در بالا ذکر کردید . این  گریز ممکن است از جانب راست ملی گرا ، و نیز چپ باشد ، اما روشن نیست که اتحادیه اروپا بتواند برای نشان دادن چنین اهانتی به خاطر برخی از هسته اصول اروپایی ، مانند دموکراسی وعدالت اجتماعی باقی بماند .

من یاد آوری می کنم که پس از سیریزا ، پودوموس در اسپانیا ، و شین فین در ایرلند نیز در نظر سنجی عمومی جایگاه بالایی دارند . چیزی در داخل اروپا در حال تغییر است و کارگران هم نیاز دارند که مانند سرمایه  در این سطح سازمان یابند . مبارزه ای است که باید جنگیده شود .   

پ : به نظرشما چشم انداز های ظهور طلوع طلایی بعنوان یک مدعی جدی قدرت در وضعیت آشفته اقتصادی و شکست سیاست اقتصادی اکنون مورد طرفداری سیریزا چبست ؟  

ج: خطر به روشنی در همین جاست .بدون خروج ترقی خواهانه از بحران ، شکلی از سرمایه داری اقتدار گرا ، و نه فقط در یونان ، خروجی احتمالی خواهد بود . از این رو طلوع طلایی یونان ، نسخه بسیار افراطی یک گرایش پنهان عمومی تر را نشان می دهد . 

پ: بیائید لحظه ای فرض کنیم که با وجود مانع های چیده شده از سوی سرمایه مالی اروپایی و بورژوازی یونان ، سیریزا، با کسب حمایت کامل طبقه کارگر و اکثریت مردم یونان  از یک پیروزی به پیروزی دیگری برود . سیریزا  تحت آن شرایط آرزو می کند یونان را به کجا ببرد؟

ج : برنامه سیریزا برنامه ای انتقالی است . می خواهد نه تنها روند واژگون کردن سیاست های ریاضتی بلکه از کار انداختن برخی از تکیه گاه های نظم نئو لیبرالی را آغاز کند. مانند تمام برنامه های گذار هدف  باز کردن رخنه هایی برای سیاست های رادیکال تر است .این که ما در اروپا به این هدف می رسیم به گستره ای بستگی دارد که جنبش های اجتماعی  برای استفاده  از فرصت هایی که برای گسترش برنامه  به سود اقتصاد ی مشارکتی تر ، از نظر نهادی متمایز تر و از نظر اجتماعی عادلانه تربه وجود می آید  مشتاق باشند . تنها دولت های دست چپی می توانند چنین کاری کنند . تغییر های اجتماعی ، به ویژه در عصر مدرن ، به درگیری فعال میلیونی نیاز دارد . حزب ها ودولت ها ی چپ باید نقش خود را بعنوان کاتالیزور این پیشرفت های گسترده  ببینند . آن چه قطعی است آن است که ما در زمان دلچسبی زندگی می کنیم

احمد تابوک روزنامه نگار اهل استانبول ترکیه است .  

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi  

     بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: