نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

2015-01-16

نویدنو  25/10/1393 

 

 

حزب توده ایران جنایت هولناک «شارلی ابدو» را به شدت محکوم می کند

 

زمینه های رشد تروریسم و افراطی گرایی اسلامی را  باید در سیاست های مخرب و ماجراجویانه امپریالیسم در منطقه از سوریه و عراق تا لبنان، فلسطین، خلیج فارس و ایران جستجو کرد!

جهان در روزهای اخیر شاهد جنایت هولناک کشتار  نویسندگان، کاریکاتوریست ها، و کارمندان مجله “شارلی ابدو” در پاریس بود. حمله افراطی گرایان مسلمان به دفتر مجله “شارلی ابدو” و قتل عام گروهی هیئت تحریریه و کارکنان این نشریه به خاطر اندیشه و کار فکری شان نشانگر رشد پدیده بسیار خطرناک و مخربی است که بشریت مترقی نمی تواند در مقابل آن سکوت اختیار کند. در پی حمله های تروریستی روزهای اخیر در پاریس ۱۴ انسان بی گناه از کارمندان مجله “شارلی ابدو” تا مشتریان یک مغازه یهودی  و سه پلیس،‌که یکی از آنها مسلمان الجزایری بود، جان خود را از دست دادند. حزب تودهٔ ایران این جنایت هولناک را که هدفش نابودی دگراندیشان و گسترش رعب و وحشت است به شدت محکوم می کند.
تلاش در نابودی فیزیکی و قتل عام دگراندیشان،‌برای ما ایرانیان که سال هاست زیر زنجیرهای رژیم قرون وسطایی ولایت فقیه به سر می بریم امر تازه و تعجب برانگیزی نیست. از فتوی قتل سلمان رُشدی، توسط خمینی، تا قتل عام جمعی هزاران زندانی سیاسی، به خاطر اندیشه های مترقی و آزادی خواهانه هایشان، در تابستان سال ۱۳۶۷، از قتل های زنجیره ای که در جریان آن فروهرها و مختاری و پوینده و دیگر فعالان سیاسی و دگراندیش کشور توسط ماموران امنیتی رژِیم سلاخی شدند تا به بند کشیدن، آزار و حصر دگراندیشان و فریادهای “سرکوب کنید و منکوب کنید” رهبر رژیم برای خفه کردن هر صدای اعتراضی، شیوه های مشابهی از برخورد با اندیشه های مخالف است که میهن ما نزدیک به سه دهه است از آن زجر می کشد و در این راه هزاران انسان آزادی خواه،‌ مترقی، دانشمند، نویسنده، مترجم، هنرمند،‌ فعال سندیکایی و اجتماعی جان خود را از دست داده اند.
جالب است که زیر فشار تنفر شدید برانگیخته شده در افکار عمومی جهان، در روزهای گذشته شماری از ‌سران رژیم جمهوری اسلامی ناچار به محکوم کردن اعمال تروریستی و حمله به مجله “شارلی ابدو” در پاریس شدند. از جمله احمد خاتمی،‌”امام جمعه تهران”‌ و از تاریک اندیشان  مجیزگوی ٰرژیم ولایت فقیه، در نماز  جمعه ۱۹ دی  تهران از جمله گفت: "ما حمله تروریستی در فرانسه را به شدت محکوم می‌کنیم و معتقدیم اسلام اجازه کشتن بی‌گناهان را نمی‌دهد. این بی‌گناهان چه در پاریس، سوریه، عراق، یمن، پاکستان و افغانستان باشند، فرقی نمی‌کند”.
این سخنان در حالی از سوی کسانی همچون احمد خاتمی مطرح می شود که او و همفکرانش،‌کسانی همچون جنتی،‌ لاریجانی و دیگران در هفته های اخیر ضمن تایید سرکوب خونین مردم معترض بر ضد کودتای انتخاباتی سال ۸۸، برای رهبران در حصر جنبش سبز، موسوی و کروبی به خاطر مخالفت با کودتای انجام شده تقاضای اعدام کرده اند. جنتی، سخنگوی شورای نگهبان،‌ در مصاحبه ای که با شبکه سوم سیمای جمهوری اسلامی انجام داد،‌ از جمله در این زمینه گفت:‌ "بر سر این عوامل منت گذاشته شده است؛ اگر بنا به محاکمه این ها بود هیچ قاضی عادل و آگاهی جز حکم اعدام برای آن ها صادر نمی‌کرد؛ در هیچ کشوری با افرادی که در مقابل نظام می‌ایستند نه در مقابل رئیس‌جمهور یا وزیر یا قاضی بلکه در مقابل نظام ایستادند این گونه رفتار نمی‌شود؛ بنابراین منت سرشان گذاشتند و به هر دلیل که هر اسمی رویش بگذارند از جمله به دلیل لطف و مهربانی اسلامی تخفیف قائل شدند. والا هر جای دیگر اینها را درجا اعدام می‌کردند. “
تروریست های پاریس، دلیل حمله به مجله “شارلی ابدو” و کشتار نویسندگان،‌ کاریکاتوریست ها و کارمندان این مجله را انتشار مطالب توهین آمیز بر ضد اسلام اعلام کردند. ما ضمن اینکه معتقدیم باید به همه ادیان و اندیشه های مختلف به دیده احترام نگریست و در رابطه با نمادهای اعتقادی توده ها با حساسیت برخورد کرد، ولی در عین حال معتقدیم که طرز تفکر نابودی دگراندیشان ریشه در اندیشه های قرون وسطایی دارد، آنگاه که انسان ها را به خاطر تشکیک و زیر علامت سئوال بردن مذهب (در آن دوران کلیسای کاتولیک در رُم) یا همچون گالیله به توبه و انکار اندیشه هایشان می کشاندند و یا آتش می زدند. بروز این چنین اندیشه ها و رفتار قرون وسطایی، در قرن بیست و یکم میلادی و در شرایط امروزین رشد جامعه بشری پدیده ای هولناک و مخرب است که مقابله با آن وظیفه هر انسان مترقی و مدافع حقوق بشر است.  
با روی کار آمدن “اسلام سیاسی” و دیدگاه های آن در مورد نقش “اسلام” در عرصه جهان و  آرزوی برپایی “امپراتوری اسلامی” این چنین برخوردهایی کم کم از حالت برخوردهای اعتراضی سیاسی خارج و به سطح سیاست دولتی و شکل دستور جهاد جهانی بر ضد مخالفان “اسلام سیاسی” بروز یافت. از مشهور ترین و پر سرو صدا ترین این برخوردها، فتوای خمینی در سال ۱۳۶۷، بر ضد سلمان رُشدی بود. نکته قابل تأمل اینکه خمینی چند ماه پیش از این فتوای، فتوای ای درباره قتل عام هزاران زندانی سیاسی در ایران صادر کرده بود که در آن دوران عمدتا با بی اعتنایی و بی توجهی و عملاٌ سکوت سران کشورهای اروپایی رو به رو شد. تاملی بر این فتوای و شیوه  “یک بام و دو هوای“ آنها جالب توجه است. خمینی در فتوای ای که در تاریخ ۲۵ بهمن ماه ۱۳۶۷ صادر کرد از جمله گفت: “به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می‏رسانم مؤلف کتاب “آیات شیطانی” که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام می‏باشند. از مسلمانان غیور می‏خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود، شهید است ان‏شاءاللّه‏. ضمناً اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد.” (به نقل از پرتال پژوهشی و اطلاع رسانی موسسه تنظیم و نشر آثار “امام خمینی”).  “نامه مردم”‌، ارگان مرکزی حزب ما در همان دوران در مقاله ای با عنوان “خمینی و رُشدی” از جمله نوشت: “نامه مردم افشا کرد که در جریان کشتار اخیر زندانیان سیاسی، حاکمان شرع اسیران را فرا می خواندند و می پرسیدند خدا را قبول داری یا نه؟ آیا هنوز بر سر عقاید خود هستی یا نه ؟‌ و چون پاسخی نه کاملاً مطابق خواست خویش می شنیدند بلافاصله فرمان قتل صادر می کردند... [اخبار منتشر شده در نامه مردم می توانست]  برای کسانی که با “فرهنگ”‌ و “منطق” ‌رژیم ولایت فقیه بیگانه اند این توهم را ایجاد کند که در انتشار چنین خبرهایی اغراق شده است... فرمان قتل سلمان رُشدی،‌ نویسنده کتاب “آیات شیطانی” ... نشان داد که اینان همین قدر که عقیده ای را (درست یا نادرست) ناخوشایند و یا به قول خودشان “توهین آمیز” تلقی کنند، چون نمی توانند مثل همه انسان های متمدن با منطق صحیح و علمی از پس صاحب عقیده برآیند کمر به قتلش می بندند...” (به نقل از “نامه مردم”، شماره ۲۴۸، ۹ اسفندماه ۱۳۶۷).

زمینه های رشد تروریسم و افراطی گرایی در منطقه و جهان
ما در عین محکوم کردن بدون قید و شرط اینگونه اندیشه های قرون وسطایی و مخرب برخورد به دگراندیشان که در بالا به آن اشاره کردیم، نمی توانیم به زمینه های عینی رشد این پدیده که ارتباط مستقیم با سیاست های ماجراجویانه و مخرب امپریالیسم جهانی در منطقه خاورمیانه در دهه های اخیر دارد بی توجه بمانیم. پایه گذاری گروه تروریستی “القاعده”‌با حمایت مالی و معنوی امپریالیسم آمریکا و انگلیس، و زیر نظر مستقیم سازمان امنیت پاکستان، در افغانستان، و با هدف سرنگونی دولت دموکراتیک این کشور، در دوران “جنگ سرد”، که با همیاری و کمک مالی ارتجاع محلی، از جمله دولت عربستان سعودی صورت گرفت هیولای وحشتناکی را در جهان فعال  کرد که در جریان حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر سال  ۲۰۰۱ به شکل خونین و گسترده ای در کشورهای غربی چهره نمود و امروز دنباله آن را می توان در جنگ های خونین داخلی در سوریه و عراق مشاهده کرد
یورش نظامی آمریکا و متحدانش به افغانستان و سپس به عراق و ادامه سرکوب خونین و خشن حقوق مردم فلسطین توسط دولت اسرائیل در کل زمینه های جدی ای را برای رشد افراطی گرایی مذهبی و تشدید تنش و خونریزی نه تنها در منطقه بلکه سراسر جهان فراهم آورده است.   
بررسی نقادانه و دقیق خبرهای ماه های اخیر از یورش گروه “داعش” به عراق و سوریه و سپس حمله های اخیر تروریستی در عین حال نشانگر این واقعیت انکار ناپذیر است که کشورهای امپریالیستی و متحدان آن ها در دو سال گذشته از همین نیروهای جنایتکار، به عنوان “مبارزان راه آزادی” در سوریه دفاع می کردند و همه گونه امکانات مالی و نظامی در اختیار آنها قرار می دادند. افشا شدن اینکه تروریست های فرانسوی در چند سال گذشته زیر نظر مأموران امنیتی فرانسه مشغول انتقال و تمرین “جهادیست ها” به سوریه و عراق بوده اند.  چشم پوشانی دولت های اروپایی بر اینکه سازمان های تروریستی در پایتخت های اروپا برای سازمان دهی “جهاد” در کشور های خاورمیانه با بهره برداری از میلیاردها دلار بودجه از سوی عربستان و قطر داوطلب استخدام می کرده اند،  نشانگر اثرات مخرب سیاستی است که بدون در نظر گرفتن منافع مردم منطقه و جهان در فکر اعمال هژمونی خود در این منطقه بسیار حساس و پر تنش به هر قیمتی است.  
نکته دیگری که توجه به آن بسیار اهمیت دارد، رشد اندیشه های فاشیستی  و  نژاد پرستانه در کشورهای اروپایی، از جمله فرانسه است که بستری است برای رشد افراطی گری در شکل های مختلف. نتایج اخیر انتخابات پارلمان اروپا و رشد بی سابقه و خطرناک نیروهای نژاد پرست، ‌از آلمان تا فرانسه و انگلستان، یونان، هلند، و کشورهای اروپای شرقی‌ نشانه جدی ای از بحران اجتماعی ای است که بر بستر بحران اقتصادی سرمایه داری و تلاش آن برای تحمیل سیاست های نولیبرالی بر جهان هر روز ابعاد گسترده تری به خود می گیرد. تظاهرات نیروهای نژاد پرست در درسدن و برخی از شهرهای آلمان، در روزهای اخیر، در مقابل اعتراض گسترده مردم عادی و نیروهای مترقی این کشور و همچنین حوادث اوکرايین و دفاع کشورهای امپریالیستی از نیروهای  فاشیستی در این کشور نشانگر این واقعیت است که بر خلاف ابراز نظرهای سران کشورهای غربی، این سیستم سرمایه داری حاکم نیست که مدافع حقوق بشر، برادری، برابری و “لیبرته” در فرانسه و یا جای دیگری از جهان باشد
حزب ما ضمن محکوم کردن صریح جنایت هولناک تروریست های وابسته به نیروهای افراطی اسلامی در قتل نویسندگان، کاریکاتوریست ها، کارکنان نشریه “شارلی ابدو”، معتقد نیست که راه نجات جهان از بلای تروریسم، جنگ صلیبی و تبدیل شهرهای اروپا و آمریکای شمالی به پایگاه های نظامی است، بلکه چاره را باید در حل عادلانه بحران خاورمیانه، اتخاذ سیاست های اقتصادی- اجتماعی مردمی و متوقف کردن فوری سیاست های مخرب و ماجراجویانه امپریالیسم برای اعمال هژمونی خود بر منطقه جستجو کرد. حضور میلیون ها فرانسوی در خیابان های شهرهای مختلف فرانسه و همبستگی نیروهای ترقی خواه و انسان دوست جهان در شهر های دیگر، در یادبود قربانیان این جنایت هولناک و در دفاع از آزادی اندیشه و بیان، را نباید به معنای دفاع مردم جهان  از سیاست های مخرب دولت های امپریالیستی در خاورمیانه و آفریقا ارزیابی کرد.  

به نقل از «نامه مردم»، شماره ۹۶۴، ۲۲ دی ماه ۱۳۹۳

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi  

     بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: