نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

2014-12-25

نویدنو  04/10/1393 

 

 

 

انزوای با شکوه

یوری اونری - هاتف رحمانی

تقریبا هزار شخصیت اسرائیلی پیش از این درخواستی را خطاب به پارلمان اروپا برای به رسمیت شناختن دولت فلسطین از سوی دولت های ان ها امضا کرده بودند .

من افتخار داشتم  که در میان امضا کننده ها ،که وزیر ها و عضو های سابق پارلمان ، دیپلمات ها و ژنرال ها ، هنرمندها و تجار، نویسنده ها و شاعرها ، از جمله سه نویسنده برجسته اسرائیلی آموس اوز، داوید گروسمن و ا.ب .یهوشوا را در بر می گیرد باشم.

ما اعتقاد داریم که استقلال مردم فلسطین در کشور خودشان ، در کنار کشور اسرائیل ، بنیانی برای صلح و به همان اندازه فلسطینی ها برای اسرائیلی ها اهمیت دارد . این ،اعتقاد ، از جنگ 1948  اتفاقا اعتقاد راسخ من بوده است .

راست افراطی ، که در سال های اخیربر اسرائیل حکومت کرده است ، باورمخالفی دارد. چون می خواهد تمام حوزه بین دریای مدیترانه و رودخانه اردن را به " ملت – کشور خلق یهود" تبدیل کند ، از این رو تاسیس کشور فلسطین را به کلی رد می کند. 

پس ، خط های مبارزه این ها هستند:

یک کشور فلسطینی در کرانه باختری ونوار غزه ، با پایتختی اورشلیم شرقی ، یک پیمان صلح اسرائیلی – فلسطینی ، پایان دادن به اشغال ، صلح بین اسرائیل و کل جهان عرب ومسلمان ، یا اسرائیلی بزرگتر، ادامه اشغال یا الحاق ، شهرک های بیشتر و پاک سازی قومی ، جنگ دائمی .

اسرائیل باید انتخاب کند .

تا جهان را داشته باشد .

به تازگی ، پارلمان های متعدد اروپایی از دولت های خود خواسته اند تا کشور فلسطین را به رسمیت بشناسد . ما خواهان تشویق این فرایند هستیم .

پارلمان پرتقال جمعه گذشته ، به دنبال پارلمان های بریتانیا ، ایرلند ، فرانسه واسپانیا فلسطین را به رسمیت شناخت . پارلمان اروپا ، نهادی با نفوذ و قدرت رشد یابنده نیز کشور فلسطین را به رسمیت شناخته است .

این ها فقط پیشنهاد هایی ( به دولت ها) هستند . اما دولت سوئد رسما کشور فلسطین را به رسمیت شناخته است .برخی ارواح گمراه شده اظهار داشته اند که این اولین به رسمیت شناسی فلسطین از سوی کشور اتحادیه اروپا بود . این سخن کاملا نا روایی است : فلسطین پیش از این از سوی کشور های اتحادیه اروپایی بلغارستان ، قبرس ، جمهوری چک ، مجارستان ، لهستان ، بلاروس ، بوسنی و هرزگوین ، گرجستان ، ایسلند، مونته نگرو، روسیه ، صربستان، ترکیه و اکرایین به رسمیت شناخته شده بود. 

لیستی کاملا پر ابهت  . اما آیا اهمیتی دارد ؟

بیانیه استقلال امریکا اهمیت " احترام اخلاقی به افکار بشر" رابیان می کند.

بیانیه استقلال اسرائیل شامل این عبارت نیست ، اما ترکیب کلی آن نشان می دهد که تلاشی برای شرح هدف های خود به جهان و کسب به رسمیت شناخته شدن دیپلماتیک جهانی است .

هر چند دیوید بن گوریون ، که بیانیه را در همایش تاسیس ، اندکی پس از اعلام دکترین خود با صدای بلند خواند: " آن چه غیر یهودی ها می گوید اهمیتی ندارد ،  آن چه اهمیت دارد کاری است که یهودی ها انجام می دهند. 

آیا این (عبارت) واقعا حقیقت دارد ؟ آیا افکار بشر اهمیتی ندارد؟

آن (عبارت) شاید 150 سال پیش ، که بنجامین دیزرائیلی سیاست بریتانیایی " انزوای با شکوه " را اعلان کرد درست بود . البته من شک دارم . حتی همان زمان ، بریتانیای کبیر عمیقا درگیر امور اروپا و جهان بود .

از آن زمان تاکنون ، دنیا عمیقا تغییر کرده است . دولت ها بسیار دموکراتیک تر شده اند ، آموزش و پرورش همگانی بنیان های افکار عمومی را گسترده تر کرده است، گسترش ابزار های ارتباط جمعی شفافیت را ارتقا داده است ، و برخی از " دهکده جهانی" سخن می گویند. 

افکار عمومی تاثیر عظیمی بر سیاست مداران کشورهای دموکراتیک ، و حتی دیکتاتوری  دارد . دولت ها دیر یا زود جایی را که افکار عمومی هدایت می کند پیگیری می کنند. احساسات عمومی به سیاست اداری تبدیل می شود . این امر پی آمد های دیپلماتیک ، اقتصادی و حتی نظامی دارد .

سازمان ملل گلدان منتخب برای انعکاس " افکار بشر" است . پس از تاسیس سازمان ملل ، اسرائیل برای پذیرفته شدن در سازمان جهانی به سختی جنگید. اعلامیه استقلال ، که وعده دموکراسی و برابری برای تمام ساکنان را داد ، نقش مهمی در این مبارزه بازی کرد . با این حال بن گوریون عادت داشت سازمان ملل را " سازمان ملل حقیر" بخواند.

از 40 سال پیش تا حالا ، این تحقیر هرگز کنار گذاشته نشده است . رهبر های اسرائیلی برای بستن راه هر قطعنامه شورای امنیت که دولت اسرائیل ، صرف نظر از محتوی آن ، موافق آن نباشد بر وتوی آمریکا تکیه کردند. اگر سازمان ملل می خواست ده فرمان را بر خلاف میل اسرائیل دو باره تایید کند ، امریکا باید  آن ها را وتو می کرد . 

اکنون ، برای اولین بار در تاریخ سازمان ملل ، این شمشیر داموکلس ممکن است ناپدید شود. امریکا اشاره کرده است که ممکن است پیش نویس قطعنامه شورای امنیت را که دولت اسرائیل موضوع داغ آن است وتو نکند.

باور نکردنی است ! امریکا وتو نکند؟ این امر به گفتن آن می ماند که فردا خورشید ممکن است طلوع نکند. 

چه پیش آمده ؟ چه اتفاقی افتاده است ؟

ساده ترین پاسخ آن است که باراک اوباما ، مانند بسیاری دیگر ، از بنیامین ناتانیاهو سیر شده است . نخست وزیر ما یک پل را چند بار به آتش کشیده است .

او رئیس جمهور امریکا را بار ها تحقیر کرده است . او تازی های آی پک (لابی اسرائیل در امریکا ) را علیه او رها کرده است . و بدترین کار ممکن یک سیاست مدار را انجام داده است : او آشکارا از رقیب او در کارزار انتخاباتی گذشته حمایت کرده است .

حمایت نخست وزیر از میت رامنی چیزی کم تر از رسوایی نبود . ناتانیاهو ، در تعقیب  دستور ارباب خود ، شلدون آدلسون زمخت اما به شدت بانفوذ کازینو ، آشکارا و بی شرمانه برای رامنی کارزار انتخاباتی به راه انداخت . در عوض آدلسون  روزنامه "اسرائیل امروز" را ایجاد و تامین مالی کرد ، که به صورت رایگان توزیع می شد ، و اکنون وسیع ترین انتشار را در کشور دارد . سیاست انحصاری سرمقاله آن حمایت از ناتانیاهو در همه حال است .

در انتخابات میان دوره ای اخیر امریکا ، آی پک دوباره به جمهوری خواه ها پیوست ، و به آن ها کمک کرد تا سنا را به سنگر ضد اوباما تبدیل کنند. 

اوباما کاملا ساکت مانده است . اما او اگر انتقام خود را طراحی نمی کرد می توانست ابر انسان باشد . او با تشویق مخفیانه اروپایی ها به ادامه تلاش های هواداری از فلسطین انتقام خود را گرفت . اکنون این طرح آشکار شده است . امریکا اعلام کرده است که در حال بررسی عدم استفاده از حق وتو خود است .

موضوع بحث یک پیش نویس فلسطینی است که شورای امنیت می تواند محدوده زمانی یک ساله را برای دست یابی به توافق صلح ، و محدوده سه ساله را برای پایان دادن به اشغال و ایجاد کشور فلسطینی در مرزهای 1967  تصویب نماید . برای اسرائیلی های دست راستی ، آن پیش نویس به منزله پایان دادن به جهان است .

یک پیش نویس فرانسوی هم مورد بحث است ، که تا این حد پیش نمی رود ،بلکه محدوده زمانی دو ساله را برای مذاکرات صلح تعیین می کند.  

این پیش نویس هاهمین سال گذشته غیر قابل تفکر بودند.آن ها انزوای ژرفنده اسرائیل را نشان می دهند.

هیچ سیاست مداری شکست ریشه ای را دوست ندارد . پس از رکورد نا شکسته 41ساله استفاده امریکایی ها از وتو به نیابت از اسرائیل ( وتقریبا  نه برای هیچ کس دیگری) ، وتو نکردن می تواند گامی انقلابی باشد . ممکن است تاثیر ژرفی بر سیاست های داخلی امریکا ، از جمله انتخابات ریاست جمهوری آینده  داشته باشد . ممکن است به شانس هیلاری کلینتون ( شاید وسوسه دیگری برای اوباما) آسیب برساند .

همچنین پای منافع راهبردی امریکا هم در میان است . جهان عرب ممکن است در هرج ومرج باشد ، اما هنوز به اتفاق آرا به صورت دیپلماتیک از هدف فلسطین حمایت می کند.  امریکا به مشارکت عرب ها در اتحادی که علیه دولت اسلامی می جنگد استناد می کند. یک وتو ضد فلسطینی در این نقطه اتصال می تواند به تمام دولت های عرب که مستعد پیوستن به اتحاد هستند آسیب رساند . بعنوان مثال ، اردن ، عربستان سعودی و مصر . 

جان کری ، جان کری بیچاره ، به ملاقات با " هرکسی و زن او" ( آن طور که ما در زبان عبری متعصب عامیانه می گوییم ) برای یافتن راه حل هجوم می برد . او محمود عباس را به قطع کمک مالی اش تهدید می کند . اما عباس به درستی به او می گوید که او چیزی برای از دست دادن ندارد – اگر نتواند به زودی چند دست آورد رو کند ،ممکن است  کرانه باختری به انفجار کشیده شود و قدرت فلسطینی ها تجزیه شود .

ناتانیاهو با نا امیدی ، برای ملاقات با کری شخصا به رم رفت و جلسه ای طوفانی  با او داشت . معنی آن این است که کری هیچ قولی نداده است . صائب اریکات حتی نشستی طوفانی تر ، همراه با فریاد و به هم زدن میز و همه چیز ، با کری داشت .  

شیمون پرز ، رئیس جمهور سابق ، خارج از کاخ ریاست جمهوری اما هنوز یک کاسه لیس ریشه دار ، با فرانسوی ها به کمک ناتانیاهو شتافت . او به لورن فابیوس ، وزیر خارجه ( یهودی نو کیش) فرانسه متوسل شد ، واز او خواست در آستانه انتخابات به ناتانیاهو آسیب نرساند.

تیزیپی لیونی ، با فراموش کردن  آن که از دولت بر کنار شده بود و اکنون رهبر اپوزیسیون است ، در حمایت از ناتانیاهو به کری تلفن کرد .

کری ایده را گرفت . او از همه خواست  همه چیز را تا بعد از انتخابات اسرائیل به تاخیر اندازند .

آیا دخالت در امور انتخاباتی یک کشور دیگر ؟ خدا نکند! چه کسی می تواند رویای یک چنین چیز نامردانه ای را ببیند ؟!  

با این حال ، این امر خواه امریکا بخواهد یا نخواهد دخالت در انتخابات ماست .

اگر امریکا از حق وتو خود استفاده کند ، یک حمایت مستقیم ورسوا از راست افراطی در اسرائیل است . می تواند نشان دهد که تمام مدت حق با ناتانیاهوبود ، که امریکایی ها در جیب ما هستند ، که انزوای اسرائیل افسانه است ، که ما می توانیم آن چه را که انجام می دهیم انجام دهیم ، اشغال ، شهرک سازی و همه کارهای دیگر .

اگر امریکا از حق وتو خود استفاده نکند و قطعنامه ای هوادار فلسطینی ها و هوادار صلح به تصویب برسد ، می تواند اثبات کند که در دفاع از آن که " افکار بشر " مهم است ، که انزوای نه چندان با شکوه اسرائیل تا حد خطرناکی رشد می کند ، که تغییر دولت و سیاست به صورت فوری مورد نیاز است  جناح چپ حق دارد.

این هفته اوباما یک بمب جهانی منفجر کرد : بعد از 56 سال شعله ور بودن دشمنی بین امریکا وکوبا ، او از سر گیری روابط دیپلماتیک را اعلام کرد . این نشان می دهد او تصمیم گرفته است دوسال باقی مانده در قدرت را ، بدون امکان انتخاب مجدد ، در راستای عملی کردن آن چه تمام مدت واقعا خواهان آن بود ، اما از انجام آن می ترسید بگذراند.  او می تواند کنگره را برنجاند و آرزوی روحیش را عملی کند.

 او اکنون می تواند قاطعانه برای  اقدام به دست یابی به صلح فلسطینی – اسرائیلی تصمیم بگیرد.

 امیدوار باشیم که تصمیم بگیرد . 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi  

     بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: