نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

2014-12-04

نویدنو  13/09/1393 

 

 

 

نامه دریافتی

 

"در راه حقیقت"

 میلاد درویش

آنکه جانش شد ز تهمت ریش در راه حقیقت

سعی خود را گو نماید بیش در راه حقیقت

تا از اول خویش را بهر بلا حاضر نسازد

کِی رود کارش به آخر پیش در راه حقیقت

کینه ورزی از سوی یاران، عذابی هول باشد

زهر قاتل هست با این نیش در راه حقیقت

لیک آن سان در این عرصه کاین پیوسته بودی

پر گذشت و خاضع و درویش در راه حقیقت

 

در روز شانزدهم امرداد، نامه ای از سوی سایت موسوم به سندیکای کارگران فلزکار مکانیک  رسانه ای شد که بسیاری از سوالات را در ذهن رفقا برانگیخت. گرچه پرداختن به موضوعاتِ بی اهمیت را بیهوده مهم جلوه دادنش میدانم و هرگز حاضر به دامن زدن به اختلافات نیستم و همواره توجه به اشتراکات، سرلوحۀ کارم بوده اما چون آموخته ایم که در مقابل ظلم و ناحق بایستیم، لازم دانستم که احیانا یکبار برای همیشه، توضیحاتی را به عرض برسانم؛ زیرا در آن نامه که مبنی بر قطع همکاری با اینجانب بوده، نکاتی کذب و غیرقانونی بیان شده که از لحاظ قواعد کار سندیکایی، غیراصولی است. بنابراین به عنوان یک فعال ، وظیفه میدانم تا مواردی را یادآور شوم؛

در نامۀ مذکور اشاره شده که اینجانب از "مصوبات" تخظی کرده ام! لازم به ذکر است که «هیأت بازگشایی سندیکای کارگران فلزکار مکانیک تهران و حومه» که سابقۀ عضویت در آن را داشته ام هنوز مجمع عمومی برای تصویب اساسنامه برگزار نکرده و هیأت مدیره ای نیز تعیین نشده، لذا هیچگونه مصوبه ای در کار نیست که از آن، تخطی شود و همچنین بنا بر ادعای ایشان  بر پذیرش و عمل به  اصل بیست و ششم قانون اساسی: «... هیچ کس را نمی توان از شرکت در انجمنهای صنفی منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت.» فلذا ادعای اینکه این نامه از سوی "هیات مدیره سندیکا" انتشار داده شده عملی خارج از صداقت و همچنین فاقد وجاهت قانونی در فعالیت سندیکایی محسوب می شود؛ ادعایی که صرفا از سوی گردانندگان سازمانی جعلی امکان پذیر است.

در ادامۀ همان نامه چنین میخوانیم که «امیدواریم میلاد درویش به صداقت و احترام به نظر جمع پایبند باشد.» (!) ... شرط انصاف و عدالت، این بود که حداقل فرصتِ دفاع داده میشد که یک سویه رفتن به نزدِ قاضی، ظلم آشکار و به دور از مرام عدالتخواهانه است. در سندیکا، همۀ کارگران تصمیم میگیرند و نه  یک یا چند نفر که خود را رهبر سندیکایی می نامند!... و جالب اینکه همان فرد حتی حاضر نبود که در جمع، اتهاماتی که وارد کرده را اثبات کند! اگر به ادعایشان ایمان داشتند پس چرا قبل از انتشار در جلسه ای با حضورِ خودم و سایرین، اثبات نکردند؟! و چرا هنوز در پیِ اثبات نیستند؟! بعد از انتشارِ آن نامۀ کذایی، وقتی که با اعضای هیأت بازگشاییِ سندیکا صحبت کردم همگی یا اظهار  بی اطلاعی کردند و یا تاکید داشتند که زمانی که با آن نامه مواجه شده اند به هیچ وجه تأییدش نکرده اند و اتهامات را نپذیرفته اند.

یک نفر که گردانندۀ سایت و ایمیلِ به اصطلاح روابط عمومی بوده بدونِ تاییدِ سایر اعضا، یکجانبه و یک نفره، نامه ای را از طریق تارنمای موسوم به سندیکا به نشر میرساند. آنهم با عنوان نامۀ "هیات مدیره سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران" !  بدونِ اینکه به نظرِ جمع  احترام بگذارد و بدونِ اینکه حتی صداقت را درکلامش رعایت کند. چون حتی با فریبکاری سعی بر این بود که به دیگران مطلبی خلاف واقع گفته شود که اینجانب اتهامات را پذیرفته ام و حتی از انجامش خشنود هستم! هرچند در نامه ای که در مورخۀ  19 / 5 / 1393 توسط سایر اعضای هیأت بازگشاییِ سندیکا و به نام خودشان منتشر شد انتسابِ آن نامه به نام سندیکا را تکذیب کردند و آن نامه را تحمیلِ نظرِ مازیار گیلانی نژاد به سایر اعضای سندیکا دانستند. البته تحریکات فردی معلوم الحال به نام "آرمان اسماعیلی" که با حضور غیرقابل توجیهش در میان کارگران، به اطلاعاتِ خصوصیِ اعضا دستبرد می زد نیز میبایست مورد توجه جدی قرار گیرد. 

تا کنون از نشر هرگونه پاسخی امتناع کردم، همچنانکه در طول مدت فعالیتهایم هرگز نامی از من در جایی نبوده اما امروز به تشخیص پیشکسوتان جنبش سندیکایی ایران تصمیم به روشنگریِ هرچند جزئی از این سیاه نمایی میکنم. گرچه همۀ فعالینی که مرا میشناسند بر بی پایه بودنِ اتهامات، اذعان دارند و صرفا کسانی که هرگز مرا از نزدیک نمیشناخته اند، تردید کرده اند.

ما در جمعمان مترصد بودیم تا نام سندیکا را زنده نگه داریم و با نشریۀ پیام سندیکا، خانواده های کارگری را با "سندیکا" آشنا کنیم. اما متاسفانه برخی سودجویی ها و در پیِ "نام" بودنها  موجب شد تا اختلالِ بزرگی به این مهم وارد آید. البته به این دلیل که قصد ندارم اسرار را هویدا کنم پس لب از بیان سایر مطالب می بندم و چون آن نامۀ دروغین خطاب به سندیکاهای کارگری ایران نوشته شده پس تأییدِ صحتِ عرایضم را به اعضای زحمتکش سندیکاهای کارگری ایران و فعالینِ کارگریِ ایران می سپارم.

ضمن آرزوی آرامش برای افرادی که چند پروندۀ جعلی که ناشی از دسیسۀ نارفیقانه بوده را ساده لوحانه باور کرده و فریب خورده اند، اعلام میکنم که دیگر مسئول نشریه پیام سندیکا نیستم و عواقب وجود چنین سازمانهای جعلی و غیرکارگری و موهوم که به پرونده سازی برای دیگران میپردازند را هشدار میدهم. کار سندیکایی ، با عریضه نویسی در فضاهای مجازی تفاوت دارد و میبایست به طور اصولی انجام پذیرد و حداقل تعدادی از کارگرانِ همان صنف در آن عضویت داشته باشند. جالب اینکه یک روزه نام «هیات بازگشایی سندیکای کارگران فلزکار مکانیک تهران و حومه» به «سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران» تغییر نام داد!!! کسانی که ذره ای با اصول فعالیت سنیکایی آشنایی دارند بر بطلان این عملِ عوام فریبانه اذعان دارند.

قبلا نیز در جنبش سندیکاییِ ایران شاهد بوده ایم که عده ای با در دست گرفتنِ فضای مجازیِ یک سندیکا، هرآنچه از نظر شخصیشان برآمده را به عنوان "بیانیۀ هیأت مدیرۀ سندیکا" !!! بیان داشته اند و اتفاقا حتی همین حالا نیز با نام سندیکا در همان فضاهای مجازی فعالیت میکنند! برای هر قدمی که در راهِ متشکل شدنمان برداشته ایم جوانیمان را هزینه کرده ایم و به همین جهت، نمیخواهیم که ذره ای لطمه بر پیکرۀ هیچ انجمنِ مستقلِ کارگری وارد آید. اما کاش جمعی که میخواستیم تا به صورت سندیکا درآید مبدل به بیش از یک فضای اینترنتیِ جعلی میشد. کاش این جمع به هم نمی خورد ...

افتراگویان فراوانند و بنا به تجربه ای که داشته ایم احتمالا مدتها و به مراتب، در ""خلوت و رسانه"" دربارۀ این موضوع، بحثها خواهند کرد. کما اینکه تاکنون نیز با سوء استفاده از سابقۀ نام پرافتخار سندیکای کارگران فلزکار مکانیک و نشریه پیام سندیکا که حاصل تلاشمان بوده سعی در رسوخ در میان فعالین کارگری داشته اند. امیدواریم که مجددا کسی قربانی دسیسه های افرادی که با این عناوینِ پرطمطراق ظاهر میگردند نشود. در هر صورت، ادامۀ بحث را به آنهایی می سپارم که فضای شبه روشنفکری و مطرح شدنِ نامشان را ترجیح میدهند!...کسی که متهم میکند موظف به اثباتش است.

متاسفانه فشارهای امنیتی که _مغایر با قوانین مملکتی و معاهدات بین المللی_ بر سندیکاهای کارگری اِعمال میشود، موجب بروز چنین فرافکنی هایی میگردد تا نظرات مخالفمان را برنتابیم و سیاستِ حذفی را برگزینیم تا در نهایت کسی باقی نماند. 

جا دارد که از فرصت استفاده کرده و به عنوان یک جوانِ مزدبگیر، از هم نسلانم بخواهم که نسبت به توطئه های سرمایه داری و خودفروختگان  هوشیار باشند و تفرقه اندازیهایی که رسانه ای میشود را نادیده بگیرند تا نومید نشوند و در هر شغلی که دارند برای کسبِ حق، به سندیکاهای موجود  بپیوندند و یا خود به ایجاد سندیکاهای شان اقدام کنند؛ خوشبختانه قوانین و مقررات و مقاوله نامه های بین المللی و قانون اساسی ایران، حقِ داشتن سندیکا را به ما داده و گرچه برخی ناآگاهان و کسانی که تحمل نظرات مخالف را ندارند، قانون را زیرپا میگذارند و درصدد هستند تا ما را از این حقِ مسلم، محروم کنند. اما میبایست برای آشتی دادنِ زندگی با انسان، تلاش کنیم ... عهد کرده ایم که تا آن سوی مرگ، در دفاع از حقمان، کوتاه نیاییم و قطعا در هر کجا که باشیم دریغ نخواهیم کرد.

در امرداد ماه که عده ای مشغولِ پرداختن به پرونده سازی بودند، یک کارگرِ شاغل در کارخانۀ کربنات سدیم سمنان در حین انجام کار جوشکاری در درون دستگاه خشک کن جان باخت(!) ...

میلاد درویش (فعال کارگری)

 

نوید نو:  متن نامه سندیکای فلزکار ومکانیک  جهت اطلاع خوانندگان وتکمیل موضوع به شرح زیر است :

سندیکاهای کارگری ایران و دوستداران جنبش سندیکایی !

 سندیکای کارگران فلزکارمکانیک بدین وسیله قطع همکاری خود را با میلاد درویش به دلیل تخلف آشکار از مصوبه سندیکای کارگران فلزکارمکانیک را اعلام داشته و از این تاریخ ایشان هیچگونه ارتباطی با سندیکای ما ندارد.
ما ضمن ارج نهادن به تلاش ایشان در مدت عضویت در سندیکا ، امیدواریم که صداقت و احترام به نظر جمع را همواره سرلوحه زندگی خویش قرار دهد.

بر آستان جانان گر سر توان نهادن
گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد
قد خمیده ما سهلت نماید ، اما
بر چشم دشمنان تیر از این کمان توان زد
درویش را نباشد برگ سرای سلطان
ماییم و کهنه دلقی کاتش در آن توان زد

 

سندیکای کارگران فلزکارمکانیک

۱۳۹۳/۰۵/۱۶

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi  

     بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: