نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

2014-08-24

نویدنو  01/06/1393 

 

 

 

 

سمیح ال قاسم شاعر مقاومت  فلسطینی در گذشت

 

 

سمیح القاسم شاعر فلسطینی در روز سه شنبه 19 اوت ( 28مرداد) در سن 75 سالگی در گذشت .

سمیح القاسم فلسطینی دروز است که از طریق شعرهای عربی خود به خوبی در جهان عرب شناخته شده است . شعر های او از دو دوره زندگی او تاثیر گرفته است . قبل وبعد از جنگ شش روزه . او در سال 1967 به حزب کمونیست اسرائیل پیوست . سمیح القاسم چندین جلد از مجموعه شعر های خود را منتشر کرده است .
قاسم در سال 1939 در شهر اززرقا در شمال اردن به دنیا آمد در حالی که پدر او در اتحادیه عرب شاه عبدالله خدمت می کرد .او از خانواده ای دروزی از شهرک رام الله در جلیله بالاست .او دوره دبستان را در آنجا گذراند وسپس از دبیرستان متوسطه  نظرته فارع التحصیل شد . خانواده او در دوران تبعید فلسطینی ها ( نکبت) در سال 1948 از رام الله فرار نکرد . او درکتاب اصول و هنر خود توضیح می دهد ، هنگامی که تراژدی فلسطینی ها رخ داد من هنوز مدرسه ابتدایی بودم . من آن تاریخ را تاریخ تولد خود می دانم ، چون اولین تصویرهایی که به یاد می آورم تصویر های رخ داد 1948 هستند. اندیشه ها وتصورهای من از شماره 48 سرچشمه می گیرند .

او نقش به سزایی در جلوگیری از تفرقه افکنی اسرائیل در بین فلسطینی ها داشت . و از سربازگیری اسرائیل از جوان های دروزی ممانعت می کرد .

ال قاسم دارای همسر و4 فرزند بود وبیش از 70 اثر منتشر شده از خود باقی گذاشت .  

در زیر دو شعر کوتاه از او با برگردان رفیق مهرگان تقدیم خوانندگان می شود .

ساعت دیواری

شهر من متلاشی شد

ساعت دیواری باقی ماند

محله من فرو پاشید

ساعت دیواری باقی ماند

خیابان سقوط کرد

ساعت دیواری باقی ماند

میدان درهم شکست

ساعت دیواری باقی ماند

خانه ام آوار شد

ساعت دیواری باقی ماند

دیوار فرو ریخت

 ادامه یافت ساعت

 

خاکستر ها
احساس نکن که ما خیلی زیاد باخته ایم

که عشق "بزرگ" ما اکنون تنها کلمه است

که دیگر در قلب های ما

نه  آرزو  و نه  فوریت

نه لذت واقعی

و در چشم های ما

زمانی که دیدار می کنیم

هیچ حیرتی وجود ندارد

احساس نکن رو در رویی های ما ، یخ زده اند

بوسه های ما سردند،

که گرمی تماس را از دست داده ایم

 واکنون  صرفا سخن مودبانه مبادله می کنیم ؟

 یا اصلا دیدار را فراموش کرده ایم

 وبه دروغ عذرخواهی می کنیم ...


احساس نکن که نامه های مختصر شتابزده ما

فاقد احساس و روحند

هیچ نجوا یا رویایی از عشق ندارند

که پاسخ های ما آهسته و سنگینند...

 
احساس نکن کلمه ای سرنگون

وکلمه دیگری برخاسته است ؟

که پایان ما تلخ تر و ترسناک تر خواهد شد

چون پایان ناگهان در ما غروب نمی کند

بلکه از درون می آید

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi  

     بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: