نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

2014-07-17

نویدنو  09/01/1393 

 

 

هیولایی به نام پوتین

برگردان:

 

در میان وعده های بسیاری که باراک اوباما در 20 ژانویه 2009، با آنها به ریاست جمهوری رسید، یکی هم وعده "شروع دوباره" روابط با روسیه بود. پس از آنکه جوزف بایدن، معاون رئیس جمهور این کلمه کلیدی را در کنفرانس امنیتی مونیخ در 7 فوریه 2009 به زبان آورد، هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه  امریکا در 6 مارس در ژنو دکمه قرمز بزرگی را با نوشته ای به خط سیریلیک (خط روسی ) به سرگئی لاوروف همتای روس خود، هدیه داد و با طعنه به او گفت: "ما خیلی زحمت کشیدیم تا کلمه مناسب روسی را پیدا کنیم. شما چه فکر می کنید، آیا کارمان را درست انجام داده ایم؟" لاوروف به خشکی پاسخ داد:"شما کارتان را درست انجام نداده اید." روی اسباب بازی بزرگ خانم کلینتون به جای"شروع دوباره" کلمه ای روسی به مفهوم "گرانفروشی" نوشته شده بود. کلینتون با لحن طعنه‌آمیز‌تری پاسخ داد: "ما به شما اجازه نخواهیم داد این کار را با ما بکنید."

با این حال، پس از موفقیت‌های نمایشی اولیه، سیاست "شروع دوباره" از اوایل سال 2011 دیگر وضعیت خوبی نداشت. در هفته های اخیر، روابط آمریکا و روسیه حتی به یک نقطه نزولی رسیده است، که به روشنی زیر سطح (رابطه ای) است که اوباما در ژانویه 2009 شروع کرده بود. بسیاری از مفسران غربی بر این باورند که این روابط از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی 1990/1991 تا به حال هر گز به این بدی نبوده است. "شروع دوباره" شکست خورده ، اکنون به موضوع بحث‌های تمسخرآمیز جمهوری‌خواهان و نومحافظه‌کاران مخالف رئيس جمهور اوباما تبدیل شده است. آنها می‌گویند اوباما "ساده لوح" بود که سعی کرد سیاست در آغوش گرفتن مسکو را در پیش گیرد، در حالی که طرف مقابل سرسختانه از روش‌های جنگ سرد استفاده می‌کند. در رسانه‌های مسلط امریکا بطور یکنواخت، کسالت آور و خسته‌کننده‌ای تبلیغ می‌شود که گویا اوباما با تسلیم‌پذیری و ضعف رهبری خود در حقیقت "تجاوزگری روسی" را نا دیده گرفته است. در این میان موضع‌گیری‌هایی که حداقل نشانی از اندیشه، حساسیت و تخصص دارند، مانند تفسیر هنری کیسینجر ، وزیر امور خارجه سابق امریکا در واشنگتن پست 5 مارس، استثنا هستند.

سردی روابط پس از جنگ قفقاز

حتی ایده اولیه "شروع دوباره" بر پایه یک تخیل و یک سوء تفاهم پرداخته شده بود. تصویری که اوباما در آن زمان از رابطه با روسیه ارائه می‌کرد و اینکه گویا سلف او رابطه با روسیه را به تیرگی کشانده بود، کاملا تخیلی و نادرست بود. در واقع، روابط بین دو دولت در دوران جورج دبلیو بوش عمدتا خوب بوده است. بین او و همتای خود ولادیمیر پوتین گونه‌ای رابطه دوستی شخصی وجود داشت که اوباما هیچگاه نتوانست آن را برقرار کند. نخستین بحران در این روابط در اوت 2008 کمی قبل از پایان دوران ریاست جمهوری 8 ساله بوش و پس از حمله گرجستان به اوستیای جنوبی ،که طی آن روسیه به این منطقه کمک نظامی کرد، پدید آمد.

اوباما دچاراین سوء تفاهم بود که  گمان می کرد با پیشنهاد "شروع دوباره"و "نزدیکی به روس‌ها" دارد به آنها رحم می‌کند. اما، در واقع سردی روابط مسکو - واشنگتن از آنجا سرچشمه می‌گرفت که پس از جنگ قفقاز طرف روسی از نظر سیاسی و انسانی از واکنش غرب به این موضوع مایوس شده بود و خود سطح روابط را کاهش داده بود. هر چه بود، این روشن بود که رییس جمهور گرجستان میخائیل ساکاشویلی با حمله به اوستیای جنوبی جنگ را آغاز کرده بود. اما هیچ یک از سیاستمداران غربی حاضر به در نظر گرفتن این واقعیت نبودند و به جای آن با تندی و یک سو نگری فوق العاده‌ای روسیه را متهم به تجاوز می کردند. ضمنا ساکاشویلی امروز عزیزکرده سیاستمداران و روزنامه نگاران غربی است . او در ایالات متحده زندگی می‌کند، سخنرانی‌هایی با دستمزد بالا می‌کند و در مورد اوکراین در اکثر نشریات مسلط مقاله می‌ نویسد .

دولت روسیه ، که در آن زمان دیمیتری مدودف رئيس جمهورآن بود، پس از آغاز حمله گرجستان در 7 اوت 2008  برای اعزام نیروهای خود به اوستیای جنوبی ، حداقل شش ساعت صبر کرد . دلیل تاخیر اعزام نیرو این برآورد خطا بود، که گویا این ماجرا ممکن است صرفا ماجراجویی شخصی ساکاشویلی باشد و قطعا بلافاصله از سوی غرب محکوم و به سرعت متوقف خواهد شد . اما در جلسه ویژه شبانه شورای امنیت سازمان ملل زلمای خلیل زاد نماینده آمریکا از دادن رای به  قطعنامه ای که از هر دو طرف می‌خواست "از اعمال زور خودداری کنند" و همه نبرد ها را متوقف سازند خودداری کرد. بوش و پوتین ، که در آن زمان نخست وزیر بود ،  هم زمان برای بازی های المپیک در پکن بودند. وقتی پوتین از رئيس جمهور ایالات متحده با تکیه به روابط دوستانه موجود بین آنها خواهش کرد از نفوذ خود نزد ساکاشویلی استفاده کند، تقاضایش به سردی رد شد. تنها پس از آن بود که مسکو تصمیم به مداخله نظامی گرفت. این موضوع نه تنها به طور کامل در ایالات متحده نادیده گرفته شده، بلکه احتمالا تا به امروز عملا هیچ کس آن را اعلام نکرده است.

نقطه اوج: START جدید

با این وجود، "شروع دوباره" اوباما در ابتدا با موفقیت همراه بود . او در ژوئیه 2009، به مسکو سفر کرد و در آنجا در برابر دانشجویان یک دانشگاه خصوصی یکی از سخنرانی‌های بی محتوای خود را ، که می‌توانست تنها با اندکی تغییر، در قاهره ، جاکارتا، اسلام آباد و پکن نیز ایراد کند ایراد کرد. اما لااقل در این دیدار اولیه یک نتیجه عملی نیز به دست آمد. طرف روسی توافق کرد تا اجازه حمل و نقل تجهیزات برای جنگ ناتو در افغانستان را از خاک خود بدهد.

این توافق تنها به راه‌های زمینی محدود بود. اما نخست‌وزیر مدودف، که در این فاصله جای خود را دوباره با پوتین عوض کرده بود، در 29 ژوئن 2012 اجازه حمل و نقل هوایی را نیز اعطا کرد. با اینکه روابط با امریکا در آن زمان در راه افول بود، مسکو به ناتو حتی پیشنهاد استفاده از پایگاه هوایی اولیانفسک را داد. پیشنهادی که در خود روسیه انتقادهای فراوانی برانگیخت.

مقاصد دولت آمریکا در این توافقنامه واضح بود: وارد آوردن فشار به پاکستان، که بخش عمده‌ منابع تدارکاتی ناتو در افغانستان از راه آن کشور تامین شده و می‌شود. پاکستان بارها حمل و نقل این تدارکات را قطع کرده بود تا خواست‌های سیاسی خود را تحقق بخشد. زمانی که مدودف این فرمان را امضا کرد، بار دیگر راه تدارکاتی جنوبی بسته شده بود، چون هواپیماهای امریکایی در 26 نوامبر 2011 به دو پایگاه مرزی پاکستان حمله کرده و 24 سرباز را کشته بودند. چهار روز پس از امضای نخست وزیر روسیه طرف پاکستانی دست از مقاومت برداشت. از نظر هزینه مالی حمل و نقل با کشتی به بندر کراچی پاکستان و از آنجا با کامیون به مرز افغانستان بسیار کم هزینه‌تر از "مسیر شمالی" از طریق روسیه است و به همین دلیل این مسیر در عمل از اهمیت زیادی برخوردار نشد.

تماشایی‌ترین موفقیت سیاست "شروع دوباره"، امضای قرارداد "START (استارت)جدید" بین امریکا و روسیه در 8 آوریل 2010 در پراگ بود. تقریبا درست یک سال قبل، در 5 آوریل 2009، اوباما در پایتخت چک "چشم‌انداز" غیر الزام‌آور یک "دنیای بدون سلاح اتمی" را ترسیم کرده بود. قراردادی که امضا شد تعداد کلاهک‌های استراتژیک هر کشور را به 1550 محدود کرد. این قرارداد جایگزین قرارداد موقتی شد که SORT (سارت)نام داشت و  توسط پوتین و بوش در 24 مه 2002 در مسکو امضا شده بود. خود این قرارداد نیز سقف کلاهک های استراتژیک را بین 1700 تا 2200 محدود کرده بود. اما اعتبار قرارداد SORT در صورت عدم امضای قرارداد جدید در پایان سال 2012 خود به خود به پایان می‌رسید.

از آنجا که پیمان START جدید نمی توانست بدون موافقت مجلس سنای ایالات متحده به اجرا درآید، اوباما امضای آن را تا 2 فوریه 2011 به تاخیر انداخت. بحث‌های طولانی، علنی و شدید مجلس سنا قبل از هر چیز این هدف را دنبال می‌کرد که رفتار روسیه را در مناقشه هسته‌ای با ایران به نفع ایالات متحده تحت تاثیر قرار دهد.

کشمکش بر سر ایران

این موضوع در مورد بحثی که همزمان در مورد یک قرارداد برای همکاری غیرنظامی هسته‌ای بین دو کشور در جریان بود نیز صدق می‌کند. این قرارداد به طور عمده مورد علاقه روسیه بود. بر طبق آن مقادیر زیادی از اورانیوم غنی شده ضعیف، که حاصل تبدیل کلاهک های قدیمی اتحاد شوروی در نتیجه قراردادهای قبلی خلع سلاح بود، برای بهره برداری در نیروگاه های هسته ای به ایالات متحده آمریکا منتقل می‌شد.

توافقنامه‌ای که باید این معامله و معامله های دیگر را تامین می‌کرد، در 6 مه 2008 امضا شده بود. رئیس جمهور بوش اما این قرارداد را در 8 سپتامبر 2008 از فرایند تصویب توسط کنگره خارج کرد، تا بحث در مورد جنگ قفقاز تحت تاثیر آن قرار نگیرد. اوباما نیز با همین منظور قرارداد را با تاخیر در 10 مه 2010 به کنگره ارائه داد. پس از آن نمایندگان 90 جلسه وقت داشتند تا به این قرارداد اعتراض کنند. پس از آنکه اعتراضی ارائه نشد، قرارداد همکاری بالاخره در 8 دسامبر 2010 اعتبار یافت.

برخی از اعضای نامدار کنگره از هر دو حزب بزرگ در ابتدا با سر و صدای فراوان و به تندی تذکر دادند که تا زمانی که موضع روسیه نسبت به ایران و قابل اعتماد بودن آن بطور کامل و مطلق روشن نشده باشد، نمی‌توان با روسیه هیچ معامله هسته‌ای انجام داد.

در همان زمان اتفاق دیگری روی داد: رئیس جمهور ایران محمود احمدی‌نژاد، لوئیز ایگناتسیو لولا دا سیلوا ، همکار برزیلی  او و رجب طیب اردوغان نخست‌وزیر ترکیه در 17 مه 2010 پیشنهاد مشترکی را امضا کردند که بر اساس آن نکات مرکزی دعوا بر سر برنامه هسته‌ای ایران از دستور کار خارج می‌شد. این پیشنهاد قبل از هر چیز به این معنا بود که ایران از ادامه غنی سازی 20 درصدی، که تازه آن را شروع کرده بود، صرفنظر می‌کرد. اما قبل از آنکه روسیه و چین اساسا راجع به این پیشنهاد بطور علنی اظهار نظر کنند، به فاصله چند ساعت هیلاری کلینتون از خود راضی که ظاهرا خیلی به خود مطمئن بود، با لحنی پیروزمندانه اعلام کرد که این پیشنهاد رد شده و گروه پنج بعلاوه یک تحریم های جدیدی را بخاطر تخطی از پیمان منع گسترش سلاح های هسته‌ای بر علیه ایران وضع خواهد کرد.

در حقیقت ، شورای امنیت سازمان ملل در 9 ژوئن 2010 قطعنامه 1929 ، را که هم شامل تشدید تحریم ها وهم تندی طرز بیان علیه ایران بود با رای روسیه وچین تصویب کرد . اقدام های تنبیهی جدید تقریبا شامل تحریم کامل تحویل سلاح ها علیه ایران بود . پرزیدنت مدودف براساس این قطعنامه که  خود آن را تایید کرده بود چند روز بعد قرارداد تحویل  موشک های دفاع هوایی S-300  به ایران را اعلام کرد. چیزی که  خواست کلیدی برای اسرائیل و لابی آن در امریکا بود .

نقطه ضعف غم انگیز مسیرپیچ وخم دار سیاست خارجی روسیه چند ماه بعد بود ، که مسکو وپکن در 17 مارس 2011 با رای ممتنع اجازه دادند قطعنامه 1973 شورای امنیت سازمان ملل تصویب شود . روسیه ، بدون شک ، به خاطر  تفسیر یک جانبه ومضحک از این قطعنامه ، بعنوان توجیهی برای جنگ هوایی ناتو علیه لیبی ، که سرانجام به سرنگونی معمر قذافی وقتل جمعی همراه باآزار او منجر شد به ناتو خدمت کرد. هرچند آن چه  ناتو دقیقا با این قطعنامه می خواست انجام دهد ، از پیش آشکار شده بود . 

سرانجام ، اما روند ها اقدام به تجدید نظر در رفتارهای روسیه وچین را ، زمانی که امریکا و متحد هایش اندکی پس از آن خواستند به همان شیوه پروانه دخالت نظامی علیه سوریه را صادر کنند الزامی کرد. در 4 اکتبر 2011 ، مسکو وپکن برای اولین بار علیه قطعنامه اتحادیه اروپا – سوریه رای دادند. غرب با حمله های تند علیه موضع روسیه پاسخ داد ، که این حمله ها از آن زمان تاکنون بیشتر وبیشتر افزایش یافته است .  

دخالت های نمایندگی امریکا برای پیشرفت جهانی USAID

به خاطر سردی رابطه ها بین واشنگتن ومسکو، رخ داد ها در اطراف انتخابات پارلمانی روسیه در 4 دسامبر2011 متمرکز شد . در میان ادعاهای تقلب انتخاباتی کلان در مسکو ، رشته ای از نمایش های اعتراضی با شرکت تعداد نامتعارفی از شرکت کنندگان  در این نمایش ها اتفاق افتاد ، که سال ها بود چنین نمایش هایی رخ نداده بود. ابزار در سازماندهی نمایش ها لیبرال های هوادار غرب بودند که مستقیما از بودجه وزارت خارجه تامین مالی می شدند. این امر در رهبری روسیه بعنوان نشانه ای که واشنگتن اکنون به راه انداختن "انقلابی" را در روسیه هدف گرفته است تفسیر شده بود.   

در واقع در 16 دسامبر 2011 بود که در مورد ورود روسیه به سازمان تجارت جهانی (WTO) تصمیم گرفته شد . سازمانی که بیش از سه چهارم کشورهای جهان عضو آن هستند. اما دبلیو تی ا و چیزی جز یک باشگاه خصوصی نیست . ولی نامزدهای عضویت تنها با رای اکثریت پذیرفته می شوند. در مورد عضویت روسیه تنها از سوی امریکا وگرجستان مخالفت شد .با این حال تحت هدایت اوباما ، دولت امریکا تسلیم مقاومت اعضا سازمان شد و نماینده گرجستان را نیز برای تایید عضویت روسیه مدیریت کرد. اما عضویت روسیه  تنها در 22 اوت 2012 رسمیت یافت . 

آخرین نقطه عطف در رابطه امریکا –روسیه بازگشت پوتین به ریات جمهوری در 7ماه می 2012 بود. رسانه های امریکا تا آن زمان ، اغلب مدودف را دست نشانده پوتین قلمداد می کردند – که در واقع درست نبود –از این رو پس از آن ضربه زدن تهاجمی به خود پوتین را آغاز کردند. 

وزارت امور خارجه روسیه در 20سپتامبر 2012  در وب سایت خود اعلام کرد که دفتر یو اس اید ( نمایندگی امریکا برای توسعه جهانی) در مسکو باید قبل از اول اکتبر تعطیل شود و فعالیت های بیشتر آن ها در روسیه تحمل نخواهد شد .  این تصمیم چون فعالیت یواس اید" همیشه با هدف های اعلام شده مبنی بر مشارکت بشر دوستانه دوجانبه همراه نبود" گرفته شد.این بیان به  اختصاص وجه نقد و انواع هدیه ها با هدف نفوذ بر سیاست های داخلی روسیه ، از جمله انتخابات اشاره دارد .

بر خلاف زبان عمومی رسانه های برجسته سازنده افکار عمومی ،یواس اید "بنگاه خیریه " نیست ، بلکه یک نهاد دولتی است که مستقیما به وزارت امور خارجه گزارش می دهد واز بودجه تامین مالی می شود . با دستورالعمل هایی به وزیر امور خارجه ورئیس جمهور محدود می شود . مسئولیت آن ها می می تواند رسما " حمایت از هدف های سیاست خارجی امریکا " توصیف شود . آژانس که به عنوان پوششی برای خدمات جاسوسی خارجی سی ای ا نیزخدمت می کند ، 13امریکایی و60روسی را در دفتر مسکو خود در استخدام داشت. در سال گذشته قبل ازتعطیل طبق گفته افراد رسمی تقریبا بیش از 50میلیون دلار ،از 60 درصد آن چه "حمایت از دموکراسی و جامعه مدنی "اعلام شده بود به گروه های ضد دولتی و افراد پرداخت شده بود .  

امریکا قبل از کارزار انتخاباتی

اکرایین پیش از گسترش بحران اخیر موضوع " لایحه ماگنیتسکی" بود که اوباما در 14 دسامبر 2012 به تصویب رسانده بود. روسیه با " قانون دیما یاکولوف" که پوتین آن را در 28 دسامبر 2012 امضا کرد پاسخ داد. هر دو قانون طرف دیگر را به "نقض حقوق بشر" متهم وهمراه با آن به ممنوعیت سفر و... تهدید می کند. به طور کلی این اقدام ها به طور قابل ملاحظه ای نسبت به آن چه اکنون در زمینه اکرایین به عنوان تحریم های فردی اعلام شد سنگین تر هستند. قانون روسی به فرزندی پذیرفتن کودکان و نو جوان های روسی از سوی امریکایی ها را نیز ممنوع می کند. 

در قانون امریکا ، در آن زمان اساسا ، اما نه انحصارا، محدودیت برای افرادی مد نظر است که از سوی امریکا به شدید ترین اتهام فرار ازمالیات و ارتباط با سرگی ماگنیتسکی مشاور مالی متهم هستند که در سال 2009 در شرایط نامعلومی در یک زندان روسی در گذشت . لیست محدودیت روسی تنها اشخاصی را در بر می گیرد که از سوی مسکو به نقض حقوق شهروند های روسی متهم هستند. 

یک دشمنی آشکار ویژه با روسیه دراین واقعیت نهفته است که قانون ماگنیتسکی عملا جایگزین اصلاحیه های جکسون – وانیک شد. این قانون تصویب شده در سال 1974 به ممنوعیت تجاری برای وادار کرد ن شوروی به خروج آزادانه یهودی های شوروی فرا می خواند. حداقل از آن زمان تا اواخر دهه 1990، زمانی که صدها هزار یهودی از اتحاد شوروی به اسرائیل مهاجرت کردند، حفظ ان قانون بی معنی ، و کاملا تحریک امیز بود . اگر چه مقررات آن قانون  اجرا یی نشده بود ، اما امریکا تا سال 2012 آن را حفظ کرد. تعلیق آن زمانی صورت گرفت که مستقیما به تصویب لایحه ماگنیتسکی پیوند خورد.  

در مقابل این پس زمینه ، در فوریه 2013 قانونی در روسیه تصویب شد که بر اساس آن دولت ومدیر های ارشد موسسه های مالی از ایجاد حساب های بانکی خارجی ، خرید بورس  واوراق قرضه ممنوع شدند . هدف این لایحه محدود کردن انتقال غیر قانونی گسترده  سرمایه به خارج و نیز پیش گیری از تحریم شخصی بود که اکنون از سوی امریکا ومتحد های آن به نوعی دوباره اعلام شده است .

برای پیش بینی ها در پیشرفت مقابله کنونی یادآوری آن که امسال در امریکا سال انتخاباتی دیگری است اهمیت دارد . در 4 نوامبر تمام 435نماینده های مجلس و33نفر از 100سناتورانتخاب می شوند. جمهوری خواه ها که از قبل اکثریت بزرگی در مجلس دارند ، بر آنند انتظار ها را معقول نموده، وسپس بر سنا غلبه کنند. برای این ، آن ها می توانند به سادگی 6کرسی دموکرات ها را جابجا کنند.  

انتظار می رود که نامزدها کارزار های انتخاباتی خود را اساسا در عرصه سیاست های داخلی ، که نا کارایی اصلاح بهداشت جمهوری خواه ها مطرح است – مرقبت بهداشتی ، یا آن گونه که آن ها می گویند ، اوباما کر(مراقبت اوباما) – متمرکز نخواهند کرد.با این حال ، سیاست خارجی ، و به ویژه حق ابدی بی چون وچرای سلطه جهانی ( رهبری) ایالات متحده امریکا ، در کارزار انتخاباتی نقش قابل توجهی بازی می کند. اکثریت جمعیت امریکا ،خواهان کشیده شدن به ستیزه های نظامی جدیدی نیستند. اما در سوی دیگر شعارهای عظمت طلبانه و تکبر تهاجمی نسبت به کشورهای " خطرناک" تا حد بالایی بدون آگاهی به  پی آمد های ناگزیر پیوسته با توسعه آن – وحتی بدون آن که به صورت جدی مورد علاقه باشد - فرا گیر است . از این رو جمهوری خواه ها برای نشان دادن آن که اوباما بعنوان رئیس جمهور ضعیفی که مستحق سرزنش است ، که امریکایی ها دیگر در جهان جدی گرفته نمی شوند ، مگر بدون مطرح کردن آشکارگزینه های نظامی تلاش خواهند کرد . 

در ایالات متحده گفتمان عقلانی هم پیوند  با بحران جهانی کنونی ،مشکل ها ، چالش ها ووظیفه ها وجود ندارد . وحشی ترین بد دهن ها  آب وهوا را تعیین می کنند. در بین 535 عضو کنگره حتی 10نفر که بعنوان فریاد صدای عقل در این غوغای تهاجمی احساس ها ، شعارها و طرح ها برای عمل بتوانند مد نظر قرار گیرند وجود ندارند. از این رو  فشار بر اوباما ، در هر نقطه ای برای ایفای نقش مرد قوی – خواه علیه سوریه ، ایران وحتی روسیه- سنگین است . به همان نسبت فتنه گر هابرای مسکو ، که اکنون دست آوردهایش را ، به جای ادامه دادن به اقدام تجاوز کارانه تثبیت می کند اندک اند.

سر چشمه : دنیای جوان (یونگه ولت)

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi       بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: