نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

2014-03-29

نویدنو  05/01/1393 

 

 

شارلاتانیسم سیاسی به چه معنی است؟

از شعار مبارزه مسلحانه تا شعار پیروی از منویات "رهبری"

مهرداد اخگر

 

به جای پیشگفتار

در گفت و گویی با یکی از دوستان قدیمی درباره دشواری هایی که حزب و نیروهای چپ در سال های اخیر با آن رو به رو بوده اند و برنامه هایی که رژیم برای ضربه زدن به اعتبار معنوی و حیثیت چپ به کار گرفته است و دلایل این همه پراکندگی ها و اختلاف نظرها، به فعالیت های مخرب "راه توده" بر ضد اندیشه چپ و مبارزان راه طبقه کارگر اشاره کرد و پرسید آیا هیچ توجه کرده ای که در تمام دوران فعالیت "راه توده"، به مسئولیت علی خدایی، بسیار به ندرت مطلبی درباره مبارزه برای حقوق کارگران، و یا زنان و جوانان و دشواری های آنها در "راه توده" می توانی پیدا کنی و یا کمتر اشاره ای به جنایاتی که رژیم بر ضد نیروهای چپ و حزب انجام داده است می بینی. مثلاً  آیا امسال در روز هشتم مارس، سالگرد روز جهانی زن، اصلاً دیدی "راه توده" اشاره ای به دشواری ها و یا مبارزه زنان در ایران بکند؟ و یا  اسفندماه امسال که سی امین سالگرد شهادت دریادار بهرام افضلی و یارانش بود آیا دقت کردی که نشریه ای که خود را مدافع سینه چاک "سنت های توده ای" معرفی می کند حتی اشاره ای هم به این موضوع نکرد. این مسئله در مورد کشتار زندانیان سیاسی در جریان فاجعه ملی سال 67 نیز صادق است. وی همچنین ضمن اشاره به مقاله  " دُم خروس اعتراض به هرندی و  مصلحی و دفاع بی چون و چرا از روحانی" 1 اضافه کرد که به نظر می رسد "راه توده" در پاسخی که به این نوشته داده است، وارد شدن به بحث "شکست" یا "ادامه" انقلاب  را بیهوده و گمراه کننده می داند.

در پاسخ اشاره کردم که حتی بررسی سطحی نوشته های 20 سال اخیر "راه توده" روشن می کند که این نشریه به هیچ اصلی باورمند نیست. پنهان شدن پشت تصاویر برخی رفقای شهید توده ای و دیگران و همچنین "زنده یاد"، "زنده یاد" گفتن ها تنها به منظور فریبکاری برای انجام مأموریتی است که باید هدف اصلی آن را حمله به حزب و رهبری آن و تلاش در بی اعتبار کردن فعالیت و سیاست های حزب دانست. در پی این گفت و گو تصمیم گرفتم سیر و سیاحتی در مطالب نشریه  "راه توده" انجام دهم و ارزیابی هرچند کوتاه اما متکی به فاکت ها را در این زمینه ارائه دهم. نکته جالب اینکه با رجوع به آرشیو "راه توده" در سایت این روزنامه متوجه شدم بسیاری از شماره های قدیمی نشریه حذف شده و لینک ها مکرراً به یک شماره واحد منتهی می شوند!

 

 بحث بیهوده "شکست" یا "پیروزی" انقلاب و "نبرد که بر که"

در نشریه "راه توده"، شماره 445، 22 بهمن 1392، در مطلبی با عنوان "گرفتار بحث های بیهوده نباید شد"، از جمله می خوانیم: "در بحث‌‌ها و گفتگوها میان توده‌ای‌‌ها با یکدیگر و یا میان علاقمندان به گروه‌‌های مختلف، گاه مسایلی مطرح می‌شود که در صورتی که بطور دقیق چارچوب آنها روشن نشود می‌تواند به جدل‌‌های بیهوده و‌‌ بی حاصل بیانجامد... شیوه که این دوستان به مسئله برخورد می‌کنند چنان است که گویا یک بحث تجریدی بنام شکست یا عدم شکست انقلاب وجود دارد که جمعی برای تمرین ذهنی یا بیان سخنی تازه یا بستن دهان مخالفان وارد آن شده اند..."

برای آنکه روشن شود که چرا علی خدایی در این شماره "راه توده" به فکر نجات توده ای ها از بحث های بیهوده افتاده است، بدنیست اشاره کرد که زمینه این بحث به شماره 440، راه توده و کشف دوران جدیدی در تحولات معاصر ایران که "راه توده" آن را آغاز بازگشت ناپذیر شدن روند تحولات و اصلاحات در ایران اعلام کرد، بر می گردد.  در "راه توده" می خوانیم:  "حوادث هفته های اخیر، تقابلی که شکست خوردگان انتخابات 92 در برابر دولت دکتر حسن روحانی اغاز کردند و ناگزیر شدن آنان به عقب نشینی، نشان از ورود ایران به مرحله ای جدید دارد. مرحله ای که می توان آن را آغاز بازگشت ناپذیر شدن روند تحولات و اصلاحات دانست. این روندی است که با انقلاب ایران آغاز شده و سه دهه است که با فراز و نشیب ادامه دارد. سه دهه در مقیاس تاریخ دورانی کوتاه است. انقلاب مشروطه نیز حداقل بیست سال طول کشید و از حوادث بسیاری عبور..." (اینجا و جاهای دیگر تأکیدات از نگارنده است)

نگارنده در پاسخ به همین مدعیات نوشت که: "بخش اول این مطلب نمونه جالبی از بی سوادی کامل نظری نسبت به مقولات بغرنج تحولات اجتماعی و پدیده انقلاب و بخش های بعدی آن را باید شارلاتانیسم سیاسی برای اثبات مدعیات بی پشتوانه دانست. به اعتبار این نظریه بکر انقلاب ها صرف نظر از مرحله اجتماعی-اقتصادی جوامعی که در آن رخ می دهند، نیروهای شرکت کننده در آن، صف بندی طبقاتی جامعه در آن مقطع مشخص و تضادهایی که حل آنها را در دستور کار خود می دهند همچنان ادامه می یابند. بر اساس همین نظریه اگر "راه توده" در روسیه انتشار می یافت، لابد در دفاع از پوتین، می توانست مدعی شود که انقلاب اکتبر [و نه اندیشه ها و آرمان های آن] همچنان با فراز و نشیب ادامه دارد و انقلاب بورژوایی فرانسه نیز همچنان به پیش می رود..." 2

"بحث بیهوده ای" که علی خدایی به آن اشاره می کند، از جمله کارزار گسترده تبلیغاتی یی بوده است که او و همکاران او در طول بیست سال گذشته بر طبل آن کوبیده اند. واقعیت این است که حتی پیش از شروع روند اصلاحات در ایران، و پیروزی محمد خاتمی در انتخابات 1376، علی خدایی و شرکاء، با اتکاء به تز ادامه انقلاب و ادامه "نبرد که بر که" بر طبل دفاع از جمهوری اسلامی و "جناح" چپ آن می کوبیدند و نیروهای مترقی کشور را به حمایت از این نیروها که طیف وسیعی از خامنه ای، تا هاشمی رفسنجانی و حتی ریشهری جنایتکار را دربر می گرفت، دعوت می کردند.

برای نمونه و به عنوان مشت نمونه خروار به برخی موضع گیری های "تاریخی" علی خدایی و شرکاء در طول دو دهه گذشته توجه کنید:

 

مسایل مهم برای بحث توده ای ها!

"از جمله مسائل مهمی كه باید درباره آن بحث كرد، مسئله شكست یا عدم شكست انقلاب و نبرد "كه بر كه" در انقلاب ایران است.  این مسئله، یعنی شكست انقلاب و بسته شدن دفتر آن تز و تحلیلی است كه پایه گذاران واقعی آن، در ابتدا نیروهای ماوارء چپ بودند و حالا از سر شوخی تاریخ در راس همه آنها جناح راست مهاجر و وابستگان سیاسی آن قرار دارند. همان ها كه باید در این روزها، نگران حمایت عملی آنها از سرمایه‌داری كلان داخل كشور بود..." ("راه توده" شماره 219)


[احسنت!! به نظر می رسد مسایل مهمی که توده ای ها و نیروهای چپ باید تمامی توجه خود را در ده پانزده سال گذشته به آن معطوف می کردند، در هفته های اخیر به دنبال کشفیات تازه و خواب نما شدن برادر علی  و  برخی اشارات از بارگاه ولایت و سربازان گمنام به بحث های بیهوده و اتلاف وقت تبدیل شده اند.]

 

" در مقابل سىاست خانمان برانداز طرد ولاىت فقىه، تنها ىك راه وجود دارد: دفاع از انقلاب..." بر اساس اىن نظر انقلاب نه تنها شكست نخورده است، بلكه  “نبرد كه بركه” در درون حاكمیت میان نیروهاى  “انقلابى” و  “چپ” از یك سو و نیروهاى  “ارتجاع” از سوى دىگر ادامه دارد و وظىفه نىروهاى انقلابى از جمله توده اى ها این است كه:  “آن ها را در اىن زمىنه یارى كنىم. نه تنها خود باىد از اىن جناح دفاع كنىم، بلكه باىد تمام قدرت خود را به كار گىرىم، تا ساىر نىروهاى انقلابى را نىز، اگر تردىدى دارند متقاعد كنىم، كه به حماىت از آن ها برخىزیم... و ما بتدرىج و گام به گام... و سرانجام به سمت همان سىاست حزب در سال هاى پس از انقلاب بهمن بازگردیم..." (از سند تنظیم شده در وزارت اطلاعات رژیم به نام "نامه ا.ک" به نقل از راه توده شماره 24)

 

"شکست" توطئه "شکست انقلاب" و پیشروی جنبش انقلابی!!

اكنون با جرئت مى توان گفت، كه توطئهٌ  “شكست” انقلاب، علیرغم همه عوارض جنایت بار و ضد ملى آن، خود  “شكست” خورده است... آغاز مرحلهٌ نوین پیشروى جنبش انقلابى، در درجهٌ نخست، به معناى آن است كه تناسب نیروها در نبرد  “كه بر كه” در جامعه، كه تا به امروز و در طى سال هاى سراسر حادثه، به نفع راستگرایان حاكم و ضد انقلاب تغییر مى یافت، از این پس به سود نیروهاى انقلابى و دموكراتیك دگرگون مى شود و بسط مى یابد.  بنابراین احتمال پیروزى یك كودتاى دست راستى حكومتى و یا دوام آن در صورت پیروزى اولیه، در دراز مدت، هر روز كمتر و كمتر و در مقابل چشم انداز یك تحول انقلابى در كشور ما هرچه بیشتر گسترده مى گردد ..." (فوق العادهٌ راه توده – 13)

 

آزادی در رژیم ولایت فقیه و "شکست انقلاب"!

 

بنظر ما  “آزادى” در چارچوب رژىم ولاىت فقىه، مانند هر رژىم دىگر ممكن است... ما به هىچ وجه معتقد نىستىم، كه جامعهٌ اىران در شراىط مشابه با  “اوجگىرى” انقلاب بهمن قرار دارد، بر عكس، ما در شراىط عقب نشىنى و سرانجام شكست قطعى انقلاب بهمن ، در شراىط قدرت گرفتن روز افزون امپرىالىسم و كلان سرماىه داران در اقتصاد كشور، در شراىط قدرت گرفتن و ظهور ىك  “رضاخان” تازه قرار دارىم...”   (بابا دست مریزاد!! – راه توده شماره 30)

 

از کارگزار برنامه های امپریالیسم و کودتاچی "خزنده" تا نامزذ انتخاباتی

 

از جمله "انتقادات" علی خدایی به حزب آن این بوده است که چرا در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری سال 84، حاضر نشد مردم را به رای دادن به هاشمی رفسنجانی تشویق کند. حال به این ارزیابی "راه توده" از رفسنجانی توجه کنید:

"ظاهراً باىد مقابله با ترفند هاى هاشمى رفسنجانى، در كل جمهورى اسلامى شكاف هاى جدىدى را به وجود آورده باشد... آغاز تجاوز نظامى به خاك عراق (به بهانهٌ حمله به نىروهاى مترقى كرد و مجاهدىن) تحت هر بهانه اى، كه رژىم به آن متوسل شود، در واقع اجراى بخشى از سىاست و خواست امپرىالىسم آمرىكا در منطقه است و بنظر مى رسد كه دولت هاشمى رفسنجانى در اجراى همىن سىاست و خواست مى رود ...” و سپس نتىجه گىرى مى كند: "آمرىكا وعدهٌ مساعدت هاى اقتصادى سىاسى به آندسته از سران رژىم مى دهد، كه بى پرواتر از بقىه حاضرند، گام هاى آخر كودتاى خزنده اى را كه علىه انقلاب 57، از سال 60 آغاز شده، بردارند... (فوق العادهٌ  “راه توده” آبان 73)

 

[البته برادر رفسنجانی در پی یک دوره آموزشی خیلی خیلی فشرده توسط برادر علی و دیگر برادران دست اندرکار راه توده از وضعیت کارگزاری امرپالیسم بیرون آمده و امروز با یک چهره بسیار شفاف، شادان، پسا مدرن و خیلی خیلی مردمی به عنوان ناجی ایران در صحنه سیاسی کشور تاخت و تاز می کند]

 

تلاش برای منحرف کردن جنبش سبز: جمهوری اسلامی را نجات دهید!

از جمله کوشش های اساسی و هدفمند "راه توده" در دو دهه اخیر آن بوده است که با مطرح کردن سیاست های انحرافی جنبش مردمی را از خارج شدن از چارچوب مورد قبول رژیم برحذر دارد و در حقیقت به مثابه نیروی یاری دهنده ارگان های تبلیغاتی رژیم عمل کند.

در مرحله کنونی نیز علی خدایی و شرکاء به طور پیگیر در پی اجرای منویات رهبر و در طیف طرفداران بی چون و چرای دولت روحانی و دفاع همه جانبه از سیاست های رژیم اند. در این عرصه باید گفت که مواضع اتخاذ شده از سوی "راه توده" راست روانه تر، و محافظه کارانه تر از نظرات طیف راست اصلاح طلبانه و حتی کسانی مانند صادق زیبا کلام و هم نظران اوست.

به این ارزیابی "راه توده" درباره وظایف جنبش سبز دقت کنید: "رسیدن به سرنگونی جمهوری اسلامی پایان و نابودی این جنبش [جنبش سبز] است نه تعمیق آن. برعکس تعمیق این جنبش در مرحله کنونی در آنست که مردم ما بخواهند جمهوریت نظام، دستاوردهای انقلاب 57 و حقوقی را که در قانون اساسی جمهوری اسلامی بدست آورده‌‌اند مطالبه کنند. هر تحول مثبت دیگری در شکل نظام سیاسی در ایران الزاما باید از اینجا عبورکند. مردم ما تنها زمانی می‌توانند از جمهوری اسلامی در سمتی مثبت عبور کنند که قبلا قادر به دفاع از آن شده باشند، قبلا توانسته باشند کودتا علیه جمهوریت را خنثی کنند، قبلا توانسته باشند تمام ظرفیت‌های مثبت و مترقی قانون اساسی جمهوری اسلامی را فعال و اجرا کنند. تنها در آن زمان است که این سوال می‌تواند مطرح شود که آیا این مقدار از حقوق و آزادی‌ها که حفظ کردیم و بدست آوردیم کافیست یا نه؟ آیا وجود این یا آن نهاد، این یا آن اختیارات مانعی در برابر گسترش حقوق و آزادیهای مردم هست یا نیست و آیا نباید این یا آن نهاد را محدود کرد یا کنار گذاشت؟..."

(از مقاله: با شعارهای تخیلی و تقلبی نه جنبش تعمیق می شود و نه مردم پیروز!  راه توده ژوئیه 2009, http://www.rahetudeh.com/rahetude/Sarmaghaleh-vasat/HTML/2009/juillet/1/36tamigh.html

 

دیکتاتوری! کدام دیکتاتوری؟!

 

باید به صراحت و به روشنی معلوم شود که: منشأ دیکتاتوری کیست و در مقابل با چه کسانی قرار است جبهه ضد دیکتاتوری تشکیل شود؟ دیکتاتور علی خامنه‌ای  و بیت رهبری است؟ احمدی نژاد و دولت اوست؟ قوه قضاییه یا مجلس است؟ نظامیان هستند؟ حزب موتلفه است؟ یا جبهه اصول‌گرایان یا جبهه پایداری؟ یا همه اینها با هم‌اند؟ اگر یکی از اینهاست مثلاً علی خامنه‌ای دیکتاتور یا منشأ دیکتاتوری است در آنصورت می‌خواهیم مثلا با احمدی نژاد علیه خامنه‌ای جبهه ضد دیکتاتوری تشکیل دهیم؟ و اگر همه اینها با هم اند پس با چه کسی می‌خواهیم جبهه تشکیل دهیم؟ فقط خودمان و اصلاح طلبان؟” و سپس ادامه می‌دهد: ”جبهه واحد ضد دیکتاتوری از سوی یک جریان جدی سیاسی یعنی تعیین کردن نیروهایی که می‌توانند بالفعل یا بالقوه عضو این جبهه باشند و این کار در شرایط کنونی ایران عملی نیست. زیرا حاکمیت در ایران یکپارچه نیست و ما نیز قادر به تعیین یک نیروی معین به عنوان دیکتاتور“ و منشأ دیکتاتوری نیستیم..." (راه توده 340).

 

نظریه ضرورت مبارزه مسلحانه و فرستادن بقیه توده ای ها به قتلگاه!

 

کسانی که علی خدایی را می شناسند و از نزدیک با او کار کرده اند خوب می دانند که وی پس از دستگیری و سپس اعزامش به افغانستان، مدعی شد که عضو مشاور کمیته مرکزی حزب است. البته امروز دروغ بودن این ادعای خدایی بی هیج شک و شبه ای با استناد به اسناد منتشر شده به اثبات رسیده است. وی با اتکاء به این دروغ توانست در پلنوم هیجدهم کمیته مرکزی شرکت کند و پس از برگزاری پلنوم و مستقر شدنش در افغانستان، او نه تنها مدافع خط "زنده یاد" کیانوری نبود، و معتقد نبود که حتی "اگر از روی جسد ما هم رد شوند ما موظف به دفاع از خط امام هستیم"، بلکه معتقد بود که حزب باید ضمن دادن شعار سرنگونی، وارد مبارزه مسلحانه با جمهوری اسلامی شود. در این زمینه اشاره اردشیر، یکی از دست اندرکاران سایت "مهر"، که خود از همکاران نزدیک، همفکران و هم نظران علی خدایی در افغانستان بود، بسیار جالب است. اردشیر می نویسد: "رفقا فروغیان، خدایی و زرکش طرح انتقال هیأت سیاسی و انتشار «نامهٔ مردم» در افغانستان را به‌طور جدی دنبال می‌کردند. این سه رفیق از لحاظ سیاسی و در برخورد به جمهوری اسلامی نظرات تندروانه‌تری از نظرات غالب در هیأت سیاسی داشتند، و حتی ایده‌هایی از قبیل ضرورت جنگ چریکی در مناطق مرزی ایران که محل سکونت اقلیت‌های ملی نیز بود در میان آن‌ها مطرح بود." (http://10mehr.org/?p=1471)

 

علی خدایی در آن دوران، به رهبری حزب فشار می آورد که در نزدیکی مرزهای افغانستان، با کمک خواستن از دولت افغانستان، پایگاه های آموزش نظامی و چریکی را به راه بیندازد و توده ای ها را پس از آموزش های لازم به داخل ایران و خصوصاً بلوچستان اعزام کند. اگر رهبری حزب، در آن دوران، به این دام بسیار خطرناک گسترده شده از سوی دستگاه امنیتی رژیم می افتاد، نه تنها تمام منطقه می توانست شاهد درگیری های جدید و دخالت های گسترده تر نظامی امپریالیسم باشد، بلکه بی شک گروه بزرگی از توده ای های باقی مانده و جان بدر برده از سرکوب خونین رژیم نیز از این طریق به دام نیروهای امنیتی رژیم و سپاه گرفتار می شدند و عواقب این توطئه برای حزب و حتی شمار کثیری از رفقای فدایی که در آن هنگام در کنار توده ای ها در افغانستان به سر می بردند فاجعه بار می بود.

رسیدن علی خدایی از تز ضرورت مبارزه مسلحانه و برنامه برای اعزام توده ای ها به قتلگاه شان، به شعار نفی دیکتاتوری در ایران و ضرورت لبیک گفتن به فرمان "رهبری" برای شرکت در انتخابات سال 92، هیچکدام  نه از سر بی عقلی است و نه از سر اعتقاد به سرنوشت و آینده حزب و سنن آن و یا اعتبار قایل بودن برای تزها و نظریات "زنده یاد ها".  همه این مانورها و فریبکاری ها در چارچوب اجرای برنامه واحدی است که وزارت اطلاعات رژیم آن را برنامه ریشه کنی حزب توده ایران نامیده است. باید انتظار داشت تا روزی که مبارزه توده ای ها و نیروهای چپ در ایران ادامه دارد، علی خدایی ها نیز با ماسک و شعارهای فریبکارانه در این میدان حضور داشته باشند و برای ضربه زدن به مبارزه و حیثیت معنوی چپ ایران به کار خود ادامه دهند.    

 

 

1و 2 : " دُم خروس اعتراض به هرندی و  مصلحی و دفاع بی چون و چرا از روحانی"  http://wp.sedayemardom.net/?p=14387

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi       بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: