نویدنو 07/11/1392

نویدنو  07/11/1392 

 

 

بهای امپریالیسم – بخش دوم

تصویر برجسته " پایان جنگ سرد"

نورمن مارکویتز-برگردان: آرش وجدانی  

 

زمانی که اتحاد شوروی تجزیه شد و سامانه اروپای شرقی آن سرنگون شد ( 1989-1991) چیز مضحکی رخ داد . محافظه کارها ادعا کردند که جنگ سرد تمام شد وکمونیسم " در سرما ودر بستری سرد در گذشت "،و سرمایه داری جهان را فتح و به تاریخ پایان داده است . لیبرال ها فریاد زدند  یک از بین رفتن بودجه دفاعی ( Peace Divdend)برای امریکا درحال تحقق است . اما هیچ یک از این ها عملا مورد قبول واقع نشد ، بودجه نظامی همچون بعد از جنگ های کره و ویتنام و مانند زمان پس از دوران ریگان که به صورت واقعا باور نکردنی افزایش را آغاز کرد گسترده شد . کسری بودجه برای مدتی به خاطر سیاست مالیاتی عاقلانه و سیاست تجاری عقلانی تر در دولت کلینتون نسبت به بودجه دفاعی به شدت کاهش یافت . لژیون های وابسته سیاسی و تاجرها  در جمهوری های پیشین شوروی و متحد های شوروی ازدحام کردند ، هیئت های سیاسی به خاطرنام گذاری گوناگون به آزادی ودموکراسی ، رویای نجات ارواح را می دیدند و تاجرها مثل همیشه به دنبال کسب پول بودند . با این حال مجتمع صنعتی نظامی چرخش خود را همراه این جریان حفظ کرد .  

تصویر برجسته جنگ سرد و پی آمدهای "پسا جنگ سرد" برای امریکا

والتر لا فابر تاریخ دان برجسته سیاست خارجی امریکا، برآورد کرده بود که هزینه های نظامی امریکا در طی دوران از دکترین ترومن تا محو شدن اتحاد شوروی ، با تمام هزینه های پنهان آن بر 10میلیارد دلار بالغ می شود ! به برآورد من ، هزینه های نظامی 22سال گذشته "دوران پسا جنگ سرد"  بیش ازدو برابر آن مبلغ بوده است . الگوی گسترش (جنگ کره)، فوران( پس از جنگ کره)، گسترش (جنگ ویتنام) ، تورم خیلی اندک محدود شده به فوران (پس از جنگ ویتنام) ، گسترش عظیم (" جنگ مجازی" ریگان هالیوود)، فوران (پسا جنگ سرد) گسترش استروئیدها ( " جنگ ها و اشغال ها علیه تروریسم " در افغانستان ، عراق ، وچه کسی می داند بعدا کجا) تا امروز، صرف نظر از دولت ها ادامه  دارد.  

برنامه مدل / بازی گران قیمت امپریالیسم امریکا ، استفاده از دولت های تحت قیمومیت / پیرو / دست نشانده و سپهرنفوذ بعنوان مثال علیه مستعمره های رسمی هم از هزینه های بالای امپریالیسم استعماری و هم از دست رفتن زندگی سیاسی نامساعد ی که دخالت نظامی استعماری منجر به آن می شد جلوگیری کرد ه بود. "قدرت" امریکا بود که کنترل آن را بر نیمکره غربی توسعه داد وبرای بازکردن منطقه های استعماری، تحت قیمومیت ها و حوزه نفوذ امپریالیست های رقیب پیشین لشگر کشی کرد . " جهانی سازی" این سیاست (دیپلماسی کشتی های توپ دار / دلار) با دکترین ترومن ، تشکیل ناتو و پیرو آن اتحاد های نظامی ( سیتو، سنتو ، واتحادهای دوجانبه) به معنی آن است که امریکا از سال 1947تا زمان کنونی باید برای جنگ سرد جهانی و پی آمد های آن ، جنگ جهانی علیه تروریسم ، بسیار بیشتر از ترکیب هزینه های  تمام متحد ها ودشمن های خود پرداخت کرده باشد . [1]

همچنین ، امریکا تحت پوشش "محدود کردن" ، " ضد  شورش" ، "جنگ های کم دامنه" و " جنگ های نیابتی" بسیاری از جنگ ها را انجام می دهد و بیشترین تلفات را در بین قدرت های عمده متحمل می شود. این  امر در جنگ های کره و ویتنام وبعد ها " جنگ علیه تروریسم بین المللی" در افغانستان وعراق حقیقت داشت که سیاست جهانی " دیپلماسی کشتی ها توپ دار" به آن ختم شد .اگرچه این تلفات در مقایسه با جمعیت بومی این منطقه ها می تواند خیلی اندک باشد ، اما با وجود این می تواند نسبت به استاندارهای قبلی جنگ داخلی و جنگ های جهانی  خیلی عظیم باشد .  

برخی گمانه زنی هزینه راه های طی نشده

در محاسبه " بهای" امپریالیسم امریکا برای مردم امریکا ، بسیاری از هزینه ها به خاطر آن که رخ نداده اند برای اکثریت قابل توجهی از کسانی که کارگر وحقوق بگیر ، بازنشسته ( از کارگرها وحقوق بگیرها) دانشجو ( کارگرها و حقوق بگیر های آینده) هستند قابل محاسبه نیستند . 

اگردرآمدهای عمومی  در شصت وشش سال گذشته به سیاهه مالیات های کاهنده ( مفهومی که روزولت به آن هم دلی نشان داد و ترقی خواه ها در قانون گذاری مطرح کردند) افزوده شده بود وتامین اجتماعی بر پایه سامانه بهداشت ملی ( که هدف مبارزه تند قانون گذاری پس از جنگ بود) قانونی شده بود مزایای تامین اجتماعی چقدر می توانست بالاتر باشد ؟ اگر طرح های عمومی بزرگ در مدل TVA(سند دره تنسی )[2] برای رودخانه های کلمبیا و میسوری قانونی شده بودند قدرت برق امریکا برای استفاده  صنعتی ، تجاری وشخصی چقدر می توانست ارزان تر و امن تر باشد ؟ هزینه مسکن و تحصیلات عالی امروز چقدر می توانست برای مردم پایین تر باشد اگر قانون مسکن عمومی به شیوه مدیریت مسکن[3] امریکا و کمک های فدرال به تحصیلات به شیوه اداره ملی جوانان[4] قانونی شده بود ؟  

و مهمتر از همه ، بیکاری و نا امنی برای همه مردم چقدر می توانست پایین تر باشد اگر قانون اشتغال کامل مطرح شده پس از جنگ قانونی واجرا شده بود؟ گسترش مسلم اقتصادی زمان جنگ ،  بر قراری سامانه مالیاتی مترقی در طی دوران جنگ ، این واقعیت که یک سوم  تمام کارگران خارج از کشاورزی متشکل بودند ( حتی با وجود تفرقه بین AFL استثنا گرای محافظه کار و CIO فراگیر گرا، AFL در رقابت یا CIO به چپ حرکت کرده بود ) ، سازمان های توده ای و نیز همدلی افکار عمومی که درپایان جنگ جهانی دوم  موجود بود از تمام این ها حمایت می کرد

ما باید این را "نیو دیل سوم " بنامیم  که در پوشیدن جامه عمل شکست خورد. "بازداری" پسا جنگ کارگران از طریق لایحه تنظیم روابط کار تافت-هارتلی وکاهش عجولانه کار در دوران ریگان وپس از ریگان نیزبه معنی افزایش عظیم ثروت از 1980 تا زمان حاضر( مثلا درافزایش ده برابر در متوسط بازار سهام داو جونزقابل مشاهده است ) مترادف افزایش عظیم درآمد پولی برای طبقه کارگر امریکایی نبود. اگر چه جنبش کارگری قوی تری در دوران 1945-1975توانسته بود  برای افزایش درامد ها مبارزه کند ، اما دو دهه آخر قرن بیستم و دهه اول قرن بیست ویکم  شاهد رکود ودر برخی مواقع کاهش هایی در دستمزدهای واقعی بود.

جنگ سرد تنها دلیل آن که چرا گروه هایی مانند انجمن پزشکی امریکا ، انجمن ملی تولید کارها ، اتاق بازرگانی وتجارت امریکا ، شرکت های قدرت خصوصی ، وائتلاف خدمت گذارهای محافظه کار آن ها توانستند این برنامه مترقی را به خاک بسپارند نبود ، اما دلیل مرکزی بود . ربط دادن این برنامه ( تامین اجتماعی بر اساس سامانه بهداشت ملی ، توسعه قدرت عمومی بر مبنای مدل سند دره تنسی ، کمک فدرال به آموزش و پرورش ، مسکن ، و حمل ونقل ) به" سوسیالیسم خزنده" وپاکسازی جنبش سندیکایی ، هنرها ، علوم و مشاغل از طرف دارهای مبارز تر آن ، همه هم به نام کمونیسم ستیزی ، به صورت سامانه مندی به شکست کامل برنامه کمک کرد . [5]

و هزینه های دیگری هم وجود داشت که به سادگی نمی تواند به دلار وسنت محاسبه شود.بعنوان نمونه باید هزینه (تحمیل شده ) به جنبش سندیکایی در طی  66 سال گذشته را ذکر کنیم که دست مزد های واقعی واحتمالی ده ها میلیون عضوبعنوان عضو اتحادیه های کارگری بخش خصوصی از 35 درصد در سال 1947 به عدد تک رقمی امروز کاهش یافت . (قانون 1947 تافت – هارتلی اعتبار یافته از جنگ سرد ، که بعنوان راهی برای پاکسازی کمونیست ها از اتحادیه ها به مردم قالب شد ، آغاز این واقعه بود . آن قانون به ایالت ها اجازه می داد قانون های "حق کارکردن"[6] ضد اتحادیه را به تصویب برسانند.)  باید به هزینه های ادامه دار صدها میلیون امریکایی در طی آن دوران اشاره کنیم که میلیارد ها دلار بسیاری برای هزینه های بهداشتی از جیب آن ها خارج شد ، که زحمتکش های سایر نقاط پیشرفته دنیا مجبور به پرداخت آن نیستند - که اگرلایحه قانونی مطرح شده در پایان جنگ جهانی دوم ، لایحه واگنر، موری - دینگل ، تصویب شده بود ما هم مجبور به پرداخت آن نبودیم. به عبارت دیگر ، دالان تافت – هارتلی به سیاست مدارهای محافظه کار ضد کارگر وحزب جمهوری خواه مزیت عظیمی در"بیانیه حق کارکردن" اعطا کرد که اکنون مانند "روتن بروتز"[7] بریتانیا در برابر حق انتخاب عمومی عمل می کند. تا اینجا وبنا براین ، برخی بخش های روستایی محافظه کارهای اشرافی را تحت هر شرایطی دو باره انتخاب می کنند. 

 تا دهه 1960 این امر به وضعیتی منجر شد که در آن ، پیش از استقرار مراقبت های پزشکی ، شهروندهای سالمند بزرگترین گروهی بودند که در فقر زندگی می کردند . درسایر رخ داد ها هیچ کس نمی تواند بر جایی که نرخ بالای مرگ ومیر کودکان که در امریکا در مقایسه با سایر کشورهای پیشرفته وجود داشت وظهور کودکان از دوران ریگان تا امروز بعنوان بزرگترین گروهی که در فقر زندگی می کنند برچسب قیمت نصب کند. امریکا ثروتمند ترین کشور بزرگ جهان در تاریخ است ، با این حال مردم فقیر بسیار بیشتری نسبت به هر کشور پیشرفته ثروتمند دارد . که ، فراتر از هر چیز دیگر ، مصیبت امریکایی های بومی را خلاصه می کند. 


 

[1] ویلیام اپلمن ویلیامز ، تاریخ دانی که نوشته های او موثر تر از همه پی آمد های جنگ سرد را به چالش کشید، این نکته ها رادر کارهای  ابتکاری خود مثل تراژدی دیپلماسی امریکایی ، خط هایی از تاریخ امریکا ، وامپراطوری بعنوان شیوه زندگی خاطر نشان کرد . ویلیامز به سنت جان هابسن ، که به شدت مورد احترام لنین بود اما اورا " سوسیال لیبرال" می خواند ، این سیاست ها ی ریشه داررا در تحقیقی برای گسترش دائمی بازار های خارجی که می تواند رشد اقتصادی لازم را برای حفظ اقتصاد سیاسی امریکا فراهم نماید مشاهده کرد . همانند هابسن ، او این سیاست ها را هم چون پیشتاز تدارک برای جنگ و خود جنگ دید و مانند هابسن او نیز ملت ومردم را برای جلوگیری از این سیاست ها در داخل سامانه سیاسی / اقتصادی موجود فرا خواند .

-

[2] - دره تنسی محل عبور رودخانه تنسی وانشعاب های آن ، منطقه ای است با مساحت تقریبی 41000مایل مربع که بخش هایی از 7ایالت تنسی ، کنتاکی، ویرجینیا، کارولینای شمالی ، آلاباما و میسی سی پی را در بر می گیرد. بخش اعظم دره در تنسی واقع است . سند دره تنسی در سال 1933از سوی کنگره برای توسعه سامانه رودخانه تنسی برای کشتی رانی ، کنترل سیل و دفاع ملی وبرای تولید برق وفروش برق اضافی برای جلو گیری از هدر رفتن قدرت آب  تصویب شد . (برگرداننده)

[3] - سازمانی دولتی که برخی از نمودهای مسکن کشور را اغلب با تدارک خانه های ارزان قیمت برای واجدین شرایط  مدیریت می کرد . (برگرداننده)

[4]  - سازمانی در زمان نیو دیل روزولت بود که برفراهم کردن  کار وتحصیل  برای جوانان 16تا 25سال امریکایی تمرکز داشت .(برگرداننده)

[5]-در سال 1946اتاق بازرگانی امریکا جزوه ای منتشر کرد که  در آن ادعا شده بود " کمونیسم در خارج و کارگر در کشور " دو دشمنی هستند که " امریکا" با آن مواجه است . توسعه تنش های جنگ سرد وشکست دولت ترومن در اولین سال خود ( ازجمله قرار گرفتن آن در برابر اتحادیه های صنعتی در اولین اعتصاب های پسا جنگ )جمهوری خواه های دست راستی را به در دست گرفتن کنگره وسنا ، شکست دادن بسیاری از مجری های نیو دیل با وصل کردن شوروی دشمن خارجی جدید به اتحادیه های کارگری وسازمان های توده ای مترقی در کشور هدایت کرد . ریچارد نیکسون در کنگره وجوزف مک کارتی در سنا کرسی های خود را بر این پایه ها کسب کردند وخیلی زود گرایش مسلط را در حلقه سیاسی جمهوری خواه ها نمایندگی کردند. اگرچه ترومن در سال 1948 با التزام به زنده کردن نیو دیل در کشور دوباره برگزیده شد ، ودموکرات ها ، از جمله دموکرات های ترقی خواه کنگره را باز پس گرفتند اما پاکسازی سیاسی ضد کمونیستی در اتحادیه ها ادامه یافت ، دپارتمان قضایی متهم کردن و رسیدگی به آلجر هیس ( وکیل برجسته امریکایی که به جاسوسی برای شوروی متهم شد – مترجم) را در امتیازی به کمیته فعالیت های ضد امریکایی مجلس بر گزید، و احیا برنامه نیو دیل بدون هیچ مخالفتی از سوی ترومن در مجلس کشته شد ، چون اولویت او تاسیس ناتو، خاموش کردن ترس از به دست آوردن بمب اتمی از سوی شوروی و ترسیم خط های جنگ سرد در آسیا در پاسخ به انقلاب چینی ها بود .

[6]  - اشاره به قانونی دارد که در امریکا برای تضعیف اتحادیه ها به تصویب رسد . این قانون به افراد اجازه می داد بدون عضویت در سندیکا به کار مشغول گردند (برگرداننده)

[7] - یکی از عجایب سامانه انتخاباتی بریتانیا که بر اساس آن اگر پدری در حوزه انتخابیه در گذشت پسر او جای او را بدون رای گیری دوباره اشغال می کند. (برگرداننده)

 

بهای امپریالیسم –بخش نخست

نورمن مارکویتز-برگردان: آرش وجدانی  

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter