نویدنو:23/12/1389                                                                    صفحه قابل چاپ است

 

 نویدنو  23/12/1389

 

  

شرایط وپی آمد ها

استخوان بندی انقلاب مصر – 2

نویسنده : عصام ال امین – برگردان: هاتف رحمانی

 

استواری ، دلیری واراده : وقتی که بسیاری از مردم در خیابان با ده ها شبکه های تلویزیونی مصاحبه می کردند و خروجی رسانه های جدید حوادث رخ داده را پوشش می دادند ، نکته قابل توجهی وجود داشت که  در لحن آنها مشهود بود ، ریشه کن شدن حصار ترس .

تمتم رژیم های دیکتاتوری وسرکوبگربر زیر دستانشان از طریق ایجاد ارعاب وترس حکومت می کنند . رژیم مبارک هم استثنا نبود. رژیم حداقل 350.000افسرامنیتی را در 4 روز اول اعتراضات، با به کار بستن تمام ابزار های سرکوب :کتک زدن ، ماشین های آب پاش ، گاز اشک آور، فشنگ های پلاستیکی، مهمات حیاتی ووسیله نقلیه مسلح به سراسر مصر اعزام کرد .

اما ، جوانان در مقابله با وحشیگری پلیس حتی زمانی که ده ها نفردر خیابان ها کشته وصد ها نفرزخمی شدند تلاش هارا هدایت کردند. آشکار بود که وقتی جوانان ازرها کردن اعتراض ها خودداری کردند وشجاعانه با سرکوب دولتی بدون ترس مواجه شدند ، باقی مردم  نیز از آنها پیروی کردند وعامل ترس از معادله حذف شد . 

خلاقیت وپر مایگی : همانقدر که این انقلاب مسالمت امیز بود، همانقدرهم به طور باور نکردنی خلاق بود. تا 30ژانویه ، معترضین کنترل خیابان ها ومیادین اصلی را در اختیار داشتند. میلیون ها نفرازبرنامه طراحی شده توسط سازمان دهندگان پیروی می کردند.فعالیت ها برای بسیج مردم وتضعیف رژیم برنامه ریزی شده بود. آنها پرمایه هم بودند. سخنگویان گسترده ای را به میدان آوردند تا سرود ملی وآواز های میهن پرستانه را برای لذت جمعیت انبوه بخوانند.این امر سبب حس اتحاد ملی ومیهن پرستانه ، احساسی از افتخار، وظبفه واراده شد.

در روزهای معینی زمانی که معترضین به همراهی میلیونی فرا خوانده می شدند، آنها معروفیت ها را برای تحکیم دست آوردها ومتحد کردن مردم تحت موضوع واحد : روز خشم ، روزحرکت ، روز شهدا، روزمقاومت ، رها می کردند. مردم در ابتکار وهنرمندی آزاد بودند چون آنها شعارها رامی ساختند، سرود ها را خلق می کردند ، و پوسترهایی ترسیم می کردند که بر مبارک ، خانواده ورژیم او متمرکز بود.

بسیاری از آنها مضحک وجسورانه بودند . شوخی ها گستاخ وسیعا به اشتراک گذاشته می شد ، ونمایش های خنده دار هر روز در میدان ها وخیابان ها به نمایش در می آمد. شعر ها ، ترانه ها ، خواننده ها ودسته های ارکستر در همه جا در حال ایجاد یک فضای جشن شاد بودند. هر چه رئیس جمهور خیره سری بیشتری نشان داد ، مردم  محکم تروبی باک تر شدند. با گذشت هر روز ، مردم دیگر از مبارک نمی ترسیدند ، وحتی به مسخره کردن وابراز تنفر کامل از او گرایش نشان دادند.

استفاده هوشمندانه از فن آوری : همه می دانند که جوانان نه  تنها به  استفاده از فن آوری مدرن تسلط دارند ، بلکه آن را به طور استثنایی به یک ابزار سیاسی موثر در تعامل با همسالان ، آموزش عمومی ، سازمان دهی حوادث ، وبسیح توده ها تبدیل کردند. 

تنها با بیش از 800.000کاربرفیس بوک مصری ، اکثرا جوان،انقلابی ها سکویی یافتند که به آنها با چالش اندکی از سوی دولت اجازه دسترسی می داد.استفاده از فیس بوک ، توییتر، یو تیوب و خروجی سایر رسانه های اجتماعی نقش عمده ای در انتشار پیام ها وتقویت حمایت عمومی ایفا کرد.

مواد آموزشی ، پیام های سیاسی، ویدئو های تربیتی، فراخوان های بسیج ، واطلاعات سازمانی ، قبل از آن که اعتراض واحدی فرا خوانده شود به صورت آن لاین منتشرشد و مورد استفاده قرار گرفت. در آن زمان دولت تمام خطوط تلفن همراه وسرویس های اینترنت را قطع کرد، اما غول قبلا از بطری خارج شده بود. زمانی که خبر گزاری فرانسه پس از قطع اینترنت توسط دولت  از عبدالفتاح یکی از جوانان سازمانگر 6 آوریل پرسید او گفت " ما قبلا محل های گرد همایی را اعلام کرده ایم . بنا براین ما گرد هم جمع خواهیم شد ، ما دیگر به ابزار های ارتباطی نیازی نداریم "

با این حال حتی در روز های انقلابی اعتراضات توده ای ، سازمان دهندگان قادر بودند  با تدارک خانه های امن وبلاگ ها ، انتشار روزنامه ها ، ودستورالعمل هارا  به دیگران در سراسر کشورارسال کنند، ونیز فعالیت هایشان را اعلام نموده ودیدگاه های خودرا به جهان مخابره نمایند.

راهبرد رسانه موثر: انقلابی ها یک راهبرد رسانه ای ساده ای داشتند:نا دیده گرفتن رسانه های تحت کنترل دولت وایجاد ارتباط قوی با مخالفان محلی ورسانه های مستقل ونیز خروجی رسانه های عربی وبین المللی.

سازمانگران می دانستند که رژیم می تواند ماشین تبلیغاتی خودرا از طریق رسانه های چاپی والکترونیکی دولتی تجهیز نماید . پس از نا دیده گرفتن اولین اعتراض های گسترده ، رسانه های رسمی با تحریف گسترده وکارزارهای اتهام پراکنی علیه اعتراض کنندگان به کار افتادند.

از این رو ، سازمانگران یک راهبرد چند سطحی پیشرفته شامل سخن گویان بیشمار را به کار انداختند که در پیام ها وبیان دید گاه هایشان علیه استبداد ، تعدی وفساد متحد بودند. آنها یک دستور کاردموکراسی خواهی،عدالت اجتماعی وآزادی منسجمی را به افکار عمومی نشان دادند. هر روز شخصیت های مهم تری از تمام بخش های جامعه علیه رژیم وپیوستن به انقلاب  سخن می گفتند.

آنها حتی پرده سینمای بزرگی در میدان تحریر نصب کردند که به صورت زنده پوشش بی وقفه الجزیره را نشان می داد . دراصل ، انقلاب به راستی تلویزیونی شده ، نه تنها یک سطح عمده ای از حمایت را برای اعتراض کنندگان تامین می کرد ، بلکه پاسخ سریعی برای تمام خلاصه اخبارها آماده می ساخت.   

هر وقت که مبارک یا عمر سلیمان معاون رئیس جمهور در تلاشی برای به دست گرفتن ابتکار عمل پیامی به افکار عمومی می دادند ، سازمانگران می توانستند بلافاصله چندین سخن گو را برای واکنش موثر وخنثی کردن هر تاثیری بر افکار عمومی حاضر نمایند.  

خنثی کردن ارتش : شاید آسیب پذیر ترین موضوع پیش روی انقلاب واکنش غیر قابل پیش بینی ارتش بود.سازمانگران ازابتدا می دانستند که رژیم ممکن است به سختی بر وحشیگری نیروهای امنیتی اش تکیه کند. اما زمانی که انقلابی ها بر نیروهای امنیتی با پایداری در مواضعشان علبه یافتند، رژیم می توانست برای شدت عمل مقابله با ارتش را تجربه کند.  

راهبرد رفتار با ارتش، در بر گرفتن آن و خودداری از مقابله با آن به هر وسیله ممکن بود. ارتش مصر یکی از نهاد های بسیار مورد احترام در مصر است ، وسازمانگران قصد چالش با ان را نداشتند. 

در حقیقت ، لحظه ای که ارتش پس از عقب نشینی نیروهای امنیتی در خیابان ها بود ، مردم شعار می دادند " مردم وارتش یکی هستند." آنها برای دراغوش گرفتن وبوسیدن افسزان هجوم بردند. هر سخن گوی دموکراسی خواهی ارتش را مورد تمجید قرار داد وخواستار حمایت ارتش شد . 

بلافاصله ، ارتش نه تنها بی طرفی خودرا بین مردم ورژیم اعلام کرد ، بلکه به حفظ مردم متعهدشد.این موضع ادامه اعتراض های مسالمت آمیزوبیان شجاعانه مطالبات سیاسی انقلاب را امکان پذیر ساخت.

حتی با وجود این که ارتش در تامین حراست اعتراض کنندگان زمانی که مورد حمله قلدران دولتی قرار گرفتند کند عمل کرد، اما این حقیقت که ارتش به اعتراض کنندگان حمله نکرد وبی طرف باقی ماند ضربه بزرگی به رژیم بود ، که سرانجام به واژگون کردن آن کمک کرد .

کارشناسان با پروایی ، فاقد عمق ودانایی ، برای انقلاب های مصر وتونس نام جعل کردند. با قرض گرفتن از انقلاب های رنگی در اروپای شرقی وآسیای مرکزی ، آن ها را به ترتیب انقلاب های یاس وکنار نامیدند. اما این اسامی بی معنی هستند ، چون روح این انقلاب ها را بازتاب نمی دهند. 

مردم در تونس ومصر در اصل برای آزاد شدن ، برای اعاده کرامت شان، برای کسب مجدد  احترامشان قیام کردند. از این رو انقلاب هایی بودند که با مطالبه کر کننده ازادی وکرامت مشخص شدند. 

همانطور که مارتین لوترکینگ پیش از این به افراد هم وطن تحت ستم خود در اوج مبارزه آنها علیه سیستم سرکوبگر یادآور شد،" من یک نفرم.من یک شخصم . من انسانی  با کرامت ومحترم هستم. من تاریخی غنی واصیل دارم ".

به راستی این کلمات ذات انقلاب های در حال حرکت در جهان عرب امروز را تسخیر می کند.

 

******

 

" منظور ما از انقلاب چیست ؟، جنگ؟جنگ هیچ بخشی از انقلاب نبود، بلکه فقط نتیجه وپی آمد آن بود. انقلاب در مغز های مردم بود."

از نامه 1815جان ادامزبه توماس حفرسون  

مورخان ودانشمندان علوم سیاسی انقلاب هارا مطالعه می کنند وتاثیرآن ها را نه تنها در جوامع خودشان ، جایی که نظم سیاسی ، اقتصادی واجتماعی به صورت اساسی تغییر شکل می یابند ، بلکه در کشورهای همسایه وماورا آن تحلیل می کنند.

انقلاب مصر ، اگر چه هنوز درکودکی خود ، قول می دهد چنین پدیده ای باشد . اعتراف کننده به ماهیت تاریخی انقلاب مصر کسی جز باراک اوباما ، رئیس جمهور امریکا نبود ، که از مصری ها بعنوان "الهام بخش ما " تمجید کرد وانقلاب آن ها را یک " نیروی اخلاقی که با اراده قوس تاریخ به سوی عدالت " را نمایندگی می کند نامید ، مورد ستایش قرار داد.

او در ادامه افزود،" کلمه تحریربه معنی آزاد سازی است. کلمه ایی است که با آن چیزهایی در روح ما سخن می گوید که برای آزادی فریاد می کشد" او به توضیح رویداد مهم وتاثیر آن در جهان با گفتن ،" و تا اید به ما مردم مصررا – ازآنچه انجام دادند،از چیزهایی که به خاطرشان مقاومت کردند،وچگونه کشورشان را تغییر دادند،وهمراه آن جهان را تغییر دادند- یاد آور خواهد شد "ادامه داد.

همانند رخ داد های تاریخی بزرگ ، پیروزی انقلاب مصرپی آمد های مستقیم وقابل توجهی در کشور، منطقه، وجهان خواهد داشت . الیته برخی از شرایطی که به صورت قابل ملاحظه ای  عامل فعالی در موفقیت انقلاب بودند اکنون به حقایق زمینی تبدیل شده اند، مثل نقش بزرگ جوانان وزنان در سیاست وزندگی عمومی. به این سبب آنها در اینجا نیز مورد بحث قرار می گیرند. در زیربه چندین پی آمد مهم انقلاب مصر اشاره می شود. 

نقش مردم :برای دهه هامردم مصرانکار شده بودند وعلائق آنها نادیده گرفته شده بود.از سال 1981 رئیس جمهور مخلوع کشور را بر پایه وضعیت اضطراری اداره کرده بود ، که به طور واقعی حقوق مدنی وآزادی های سیاسی بسیاری از مردم را به تعلیق در آورد.

اوبا استفاده از یک سیستم پیچیده وچند لایه ای که لباس رسمی ها ، لباس شخصی ها وپلیس مخفی را در برمی گرفت ونیزافسران اطلاعاتی وکارمندان وحشت آفرین امنیتی دولتی ، مرکب از بیش از یک میلیون نفر در سرتا سر کشوررا شامل می شد، یک دستگاه عظیم امنیتی ساخته بود. رژیم با وحشت وارعاب ، با کاربست راهکارهای بی رحمانه از جمله شکنجه ودادگاه های مختصر نظامی که مخالفان را به سال های طولانی کار شاق مبتنی بر اعتقادات سیاسی محکوم می ساخت حکومت می کرد.

دکتر احمد اوکاشا رئیس انجمن روانشناسی مصر توضیح داد که در تمام سال های مبارک "روان جمعی مردم مصرآسیب دیده بود " ودر ادامه افزود " اکثریت مردم دروضع عمیق افسردگی قرار داشتند " آنها از طرف اولیای امور احساس توهین وسوء استفاده می کردند، بدون قدرت تغییر دادن چیزی در جامعه، در کشور خودشان به اصطلاح بیگانه بودند. 

بنا براین آنچه انقلاب به مردم تقدیم کرد فرصتی برای احیای عزت نفس، احترام وشان آنها بود. یکباره موانع ترس ضربه خورده بود، آنها احساس جدیدی ازافتخارواختیاررا کسب کردند که نه تنها انحصار دولتی در خشونت را به چالش کشید بلکه با استفاده از ابزار های مسالمت آمیز آن را شکست داد. با گذشت هر روز آنها برای مبارزه برای حقوقشان مصمم تر شدند و به تقدیم کردن فداکاری های مورد نیاز برای کسب آزادی کاملاراضی شدند.

از این رو ،یکبار دیگر مردم قدرت جمعی عظیم خود و آنچه توانایی دست یابی دارند را آزاد کردند، آنها هرگز به عقب نگاه نکردند و ودوباره نمی توانستند نا دیده گرفته شوند.

نقش جوانان:برای تخلیه فضای سیاسی ، رژیم مخلوع تمام منابع را برای  منحرف کردن توجه جوانان وکانالیزه کردن انرژی انها در موضوع های بی خطری چون مسابقات  ورزشی ( یاد آوری مبارزه الجزیره – مصر که سال گذشته کشور را از پای در اورد ، و ماه ها به خاطر یک بازی فوتبال پایدار ماند ) یا تخلیه کردن مردم با تشویق کردن مصرف گرایی انبوه  به کار بست.

ولی از آنجایی که جوانان نقش عمده ای درآغاز وپشتیبانی انقلاب داشتند، نقش آنها هر گز در جامعه یکنواخت نخواهد بود.جوانان مصری زیر 35سال تقریبا 60درصد جامعه را تشکیل می دهند ، با این حال قبل از انقلاب جدی گرفته نمی شدند واعتبار زیادی به آنها داده نمی شد . 

اکنون ، آنها نه تنهابخش عمده ی رخ دادی درتاریخ مدرنشان هستند ، بلکه جایگاهیی هم برای تعیین آینده کشور خود خواهند داشت . آنها هم اکنون بخش عمده ای از هر سازمان ، ائتلاف ، وکمیته انتصابی یا انتخابی برای تعیین گام بعدی امور در کشور هستند. شورای نظامی حاکم قبلا با نمایندگان آنها بارها ملاقات کرده است . تمام گروه های اپوزیسیون در حزب هایشان از آنها استقبال کرده وپست های رهبری را به آنها پیشنهاد کرده اند. 

نقش زنان :به همین ترتیب زنان مصری نقش عمده ای در این انقلاب بازی کردند.آنها با تعداد کثیربه تظاهرات پرداختند، وسازمانگران ، رهبران وسخنگویان اصلی در تمام مراحل انقلاب بودند، ازجمله دردشوارترین زمان وقتی که از سوی نیروهای امنیتی وآدمکشان حزب حاکم مورد حمله فیزیکی قرار گرفتند.

زنان فراخوان برای بسیج وویدئو بلاگ هایشان را در اینترنت منتشر کردند.آنها اعلامیه ها را توزیع نمودند ومحلاتشان را تشویق به اعتراض ساختند .آنها در نهایت کتک خوردند ، زخمی شدند وبرخی ها حتی زندگیشان را فدا کردند.آنها سرود خواندند وتظاهرات علیه رژیم را هدایت کردند.

برخی پزشک بودند ودوش به دوش همتایان مردشان هزاران زخمی را از خیابان ها جمع آوری کردند.آنها بخشی از کمیته حراست وامنیت بودند، که امنیت تظاهر کنندگان زن را تضمین می کردند .به طور مختصر، آنها بخشی از هرکارکرد مهم انقلاب بودند. زنان مصر صدای خودرا بنا کردند وهرگز دوباره به حاشیه جامعه باز نخواهند گشت . 

رد فرقه گرایی:یکی از آزموده ترین وموفق ترین تکنیک های رژیم های استبدادی بهره برداری کردن از خطوط گسل عمده در جامعه، زدن جرقه تنش های دینی، قومی و نژادی است . رژیم مخلوع اغلب وبعضی اوقات همیشه تنش مسلمان - قبطی را تحریک کرده بود.

رژیم سابق در این مورد حتی درحادثه ای مربوط به اوایل سال جاری درگیر است . ماموران پیگیری دولت مصر هم اکنون در مورد نقش وزارت کشور ودستگاه امنیتی دولت در بمب گذاری ماه گذشته در کلیسای قبطی در اسکندریه تحقیق می کنند که ده ها نفر را کشت . حمله تقسیم مذهبی را تشدید وهمبستگی اجتماعی را مورد تهدید قرار داد .

با این حال ، انقلاب در شرایط معینی رد توده ای فرقه گرایی را عملا نشان داده است ، که جوامع مسلمانان ومسیحیان به هم پیوستند وبعنوان افراد شهروند علیه سرکوب وفساد رژیمی که همه آنها را محنت زده کرده بود اعتراض کردند. آنها راهپیمایی کردند ، آواز خواندند، شعار دادند وبا هم دعا خواندند. آنها غذایشان را باهم تقسیم نمودند واز طرف مقابل دفاع کردند.میلیون ها مصری شاهد بودند که یک امام مسلمان ویک کشیش قبطی با یکدیگر در باره اهمیت اتحاد ملی در میدان تحریر سخن می گفتند.

احمد راقب، مقاله نویس برجسته وکارتونیست سیاسی ، شاهد صحنه ای در میدان تحریربود  که وقتی  یک بانوی مسیحی در حال ریختن آب برای کمک بود یک مرد مسلمان برای آماده شدن برای نمازباهمان آب  وضو گرفت ، او از همان زمان دانست که انقلاب باید پیروز می شد .

رهبران برجسته اخوان المسلمین قبطی ها را مورد ستایش ودفاع قرار دادند در عین حال رهبران قبطی به آنها در بازگشت به تعاون وفداکاری درود فرستادند.مصری ها اکنون طلیعه جدیدی از روابط مسلمان – قبطی را می شناسند که بر مبنای احترام متقابل واشتراک شهروندی پدیدار شده است .

زنده کردن سیستم اخلاقی ارزش محور : در طی 18روز اعتراض ها افرادی که در میدان تحریر وجاهای دیگر مورد مصاحبه قرار گرفتند بارها به جو جدید ونگرش های جدید مردم اشاره کردند. آنها با افتخار در باره رفتارهای متمدنانه به نمایش در آمده در اعتراض ها سخن گفتند.

مردم بی ریا مراقب ومورد احترام یکدیگربودند.آنها غذا هایشان را با یکدیگر تقسیم می کردند وبدون هیچ چشم داشت تلافی به یکدیگر کمک می کردند. آنها احساس می کردند که بخشی از یک خانواده اند.اگرچه میلیون ها نفر در میدان بودند، اما هیچ گزارشی از نزاع یا دزدی نبود.زنان جوان در باره چگونگی حفاظتشان توسط مردان جوان از باتون ها یا گلوله های پلاستیکی نیروهای امنیتی ، یا سنگ ها  وککتل مولوتف های جانیان رژیم حاکم سخن می گفتند.

در حقیقت سازمانگران کسب افتخار کردند که تمام تصمیم ها وفعالیت های انقلاب مبتنی بر مشاوره جمعی واصول دموکراتیک بودند. به هر سازمانگر وگروه فرصت اظهار عقیده وانتخاب داده شده بود.

بدین ترتیب ، کد جدیدی ، که "کد اخلاق انقلابی" نامیده شد ، مستقر واز سوی همه به رسمیت شناخته شد . آن کد ارزش هایی هم چون آزادی ، عدالت، برابری، دموکراسی، مشارکت ، همبستگی ، احترام ، شفافیت ، مسئولیت وارزش های فداکارانه ، را شامل می شد ، که بسیاری از مردم پیش از انقلاب بنا بر این حس که آنها هیچ سهمی در جامعه ای  که توسط  قلدران ودزدان وکلاه برداران اداره می شد ندارند ، انهارا فرو گذاشته بودند.

پایان دیکتاتوری :سقوط حسنی مبارک تنها خلع ید از دیکتاتور نیست ، بلکه پایان دورانی است که با استبداد ورفیق بازی مشخص می شد. مصری ها شدیدا اعتقاد دارند که این دوران به سر آمده وهر گز باز نخواهد گشت .

آنها اموخته اند که قدرت آنها در خیابان ها به نمایش درآمد وآنها دیگر از هیچ تهدید نیروهای امنیتی نمی ترسند. در صورتی که لازم باشد ، آنها تمایل دارند میلیونی به خیابان ها باز گردندودر مقابل سرکوب دولتی مقاومت نمایند. آنها باور دارند که آگر توانستند مبارک را در 18روز سرنگون سازند ، می توانند هر دیکتاتور آینده را به زیر کشند. اما آنها تعهد کرده اند که در وحله اول  به هیچ رهبر اینده ای آجازه تبدیل شدن به دیکتاتور را  ندهند.

 

استخوان بندی انقلاب مصر – 1


 

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter