نویدنو:26/07/1389                                                                    صفحه قابل چاپ است

1389/7/26:نویدنو

 

 

 

ریشه ها - 8

زیر بنا و روبنا

ولفگانگ پطر ایش هورن-برگردان شین میم شین

 

·      روبنا[1] در فلسفه عبارت است از مجموعه ایده ها و مؤسسات اجتماعی هر جامعه معین که بر زیربنای اقتصادی آن بنا می شوند، با آن انطباق دارند و بطور فعال بر آن تأثیر می گذارند.

·      مراجعه کنید به زیربنا و روبنا [2]

 

I- عناصر متشکله روبنا

 

·      روبنای هر جامعه از عناصر زیر تشکیل می شود:

 

1

 

·      مجموعه ایده ها، خواست های سیاسی، قضائی، جهان بینانه و اخلاقی که بر مبنای روند حیات اجتماعی مادی پدید می آیند و در آنها منافع اجتماعی و طبقاتی انعکاس می یابند.

 

2

 

·      کلیه مؤسسات سیاسی، قضائی، فرهنگی و غیره (دولت، حقوق، احزاب سیاسی، سازمان های اجتماعی، تأسیسات فرهنگی و غیره) که انسان ها بر طبق تصورات، خواست ها و نیات خود بوجود می آورند تا به منافع اجتماعی خود اعتبار اجتماعی ببخشند و آنها را جامه عمل بپوشاند.

 

·      روبنا عبارت است از مجموعه مناسبات ایدئولوژیکی هر جامعه که انسان ها بر مبنای مناسبات مادی (مناسباتی که در روند تولید و بازتولید مادی تشکیل می شوند) برقرار می سازند.

·      اگر این مناسبات مادی جامعه (یعنی زیربنای اقتصادی) بر آنتاگونیسم های طبقاتی مبتنی باشند، آنگاه آنها در روبنا نیز بمثابه آنتاگونیسم های جهان بینی ها، ایدئولوژی ها، طرح ها و نظرات سیاسی، اخلاقی، فرهنگی، سازمان ها و احزاب سیاسی و بویژه بمثابه تضادهای سیاسی ـ بلحاظ میزان قدرت در دولت و عرصه های اصلی عمل دولت ـ انعکاس می یابند.

 

·      (مفهوم «آنتاگونیسم»[3] در فلسفه مارکسیستی به معنی نوع خاصی از تضاد دیالک تیکی در عرصه جامعه به کار می رود که با وجود جامعه طبقاتی در پیوند است و بر تضاد آشتی ناپذیر میان منافع طبقات جامعه و گروه های اجتماعی مختلف استوار است. مترجم)

 

·      به قول کلاسیک های مارکسیسم، «برفرم های مختلف مالکیت، بر شرایط هستی اجتماعی، روبنای تام و تمامی از احساسات، توهمات، شیوه های تفکر، نگرش های زیستی مختلف خودویژه قوام می یابد.

·      این احساسات، توهمات، شیوه های تفکر، نگرش های زیستی از طریق سنت و تربیت به هر یک از افراد جامعه منتقل می شوند، آنسان که او چه بسا خیال می کند که آنها دلایل تعیین کننده واقعی و منشاء اعمال او هستند.» [4]

 

·      ایده ها و مؤسسات حاکم در هر جامعه که روبنای آن جامعه را تشکیل می دهند، ایده ها و مؤسسات طبقه حاکمه آن جامعه اند.

 

·      (شعور حاکم در هر جامعه، شعور طبقه حاکمه است. مترجم)

 

·      پس روبنا محصول مبارزه طبقاتی، ابزار مبارزه طبقاتی و همزمان، میدان مبارزه طبقاتی است.

·      انسان ها در فرم های قضائی، سیاسی، مذهبی، هنری، فلسفی و خلاصه ایدئولوژیکی به منافع طبقاتی عینی خود و به تحول شیوه تولید (که بنا بر کونفلیکت نیروهای مولده با مناسبات تولیدی ضرورت کسب می کند) آگاه می شوند و در این فرم ها نیز به مبارزه بر ضد یکدیگر وارد می شوند.

 

·      (کونفلیکت به فرم بروز عینی و ذهنی تضاد دیالک تیکی خاص اطلاق می شود. مترجم)

 

·      ماتریالیسم تاریخی که ایده های سیاسی و غیره هر جامعه را، خصلت نظام دولتی و مؤسسات فرهنگی آن را ناشی از زیربنای مادی آن جامعه می داند، در عین حال، اهمیت استقلال نسبی روبنا و بویژه نقش فعال آن را در جامعه و تاریخ عمده و برجسته می کند.

·      مارکس خاطرنشان می شود که کلیه عواملی که انسان را بمثابه سوبژکت تولید تحت تأثیر قرار می دهند، کلیه فونکسیون ها و کردوکارهای او را نیز بمثابه مولد نعمات مادی، کم و بیش، تحت تأثیر و تغییر قرار می دهند.

·      «و لذا می توان گفت که کلیه مناسبات و فونکسیون های انسانی (صرفنظر از چند و چون آنها) تولید مادی را تحت تأثیر خود قرار می دهند و تأثیر کم و بیش تعیین کننده ای بر آن اعمال می کنند.» [5]

 

·      درک رابطه متقابل دیالک تیکی میان روبنا و روبنا از اهمیت تعیین کننده ای برخوردار است.

·      رابطه متقابل دیالک تیکی روبنا و زیربنا در کردوکار زنده انسانی، در عمل متقابل نیروهای اجتماعی  و در مبارزه طبقات تحقق می یابد و در این رابطه دیالک تیکی نقش غالب ـ در تحلیل نهائی ـ  از آن زیربنا ست.

·      به این دیالک تیک زیربنا و روبنا باید توجه هرچه بیشتری مبذول داشت و ایده های سیاسی، جهان بینانه، اخلاقی و غیره را باید بمثابه سرمایه فکری که معمولا از  اوضاع و احوال پیشین نشئت می گیرد، همواره به خدمت گرفت و توسعه داد.

 

·      به قول کلاسیک های مارکسیسم، «موقعیت اقتصادی زیربنا را تشکیل می دهد.

·      ولی گشتاورهای روبنائی مختلف (از قبیل فرم های سیاسی مبارزه طبقاتی و نتایج حاصل از آنها، قوانین اساسی وضع شده پس از پیروزی طبقه معینی و غیره، فرم های حقوقی و حتی بازتاب های کلیه این مبارزات واقعی در ضمیر رزمندگان، تئوری های سیاسی، قضائی و فلسفی، نظرات مذهبی و توسعه بعدی آنها به سیستم های دگماتیک) نیز بر جریان مبارزات تاریخی تأثیر می گذارند و در بسیاری از موارد ـ عمدتا ـ فرم آنها را تعیین می کنند.

·      در تأثیر متقابل کلیه این گشتاورها ست که حرکت اقتصادی سرانجام از طریق تعداد بیشماری از تصادفات بمثابه حرکت ضرور چیره می شود.

·      تصادفات به چیزها و حوادثی اطلاق می شوند که پیوند درونی شان چندان ناروشن و غیرقابل اثبات است که ما مورد صرفنظر قرار می دهیم و نادیده شان می گیریم.» [6]

 

·      (اینجا سخن از دیالک تیک ضرورت و تصادف است که باید مفصلا و مستقلا توضیح داده شود. مترجم)

 

·      نقش فعال روبنا بویژه در جریان گذار به سوسیالیسم و در ساختمان نظام پیشرفته سوسیالیستی از اهمیت بمراتب بزرگتری برخوردار است

·      علت این امر عبارت از این است که در جامعه سوسیالیستی توسعه اقتصاد، دولت، ایدئولوژی و فرهنگ تنها بمثابه روند می تواند تحقق یابد، روندی که بوسیله جامعه تحت رهبری حزب طبقه کارگر آگاهانه و برنامه ریزی شده جامه عمل می پوشد.

·      روبنای جامعه سوسیالیستی (بمثابه محصول مبارزه طبقاتی، ابزار مبارزه طبقاتی و ابزار وحدت طبقه کارگر با اقشار زحمتکش دیگر) نیز بر بنیان زیربنای اقتصادی این جامعه توسعه می یابد.

·      کلیه پدیده های روبنا باید بمثابه عناصر یک سیستم کلی، برطبق الزامات نیروهای مولده و مناسبات تولیدی و مبارزه طبقاتی بطور برنامه ریزی شده توسعه یابند.

·      این یکی از وظایف اصلی در جریان ساختمان سیستم اجتماعی سوسیالیسم پیشرفته است.

 

·      هرنوعی از تضعیف نقش فعال و پیشبرنده روبنای سوسیالیستی و هر اختلالی در عمل مشترک عناصر مختلف روبنای سوسیالیستی تأثیر زیانباری بر نظام اجتماعی سوسیالیستی اعمال خواهد کرد.

·      همانطور که تجارب ساختمان سوسیالیسم، بویژه در سال های اخیر اثبات کرده اند، خرابکاری های ایدئولوژیکی عمده امپریالیستی به قصد نابودی نظام سوسیالیستی، عمدتا از این طریق بوده اند.

·      از این رو تحکیم و تقویت کل سیستم روبنای سوسیالیستی و زیرسیستم ها و فونکسیون های آن از اهمیت نظری و عملی شایانی برخوردار است.

 

II - وظایف بنیادی در رابطه با روبنا

 

·      وظایف بنیادی زیر از اهمیت چشمگیری برخوردار بوده اند: 

 

1·      توسعه کلیه عناصر روبنائی و تکمیل عمل مشترک بی خلل آنها، بقصد تضمین نقش رهبری طبقه کارگر و اتحاد استوار توده های مردم حول طبقه کارگر. 

 

2·      تقویت سیستماتیک نقش راهنما و هدایتگر حزب مارکسیستی ـ لنینیستی طبقه کارگر که یکی از گشتاورهای اصلی روبنای سوسیالیستی محسوب می شود. 

 

3·      تحکیم مداوم دموکراسی سوسیالیستی بر طبق اصول سانترالیسم دمکراتیک، یعنی تحکیم و تصحیح رهبریت مرکزی دولتی روند اصلی اجتماعی و پیوند درست آن با کردوکار رهبریت خود کفای کارخانجات خلقی، کارخانجات منفرد و کارحانجات مناطق و با ابتکارات توده ای زحمتکشان. 

 

4·      نفوذ دادن ایدئولوژی سوسیالیستی در کلیه عرصه های زندگی جامعه، بویژه در کردوکار رهبری، در سیستم آموزشی ـ پرورشی و در فرهنگ سوسیالیستی. 

 

5·      استفاده از کلیه وسایل ارتباط جمعی (رسانه های گروهی) و نظرسازی در راستای این اهداف. 

 

6·      مبارزه بر ضد کلیه واریانت های ایدئولوژی بورژوائی.

 

·      مراجعه کنید به زیربنا و روبنا. [7]

 

 


[1] Überbau    

[2]Basis und Überbau    

[3] Antagonismus [griech]

[4]  MARX/ ENGELS 8, 139

[5]    MARX (126, 260)

[6]   MARX/ENGELS 37, 463

[7] Basis und Überbau  

 

زیربنا و روبنا

 

·      زیربنا و روبنا[1] مفاهیم ماتریالیسم تاریخی اند که با پاسخ ماتریالیستی به مسئله اساسی فلسفه در رابطه با حیات اجتماعی و در آموزش ماتریالیستی ـ تاریخی جامعه و در آموزش فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی[2] از اهمیت بسیار مهمی برخوردارند. 

·      جامعه در هر مرحله توسعه خویش از مجموعه ای از مناسبات اجتماعی میان انسان ها تشکیل می یابد.

 

I-انواع مناسبات اجتماعی

 

·      مناسبات اجتماعی را می توان بدو دسته تقسیم بندی کرد:

·      مناسبات اجتماعی مادی.

·      مناسبات اجتماعی ایدئولوژیکی.

 

1-مناسبات اجتماعی مادی

 

·      مناسبات اجتماعی مادی پایه، اساس و زیربنای واقعی هر جامعه ای را تشکیل می دهند.

 

2-مناسبات اجتماعی ایدئولوژیکی

 

·      مناسبات اجتماعی ایدئولوژیکی روبنای جامعه را تشکیل می دهند که بر این زیربنا استوار شده است.

 

·      زیربنای هر جامعه از ساختار اقتصادی، مجموعه مناسبات اقتصادی مادی، سیستم مناسبات تولیدی  و طبقاتی مربوطه آن جامعه تشکیل می یابد و با سطح معینی از توسعه نیروهای مولده مادی انطباق دارد.

 

·      روبنا عبارت است از سیستم نظرات سیاسی، قضائی، اخلاقی، جهان بینانه منطبق با این زیربنا و مؤسسات سیاسی، قضائی و غیره (دولت، احزاب سیاسی، سازمان های اجتماعی، تأسیسات فرهنگی، آموزشی ـ پرورشی و غیره) منطبق با این زیربنا.

 

·      درهر فرماسیون اجتماعی، زیربنای موجود روبنای منطبق با خود را بوجود می آورد که بنوبه خود بر زیربنا تأثیر بازگشتی اعمال می کند.

·      نباید فراموش کرد که هم زیربنا و هم روبنا در کردوکار عملی انسان ها تشکیل می یابند.

·      درکردوکار عملی انسان ها روابط میان زیربنا و روبنا تحقق می یابند.

·      چون هر سیستم مناسبات تولیدی مادی انسان ها در عین حال از عضویت اجتماعی انسان ها در طبقات آشتی پذیر و یا آشتی ناپذیر حکایت می کند.

·      این روابط طبقاتی در روبنای ایدئولوژیکی جامعه و در مؤسسات اجتماعی بازتاب می یابند و در آنجا بصورت جدال ایدئولوژی های مختلف و بصورت رو در روئی و یا همکاری مؤسسات سیاسی و غیره گوناگون مؤثر واقع می شوند.

·      معارف مکسوبه در روند تحولات انقلابی ضرور فرماسیون های اجتماعی از اهمیت بسزائی برخوردارند.

·      مارکس می نویسد :

·      «با تحول بنیان اقتصادی، کل روبنای غول آسای جامعه به کندی و یا به تندی تحول می یابد.

·      در برخورد به این تحولات باید همواره میان تحولات مادی (که بکمک علوم طبیعی در شرایط تولیدی اقتصادی دقیقا قابل بررسی اند) و فرم های قضائی، سیاسی، مذهبی، هنری، فلسفی و خلاصه ایدئولوژیکی (که در آنها انسان ها به این کونفلیکت[3]  پی می برند و وارد نبرد می شوند) فرق گذاشت.

·      همانطور که ما چند و چون هر فرد را بندرت بر اساس افکار او مورد قضاوت قرار می دهیم، به همانسان نیز بندرت می توان چنین دوران تحولی را بنا بر شعور آن دوران مورد قضاوت قرار داد.

·      بلکه برعکس، شعور باید بر مبنای تضادهای زندگی مادی، برمبنای کونفلیکت موجود میان نیروهای مولده اجتماعی و مناسبات تولیدی توضیح داده شود[4]

 

·      (کونفلیکت به فرم بروز عینی و ذهنی تضاد دیالک تیکی خاص اطلاق می شود. مترجم)

 

·      مفاهیم زیربنا و روبنا انتزاعاتی اند.

·      این مفاهیم روابط و روندهای بنیادی را عمده می کنند، روابط و روندهائی را که در حیات اجتماعی واقعی در تنوع بی پایان و گوناگونی از اعمال فردی و جمعی، چالش ها، کشمکش ها و تضادها تحقق می یابند.

·      این مفاهیم روابط و روندهای بنیادی را در پیوند ساختاری و فونکسیونی ئی مطرح می سازند که بلحاظ نظری (تئوریکی) سهل الفهم تر و همزمان، عملی ترند.

·      این مفاهیم مبانی نظری و متدی اصولی لازم را برای حل مسائل علمی مشخص در تئوری و پراتیک فراهم می آورند، ولی به سبب انتزاعی بودن خود، همانند مدل های ریاضی بندرت می توانند راه حل عملی ارائه دهند و لذا باید بطور مشخص بر شرایط مشخص انطباق داده شود.

 

II - پیش شرط های لازم برای تعیین هر نظام اجتماعی

 

·      جایگاه تاریخی و خصلت هر نظام اجتماعی تنها زمانی می تواند شناخته شود، که نکات زیر در نظر گرفته شوند:

 

1- زیربنای اقتصادی

 

·      اولا زیربنای اقتصادی آن در رابطه با نیروهای مولده جامعه  مورد تحلیل قرار گیرد و توضیح داده شود.

 

2- ایده ها و مؤسسات

 

·      ثانیا ایده ها و مؤسسات این نظام اجتماعی بمثابه سیستم تاریخی معین درک شوند.

3 - روبنا

 

 

·      ثالثا این سیستم بمثابه روبنای ساختار اقتصادی و طبقاتی در نظر گرفته شود و در پرتو آن، زیربنای اقتصادی موجود توضیح داده شود.

 

·      اهمیت خاص مفاهیم «زیربنا» و «روبنا» در این است که آنها ابزارهای نظری برای درک خصلت سیستمی جامعه محسوب می شوند و لذا برای حل و فصل مسائل علمی که در تحولات عملی ـ انقلابی جامعه و در توسعه برنامه ریزی شده فرماسیون اجتماعی سوسیالیستی مطرح می شوند، اهمیت عظیمی دارند.

·      اهمیت نظری و متدی آموزش زیربنا و روبنا ـ قبل از همه ـ  در پیش بینی توسعه مبتنی بر برنامه سوسیالیسم، بمثابه سیستم اجتماعی فراگیر و در تنظیم پیوندهای سیستمی جامعه سوسیالیستی خود را آشکار می سازد.

 

·      مثلا اگر وظیفه کسی درک توسعه فرهنگ هنری و تحول پیش بینانه آن باشد، باید با توجه به مفاهیم «زیربنا» و «روبنا» دریابد که در وهله اول، نه از گرایشات و مسائل مربوط به  توسعه درونی فرهنگ هنری (سبک و امثالهم)، بلکه از توسعه ضرور روبنای منطبق با زیربنای اقتصادی سوسیالیستی آغاز بکار کرد.

·      زیرا فرهنگ هنری بنا بر محتوای سیاسی ـ ایدئولوژیکی اش و بنا بر آماجگذاری سیاسی ـ ایدئولوژیکی اش، بمثابه زیرسیستم کل سیستم اجتماعی سوسیالیستی پدید می آید که بر پایه سیستم اقتصادی تشکیل شده است.

·      مسائل جزئی مربوط به توسعه فرهنگ هنری باید در رابطه با این پیوند سیستمی اجتماعی، یعنی در پرتو مفاهیم «زیربنا» و «روبنا» درک شوند، تابع آنها باشند و در آنها گنجانده شوند.

·      مراجعه کنید به روبنا. [5]


 


[1]Basis und Überbau    

[2]Lehre von der  Gesellschaft, der  ökonomischen Gesellschaftsformation    

[3]   Konflikt

[4]  Marx (13, 9)  

[5]Überbau    

 

 ریشه ها -7

ریشه ها -6 
 

 

 

  

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter