تحریریه نویدنو: 23 مین همایش
حزب های کمونیست و کارگری در19-22 ماه اکتبر 2023 در ازمیر به میزبانی
حزب کمونیست ترکیه برگزارشد. ما به مروز مهم ترین سخنرانی های این
همایش را ترجمه و در اختیار خوانندگان خواهیم گذاشت.
***
(20-22 اکتبر سال 2023)
رفقای عزیز!
درآغاز، اجازه دهید از صمیم قلب از حزب میزبان، حزب کمونیست ترکیه،
برای کار عظیم در سازمان دادن همایش امروزتشکر کنم و100 مین سال تاسیس
این حزب را شادباش عرض کنم! این حزب به عنوان یک حزب پیشگام تاسیس و با
دنبال کردن خط استوار مارکسیست –لنینیستی در مبارزه برای رهایی کارگران
هم در کشور و هم در سطح جهان هم چنان پیشگام باقی ماند. پایداری شما در
مخالفت با بورژوازی، توانایی شما برای کار با توده ها، و صراحت
ایدئولوژیک شما میتواند به مثابه نمونهای برای بسیاری، حزبهای
کمونیست بسیاری در سراسر جهان خدمت کند.
رفقا
ما اکنون در شرایط افزایش بیشتر بحران عمومی سرمایهداری زندگی و
فعالیت میکنیم. تضاد اصلی سرمایهداری ژرفتر و در عصر امپریالیسم حتی
حادتر میشود. اقتصاد سرمایهداری به صورت فزاینده ای با ضد بشریترین
تجلیات آن یعنی بحرانهای اضافه تولید نسبی، لغو کاراجتماعی، ازبین
بردن ثمره آن، ومتلاشی کردن زندگی جمعی کارگران آشفته تر میشود. از یک
سو شتاب پیشرفتهای علمی و فن آورانه، ظهور فرصتهای نو که پیش از این
در فضای اکتشافات قابل تصور نبود، فنآوری های نانو و دیجیتال، مهندسی
ژنتیک، و از سوی دیگر شتاب گرفتن روندهای اجتماعی شدن تولید، تضادهای
جدیدی را خلق میکند. این تضادها از این واقعیت سرچشمه میگیرند که
بورژوازی تمام دست آوردهای علمی و فنی را بی درنگ اختصاصی می کند، و از
استفاده از آنها به سود کل جامعه جلوگیری میکند، به تولید "ارزش
اضافه" از کارگر، تودههای بیکار، محرومان از ابزار معاش ادامه میدهد،
و درجه بهره کشی از کارگران را افزایش میدهد. براساس اعلام سازمان
جهانی کار، بیکاری در جهان امروز به سطح هشدار دهنده 207 میلیون نفر
رسیده است. این رقم به ویژه در آسیای جنوب شرقی، آمریکای لاتین و
کارائیب به سطح بالایی میرسد.
این امر حاکی از آن است که بربحران مالی و اقتصادی 2007-2009کاملا غلبه
نشده و این بحران منش دیر پایی گرفته است. این وضعیت کنترل مسالمت آمیز
عدم تعادل و تضاد بین اقتصادهای رقیب را دشوار میسازد و سرمایهداران
را برای حفظ جایگاه برجسته خود در توازن قدرت جهانی ( امریکا،
ثروتمندترین کشورهای اتحادیه اروپایی، ژاپن) یا کسب جایگاهی بالاتر(
چین، هند، فدراسیون روسیه) به توسل به روشهای قهری وا میدارد. احتمال
زیادی وجود دارد که مانند قرن گذشته، غلبه بر بحران مدرن راه ستیزه
گسترده نظامی – یک جنگ جهانی- را خواهد پیمود.
این امر با جغرافیا و حوزه عملیات نظامی انجام شده از سوی امریکا و
ناتو درقرن 21 ام آشکار است : آنها علیه 10 کشور، و در برخی موارد به
سرعت عملیات نظامی انجام دادند، یعنی 35 عملیات نظامی تنها علیه سوریه!
اینها تنها تجاوزهای مستقیم هستند، و لیست جنگهای نیابتی میتواند
طولانی ترباشد، ما تنها به جنگ در خاک اوکراین، جنگ حل ناشدنی بین
ارمنستان و آذربایجان، گره خونین و حل ناشدنی ناشی از تضادهای
سرمایهداری بین اسرائیل و فلسطین خواهیم پرداخت.
درک این الگوهای توسعه سرمایهداری در عصرامپریالیسم ارزیابی درست از
رخ دادهای معاصر را برای ترسیم راهبرد (استراتژی) و راهکار(تاکتیک) های
درست مبارزه انقلابی کارعلیه سرمایه در شرایط از لحاظ تاریخی ویژه ما
امکان پذیر میسازد.
در نبرد طبقاتی مسلح گذشته، اجداد بزرگ ما در روسیه، آلمان، مجارستان،
چین، کوبا، ویتنام و
غیره، همیشه فرصت مطالعه عمیق نظریه انقلابی را نداشتند و بیشتر
درگیرعمل انقلابی بی درنگ بودند، آن چنان که ولادیمیر مایاکوفسکی شاعر
کبیر پرولتاریا آن را مطرح میکند دیالکتیک هگل را فرا نگرفتند :
دیالکتیک با نبردهای جانانه در زندگی آنها شکست.
اما کمونیستهای اتحاد جمهوریهای سوسیالیستی شوروی، که هنوز به صورت
جدی مسلح (به دیالکتیک هگل) نشده بودند، دراین رابطه وضعیت بهتری
داشتند. یعنی اجداد ما پیشگامان و رزمندگانی بودند که درسهای تاریخی
بسیاری را از قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم به ما آموختند، که
آنها را باید تنها مطالعه و بر پایه روش مارکسیست – لنینیستی تحلیل
کنیم و اشتباههای اپورتونیستها و ریویزیونیستها از هرقماش را که
بارها با نظریه مارکسیستی شکست داده شده اند تکرار نکنیم وبا عمل
انقلابی برآن غلبه کنیم.
اوضاع اوکراین و وظیفههای کمونیستها برای غلبه برآن
امروز 605 مین روز پس از آغاز به اصطلاح "عملیات نظامی ویژه" فدراسیون
روسیه است، خط جبهه در 1300 کیلومتر امتداد دارد. اجازه دهید امروز "
موفیقت" های دولت بورژوازی فدراسیون روسیه را در به اصطلاح "جنگ علیه
فاشیسم" و"محافظت" از دونباس خلاصه کنم. قیام مردمی، که به عنوان
مقابله با نیروهای ملیگرای افراطی بورژوازی اوکراین از پایین آغازشده
بود خفه شده است. به علاوه، رژیم هوادار فاشیست اوکراین هم درسرکوب آن
قیام هم توسط گردانهای ملیگرا و هم توسط نیروهای سرکوب عادی شکست
خورده است- مردم در دونباس، بیشتر به خاطرتمایل به شوروی گذشته قوی
هستند، آنها با استواری با نیروهای برتر دشمن میجنگند. اما از ابتکار
تودهها توسط نیروهای امنیتی و نظامی فدراسیون روسیه جلوگیری شد. تحت
شرایطی نا روشن- نه در جبهه- دهها کمونیست و تعدادی از فرماندهان
مردمی هوادار شوروی و رهبران محلی که از ملی کردن واحدهای صنعتی
هواداری میکردند کشته شدند، ادارههای بورژوایی درهمه جا سبز شدند،
داراییها به سود سرمایه فدراسیون روسیه بازتوزیع شد.
اما، طبقه حاکم فدراسیون روسیه این جنایتها را علیه زحمتکشان روسیه
انجام میدهد. مسئله زبان صرف نظر از آن که چقدر مهم به نظر میرسد، در
تقابل طبقاتی امری ثانویه است، که ازحل مسئله قدرت مشتق میشود یعنی
کارگران هم دیگر را به هر زبانی درک خواهند کرد. اما این پرده مطلوب
تبلیغات بورژوازی است، که با آن منافع اصیل بازیگران حقیقی جنگ را
پنهان میکند. آیا مردم دونباس منتظر این نوع آزادی بودند؟ آیا در
راستای تغییر برخی بهره کشان برای بهره کشان دیگری است که آنها ده
هاهزار سر را در میدان جنگ زیر پا گذاشتند و صدها هزار نفر سلامت خود
را از دست دادند؟
آن چه برای یک مارکسیت لنینیست مسلح به دیالکتیک مارکسیست لنینیستی
آشکار است مطلقا برای کسی که دارای این ابزار نیست آشکار نیست.
افراد نادان در دوسوی جنگ اختلال شناختی دارند. ویژگیهای درک انسانی
از اطلاعات در لحظههای بحرانی آشفته میشوند یعنی مردم (دراین وضعیت)
توانایی تحلیل واقعیتها را از دست میدهند و شروع به شنیدن آن چیزی
میکنند که بنا بر جهان بینی خود میخواهند بشنوند. سرزنش کردن آنها
به این خاطر دشوار است، فرد تنها میتواند با آنها، که قربانی آموزش و
تبلیغات سیستم بورژوایی هستند همدردی کند.
در این جا وظیفه کمونیستها کمک به درک مردم است، افشاکردن تضاد بین آن
چه گفته میشود و آنچه انجام داده میشود، تضاد بین انتشارات مستقیما
خلاف گرایش بورژوازی از تریبونهای بالا و در رسانههای جمعی، در عین
حال نخبگان اقتصادی و سیاسی پشت کلمههای والایی که سربازان را به کشته
شدن در جبهه وادار میکند پنهان میشوند، و به ثروتمند ترشدن و حفظ
زندگی تجملی خود ادامه می دهند.
دولت پوتین و نخبگان سیاسی فدراسیون روسیه ازیک سو به فاشیسم ستیزی خود
اطمینان میدهند، از سوی دیگر، آشکارا بر ارتجاعی ترین نظریه پردازان
همبستگی خواهی (solidarism)-
ایلین، دوگین معاصرما یا شملوف همدست نازی- تکیه میکند. پوتین، در 23
فوریه 2022 از یک سو، اعلام میکند که کمونیسم زدایی واقعی را به
اوکراین خواهد آموخت، از طرف دیگر، وقتی لازم است که مردم را برای جبهه
بسیج کند، با به حرکت در آوردن یک پرچم سرخ مردم را به تکرار شاهکار
پدر بزرگها – سربازان شوروی – فرا میخواند. این یک رسوایی، دروغی
آشکارو نیز تحریفی شرم آور است.
بنابراین، یک اوکراینی متوسط، که از قبل توسط تبلیغات بورژوازی برای
باورآن که روسها دشمنان تاریخی اوهستند آماده شده است، چگونه میتواند
واقعیت را درک کند؟ تنها به این شیوه: "دشمنی را که به زمین تو حمله
کرد، خانه ات را ویران کرد، خانواده ات را کشت، بکش." اجازه دهید یک
روس متوسط را درنظربگیریم که از قبل با تبلیغات بورژوازی روسیه در
جهتهایی که اوکراینیها ملتی جعلی هستند، که چنین قومی وجود ندارد، که
اوکراینی ها از لحاظ قومی نامشخص و همه آن هاهم فاشیست هستند آماده شده
است. این روس متوسط این واقعیت(جنگ) را چگونه میتواند درک کند؟ تنها
به این شیوه: " ما عازم جنگی رهایی بخش علیه فاشیسم هستیم و بدون
پشیمانی شهرها و روستاهای کاملا پرجمعیت از فاشیستها را نابود
میکنیم."
اگر برای تشکیل تصویر کاذبی از جهان در ذهن یک فرد عادی که خود را در
چرخ گوشت امپریالیستی مییابد دلایل آشکاری وجود دارد، دراین صورت تصور
کاذب از وضعیت در ذهن یک کمونیست قابل توجیه نیست.
تصاویر جعلی بورژوازی چنان سطحی وآشکار هستند که هرکسی که خود را
مارکسیست میخواند و ماهیت غارتگرانه این " پوچ" جنایتکارانه، که ما آن
را چنین میخوانیم، جنگ درخاک اوکراین را نمی بیند مارکسیست نیست. در
راس همه طبق آموزش لنین جنگهای رهایی ملی در عصرامپریالیسم و در غیاب
یک نهاد سوسیالیستی بینالمللی معنای مستقل خود را از دست میدهند یعنی
آن ها همیشه به سود یکی ازغارتگران سرمایهدار متخاصم عمل خواهند کرد.
موج پیروزمند جنبشهای رهایی بخش ملی که آسیا، افریقا، و آمریکای لاتین
را جارو کرد به خاطر حمایت عظیم عامل قطعی وجود اتحادشوروی و سیستم
جهانی سوسیالیستی به چنین موفقیتی دست یافت.
جنبش کمونیستی در فضای پساشوروی هم زمان دشواری را از سر میگذراند.
فعالیت حزبهای کمونیست در اکثر جمهوریهای سابق شوروی، از جمله
اوکراین ممنوع شدهاست. و حتی جایی که هنوز چنین ممنوعیتی وجود ندارد،
نیروهای کمونیست بحران جدی را تجربه میکنند. تعداد عددی آنها اندک
است، متفرقند، به صورت جدی از ریوزیونیسم، پارلمانتاریسم و اپورتونیسم،
و دیگر"زخم" هایی که در دوره تشدید مبارزه طبقاتی روی جنبش ما تاثیر
میگذارد بیمارهستند. به علاوه به محض آن که بورژوازی تحریک مسئله ملی
را برای دامن زدن به کشاکش قومی درمیان خلقهای قبلا برادر اتحادشوروی
آغازمیکند، سوسیال شونیسم به اشکال پنهان و حتی آشکاردر جنبش کمونیستی
جوانه میزند. اصول انترناسیونالیسم، که رسما دراسناد حزبها اعلام شده
است، درعمل کاملا فراموش میشود. همان طور که در رابطه با تعدادی از
حزبها در فدراسیون روسیه رخ داد که از ماجراجویی خونبار طبقه حاکم، که
به جنگی واقعی علیه مردم اوکراین و نیز در واقع علیه تودههای زحمتکش
روسیه تبدیل شده است حمایت کردند و به حمایت خود ادامه میدهند.
با این حال، ما سرشار ازخوش بینی هستیم. تاریخ نوبت خود را بازی کرده
است، وهمانطور که یک بار در زمان روسیه تزاری رخ داد، در اوکراین و
فدراسیون روسیه امروز هم، نیروهای سالم کمونیست، که در محافل
مارکسیستی، سازمانهای جوانان، اتحادیههای کارگری رشد کردهاند
پدیدارمی شوند. این نیروها هنوز اندک هستند، اما، به روش دیالکتیک
مارکسیستی و تجربه عملی فعالیت کمونیستی مسلح هستند، از سوسیال شونیسم
وحزبهای اپورتونیست نو زاده گسستهاند، و از توهم نسبت به جامعه
سرمایهداری آزادند و ازابتلا به ناتوانی نسل سالخورده درحال زوال مردم
شوروی رنج نمی برند، قویتر رشد میکنند. این گرایشهای
انترناسیونالیستی درحال حاضر نیروهایی را گرد هم می آورند که تاکنون
پراکنده بودند و کار خود را با ایجاد سازمان واحد- یک حزب اولیه- به
عنوان پیشگام آینده نهاد انقلابی آینده آغاز میکنند.
ما تمام حزبهای کمونیست و کارگری جمهوریهای سابق شوروی را به تحکیم
اتحاد انترناسیونالیستی، به رهبری کردن نه با عبارت سرخ، بلکه با روش
مارکسیستی تحلیل از وضعیت کنونی، به حمایت نکردن از دولت بورژوازی،
بلکه به ایستادن در کنار زحمتکشان فرامی خوانیم. این تنها راهی است که
برای رهایی کار به مبارزه علیه فاشیسم و امپریالیسم فرا می خواند
و
به صورت واقعی میتواند با محتوای عملی انباشته شود.
پرولتاریای تمام کشورها در مقیاس جهانی علیه هر دو سوی جنگ نظامی متحد
شوید!
خرابکاری در تولیدات نظامی، اختلال در تدارکات نظامی، برادری در
جبههها و پشت جبهه!
ازاین سری :
متن سخنرانی نمایندۀ حزب مردم فلسطین
در 23 مین نشست بینالمللی حزبهای کمونیست و کارگری
|