برای آزادی ، دموکراسی ،صلح، استقلال و عدالت اجتماعی                         آزادی زندانیان سیاسی 
نویدنو -  کتاب - رحمان هاتفی  درباره ما -  بایگانی

2023-04-25

نویدنو 1402/02/05        Print Friendly, PDF & Email      چاپ مطلب

 

  • وقتی لاشخورهای امپریالیست به جان هم می افتند، سمت درست تاریخ گرفتن سمت لاشخور ضعیف‎‎ تر به نحوی که بتواند جای امپریالیست قوی‎‎ تر را بگیرد نیست. سمت درست تاریخ مبارزه علیه هر لاشخور، هر ائتلاف  بورژوایی و امپریالیستی است. 

 

 

حزبکمونیست یونان: درباره پلتفرم به اصطلاح ضدامپریالیستی و موضع زیانآور و غیرمتجانس آن

نوشته روابط بینالمللی کمیته مرکزی حزب‎کمونیست یونان

شیوع جنگ امپریالیستی در اوکراین تناقض ‎های داخلی جنبش جهانی کمونیستی را حول رشته ‎ای از موضوعات ایدئولوژیک- سیاسی که سال ‎ها دچار آن بوده است حادترکرده و نفوذ اپورتونیستی را درصفوف آن بیان می ‎کند. به طور طبیعی، تمرکز روی موضع نسبت به ماهیت امپریالیستی جنگی که بین امریکا-ناتو- اتحادیه اروپا و روسیه سرمایه‎ داری در خاک اوکراین به راه افتاده است، نسبت به بورژوازی و نمایندگان سیاسی آن مانند سوسیال دموکراسی، تحلیل حیرت ‎آور ازسیستم امپریالیستی و جایگاه چین و روسیه، و موضوع ‎های دیگری است، که به صورت ژرف‎تری با مسئله راهبرد نادرست مراحل نسبت به سوسیالیسم، حمایت از و شرکت در دولت‎ های بورژوازی گره خورده است.

 تحت این شرایط، درآستانه ‎ی 22 مین همایش حزب ‎های کمونیست و کارگری که اکتبر گذشته در هاوانا برگزارشد، ازیک سازمان جدید بین ‎المللی به نام "پلتفرم ضدامپریالیستی جهان" در پاریس(*) رونمایی شد، که پیش از این یک سری فعالیت‎ها را در بلگراد(**)، آتن و اخیرا در کاراکاس(***)، به میزبانی حزب متحد سوسیالیست ونزوئلا سازمان داده است. مراسم "پلتفرم ضدامپریالیستی جهان"( بعد از این WAP) در ونزوئلا هم زمان باحمله ضدمردمی به راه افتاده از سوی دولت سوسیال دموکرات حزب ‎سوسیالیست متحد ونزوئلا علیه طبقه کارگر و لایه‎ های مردمی ونزوئلا بود، زمانی برگزارشد که این دولت به توافق ‎هایی با اپوزیسیون دست راستی و امریکا دست یاقته است، حملات ضد کمونیستی و اقدام‎ های توطئه گرانه علیه حزب ‎کمونیست ونزوئلا را تشدید کرده است.  

توجه به نیروهایی که این پلتفرم را تشکیل می ‎دهند ونیزمواضع اصلی حیرت ‎آور WAP مهم است.

ترکیب ویژه ای از نیروهای سیاسی

ترکیبی از نیروها دست اندرکار فعالیت در WAPهستند، نیروهای سوسیال دموکرات مانند حزب ‎متحد سوسیالیست ونزوئلا که در بالا ذکرشد و یک سازمان کره جنوبی( حزب دموکراسی مردم) که از آسمان نازل شده است، همراه با برخی حزب ‎های کمونیست و کارگری، مانند حزب ‎کارگران مجارستان، حزب کمونیست(ایتالیا)، حزب ‎کمونیست نوین یوگسلاوی، حزب ‎کارگران کمونیست روسیه، حزب ‎کمونیست لبنان، حزب‎ کمونیست مائوئیست بریتانیای کبیر، قطب احیای کمونیستی در فرانسه و غیره نقش اصلی را در این سازمان بازی می ‎کنند.

به علاوه، همان گونه که حزب ‎کمونیست مکزیک(1) اعلام کرد، حتی ملی ‎گرایان، نیروهای سیاسی نژاد پرست و ارتجاعی در مراسم کاراکاس شرکت کردند. به عنوان مثال، سازمان ملی‎ گرای اسپانیایی" اسپانیای پیشگام"، که ریشه آن به فیلسوف ملی ‎گرا گوستاو بوئنو باز می‎ گردد، که در دهه ‎ی 1950 رزمنده فعال فالانژ و حامی فرانکو دیکتاتور فاشیست بود. پیشگام ونزوئلا هم از جوهری مشابه آن برخورداراست.

دو سازمان ناشناس از یونان، فاقد اقدام توده‎ای و پایگاه اجتماعی در WAP شرکت دارند: " مجمع مبارزه برای اتحادانقلابی بشریت"( د.پاتلیس) و " پلتفرم برای استقلال"( و.گوناتس)  که اخیرا با تشدید احساسات ضد حزب ‎کمونیست یونان، اغلب با دست زدن به حملات تحریک آمیز ناپایدار ازطریق اینترنت شناخته شده است.

امپریالیسم "وضعیتی ناهنجار" است که می تواند اصلاح شود...

WAP تصویر کاملا وارونه ‎ای از واقعیت جهانی که ما تجربه می ‎کنیم ارائه می ‎کند. ما از تحلیل ‎های آن نمی ‎توانیم دریابیم که درسیستم سرمایه ‎داری زندگی می ‎کنیم، چون مفهوم سرمایه ‎داری ازهر بیانیه‎ مربوط به آن اخراج شده است( بیانیه تاسیس پاریس، مواد همایش اخیر کاراکاس).

اجازه دهید در این جا پرانتزی باز کنیم، چون باید یادآور شویم که در ترجمه یونانی بیانیه تاسیس پاریس، کلمه "سرمایه ‎داری" در یک جا قبل از "امپریالیسم" اضافه شده است، چیزی که در نسخه انگلیسی، اسپانیایی و فرانسوی این سند وجود ندارد. به نظر می ‎رسد که مترجم یونانی سعی کرده است به دلخواه توضیحی بر سر این بیانیه ویژه بدهد، که البته ماهیت آن ‎را تغییر نمی ‎دهد.

هم زمان، در مواد WAP سوء استفاده ازکلمات "امپریالیسم، "امپریالیست ‎ها" و"ضد امپریالیسم" وجود دارد. از این‎ رو، امپریالیسم، که بنا به گفته ‎ی لنین سرمایه انحصاری است، به نادرست صرفا به عنوان سیاست خارجی سلطه جو تلقی شده و از بنیان اقتصادی خود( انحصارات و اقتصاد بازار سرمایه‎ داری) و از ماهیت طبقاتی آن به عنوان قدرت بورژوازی جدا شده است. از این رو، این امر تصادفی نیست، که سرنگونی انقلابی قدرت بورژوازی، در مواضع WAP مطرح نمی ‎شود، و مبارزه برای سوسیالیسم رها شده و هدف حق حاکمیت ملی و معماری جدید مالی جهانی بدون تحریم‎ ها و جنگ ‎های تجاری برای " واژگون کردن سیستم استعماری که از طریق سرکوب سیاسی، غارت اقتصادی و تهدید نظامی" سبب بی ثباتی، فقر و نقض حقوق بشر برای توده ها می ‎شود جایگزین آن شده است.

تعریف مفهوم امپریالیسم در تمام بیانیه‎ های آن با قوی‎ ترین سیستم قدرت جهانی امپریالیستی تاریخ یعنی امریکا منش نمایی می ‎شود. حتی وقتی که به اتحادیه ‎های امپریالیستی مانند اتحادیه اروپا، ناتو، صندوق بین المللی پول، بانک جهانی، و غیره رجوع می ‎کند، تصور می ‎شود که ما با" منافع امپراتوری امریکا" سروکار داریم. به این شیوه و انگار با جادو، مسئولیت‎ ها و منافع شخصی طبقات بورژوازی بقیه کشورهای سرمایه ‎داری، غیر از امریکا، که دراین ائتلاف‎ ها شرکت دارند از نظرها پنهان نگه داشته می‎ شود. از این رو، امریکا به صورت تحریف شده ای امپراتور سامانه مدرن استعماری نشان داده می ‎شود، که تمام کشورهای متحد آن فرمانبرداران آن هستند.

WAP درمقابل، "روسیه و چین را قدرت مهاجم امپریالیستی" تلقی نمی ‎کند و آن‎ ها را همراه با دیگر کشورها مانند کره شمالی و ایران "ضد امپریالیست" قلمداد می ‎کند، که همراه با دولت ‎های به اصطلاح ترقی خواه آمریکای لاتین در برابر امپریالیسم مقاومت می ‎کنند. 

به علاوه، ما شاهدیم که هر رویکرد مبتنی بر طبقه رها می ‎شود ، مثلا درباره اتحادهای مختلف منطقه ‎ای "مانند آلبا ALBA(ائتلاف بولیواری برای امریکای ما) و CELAC (جامعه کشورهای امریکای لاتین و کارائیب)" ، که اساسا کشورهای سرمایه‎ داری دست اندرکار آن ‎ها هستند، WAP باور دارد (این ائتلاف‎ ها) "ملت‎ های سرکوب شده‎ ی امریکای لاتین را کنار هم جمع خواهندکرد" آن‎ ها را ستایش می ‎کند.

سرانجام در رابطه با جنگ امپریالیستی دراوکراین، WAP آن‎ را اقدام تجاوزکارانه امریکا تلقی می ‎کند که با استفاده از اوکراین به ... روسیه و چین "ضد امپریالیست" حمله می کند.

نقد مختصری از مواضع WAP


امپریالیسم و ضد امپریالیسم چیست؟

 امروز شاهدیم که مفهوم امپریالیسم حتی از سوی نمایندگان طبقه بورژوا، با امپریالیست خواندن یک امپریالیست توسط امپریالیست دیگر مورد استفاده قرارمی ‎گیرد، همان طور که اولاف شولز، صدراعظم آلمان، اخیرا هنگام سخنرانی درباره و.پوتین رئیس جمهور روسیه انجام این کار را داد. نمایندگان متعددی از طبقه ‎های بورژوا وجود دارند که خود را..."ضدامپریالیست" می ‎خوانند.

تعدادی از نیروهای اُپورتونیست با مواضع خود توهم‎ های مشابهی را که مواضع WAP به وجود می‎آورد ایجاد می ‎کنند، که مثلا، حتی کشور سرمایه ‎داری ایران، که از مذهب برای تشدید بهره کشی طبقاتی و نابرابری اجتماعی استفاده می ‎کند و حقوق بنیادی زنان را انکار می ‎کند، به عنوان "ضدامپریالیست" معرفی می ‎شود. و این ادعا در زمانی اظهار می‎ شود که ایران با اعتراض ‎های بزرگی برای حقوق دموکراتیک بورژوایی به لرزه درآمده است. ایران "ضد امپریالیست" به تازگی، با میانجیگری چین، موافقت ‎نامه ای را با عربستان سعودی، که به امریکا پشت کرد امضا کرد. آیا پادشاهی سعودی و شاهزاده هم بعد از آن "ضدامپریالیست" شدند؟ ما نمی ‎توانیم از یک چنین ارزیابی متعجب شویم چون چند وقت پیش برخی قدرت ‎ها در امریکای لاتین اردوغان، رئیس جمهور ترکیه را که حداقل در سه کشور(قبرس، سوریه، عراق) سربازان اشغالگر را حفظ می ‎کند، "ضدامپریالیست" می ‎خواندند. این آب به آسیاب اردوغان بود، که اظهار می ‎داشت "امریکا او را دوست ندارد چون او... ضدامپریالیست است".  

ازآن ‎چه دربالا گفته شد آشکار است که استفاده نادرست و دلبخواه از مفهوم امپریالیسم و کلمات مشتق از آن به توهم بزرگی منجر می‎ شود. از این رو رویکرد به مفهوم امپریالیسم بر یک بنیان اجتماعی – اقتصادی علمی و نه بر مبنایی که بورژواها و اُپورتونیست ‎ها می ‎خواهند در راستای توجیه طبقه ‎های بورژوا و قدرت ‎های امپریالیستی، با تلاش برای تبدیل سیاه به سفید تحمیل کنند مهم است. لنین جنبه ‎های بنیادی امپریالیسم را اثبات کرده است:

تمرکز تولید و سرمایه تاچنان مرحله بالایی توسعه می ‎یابد که انحصارات را ایجاد می ‎کند که (این انحصارات)نقش تعیین کننده ای در زندگی اقتصادی ایفا می ‎کنند.

ادغام سرمایه بانکی و سرمایه صنعتی، و ایجاد اولیگارشی مالی بر پایه این "سرمایه مالی"

صدور سرمایه به صورتی متمایز از صدور کالاها مستلزم اهمیت استثنایی است.

تشکیل انجمن ‎های سرمایه‎ داری انحصاری جهانی که جهان را بین خود تقسیم می ‎کنند و

تقسیم منطقه ‎ای کل جهان بین بزرگ‎ ترین قدرت ‎های سرمایه‎ داری تکمیل می ‎شود. 2

ازاین رو ما درعصری زندگی می ‎کنیم که امپریالیسم مشخصه ‎هایی را دارد که لنین در اثر خود توصیف کرده است. ما درباره جنبه‎ های یک شکل در رابطه با سلطه انحصارها، درباره شرکت ‎های قدرتمند سهامی و تیزترشدن رقابت سرمایه ‎داری، تشکیل سرمایه مالی، افزایش اهمیت صدور سرمایه در رابطه با صدور کالاها، مبارزه برای بازتقسیم بازارها و مناطق بین کشورهای سرمایه ‎داری و گروه‎‎ های انحصاری جهانی صحبت می ‎کنیم. لنین همان ‎گونه که جزوه خود را نامید با برجسته کردن این ‎که سرمایه ‎داری انحصاری " یک تدارک کامل مادی برای سوسیالیسم، آستانه ی سوسیالیسم است، پله ای در نردبان تاریخ است که بین آن و پله ای که سوسیالیسم خوانده می ‎شود هیچ پله میانی وجود ندارد3"با امپریالیسم به مثابه "بالاترین مرحله سرمایه‎ داری" برخورد می ‎کند.

همان ‎طورکه می‎ بینیم روی‎کرد علمی لنینیستی به امپریالیسم از استفاده معمول از امپریالیسم به مثابه یک سیاست خارجی تهاجمی یا تعریف با یک کشورمنفرد، اگرچه قدرتمندترین کشور امپریالیستی هم باشد، آن چنان ‎که WAP در میان دیگران استدلال می ‎کند بسیار دور است. به علاوه، WAP درعمل هرکشوری را صرف نظر از جایگاه آن در هرم امپریالیستی، روی تنها این معیارکه آیا رهبری کشورسرمایه‎ داری خاص در لحظه‎ی معین مخالف امریکا یا حتی در ستیز با امریکا است یا انتخاب‎ های آن در چهارچوب تشدید رقابت امپریالیستی بین انحصارات و کشورهای نمایندگی منافع آن ‎ها است با انگ "ضدامپریالیست" طبقه بندی می ‎کند.

امپریالیسم سرمایه‎ داری انحصاری است. در سیستم کنونی امپریالیستی، تمام کشورهای سرمایه‎ داری درآن یک پارچه شده ‎اند و با روابط نابرابر وابستگی متقابل، رقابت و همکاری مشخص می ‎شوند. این قطعا به معنای آن نیست که آن‎ ها قدرت و توانمندی ‎های یکسانی دارند، بلکه به معنای آن است که تمام طبقه ‎های بورژوا در تقسیم غنیمت ‎ها، در تقسیم ارزش افزوده تولیدشده از سوی طبقه کارگر سراسر جهان شرکت دارند.

2- حق حاکمیت ملی، اتحادهای منطقه  ای، معماری مالی جدید جهانی یا سوسیالیسم؟

همان ‎طور که پیش ازاین خاطر نشان کردیم، WAP مبارزه برای سوسیالیسم را رد کرده و مبارزه برای حق حاکمیت ملی، تشکیل اتحادهای منطقه ‎ای و معماری مالی جدید جهانی را ترویج می ‎کند، که با وجود حفظ روابط تولید سرمایه‎ داری، " با اجازه دادن به هرکشوری برای تعقیب برنامه اقتصادی مستقل و مقتدرخود بدون دخالت خارجی آزادی و برابری ملت ‎ها را " تضمین خواهد کرد.

براساس درک WAP، تمام مشکلات هر کشوری ناشی از دخالت خارجی، ناشی از تحمیل اراده قدرت‎ های امپریالیستی، و اصولا ناشی از امریکا است. WAP درعمل، تلاش می ‎کند تا ائتلاف ‎هایی درسینه ‎ی به اصطلاح بورژوازی ملی ایجاد کند. جدای از توهم بر سرامپریالیسم، دستِ کم گرفتن مشخصه ‎ی بین ‎المللی عصر سرمایه‎ داری انحصاری، که درهرکشور سرمایه ‎داری با شدت گرفتن تضاد اصلی بین سرمایه و کار و تقویت گرایش مطلق و نسبی بدترشدن جایگاه طبقه کارگر بازتاب می ‎یابد هم آشکاراست.

رویکرد نادرست فوق رویکرد تازه‎ای نیست چون رویکردهای نادرستی را که سال‎ ها در جنبش جهانی کمونیستی غالب بود و روی سطح متفاوت رشد نیروهای مولده تمرکز داشت، و به نادرست ادعا می ‎کرد که هر تاخیری منحصرا به وابستگی خارجی و نه به عامل ‎های تاریخی مانند تاخیر در ظهور روابط سرمایه‎ داری، کوچکی نسبی بازارملی، شرایط تاریخی که بورژوازی یک کشور سرمایه‎ داری را به سرمایه گذاری مثلا در صادرات انرژی یا درترابری سرمایه بیشتر از صنعت هل داد را حمل می ‎کند. در این بستر، راهبرد مراحل به سوی سوسیالیسم توسعه یافت، که مرحله اول آن برانداختن "وابستگی خارجی" و استقرار "حق حاکمیت ملی" بود، که باید از طریق ائتلاف با "بورژوازی "با منشا ملی" در مخالفت با " بورژوازی کمپرادور" وابسته و فرمان‎ بردار فرمان ‎های بورژوازی امپریالیستی به آن دست یافته شود.

امروز می ‎دانیم که چند پارچه کردن راهبرد حزب ‎کمونیست به مراحل شکست خورده است! به همان شکل، تفکیک بورژوازی به "فرمانبردار بیگانگان" و "میهن پرست" و تلاش برای شکل دادن ائتلافی با بخش اخیر غیر واقعی بودن خود را اثبات کرده است. بورژوازی، با وجود تفاوت ‎های معین منافع اقتصادی که ممکن است در داخل آن وجود داشته باشد، برای بهره کشی از طبقه کارگر و سرکوب لایه ‎های میانی کشور بورژوایی ابزار یک شکل خود را دارد. کشور بورژوایی برای هر تفاوتی بین بخش ‎های مختلف بورژوازی به عنوان یک تنظیم کننده عمل می ‎کند. هر بورژوازی ملی( امروز حدود 200 تا از آن ‎ها در سراسر جهان وجود دارند) به تدوین راهبرد بورژوازی کشور خود و ائتلاف ‎های بین ‎المللی، شرکت خود در این یا آن اتحاد بین کشوری کشورهای سرمایه‎ داری، که قوانین اقتصاد سرمایه‎ داری را همراه با مقررات بین کشوری به اجرا درمی ‎آورد کمک می ‎کند.

لنین درمقاله " درباره شعارکشورهای متحد اروپا"ی خود به رویکردهای نادرست زمان خود در رابطه با " اتحاد دموکراتیک کشورهای اروپا" اشاره و تاکید می ‎کند که این (اتحاد) برای سرنگونی رژِیم‎ های اقتدارگرای موجود دراروپای آن زمان کافی نیست. بنیان اقتصادی که این اتحاد برپایه آن بنا شده بود اهمیت زیادی داشت، و سرمایه ‎داری از آن بنیان بود، از این رو می ‎توانست یک اتحاد ارتجاعی باشد. و این به زبان لنین به خاطر آن است که ، "سرمایه‎ داری مالک خصوصی ابزار تولید و آنارشی در تولیداست." دفاع از یک تقسیم درآمد"عادلانه" برچنین مبنایی پرودونیسم خالص، بی فرهنگی احمقانه است(...) فکر کردن به آن وسیله ‎ی مناسب سقوط به سطح شخص غرولند کننده ‎ای است که هر یکشنبه درباره اصول عالی مسیحیت برای ثروت‎ مندان موعظه می ‎کند و به آن ‎ها اندرز می‎ دهد که به فقرا بخشش کنند، خوب، اگر میلیون‎ ها روبل نمی‎بخشند حداقل سالی چند صد روبل کمک کنند." او نتیجه گرفت که این شعارغلط است " چون ممکن است به نادرست به این معنی تفسیر شود که پیروزی سوسیالیسم در یک کشور منفرد غیر ممکن است. "4   

رویکرد WAPدر باره ضرورت " سرنگونی سامانه استعماری"، در باره حاکمیت ملی و ایجاد اتحادهای منطقه ‎ای از "کشورهای مستقل"، به یک وضعیت غیرتاریخی واقعیت که سامانه استعماری چیزی است که از دهه ‎های گذشته تا کنون موجود بوده است چشم می ‎پوشد. ده‎ ها کشور"مستقل" درجای خود پدیدار شده ‎اند و در هر یک از این کشورها  تضادهای طبقاتی حل ناشده بین سرمایه و طبقه کارگر وجود دارد. علاوه برآن، روابط کنونی بین کشورهای "مستقل" بورژوایی با روابط نامتوازن وابستگی متقابل اداره می ‎شوند، که درآن طبقه ‎های بورژوا براساس قدرت خود درگیرند- واقعیتی که از تحلیل‎ های WAPمفقود است.

وابستگی ‎هایی که برای هر کشورسرمایه‎ داری درداخل این"هرم" امپریالیستی به وجود می ‎آید آن چنان که WAP استدلال می ‎کند آسیب شناسی یک انحراف یاتحریف، که با شکست امریکا به وسیله یک جهان چند قطبی فرضی اصلاح خواهد شد نیست، بلکه پدیده ذاتی توسعه سرمایه ‎داری یعنی جهانی سازی سرمایه است. به علاوه، WAP اساس را: که این شبکه وابستگی نابرابر تنها با سرنگونی قدرت بورژوازی و نظام دیکتاتوری سرمایه، باساختن جامعه جدید سوسیالیستی- کمونیستی می ‎تواند منحل شود پنهان می ‎کند.

وقتی لاشخورهای امپریالیست به جان هم می  افتند، سمت درست تاریخ گرفتن سمت لاشخور ضعیف تر به نحوی که بتواند جای امپریالیست قوی تر را بگیرد نیست. سمت درست تاریخ مبارزه علیه هر لاشخور، هر ائتلاف بورژوایی و امپریالیستی است 

3- ماهیت چین و روسیه چیست؟

WAP استدلال می ‎کند که " هیج داده ‎ی اقتصادی برای تایید منش چین یا روسیه به مثابه امپریالیست وجود ندارد. این ‎ها کشورهایی هستند که با بهره‎ کشی غیرانسانی یا غارت جهان زندگی نمی ‎کنند. آن ‏ها دیگر کشورها را دچار بردگی نظامی، فن ‎آوری یا بدهی نمی ‎کنند" و این ‎که " روسیه و چین قدرت ‎های مهاجم امپریالیستی نیستند، بلکه برعکس، هدف دشمنان ماهستند چون در راه سلطه کامل جهانی امریکا می ‎ایستند." 

WAP با این بیانات یک بار دیگر برای تحریف واقعیت تلاش می ‎کند. انگار چین و روسیه درهمایش ‎های جی 20، همایش 20 کشور قدرتمند جهان، همراه با امریکا، آلمان، بریتانیای کبیر، فرانسه و غیره شرکت نمی ‎کنند. انگار انحصارات چینی و روسی با هدف سودی که از بهره کشی از نیروی کار نه تنها کارگران کشورخود بلکه از بسیاری از کشورهای دیگر در اروپا، آسیا، آفریقا، امریکا، و هرجایی که انحصاراتشان توسعه می ‎یابد به دیگر کشورها سرمایه صادر نمی‎ کنند. انگار آرتش خصوصی " واگنر" روسی در افریقا به دلایل خیریه و نه برای دفاع از منافع انحصارات روسی که درافریقا مشغول فعالیت هستند به کار گرفته می ‎شود. انگار چین دیگر برای محافظت از ابتکار کمربند و جاده با ابزارهای نظامی درهمان جهت حرکت نمی ‎کند. قابل ذکراست که این ابتکار، کشور کوچک اما از لحاظ جغرافیایی مهم جیبوتی را شامل می‎ شود- بدهی آن کشور به چین به 43 درصد از درآمد ناخالص ملی بالغ می ‎شود- که اولین پایگاه نظامی خارج از مرزهای چین در سال 2017 در آن‎ جا افتتاح شد.  

بیانیه‎ ها در باره کشورهایی که" کشورهای دیگر را درمعرض بردگی نظامی، فن آوری یا بدهی قرار نمی دهند" به دولت‎هایی اشاره می‎ کند که نقش ویژه ای در تجارت اسلحه ایفا می ‎کنند و درحال حاضر مانند چین که کشور برجسته بستانکار جهان است کشورهای بستانکارهستند.

آن‎ ها به روسیه اشاره می ‎کنند، که انحصارات غول پیکرآن ( گازپروم، روسنفت، لوک اویل، روس اتم، سبربانک، نوریلسک، روس وورژنی، روس تک، روسال، و غیره) میلیون ‎ها کارگر را، نه تنها در روسیه بلکه در جمهوری ‎های سابق شوروی، کشورهای مستقل مشترک المنافع، آفریقا، امریکای جنوبی، اروپا، خاورمیانه، خلیج فارس و غیره مورد بهره کشی قرار می ‎دهند. همان ‎طور که به خوبی شناخته شده است، صدورسرمایه، به شکلی متمایز از صدورکالا، به معنی تولید ارزش اضافی استخراج شده از سوی کشور صادرکننده سرمایه از کشور وارد کننده سرمایه است.  جایگاه هشتم روسیه در میان سرمایه گذاری مستقیم خارجی صادرکنندگان جهانی سرمایه درسال 2014 درسال 2018 به خاطر تحریم به جایگاه 18 ام سقوط کرد. درسال 2021، سرمایه گذاری مستقیم خارجی روسیه به 65.189 میلیارد دلار رسید، که از آن میان  مبلغ 1.808میلیارد دلار در کشورهای مستقل مشترک المنافع و 63.381 میلیارد دلار در کشورهای"دور از مرز" سرمایه گذاری شده بود. براساس اعلام بانک جهانی، رتبه روسیه درمیان بستانکاران کشورهای "درحال توسعه" به دنبال چین، ژاپن، آلمان و فرانسه در جایگاه 5 ام است. 5

آن ‎ها به چین اشاره می ‎کنند که رقبای آن ادعا می ‎کنند: " چین اکنون چون بزرگ ‎ترین بستانکار جهان است، مسئولیت ویژه‎ ای در اقتصاد جهانی دارد، میزان وام‎ های چین از بانک جهانی و صندوق بین ‎المللی پول و اعضا کلوپ پاریس سبقت می‎ گیرد(...) 44 کشور بیش از 10 درصد تولید ناخالص ملی خود به وام دهنده های چینی بدهکارند(...)  ابهام حول وام ‎های چینی به معنای آن است که در برخی موارد مثلا درصحرای پایین افریقا، "بدهی پنهان" ایجاد می ‎کند، که چیزی است که دولت در جستجوی آن است، چون درگزارش ‎های رسمی و آمارهای سازمان ‎های بین المللی بازتاب نمی ‎یابد و از این رو وام گیرندگان را ازاین که دارای بدهی غیر قابل تحملی تلقی شوند "محافظت" می ‎کند. بسیاری از این وام‎ ها مستلزم وجود حساب ‎های ویژه، در یک بانک مورد قبول بستانکاراست، و هزینه آن باید با درآمدهای پروژه‎ های تامین مالی شده از سوی بستانکار یا از دیگرجریان ‎های نقدی بازپرداخت شود. این اساسا به معنای آن است که یک بخش مهمی از درآمدهای دولت از کنترل کشورمستقل بدهکار خارج است. بسیاری از وام‎ ها شرایط روشنی دارند که کشور بدهکارنمی ‎تواند برای تغییر شرایط وام یا شکایت به کلوپ پاریس یا نهادهای مشابه مراجعه کند. شرایطی که به بستانکار اجازه می دهد وام را فسخ و درخواست بازپرداخت بی درنگ آن را نماید دربسیاری از این وام ها گسترده است و حتی چنین اقداماتی زبان عمومی را که (این وام‎ ها) برای یک نهاد جمهوری خلق چین زیان آور هستند یا تغییرهای مهمی را در سیاست کشور ترتیب دهنده وام ایجاد می ‎کند دربر می‎ گیرد."6

اطلاعات مشابهی از بانک جهانی با اشاره به 68 کشور "درحال توسعه" نشان می ‎دهد که وام‎ های چین به این کشورها در سال 2020 به 110 میلیارد دلار رسید، و چین دومین کشور بستانکار پس از بانک جهانی شد.7 یکی از کشورهایی که بدهی آن به چین به میلیاردها دلار بالغ می‎ شود ونزوئلا است، که حزب حاکم آن میزبان برگزاری کنفرانس اخیر WAPبود.8

به علاوه، مقوله دیگری از وام‎ های دارای اهمیت خاص نگه داشتن اوراق بهادار، اول و مقدم بر همه اوراق بهادار امریکااست. در ژانویه 2023، چین مالکیت 859.4 میلیارد دلار از اوراق بهادار خزانه امریکا را داشت، که پس از ژاپن در جایگاه دوم قرار دارد.9

WAP از رو در رویایی با واقعیت امتناع می ‎کند. در زمانی که تضادها و ستیزه ‎ها بین امریکا، قدرت ‎های دیگر اورو- آتلانتیک و روسیه رخ می ‎دهد و هزاران نفر در اوکراین قتل عام می ‎شوند، سرمایه داران هردو سوی جنگ و دولت ‎هایشان هنوز شراکت با ثبات، از جمله شراکت بازرگانی را، البته در مقایسه با قبل از فوریه 2022 محدود تر حفظ می‎ کنند. از این رو، به عنوان مثال روسیه هنوز برای تاسیسات هسته ‎ای به امریکا و فرنسه اورانیوم می ‎فروشد. درحقیقت، روسیه 20 درصد از نیازهای 92 راکتور هسته‎ ای امریکا را پوشش می ‎دهد(10) درعین حال درسال 2022 فرانسه 153 تن اورانیوم روسی دریافت کرد، که 15 درصد از نیازهای آن ‎را تامین می ‎کند(11). گازپروم روسیه اعلام کرد که برای دلخوشی سهام‎ داران سرمایه ‎دار خود در ماه مارس میلیون ‎ها مترمکعب گاز مایع را ازطریق خط لوله‎ های اوکراین جنگ زده به اتحادیه اروپا ارسال کرد. "شورون" امریکا به بارگیری نفت استخراجی خود از قزاقستان در بندر روسی نوروسیسک در دریای بالکان ادامه می ‎دهد. نفت از طریق خط لوله 1500 کیلومتری با عبوراز خاک قزاقستان و روسیه به بندر می ‎رسد. از طریق همین خط لوله است که دو سوم نفت استخراج شده‎ ی قزاقستان به بازار جهانی وارد می ‎شود.

به همین شکل، در سال 2022با وجود به اصطلاح جنگ سرد جدید بین امریکا و چین، تجارت بین امریکا و چین رکورد بالایی زد، و نظریه‎ های تجزیه بین دو اقتصاد را تکذیب کرد. براساس داده‎ های رسمی وزارت بازرگانی امریکا، تجارت دو جانبه به 690.6 میلیارد دلار رسید، که صادرات امریکا به چین با افزایش 2.4 میلیارد دلاری به 153.8 میلیارد دلار رسید. هم زمان واردات کالاهای چینی به بازار امریکا با افزایش 31.8 میلیارد دلاری به 536.8 میلیارد دلار بالغ شد.(12)

این پرسش مطرح می ‎شود: در زمانی که تحریم‎ های اقتصادی تحمیل می ‎شوند، زمانی که هزینه‎ های نظامی سربه فلک کشیده است، هنگامی که خون ریزی در اکراین درحال انجام است، وقتی که قدرت ‎های مختلف در گیر در جنگ تهدید سلاح ‎های هسته ‎ای را مطرح می ‎کنند، چگونه ممکن است که سرمایه‎ داران هر دو سو از روابط تجاری مستقیم یا به واسطه طرف ‎های سوم سود ببرند؟ به کلام مارکس، " سرمایه چکه کنان از سر تا پا، از هرسوراخی، با خون و چرک می ‎آید(...) با سود کافی، سرمایه بسیاربی باک است. یک(سود) 10 درصد قطعی استعمال آن را در همه جا تضمین خواهد کرد، 20 درصد قطعی اشتیاق ایجاد خواهد کرد، 50 درصد بی باکی مثبت، 100 درصد آن را برای پایمال کردن تمام قوانین انسانی آماده خواهد ساخت، 300 درصد، و (دراین صورت)جنایتی وجود ندارد که در(انجام آن) تردید نخواهد کرد." 13

WAP این حقیقت را که هم درچین و هم در روسیه طبقه‎ های بورژوا، انحصارات، درراس کار هستند و با انحصارات امریکا، اتحادیه اروپا و دیگر کشورهای سرمایه ‎داری و با یک دیگر معامله و برخورد می ‎کنند به دقت پنهان می ‎کند. از این رو، همه طرف ‎های جنگ، آن چنان که WAP آن ‎ها را توصیف می ‎کند مانند یک فاخته بی ‎گناه هستند، اما همه آن ‎ها لاشخورهستند. همان طور که لنین خاطر نشان کرده است، وقتی لاشخورهای امپریالیست زدو خورد می ‎کنند، سمت درست تاریخ گرفتن طرف لاشخور ضعیف ‎تر به نحوی که بتواند جای لاشخور قوی تر را بگیرد نیست. سمت درست تاریخ انتخاب سمت خلق ‎ها علیه اردوی سرمایه ‎داران است، که برخی اوقات از صلح و برخی اوقات، با ریختن خون طبقه کارگر و خلق‎ ها از جنگ سود می ‎برند.

4- در اوکراین جنگ نیابتی یا جنگ امپریالیستی؟

رویکرد گزینشی WAP که جنگ در اوکراین " تحریک جنگ نیابتی ناتو علیه روسیه در خاک اوکراین" است، اول ازهمه تلاش می ‎کند توجه را از موضوع اصلی: که این جنگ بر تقسیم ثروت معدنی، انرژی، مناطق و نیروی کار، خطوط لوله و شبکه ‎های حمل ونقل کالا، تکیه گاه‎ های ژئوپلیتیک، و سهم بازار متمرکزاست و از سوی طبقه‎ های بورژوازی اوکراین، درائتلاف با امریکا، ناتو، و از سوی روسیه و متحدان آن به راه افتاده است منحرف کند.14 این ‎ها معیارهای اساسی هستند که تعیین می ‎کنند منش جنگ امپریالیستی است و برای منافع بیگانه با منافع خلق‎ ها به راه افتاده است.

البته، این واقعیت که امریکا امروز از اوکراین به عنوان نیزه ‎ای علیه روسیه سرمایه‎ داری، محاصره آن با گسترش ناتو، پایگاه ‎های جدید نظامی و اسلحه استفاده می ‎کند قابل انکار نیست. حزب‎ کمونیست یونان علیه تمام این واقعیت مبارزه کرده است در یونان و در پارلمان اروپایی علیه آن رای داده است. این کمونیست ‎ها بودند که از زمان به راه افتادن جنگ امپریالیستی، صدها اعتراض را در بنادر، در خارج پایگاه های نظامی، در خیابان ‎ها و در راه‎ های آهن علیه امریکا-ناتو- اتحادیه اروپا و برنامه‎ های تجاوزکارانه امپریالیستی، علیه دست اندرکاری یونان در این جنگ سازمان داده ‎اند. اعضا کمیته مرکزی حزب ‎کمونیست یونان و کمیته مرکزی جوانان کمونیست یونان افرادی بودند که دستگیرشدند و از سوی بورژوازی یونان و دولت آن به خاطر تظاهرات ضد ناتوی آن ‎ها به دادگاه کشیده شدند نه اعضا سازمان ‎های ناموجود با نام‎ های خیالی که از یونان درWAP شرکت دارند.

همین طور حقیقت دارد که تجاوزنظامی غیرقابل پذیرش روسیه به اوکراین، برای منافع و برنامه‎ های راهبردی بورژوازی روسیه به راه افتاد که حزب‎کمونیست یونان آن را نیز صریحا محکوم کرد، که در واقع به عنوان بالشتی برای چین درستیزه بزرگ آن با امریکا برای کنترل سیستم جهانی امپریالیستی عمل می ‎کند.  

 آن چنان که  WAP ادعا می ‎کند در زمین ‎های جنگ امپریالیستی نیروهای سیاسی هرکشور به کسانی که "هوادار روسیه" و کسانی که "هوادار امریکا"هستند تقسیم نمی ‎شوند. این تشخیصی کاذب است، که تنها ساخته WAP نیست. این ادعا قبل تر از سوی حزب کمونیست فدراسیون روسیه در رابطه با قطعنامه ‎ها در همایش 22 حزب ‎های کمونیست و کارگری(15) ، و البته، از سوی حامیان امپریالیسم اورو -آتلانتیک ساخته شد. از این رو هم زمان WAP و حزب ‎کمونیست فدراسیون روسیه، حزب ‎کمونیست یونان را به احساسات "ضد روسی" ، و ابزرور روزنامه غیر رسمی اتحادیه اروپا حزب‎ کمونیست یونان را براساس آرایی که در پارلمان اروپا داده است به " روسوفیلیا" متهم می ‎کنند. (16)

واقعیت آن است که حزب ‎کمونیست یونان با استواری در اردوی طبقه کارگر و خلق ‎ها علیه اردوی طبقه ‎های بورژوازی، کشورها و دولت ‎های آن‎ ها می ‎ایستد. این داروی بهتری برای بلعیدن WAP است، که با موجودیت خود اظهارات اخیرما را تایید می‎ کند که جنبش جهانی کمونیستی هدف فشارهایی در رابطه با منافع کشوری – ژئو پلتیک (17) بیگانه با اصول ایدئولوژیک و سیاسی جنبش انقلابی کمونیستی است. در این رابطه، نه تنها یک "ضد امپریالیسم" تهی، بلکه یک"ضد فاشیسم" ساختگی و بی دندان، که فاشیسم را از سرمایه ‎داری که منشاء آن است جدا می ‎کند مورد بهره ‎برداری قرار می ‎گیرد. این رویکرد از بهره کشی بهانه جویانه طبقه ‎های بورژوا برای خدمت به منافع ضد مردمی خود در جنگ امپریالیستی در اوکراین حمایت می ‎کند.


References

1. Note by the CP of Mexico published on SolidNet, http://www.solidnet.org/article/CP-of-Mexico-Nota-sobre-la-Reunion-en-Caracas-de-la-Plataforma-Mundial-Antiimperialista/

2. Lenin V.I., “Imperialism, the Highest Stage of Capitalism”, Collected Works, Vol 27, p. 393, Synchroni Epochi

3. Lenin V.I., “The impending catastrophe and how to combat it”, Collected Works, Vol 34, p. 193, Synchroni Epochi

4. Lenin V.I., “On the Slogan for a United States of Europe”, Collected Works, Vol 26, pp. 359–363, Synchroni Epochi

5. Ideological Committee of the CC of the KKE, “Some Data on the Economy of Russia”, Communist Review (KOMEP), Issues 5–6 ,2022

6. “China as an anti-IMF: The diplomacy of loans”, 21/09/22, https://www.ot.gr/2022/09/21/analyseis-2/i-kina-os-anti-dnt-i-diplomatia-ton-daneion/

7. “China’s Role in Public External Debt in DSSI Countries and the Belt and Road Initiative (BRI) in 2020”, https://greenfdc.org/brief-chinas-role-in-public-external-debt-in-dssi-countries-and-the-belt-and-road-initiative-bri-in-2020/?cookie-state-change=1679500119696

8. “These Are the Countries Most in Debt to China”, https://globelynews.com/world/top-countries-most-in-debt-to-china/

9. “Just business: why China is selling US government debt”, https://iz.ru/1484989/dmitrii-migunov/tolko-biznes-pochemu-kitai-prodaet-amerikanskii-gosdolg

10. “Russia’s nuclear fuel and technology exports grew by more than 20% in 2022”, https://forbes.ua/ru/news/

11. “France purchased 153 tonnes of enriched uranium from Russia for its nuclear power plants in 2022”, https://tass.ru/ekonomika/

12. “Record-high trade between the USA and China”, https://www.kathimerini.gr/economy/562269919/se-ypsi-rekor-to-emporio-anamesa-se-ipa-kai-kina/

13. Marx K., Capital, Vol 1, p. 785, Synchroni Epochi

14. Resolution of the CC of the KKE on the imperialist war in Ukraine, http://inter.kke.gr/en/articles/RESOLUTION-OF-THE-CENTRAL-COMMITTEE-OF-THE-KKE-ON-THE-IMPERIALIST-WAR-IN-UKRAINE/

15. “On the ideological–political confrontation at the 22nd International Meeting of Communist and Workers’ Parties and the “trick” about the “anti-Russian” and “pro-Russian” sentiment”, Rizospastis 26–27/11/22, https://www.rizospastis.gr/story.do?id=11915448

16. “Voting data reveals Russia-friendly MEPs in EU Parliament”, https://euobserver.com/world/156762?utm_source=euobs&utm_medium=email

17. Theses of the CC of the KKE for the 20th Congress, http://inter.kke.gr/en/articles/THESES-OF-THE-CC-FOR-THE-20th-CONGRESS-OF-THE-KKE/

 

این مقاله در اول آوریل 2023 در ریزوسپاستیس و 902.gr منتشر شد.

 

مترجم: علاقمندان برای اطلاع از بیانیههای پلتفرم ضد امپریالیستی جهان میتوانند به آدرسهای زیر مراجعه کنند.

*بیانیه تاسیس(پاریس):

https://thecommunists.org/2022/10/20/news/paris-declaration-rising-tide-of-war-anti-imperialist-platform/

**بیانیه کنفرانس یوگسلاوی:

https://thecommunists.org/2022/12/17/news/anti-imperialist-platform-nato-war-threatens-engulf-europe-serbia-yugoslavia/

***بیانیه همایش کاراکاس:

https://thecommunists.org/2023/03/22/news/platform-caracas-declaration-latin-america-vital-role/

 

 

 

از این قلم :

 

Share

Comments System WIDGET PACK

ادامه:

آرشیوماهانه

نقل مطالب نوید نو با ذکرمنبع آزاد است

 

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست