نامه ی
۱۲۱
زندانی سیاسی دوران شاه درباره ی بازگشت پرویز ثابتی

ده
ها تن از زندانیان سیاسی دوران شاه، با انتشار نامه ی سرگشاده ای تحت
عنوان «مگذاریم از یک قاتل تقدیر کنند! مگذاریم از احیای ساواک سخن
گویند!»، علیه پرویز ثابتی سرشکنجه گر ساواک آریامهری اعلام جرم کرده
و از همهی دادخواهان، از همهی وجدانهای بیدار، از همهی کسانی که با
نفس شکنجه و سرکوب و تبعیض و اعدام مخالفاند، خواسته اند با امضای این
نامه دادخواه قربانیان شکنجه و سرکوب شوند.
اینکه در روزهای اخیر چهره منفوری چون پرویز ثابتی، رئیس اداره سوم
ساواک در تجمع های همبستگی ایرانیان با اعتراضات مردم ظاهر می شود و
حتی حضور خود را بیشرمانه به نمایش می گذارد، پیام شومی در بردارد:
شکستن قبح شکنجه و قتل و عادی سازی جنایت. این حرکتها تصادفی نیست که
در میان سلطنتطلبان، شاهد موج تقدیر از این «مقام امنیتی» هستیم. در
شبکههای اجتماعی، کسانی که شخصیت مورد تقدیرشان پرویز ثابتی است،
همزمان از لزوم احیای ساواک سخن میگویند.
باید پرسید که چرا جنبش دادخواهی آنسان گسترده و استوار نشده است که
جلاد صاحبنام و دارای پروندهای روشن جسارت مییابد در میان جمع حاضر
شود.
پرویز ثابتی نماد قدرت ساواک است در زمانی که شکنجه نظامیافته شد و به
مهارتی تبدیل شد که به خاطر آن شکنجهگران لقب «دکتر» هم میگرفتند.
«مقام امنیتی» همچنین بنیانگذار شیوهی اعترافگیری تلویزیونی است. و
او تصمیمگیرنده بود در مورد قتل زندانیانی که در بیدادگاههای خودشان
به حبس محکوم شده بودند. او در جنایت قتل
۹
زندانی سیاسی بر روی تپههای اوین در فروردین
۱۳۵۴
نقش مستقیم داشته است.
پرویز ثابتی در دورهی اعتلای انقلاب
۱۳۵۷
پیش از خود شاه از کشور گریخت. ساواک آنچنان منفور بود که نظام متزلزل
به انحلال آن تن داد. اما این رخدادها به معنای پایان کار ثابتی و
دستگاه ساواک نبود. ساواک، سنتی را از نظر پروندهسازی، شکنجه، سر به
نیست کردن مخالفان، و نمایش اعتراف اجباری تلویزیونی بنیان گذاشت که
رژیم خمینی آن را در ابعاد وسیعتری ادامه داد. بخشی از دستگاه ساواک
در خدمت دستگاه امنیتی حکومت اسلامی قرار گرفت. پروندههای ساواک کمک
بزرگی به پیگیرد مبارزانی کرد که به همان دلیل که با رژیم شاه مخالف
بودند علیه رژیم خمینی هم به مبارزه برخاستند. بسیاری از کسانی که در
«خاوران»ها دفن شدهاند، زمانی اسیر دستگاه امنیتی پرویز ثابتی
بودهاند و زخم شلاق شکنجهگران ساواک را بر پیکر داشتهاند.
پرویز ثابتی تا مدتها مخفی بود اما وقتی دید که رژیم جدید تبهکاری را
به آن حد رسانده که رژیم کهنه روسفید مینماید، به سخن درآمد و به دفاع
از ساواک پرداخت. او قبح دفاع از ساواک را شکست و پس از آن سلطنتطلبان
به حیثیتبخشی به نظام اختناق و شکنجهگری در دوران شاه رو آوردند.
آیا
جنایات ساواک و کسی چون پرویز ثابتی موضوع دادخواهی نیست؟ آیا قرار
نیست با نفس شکنجه و با نفس اختناق مخالفت شود؟ جنایتهای رژیم جمهوری
اسلامی نباید باعث تطهیر ساواک و جنایات آن گردد. اگر خود را پایبند به
موازین حقوق بشر و میثاق های آن میدانیم و جمهوری اسلامی را از بابت
پایمال کردن این ارزشها محکوم میکنیم، نمیتوانیم و نباید چشم بر
گذشته ببندیم.
ما دادخواهیم!
ما امضاکنندگان این نامه درست به همان دلیل که دربرابر رژیم ولایی به
دادخواهی برمیخیزیم، در برابر نظام سلطنت هم دادخواه بوده و اکنون نیز
هستیم. ما در جوانی به مقابله با رژیم شاه برخاستیم، و ورای هر خط مشی
مبارزاتی در درجه نخست علیه ستم و نابرابری بودهایم. به زندان
افتادیم، شکنجه شدیم و بسیاری از یارانمان را از دست دادیم. رژیم تازه
و فضایی که ایجاد کرد اجازه نداد دادخواهی به جریان افتد و فرهنگساز
شود.
اکنون پا در یک دورهی تازه از تاریخ دادخواهی گذاشتهایم. این دوره
صرفاً باری حقوقی و قضایی ندارد و میتواند نقشی سازنده در تأسیس یک
نظام به راستی دموکراتیک ایفا کند. پردهپوشی جنایات دوران سلطنت، و
فراموش کردن نقش سنتساز ساواک در تداوم اختناق و سرکوب با اراده به
آزادیخواهی و رفع ستم نمیخواند.
اینکه حضور در تجمعات برای همگان آزاد است، نباید به معنای نادیده
گرفتن مصونیت افراد از جرایم سنگین نقض حقوق بشری تلقی شود. بحق بود
اگر مدتها پیش در خارج علیه پرویز ثابتی و کسانی چون او شکایت میشد و
بر اساس اصل عدالت جهانی و جهانشمولی حقوق بشر رئیسان و جلادان ساواک
مجبور میشدند در برابر قربانیان خود قرار گیرند. تجربه و امکانها کم
بود و متأسفانه در این باره کوتاهی صورت گرفت. اما هنوز دیر نشده است.
خطاب این نامه عموم مردم ایران است. از همهی دادخواهان، از همهی
وجدانهای بیدار، از همهی کسانی که با نفس شکنجه و سرکوب و تبعیض و
اعدام مخالفاند، میخواهیم که این نامه را امضا کنند.
امیدواریم بتوانیم به یاری مردم آزادیخواه، پرویز ثابتی را به دادگاه
بکشانیم. او
قاتل است!
برای پشتیبانی و افزودن نام خود به لینک دادخواست سایت زمانه مراجعه
کنید:
https://www.daadkhast.org/petition/258887
زندانیان سیاسی زمان شاه
یوسف آبخون
رسول آذرنوش
نسرین آزاد
محمد آزادگر
پروین آهوقلندری
ابراهیم آوخ
مهدی ابراهیم زاده
داریوش ارجمندی
حسن آزادفر
باقر ابراهیم زاده
محمدرضا الاردبیلی
رضا اکرمی
فرخنده اعظمی
محمد اعظمی
تقی اغنیا
ناهید افراخته
فرید افراخته
احمد امانی
محمدهادی امینیان
حسین انورحقیقی
عباسقلی انورحقیقی
اصغر ایزدی
ارژنگ بامشاد
منیره برادران
احمد بناساز نوری
مهین بروجردی
امیرحسین بهبودی
اژدر بهنام
مهدی پرویز
مریم پورتنگستانی
حسین پورجانکی
سعید پورعبدالله
ارسلان پورقباد
احمد پورمندی
تقی تام
ایرج تقی زاده
زهره تنکابنی
منیر توفیق
مهدی جباری
حسن جعفری
عاطفه جعفری
طوبا جمالی
فردوس جمشیدی رودباری
سارا جوشنی
رضا
جوشنی
ناصر جوهری
سیف الدین حاتملوی
محمدرضا حدادپورخیابان
ایوب حسین بر
حمید حسینی
نسیم خاکسار
اصغر خرسند
بهروز خلیق
احمد خوشبخت
آرتا داوری
محمد دستگیر
اکبر دوستدار
ابراهیم دین خواه
جواد رحیم زاده اسکوئی
ناصر رحیم خانی
ناهید رحیمی
نسرین رضائی
مهرانگیز رمضانی
تقی روزبه
یعقوب ریگی
حسین سازور
سهیلا ستاری
علی ستاری
کیومرث سلطان آبادی
هدایت سلطان
زاده
اکبر سوری
اکبر سیف
محمدرضا شالگونی
ملیحه شریف زاده
حماد شیبانی
زهرا طبائی
عبدالله طلوع هاشمی
مجید عبدالرحیم پور
نادر عصاره
ثریا علیمحمدی
طاهره غروی
هبت غفاری
محمد فارسی
مسعود فتحی
مسعود فروزش راد
محسن فومنی
نصرالله قاضی
اسفندیار کریمی
بهزاد کریمی
فرزاد کریمی
فریده کمالوند
علی کهربائی
حسن گلشاهی
روبن مارکاریان
بهجت محجوبی
عفت محجوبی
احمد محمدی
ضرغام محمودی
منوچهر مختاری
مصطفی مدنی
اکبر معصوم بیگی
بهروز معظمی
افسر معمارزاده
مسعود ملازاده
مرتضی ملک
میرشجاع ملکوتیان
مریم ممبینی
محمد منیری فاضل
اردشیر مهرداد
اشرف میرهاشمی
علیرضا میرمویدی
ناهید ناظمی
شهین نوروزی
پرویز نویدی
صدیقه نیک بخش
مرتضی نیکی
پروین واحدی پور
ایرج واحدی پور
شمسی ورزیده
منیر هاشمی
مهشید یاسری
|