برای آزادی ، دموکراسی ،صلح، استقلال و عدالت اجتماعی                         آزادی زندانیان سیاسی 
نویدنو -  کتاب - رحمان هاتفی  درباره ما -  بایگانی

2022-12-17

نویدنو 1401/09/26         Print Friendly, PDF & Email      چاپ مطلب

 

  • حزب‌کمونیست فدراسیون روسیه، وقتی‌که درعین داشتن ده‌ها نماینده در پارلمان، مبارزه طبقاتی را فراموش می‌کند و تاکنون کلمه ای انتقادی علیه و.پوتین رئیس‌جمهور روسیه، که بارها به و.ا.لنین  رهبرانقلاب اکتبر وبلشویک‌ها حمله کر‌ده‌است  برزبان نیاورده است نفوذ خود را چگونه اندازه گیری می‌کند؟ این حزب چگونه می‌تواند توجه نکند که تقریبا هرسخنرانی مهم و.پوتین انباشته از نقل قول‌هایی از کتاب‌های آ.للین، فیلسوف روس و بنیان‌گذار فاشیسم روسی است؟

 

 

نویدنو: انتشار این نوشته به معنای موافقت کامل با دیدگاه های نویسنده نیست.

***

حزب کمونیست یونان: درباره تقابل ایدئولوژیک - سیاسی در همایش 22 ام احزاب کمونیست و کارگری و "حقه بازی درباره احساس "ضد روسی" و "روسیه دوستی"

الیسئوس واگناس

گفتگوها درباره نتایج همایش بین‌المللی احزاب کمونیست و کارگری برگزارشده درهاوانا ادامه دارد.

برخی نیروها و حتی روزنامه‌های بورژوازی تلاش می‌کنند نتایج همایش بین‌المللی احزاب کمونیست و کارگری را ازمیان منشور خود تفسیرکنند. ازاین‌رو، روزنامه نزاویسیمیا گازتا از"انشعاب درجنبش چپ جهان" در هاوانا به خاطر "عملیات ویژه نظامی" روسیه، اصطلاحی که رسانه‌های روسی در اشاره به جنگ اوکراین ازآن استفاده می‌کنند، صحبت می‌کند. اولین چیزی که می‌توان به آن توجه کرد شتاب آشکارروزنامه برای جایگزین کردن حتی عنوان همایش بین‌المللی احزاب کمونیست وکارگری با عبارت بی مزه و کسل کننده " جنبش چپ جهان" است.

اما درواقعیت روزنامه بورژوازی روسی درِ گشوده ای را هل می‌دهد- همان‌طور که حزب‌کمونیست یونان بارها یاداورشده است- چون تقابل ایدئولوژیک- سیاسی شدیدی در داخل جنبش جهانی کمونیستی در موضوعات مهمی رخ می‌دهد.  ما از بحران ایدئولوژیک- سیاسی در صفوف جنبش جهانی کمونیستی، ونیزاز ضرورت بازآرایی انقلابی آن سخن گفته‌ایم.

تقابل درداخل جنبش جهانی کمونیستی، همان‌طورکه حزب‌کمونیست یونان بارها برآن تاکید کرده است، جنبه‌های بسیاری دارد. به عنوان مثال، (این تقابل) در موارد زیررخ می‌دهد:

·         بین احزابی که از همکاری احزاب کمونیست درداخل "ائتلاف گسترده چپ ترقی خواه " حمایت می‌کنند و احزابی که برای حفظ استقلال ایدئولوژیک- سیاسی احزاب کمونیست و تقویت ارتباط خود با طبقه کارگرولایه‌های مردمی مبارزه می‌کنند.

·         بین احزابی که در دام راهبرد قدیمی "مراحل به سوی سوسیالیسم" مانده‌اند و از شرکت در "چپ" بورژوازی، " ضد نئولیبرال"، "مترقی"، و دولت‌های"چپ مرکز" درچهارچوب سرمایه‌داری حمایت می‌کنند، و احزابی که شرکت در دولت‌های بورژوایی واساس مراحل را رد می‌کنند و برای سرنگونی بربریت سرمایه‌داری مبارزه می‌کنند.

·         بین احزابی که امپریالیسم را انحصارا با امریکا یا برخی کشورهای قدرتمند سرمایه‌داری اروپایی یا سیاست خارجی تهاجمی تعریف می‌کنند، و احزابی که بر درک لنینیستی (ازامپریالیسم) که امپریالیسم سرمایه‌داری انحصاری، بالاترین و آخرین مرحله سامانه استعماری است تکیه دارند.

·         بین احزابی که تصور می‌کنند مبارزه برای صلح به صورت جدایی ناپذیری با "جهان چندقطبی" که به فرض می‌تواند آمریکا را رام کند ارتباط دارد، و به توهماتی درباره " معماری صلح آمیزبین‌المللی"، که از سوی سوسیال دموکراسی و فرصت طلبان ترویج می‌شود دامن می‌زنند؛ و احزابی که اعتقاد دارند که دنیای سرمایه‌داری نمی‌تواند"دموکراتیزه" شود، که صرف نظر ازآن‌که چند قطب دارد نمی‌تواند از جنگ‌ها بگریزد، و آن‌که تقویت مبارزه برای سرنگونی سرمایه‌داری برای جامعه‌ی نو، جامعه‌ی سوسیالیستی ضروری است.

·         بین احزابی که باور دارندکه چین کشوری درحال"ساختن سوسیالیسم با مشخصه‌های چینی" است واحزابی که اعتقاد دارند سوسیالیسم اصولی دارد که چین آن‌ها را نقض کرده است، که اکنون درچین روابط تولیدی سرمایه‌داری غالب شده است، که چین یک کشورسرمایه‌داری مدرن است که در حقیقت درحال رقابت با امریکا و تهدید برتری آن درسامانه امپریالیستی است.

موضوعات جدی دیگری هم وجود دارند که روی آن‌ها مبارزه ایدئولوژیک شدیدی درجنبش بین‌المللی احزاب کمونیست و کارگری صورت می‌گیرد، ازجمله موضوع جنگ امپریالیستی دراوکراین به دنبال تجاوزغیرقابل قبول روسیه. از این رو معلوم می شود خبر نزاویسیمیا گازتا که"انشعابی درجنبش چپ" رخ داده است باید چیزی قلابی باشد. دررابطه با موضع احزابی که خودشان را"چپ" وصف می‌کنند، ارزش یادآوری دارد که نمایندگان مجلس حزب "چپ" سیریزا، همراه با دموکراسی نوین دست راستی وپاسوک سوسیال دموکرات، در پارلمان اروپا به ایجاد"سازوکار یاری نظامی به اوکراین" رای دادند. درگذشته نیز، سیریزا از گسترش پایگاه‌های امریکا- ناتو در یونان و پیوستن کشورهای جدید به ناتو حمایت کرده بود، موضوع‌هایی که حزب کمونیست یونان با آن‌ها مخالفت کرده بود.  

درهاوانا چه اتفاقی افتاد؟

در طی همایش بین‌المللی احزاب کمونیست و کارگری، تلاش می‌شود مواضع مشترک فورمول بندی شود، که (این فورمول‌بندی) وقتی امکان پذیر‌شود با تصویب "بیانیه نهایی" بیان می‌شود. البته، این سند نتیجه‌ای ازتقابل ایدئولوژیک وامتزاجی از دیدگاه‌ها باقی می‌ماند.

اما هرکسی که سند ویژه 22 مین همایش بین‌المللی احزاب کمونیست و کارگری را بخواند، درمی‌یابد که این سند از تحلیل‌های غامض "مراحل"، ازحمایت از "دولت‌های چپ و ترقی خواه" از" مبارزه علیه نئولیبرالیسم" که مبارزه علیه سرمایه‌داری را در سایه قرار می‌دهد، از "جهان چندقطبی" وغیره آزاد است. بیانیه به جای آن خط مشترک مبارزه احزاب کمونیست علیه سرمایه‌داری، درحمایت از مبارزات کارگری– مردمی ونیز مسیربه سوی ساختن جامعه‌ی نو، جامعه‌ی سوسیالیستی را برجسته می‌کند.

هم زمان، جنبش بین‌المللی احزاب کمونیست و کارگری برای هرحزبی فرصت بیان موضع خود از طریق سخنرانی‌ و نیزمطرح کردن یا حمایت از قطع‌نامه‌ها درباره موضوع‌های مختلف را فراهم می‌اورد.

از این رو، با وجود رویکردهای متفاوت بیان شده درسخنرانی‌های احزاب درهمایش 22 ام احزاب کمونیست و کارگری درباره جنگ دراوکراین، بیانیه نهایی همایش 22 ام ارجاع ویژه ای را به وضعیت دراوکراین دربرمی‌گیرد، که بخش روابط بین‌الملل کمیته مرکزی حزب‌کمونیست فدراسیون روسیه، در پاسخ خود به نزاویسیمیا گازتا از اشاره به آن‌ها اجتناب می‌کند. متن ارجاع به شرح زیر است:

"3. به‌عنوان پی‌آمد رشد تجاوزامپریالیسم و بازترکیب ژئوپلیتیکی که درجریان است، ما با گسترش جدیدی ازمسابقه تسلیحاتی، تقویت و گسترش ناتو، ظهورائتلاف‌های جدید نظامی، تشدید تنش‌ها و ستیزه‌های نظامی، مانند آن‌چه در اوکراین رخ می‌دهد، پدیداری فاشیسم در قسمت‌های مختلف جهان و "جنگ سرد" و تهدید به جنگ هسته‌ای که باید آن را ردکنیم، مواجه هستیم."

علاوه براین، دو قطعنامه مطرح شد. اولی پیشنهاد حزب‌کارگران کمونیست روسیه، حزب‌کمونیست فدراسیون روسیه، و حزب‌کمونیست اوکراین بود، و تهاجم روسیه را توجیه، وبا بازتولید بهانه‌های "ضد فاشیستی" مورد استفاده از سوی بورژوازی روسیه برای پنهان کردن اشتیاق خود، ازآن حمایت می‌کرد. قطعنامه دیگراز سوی اتحادیه کمونیست‌های اوکراین( ونه آن‌چنان که دی. نویکوف، معاون دبیرکل کمیته مرکزی حزب‌کمونیست فدراسیون روسیه در مقاله نزاویسیمایا گازتا ادعا می‌کند از سوی حزب‌کمونیست یونان) مطرح شده بود. این قطعنامه، که منش امپریالیستی جنگ را آشکار، و هر دو دولت ارتجاعی اوکراین و هدف‌های بورژوازی روسیه را محکوم می‌کند مورد حمایت حزب‌کمونیست یونان قرارگرفت. 

درباره حمله علیه حزب‌کمونیست یونان

بخش روابط بین المل حزب‌کمونیست فدراسیون روسیه، در اقدام خود برای کاستن ازاهمیت ویژه قطعنامه که منش امپریالیستی جنگ را برجسته می‌کند، با نویسنده مقاله منتشرشده در نزاویسیمایاگازتا هم سوئی می‌کند. هر دو آن‌ها به ادعای "دم دستی" که "تقریبا هیچ یک" از احزابی که آن را امضا کردند" در داخل کشور خود ازحیثیتی برخوردارنیستند" متوسل می‌شوند. چند روز قبل تر، جی آفونین، معاون دبیرکل کمیته مرکزی حزب‌کمونیست فدراسیون روسیه، در گفتگویی با رادیو آرورا با همان روحیه، به صورت اهانت آمیزی از حزب‌کمونیست یونان سخن گفت، و بابیان آن‌که حزب‌کمونیست یونان 10 نماینده در مجلس و5-6 درصد رای درانتخابات دارد، نسبت به "اندازه نفوذ آن درجامعه" اظهار شگفتی می‌کند و می‌افزاید که " حزب‌کمونیست یونان فرصت‌های بسیاری را برای متحدکردن چپ و نیروهای مترقی" دریونان از دست داده است. 

(نمونه‌های) فوق نشان می‌دهد که حزب‌کمونیست فدراسیون روسیه برای سنجش "نفوذ" احزاب کمونیست روی ضوابط کلی پارلمانی بورژوازی، مانند تعداد نمایندگان مجلس یا درصد انتخابات تکیه می‌کند، درحالی‌که به خوبی معلوم است که درصد انتخاباتی یک حزب انقلابی درحال مبارزه برای سرنگونی سرمایهداری، درشرایط دیکتاتوری سرمایه با تلاش سختی به دست می‌آید. به علاوه، هم مسیرتاریخی و هم رخ‌دادهای جاری می‌تواند به ما بیاموزد که احزاب کمونیستی که ارتباطی با طبقه کارگر، جنبش سندیکایی کارگری، ومبارزه طبقه کارگر یک کشور ندارد و عمل آن‌ها تنها به مجلس محدود می شود می‌تواند درعرض یک شب ناپدید شود، و این امر صرف نظر از درصد بالای انتخاباتی یا تعداد زیاد نمایندگان مجلس آنها رخ می‌دهد.

ازاین رو، معاون رئیس حزبی که در 29 سال موجودیت خود هیچ مشارکت قابل توجهی برای توسعه جنبش سندیکایی در روسیه انجام نداده است و به ویژه در زمانی‌که سندیکالیست‌هایی، مانند کیریل اوکرایچف، رئیس اتحادیه پیک‌های مسکو، به خاطر فعالیت سندیکایی خود زندانی می‌شوند باید کمتر خودپسند باشد.او باید تاریخ غنی و فعالیت حزب‌کمونیست یونان را ، که در خط مقدم مبارزات طبقه کارگر، کشاورزان زحمتکش و خویش فرمایان، و جوانان بوده است مطالعه کند، واقعیتی که در دوره گذشته به صورت گسترده‌ای از سوی کادرهای حزب‌کمونیست فدراسیون روسیه تایید می‌شد.

حزب‌کمونیست فدراسیون روسیه، وقتی‌که درعین داشتن ده‌ها نماینده در پارلمان، مبارزه طبقاتی را فراموش می‌کند و تاکنون کلمه ای انتقادی علیه و.پوتین رئیس‌جمهور روسیه، که بارها به و.ا.لنین  رهبرانقلاب اکتبر وبلشویک‌ها حمله کر‌ده‌است  برزبان نیاورده است نفوذ خود را چگونه اندازه گیری می‌کند؟ این حزب چگونه می‌تواند توجه نکند که تقریبا هرسخنرانی مهم و.پوتین انباشته از نقل قول‌هایی از کتاب‌های آ.للین، فیلسوف روس و بنیان‌گذار فاشیسم روسی است؟

افترا علیه حزب‌کمونیست یونان در رابطه با احساس "ضد روسی"

درعرصه رسانه‌های اجتماعی مختلف حامی حزب‌کمونیست فدراسیون روسیه، واقعیت حتی به صورت بی رحمانه‌تری تحریف می‌شود. ادعا می‌شود دو قطعنامه‌ای که در همایش 22ام جنبش بین المللی احزاب کمونیست وکارگری مطرح شده بود، یک قطعنامه احساس"هواداری از روسیه" را بیان می‌کرد، که ازسوی دو حزب روسی مطرح شد، و قطعنامه دیگر که احساس "ضد روسی" را بیان می‌کرد، مورد حمایت حزب‌کمونیست یونان بود.

اما ، چگونه می‌توان فهمید که یک قطعنامه احساس "هواداری روسیه" و دیگری احساس" ضد روسی" را بازتاب می‌دهد؟ تنها محک برای این تشخیص آن است که ببینیم کدام قطعنامه از بهانه‌ها و انتخاب‌های اتخاذشده ازسوی بورژوازی روسیه در جنگ امپریالیستی برای حفظ منافع خود حمایت می‌کند وکدام یک حمایت نمی‌کند.

آیا قطعنامه‌ای که می‌پذیرد کودکان مردم روسیه باید تبدیل به خرج توپ جنگ امپریالیستی شوند تا به منافع انحصارات روسی، که دراوکراین برسرتقسیم مواداولیه، زمین‌های حاصلخیز، ثروت معدنی، زیرساخت صنعتی ، قدرت کار، و سهم بازار درحال برخورد با انحصارات اورو-آتلانتیک هستند بهترخدمت کنند می‌تواند"هوادارروسیه" خوانده شود؟

با وجود این واقعیت که ادعاها در رابطه با احساس "هوادار روسیه" و" ضد روسیه" حقه‌ای گمراه کننده‌اند، هرکسی به لحاظ منطقی می‌تواند بگوید که قطعنامه "هوادار روسیه"- به زبان حزب‌کمونیست فدراسیون روسیه- دقیقا قطعنامه‌ای است که منافع مستقل طبقه کارگر ولایه‌های مردمی روسیه را آشکار و از آن حمایت می‌کند، همان طور که با منافع بورژوازی کشور، ائتلاف‌های آن، و جنگ امپریالیستی مخالفت می‌کند. 

آیا می‌توان قطعنامه‌ای را به دلیل آن‌که با منافع بورژوازی روسیه برخورد می‌کند"ضد روسیه" خواند؟

چنین اساسی عمیقا معیوب است! بیائید به موارد زیر توجه کنیم: حزب‌کمونیست یونان در بیانیه‌ها و سخنرانی‌های خود درجنبش بین‌المللی احزاب کمونیست و کارگری اول ازهمه علیه برنامه‌ها و مواضع دولت‌های بورژوازی یونان موضع می‌گیرد- امروز دولت دموکراسی نوین و قبلا دولت‌های سیریزا و پاسوک- که کشور را در راستای خدمت به منافع مالکان کشتی‌ها، بانک‌دارها، صاحبان صنایع، و دیگربخش‌های بورژوازی دردام برنامه‌های سازمان‌های امپریالیستی ناتو و اتحادیه اروپا گرفتار کرده اند. آیاکسی غیر ازملی‌گرایان، می‌تواند حزب‌کمونیست یونان را به دلیل آن‌که با انتخاب‌های احزاب و دولت‌های بورژوازی یونان موافق نیست و آن را محکوم می‌کند به داشتن موضع "ضد یونانی" متهم کند؟

·         زمانی که حزب‌کمونیست یونان (مردم را)علیه پایگاه‌های امریکا و توافق‌نامه راهبردی با امریکا بسیج می‌کند، علیه مردم و طبقه کارگرامریکا، که مبارزات آن‌ها مورد احترام کمونیست‌های یونانی است که ازطریق مهاجران به این کشوربه آن‌ها کمک کرده‌اند بسیج نمی‌کند.

·         زمانی که حزب‌کمونیست یونان (مردم را) علیه تهیه سلاح‌های فرانسوی و توافق‌نامه راهبردی بین یونان و فرانسه بسیج می‌کند، حزب به این خاطرکه ملاحظه می‌کند که این توافق می‌تواند کشور را در دخالت‌ها و جنگ‌های جدید امپریالیستی مثلا درمنطقه ساحل درگیرکند چنین می‌کند  نه چون احساسات "ضد فرانسوی" دارد. برعکس، حزب‌کمونیست یونان به سهم تاریخی مبارزات طبقه کارگر فراسنه، ازکمون پاریس تا امروزاحترام می‌گذارد.

·         زمانی که حزب‌کمونیست یونان مردم را درسمت کارگران مبارز بارانداز بندر پیرائوس، که تحت کنترل انحصار زنجیره ای COSCO قراردارد بسیج می‌کند، این بسیج با احساسات "ضد چینی" به پیش برده نمی‌شود، بلکه گرایش نسبت به ضرورتی است که از مبارزه کارگران برای شرایط کار امن، حقوق مناسب، قراردادهای جمعی کار، وغیره حمایت کند.

حزب‌کمونیست یونان با وفاداری به اصل انترناسیونالیسم پرولتری در سمت خلق‌ها و طبقه کارگرتمام کشورها، علیه منافع و برنامه‌های بورژوازی و اتحادیه‌های امپریالیستی ایستاده است. حزب‌کمونیست یونان هوادارهمکاری متقابل سودمند تمام کشورها و خلق‌ها است و با هرتجسم نژادپرستی و هرگونه بیگانه‌هراسی مخالف است.

یک دروغ هرگزتاپیری عمرنمی‌کند

آن طور که می‌گویند" افراد هرگز به اندازه‌ای که پس ازشکار، درحین جنگ، یا قبل ازانتخابات دروغ می گویند، دروغ نمی‌گویند" و درمورد ما حداقل دوشرط آخربه کارمی‌رود. برخی افراد، از کشورما هم، با ادعای آن‌که حزب "احساس ضد روسی" را بیان می‌کند تلاش می‌کنند علیه حزبکمونیست یونان لجن پراکنی کنند، چون حزب موضع اصولی خود را علیه جنگ امپریالیستی حفظ می‌کند. اما پای دروغ چوبین است، چون همه می‌دانند که حزب‌کمونیست یونان:

·         درتمام این سال‌ها مقاومت کرده، وخطرات گسترش ناتو همراه با کشورهای جدید به سمت مرزهای روسیه را مشخص ومحکوم کرده است. حزب دولت سابق سیریزا را، که با مقدونیه شمالی تنها برای پیوستن آن به ناتو و اتحادیه اروپا موافقت‌نامه امضا کرد محکوم کرده است. حزب‌کمونیست یونان دولت دموکراسی نوین را هم، که عضویت سوئد و فنلاند درناتو را برای رای گیری به مجلس برد محکوم کرده است ، که  احزاب دیگر اورو – آتلانتیک نیز به نام به اصطلاح "خودمختاری" کشورهای ذکر شده دربالا به آن رای دادند.  

·         حزب‌کمونیست یونان درتمام این سال‌ها احاطه فدراسیون روسیه با پایگاه‌ها و سربازان جدید امریکا- ناتو، ازجمله درکشور خودمان را محکوم و با آن مخالفت کرده است. قبل ازآغازجنگ، حزب اظهارکرده بود که این رخ‌داد ایجاد یک بشکه باروت است.

·         حزب علیه گشت نیروی هوایی یونان برفرازفضای هوایی کشورهای بالکان، اقدامی که آشکارا علیه به اصطلاح تهدید روسیه انجام می گیرد صحبت کرده بود.

·         حزب‌کمونیست یونان درتمام این سال‌ها جنگ تجاری و تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه فدراسیون روسیه را در پارلمان یونان وپارلمان اروپایی محکوم و علیه آن‌ها رای داده است و تاکید کرده است که این تحریم‌ها اول از همه روی لایه‌های مردمی، مانند کشاورزان کشورما اثر می‌گذارد.

·         حزب‌کمونیست یونان مشخص کرده است که به اصطلاح تجزیه اتحادیه اروپا ازگاز طبیعی روسیه دقیقا هم برای (سیاست) وابستگی اتحادیه اروپا به گازمایع گران قیمت امریکا و هم برای ترویج مالیات‌های "سبز" برای به اصطلاح گذارسبزکاملا مناسب است.

·         حزب‌کمونیست یونان با تصمیم اتحادیه اروپا و دولت یونان، برای ممنوع کردن کار رسانه‌های روسی درآغازجنگ امپریالیستی مخالفت و آن‌را محکوم کرد.

·         حزب‌کمونیست یونان با تصمیم اتحادیه اروپا و دولت یونان، برای ممنوع کردن برگزاری مراسم باشرکت سازمان‌های فرهنگی روسیه در کشورما مخالفت و آن‌را محکوم کرد. 

البته، احزابی مانند حزب‌کمونیست فدراسیون روسیه، که تحت نفوذ دیدگاه‌های ناسیونالیستی وحمایت کامل از ساختارهای ایئولوژیک بورژوازی مانند به اصطلاح جهان روسی هستند، نمی‌توانند کمکی بکنند بلکه دررد بهانه های مورد استفاده بورژوازی روسیه و محکومیت شدید بورژوازی امپریالیسم اورو – آتلانتیک و بورژوازی روسیه احساس "ضد روسی" می‌بینند.

ما با پاراگراف آخر قطعنامه پیشنهادی اتحادیه کمونیست‌های اوکراین که حزب‌کمونیست یونان از آن حمایت کرد پاسخ می‌دهیم:" برای کمونیست‌های تمام جهان صف کشیدن پشت دولت‌های کشورهای بورژوازی و تلاش برای منافع بورژوازی ملی خود، برای حمایت ازاین یا آن بلوک کشورهای بورژوا مایه شرم و جنایتکارانه است. وظیفه تغییر ناپذیرما کمک به کارگران سراسرجهان با افشا کردن آن است که جنگ‌های امپریالیستی به رهایی کارگران منجر نمی‌شود، برعکس این جنگ‌ها حتی کارگران را بیشتر به بردگی می‌کشاند، که طبقه کارگردر جنگ امپریالیستی متحدی درمحافل حاکم ندارد بلکه، تنها دشمن دارد، که دوستان آن‌ها تنها پرولترها، صرف نظر ازآن‌که چه ملیتی ممکن است داشته باشند هستند. وظیفه کمونیست‌ها پایان دادن به سرمایه‌‌داری هم به صورت ملی و هم جهانی است: پایان دادن به سرمایه‌داری پاین دادن به جنگ‌ها است. برای این سبب اصیل، کمونیست‌های سراسرجهان، با پرولتاریای خود متحد شوید!"

الیسئوس واگناس

عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست یونان، مسئول بخش روابط بین الملل کمیته مرکزی حزب کمونیست یونان


منتشرشده در ریزوسپاستیس ارگان کمیته مرکزی حزب کمونیست یونان  در 2022/11/26

                                                                                    

از این قلم :

 

Share

Comments System WIDGET PACK

ادامه:

آرشیوماهانه

نقل مطالب نوید نو با ذکرمنبع آزاد است

 

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست