نویدنو05/12/1399
چاپ مطلب
به انگیزۀ روز جهانی زبان مادری
![](France/M.L.Int%20day.jpg)
“یونسکو”،سازمان
آموزشی، علمی و فرهنگی وابسته به سازمان ملل متحد،
۲۱
فوریه [۳
اسفندماه] را روز جهانی زبان مادری اعلام کرده است. بر پایه آمارهای
یونسکو، نیمی از
۶
هزار زبانی که مردم جهان بدانها سخن میگویند درحال نابودی است. به
گفتهٔ کارشناسان یونسکو، با نابودی هر زبان بخشی از گنجینهٔ فرهنگ
بشری هم نابود میشود. در ایران نیز زبانهای کوچکی چون “تاتی”۱
چنین سرنوشتی را تجربه میکنند و در معرض نابودی قرار دارند. امروز
اکثر خلق های ساکن غیر فارس در میهن ما ایران از ابتداییترین حقوق
فردی و اجتماعی از جمله آموزش بهزبان مادریشان محروم اند.
در
چنین شرایطی است که خواست رشد و بالندگی زبان مادری در میهن ما به یکی
از پهنههای پیکار آزادیخواهانه جامعه در رویاروی با رژیم “ولایت
فقیه” بدل شده است. حق استفاده از زبان مادری در زندگی اجتماعی و
بهویژه در نهادهای آموزشی و مدنی جامعه با مبارزه برای حق تعیین
سرنوشت خلقها گره خورده است و حساسیت رژیم ولایت فقیه هم متوجه همین
پیوند بین آن حق و این مبارزه است. جمهوری اسلامی در طول حیات خود
هرنوع تلاش برای بالندگی و شکوفایی زبانهای گوناگون خلقهای ساکن در
کشور را نهفقط نادیده گرفته بلکه زیر فشار قرار داده و از آنها
ممانعت کرده است. درحالی که دانش زبانشناسی به ما میآموزد که اگر
زبانی با تمام عرصههای فعالیت تولیدی، اداری ، علمی، و فرهنگی درگیر
نباشد و مدام خودش را با جهشهای تکنولوژیک، انفورماتیک، و سایر
فعالیتهای انسانی در سطح ملی و بینالمللی هماهنگ نسازد، در دراز مدت
محکوم بهنابودی خواهد بود. در زبانهای زنده و پویا همواره هزاران
واژه و مفهوم نوین خلق میشوند که زبان را به ترازهایی بالاتر و
والاتر در غنا و توانمندی ارتقا میدهند.
کارل مارکس نقش زبان و محتوای فرهنگی آن را در شروع تولید کشاورزی و در
بیان دیدگاه آنتروپولوژیک (انسانشناختی) خود تعیین کننده میداند. از
نظر او، سازماندهی کار بدون زبان و فرهنگ مشترک ممکن نبود.
زبانهای مادری در کشورمان ایران دستکم صد سال است که با تبعیض و مانع
روبرو بودهاند. استبداد و ارتجاع حاکم در کشور، چه در دوره پهلویها و
چه در دوره جمهوری اسلامی، برای اعمال دیکتاتوری متمرکز و
توتالیتاریستیاش، همواره “کثیرالمله” بودن ایران را انکار کرده است.
رژیم شاه در دوران پیش از انقلاب
۱۳۵۷،
زبانهای گوناگون خلقهای غیرفارس را که به فرهنگ ایران غنا و گستردگی
میبخشند، برنمیتابید. کماکان پس از انقلاب نیزدر بر همان پاشنه
ميچرخد و در حکومت اسلامی نیز زبانهای خلقهای غیر فارس ساکن ایران
با تحقیری بیشتر بهعنوان لهجههایی بومی و قومی معرفی میشوند.
حزب تودهٔ ایران، بر پایهٔ باور به اصل حق تعیین سرنوشت ملی، همواره از
مبارزهٔ خلقها در راه رفع ستم ملی در چهارچوب ایرانی واحد پشتیبانی
کرده است. حزب تودهٔ ایران دوش بهدوش همۀ خلقهای ساکن کشورمان در
مبارزه برای بهرسمیت شناختن حقوق سیاسی، اقتصادی، و فرهنگیشان شرکت
کرده و کارنامهای درخشان در این زمینه دارد. حق آموزش و مراوده در
ادارهها و نهادهای مدنی بهزبان مادری، تنها بخشی از طیفی گسترده از
آزادیهای بنیادین در فعالیتهای فرهنگی را شامل می شود. حزب ما خواهان
بر آورده شدن حقوق تمام و کمال ملتهای تحت ستم ایران است. از نظر ما
زبان مادری باید زبان اصلی این خلق ها (موافق و مناسب با نیازهای مشخص
آنان) و زبان فارسی زبان مشترک همه ایرانیان ساکن کشور ما باشد. آموزش
بهزبان مادری امکان رشد انسانها در زندگی، کار، و جایگاه اجتماعی را
فراهم میآورد. زبان پیوندی دیالکتیکی با اندیشه، هنر، ادبیات، و
پژوهشهای علمی دارد. هرملتی برای رشد و تعالی خود به تمامی امکانهای
اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، وعلمی نیاز دارد.
در
وضعیت پیچیده و بی اندازه حساس کنونی ایران، دستیابی به آزادیهای
دمکراتیک، دفاع از برابری حقوق خلقهای ساکن ایران و الغای ستم ملی،
حفظ و ارتقای زبانهای گونهگون خلقها، از اهمیتی ویژه برخوردار است.
کانون نویسندگان ایران، با درنظر گرفتن این واقعیت است که دو سال پیش
در روز یکم اسفندماه
۱۳۹۸به
مناسبت روز جهانی زبان مادری اطلاعیهای انتشار داد. در بخشی از این
اطلاعیه آمده است: “زبان، تنها راهی برای ارتباط نیست، بلکه محمل
اندیشه و احساس بشری نیز هست؛ ازاینرو، به حاشیه راندن و حذف زبانهای
مادری، نادیده گرفتن و سرکوب عواطف و اندیشههای گروههای مختلف مردم
است. سیاستهای اقتدارگرایانه، امکان گفتگو و تفاهم بین فرهنگها را از
بین میبرد.
”
در بخش دیگری از این اطلاعیه تأکید شده است: “سیاستهای اقتدارگرایانه،
برای تبدیل زبان رسمی٬ به پتکی بر سر دیگر زبانهای کشور، امکان گفتگو
و تفاهم بین فرهنگها را از بین میبرد و موجب نابودی بخشی از میراث
فرهنگی و تباه کردن حق انسانی میشود. در ایران اما حاکمان نهتنها
بهعمد استفاده از زبان مادری را محدود کردهاند بلکه فعالان حوزهی
زبان مادری را با پروندهسازی و اتهامات واهی و امنیتی راهی زندان
میکنند؛ اخیراً چهار نفر از فعالان حق زبان مادری را مجموعاً به هشت
سال زندان و هشت سال تبعید محکوم کردند. از سوی دیگر با اجرای طرحهایی
چون، بسندگی زبان فارسی٬ موجب تبعیض بیشازپیش میان مردم میشوند.
”
چگونگی روند تحول سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی جامعه ایران، ضرورت تشدید
فعالیت نیروهای مترقی و آزادیخواه میهنمان را در تمام عرصهها ازجمله
فرهنگ و زبان در دستور روز قرار داده است. رشد و شکوفایی زبانهای
گوناگون کشور، به ویژه بر پایهٔ تلاش فعالان خود خلقها، اعتلای
فرهنگی و پیوند و تفاهم هرچه بیشتر میان مردم ایران را موجب میشود.
زبانهایی بزرگ چون آذری، کُردی، بلوچی، عربی، ترکمنی، و جز اینها، با
سرکوب حکومتهای خودکامه، امکان رشد و تکاملشان را از دست دادهاند.
تجربههای مشخص تاریخی در سالهای
۱۳۲۴ـ
۱۳۲۵،
بر این واقعیت گواهی میکند که حکومت خودمختار فرقه دمکرات آذربایجان
در همان مدت کوتاه (یازده ماه) برپاییاش توانست راهحلی مناسب و عملی
برای مشکل زبان مادری ارائه دهد. متأسفانه آن تلاش سرنوشتساز با
مداخلهٔ امپریالیسم و سرکوب خونین ارتجاع پهلوی مواجه شد و در نتیجه
نتوانست ادامه پیدا کند.
مسئله زبان مادری امروزه به یکی از معضلهای عمدهٔ سیاسی کشور بدل شده
است. حق برابری همه زبانها در یک کشور چند زبانه از شاخصهای اصلی
دموکراسی و برابری حقوق شهروندان آن کشور در برابر قانون است. در اصل
۱۵
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که برآمدی از یکی از هدفهای انقلاب
بهمن
۵۷
بود، حقوق زبانهای متنوع را بهرسمیت شناخته شده است. بند اول اصل
۱۵،
چند زبانه بودن مردم ایران را میپذیرد و استفاده از زبانهای متنوع در
استانها و شهرستانها را در مطبوعات و رسانهها و تدریس در مدارس، در
کنار زبان فارسی، بهرسمیت میشناسد. این اصل گرچه بهنظر ما
کاستیهایی دارد، اما در همین حد نیز مثل دیگر اصول مردمی قانون اساسی
در رژیم ولایت فقیه نادیده گرفته شده و هرگز امکان اجرا شدن پیدا نکرده
است. در اوضاع بسیار حساس و دشوار امروز کشور، مبارزهٔ خلقهای ساکن
ایران و حزبها و سازمانهای مترقیآنان در مخالفت با سیاستهای رژیم
ولایت فقیه با شدت تمام در بطن جامعه در جریان است. بهرسمیت شناخته
شدن زبان مادری در عمل و در پراتیک اجتماعی پس از مسائل مرتبط با امنیت
شغلی و معیشت مردم، یکی از مهمترین خواستهای خلقهای ساکن ایران است.
جامعه بشری بر این باور است که هر ملتی حق دارد نه تنها به زبان خودش
حرف بزند، بلکه این حق را نیز دارد که آن زبان از سوی دیگران به رسمیت
شناخته شده و در رسانهها و نظام آموزشی از آن استفاده شود.
حزب تودهٔ ایران ضمن گرامیداشت روز جهانی زبان مادری، پیکار در راه
حفظ و بالندگی زبانهای موجود در کشورمان را وظیفه خود میداند. پیشرفت
و بالندگی زبانهای موجود در کشورمان در فرجام به اعتلای اجتماعی و
فرهنگی همه ما ایرانیان کمک می رساند.
—————————————
۱.
ازدستهٔ زبانهای ایرانی شاخهٔ شمالغربی است. گویشهای (لهجههای)
زبان تاتی در گذشته از آذربایجان تا شمال خراسان گسترده بود. این زبان
به فارسی نزدیکی دارد و به گیلکی و مازندرانی و به ویژه به تالشی شبیه
است.
**********************
به نقل از ضمیمۀ فرهنگی «نامۀ مردم»، شمارۀ
۵،
۲۷
بهمن
۱۳۹۹
|