برای آزادی ، دموکراسی ،صلح، استقلال و عدالت اجتماعی                         آزادی زندانیان سیاسی 
نویدنو -  کتاب - رحمان هاتفی  درباره ما -  بایگانی

2021-01-11

نویدنو 23/10/139          Print Friendly, PDF & Email      چاپ مطلب

 

  • او با خلق آثار اجتماعی، سیاسی و فلسفی چون «پاسخ به فیلسوف یوم»، «عقیده جان استوارت میل درباره آزادی»، «ملای رومی و مثنوی»، «رساله ایراد» با صداقت و شجاعت علیه بیدادگری به مبارزه برخاست و رئالیسم را در ادبیات آن دوره پدید آورد. هدف وی آمیختن هنر با واقعیت های زندگی و آشکار ساختن رسالت و هدف واقعی ادبیات بود .

     

 

 

 

 

«میرزا فتحعلی آخوندزاده» نخستین رمان نویس ایرانی

 ملیحه بصیر

و برجسته ترین  اندیشمند و منتقد اجتماعی دوره مشروطیت( همراه با فایل شنیداری)

میرزا فتحعلی آخوند زاده 1878-1812 م. / 1295-1227هـ .ق. در شهر نوخا به دنیا آمد. پدر وی میرزا محمد تقی اهل خامنه آذریابجان بود که دو سال پس از تولد میرزا فتحعلی، مجدداً به دیار خود آذربایجان ایران بازگشت. میرزا فتحعلی پس از جدایی مادر و پدرش، تحت تکفّل و سرپرستی عموی مادرش «آخوند» در آمد و به نام آخوندزاده شناخته شد. آخوند تعلیم و تربیت نوه برادرش را به نحو احسن عهده دار گردید و در این راه از هیچ کوششی مضایقه ننمود. آخوند در سال 1241هـ .ق. به همراه خانواده اش به گنجه و سپس نوخا مهاجرت کرد. او در آنجا میرزا فتحعلی را جهت فراگیری فقه و علوم حوزوی به منظور رسیدن به مقامات مذهبی تشویق نمود. اما آخوند زاده در گنجه تحت تأثیر یکی از علماء و شعرای ایرانی به نام میرزا شفیع قرار گرفت و به فراگیری علوم جدید و فلسفه غرب همت گمارد. او پس از یادگیری زبان روسی به تفلیس رفته در آنجا به عنوان مترجمی زبانهای مشرق زمین، به کار دولتی اشتغال ورزید و با حضور در محفل های سیاسی و دیپلماسی، چهره موفقی را از خود ارائه نمود. آشنایی بیشتر او با فرهنگ و تمدن غرب اندیشه اش را دگرگون ساخت و نگرش دیگری به وی بخشید که سرآغازی برای فعالیت های ادبی اش گردید. آخوند زاده علاوه بر نوشتن اولین رمان در ایران به نام «ستارگان فریب خورده، حکایت یوسف شاه سراج» به پدر نمایشنامه نویسی ایران نیز شهرت پیدا کرد. وی کار نویسندگی را به سبک جدید، با ستارگان فریب خورده آغاز نمود. این رمان به زبان ترکی نوشته شده بود که میرزا جعفر قره جه داغی آن را به فارسی ترجمه کرد. مترجم نام برده شده بیشتر آثار آخوند زاده را به فارسی برگرداند.

آخوند زاده با سبک جدید نگارش، تحول بس عظیمی را در ادبیات ایران بوجود آورد که تا آن موقع بر همگان ناشناخته بود. او با بررسی ابعاد مختلف زندگی اجتماعی مردم، در آثار خود با خرافات و موهومات و نادانی درافتاد و ریشه استبداد را برملا ساخت. وی یک رئالیست بود که با ضربه به ادبیات ارتجاعی، عزم آن را کرد تا بر طبق نیازهای جامعه بنویسد و امکان وقوع دگرگونی های عظیم اجتماعی را به مردم نشان دهد. ادیبان و متفکرانی چون میرزا جلیل محمد قلی زاده، میرزا آقا تبریزی، میرزا یوسف خان مستشارالدوله، طالبوف، میرزا جعفر قره جه داغی و بسیاری دیگر شیفته آثار وی شدند و از او تأثیر پذیرفتند. میرزا آقا خان کرمانی تحت تأثیر «سه مکتوب شاهزاده هندی کمال الدوله به شاهزاده ایرانی جلال الدوله» که یکی از آثار ارزنده آخوندزاده محسوب می شود، رساله سه مکتوب را به رشته تحریر در آورد و مستشارالدوله با طرح پیشنهادی «تغییر الفبا و خط» آخوند زاده با او هم عقیده شد. میرزا ملکم خان نیز به تأثیر از «کمال الدوله» آخوند زاده، شیخ و وزیر، مبدأ ترقی، اصول تمدن و اصول آدمیت را به نگارش در آورد.

آخوندزاده خطاب به روشنفکران اهل قلم که با فن جدید آشنایی نداشتند، گفت: من مطالب جزئی را دستاویز کرده از خیال خود به آن بسط داده ام و سبک مغزی وزراء و ارکان دولت آن زمان را فاش کرده ام که به آیندگان عبرت شود.» سپس می نویسد: این قسم تصنیف را رمان می گویند که نوعی از فن دراماست.»

او با خلق آثار اجتماعی، سیاسی و فلسفی چون «پاسخ به فیلسوف یوم»، «عقیده جان استوارت میل درباره آزادی»، «ملای رومی و مثنوی»، «رساله ایراد» با صداقت و شجاعت علیه بیدادگری به مبارزه برخاست و رئالیسم را در ادبیات آن دوره پدید آورد. هدف وی آمیختن هنر با واقعیت های زندگی و آشکار ساختن رسالت و هدف واقعی ادبیات بود .

یکی دیگر از آثار آخوندزاده  که هیچ زمانی بدان اجازه چاپ داده نشد، «مکتوبات کمال الدوله» است. او این اثر را زمانی نوشت که به آرزوی دیرینه اش یعنی تغییر در الفبا و خط اسلامی پاسخ مثبت داده نشد. آخوند زاده تحت تأثیر فضای سیاسی عثمانی تصور می نمود که برای رسیدن به تحولات اساسی در جامعه و ارتقاء آگاهی و دانش عمومی، تغییر الفبا یک مسئله حیاتی و جدی می باشد. به همین منظور سالیان درازی از عمر خود را (نزدیک به بیست سال) صرف عملی ساختن آن نمود و برای نیل به مقصود خود دست بر دامان بسیاری از سیاستمداران ایرانی و عثمانی شد. وی در تکمیل نظریاتش کتابچه ای را به سال 1857 م. مبنی بر ضروری بودن تغییر الفبا و خط منتشر کرد و به مقامات در ایران و ترکیه ارسال نمود. فؤاد پاشا صدر اعظم عثمانی آن را به جهت نقد و بررسی های بیشتر به «جمعیت علمیه عثمانیه» فرستاد. این مجمع ادبی علمی، کار آخوند زاده را تحسین نمود اما مجوزی برای اجرایش صادر نکرد. در ایران نیز با طرح وی موافقتی به عمل نیامد و او که همواره می گفت: من در دنیا آرزوی دیگری ندارم به غیر از انجام خیال الفبا و فیروزی این مراد، مأیوسانه به قفقاز بازگشت. وی در اواسط سال 1282هـ .ق. نگارش مکتوبات کمال الدوله را به زبان ترکی به پایان رسانید. میرزا یوسف خان تبریزی (مستشارالدوله) به کمک خودِ نویسنده، آن را به فارسی ترجمه نمود و آخوند زاده اجازه نشر آن را به یوسف خان سپرد. یوسف خان تبریزی خود در آن سالها «رمز یوسفی»و رساله «یک کلمه» را منتشر ساخت که در زمره مهم ترین آثار زمان مشروطیت محسوب می شود .

او  در نامه ای  به آخوند زاده نوشت: «هزار مطلب و هزار حرف دارم. به میان کاری افتاده ام که نه می توانم در بروم و نه خیالات عالیه خود را بروز دهم. ای انسان کامل! دنیا تمام شد و ما نتوانستیم به قدر ذره ای خدمت به ملت و وطن بکنیم.»

آخوند زاده پس از آشنایی با سبک کارهای مولیر (نویسنده قرن 17 فرانسه) و شکسپیر و نمایشنامه نویسان معروف روسی، نمایشنامه هایی چون سرگذشت مرد خسیس یا حاجی قرا، حکایت وکلای مرافعه در شهر تبریز، حکایت ملا ابراهیم کیمیاگر و... را نوشت. کمدیهای او به نام تمثیلات منتشر شد.

میرزا فتحعلی درباره  نمایشنامه خود می نویسد: «قصد من از نوشتن این گونه آثار آن است که ملت خود را با هنر درام و تئاتر اروپایی آشنا کنم تا شرایط این هنر که فواید لانهایه دارد معلوم شود و به نوشتن این آثار بپردازد.»

وی کتاب ارزنده دیگری را موسوم به «معلم الاطفال» تألیف نمود که آن کتاب در مدارس روسیه به یکی از الگوهای تعلیم خط و زبان روسی در آمد.

نخستین فریاد آزادیخواهی آخوندف در کشته شدن پوشکین نویسنده و شاعر بزرگ روسی به سال 1837 م. بود که قصیده ای در رثای او به رشته نظم کشید..

به عقیده فریدون آدمیت، آخوند زاده آغازگر نمایش نویسی اروپایی در سراسر خاور نزدیک و از پیشروان فلسفه جدید مادی بود..

اهمیت وی در تسلط و آگاهی و استفاده از اسلوب متبحرانه ای است که وی در نمایشنامه نویسی و داستان پردازی جدید بکار برده است.. «من دشمن دین و دولت نیستم. من جان نثار و دوستدار ملت و دولتم. منظورم رفع جهالت است و ارتقاء اعلام ترقی در علوم و فنون و سایر جهات از قیبل عدالت و رفاهیت و ثروت و آزادیت برای ملت و معموریت وطن»

آخوند زاده می گوید: «کسی نباید بی محاکمه کشته شود. نباید گوش و بینی مردم بریده شود. نباید مردم گوسفندوار در خیابان شقه شوند. مالیات های اجباری باید ملغی گردد.» این قسمت از عقاید وی در اثر «حکایت یوسف شاه سراج»آمده است. همین که یوسف به حکومت دست یافت. به اصلاحات و تغییرات اساسی روی آورد. وزرای نادان و مردان نابکار را عزل و سیاستمداران باکفایت را جایگزین ساخت. او سیاست های وحشیانه را منع کرده و محاکم عدالت را بر پا کرد. آخوند زاده در این داستان جامعه ایده آل خود را توصیف نموده است..

                     

https://soundcloud.com/hatef-rahmani-645917018/akhondzadeh-basir

 

 

از این قلم :

 

Share

Comments System WIDGET PACK

ادامه:

آرشیوماهانه

نقل مطالب نوید نو با ذکرمنبع آزاد است

 

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست