برای آزادی ، دموکراسی ،صلح، استقلال و عدالت اجتماعی                         آزادی زندانیان سیاسی 
نویدنو -  کتاب - رحمان هاتفی  درباره ما -  بایگانی

2020-10-13

نویدنو  22/07/1399           Print Friendly, PDF & Email      چاپ مطلب

 

  • الگوی سیاست‌های نولیبرالی مانند گرفتن مالیات کم از ثروتمندان، خصوصی‌سازی منابع عمومی، و اتکا به بازار آزاد اکنون بی‌کفایتی‌اش را در برابر یک فاجعه طبیعی نشان داده است. رابطه بین ثروت و برون‌دادهای مطلوب تنها زمانی کارآمدی دارد که آن ثروت در میان بیشترین تعداد مردم، و نه شماری اندک، سرمایه‌گذاری و هزینه شود.

     

 

 

 

حاکمیت شرکت‌های غول‌پیکر نفتی موجب رنج و فلاکت در خاورمیانه می‌شود

به‌قلم: کان هالینان

در دوران پادشاهی امپراتور ژوستی‌نِیَن نخست (۵۲۷ تا ۵۶۵ میلادی) طاعونی مرموز از درۀ نیل تا قسطنطنیه را فراگرفت و موجب سقوط امپراتوری روم شد. این طاعون یا “مرگ سیاه” که نخستین بار از چین و شمال هندوستان شروع شد و به نواحی مدیترانه و اروپای شمالی سرایت کرد. به‌تخمین، این بیماری مرگ حدود ۵۰ میلیون نفر یعنی نزدیک به نصف جمعیت آن زمان کرۀ زمین را موجب گردید.
کووید-۱۹ با “طاعون سیاه” قیاس‌پذیر نیست، اما ممکن است که بر کل تمدن جهان تأثیر بگذارد. قدرت‌های بزرگ را ضعیف، قدرت‌های کوچک را تقویت، و صف‌بندی‌های قدرت در جهان را تغییر دهد. خاورمیانه نمونۀ بارزی از این گرایش است. از پایان جنگ جهانی دوم ثروت شیخ‌نشین‌های خلیج‌فارس- یعنی عربستان سعودی، امارات متحدۀ عربی، کویت، و قطر- کانون‌های سنتی هزاران سالۀ قدرت یعنی ترکیه، مصر، و ایران را که بر منطقه تسلط داشتند سرنگون کردند. درحالی‌که این تمدن‌ها بر مبنای کشاورزی، صنعت، و تجارت بنا شده بودند، اما ثروت افسانه‌ای این شیخ‌نشین‌ها ناشی از دریای نفتی بود که در زیر پایشان وجود داشت.

این کشورهای پادشاه‌نشین، به‌ویژه پادشاهی عربستان سعودی، ثروت خود را در راه سرنگونی دولت‌ها، خفه کردن مخالفان داخلی به‌کار گرفتند و به رشد و توسعه برداشتی (قرائتی) از اسلام یاری رساندند که پرورش تروریسم از قفقاز تا فیلیپین را موجب شد.

و اکنون خود در دردسر افتاده‌اند

در سه ماه اخیر درآمد شرکت نفت سعودی‌ها-آرامکو- از ۷/۲۴ میلیارد دلار به ۶/۶ میلیارد دلار کاهش یافته، که نشانگر کاهشی بیش از ۷۳ درصد نسبت به یک سال پیش است.

و همۀ این تنزل کردن ناگهان درآمد به‌سبب شیوع ویروس کرونا نیست. در عرض هشت سال گذشته، درآمد سالیانۀ تولیدکننده‌های نفت عرب از میزان یک تریلیون دلار به ۳۰۰ میلیارد دلار کاهش پیدا کرده است. این کاهش بازتاب گذار از سوخت فسیلی به انرژی‌های تجدیدپذیر است که البته شیوع کووید-۱۹ به‌آن شتاب داده است. این مشکل برای کشوری چون عربستان سعودی چالشی حیاتی است. کشوری با جمعیتی درحال رشد، اکثر جوان و بیکار-۷۰ درصد سعودی‌ها زیر سی‌سال سن دارند. تا کنون خاندان سلطنتی توانسته با پخش یارانه‌های نقدی و ایجاد شغل‌های کاذب، وضعیت را زیر کنترل داشته باشد. اما سقوط درآمد نفت اوضاع را دشوارتر ساخته است. پادشاهی سعودی و همچنین امارات متحده، ذخیرۀ مالی‌ای هنگفت دارند، اما این ذخیره‌ها نیز بی‌انتها نیست.

در مورد عربستان، یک سری اشتباهات اقتصادی و سیاسی، بحران را وخیم‌تر کرده است
ریاض در بن‌بست یک درگیری نظامی بسیار پرهزینه در یمن گرفتار شده است و درعین‌حال سعی در ایجاد تنوع در اقتصاد كشور دارد. ولیعهد، محمد بن سلمان، بر انجام اَبَر پروژه پانصد میلیارد دلاری دریای سرخ برای بنای یک شهر جدید-نئوم- پافشاری می‌کند که بنا بر فرض صنعت، فناوری، و سرمایه‌گذاری را به این کشور جذب می‌کند. ولی، این طرح نتوانسته است که سرمایه‌گذاری چندانی را از خارج جلب کند، زیرا سیاست خارجی تهاجمی ولیعهد و قتل جمال خاشقچی روزنامه‌نگار نداشتن اطمینان و تردید در وجود ثبات سیاسی کشور را در سرمایه‌گذاران بین‌المللی باعث می‌شود. سعودی‌ها فقط برای پرداخت سود ۷۵ میلیارد دلاری آرامکو در سال تا ۱۲ میلیارد دلار وام می‌گیرند.
بحران نفت به برخی کشورهای خاورمیانه که برای سرمایه‌گذاری، دریافت کمک خارجی، و ایجاد اشتغال برای جمعیت جوان‌شان به پادشاهان کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس متکی هستند، سرایت کرده است. قاهره حدود ۲٫۵ میلیون مصری را برای کار به کشورهای حوزه خلیج فارس می‌فرستد و کشورهایی مانند لبنان خدمات مالی و کالاهای مصرفی برای شیخ‌نشین‌های حاشیه خلیج فارس ارائه می‌دهند.

اما لبنان اکنون با انفجاری اجتماعی روبروست، مصر بدهی‌هایی سنگین دارد، و عراق هم نمی‌تواند از عهده تعهدات مالی‌اش برآید و صورت‌حساب‌های خود را پرداخت کند، زیرا قیمت نفت در هر بشکه در ۴۶ دلار متوقف شده است. عربستان سعودی برای تأمین نیازهای بودجه‌اش و جواب به اشتهای سیری‌ناپذیر خاندان پرتعداد سلطنتی‌اش به قیمت نفت حداقل بشکه‌ای ۹۵ دلار نیاز دارد.
این درست است که با پایان همه‌گیری کرونا قیمت نفت افزایش خواهد یافت، اما بعید به‌نظر می‌رسد که به سطح قیمت‌های اوایل قرن بیست‌ویکم با میانگین قیمت ۱۰۰ دلار در هر بشکه برسند. قیمت نفت در جهان از زمان تلاش نابخردانه عربستان سعودی برای بیرون راندن رقبای کوچک‌تر و بازپس‌گیری سهم قبلی خود در بازار نفت، پایین بوده است. پاره‌ای از خطا‌های اقتصادی- سیاسی بحران را در ارتباط با عربستان سعودی شدت بیشتری بخشیده است. ریاض در جنگ با یمن به بن بست رسیده است. درهمان حال ولیعهد محمد بن‌سلمان می‌کوشد تا در اقتصاد کشور تنوع بوجود بیاورد، تمام مساعی خود را صرف اجرای طرح عظیم و بلندپروازانه باهزینۀ ۵۰۰ میلیار دلار، کرده است. این طرح برای پدید آوردن شهر جدیدی به نام “نیوم” در کنارۀ دریای سرخ می‌باشد که قرار است کانونی برای جلب صنایع، فن‌آوری پیشرفته و سرمایه‌گذاری باشد.

در سال ۲۰۱۴، دولت عربستان به عمد بهای نفت را کاهش داد تا به‌رقبای کوچک‌ترش آسیب برساند و طرح‌های پرهزینه حفاری در منطقه شمالگان را از رونق بیندازد. اما زمانی که حرکت اقتصاد چین کُند شد، تقاضای نفت کاهش یافت، و قیمت نفت هرگز بهبود نیافت.

نیمی از ۱۰ تولیدکننده نفت در جهان در خاورمیانه‌اند: عربستان‌سعودی، عراق، ایران، امارات‌متحده‌عربی، و کویت. همه آن‌ها در شرایط وخیمی به‌سر می‌برند، هرچند که در مورد ایران این مسئله با تحریم‌های ایالات متحده رو به‌شدت دارد. بیشتر این کشورها، به‌جز عراق که تظاهرات گسترده در آن رهبری کشور را ناپایدار کرده است، از نظر سیاسی در داخل مورد تهدیدی قدرتمند نبوده‌اند. البته در مورد حکومت پادشاهی عربستان و امارات متحده عربی، داوری درباره میزان نارضایتی دشوار است، زیرا این کشورها وجود دگراندیشان را برنمی‌تابند.

اما خانواده‌های سلطنتی تا چه زمانی خواهند توانست بر ناخشنودی مردم سرپوش بگذارند؟
پاتریک کاکبورن، کارشناس خاورمیانه، می‌گوید: “این تحولی است که با فاجعه ویروس کرونا شتاب گرفته و روال و برنامه‌های سیاسی در خاورمیانه را به‌طور بنیادی دگرگون خواهد ساخت. ” هیچ منطقه‌ای از بحران کنونی دست‌نخورده باقی نمانده است. بیشتر رهبران جهان، به‌جز رئیس‌جمهورهای دو کشور برزیل و ایالات متحده، به‌این جمع‌بندی رسیده‌اند که دگرگونی اقلیمی یک واقعیت است و سوخت‌های فسیلی مقصر اصلی‌اند. حتی هنگامی که بیماری همه‌گیر فروکش کند، مصرف نفت همچنان رو به‌کاهش خواهد گذاشت.

این ویروس گسل‌ها و شکاف‌ها را درمیان قدرتمندان نشان داده است. ایالات متحده بزرگ‌ترین قدرت اقتصادی و نظامی در جهان را دارد و با این وجود به‌سادگی در برابر کووید-۱۹ از پای درآمده است. با ۴ درصد از جمعیت جهان، ایالات متحده ۲۲ درصد از جانباختگان این بیماری همه‌گیر را به‌خود اختصاص داده است. و ایالات متحده تنها نیست. پادشاهی انگلستان بیش از ۴۰ هزار جانباخته دارد و اقتصاد آن ۹ درصد کاهش یافته است. در مقابل، بنگلادش، پُرازدحام‌ترین کشور جهان و با جمعیتی دو برابر جمعیت بریتانیای کبیر، حدود ۴ هزار جان‌باخته داشته و اقتصاد آن تنها ۹/۱ درصد کوچک شده است. ستیون فریدمن، مدیر مرکز پژوهش دموکراسی در ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی، می‌گوید: “کووید-۱۹ افسانه مربوط به شایستگی و کارایی جهان ٬اول٬ نسبت به جهان ٬سوم٬ را از بین برده است.” ترکیه، ویتنام، کوبا، و نیجریه همگی کارنامه بهتری نسبت به بریتانیا و اتحادیه اروپا در مبارزه با ویروس دارند. تا اندازه‌ای این ناهمسانی به‌دلیل مسن‌تر بودن جمعیت در اروپا است. میانگین سنی در اروپا ۴۳ سال است در حالی که در آفریقا ۱۹ سال است. افراد جوان آلوده به ویروس کرونا روی‌هم‌رفته برون‌داد بهتری نسبت به جمعیت مسن‌تر دارند. اما سن نمی‌تواند پاسخگوی همه ناهمسانی‌ها برای این بیماری همه‌گیر باشد.

در حالی که ترکیه روش‌های پیشرفته ردیابی را برای نظارت بر بیماری سرخک ایجاد کرد، و نیجریه نیز همین کار را با ویروس ابولا انجام داد، ایالات متحده و بریتانیا به‌طور روش‌مند به برنامه‌های بهداشت عمومی توجه نمی‌کردند یا آن‌ها را از کار می‌انداختند. اروپا و ایالات متحده به‌جای ذخیره تجهیزات برای رویارویی با یک بیماری همه‌گیر، به کشورهایی مانند چین تکیه کردند تا به‌سرعت چیزهایی مانند وسائل حفاظت شخصی را “برحسب نیاز” فراهم سازند، زیرا تولید و یا پرداخت هزینه انبار و نگه‌داری این وسائل در کشور خودشان گران‌تر تمام می‌شود.

اما تأمین “برحسب نیاز” در دوران همه‌گیری یک بیماری چاره‌ساز نیست. چین در مدیریت بحران بهداشتی با گرفتاری‌های خود سرگرم بود. تردیدی نیست که دیرکرد زمانی بین پیدایش ویروس و به‌دست آوردن ابزارهای مبارزه با آن، و به‌ویژه واکسن مؤثر، عامل مستقیم موج مرگ و جان باختگی در میان کارکنان بخش پزشکی و نخستین امدادگران است. و اکنون که رونق اقتصادی در چین بازگشته است و اندازه آن تا حدی است که می‌تواند اثری بسیار ناچیز روی افزایش بهای نفت داشته باشد، ایالات متحده، بریتانیا، و اتحادیه اروپا در باتلاقی دست و پا می‌زنند که از رکود اقتصادی‌ای پرمشقت در آینده خبر می‌دهد.

الگوی سیاست‌های نولیبرالی مانند گرفتن مالیات کم از ثروتمندان، خصوصی‌سازی منابع عمومی، و اتکا به بازار آزاد اکنون بی‌کفایتی‌اش را در برابر یک فاجعه طبیعی نشان داده است. رابطه بین ثروت و برون‌دادهای مطلوب تنها زمانی کارآمدی دارد که آن ثروت در میان بیشترین تعداد مردم، و نه شماری اندک، سرمایه‌گذاری و هزینه شود.

طاعونِ ژوستی‌نین امپراتوری روم را به‌زانو درآورد. بیماری همه‌گیر کرونا به‌احتمال زیاد از پس چنین کاری در ایالات متحده برنخواهد آمد. اما این همه‌گیری خط‌مشی‌های غلط و ضعف‌های ساختاری‌ای را‌ به‌نمایش گذاشته است که ثروت روی آن‌ها کاغذ دیواری می‌چسباند- تا زمانی که چیزی مثل کووید-۱۹ پیدا شود و زرق و برق سیستم را عقب بزند.

به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۱۱۳ ، ۷ مهرماه ۱۳۹۹

 

از این قلم :

Share

Comments System WIDGET PACK

ادامه:

آرشیوماهانه

نقل مطالب نوید نو با ذکرمنبع آزاد است

 

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست