برای آزادی ، دموکراسی ،صلح، استقلال و عدالت اجتماعی                         آزادی زندانیان سیاسی 
نویدنو -  کتاب - رحمان هاتفی  درباره ما -  بایگانی

2020-09-15

نویدنو  22/06/1399           Print Friendly, PDF & Email      چاپ مطلب

 

  • عدم پای بندی امپریالیسم و سرمایه‌داری بر کسی پوشیده نیست، اما چرا مارکسیست‌ها باید با دفاع تمام‌قد، بدون مرزبندی مشخص از دیکتاتورهای نوع غربی چون پوتین، ویکتور یانوویچ (رئیس‌جمهور سابق اکراین) و آخرین باقی‌مانده این سلسله لوکاشنکو به بهانه جلوگیری از گسترش ناتو به شرق حمایت کند یا از آدم کشانی چون قذافی و بشار اسد یا اتحادهایی چون اتحاد روسیه، ایران و سوریه در سوریه پشتیبانی کند و چشم خود را بر اقدام‌های اقتصادی نولیبرالی و ارتجاعی ضد کارگری و ضد زحمتکشان و سرکوبگرانه این حکومت‌ها ببندد!

     

 

 

نویدنو: انتشار بیانیه ها ومقالات به معنای موافقت کامل با محتوای آن ها نیست

دیکتاتورهای مزاحم

 کسرا فروهی

 این نوشتار کوتاه به بهانه انتشار یادداشتی به نام "وظیفه چپ انقلابی و تحلیل مشخص از وضعیت مشخص بلاروس" نوشته مسعود امیدی در نوید نو ارسال می‌گردد.

 

سال‌ها پس از پایان جنگ سرد در ذهن عده‌ای هنوز سنگرها برچیده نشده و مارکسیسم ارتدکس قرار است هم‌چنان بار دیکتاتورهای قدونیم‌قدی را به دوش کشد که خود را پشت سنگرهای ضدیت با امپریالیسم و انحصارهای سرمایه‌داری جهانی پنهان کرده‌اند. این دیکتاتورها دیر یا زود با انواع انقلاب‌های مخملی و چدنی و رنگی از پای درآمده و جای خود را به حکومت‌های سرسپرده سرمایه‌داری جهانی می‌دهند که در پشت شعارهای دفاع از آزادی و حقوق بشر، انواع آزارها و تعقیب و سرکوب علیه طبقه کارگر و سازمان‌های سیاسی و صنفی آن را به بهانه دفاع از حکومت دیکتاتوری سرنگون شده در پیش گرفته و حتی از این نیز فراتر رفته و با ارتجاعی‌ترین شکل‌های ایدئولوژیک آن‌ها را تعقیب کرده و آزار می‌دهند. این داستان دولت‌های غربی با داعیه آزادی‌خواهی است، وگرنه در آسیای مرکزی، خاورمیانه یا شمال افریقا داستان دردآورتر است. با از پای درآمدن این دولت‌ها توسط ناتو یا نیروهای نیابتی سرمایه‌داری جهانی شاهد روی کار آوردن دسته‌های آدمکش و مافیایی توسط غرب هستیم که حتی به ظاهر نیز وقعی به شعارهای آبکی و نمایشی آزادی‌خواهانه و انسان دوستانه دولت‌های سرمایه‌داری مرکزی نمی‌نهند. افغانستان، عراق، لیبی، مصر و تونس و ... نمونه‌هایی از آخرین شاهکارهای مداخله‌های انسان دوستانه امپریالیستی هستند.

عدم پای بندی امپریالیسم و سرمایه‌داری بر کسی پوشیده نیست، اما چرا مارکسیست‌ها باید با دفاع تمام‌قد، بدون مرزبندی مشخص از دیکتاتورهای نوع غربی چون پوتین، ویکتور یانوویچ (رئیس‌جمهور سابق اکراین) و آخرین باقی‌مانده این سلسله لوکاشنکو به بهانه جلوگیری از گسترش ناتو به شرق حمایت کند یا از آدم کشانی چون قذافی و بشار اسد یا اتحادهایی چون اتحاد روسیه، ایران و سوریه در سوریه پشتیبانی کند و چشم خود را بر اقدام‌های اقتصادی نولیبرالی و ارتجاعی ضد کارگری و ضد زحمتکشان و سرکوبگرانه این حکومت‌ها ببندد! آیا سیاست ستم ملی بشار اسد در سرکوب گسترده کردهای این کشور که سال‌ها پس از استقلال سوریه هنوز 300 هزار نفر از جمعیت 3 میلیونی آنان شناسنامه ندارند، همراه باسیاست تعریب (عربی سازی- نویدنو) مناطق کردنشین سوریه، سلب مالکیت از هزاران کشاورزی که در جریان اجرای اصلاحات ارضی دوره حافظ اسد صاحب زمین شده بودند و راندن آن‌ها به حاشیه حلب و دمشق توسط بشار اسد، اختصاصی‌سازی صنایع، سرکوب مداوم و بی‌وقفه طبقه کارگر و گسترش فقر در میان ملت سوریه با به راه انداختن مضحکه‌های انتخابات مجلس و ریاست جمهوری بستر مناسبی برای رشد بذر داعش و انواع ایدئولوژی‌های ارتجاعی و ضد انسانی سیاساخته در خاورمیانه فراهم نساخته است؟ آیا هزاران نیروی داعشی در سوریه و شمال عراق با هواپیما و قطار از اروپا و سایر کشورها به منطقه آورده شده بودند، یا سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی بشار اسد پیاده‌نظام داعش را در اختیار سرمایه‌داری جهانی قرار داد! آیا ملغمه اقتصاد نولیبرالی - رفاقتی لوکاشنکو و بندبازی او بین روسیه و ناتو و سیاست سرکوب طبقه کارگر با نمایش خیمه‌شب‌بازی آزادی‌های صنفی و سیاسی زمینه مناسبی برای دخالت بازوی نظامی انحصارهای سرمایه‌داری جهانی فراهم نساخته است؟ آیا پیروان مارکسیسم لنینیسم نباید یک بار برای همیشه صف خود را از چنین دیکتاتورهای ریز و درشتی جدا کنند تا جایی که از یادداشتی که در نویدنو منتشر شده به نام "وظیفه چپ انقلابی و تحلیل مشخص از وضعیت مشخص بلاروس" (اگرچه نوید نو هشدار داده که ممکن است با این نظرها موافق نباشد) این‌گونه برداشت نشود که سیاست‌های دمکراسی نوع غربی فقط تا آن‌جا که منافع چپ را برآورده سازد مورداحترام است و اساساً کمونیست‌ها با استفاده ابزاری از انتخابات و مجلس و غیره بی‌اخلاق‌ترین و دروغ‌گوترین طرفداران آزادی و دمکراسی هستند!

آن‌چه مشخص است سیاست سرکوب رقیبان توسط لوکاشنکو که از مصادیق بارز تقلب است، در جریان انتخابات اخیر ریاست جمهوری بلاروس لقمه چرب و آماده‌ای برای دست‌درازی ناتو به ملت بلاروس فراهم کرده که با ادامه سرکوب معترضان بر تنش جامعه افزوده است. مارکسیست‌ها بر خود فرض می‌دانند ضمن دفاع از دمکراسی و احترام به آزادی، با محکوم کردن تقلب انتخاباتی لوکاشنکو خواستار دست برداشتن حکومت بلاروس از تهدید کارگران و سایر معترضان به خاطر اعتصاب و در پیش گرفتن گفتگو با مخالفان و معترضان به‌جای سرکوب و آدم دزدی و تعیین یک تاریخ معین برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات بعدی نمایندگان مجلس با هدف دمکراتیزه کردن سپهر اقتصادی  و سیاسی جامعه باشند. در شرایط کنونی گفتگو و به رسمیت شناختن مخالفان حتی ملی‌گرایان و طرفداران غرب به‌مراتب منافع ملت بلاروس را بهتر از رویارویی و سرکوب مخالفان و معترضان برآورده خواهد کرد. تردید نباید کرد که سوسیالیست‌ها در شرایط دمکراسی و آزادی حرف‌های بیشتری از رقبایشان برای گفتن دارند.

 

از این قلم :

مبارزه ضد دیکتاتوری و جنبش های اجتماعی

در جستجوی بدیل:بازگشت به دیالکتیک انقلابی

ارج گذاری زبان، احترامِ اندیشه، نقدی برنوشتار"رژیم ضد امپریالیستی یا ضد مردمی!"

پوست‌اندازی حاکمیت در خدمت تمدن اسلامی

تحریم‌های ترامپ ، پیشروی «دولت تفنگ به دست »

مارش تاچریست های اسلامی برای سرکوب دانشجویان

گاهی به یادداشت "بحران فزایندۀ اقتصادی و تهدیدهای راهبردی بر ضد مصالح ملی"

Share

Comments System WIDGET PACK

ادامه:

آرشیوماهانه

نقل مطالب نوید نو با ذکرمنبع آزاد است

 

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست