برای آزادی ، دموکراسی ،صلح، استقلال و عدالت اجتماعی                         آزادی زندانیان سیاسی 
نویدنو -  کتاب - رحمان هاتفی  درباره ما -  بایگانی

2020-09-01

نویدنو  11/06/1399           Print Friendly, PDF & Email      چاپ مطلب

 

  • زوبف، در کتاب خود به ما هشدار می دهد که از سال ۲۰۰۱ تاکنون با گشوده شذن فضای مجازی برای شرکت های عظیمی چون گوگل، مایکروسافت، فیس بوک وغیره . نضج شبکه های رسانه اجتماعی و هم آمیختگی آنها با تکنولوژی ماشین های هوشمند، ما شاهد تولد سرمایه داری سبعانه تر و حشیانه تری هستیم. اگر سرمایه داری صنعتی طبیعت را هدف قرار داد و به طرز حریصانه ای منابع طبیعی را به کالا و سود تبدیل کرد، سرمایه داری نظارتی، طبیعت تجربه های زیسته انسانی را در عمیق ترین و خصوصی ترین ابعاد آن مورد تهاجم قرا می دهد

     

 

 

 

چرا باید «سرمایه داری نظارتی» را جدی بگیریم؟

عبدالرحمن نجل رحیم - مغز پژوه

مغز اجتماعی ۲۲۸

روزنامه شرق ۲۶ مرداد ماه

خوشبختانه تا کنون به اندازه کافی در باره کتاب تکاندهنده شوشانا زوبف، پژوهشگر برجسته و استاد دانشگاه هاروارد، به نام عصر سرمایه داری نظارتی (۲۰۱۹)، به فارسی مطلب ترجمه یا نوشته شده است. اصرار من در این یادداشت بر این است اگر کسانی نظریه این پژوهشگر و روانشناس اجتماعی برجسته را مطالعه نکرده اند، حتما به متن های مربوطه در این باره به اینترنت مراجعه کنند. زیرا ما در قرن عجیبی زندگی می کنیم. از طرفی آوار عظیمی از اطلاعات در هر ثانیه از زندگی به مغز ما هجوم فرود می آید که بنظر نمی رسد در هیچ عصری بر انسان چنین گذشته باشد. از طرف دیگر، این حجم از داده ها در عصر اطلاعات می تواند ما را بیش از هر وقت دیگری در طول تاریخ، غافل وبی توجه تر و نا آگاه نسبت به شرایط و موقعیت انسانی مان نگه دارد. به طوریکه نتوانیم به عنوان سوژه انسانی، آگاهانه در سرنوشت خود نقش داشته باشیم. زوبف، در کتاب خود به ما هشدار می دهد که از سال ۲۰۰۱ تاکنون با گشوده شذن فضای مجازی برای شرکت های عظیمی چون گوگل، مایکروسافت، فیس بوک وغیره . نضج شبکه های رسانه اجتماعی و هم آمیختگی آنها با تکنولوژی ماشین های هوشمند، ما شاهد تولد سرمایه داری سبعانه تر و حشیانه تری هستیم. اگر سرمایه داری صنعتی طبیعت را هدف قرار داد و به طرز حریصانه ای منابع طبیعی را به کالا و سود تبدیل کرد، سرمایه داری نظارتی، طبیعت تجربه های زیسته انسانی را در عمیق ترین و خصوصی ترین ابعاد آن مورد تهاجم قرا می دهد و سعی بر تبدیل کردن انسان به ابژه های سودده منبع خام اطلاعات می کند. آن چه که در نظریه زوبف، برای من مغز پژوه اجتماعی جالب و برجسته می شود، ابعاد اهمیت و ارزشمندی انتظار و پیش بینی در کنش های انسانی است. ارزش پیش بینی در کنش های انسانی، نشانه قصد مندی و هدفمندی، احساس اختیار و قدرت در ذهن تن مند به حساب می آید. فاجعه در سرمایه داری نظارتی زمانی رخ می دهد که ارزش افزوده از فروش اطلاعات بزرگ استخراج شده از پیش بینی رفتار مشتریان اینترنتی یا وسایل ارتباط جمعی دیگر حاصل می شود که خود آن افراد از وجود این داد و ستد کاملا بی اطلاعند. یا اگر هم مطلع می شوند کاری از دستشان ساخته نیست و یا آن را غیر قابل اجتناب می دانند. انسان در این میان نه مصرف کننده، بلکه ماده خام تولید است. اطلاعات پیش بینی رفتار من و شما به شرکت هایی فروخته می شود که سود بیشتری نصیبشان شود و به این ترتیب ارزش افزوده تری با کند و کاو بیشتر در احوال و رفتار ما در پیش بینی دقیق تر خود به دست آورند. البته تجاوز به حریم دانایی، توانایی و اختیار ما از طرف سرمایه داری نظارتی تنها به پیش بینی رفتار خاتمه پیدا نمی کند. بلکه با کمک تکنولوژی ساخت ماشین های هوشمند، البته نه هوشمند چون انسان، بلکه مقلد هوش و وارد کردن آن ها در زندگی روزمره ما، سعی می کنند تا در شرایط زیست ما نیز دستکاری کنند و ما را به اجبار و نا خواسته به سوی هدف های سود جویانه خود راهنمایی کنند و آینده رفتار از پیش تعیین شده ما را به شرکت های دیگر پیش فروش کنند. این تجاوز آشکار به حقوق اولیه انسانی در غالب خیرخواهی و خدمت رسانی عمومی و رایگان از طرف شرکت های بزرگ سرمایه داری نظارتی بدون هیچگونه مانع قانونی و به طور غیر دموکراتیک، در حال انجام است. زوبوف، آن را کودتایی غیر دموکراتیک و از بالا می داند. زیرا بنظر او، بازار سرمایه دیگر برای انسان نیست، بلکه در باره انسان است. این نوع سرمایه داری، در اسب تروای تکنولوژی برای سرنگونی کامل دموکراسی پا به میدان گذاشته است. این عدم نابرابری در دانایی و توانایی نسبت به ارزش داده های (اطلاعات) بزرگ (بیگ دیتا)، در اختیار عده ای از صاحبان قدرت و ثروت که می توان آن ها را «دیگری بزرگ» نامید، غیر دموکراتیک ترین شیوه استعماری و استثماری ممکن را پیش روی بشر در جوامع امروز می گذارد. نفوذ سرمایه داری نظارتی غیر دموکراتیک امروز چنان در تار و پود زندگی توده های مردم بافته شده است که در خواست تغییر از نظام موجود مثل این است که از زرافه بخواهیم که گردن خود را کوتاه کند و یا از گاو بخواهیم که از نشخوار کردن دست بردارد. ما در تله افتاده ایم. این غفلت اجباری را بر ما تحمیل کرده اند. واقعیت این است که زمانی ما فکر می کردیم ما گوگل را مجانی سرچ می کنیم، حالا می فهمیم که گوگل ما را مجانی سرچ کرده است تا به ثروتی افسانه ای دست پیدا کند.در واقع، سرمایه داری نظارتی سعی می کند تا ما را مجانی و تهی شده از خود در اختیار داشته باشد. به عبارتی ما کم کم به تبعیدی رفتار خود تبدیل می شویم. یعنی محروم از دستیابی به دانایی و توانایی انسانی خود هستیم.

زیرا این دیگری بزرگ، سرمایه داری نظارتی است که دانایی و توانایی لازم برای اداره ما را در دست دارد. ما در این میان فقط منابع انسانی خام برای تولید ثروت و قدرت «دیگری بزرگ» هستیم. برای سرمایه داری نظارتی امروز، واقعیت تجربی بدن ها، احساسات، افکار انسان ها همان قدر بکر و دست نخورده هستند، که زمانی طبیعت برای سرمایه داری صنعتی بود. از طرف دیگر می دانیم که تکنولوژی دیژیتال امروز عروسکی است که در دست عروسک گردانی چون سرمایه داری نظارتی اداره می شود. ارزش افزوده این سرمایه داری مدرن از راه دانایی و کنترل رفتار آدمی بدست می آید. از راه ردگیری زندگی هیجانی عاطفی و تبدیل آن به ارزش افزوده رفتاری حاصل می شود و نوعی به انحصار در آوردن دانایی بشر امروز است. بنظر زوبوف، در نابرابری فاحش در توزیع دانایی، سه سوال مشخص وجود دارد: اول چه کسی می داند؟ دوم چه کسی مرجع این اختیار است و تصمیم می گیرد که چه کسی بداند؟ سوم : چه کسی تصمیم می گیرد که چه کسی تصمیم بگیرد چه کسی بداند؟
واقعیت این است که قبل از اینکه به راه برون رفت فکر کنیم، باید مغز خود را بکار بیندازیم، از خواب غفلت بیدار شویم و ازعمق فاجعه آگاه شویم. باید خطری که جامعه انسانی را از درون تهدید می کند جدی بگیریم. زیرا برای پیدا کردن راه حل به هم اندیشی طولانی مدت همراه با مقاومت و بردباری مسئولیت پذیری، نیاز داریم.

 

از این قلم :

Share

Comments System WIDGET PACK

ادامه:

آرشیوماهانه

نقل مطالب نوید نو با ذکرمنبع آزاد است

 

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست