برای آزادی ، دموکراسی ،صلح، استقلال و عدالت اجتماعی                         آزادی زندانیان سیاسی 
نویدنو -  کتاب - رحمان هاتفی  درباره ما -  بایگانی

2020-08-22

نویدنو  31/05/1399           Print Friendly, PDF & Email      چاپ مطلب

 

  • اما، برای قدرت های بزرگ امپریالیستی، به ناگزیر یک چیز روشن است: در راستای حداکثر بهره کشی از بلاروس، دولت لوکاشنکو باید برود. به همین خاطر امریکا، ناتو و اتحادیه اروپا مدت طولانی روی یک "انقلاب رنگی"، طبق نمونه های صربی، اکرایینی، گرجستانی، آسیای مرکزی، امریکای لاتینی یا بهار عربی  کار می کرده اند. آن ها بی شرمانه از نیروهای ارتجاعی و فاشیستی استفاده می کنند و در پایان چیزی جز کودتا نیست ، که با بوق و کرنا در باره دموکراسی، آزادی و حقوق بشرروی آن  سرپوش گذاشته می شود.

     

 

 

نویدنو: انتشار بیانیه ها به معنای موافقت کامل با محتوای آن ها نیست

حزب کار اتریش،علیه دخالت و قصد کودتا در بلاروس

بیانیه کمیته مرکزی حزب کار اتریش ، وین، 19 اوت 2020

درسایه انتخابات ریاست جمهوری در بلاروس، بیش از یک هفته گسترش برخورد ها و اعتراض ها وجود داشته است. اپوزیسیون به روشنی شکست خورده دولت را به تقلب انتخاباتی متهم می کند، در حالی که لوکاشنکو رئیس جمهور باز انتخاب شده حضور خود در دفتر ریاست جمهوری را قانونی تلقی می کند. تشخیص آن که روند های انتخابات چگونه برگذار شد و رای ها چگونه شمرده شد برای ما امکان پذیر نیست. این نظر از سوی تیخانوسکایا نامزد اپوزیسیون تبلیغ شد ، که او عملا با 80 درصد رای ها برنده شد، به هیچ وجه چیزی جز ادعا یی که هیچ سرنخ یا شواهدی  برای آن وجود ندارد نیست - این روایت، حتی اگر کسی به حد  نتیجه رسمی(انتخابات) تردید کند غیر قابل قبول به نظر می رسد. اما، خیلی قبل از رای گیری آشکار بود که اپوزیسیون مایل نیست نتیجه را درصورت شکست به رسمیت بشناسد. این امر آشکار می کند که این یک صحنه سازی برنامه ریزی شده است .  

اعتراض ها در خیابان های مینسک و دیگر شهر ها واقعی هستند، اما، در عین حال رسانه های اتحادیه اروپا این حقیقت را که تظاهرات های بزرگی هم در دفاع از لوکاشنکو وجود دارد  به صورت دانسته پنهان می کنند. در حقیقت، دولت در میان مردم بلاروس حمایت قابل توجهی دارد، که به مسیر ویژه کشور وابسته است: بر خلاف روسیه و کشورهای سوسیالیستی اروپای شرقی سابق، شکل خفیفی از ضد انقلاب و احیا سرمایه داری در بلاروس وجود داشت. بخش های اصلی صنعتی و نیز بخش های مربوط به  تولید کشاورزی در دستان دولت است، که به دولت امکان می دهد استاندارد زندگی نسبتا بالا، خدمات آموزشی و بهداشتی واستاندارد زندگی بهتری نسبت به کشورهای همسایه فراهم نماید، اما این امر به معنی آن نیست که رژیم سیاسی و اقتصادی می تواند ماست مالی شود. در عین حال، این دقیقا همان چیزی است که  تقریبا به مدت 30 سال شاخی به پهلوی امریکا و اتحادیه اروپا بوده است: سرمایه داری دولتی بلاروس از اختصاص دارایی مردمی و تعاونی سابق به سرمایه انحصاری خارجی جلوگیری کرد، از دسترسی بی مانع و ارزان به منابع و نیروی کار کشور جلوگیری کرد، و در داخل کشور هیچ طبقه الیگارشی جدیدی قادر به ظهور نشد. در این بستر، روسیه نیز نقش دوگانه ای را ایفا می کند، اگر چه داشتن یک متحد سیاسی و یک کشور میانگیر ناتو در بلاروس به سود روسیه است، اما سرمایه روسی هم در نهایت برای گسترش فرصت های سرمایه گذاری و سود خود تلاش می کند. امپریالیسم محدود شده اتریش هم خود را در وضعیت پیچیده ای در رابطه با بلاروس می یابد: شرکت های اتریشی، بانک ها و شرکت های بیمه کسب و کار خوبی را در بلاروس حتی تحت شرایط کنونی انجام می دهند- و این ها قطعا به رژیم کنونی وابسته اند.

اما، برای قدرت های بزرگ امپریالیستی، به ناگزیر یک چیز روشن است: در راستای حداکثر بهره کشی از بلاروس، دولت لوکاشنکو باید برود. به همین خاطر امریکا، ناتو و اتحادیه اروپا مدت طولانی روی یک "انقلاب رنگی"، طبق نمونه های صربی، اکرایینی، گرجستانی، آسیای مرکزی، امریکای لاتینی یا بهار عربی  کار می کرده اند. آن ها بی شرمانه از نیروهای ارتجاعی و فاشیستی استفاده می کنند و در پایان چیزی جز کودتا نیست ، که با بوق و کرنا در باره دموکراسی، آزادی و حقوق بشرروی آن  سرپوش گذاشته می شود. اما "انقلاب رنگی" در هیچ کجا برای هیچ کس چیزی جز آشوب، بهره کشی، حراج دارایی، وابستگی، در برخی موارد ترور و آزار، تجاوز نظامی و جنگ داخلی و نیز تبدیل به منطقه استقرار ناتو علیه روسیه، چین، ایران یا کودتای رنگی بعدی در کشور همسایه نبوده است. و به همین خاطر شگفت آور نیست که به ویژه اکرایین، لهستان و کشورهای بالتیک به سخنگویان امپریالیسم امریکا و اتحادیه اروپا در رابطه با بلاروس تبدیل شده اند. بی دلیل نیست که اعتراض ها برنامه ریزی شده، جهت یافته، سازماندهی شده ومشروعیت یافته از این کشور ها هستند. اما دقیقا همین کشور ها هستند که  در این جا مشکلات عظیمی برای دموکراسی و حاکمیت قانون هستند، که کمونیست ها، فعالان اتحادیه های کارگری و چپ ها مورد آزارقرار دارند و کشته می شوند، که  حقوق اقلیت، زنان و دگرباشان جنسی تهدید می شوند، که افراط گرایان دست راستی و نئو فاشیست ها حاکمند، که هیچ حق سیاسی و پایه اخلاقی برای هر نوع گردنگشی نسبت به بلاروس را ندارند. این حقیقت که امریکا و اتحادیه اروپا با این وجود  با استفاده از مقدار عظیمی  پول، تبلیغات رسانه ای ،ابزار و فن آوری مدرن برای  ابزار سازی بخش مشخصی از مردم بلاروس برای طرح های کودتای امپریالیستی خود موفق می شوند نباید نادیده گرفته شود. حتی اگر اساسا دست نشانده های امپریالیسم همراه با هولیگان ها و نئو نازی های قرار دادی در خط مقدم عمل می کنند، آشکار است که مردان وزنان بسیاری از لایه های مردمی نیزبه خیابان ها می ایند چون واقعا به بهبود ها امیدوارند – اما نا امید خواهند شد. آن ها باید تا جایی که امکان دارد در این باره اگاه و روشن شوند، و برای مبارزه ای مستقل برای منافع خود سازماندهی شوند.   

البته ، می توان گفت که سرمایه داری دولتی یعنی دولت اقتدارگرای شبه سوسیال دموکرات نمی تواند در دراز مدت عمل کند، چون تضادی برای قوانین سرمایه داری است- برای مربع کردن دایره می کوشد. سیستم بلاروسی به خاطر فشار خارجی، بحران ها و فقدان امکانات برای رشد و مشارکت مردم قادر به زنده مانده نخواهد بود. اما راه حل هایی که اکنون امپریالیسم ورهبران اپوزیسیون به مردم عرضه می کنند معادل بندگی به امریکا و اتحادیه اروپا، برای افزایش بهره کشی و نابرابری، نا امنی وجودی، خصوصی سازی و کاهش بودجه های اجتماعی – و در نهایت ستیزه های نظامی - است. سرمایه راه حل دیگری ندارد، چون به سرنوشت مردم علاقه ای ندارد. سرمایه به هیچ وجه نسبت به  دموکراسی، حقوق بشر، امنیت و ثروت برای همه نگرانی ندارد ، تنها نسبت به  سود خود، دسترسی به منابع و جاده های حمل و نقل، جایگاه های ژئوپولیتیک و مناطق نفوذ، پایگاه های نظامی جدید نگران است.این ها چشم انداز های حقیقی یک "انقلاب رنگی" موفق و تغییر رژیم در مینسک است.

برای حزب کار اتریش روشن است : ما مخالف هرگونه  دخالت خارجی در امور بلاروس هستیم، خواه از سوی امریکا، ناتو یا اتحادیه اروپا، خواه از سوی لهستان، لیتونی، اکرایین یا جمهوری چک . اقدام های امپریالیستی برای بی ثبات سازی وضعیت، دخالت های سیاسی و اقتصادی، تحریم ها به هزینه مردم، کارزار های رسانه ای دروغ و ریاکارانه و تحریک مردم، و نیز تلاش های مشخص برای اجرای کودتا باید محکوم شود. حزب کارگر در همبستگی با استقلال و تعیین سرنوشت بلاروس به سود طبقه کارگر، دهقانان و لایه های مردمی می ایستد- این منافع جلوگیری از "انقلاب رنگی" امپریالیستی، گسترش خشونت یا حتی جنگ داخلی را هم در بر می گیرد. طبقه کارگر باید چنگال امپریالیسم را متوقف کند، در عین حال از جانب ما همبستگی ضد امپریالیستی لازم است. حزب کارگردر همبستگی با نیروهای کمونیست در بلاروس است ، که در حال حاضر  به عنوان مصمم ترین مخالفان امپریالیسم ، نظامی گرایی و فاشیسم ، در حال مبارزه برای آینده کشور هستند. اما منافع طبقه کارگر و مردم بلاروس نه در تداوم رژیم بورژازی سرمایه دار کنونی و شرایط اجتماعی و دموکراتیک نا بسنده آن ، بلکه در مبارزه انقلابی مداوم برای سوسیالیسم نهفته است. تنها به این شیوه فراری دادن امپریالیسم و نیز تامین نیاز های واقعی مردم امکان پذیر خواهد بود.

 

از این قلم :

Share

Comments System WIDGET PACK

ادامه:

آرشیوماهانه

نقل مطالب نوید نو با ذکرمنبع آزاد است

 

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست