برای آزادی ، دموکراسی ،صلح، استقلال و عدالت اجتماعی                         آزادی زندانیان سیاسی 
نویدنو -  کتاب - رحمان هاتفی  درباره ما -  بایگانی

2020-06-20

نویدنو 31/03/1399           Print Friendly, PDF & Email      چاپ مطلب

 

  • در پایان می توان گفت اگر بر فرض محال هیچ مصداقی در رابطه با ادعای "رهبر تراشی" رفیق علی خاوری وجود نداشته باشد، همین گفتگوی آقای عاصمی برای تایید نظر رفیق خاوری کافی است که چه تلاش های "مذبوحانه ای" برای "رهبر تراشی" به عمل می آید. متاسفیم بگوییم که "آقای عاصمی! شما دور نمایی در رهبری بین توده ای ها ندارید و نخواهید داشت"!

     

 

 

 

 

 

 

 

نگاهی به گفته های آقای عاصمی در رابطه با نویدنو

 تحریریه نویدنو

آقای فرهاد عاصمی در گفتگویی طولانی به سبک و سیاق نشریات زرد که هم زمان در اخبار روز و سایت توده ای ها منتشر شده است به موضوع های مختلفی پرداخته است . نویدنو به عنوان نشریه ای سیاسی - نظری خود را صالح به ورود و یا مایل به ورود به این موضوعات نمی داند. اما در همین گفتگو ذیل یک پرسش که:« رفیق خاوری در آن گفتگو سخن از تلاش همیشگی واپسگرایان برای رخنه در حزب توده ی ایران و حزب تراشی می کند. شما هم سخن از “سوسیالیسم ارتجاعی” گفته اید. ریشه این نگرانی ها در کجاست؟ ارزیابی شما از تلاش دشمن برای ساختن حزب دست آموز  توده از کجا ریشه می گیرد؟» در فرازی طولانی(1484کلمه) به نویدنو و ارژنگ پرداخته و اتهامات نا جوانمردانه و فرصت طلبانه ای را نثار نویدنو و ارژنگ کرده است. (به ادعای ناجوانمردانه و فرصت طلبانه در ادامه خواهیم پرداخت ).

برخورد ما در برابر این گفتگو اول این بود که به خودمان و انتشاراتمان مراجعه کنیم شاید ردی از واقعیت این انتقادها پیدا کنیم .اما با شادمانی اعلام می کنیم که کوچکترین اثری از انحراف از خط بیش از 16 ساله نویدنو نیافتیم . البته در این 16 سال افت و خیز های بسیاری را پشت سر گذاشته ایم که در مجموع کارنامه ما و تاریخ ما را تشکیل می دهد .

 آقای عاصمی در این گفتگو می گوید :« تضاد ایجاد شده ی کنونی در جنبش توده‌ای ناشی از دو برخورد درک نشده به استراتژی انقلابی حزب توده ایران پس از پیروزی انقلاب بهمن است که هدف آن تحقق بخشیدن به تغییرات تدریجی بنیادین در جامعه ایرانی پس از پیروزی انقلاب بهمن بود. هر دو برخورد را می‌توان برخوردی ارتجاعی نامید. از یک سو نفی غیرمستدل استراتژی علمی حزب در دوران پس از انقلاب بهمن است، بدون ارایه جایگزین انقلابی برای آن؛ از سوی دیگر تأیید مکانیکی سیاست «اتحاد و انتقاد» حزب توده ایران در آن دوره به شرایط کنونی است. برخوردی به شدت مکانیکی و ارتجاعی.» صرف نظر از ان که برای دریافت روشن از این گفته ها باید متوسل به رمل و اسطرلاب شد، اما ظاهر مسئله آن است که گروهی "استراتژی انقلابی حزب توده ایران" را درست درک نکرده اند و گروهی هم "سیاست اتحاد و انتقاد" حزب را با تایید مکانیکی بر شرایط کنونی منطبق می کنند. کلیت این سخنان می تواند درست باشد، یا نباشد. کسانی هستند که خود را توده ای می دانند و"استراتژی " پس از انقلاب بهمن حزب را نفی می کنند و کسان دیگری نیز به همان "اتحاد و انتقاد" چسبیده اند. اما این ها چه ربطی به نویدنو و ارژنگ می تواند داشته باشد؟ نویدنو یک نشریه است. نشریه ای مستقل از تمام گروه ها، سازمان ها و حزب ها. دیگران مورد اشاره آقای عاصمی خود را در قالب "هوادار" معرفی می کنند ، نویدنو از این خصیصه و ادعا هم مستقل است. اما از میانه همه کسان مورد نظر آقای عاصمی آن چه برجسته تر و نیازمند توضیح است نوید نو و ارژنگ است.

ایشان در این گفتگوی نفاق‌برانگیز با بهر‌ه‌گیری از شمّ پلیسی دایی‌جان ناپلئونی و در اظهاراتی غیر مسئولانه و بسیار ناشیانه، پازل های سناریوی ذهنی خود را کنار هم می چیند، هرجا هم کم می‌آورد به گردن پیچیدگی ماجرا می گذارد و با اتهاماتی بی پایه و اساس مدعی می شود:« این تضاد ها را که برخی ها در ایران می‌خواهند از طریق تن دادن به یک «سوسیالیسم ارتجاعی» به اصطلاح حل کنند، می‌توان در پدیده‌های زیر مشاهده نمود:

۱– بازانتشار مقاله ی رفیق گرامی هاتف رحمانی از سال ۱۳۹۴ در نویدنو، که گام به جایی است، در حالی انجام می‌شود که مصاحبه ی اخیررفیق عزیز علی خاوری در نویدنو با دیرکردی پرسش برانگیز عملی شد.

در این مصاحبه ی پر اهمیت، رفیق عزیز خاوری نسبت به خطر «رهبر تراشی» در ایران هشدار می دهد.

۲- با انتشار مجله ی اینترنتی ادبی ارژنگ که گامی درست و قابل تأیید است، پدیده ی جدیدی قابل شناخت است که از پیچیدگی خاصی برخوردار است. این مجله در عین دارا بودن هیئت تحریریه، از پشتیبانی عملی و نظری نشریه اینترنتی نویدنو نیز برخوردار است.

۳- دو رفیق مسئول هیئت تجریریه مجله ی ارژنک، رفیق بهروز مطلب زاده و امید، رفقایی هستند که اولی به جریان انحرافی ٬٬راه توده٬٬ نزدیک است؛ و دومی به جریان ۱۰ مهر.»

گذشته از "گرا" دادن آقای عاصمی که برخی ها در "ایران" ... محض اطلاع آقای عاصمی عرض می شود که « بازانتشار مقاله ی رفیق گرامی هاتف رحمانی از سال ۱۳۹۴ در نویدنو» در واقع باز انتشار نیست و حاصل مراجعات خوانندگان نویدنو و گفتگوی رفیق خاوری به موتورهای جستجو است که مقاله مورد نظر را به طور خودکار به  5-6 مقاله پر خواننده می رساند. همین امر در مورد مقالات در رابطه با خود آقای عاصمی در نویدنو هم که ایشان در واکنشی به آن ، این کار را باز انتشار خوانده اند صادق است.

ایشان می گوید انتشار مجله اینترنتی ارژنگ که گامی درست و قابل تایید است (جای شکرش باقی است که حداقل موردی به تایید اعلاحضرت فرهاد عاصمی رسیده است) پدیده ی جدیدی قابل شناخت است که از پیچیدگی خاصی بر خوردار است. و پیچیدگی آن را چنین توضیح می دهد که " دو رفیق مسئول هیئت تجریریه مجله ی ارژنک، رفیق بهروز مطلب زاده و امید، رفقایی هستند که اولی به جریان انحرافی ٬٬راه توده٬٬ نزدیک است؛ و دومی به جریان ۱۰ مهر." ما می گوییم که آقای عاصمی کوچکترین شناختی از رفقای ما امید و بهروز مطلب زاده ندارد و با بی مسئولیتی تمام آن دو  را به چیزی متهم می کند که صرفا از ذهن رویا باف خود او ناشی می شود. اما فرض می کنیم که واقعیت همان گفته ایشان است(فرض محال که محال نیست) و یکی از رفقا اصلا "راه توده " ای و دیگری "اصلا 10 مهری"هستند. حاصل کار آن ها که به گفته آقای عاصمی « از پشتیبانی عملی و نظری نشریه اینترنتی نویدنو نیز برخوردار است» چیست؟ 7 شماره نشریه ارژنگ ! نشریه ای که یکی از گلایه های اقای عاصمی آن است که از انتشار مقالات ایشان خود داری کرده است.

 اما حکایت عدم انتشار مقالات ایشان چیز دیگری است. مقالات آقای عاصمی همیشه به آدرس نویدنو ارسال می شود. یکی از مقالات ایشان (اولی) بریده ای از یکی از مقالات منتشر شده ایشان در توده ای ها بود که با بی سلیقگی بریده شده و برای نویدنو ارسال شده بود. این مقاله در واقع نوعی توهین به نویدنو و ارژنگ هم بود. مقاله دوم هم در نقد با پچپچه های پاییز رفیق طبری بود که ما اقای عاصمی را در حد نقد و معرفی این کتاب نمی دانیم و با انتشار آن ها موافق نبودیم . لذا پس از ارسال آن ها به رفقای تحریریه ارژنگ ، شورای سردبیری هم آن ها را قابل درج ندانست و رفقای نوید نو هم در ای میلی به ایشان اطلاع دادند که اثری از ایشان در ارژنگ منتشر نخواهد شد. آقای عاصمی که ورد زبانش دیالکتیک است باید به کلیت تلاش این رفقای "نامتجانس" توجه می کرد و اگر در 7 شماره ارژنگ مطلبی بود که حاکی از"سوسیالسم ارتجاعی" است به نقد آن می پرداخت و ما نیز قطعا می آموختیم.  تناقض واقعی را در این جا باید آقای عاصمی گره گشایی کند. چرا ایشان مایل است در نشریه ای که مروج"سوسیالیسم ارتجاعی" است مقاله منتشر کند؟ آیا قصد "آموزش مربی" را دارند؟ در این صورت باید به ایشان گفت "نرود میخ اهنین در سنگ"!

ایشان در فراز دیگری به موضوع تناقض دیگری در نویدنو پرداخته و نوشته اند:« ۴- نویدنو با بازانتشار مقاله سال ۱۳۹۴ رفیق هاتف رحمانی که به روشنگری و افشاگری نسبت به کارکرد علی خدایی می پردازد، به طور عملی و عینی نارضایی خود را از توسعه ی حضور ٬٬راه توده٬٬  در هیئت تحریریه مجله ی ارژنگ به نمایش می‌گذارد از یک سو، ولی از سوی دیگر، پیش تر خود با طرح مقاله‌ای که در آن «یادمانده های» خدایی به عنوان یک سند گویا قابل اعتماد مطرح شده بودند را انتشار داده است. به علل این تضاد و همچنین برخی نکته‌ها که رفیق هاتف درباره ی علی خدایی طرح نکرده است، بازمی گردم.

۵- مخالفت جریان ده مهر که در هیئت تحریریه ارژنگ نیز شرکت دارد، به انتشار مقاله در تأیید «یادمانده های» مشکوک خدایی در نویدنو، مخالفتی پیچیده است.

مقاله ی ظاهراً نزدیک به ٬٬راه توده٬٬، با عنوانراز گشایی  ازکودتای دروغین حزب توده ایران! نویسنده بامداد مهرگان به درستی می‌کوشد سازمان اطلاعاتی در سپاه را برای یورش به حزب متهم سازد. پاسخ رفقای نزدیک به ده مهر که بر واقعیت طرح شده درباره ی کارکرد سپاه در این جنایت واقف هستند، می‌کوشند با افشاگری درباره ی ضرورت انتشار مقاله، مخالفت کنند، زیرا، آن طور که در مقاله ی جوابیه بیان می شود، حمله سازمان اطلاعاتی سپاه را به حزب توده ایران امری شفاف و شناخته شده می‌داند و معتقد اند که نیازی به «رازگشایی» در این باره وجود ندارد! بی‌نیازی برای «رازگشایی» در مقاله‌ای در نامه مردم نیز مورد تأیید قرار گرفت.

۶- در این بده و بستان ها سایه توافق و نزدیکی میان دو جریان انحرافی و روابط پوشیده در پشت آن، قابل شناخت است. انتقادی که در مقاله ی کدام راز، کدام کودتا؟ نگاهی به مقاله‌ی «رازگشایی از کودتای دروغین حزب توده ایران»، نویسنده امید زروان، همان‌طور که اشاره شد، از زاویه ضروری نبودن برای «رازگشایی» عملی می گردد، و نه از زاویه مخالفت با همکاری میان دو جریان ده مهر و٬٬راه توده٬٬.

اشاره شد که تضادی در کارکرد نویدنو در ارتباط با برخورد به علی خدایی وجود دارد.

نویدنو از یک سو با شرکت بهروز مطلب زاده در هیئت تحریه ی مجله ی ارژنگ موافق است. از سوی دیگر با باز انتشار مقاله ی سال ۱۳۹۴ به افشاگری محدود علیه علی خدایی می پردازد. سویه ی دیگر در پیچیدگی کارکرد نویدنو این سویه است که ابرازنظر نگارنده را در ارتباط با مشکوک و قابل تأمل بودن مضمون «یادماند ها» در ارتباط با هم سوی آن با نظرات هوشنگ اسدی انتشار داده نمی شود.»

متاسفانه رویا بافی ایشان در حد سناریو نویسان درجه 5 فیلم های فارسی هم نیست. در مورد باز انتشار مقاله 1394 توضیح لازم داده شد. اما باید از ایشان پرسید  توسعه حضور" راه توده" در تحریریه ارژنگ را از کجا استنباط کرده است و چرا تحریریه نوید نو باید بیان نارضایی خود از کسانی را که با" پشتیبانی عملی و نظری نشریه اینترنتی نوید نو" کار می کنند به طور غیر مستقیم نشان دهد . مگر نمی شود با روش های دیگری از جمله گفتگوی رو در رو موضوع را حل کرد و "آتو" به کسانی چون آقای عاصمی نداد؟ اما موضوع نارضایی و توسعه حضور و ... نیست بلکه موضوع اصلی توطئه اندیشی، تنگ نظری و افترا گرایی آقای عاصمی است.

در مورد مقاله های دیگری هم که آقای عاصمی اشاره کرده اند توافق کامل در تحریریه نویدنو وجود داشته و اساسا رفقای درگیر ارژنگ نقشی در انتشار آن نداشته اند. اتفاقا انتشار این مقاله ها نشانگر بی اعتباری اتهام "سوسیالیسم ارتجاعی" اقای عاصمی به نویدنو است. همه تصورات آقای عاصمی در باره انتشار مقالات بافته تخیل ایشان به قصد تخریب نویدنو است و لاغیر. بر خلاف نظر آقای عاصمی هیچ تضادی در کارکرد نوید نو در ارتباط با برخورد به علی خدایی وجود ندارد و این یک پروپاگاندای رسوا از جانب کسی است که بیش از بیست سال دست در دست آقای علی خدایی بر ضد حزبی که ادعای "رهبری" آن را دارند تلاش کرده اند و امروز با فریاد "کی بود کی بود من نبودم" می خواهد در چشم ناظران خاک بپاشد .

برای آن که سخن به درازا نکشد فقط یادآور می شویم که آقای عاصمی در عرض حدود دو هفته از ماه خرداد 5 مطلب (غیر از دو نوشته برای ارژنگ و یادداشت برای مقاله بامداد مهرگان که پیش از این تاریخ ارسال شده بود) برای انتشار در نویدنو که "مروج سوسیالیسم ارتجاعی" است ارسال و خواهان انتشار آن شده اند. به راستی ایشان چه اصراری برای مطرح شدن و انتشار مقاله در نشریه ای که "سوسیالیسم ارتجاعی" را نمایندگی می کند دارند؟

در پایان می توان گفت اگر بر فرض محال هیچ مصداقی در رابطه با ادعای "رهبر تراشی" رفیق علی خاوری وجود نداشته باشد، همین گفتگوی آقای عاصمی برای تایید نظر رفیق خاوری کافی است که چه تلاش های "مذبوحانه ای" برای "رهبر تراشی" به عمل می آید. متاسفیم بگوییم که "آقای عاصمی! شما دور نمایی در رهبری بین توده ای ها ندارید و نخواهید داشت"!

پ. ن: آقای عاصمی و مصاحبه گر محترم هر دو در این گفتگو شعر" تهمتن در زنجیر" را به رفیق رحمان هاتفی نسبت داده اند. در حالی که روشن تر از خورشید است که شعر سروده رفیق سیاوش کسرایی است. اگر همه استناد های این گفتگو بر همین پایه از درستی باشد وای اگر از پس امروز بود فردایی!

تحریریه نویدنو

27/03/1399

 

 

 

 

از این قلم :

Share

Comments System WIDGET PACK

ادامه:

آرشیوماهانه

نقل مطالب نوید نو با ذکرمنبع آزاد است

 

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست