نویدنو 30/07/1398
چاپ مطلب
توضیح نویدنو :
این روز ها حرف و سخن بسیاری از سوریه و کردهای سوریه در همه جا زده می
شود . در اکثر موارد مشاهده می شود که حتی تحلیل گرانی که در رسانه های
پر بیننده و پرخواننده نیز از سوریه و کردستان سخن می گویند از اطلاعات
تاریخی اندکی از وضعیت سوریه و کرد های سوریه برخوردارند . علاوه بر
این بی اطلاعی یا کم اطلاعی ، کسانی نیز هستند که با انگیزه های مختلف
از بیان حقایق و واقعیت ها در باره سوریه و کردهای سوری خود داری می
کنند. نویدنو برای دادن اطلاعات مختصری در این باره مطلب زیر را که
توسط رفیق هاتف رحمانی جمع آوری ودر فیسبوک ایشان منتشر شده است تقدیم
خوانندگان می کند.
یک لقمه از سوریه و کردها
پس از جنگ جهانی اول و تجزیهٔ امپراتوری عثمانی، کردهای تحت تسلط این
امپراطوری در بین سه کشور ترکیه، عراق و سوریه تقسیم شدند. سرزمینهای
عراق زیر نظر انگلیسیها و سرزمینهای سوریه زیر نظر فرانسه قرار گرفت.
در جریان مناقشهٔ موصل در سال ۱۹۲۵، تنش در روابط ترکیه و فرانسه بالا
گرفت، در این گیرودار دولت فرانسه از کردهای ساکن در غرب کردستان خواست
که به دولت فرانسه در جنگ با ترکیه کمک کنند. در مقابل، فرانسه متعهد
شد که به حل مسئلهٔ کردها در سوریه کمک کند. در همین راستا دولت فرانسه
به پشتیبانی از حزب خویبون و قیام شیخ سعید پیران در سال ۱۹۲۵ پرداخت و
سوریه به مأمن و پناهگاه کردهای فراری از ترکیه بدل شد. در نهایت
اختلافات بین دولت ترکیه و دولت فرانسه کاهش یافت و در سال ۱۹۲۹ در
آنکارا، این دو کشور قرارداد ترکیه- فرانسه را به امضا رساندند که به
موجب آن منطقهای در مرز سه کشور ترکیه، عراق و سوریه به کردها اختصاص
یافت. این منطقه به سه استان حسکه (جزیر)، رقه و حلب تقسیم شد. کردهای
این بخش از کردستان با لهجهٔ کرمانجی صحبت میکنند. برآوردها حکایت از
آن دارد که کردها با جمعیتی در حدود ۲٫۵ میلیون نفر، حدود ۱۰٪ از جمعیت
فعلی سوریه را تشکیل میدهند. اولین جنبش کردهای سوریه در جهت کسب حقوق
ملی خود در سال ۱۹۲۸ رخ داد. در راستای این جنبش، کردهای سوریه مطالبات
خود را در اولین گام، تسلیم پارلمان سوریه کردند. این مطالبات عبارت
بودند از:
زبان کردی در مدارس مناطق کردنشین تدریس شود و در ادارات به رسمی
شناخته شود.
کردها خود ادارهٔ امور خود را بدست گیرند.
پرچم ی پ گ در کنار پرچم سوریه پس از فتح حلب نوامبر 2016
این مطالبات با مخالفت فرانسویها روبهرو شد. در آن هنگام روابط کردها
و اعراب بسیار خوب شده بود و دوش به دوش هم جهت آزادی سرزمینهای سوریه
مبارزه میکردند. این همکاریها سبب شده بود که کردها به تأمین حقوق
ملی خود در سوریه خوشبین شوند. پس از پایان تسلط فرانسه بر سوریه و در
نتیجه، کسب استقلال توسط سوریه، عربها تمام تعهدات خود را زیر پا
گذاشتند. کردها نهتنها به حقوق خود نرسیدند بلکه وضعشان از قبل هم
بدتر شد. در سوریه، کودتاهای نظامی یکی پس از دیگری رخ داد و در نهایت
قدرت به ناسیونالیستهای عرب رسید. این اتفاق تأثیرات منفی زیادی بر
سرنوشت کردها گذاشت. زبان کردی ممنوع شد و کمکم کردها تحت ستم مضاعف
قرار گرفتند. در سالهای ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۱، همگام با تأسیس حزب بعث و قدرت
گرفتنش در سوریه و تأکید بر ناسیونالیزم عرب، در سال ۱۹۶۳ تنش میان
کردها و اعراب بالا گرفت.کشف و حفر چاههای نفتی در مناطق کردنشین موجب
شد که اعراب از حس تجزیهطلبی کردها هراس پیدا کنند. یک ژنرال سوری در
گزارش خود در سال ۱۹۶۰ میگوید که: مشکلات ناشی از وجود کردها پوستهای
کاذب در سرزمین اعراب است که باید این پوسته کنده شده و دور انداخته
شود. آنچه که مسلم است موقعیت مناسب جغرافیایی کردها و نفت و اقتصاد
قوی در کردستان مانند خوره به جان کردها افتادهاست و وجودشان تهدید
سیاسی بالقوهای است برای آیندهٔ اعراب در سوریه.
سرشماری سال ۱۹۶۲ در سوریه، بیم و هراس را در دل دولتمردان سوریه دو
چندان کرد. هدف از این سرشماری یافتن جهات انکار وجود ملت کرد در سوریه
بود. به این منظور کردها برای اینکه ثابت کنند که شهروند سوریه هستند
میبایست اثبات میکردند که از سال ۱۹۵۳ در آن کشور ساکن هستند. در
واقع منظور اصلی دولت سوریه تعریب مناطق کردنشین بود. با این سرشماری،
بسیاری از کردها حقوق شهروندی خود را از دست دادند. در حال حاضر نیز
۳۰۰ هزار نفر از کردهای سوریه فاقد شناسنامه هستند و در خاک سوریه
بیگانه محسوب میشوند یا به چشم میهمان به آنها نگریسته میشود. حق
خرید و فروش زمین و ملک از آنها سلب شدهاست. آنها از حقوق ابتدایی
خود محروم شدند، در ادارات دولتی استخدام نشدند و قادر به ازدواج و
تشکیل خانواده به صورت رسمی نبودند. حق رأی و کاندیداتوری نداشتند و
چون پاسپورت برایشان صادر نشد نتوانستند که به کشورهای دیگر مسافرت
کنند. در سوریه کسانی که شناسنامه ندارند و کرد هم نیستند به نسبت
کردها وضعیت بهتری دارند.
بیانیهٔ جهانی حقوق کودک در سال ۱۹۵۹ در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به
تصویب رسید و سوریه نیز در سال ۱۹۹۳ مفاد این بیانیه را پذیرفت و به
عضویت آن درآمد. به موجب این بیانیه کودکان پس از تولد صاحب شناسنامه
میگردند و به عنوان شهروند رسمی آن کشور به حساب میآیند.
طبق بند ج ـ مادهٔ ۳ حقوق شهروندی سوریه، کودکانی که از پدر و مادر
بیشناسنامه یا بیهویت متولد میشوند، همچون شهروند سوریه محسوب
میشوند اما این قانون برای کردها صدق نمیکند و این نقض آشکار بیانیه
جهانی حقوق بشر و حقوق کودک است.
اکنون جنبش دموکراسیخواهی در کشورهای عربی شمال آفریقا و خاورمیانه
آغاز گشته و بخش عمدهٔ این کشورهای توتالیتر را فراگرفتهاست. موج
نارضایتیها و اعتراضات جهت تأمین حقوق بشر، آزادی، دموکراسی و عدالت
اجتماعی ادامه دارد. در سوریه نیز مردم با سرکوب و اختناق شدید نظام
حاکم، به میدان آمده و خواستار تغییر در وضع موجود و پایان حکومت
غیردمکراتیک حزب بعث میباشند. در این میان حضور کردها و ابراز مطالبات
ملی آنها بسیار کمرنگ است. مطالبات کردها در حداقل حقوق شهروندی در
چهارچوب خاک سوریه خلاصه شدهاست. در تاریخ سیاسی سوریه کردها هیچگاه
نتوانستند یک جنبش مقتدر و فراگیر آزادیخواهانه را به وجود آورند و
دلایل آن برمیگردد به:
وضعیت جغرافیایی: هرچند که مناطق کردنشین سوریه به مرزهای کردستان
ترکیه و کردستان عراق متصل است ولی این مناطق در داخل خاک سوریه به
صورت سه بخش مجزا از هم قرار گرفته و در بین آنها اعراب اسکان
یافتهاند.
شیوهٔ برخورد خشن و سختگیرانهٔ نظام حاکم بر سوریه هیچگاه اجازهٔ
خودنمایی را به کردها نداد. در هیچ مقطعی کردهای سوریه حق داشتن رادیو،
تلویزیون و روزنامه به زبان کردی را نداشتند و قادر به تحصیل به زبان
مادری خود نبودند. بخش اصلی ضعف کردها ناشی از قدرت حکومت مرکزی در
سوریه بودهاست.
تعدد احزاب در میان کردها و ضعف ساختاری و سیاسی آنها تا این هنگام
مانع از ایجاد گفتمانی واحد در بین کردهای سوریه شده و در واقع احزاب
بیشتر به جدال و کشمکش با یکدیگر پرداختهاند. به همین دلیل در ۴ / ۷ /
۲۰۱۱ تشکیل یک جبهه مشترک میان احزاب کردستان سوریه اعلام شد.
کنفرانس احزاب سیاسی کردستان سوریه که در سال ۲۰۱۲ در شهر اربیل
کردستان عراق برگزار شد، با اعلام تشکیل یک جبهه متحد، به کار خود
پایان داد. «جبهه احزاب کردستانی سوریه»، بر احقاق حقوق کردها در
کردستان سوریه تأکید کردند. این جبهه، خواستار توقف اعمال خشونت شد.
این جبهه با شرکت ۱۶ حزب سیاسی کردستان سوریه تشکیل شده و امور این
جبهه از سوی دو کمیته اجرا خواهند شد.
افزون بر ۳۰ حزب و نهاد سیاسی در کردستان سوریه مشغول به فعالیت
میباشند.در یک نظرسنجی اینترنتی دربارهٔ رهبران کردهای سوریه، که توسط
پایگاه اوستا کرد وابسته به نخستوزیر اقلیم کردستان عراق در فوریهٔ
۲۰۱۴ صورت گرفت، اقبال مردم به این رهبران به شرح زیر بود.
نتایج نظرسنجی دربارهٔ رهبری کُردهای سوریه
شخصیت درصد
صالح مسلم ۵۸٫۷٪
صلاح بدرالدین ۲۰٫۷٪
حمید حاجی درویش ۴٫۲٪
عبدالحکیم بشار ۳٪
شیخ آلی ۲٫۹٪
عبدالباسط سیدا ۲٫۵٪
ابراهیم برو ۱٫۷٪
مصطفی جمعه ۰٫۵٪
نمیدانم ۴٫۵٪
احزاب در کردستان سوریه
صالح مسلم، رهبر حزب اتحاد دموکراتیک (سوریه) (نزدیک به پ.ک. ک)
عبدالسلام احمد جبههٔ مردم غرب (کردستان سوریه)(نزدیک به پ.ک. ک)
حزب دموکرات کردستان سوریه (الپارتی) (نزدیک به بارزانی)
حزب آزادی به رهبری مصطفی جمعه
فیصل یوسف رئیس شورای میهنی کردهای سوریه
ابراهیم برو، دبیرکل حزب اتحاد کردها در سوریه
هیئت عالی کردهای سوریه
سعود ملا عضو هیئت عالی کردهای سوریه
بشار امین عضو هیئت عالی کردهای سوریه
اسماعیل حمه، عضو هیئت عالی کردهای سوریه
شهروندی سوریه
دوران حافظ اسد
در سال ۱۹۶۲ فرمانروائی سوریه حق شهروندی صدها هزار تن از کردها را
گرفت و حتی آنان را از آمار کشور نیز زدود، که البته این شمار، اکنون
پس از گذشت بیش از ۵۰ سال افزایش یافته بود. این شمار از کارت شناسایی
ملی
(ID)
محروم بودند که برای ضروریترین، ابتداییترین و حیاتیترین نیازهای
خود همچون درمان، آموزش و… بنیادی میباشد.
پس از اینکه حافظ اسد، رهبر حزب بعث، در سال ۱۹۷۰، به جایگاه
رئیسجمهوری سوریه دست یافت، سرکوب و خفقان کردها و دیگر اقلیتهای این
کشور، به گونهای چشم گیر افزایش یافت. بعثیهای سوریه عملیاتی همانند
و همزمان با صدام حسین رهبر حزب بعث عراق و رئیسجمهور وقت این کشور
که در کردستان عراق انجام میداد و حملات یا عملیات تعریب (عربی کردن
منطقه) نامیده میشد را آغاز کردند.
دوران بشار اسد
پس از آغاز جنگ داخلی سوریه، بشار اسد در آوریل ۲۰۱۱ با هدف جلوگیری از
گسترش شورشها در میان کردهای سوریه، با صدور فرمانی به کردهای ساکن در
استان حسکه، شهروندی سوریه را اعطا کرد. این تابعیت شامل حال کردهای
دیگر مناطق سوریه نمیشود. نداشتن تابعیت برای کردها به معنای نداشتن
حقوق شهروندی از قبیل محرومیت از استخدام در بخشهای دولتی و نیز
نداشتن شناسنامه و گذرنامهٔ سوری بود. در اواخر اوت ۲۰۱۲ روزنامه
اماراتی الاتحاد از توافق دولت سوریه با کردهای سوریه برای تشکیل یک
منطقه خودگردان در شمال سوریه خبر داد. این روزنامه در گزارش خود نوشت:
طبق این توافق که هنوز بهطور رسمی اعلام نشده، ارتش سوریه بهطور کامل
مناطق کردنشین را تخلیه کرده و کردها کنترل کامل این مناطق را به دست
گرفتهاند. گفته میشود حدود ۳ میلیون نفر یعنی حدود ۱۵ درصد جمعیت
سوریه در این مناطق زندگی میکنند. با اینکه کردهای سوریه رسماً نه از
دولت اسد حمایت کردهاند و نه از مخالفان اسد، اما بر سردر ساختمانهای
اداری واقع در این مناطق عکسهای بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه، همچنان
خودنمایی میکنند. در حالی که در سایر مناطق، مخالفان اقدام به پاره
کردن عکسهای بشار اسد و از بین بردن نشانهای دولت سوریه کردهاند.
این روزنامه در گزارشی از شهر عفرین مینویسد برخی از نیروهای دولتی
سوریه هنوز هم در کردستان سوریه حضور دارند و در پایگاههای خود مستقر
هستند و مردم کرد برای آنها آب و غذا و مایحتاجشان را فراهم میکنند.
در این گزارش آمده که کردهای سوریه پس از توافق با دولت اسد، با ایجاد
مدارسی مشغول آموزش زبان کردی هستند.
در آوریل سال ۲۰۱۲ میلادی اخباری در خصوص مذاکرات مستقیم و غیرمستقیم
آنکارا با دمشق برای آزادی افسران اطلاعاتی ترکیه که در سوریه بازداشت
شدهاند، انتشار یافت. در این اخبار آمدهاست: حکومت بشار اسد، آزادی
عبدالله اوجالان یکی از اصلیترین رهبران کردهای ترکیه را شرط اصلی
آزاد کردن افسران اطلاعاتی ترکیه اعلام کردهاست.
تشکیل خودمدیریتی دموکراتیک در کردستان سوریه
همزمان با آغاز جنگ داخلی در سوریه، کردها به عنوان جبههٔ سوم در این
جنگ حضور پیدا کردند. بزرگترین حزب کردها یعنی حزب اتحاد دمکراتیک
(پ.ی. د) معتقد بود: که در برابر خط دولت-ملت ناسیونالیستی حامیان بشار
اسد و خط اسلام سیاسی که از سوی مخالفین بشار اسد تبلیغ میشد، باید
جبههٔ سومی را شکل داد که نه با دولت بشار اسد باشد و نه با ارتش آزاد
و داعش و دیگر مخالفان مذهبی و ناسیونالیست دولت. در پی حملات پیاپی در
شهرهای بزرگ سوریه، نیروهای ارتش سوریه از شهرهای کردنشین مرزی خارج
شدند و نیروهای کرد، با سازماندهی نیروهای خود، کنترل امور را در این
مناطق در دست گرفتند و در این مناطق سیستم خودمدیریتی دموکراتیک اعلام
کردند. در ادبیات سیاسی نیروهای هوادار پ.ی. د و پ.ک. ک از این تحولات
و تغییرات اجتماعی و سیاسی مترتب بر آن به عنوان انقلاب غرب کردستان
(روژاوا) یا انقلاب ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۲ یاد میکنند و نظام سیاسی-اجتماعی
برآمده از این رویدادها را خودمدیریتی دموکراتیک غرب کردستان
مینامند.در همین حال نیروهای برآمده از این تحولات و نیز حزب اتحاد
دموکراتیک اعلام کردند که قصد جدایی از سوریه و تشکیل یک دولت-ملت کردی
را ندارد و در عوض خواهان دموکراتیزه شدن سوریه بر اساس خط خودمدیریتی
دموکراتیک و گذار از دولت-ملت در هر شکل آن (عربی یا کردی) هستند.
همچنین قصد ایجاد سیستمی تک حزبی را نیز ندارند و هر حزب و سازمان
اجتماعی میتواند در مسائل سیاسی شرکت داشته و به کنگرهٔ خلق بپیوندد.
از ابتدای تحولات در کردستان سوریه، نیروهای افراطی بهخصوص داعش و
جبهه النصره برای مقابله با قدرت گرفتن کُردها، به شهرها و روستاها و
مردم غیرنظامی حملهور شدند. اغلب گروههای مزبور هنوز هم بهطور
پراکنده و در برخی مناطق به صورت متمرکز به حملات خود علیه کردها ادامه
میدهند. همچنین نیروهای کرد موفق شدهاند در درگیریهایی که با
گروههای تکفیری داشتند، بخشهای زیاد دیگری از مناطق شمالی سوریه را
نیز به کنترل خود درآورند. ۴۷ گروه افراطی به کردهای سوریه حمله
کردهاند. حزب اتحاد دموکراتیک لیست کامل ۴۷ گروه افراطی را که به
شهرها و روستاهای کُردنشین سوریه حملهور شدهاند منتشر کردهاست:
۱-
داعش ۲- جبههالنصره ۳- تیپ احفاد الرسول ۴- تیپ النصیر ۵- گردان
فتحالله ۶- تیپ لا اله الا الله ۷- ابن تیمیه ۸- گردان علی بن ابی
طالب ۹- گردان الجزیره ۱۰- گردان میرگرد ۱۱- شاخهٔ امنیتی رقه ۱۲-
الشام ۱۳- گردان العادیات ۱۴- گردان محمدیه ۱۵- گردان الابرار ۱۶-
گردان شداده ۱۷- گردان احرار الخویران ۱۸- گردان جندالحرمین ۱۹- گردان
شمال ۲۰- گردان جندالله ۲۱- جوانمردان جربوی ۲۲- گردان احرارالطوافی
۲۳- گردان سرّین ۲۴- گردان اهلالسنه ۲۵- گردان مارعی ۲۶- گردان عایشه
۲۷- گردان احرارالشام ۲۸- گردان احرار ابو راسن ۲۹- گردان احرار الحرب
۳۰- تیپ انقلابیون رقه ۳۱- گردان اسامه بن زیاد ۳۲- گردان القارعه ۳۳-
گردان الموحدین ۳۴- گردان طائفهالمنصوره ۳۵- گردان اللهاکبر ۳۶- تیپ
الضلال ۳۷- گردان المدینهالمنوره ۳۸- فداییان انقلاب ۳۹- گردان شهدای
الظاهریه ۴۰- گردان شهید حسن الخلف ۴۱- واحدهای ابن القین ۴۲- گردان
ملی ۴۳- گردان شهید ابو لطیف ابوالخطاب ۴۴- مجلس نظامی رقه ۴۵- گردان
احرارالشدادی ۴۶- گردان انورالحق ۴۷- گردان احرار جبال عبدالعزیز».
بر اساس تقسیمبندی جغرافیایی، کردستان سوریه به سه کانتون با مرزهایی
غیر ملی و غیر قومی به نامهای کانتون جزیره، کانتون عفرین و کانتون
کوبانی تقسیم میشود که اداره هر یک از این کانتونها بر عهده یک شورای
محلی ویژه موسوم به شورای خلق کانتون است که در سطح بالاتر مجلس خلق
غرب کردستان را شکل میدهند. مأموریت نهادهای خودمدیریتی دموکراتیک،
تدوین قوانین انتخابات محلی و فراهم سازی مقدمات برای برگزاری انتخابات
سراسری و تدوین قرارداد اجتماعی (به عنوان بدیلی برای قانون اساسی)
است. همچنین ادارهٔ مسائل سیاسی، نظامی، امنیتی و اقتصادی کردستان
سوریه نیز از دیگر وظایف خودمدیریتی دموکراتیک غرب کردستان است.
|