نویدنو 19/06/1398
لنین در
مخفیگاه (دفترچه آبی)
نویسنده: ایمانوئل کازاکه ویچ - برگردان: ناصر موذن
چاپ
اول: سال ۱۳۵۸ نشر صلح
روز
سهشنبه، ۷ نوامبر ۲۰۱۹، مصادف است با یکصد و دومین سالگرد پیروزی
انقلاب دورانساز اکتبر ۱۹۱۷. این انقلاب با خیزش مسلحانهٔ پتروگراد در
۲۵ اکتبر ۱۹۱۷ (مطابق با ۷ نوامبر تقویم رایج میلادی) آغاز شد و با
رهبری داهیانه ولادیمیر ایلیچ اولیانف (لنین) به پیروزی رسید.
لنین،
ماهها پیش از این تاریخ، در ایستگاه راهآهن «رازلیف» در فنلاند، نزد
یمیلیانف، کارگر بلشویک و خانوادهاش، و در خانهٔ روستایی او بهعنوان
کارگر کشاورزی کمکی برای فصل درو مزرعه، مخفی بود. رازلیف به پتروگراد
نزدیک بود و لنین از آنجا و در دیدارهایش با اعضای کمیتهٔ مرکزی بویژه
استالین، سِوِردلُف، دِزِرژینسکی، سِرگو اُرژینی کیدزه، فعالیتهای حزب
را رهبری میکرد و تصمیمهای لازم را با کمیته مرکزی در میان میگذاشت.
هزاران پلیس تزاری با سگهای تربیتشده بهدنبال لنین میگشتند تا او
را دستگیر و با اعدام او اوضاع انقلابی روسیه را بهگمان خود آرام
کنند. لنین صبح زود هر روزش را با نوشتن اثر مشهورش بهنام «دولت و
انقلاب» در دفترچهای آبی رنگ آغاز میکرد. در همین زمان، رسانههای
غربی خبر میدادند که لنین با زیردریایی به سوئد رفته و در آنجا با
چهرهٔ تغییرداده شده از این کاباره به آن کاباره میرود و مثل ریگ پول
خرج میکند و با معشوقه سوئدایاش خوش میگذراند یا با کوشنر نامی،
جاسوس آلمانی، با هیندنبورگ در تماس بوده است یا با قطار مُهروموم
شدهای از طرف آلمانیها به روسیه فرستاده شده است.
لنین
در خلال روز که از پستوی بالای کلبه یمیلیانفها -مخفیگاهش- پائین
میآمد، در صحن کلبه مینشست و با نادیا، همسر کارگر بلشویک، سیبزمینی
پاک میکرد و راجع به آینده و در حکومت سوسیالیستی از ساختن مهد کودک و
یاری به زندگی زنان صحبت میکرد، یا شبها با کودکان یمیلیانف (هفت
کودک ریز و درشت) درباره درس و مشقشان یا سفر به کرهٔ ماه صحبت
میکرد.
لنین
پیش از قیام پتروگراد، باوجود خطر دستگیری، تصمیم گرفت از مخفیگاهش در
رازلیف به پتروگراد برود و روند روزهای حساس انقلاب را در خود پتروگراد
رهبری کند. نادیا ، همسر یمیلیانف، با اداره امور خانه و کنترل بچهها
که حرفی از وجود کسی غیر از خودشان در خانه به در و همسایه نگویند، و
خریدن روزنامهها برای مطالعه لنین، با احتیاط و ظرافت بسیار، در امنیت
قرار دادن فعالیت لنین نقشی تعیین کننده داشت.
روزی
میان یمیلیانف و نادیا دربارهٔ لنین که اینک در صدرِ حکومت انقلابی
قرار داشت، صحبتی پیش آمد و نادیا گفت: این شخص که آدمی معمولی بود،
با من سیبزمینی پاک میکرد، مثل بچهها با بچهها صحبت و دوستی
میکرد، علف میبرید، بهش نمیآمد که لنین باشد... برای دل سادهٔ این
زن کارگر و زحمتکش تصور اینکه آدمی معمولی مثل کارگر کمکی مزرعهشان
-هرچند که مصلحتی و برای مخفی ماندن- مینشیند با او سیبزمینی پوست
میکند و برای بچهها قصه میگوید دشوار میآمد که لنین معروف و رهبر
حزب بلشویک باشد، بهخصوص که از شوهرش میشنید که مطبوعات داخلی و غربی
بهدلیل اهمیت او چه داستانهایی دربارهٔ او میسازند.
سرگذشت دورهٔ حساس چند ماههٔ پیش از انقلاب اکتبر و زندگی لنین در
مخفیگاهش در رازلیف، در این کتاب بهنام «لنین در مخفیگاه (دفترچهٔ
آبی)»، نوشتهٔ ایمانوئل کازاکهویچ، در قالب یک داستان، نقل شده است.
در
این کتاب که "ناصر موذن" آنرا به فارسی برگردانده و در سال ۱۳۵۸ توسط
نشر صلح در تهران به چاپ رسیده، خواننده دربارهٔ رفتارها و خصوصیات
شخصی لنین و نیز چهرههای مشهور انقلابی روسیه مطالب جالبی میخواند.
البته
باید اشاره شود که این دوران از زندگی مخفی لنین بعد از انتشار علنی
تزهای مهم آوریل ۱۹۱۷ بوده که در کتاب روایت شده است.
برای
دریافت کتاب روی عکس زیر کلیک کنید
:
نویدنو وظیفه
خود می داند از رفیقی که زحمت آماده سازی این کتاب ارزشمند را متحمل شد
به نوبت خود سپاسگذاری نماید.
|