نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2019-09-09

نویدنو  18/06/1398 

 

  • جوشیدم!
    در خُمِ صبورِ سال های دگردیسی؛
    و تلخی یِ سال های حریقِ ابلیسی؛
    تا یادِ خونِ خوشه هایِ جوانِ تاک؛
    زمزمه ی نیمه شبِ مستان شود.
    و شُد!

 

 

اندوهِ شهریور…

 خسرو باقرپور

 

برهنه زیستم!
و پیرایه هایِ هرچه پیراهن
به هُرمِ پاکسازِ آفتاب سپردم.
با چشمانی سرشار از روشنایی ی انگور:
بر غمِ پرنده گریستم؛
که شعله ور از قابِ عکسِ زمستان گریخت
و چون مستی ی آتش؛
برهنه بود.


جوشیدم!
در خُمِ صبورِ سال های دگردیسی؛
و تلخی یِ سال های حریقِ ابلیسی؛
تا یادِ خونِ خوشه هایِ جوانِ تاک؛
زمزمه ی نیمه شبِ مستان شود.
و شُد!


حال، ای همیشه مست!
بی اندوهِ این همه ستاره ی روشن؛
با یادِ آن همه پرنده ی دریایی؛
به حرمتِ آبی ی آن آسمانِ شهریور؛
بخوان: ترانه ای دیگر
و از این جامِ می بنوش!

منتشر شده ۱۷ شهریور, ۱۳۹۸ 

سرچشمه : اخبار روز

 

Comments System WIDGET PACK

Share

بازگشت به صفحه نخست

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

 

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: