نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2019-09-02

نویدنو  11/06/1398 

 

  • هواداران دیکتاتوری سر نگون شده با دست آویز قرار دادن دیکتاتوری امروز به آفرینش دو گانه ای دامن می زنند که یک سوی آن رژیم سرنگون شده و سوی دیگر آن دیکتاتوری حاکم کنونی است. در این دوگانه سازی تنها چیزی که فراموش یا نادیده گرفته می شود مبارزه مردم برای دموکراسی، پیشرفت، آزادی، وعدالت اجتماعی است.

 

 

 

پاسخ به اکونومیست : مصری های زیادی مبارک را گم نکرده اند

ابوالفتوح قندیل - برگردان : هاتف رحمانی

یادداشت مترجم : هواداران نیروهای ارتجاعی و تاریخ مصرف گذشته ای که به شیوه های گوناگونی خلع و برکنار می شوند، همیشه یکی از ترفندهای تبلیغیشان این است که "مردم" هواداردیکتاتور برکنار شده اند، و در این راه به انواع ابتکار ها برای جلب همدلی و ایجاد "نوستالوژی" برای رژیم سرنگون شده دست می زنند. این امر برای ما ایرانی ها به ویژه قابل لمس تر است که چهل است ذینفعان رژیم ساقط شده پادشاهی برای توجیه و تطهیر آن رژیم و این که "مردم" هنوز خواهان آن رژیم هستند تلاش می کنند. در این تلاش ها آن چه مورد غفلت قرار می گیرد و به حاشیه رانده می شود خواسته های ترقی خواهانه اکثریت توده های به جان آمده از حاکمان جدید پس از سرنگونی نظام پیشین است. در همین رابطه است که نویسنده این مقاله می نویسد :« در مقاله به دوره کوتاه پس از انقلاب 2011 که هم ثبات قیمت ها و هم آزادی بیان وجود داشت هیچ اشاره ای نشده است. تحت حاکمیت رئیس جمهور مرسی،هرکسی می توانست در یک میدان عمومی رئیس جمهور را لعنت کند و پس از آن بدون هیچ پی آمدی به خانه برود. »

هواداران دیکتاتوری سر نگون شده با دست آویز قرار دادن دیکتاتوری امروز به آفرینش دو گانه ای دامن می زنند که یک سوی آن رژیم سرنگون شده و سوی دیگر آن دیکتاتوری حاکم کنونی است. در این دوگانه سازی تنها چیزی که فراموش یا نادیده گرفته می شود مبارزه مردم برای دموکراسی، پیشرفت، آزادی، وعدالت اجتماعی است.

 

پاسخ به اکونومیست : مصری های زیادی مبارک را گم نکرده اند

ابوالفتوح قندیل - برگردان : هاتف رحمانی

در 22 اوت 2019 اکونومیست مقاله ای را با عنوان "مصری های بسیاری رئیس جمهور مخلوع خود، حسنی مبارک را گم کرده اند" منتشر کرد، قابل پیش بینی است که تعدادی از ذینفعان از جمله تحلیل گران سیاسی و پیروان آن ها ممکن است مقاله را با کنجکاوی برای یافتن توضیحاتی برای آن که چرا مصری ها مبارک را پس از آن که آن ها را سی سال تحت حکومت دیکتاتوری نگه داشته بود از دست دادند بخوانند.

به نظر می رسید که تقریبا همه در مصر بخشی ازقیام 2011 بودند که به حکومت او پایان داد.

مقاله با ارجاعی به کریم حسین ، فعال رسانه اجتماعی هوادار مبارک ، و گرداننده صفحه فیس بوکی " من متاسفم ،آقای رئیس جمهور" آغاز می شود. حسین در 9 جولای 2019 به ظن "انتشار اخبار جعلی" دستگیر شده بود .

مقاله به طور مختصر مبارک رئیس جمهور سابق را با عبدالفتاح السیسی طاغوت کنونی، با توجه به تعهد آن ها به دموکراسی و عدالت اقتصادی مقایسه می کند.

قابل ذکر است که سیسی در 25 ژانویه 2011،پس از رهبری کودتایی نظامی علیه نه تنها محمد مرسی، اولین رئیس جمهور منتخب، بلکه علیه دموکراسی در حال آغاز رئیس جمهور شد .

مقاله جزئیات در باره مبارک و ظهور دو پسراو در ملا عام، وآن که چرا آن ظهور برای تضعیف سیسی به نظر می رسید راذکر می کند.

مقاله در باره تعدادی از واقعیت ها از جمله واقعیتی که مبارک نیز مانند سیسی، یک دیکتاتور بود و آن که در طی حاکمیت او آزادی محدودی به مثابه سوپاپ اطمینان درجو خفقان داده شده بود محق است. مقاله در ارزیابی خود که واکنش بیش از حد دولت سیسی به مبارک و پسران او نیز بیشتر نشانه ای از ضعف دولت بود تا نشانه ای از قدرت مبارک محق است .

به عبارت دیگر، هیچ شاهدی در حمایت از آن چه اکونومیست از آن واقعیت ها به بیان آن که "مصری های بسیاری رئیس جمهور مخلوع خود را گم کردند" در تیترمقاله پریده است وجود ندارد.

حتی اگر واقعیت داشته باشد که صفحه فیسبوک "متاسفم آقای رئیس جمهور" سه میلیون دنبال کننده طرف دار مبارک دارد ، ( در این صورت)ما درباره تقریبا سه درصد ازجمعیت 104 میلیونی مصری ها صحبت می کنیم.   

تعداد دنبال کنندگان صفحه فیس بوک ضد مبارک بسیار بیشتر است. برای مثال، صفحه ضد مبارک موتاز ماتار ،اکنون 8 میلیون، یعنی سه برابر" بزرگترین صفحه آنلاین حمایت از مبارک " که در مقاله توصیف می شود دنبال کننده دارد.

هم چنین، ادعای آن که ظهور مبارک و پسران او به " نوستالوژی دامن زد" در بهترین حالت فرضی بی اساس است. برای این ادعا مطلقا شاهدی به خوانندگان ارائه نمی شود.

بعلاوه، مقاله ادعا می کند" افراد عادی رئیس جمهوری را می خواهند که طرحی یارانه ای را که قیمت ها را پایین نگه می داشت حفظ می کرد." این ادعا به دشواری واقعیت های افزایش بیکاری، افزایش فقر ، وخامت مراقبت بهداشتی، فساد رایج، و البته نقض حقوق بشررا در حاکمیت مبارک بازتاب می دهد.

در مقاله به دوره کوتاه پس از انقلاب 2011 که هم ثبات قیمت ها و هم آزادی بیان وجود داشت هیچ اشاره ای نشده است. تحت حاکمیت رئیس جمهور مرسی،هرکسی می توانست در یک میدان عمومی رئیس جمهور را لغنت کند و پس از آن بدون هیچ پی آمدی به خانه برود.

مصری ها اگر چه امروز تحت حاکمیت یک دیکتاتور جنایتکار بدتری هستند، اما مبارک را گم نکرده اندو یا آرزومند او نیستند. ممکن است تا حدی تفاوت هایی وجود داشته باشد اما در اصل، مبارک و سیسی یکی هستند.

گزینش واقعی برای مصری ها بین مبارک و سیسی یا البته بازگشت به مرسی نیست. انتخاب بین استبداد و دیکتاتوری از یک سو یا دموکراسی و پیشرفت از سوی دیگراست.

انتخاب آخری می تواند راه را به روی آزادی، برابری آموزش، شکوفایی مطبوعات آزاد، حقوق بشر، و پاسخگویی دولت باز کند.

باید با امیدواری پایدارتری انتظار داشت که مبارزه برای موج دیگری از انقلاب 2011 ادامه یابد. مصری ها مدت طولانی برای پایان دادن به وضعیت برای بازگشت کسی مانند مبارک مبارزه کرده اند.

در باره نویسنده : ابوالفتوح قندیل روزنامه نگار آزاد در موضوعات سیاسی و حقوق بشر با تمرکز اصلی بر خاورمیانه است .

26 اوت 2019

سرچشمه : دنیای مردم نشریه وابسته به حزب کمونیست امریکا

 

 

Comments System WIDGET PACK

Share

بازگشت به صفحه نخست

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

 

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: