نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2019-08-29

نویدنو  06/06/1398 

 

  • این مرحله از تضاد ها و شکلی که در بسیاری از کشورها جایگزین لیبرالیسم جهانی شده می شود با ناسیونالیسم افراطی مشخص می شود.در ایالات متحده آمریکا تحریکات خصمانه نه تنها بر علیه مهاجران - به ویژه مومنان به برخی از ادیان(اسلام - م.) - بلکه همچنین بر علیه اتباع آمریکایی لاتین و آفریقایی تبار تشدید شده است و می شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 اطلاعیه رسمی اجلاس کمیته مرکزی حزب کمونیست سوریه

برگردان امید نسیمی

کمیته مرکزی حزب کمونیست سوریه اجلاس عادی خود را در تاریخ بیستم ژوئیه سال 2019 ( 29 تیرماه 1398) با ریاست دبیر اول حزب رفیق عمار بکداش برگزار کرد.

کمیته مرکزی در مروری بر چشم انداز سیاسی جهان، توجه خود را بر تنش های دم افزون ناشی از تشدید تضادهای درونی سرمایه داری معاصر در غیاب یک نظام سوسیالیستی جهانی معطوف ساخت.

یک وجه شاخص کلیدی این شرایط عبارت بوده است از بالا گرفتن تقابل اقتصادی بین جمهوری خلق چین و ایالات متحده آمریکا. این دو قدرت اقتصادی عمده در جهان امروز در پیگیری راهکارهای خود از ابزارهای پر شمار، از جمله افزایش تعرفه ها بر روی برخی از اقلام وارداتی و ممنوعیت واردات  اقلام  دیگر، ایجاد موانع بر سر راه سرمایه گذاری و کوشش های مشترک برای بیرون راندن حریف از بازارهای در حال توسعه بهره گرفته اند. امپریالیسم آمریکا همچنین به کوشش وافر خود برای محاصره چین با حلقه ای از ائتلاف های نظامی مخاصمت جویانه و تهاجمی که مرکب از هم پیمانان و نیز دولت های دست نشانده اش در جنوب و جنوب شرق آسیا و نیز استرالیا است ادامه می دهد. چین تا کنون از راه مدیریت به شیوه های مبتکرانه ای در نقاط معین در برابر این کوشش های توسعه طلبانه به نحوی موثر مقاومت کرده است.

افزون بر این، امپریالیسم آمریکا اخیرا همراه با برخی از هم پیمانان اروپایی اش به ویژه انگلستان و همچنین اسرائیل صهیونیستی، روش های تهاجمی خود علیه ایران را تشدید کرده است. آمریکا به دنبال خروجش از توافق هسته ای (موسوم به "برجام" – م.) به اعمال دسته جدیدی از تحریم های ناعادلانه بر علیه ایران دست زده است.

به دنبال تحریم ها ، تحریکات نظامی بر علیه این جمهوری ضد استعماری از سوی امپریالیسم آمریکا و انگلیس، از جمله راهزنی دریایی در ماجرای توقیف یک نفتکش ایرانی در جبل الطارق، به اجرا در آمده است.

این خط مشی تجاوزکارانه امپریالیستی را تنها می توان با واژه بازی با آتش وصف کرد، که می تواند منجر به جنگ فاجعه بار ویرانگری شود.

کمیته مرکزی حزب کمونیست سوریه سیاست های صهیونیسم و امپریالیسم بر علیه ایران را محکوم کرده، همبستگی خود را با مردم ایران در دفاع از حق حاکمیت قلمروی کشورشان در برابر اخاذی ها و توطئه های استعماری اعلام می کند.

کمیته مرکزی همچنین همبستگی خود را با جمهوری بولیواری ونزوئلا و مردم حامی آن که حملات شریرانه از سوی امپریالیسم آمریکا و شرکای آن در ناتو را در عین مبارزه با عوامل داخلی امپریالیسم در سطح ملی دفع می کنند، اعلام می نماید.

روابط بین روسیه از یک سو، و آمریکا و متحدانش درناتو از سویی دیگر، کماکان در حال کج دار و مریز است. در حالی که تضادهای بین آنان در پاره ای از نقاط معین جهان مانند شرق مدیترانه و اوکرایین تداوم دارد، که هیچ راه حلی برای موضوع کریمه در آینده نزدیک متصور نیست ، هردو طرف می کوشند تا از شدت تنش بکاهند.

یک تجلی این روند، بازگشت هیئت نمایندگی روسیه به مجمع پارلمان اروپایی است، که به  سبب رویداد های اوکرایین چند سال متوقف شده  بود. افزون  بر این دیداری بین مقامات عالی امنیتی روسیه وهمتایان آمریکایی شان در اورشلیم اشغالی، با حضور نخست وزیراسرائیل صهیونیستی بنیامین نتانیاهو برگزار شد که در پی آن روسای جمهوری روسیه و آمریکا در حاشیه نشست "جی – بیست" در ژاپن دیدار کردند، و هردو پس از این دیدار بر قصد خود برای بهبود روابط دو جانبه و یافتن راه حلی برای موضوعات مناقشه برانگیز تاکید ورزیدند.

با این حال در بین تمام این ظواهر، تحریم های مخرّب برعلیه روسیه، که ناشی از دلایل عینی مرتبط با تشدید درگیری های اقتصادی و در نتیجه سیاسی است، تداوم یافته اند. در حالی که ناتو آشکارا خواستار پشتیبانی روسیه در تقابل با چین و ایران است، قرارگیری روسیه در چنین موضعی در آینده نزدیک بسیار دور از ذهن به نظر می رسد. زیرا چنین اقدامی برابر است با انصراف دولت روسیه از مواضعی که طی بیش از دو دهه اخیر اتخاذ کرده است.

این مرحله از تضاد ها و شکلی که در بسیاری از کشورها جایگزین لیبرالیسم جهانی شده می شود با ناسیونالیسم افراطی مشخص می شود.

در ایالات متحده آمریکا تحریکات خصمانه نه تنها بر علیه مهاجران - به ویژه مومنان به برخی از ادیان(اسلام - م.) - بلکه همچنین بر علیه اتباع آمریکایی لاتین و آفریقایی تبار تشدید شده است و می شود.  دار و دسته (در متن واژه اسپانیایی خونتا junta به معنای گروه کوچکی از معمولا نظامیان کودتاگر  آمده است - م.) حاکم بر آمریکا در حال حاضر پرچم جدایی طلبی را ، که به نحوی ریشه ای و اساسی با تمایل دولت ایالات متحده به مداخله در امور ایالت هایی  که در برابر سرکردگی (فدرالی - م.) آن سر فرود نمی آورند در پیوند است به اهتزاز در آورده است.

در همین اثناء، آمریکا به پشتیبانی نامحدود خود از صهیونیسم بین الملل ادامه داده، نسبت به شناسایی اورشلیم به عنوان پایتخت و بلندی های جولان بعنوان بخشی از اسرائیل صهیونیستی اقدام کرده است؛ که این دو اقدام به مفهوم نقض صریح و مستقیم قطعنامه های سازمان ملل متحد و شورای امنیت است.

همچنین در روسیه نشانه های تمایلات ناسیونالیستی می تواند به نحوی دم افزون از طریق ستایش دوره تزاری با تمایل به احیای آن و ارج نهادن بر نقش کلیسا در زندگی اجتماعی مشاهده شود.

به گونه ای مشابه نتایج انتخابات اروپایی نشان می دهد که جریان های سیاسی با ایدئولوژی های ناسیونالیستی افراطی در کشورهایی مانند فرانسه، ایتالیا و مجارستان بیش از همه قدرت می گیرند. جالب این که در این انتخابات همچنین تقلیل و تضعیف تاثیر احزاب سوسیال دموکرات با نظرگاه های جهانگرایی، مثلا درایتالیا و یونان، با کاهش روبرو بوده است. احزاب چپگرا که به هر شکل با سوسیال دموکرات ها همکاری می کنند باشکست های قابل ملاحظه انتخاباتی روبرو شده اند.

از نحله های مثبت مشهود در انتخابات اروپایی احزاب مارکسیست - لنینیست با هویت آشکار طبقاتی بوده اند که موقعیت های قدرتمندی به دست آورده اند، و درخشان ترین نمونه آن حزب کمونیست یونان در انتخابات پارلمان اروپایی و سپس پارلمان یونان است.

در همین حال، تشدید فشار بر روی حقوق کارگران در مراکز دولت های امپریالیستی تداوم می یابد، که یکی از تازه ترین گام های آن دگرگونی های جدی در نظام پرداخت حقوق بازنشستگان در فرانسه بوده است، که  به فروکاستن دستاوردهای طبقه کارگر فرانسه در طی تاریخ دراز مبارزات شان منجر شده است.(افزایش تقریبا هم زمان سن بازنشستگی در چند کشور اروپایی و تقلیل حقوق و مزایای بازنشستگان از مهم ترین رهنمودهای برنامه ریزی نولیبرالی است - م.).

تحلیل ژرف تحولات بین المللی جاری از لحاظ تشدید وخامت اوضاع همه ی تضادهای درونی سرمایه داری امپریالیستی، شباهت کاملی را با شرایط پیش از جنگ جهانی اول آشکار می سازد.

بحران اقتصادی دوره ای جهانی تنها بر این وخامت خواهد افزود، و در بطن این شرایط بحرانی، شعار "جبهه جهانی برعلیه امپریالیسم"از نظر اهمیت و پیوند رشد می یابد؛ همان گونه که مبارزه توده های کار و زحمت و نیروهای انقلابی شان در جهت حذف نظام سرمایه داری عمل می کند.

شرق مدیترانه و شمال آفریقا در هسته مرکزی این نبرد جهانی است، که از تناقضات سرمایه داری معاصر سرچشمه می گیرد. این امر به  روشنی در تجاوز امپریالیستی بر علیه عراق در نخستین دهه قرن حاضر و مقاومت افسانه ای مردم عراق در برابر آن آشکار بوده است.

تجلّی دیگر آن پایداری سرسختانه سوریه در طی بیش از هشت سال در برابر حملات ددمنشانه امپریالیسم و صهیونیسم، با پشتیبانی تمام نیروهای رژیم های ارتجاعی و نیابتی در منطقه بوده است.

به همان شکل، تقابل فزاینده بین ایران از یک سو و نیروهای امپریالیستی و رژیم های دست نشانده ی وابسته به آن از سوی دیگر، سهم جنبش های آزادی بخش ملی در منطقه ما،در قالب مبارزه عمومی مردم آزاده در سراسر جهان بر علیه امپریالیسم و گماشتگانش رابه نحو مهمی برجسته می سازد.

کمیته مرکزی همچنین از خیزش اوج گیرنده در سودان برعلیه حاکمیت کهنه پرست اخوان المسلمین، که طی چندین دهه بر سریر قدرت تکیه زده و از پشتیبانی ماشین دهشتبار سرکوب برخوردار بوده است، حمایت می کند.

کمیته مرکزی برهمبستگی رفیقانه با حزب کمونیست سودان، که نقش رهبری در جنبش توده ای مردم سودان را بر عهده دارد و به نحوی مجدّانه برای دموکراسی و پیشرفت مبارزه می کند، ارج می نهد .

در الجزایر جنبش توده ای بر علیه خونتای دیوانسالاری بورژوائی و برژوازی انگلی که حاکمیت شان مردم الجزایر را در تمام حیطه های زندگی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی فرسوده  است، گسترش می یابد.

یمن هنوز چون گذشته شاهد واپس نشستن های مکرر نیروهای متجاوز تحت رهبری عربستان سعودی، در برابر ضربات وارده از سوی مردم آزادی خواه یمن است. این شکست ها بخشی از هم پیمانان عربستان سعودی را به خروج از جنگ بی معنای آنان بر علیه یمن واداشته است.

کمیته مرکزی حزب ما با خشنودی شاهد اعتراضات توده ای در برابر کنفرانس منامه است که این به اصطلاح "معامله قرن" - یک طرح آمریکایی که هدفش امحاء و نابود سازی آرمان فلسطینی به نحوی قطعی به سود صهیونیسم جهانی است- را مطرح ساخته و به پیش برده است. اعتراض به این طرح توطئه گرانه محدود به توده های فلسطینی نبوده، بلکه در سراسر جهان عرب گسترده شده است. این جایگاه میهن پرستانه افتخار آمیز در تضاد کامل با اهداف رژیم های دست نشانده و نیابتی عرب ، اعم از این که پادشاهی هایی مانند عربستان سعودی، مراکش و اردن باشند و یا جمهوری های خودکامه مانند مصربوده است.

نقش ارتجاعی هوادار استعمار رژیم مصر در سراسر جهان عرب در سودان، یمن و لیبی آشکار شده است. به این نکته باید توجه داشت که بالا گرفتن مخاصمات نظامی که لیبی هم اکنون شاهد آن است، بازتابی است از شکست های محافل امپریالیستی و رژیم های دست نشانده آن ها برای دزدیدن سهمی از ثروت این کشور غنی است، که مردمش در آغاز قرن حاضر از بالاترین سطح زندگی برخوردار بودند و اکنون قربانی این روند هستند.

این کاملا آشکار است که علی رغم پاره ای عقب نشینی ها و مشکلات، جنبش آزادیبخش ملی در منطقه ما ماموریتی بزرگ در رویارویی با استعمار و گماشتگانش، که خطرناک ترین آنان اسرائیل صهیونیستی  وترکیه به عنوان چنگال زهرآگین ناتو در منطقه ما هستند،  برعهده دارد. تهدید ترکیه که انگیزه آن تمایلات توسعه طلبانه خشن و خودنمایانه رژیم هوادار اخوان المسلمین است دم به دم جدی تر می گردد.

این نقش تهاجمی و توسعه طلبانه ترکیه به ویژه در سوریه، که در آن طرح های اشغال و تجزیه - فارغ از اهداف نهایی آن ها - دربر دارنده مهم ترین تهدیدات فوری اند، نمایان است. به موازات روند بحران سوریه، بخش هایی مهم از خاک این سر زمین تحت اشغال و یا تهاجم خارجی، نخست و بیش ازهمه آمریکا و ترکیه، قرار دارد؛ که این امر با تشویق از راه سکوت و یا حتی تایید بسیاری از طرف های بین المللی همراه بوده، ترکیه در حال  اِعمال همراه  با فشار دستگاه اداری  و قوانین و مقررات خود بر مناطق اشغالی است.

این روند نشانگر مقاصد مقامات ترکیه در این جهت است که این مناطق، یعنی جایی که سوری ها در حال حاضر تحت اشکال متنوع خشونت و تبعیض قرار دارند، را در بلند مدت تحت اشغال خود نگهدارد. افزون بر این مقامات ترکیه به وضوح از باند های شورشی مسلح که بیشترین آن ها به یک ایدئولوژی تروریستی متحجرانه و کهنه پرست باور دارند حمایت می کنند.

این امر بخصوص در اِدلِب که هم اکنون عملا در حکم منطقه تحت قیمومیت ترکیه است کاملا صدق می کند.

بدین طریق نبردهای شدیدی که هم اکنون نیروهای مسلح ما در مناطق مرکزی و شمال شرق سوریه بر علیه سازمان های شورشی در آن شرکت دارند، به نحو موثری نبرد بر علیه تجاوز و اشغال خارجی است.

این بسیار مهم و اساسی است که با بذل بیشترین کوشش ممکن با نقشه های استعماری که هدف شان ایجاد یک به اصطلاح "منطقه آزاد" در شمال شرق سوریه است مقابله شود.

هدف چنین طرح هایی تنها تثبیت اشغال منطقه از سوی نیروهای ناتو است. از این رو، کمیته مرکزی حزب ما بر این امر که روش اتخاذ شده از سوی به اصطلاح "نیروهای دموکراتیک سوریه" اقدامی است که به طور عام نسبت به منافع مردم سوریه ونیز به طور خاص منافع ساکنان منطقه جزیره خسارت بار است تاکید می ورزد.

کمیته مرکزی با درک عمیق پایداری سرسختانه همه میهن دوستان حاضر در مناطق تحت اشغال موقت استعماری و تعهد تزلزل ناپذیر آنان نسبت به میهن شان، به آنان ادای احترام می کند.

کمیته مرکزی بر این امر که نیاز مبرمی نیز به مقابله با توطئه های استعماری، که هدف شان در هم شکستن روح میهن دوستانه سوری ها، از طریق معاملات مشکوک در قالب ظاهری "موافقت نامه های بازرگانی صلح آمیز" است وجود دارد تاکید می کند، این(موافقت نامه ها) چیزی جز صرفا شیوه دیگری از اعمال سیاست هایی از سوی محافل دشمن ، برای کسب سود نیست که به شیوه نظامی موفق به دست یابی به آن نشدند.

همه میهن دوستان آزاده سرزمین ما، یعنی توده های وسیع سوری، به شیوه ای قطعی و خلل ناپذیر به اصول پایدار میهن دوستانه متعهدند.

احساسات میهن دوستانه ای که اعمال قدرت های استعماری را مردود می شمارد همیشه در ژرفای هویت مردم سوریه بوده است.

در بررسی شرایط اقتصادی- اجتماعی کشور کمیته مرکزی به کاستی مداوم سطح زندگی توده های کار و زحمت ، به ویژه کارگران دستمزد بگیر، توجه ویژه دارد. محاصره اقتصادی  و تحریم های چند جانبه برعلیه  سوریه از سوی کشورهای امپریالیستی و دست نشاندگان شان بی گمان بر این روند اثر بزرگی داشته است، اما به هر حال سیاست ها و معیارهای اقتصادی و اجتماعی هم وسیعا نقش منفی ایفاء کرده اند. یک جنبه کلیدی، سیاست گذاری های  پولی  و قیمت گذاری بوده است. کاهش ارزش متناوب و شدید پاوند سوریه منجر به برخاستن امواج دم افزون و پی در پی تورم شده است؛ در حالی که این آشکار بوده است که سیاست های پولی تنها در جهت مناقع یک اقلیت انحصارگرا، دلّال، و معامله گران ارز به ازای هزینه های بیشتر برای کارگران و بخش های مولد اقتصاد ملی بوده است.

افزون بر این، تصمیم اخیر برای افزایش قیمت گاز و برخی از انواع معین  سوخت موجب تشدید تورم و از این طریق کاهش توان خرید اکثریت مردم گردیده است. در پی این، ثروتی هنگفت نزد بورژوازی انگلی و به ویژه سود برندگان از جنگ گرد آمده است.  فشرده مطلب این که جامعه در حال قطبی شدن بر اساس شالوده ای طبقاتی است.

گرچه کشور ما امسال با یک فصل کشاورزی عالی روبرو شد، اما در عمل کشاورزان به دلایل فراوانی هنوز ناگزیر از رویارویی با مشکلات پر شمار در بازاریابی برای محصولات شان هستند که به شیوه عملکرد دستگاه های  دولتی از جمله خطاهایی چون ارتشاء و اخاذی همراه با تهدید مربوط می شود. بازرگانان از راه خرید محصولات کشاورزی با قیمت بسیار پایین تر از قیمت خرید دولتی این ابزار را به کار گرفته اند، که نشانگر یک نمونه کاملا آشکار از ارتباط متقابل بین منافع مرتبط با بورژوازی دیوان سالار و انگلی به زیان تولید کنندگان واقعی است.

تولید صنعتی نیز با مشکلات فراوانی  روبروست که ناشی از افزایش قابل توجه در هزینه های بودجه ای و انقباض بازارمحلی بوده به نوبه خود نتیجه آن سقوط  توان خرید، و چشم انداز محدود صادرات به  سبب تحریم ها است.

کمیته مرکزی بر این باور است که روند بازسازی باید متوجه بخش های تولیدی کلیدی باشد؛ یعنی تولیدات صنعتی و کشاورزی بیش از طرح های تفننی مبتنی بر خدمات، که روز در پی روز دیده می شود که چیزی جز شکست نیستند.

این امر نیازمند یک دگرگونی ریشه ای در شیوه حرکت به  سمت تامین پشتیبانی بخش های تولیدی عمده و برآوردن منافع تولید کنندگان است.

کمیته مرکزی بر این امر تاکید می ورزد که بخش عمومی (دولتی-م.) اگر محافظت شده، توسعه یافته و توانمند باشد، می تواند در هر دو حیطه تولیدی و خدمات اساسی (زیر ساخت ها، بازرگانی داخلی و خارجی)، نقشی کلیدی در روند بازسازی کشور ایفاء کند.

کمیته همچنین مخالفت جدی حزب کمونیست سوریه را با تحت تاثیر قرار دادن موسسه های بخش عمومی با مشارکت سرمایه خارجی، که اقدامی ابهام آمیز در روند خصوصی سازی است، تصریح کرد.

کمیته افزود که گرچه در شرایط کنونی باید درها بر روی برخی از سرمایه گذاری های خارجی از سوی کشورهای دوست باز باشد، اما این سرمایه گذاری ها باید به ایجاد طرح های مولد محدود گردند تا صرف دریافت امکاناتی که در حال حاضرعمل می کنند. بطور کلی تجارب مشابه کشورهای به اصطلاح پیرامونی اثبات  می کند که آوردن سرمایه خارجی به بخش های حیاتی اقتصاد یک نفرین است و نه یک آمرزش، این به ویژه در شرایطی که این سرمایه گذاری ها بر اساس روش B.O.T. انجام می شود که ثروت ملی را نابود می سازد صادق است. ( اصطلاح رایج بین المللی  مخفف "Build- Operate- Transfer"در زبان انگلیسی به معنای ساخت، اداره و انتقال؛ که در این شیوه سرمایه گذار خارجی پروژه را با هزینه خود احداث و راه اندازی کرده، برای مدت زمانی معین از آن بهره برداری می کند و سرانجام طرح را در مهلت معهود تحویل می دهد – م.).

کمیته مرکزی حزب همچنین بر اهمیت تلاش برای تامین نیاز های عمومی، حتی در کوچکترین مقیاس ها تاکید جدی داشت. در این زمینه ، کمیته نتایج درخواست برای افزایش دستمزد و ارزش ترازی ( به معنای تعدیل و تنظیم دستمزدها با هزینه زندگی- م.)، روندی که منابع عملی  و درآمد پایه آن را پوشش دهند، یعنی به کار گیری یک نظام مالیاتی عادلانه و انسداد حفره های نشت سودهای انگلی را بررسی کرد. کمیته همچنین کوشش های سازمان های حزبی و رفقایی که در این کوشش همگانی موضوع تقاضای عاجل جامعه نقش داشته اند را ستود.

کمیته مرکزی بر این امر تاکید داشت که تلاش در زمینه اجتماعی- اقتصادی برای دفاع از امر تولید ملی و پیشبرد آن، به همان اندازه ارتقاء سطح زندگی توده ها، به نحوی ریشه ای و اساسی با تلاش ملی برای اهداف ذیل پیوند دارد:

1-   دفاع از استقلال ملی

2-   دفاع  از حق حاکمیت ملی

3-    یکپارچگی مطلق و کامل سرزمین.

کمیته همچنین گزارشی را که درباره فعالیت در بین زنان دریافت کرده  بود، با تاکید بر اهمیت اتخاذ روش هایی که برای این بخش به ویژه زنان کارگر که نقشی بسیار مهم در زندگی کشور ایفاء کرده اند به کار گرفته شده است مورد بررسی قرار داد.

با تاکید بر اهمیت دستیابی به برابری کامل جنسی در قوانین موضوعه، کمیته همچنین افزود که برابری عملی تنها تحت یک نظام مبتنی بر عدالت اجتماعی، یعنی جامعه سوسیالیستی در دسترس خواهد بود.

کمیته همچنین توصیه کرد که بدنه حزب در همه رده ها توجه لازم را به فعالیت های "مجمع سوری زنان برای حفاظت مادران و فرزندان"، سازمانی دیرپا که در طول تاریخ خود سهمی برجسته در امر افزایش آگاهی در بین زنان ایفاء کرده است، نموده و آن را تحت پشتیبانی کامل خود قرار دهد. این مجمع همیشه صدای رسای امر زنان بوده است و با همه جریان های واپسگرا اعم از فمینیسم افراطی  و یا تحجر مطلق، که در پی انسداد هرگونه پیشرفتی هستند، مبارزه موثر کرده است.

کمیته همچنین بر این باور است که برقراری پیوندهای گسترده با مجامع میهن دوستانه  زنان در تمام طیف های اجتماعی که به تقویت وحدت ملی به طور کلی یاری خواهد رسانید از اهمیت بسیاری بر خور دار است.

در رسیدگی به وضعیت انتشارات حزب، به ویژه توزیع ارگان رسمی حزب روزنامه "صوت الشعب" (صدای مردم) کمیته مرکزی کوشش های اعضای حزب در این جنبه کلیدی فعالیت حزبی را ستود. کمیته بر نیاز به کار بیشتر در زمینه امور کارگری در سراسر روزنامه نیز تاکید کرد.

کمیته همچنین بر نیاز مبرم به جلب نظر کارگران به تمام بخش های روزنامه تاکید ورزید.

کمیته مرکزی در پایان فعالیت بین المللی حزب و هچنین حضورش در برگزاری مراسم یادبود یکصدمین سال تاسیس انترناسیونال کمونیستی را، که اهمیت کلیدی آن عبارت از پیوند متقابل نزدیک بین مبارزات در مقیاس ملی و بین المللی است ارزیابی کرد.

سرچشمه : سولیدنت

 

Comments System WIDGET PACK

Share

بازگشت به صفحه نخست

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

 

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: