نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2019-05-24

نویدنو  02/03/1398 

 

 

  • انتخابات پارلمان اروپا روز 26 می در سراسر اروپا برگزار خواهد شد .ظاهر امر این است که در انتخابات امسال نیروهای راست و ملی گرا دست بالا را خواهند داشت . اما نیروهای چپ نیز بیکار ننشته اند و در پلتفرم های مختلفی با دیدگاه های متفاوت نسبت به شرکت در انتخابات برنامه ریزی کرده اند .

 

 

انتخابات پارلمان اروپا

انتخابات پارلمان اروپا روز 26 می در سراسر اروپا برگزار خواهد شد .ظاهر امر این است که در انتخابات امسال نیروهای راست و ملی گرا دست بالا را خواهند داشت . اما نیروهای چپ نیز بیکار ننشته اند و در پلتفرم های مختلفی با دیدگاه های متفاوت نسبت به شرکت در انتخابات برنامه ریزی کرده اند .

از یک سو 24 حزب کمونیست ، چپ و سبز با انتشار بیانیه ای مفصل مواضع خود را اعلام کرده اند ، و از سوی دیگر 25 سازمان جوانان کمونیست اروپایی هم با اعلام پلتفرم خود نسبت به پارلمان اروپا مشارکت خود را در این انتخابات اعلام کرده اند . با این که میزان مشارکت سال به سال در انتخابات پارلمان اروپا رو به کاهش بوده است ، اما انتخابات سال جاری کمتر با تحریم رو به رو بوده است .

نویدنو برای اشنایی با مواضع چپ در پارلمان اروپا متن کامل دو بیانیه و نیز موضع گیری دو حزب ایرلند و ایتالیا را جهت اطلاع خوانندگان منتشر می کند.

لازم به توضیح است که سازمان های جوانان کمونیست اروپا سازمان های جوانان احزابی هستند که عضو سازمان ابتکار کمونیستی اروپایی هستند که در سال 2014 تشکیل شد و ستاد مرکزی آن در آتن، یونان می باشد .  اسامی 30 حزب به شرح زیر است :

1- حزب کارگر اتریش  ،2- حزب کمونیست کارگران بلاروس - بخش حزب کمونیست شوروی ، 3- حزب کمونیست نوین بریتانیا ،4- اتحادیه کمونیست ها در بلغارستان ،5- حزب کمونیست های بلغارستان ،6- حزب کارگران سوسیالیست کرواسی ،7- حزب کمونیست در دانمارک ، 8- حزب کارگران کمونیست - برای صلخ و سوسیالیسم (فنلاند) ، 9- حزب کمونیست انقلابی فرانسه ،10 قطب احیا کمونیستی درفرانسه ، 11- حزب کمونیست مقدونیه ف 12- حزب کمونیست متحد گرجستان ،13- حزب کمونیست یونان ، 14- حزب کارگران بلغارستان ،15- حزب کارگران ایرلند،16- حزب کمونیست ف ایتالیا ، 17- حزب سوسیالیست لاتویا ، 18- حزب سوسیالیست لیتونیا ، 19- حزب کمونیست مالت ، 20- مقاومت مردمی مولداوا ، 21 حزب کمونیست نروژ ، 22- حزب کمونیست لهستان ، 23- حزب کارگران کمونیست روسیه ، 24- حزب کمونیست اتحاد شوروی ، 25- حزب کمونیست نوین یوگسلاوی ، 26- حزب کمونیست اسلواکی ، 27- حزب کمونیست کارگران اسپانیا ، 28- حزب کمونیست سوئد ، 29 - حزب کمونیست ترکیه ، 30- اتحادیه کمونیست های اکرایین

 

 

از پارلمان اروپا چه می‌دانید؟

بیانیه مشترک ۲۵ سازمان جوانان کمونیست در اروپا

برای اروپایی در خدمت کارگران و مردم! 

انتخابات پارلمان اتحادیۀ اروپایی

ما برای مبارزه علیه اتحادیه اروپا، یورو، و ناتو در انتخابات اروپایی حضور خواهیم

 

از پارلمان اروپا چه می‌دانید؟

نویسنده: برند ریگرت

 

در آستانه انتخابات پارلمان اروپا خبرنگار دویچه‌وله در بروکسل نگاهی انداخته است به وضعیت این پارلمان و وظایف آن. احتمال می‌رود سیاست‌مداران ملی‌گرا و پوپولیست‌ بخش قابل توجهی از کرسی‌های این پارلمان را تصاحب کنند.

پارلمان اروپا سال ۱۹۷۹ میلادی تأسیس شد و از آن زمان تا کنون نفوذ قابل توجهی کسب کرده است. این پارلمان  ۷۵۱ نماینده دارد که بسیاری از آنها خود را نماینده جامعه‌ای منحصر به فرد یعنی جامعه اروپای متحد می‌دانند.

پارلمان اروپا تنها نهاد فراملیتی جهان است که اعضای آن در پروسه‌ای دمکرات به صورت مستقیم توسط شهروندان کشورهای عضو اتحادیه اروپا انتخاب می‌شوند.  این نمایندگان قانون‌گذاران نهادی هستند که برای زندگی ۵۱۲ میلیون نفر شهروند اتحادیه تصمیم‌گیری می‌کند.

اگر بریتانیا از اتحادیه اروپا خارج شود شمار نمایندگان این پارلمان به ۷۰۵ نفر کاهش پیدا خواهد کرد. در جریان انتخابات امسال پارلمان اروپا که  ۲۳ تا ۲۶ مه (دوم تا پنجم خرداد) برگزار می‌شود، بریتانیا هنوز عضو اتحادیه اروپاست و به نظر می‌‌رسد شهروندان این کشور علی‌رغم هر نظری که در مورد برگزیت دارند، می‌توانند در انتخابات پارلمان اروپا شرکت کنند.

پیروزی سیاست‌مداران راست‌گرا

نمایندگان پارلمان اروپا برای دور‌ه‌ای پنج ساله انتخاب می‌شوند. در نتیجه حضور بریتانیا در انتخابات پیش‌رو تأثیر به سزایی در ساختار پارلمان آتی اتحادیه اروپا خواهد داشت. دور از ذهن نیست که تعدادی از نامزدهای مخالف اتحادیه اروپا در بریتانیا رأی آورند و نماینده این کشور در پارلمان اروپا شوند.

گمانه‌زنی‌ها حاکی از آن است که نمایندگان احزاب مخالف اتحادیه اروپا، یعنی احزاب ملی‌گرا و پوپولیست حدود ۲۳ درصد کرسی‌های پارلمان آتی اروپا را تصاحب خواهند. فراکسیون این احزاب حتی ممکن است از فراکسیون احزاب دمکرات مسیحی که تا به حال بزرگترین فراکسیون پارلمان اروپا بود هم پیشی گیرد.

شمار نمایندگان پوپولیست و راستگرای پارلمان اروپا در سال‌های اخیر پیوسته افزایش یافته است. در انتخابات گذشته یعنی سال ۲۰۱۴ میلادی سه گروه از پوپولیست‌های راست و منتقد اتحادیه اروپا ۲۰ درصد کرسی‌های پارلمان اروپا را تصاحب کردند سهم آنها از کرسی‌های پارلمان اروپا در دوره پیش از آن یعنی در فاصله سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴ میلادی حدود ۱۱ درصد بود.

در پارلمان اتحادیه اروپا نمایندگانی از ۲۰۰ حزب حضور دارند. آنها با نمایندگان احزاب مشابه خود از سایر کشورها  فراکسیون تشکیل می‌دهند.

آرای رأی‌دهندگان در کشورهای کوچک مثلأ لوکزامبورگ از رأی دهندگان کشورهای بزرگ مانند آلمان اهمیت بیشتر دارد. مثلأ لوکزامبورگ با ۵۹۰هزار نفر جمعیت، شش کرسی و آلمان با  ۹۶ میلیون نفر جمعیت ۸۰ کرسی در پارلمان اروپا دارد.

فراکسیون‌ها چگونه تشکیل می‌شوند؟

تا به حال، از میان هشت فراکسیون حاضر در پارلمان اروپا، احزاب دمکرات مسیحی‌ و احزاب سوسیال دموکرات بزرگترین فراکسیو‌ن‌های این پارلمان را تشکیل می‌دادند که در ائتلافی غیررسمی در تصویب قوانین اتحادیه اروپا همکاری داشتند. تصویب این قوانین نیازمند رأی اکثریت نمایندگان پارلمان است.

احزاب دمکرات مسیحی‌ و سوسیال دموکرات حال برای کسب اکثریت نیازمند حمایت احزاب لیبرال‌ یا سبزها خواهند بود. اتحادیه اروپا در دوره پنج ساله کنونی خود بیش از یک‌هزار و ۱۰۰ قانون تصویب کرده است.

این قوانین پس از بررسی در پارلمان‌های کشورهای عضو اتحادیه اروپا به قوانین ملی افزوده می‌شوند. علاقمندی شهروندان اتحادیه اروپا به مشارکت در انتخابات پارلمان اروپا به مرور کاهش یافته  و  از ۶۳ درصد در سال ۱۹۷۹ میلادی به ۴۳ درصد در سال ۲۰۱۴ رسیده است.

با این حال المر بروک، باسابقه‌ترین نماینده پارلمان اروپا از حزب دمکرات مسیحی آلمان معتقد است اختیارات و نفوذ پارلمان اروپا در طول این سال‌ها بسیار بیشتر شده است. او به دویچه‌وله می‌گوید: «سال ۱۹۷۹ ما نمایندگانی از ۹ کشور بودیم و ما حرفی برای گفتن نداشتیم، اما امروز نمایندگان ۲۸ کشور هستیم و نقشی تعیین کننده داریم

بروک معتقد است نفوذ پارلمان اروپا از نفوذ برخی از پارلمان‌های ملی هم بیشتر است و شعار اینکه  پارلمان اروپا باید تقویت شود، اشتباه است چون پارلمان اروپا قدرتمند است.

دردسر حضور در سه شهر

پارلمان اروپا همانطور که بسیاری از اعضای آن به شدت انتقاد می کنند، یک مکان ثابت ندارد و فعالیت‌های آن در سه شهر صورت می‌گیرد: استراسبورگ در فرانسه؛ مکانی که هر چهار هفته یک بار جلسات عمومی پارلمان  در آن برگزار میشوند، بروکسل در بلژیک؛ مکانی که کمیته‌ها و فراکسیو‌ن‌ها نشست‌های خود را در آن برگزار می‌کنند  و لوکزامبورگ مکانی که کارهای اداری پارلمان سازماندهی می‌شود.

پارلمان اروپا در هر سه شهر، سالن نشست و ساختمانی ویژه دارد. از سالن لوکزامبورگ تقریبأ هرگز استفاده نمی‌شود. این وضعیت و رفت‌وآمد پیوسته نمایندگان میان این سه شهر هزینه کلانی برای پارلمان اروپا دارد. با این‌حال تلاش نمایندگان این پارلمان برای تغییر شرایط هربار به شکست انجامیده است چون سه کشوری که به طور مشترک میزبان پارلمان هستند، حاضر به همکاری با یکدیگر نیستند. مثلأ فرانسه می‌گوید داشتن یک مکان واحد خوب است درصورتیکه این مکان استراسبورگ فرانسه باشد.

https://www.dw.com/fa-ir/world/a-48843458

بیانیه مشترک ۲۵ سازمان جوانان کمونیست در اروپا

منبع: سازمان جوانان حزب کمونیست اتریش

۱۰ مه ۲۰۱۹

خطاب به جوانان،

برای تقویت مبارزه علیه سرمایه‌داری و علیه اتحادیه اروپايی،

برای اروپای سوسیالیستی خلق‌ها

 

 ما، به مثابۀ سازمان‌های جوانان کمونیست اروپا با امضای این بيانيه به مناسبت انتخابات آینده اروپا، جوانان کشورهای خود را که شاهدند چگونه وضعیت زندگی‌شان با سیاست‌های ضدمردمی اتحادیه اروپايی و سیاست‌های دولت‌های کشور خود روزبه‌روز بدتر می‌شود و آرزوهایشان بر باد می‌رود، مخاطب قرار می‌دهيم.

اتحادیه اروپايی، اتحادیه‌ای در خدمت سرمایه بزرگ است تا  منافع و سود گروهی از شرکت‌های بزرگ اروپایی را تضمین کند و برای این کار حقوق خلق‌ها و جوانان را از بین می‌برد. تنها هدفی که اتحادیه اروپايی و دولت کشورهای عضو آن دنبال می‌کنند، قربانی کردن کارگران برای حفظ قابلیت رقابت بازارهای اروپایی، توسعه و گسترش آن‌ها و تضمین ارز مشترک آن است.

اتحادیه اروپايی ذاتاً مخالف خلق‌هاست.

این ادعا که اتحادیه اروپايی می‌تواند به نهادی برای خلق‌ها تبديل گردد، از پایه غلط است. اتحادیه اروپايی را نمی‌توان انسانی کرد، و همین‌طور نمی‌توان آن‌را به اروپای کارگران مبدل نمود. اتحادیه اروپايی تنها به ضرر خلق‌ها و جوانان تغییرپذیر است. احزابی که در مورد دمکراتیزه کردن اتحادیه اروپايی سخن می‌گویند، این حقیقت را کتمان می‌کنند که مانند کلیه دولت‌های دیگر در اروپا در کشور خود همان سیاست را علیه خلق‌ها به اجرا درآورده و هنوز اجرا می‌کنند. آن‌ها برای برآورده کردن نیازهای سرمایه‌های بزرگ اروپا در رقابت با اقتصادهای بزرگ دیگر مانند ایالات متحده آمریکا و ژاپن و چین و روسیه و هندوستان و به دلایل سرمایه‌داری دست به چنین کاری می‌زنند.

«آزادی» اتحادیه اروپايی آزادی شرکت‌های بزرگ از آب درآمد تا سودهای خویش را از این طریق به حداکثر برسانند، و استثمار کارگران خود را از طریق تشدید انعطاف‌پذیری، زیادتر کنند. اتحادیه اروپايی جوانان را هدف قرار می‌دهد، به این صورت که آن‌ها را برای شرکت‌های بزرگ به کارگران باز هم ارزان‌تری مبدل می‌سازد، بدون حقوق کاری، بیمه‌ای و یا اجتماعی، به کارگرانی که حتا باید از کشوری به کشور دیگر کوچ کنند. «تحرک» اتحادیه اروپايی در واقع آزادی شرکت‌ها در انتقال تولید به جایی است که دستمزد کارگران از جاهای دیگر کم‌تر و نرخ سوددهی بیش‌تر است و در این کار ارتش عظیمی از بیکاران به جای می‌ماند. هم‌زمان اتحادیه اروپايی کوشش می‌کند به کمک «تحرک» به این توهم در ميان خلق‌ها دامن بزند، که اتحادیه اروپايی «خانه مشترک» آن‌هاست و هر کس از «فرصت‌های شغلی» برخوردار است. و در این راه کتمان می‌شود که این کار فقط کوچ کردن از این کشور به کشور دیگر و یا از حرفه‌ای به حرفه دیگر است و تنها از معیار شرکت‌ها برای کسب سود پیروی می‌کند.

میهن مشترکی برای توده‌های جوانان کارگر و گروه شرکت‌های بزرگ نمی‌تواند وجود داشته باشد!

اتحادیه اروپايی در حال پیشرفت سریع در جهت لغو خصلت عمومی دانشگاه‌ها با پرداخت هزینه‌های تحصیلی، تبدیل دانش‌آموزان به بدهکاران از طریق وام و افزایش نفوذ شرکت‌های خصوصی برای تحصیل است. اين اتحاديه از آموزش حرفه‌ای پایه برای ایجاد کار حتا ارزان‌تر برای حفظ دستمزد به ميزان حداقل ممکن استفاده می‌کند. این اتحاديه «سپاه همبستگی اروپایی» را به عنوان مکانیسمی برای ادغام و مشارکت جوانان به عنوان یک نيروی کار بسیار ارزان، يا حتا داوطلب، ایجاد می‌کند و به این ترتیب کار غیرقانونی را به شیوه‌های مختلفی مشروعیت می‌بخشد.

اتحادیه اروپايی خطر بزرگی برای خلق‌ها و جوانان است.

نابرابری و مداخلات امپریالیستی از بدو تأسیس این اتحادیه به عنوان يک ائتلاف بين دولتی و امپریالیستی در دی ان ای (DNA) اين اتحادیه کاشته شده است. زیر پرچم دروغین «صدور دمکراسی و ارزش‌های اتحادیه اروپايی» اتحادیه همراه ناتو دخالت‌های امپریالیستی را هدایت می‌کند. اتحادیه اروپايی، برای ناتو به عنوان ستون اصلی امنیت اروپا ارزش قایل است و حمایت از سیاست کاربردی تهاجمی ناتو در محاصره روسیه، خلق‌‌های اروپا را به مخاطره می‌افکند. طبق قرارداد لیسبون و در پیروی از هدف‌های ناتو و به ضرر خلق‌ها، کشورهای عضو به طور گسترده‌ای در جنگ‌افزارها سرمايه‌گذاری می‌کنند، و با هزينه‌های نظامی در سطح ۲% از بودجه کل کشورها مقدمات جنگ‌های آینده فراهم می‌گردد. اتحادیه اروپايی هم‌زمان اقداماتی برای فعالیت‌های مستقل انجام می‌دهد تا توان تجاوزگری و نظامی‌گری را ارتقاء بخشد. در اين راستا نیروهای نظامی واکنش سریع مثل PESCO ايجاد می‌شوند. هم‌اکنون در آب‌های اتحادیه اروپايی مهاجرین و آوارگانی غرق شده و جان خود را از دست می‌دهند که کشورهایشان مورد بمباران قرار گرفته است، در حالی‌که بخش عظیمی از آنانی که جان بدر برده و مورد نیاز بازار کار نیستند در نقاط مختلف انباشته می‌شوند.

اتحادیه اروپايی و دولت‌های کشورهای عضو آن جنبش‌های کارگری و مردمی را سرکوب می‌کنند و به نام مبارزه علیه «تروریسم و رادیکال‌گرایی» کنترل مردم را تشدید می‌کنند. این اتحادیه ضدکمونیستیِ سرمایه، احزاب کمونیستی و سازمان‌های جوانان آن و نمادهای آنان را بزهکار جلوه می‌دهد، ولی در عین حال از رژیم‌هایی حمایت می‌کند که مثل اوکرائین به کمک نیروهای فاشیستی بر سریر قدرت نشسته اند.

برابر قرار دادن فاشیسم و کمونیسم که از نظر تاریخی قابل توجیه نیست به سیاست عمده و رسمی اتحادیه تبدیل شده است. به همین صورت  آن‌ها کوشش می‌کنند اهمیت روز  ۹ مه، روز پیروزی بزرگ ضدفاشیستی خلق‌ها علیه نازی‌های وحشی را تقلیل داده و آن را «روز اروپا» می‌نامند.

اتحادیه اروپا دشمن قسم خوردۀ مبارزه علیه لغو استثمار انسان‌ از انسان است، زیرا آن به معنی پایان پیمان راهزنانه سرمایه خواهد بود.

اروپای بیکاری، اروپایی که حقوق و آزادی‌های مردم را از بین می‌برد، اروپایی که مدافع سود مشتی استثمارکننده است، باید پایان یابد. راه ارضای حوایج کنونی جوانان و مردم باید هموار شود. ما کمونیست‌ها، همه جوانان و کارگران را فرا می‌خوانیم در این مبارزه شگرف به ما بپیوندند.

برای یک اروپای مردمی و نه سرمایه‌داری

در سال‌های اخیر تجربيات مهمی، شوربختانه با پی‌آمدهای غم‌انگيزی برای منافع خلق‌ها، اندوحته شدند.

سیاست ضدمردمی، اگر توده‌های مردم تنها به عنوان ناظر در کنار گود بنشینند از بین نمی‌رود، بلکه فقط با مبارزه در صفوف کمونیست‌ها، که ثابت‌قدم برای حقوق، برای آموزش همگانی و رایگان، برای بهداشت و تأمین اجتماعی، برای حق استفاده از ورزش، فرهنگ، وقت آزاد و خلاق و پایان بخشیدن به سرمایه‌داری فعالیت و علیه جنگ‌های امپریالیستی، تجاوز و حمله و در جهت احقاق حق خلق‌ها در انتخاب راه رشد خود پيکار می‌کنند.تنها این مبارزه می‌تواند بر ناسیونالیسم پیروز شود که تا وقتی سرمایه‌داری غالب است، بر پایه یأس و ناامیدی در مورد سناریوهای مختلف مدیریت این سیستم گندیده موفق خواهد بود.

جوانان باید آن احزاب به اصطلاح «مخالف اروپا» را طرد کنند، [احزابی] که علیه اقتصاد و جامعۀ ناعادلانه و استثمارگر سرمایه‌داری، که اساس چنين اتحادهايی چون اتحاديۀ اروپايی بايد باشد، نمی‌رزمند. باید پاسخی مبارزه‌‌جويانه به نیروهای نژادپرست و فاشیست، که از طرف سیستم به عنوان «سگ نگهبان» علیه جنبش کارگری مورد استفاده قرار می‌گیرند، ارایه کرد.

ما جوانان را فرا می‌خوانیم از کنش‌های احزاب کمونیستی و کارگری اروپا که علیه اتحادیه اروپايی مبارزه می‌کنند، با توجه به انتخابات اروپا در ماه مه و همین‌طور از کلیه مناقشات سیاسی پيش رو برای یک جامعه فارغ از استثمار انسان از انسان، برای سوسیالیسم، پشتيبانی کنند.

برگرفته از : عدالت

 

 

برای اروپایی در خدمت کارگران و مردم! 

برگردان : حسن نادری

 

اخبار روز: www.akhbar-rooz.com 

متن فراخوان مشترک 24 حزب چپ و سبز اروپایی برای انتخابات 26 ماه مه 2019 پارلمان اروپا 

برای اروپایی در خدمت کارگران ومردم.
انتخابات پارلمان اروپا، کارگران و مردم کشور های عضو اتحادیه اروپا را در برابر مشکلات فراوان و بن بست قرار میدهد.
کارگران با بی ثباتی و ناامنی اجتماعی، نابرابری، فقر و حمله به دستمزدها، حمله به بازنشستگی و حقوقشان مواجه هستند. جمعیتهای ساکن اروپا به ویژه جوانان، متحمل بیکاری، مهاجرت اقتصادی اجباری و دسترسی محدودتر به تحصیل، بهداشت و مسکن هستند. واقعیتی که بیانگر تشدید سیاست های استثماری و فقر در اتحادیه اروپا است.
شکاف و عدم توازن توسعه بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا وخیمتر شده اند. خود اتحادیه اروپا در بحران بسر میبرد و با ناآرامی های جدی مواجه است. 
اتحادیه اروپا، طبقات حاکم و نیروهایی که آنها را نمایندگی می کنند، دیگر نمی توانند نارضایتی اجتماعی رو به رشد را که ناشی از سیاست های آنها است پنهان کنند:
ـ نئولیبرالیسم در اقتصاد، ساختار غیردموکراتیک و متمرکزکردن کارهای اداری، نظامیگری و مداخله گرایی در روابط بین الملل؛
امروزه بسیاری از مردم بر این نظرند که اظهارات و وعده های اتحادیه اروپا و نیروهایی که آن را رهبری می کنند، بی اعتبار و غیرقابل قبول هستند. واقعیت اینست که ملتهای کشورهای مان، هر یک با مسائل بسیار متفاوتی مواجه اند.
ــ به جای "رونق و پیشرقت"، مردم اتحادیه اروپا با میلیون ها بیکار، بی خانمانی و فقر روبرو هستند، در حالی که میلیاردها یورو برای نجات بانک ها اختصاص داده میشوند. بخش خدمات عمومی و شرکت های دولتی، خصوصی می شوند و اموال اجتماعی به فروش می رسند. ضررهای بانکها را به بدهی عمومی تبدیل و به دوش کارگران میاندازند.
ــ به جای "دموکراسی و آزادی"، با مکانیزم های جدید، طبقه بندی شهروندان و کنترل اینترنت را در اختیار خود میگیرند. آزادی های دموکراتیک، از جمله حقوق اتحادیه های کارگری، مورد حمله قرار می گیرند. راست افراطی و نئوفاشیسم که در قرن بیستم توسط مبارزات مردم شکست خوردند، دوباره در اروپا ظاهر می شوند، در عین حال جریان ضد کمونیسم و تحریف تاریخ اروپا در نهادهای اروپائی برجسته میشوند. در برخی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا، نیروهای راست افراطی با دولتهای راست میانه در قدرت مشارکت دارند، و سیستم حاکم به این نیروها اجازه می دهد تا با استفاده از چالش بر حاکمیت قانون، سَم نژادپرستی، بیگانه ستیزی، شوونیزم، ضدجنس گرایی و همجنس گرایی را گسترش دهند، ایده برابری را به زیرسئوال ببرند.
ــ به جای تلاش برای "صلح"، اتحادیه اروپا ساختار نظامی خود را تقویت و همواره پیوند ارگانیک خود با ناتو را عمیقتر می کند. امروزه، با ایجاد همکاری ساختاری نظامی، اعلام مرحله جدیدی از نظامیگری ست که افزایش هزینه های نظامی و "انتقال سرمایه گذاری" به سوی صنعت و تجارت اسلحه را در پی خواهد داشت. در عین حال، اتحادیه اروپا درگیر افزایش مداخلات و تجاوز علیه دیگر کشورها و ملل است، نمونه بارز آن همکاریش با اسرائیل در فاجعه ای که مردم فلسطین در آن بسر میبرند.
ــ به جای دفاع از محیط زیست، اتحادیه اروپا سیاست های زیست محیطی خود را به قوانین بازار وابسته می کند. رسوایی های صنایع چندملیتی که قوانین زیست محیطی را نقض می کنند و ناتوانی در تصمیم گیری های لازم برای مقابله با تغییرات اقلیمی و پیامدهای چشمگیر زیست محیطی مردم، حاکی از شکاف بین اظهارات و بیانات با عمل میباشد.
ــ به جای نشان دادن همبستگی و مبارزه با عللی که باعث مهاجرت میلیون ها نفر از کشورهای خود میشوند، اتحادیه اروپا سیاست هایی را دنبال می کند که وضعیت این کشورها را وخیمتر می کند. دخالت اتحادیه اروپا با مداخلات امپریالیستی خود در خاورمیانه و شمال آفریقا باعث افزایش تعداد پناهندگان شده است. وخامت برجا مانده ناشی از استعمار کهنه، همراه با سیاست های استعمارنو در راستای استثمار کشورهای آفریقا و آسیا، دایره عبث فقر و فقدان توسعه ای را ایجاد کرده که باعث مهاجرت مردمان این کشورها که به دنبال زندگی بهتر در اروپا هستند، می شود. درعین حال، سرمایه های بزرگ در کشورهای اروپایی با پناهندگان و مهاجرانی روبرو هستند که میخواهند از آنان به عنوان نیروی کار ارزان قیمت برای تضعیف روابط کار در کشورهای اروپائی استفاده کنند. هیچ کس شک ندارد که مهاجرت و بحران پناهندگی یک مشکل پیچیده و چند بعدی است. با این حال، نظامی گرایی، نژادپرستی و بیگانه ستیزی هرگز نمی توانند پاسخی برای این بحران باشند. نیروهای پیشرو به منظور مبارزه در هر کشوری از اعضای اتحادیه اروپا فراخوانده می شوند تا پاسخهای درخور و مطابق با قوانین بین المللی و با اولویت اصول همبستگی، انترناسیونالیسم و وحدت طبقه کارگران ارایه دهند. 

مردم کشورهای اروپایی میل و نیاز به اروپایی دیگر دارند
اروپای دیگر ممکن است!
علاوه بر چارچوب پیمانها، سیاست های مشترک و پیمانهای مربوط به ثبات تدوین شده تاکنونی، اتحادیه اروپا در سال های اخیر یک ساز وکار سخت گیرانه تر با ابزاری بنام "معاهده مالیاتی" بوجود آورد تا از طریق سیاستهای مالی بنام «نقشه راه اقتصادی اروپا»، «سیستم همآهنگ کننده سیاستهای اقتصادی و مالی اروپایی» بتواند بر بودجه دولت های عضو نظارت کند. اتحادیه های اقتصادی و پولی تقویت می شوند، روابط وابستگی اقتصادی و سیاسی در حال نهادینه شدن هستند، حاکمیت ملی برای اجرای سیاستی دیگر در سطح ملی در حال از بین رفتن است، دموکراسی و حق مردم برای توسعه اجتماعی و اقتصادی به چالش کشیده شده اند. «اتحادیه بانکی اروپا» از تمرکز عظیم سرمایه ها و کنترل سیستم های مالی دولتها حمایت میکند. توافقنامه تجارت آزاد با مراکز قدرتمند جهان (مانند توافق جامع اقتصادی و بازرگانی با کانادا) در تلفیق و همراهی با تجارت از نوع استعمارنو، سیاستهای توسعه اقتصادی با مناطق حاشیه ای (وابسته به سرمایه های بزرگ. م) در سراسر جهان، جنبه های بیرونی یک مدل اقتصادی را میسازند که عمیقا ناعادلانه و استثمارگرایانه هستند.
بواسطه تحمیل روابط سلطه آمیز سیاسی و اقتصادی تصویب شده به وسیله هیئت اجرایی قدرت های بزرگ و تامین کننده منافع گروه های اقتصادی و مالی، دموکراسی، دولت و حاکمیت ملی مردم در اروپا به چالش کشیده می شوند. دولت های منتخب با تهدیدات آشکار مواجه و تحت فشار قرار دارند. رفراندوم ها نادیده گرفته می شوند یا آنقدر تکرار می شوند تا شهروندان بر اساس خواسته های اتحادیه اروپا رای دهند.
هشدارهای نیروهای ترقیخواه در مورد ماهیت، سیاست ها و پیمانهای اتحادیه اروپا - آنطوریکه توسط معاهدات آن تعریف و سیاست هایی که توسط احزاب راست و سوسیال ـ دموکراتها تعمیق یافته و در اروپا باجرا گذاشته شدند ـ همگی حاکی از واقعییاتیست که درستی هشدارهای مان را ثابت میکنند. با این حال، اتحادیه اروپا نه تنها به صدای مردم گوش نمی دهد، بلکه حملات به سطح زندگی و حقوق مردم ما را تشدید میکند. رهبران اتحادیه اروپا با شعار" اروپای بیشتر"، در باره مسیری دیگر یا اروپای دیگر بحث نمی کنند، اما با شتاب هر چه بیشتر، اتحادیه اروپا را به سمت تقویت انحصارات، نظامیگری و تحمیل رفتار دیکتاتوری خود سوق میدهند. از سوی دیگر، نه تنها ناسیونالیسم و نژادپرستان راست افراطی، آلترناتیوی در برابر چالش کنونی نیستند، بلکه چهره ای بسیار ارتجاعی از سرمایه داری هستند، این نیروها یادآور تاریک ترین دوره های اروپا هستند.
بحران اتحادیه اروپا – حاصل سرمایه داری و تناقض های آن- به طور فاجعه آمیزی همه مشکلات را برجسته کرده و نشان میدهد که ساختمان اتحادیه اروپا بواسطه ماهیتش قابل اصلاح نیست، زیرا پیمان های منعقده آن ساختاری را تعریف میکنند که دارای فرایند نولیبرالی و نظامیگرایانه هستند. یک راه موثر برای همکاری در اروپا لزوما باید بر اساس اصول حاکمیت، آزادی، دموکراسی، پیشرفت اجتماعی و صلح متکی باشد.
اروپای دیگر ممکن و ضروریست و بیش از هر زمان دیگری در دستور کار ما قرار دارد. اروپای دیگر- اروپایی که در خدمت کارگران، خلقها و نیازهای آنها باشد ـ اروپائی که بتواند با تغییرات اساسی پایه های اتحادیه اروپای نو بر آن ساخته شود. تغییرات رادیکالی که توسط کارگران و مردم اروپا طراحی و تصمیم گرفته شوند.
تاریخ قاره اروپا غنی از میراث مبارزاتی و انقلابی است. این ثابت می کند که مردم با کارگران و جوانان به مثابه یک نیروی پیشگام می توانند با مبارزات خود به حملات و اقدامات وحشیانه کنونی پایان دهند. جلوی پیشروی راست افراطی و فاشیسم را بگیرند؛ راه را برای تحولات اجتماعی مهم با خصوصیت ضدامپریالیستی و ضدانحصاری هموار کنند: زمینه های جایگزینی سرمایه داری و بن بستهایش را فراهم سازند؛ بار دیگر چشم انداز ایجاد جامعه جدید، جامعه ترقیخواه، صلح و عدالت اجتماعی را طرح ریزی کنند.

نیروهایمان را متحد کنیم؛
مبارزاتمان را تقویت کنیم. 
نیروهای کمونیست، ترقیخواه، ضدسرمایه داری، ضد نئولیبرالی، چپ و اکولوژیست که این فراخوان مشترک را امضا کرده اند، بر این باورند که انتخابات آینده مجلس نمایندگان اروپا در ماه مه فرصت مهمی است تا مبارزه مان را برای حال و آینده کشورهای مان و قاره اروپا تشدید کنیم. ما میدانیم که درشرایط کنونی، خطر راست افراطی یک تهدید بزرگ برای قاره اروپا و مردمان آن میباشد و این خطر توسط دولت ترامپ در ایالات متحده تشویق می شود. نیروهای در قدرت برای حفظ منافع خود در اتحادیه اروپا نمی توانند این تهدید را متوقف کنند، زیرا این سیاست های آنها هستند که زمینه تولید و رشد آنرا ایجاد میکنند. در عین حال برخی از همین نیروهای در قدرت به طور آشکار با افراطیون همکاری می کنند. تنها نیروهای ترقیخواه، نیروهایی که برای حقوق کار و حقوق اجتماعی و نیز برای حاکمیت ملی خلقها مبارزه می کنند، می توانند نیروی مقاومت علیه راست افراطی و فاشیسم باشند. باین علت تقویت آنها باید یک گزینه برای هر شهروند دموکرات و ترقیخواه درهر یک از کشورهای مان باشد.
ما از کارگران، جوانان، زنان و به طورکلی مردم کشورهای عضو اتحادیه اروپا می خواهیم که در زمان رأی گیری در انتخابات پارلمان اروپا، خواسته ها، آرمان ها، مبارزات و دیدگاه های خود را بیان کنند و نیروها ئیکه - همانند ما احزاب امضا کننده این فراخوان –در خط مقدم مبارزات اتحادیه های صنفی و تجاری قرار دارند و متعهد به ادامه مبارزه هستند را تقویت کنند. 

برای اروپای برخوردار از حقوق اجتماعی:
اروپایی که برای تولید کنندگان ثروت و گردانندگان اقتصاد یعنی کارگران مفید باشد؛ اروپایی که شغل دائمی، پایدار، تمام وقت و درخور و شایسته برای همه ارایه دهد؛ اروپایی که حقوق و دستاوردهای اجتماعی را بازسازی و بهبود بخشد؛ اروپایی که مدافع خدمات عمومی و اعتلای آن؛ متضمن حق آموزش و پرورش و کار برای نسل جوان و سطح زندگی شایسته برای افراد سالمند و گروه های آسیب پذیر اجتماعی باشد؛ اروپایی که بازسازی و گسترش زیرساخت های اجتماعی در حمایت از خانواده ها، کودکان و افراد معلول را در برنامه خود داشته باشد.

اروپایی با پیشرفت اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی پایدار:
انتخاب راه توسعه اجتماعی و اقتصادی ای که به یک همبستگی واقعی و روبه رشد بین کشورهای مختلف کمک کند؛ این هم باید بر اساس برنامه های سرمایه گذاری در بخش عمومی در راستای سیاست های حمایت اجتماعی، استفاده پایدار از منابع طبیعی و حفاظت از محیط زیست باشد. راه توسعه ای که با اتخاذ تدابیر جدُی علیه تغییرات اقلیمی اعمال شود، طوریکه تضمین کننده عدالت اجتماعی باشد؛ راه توسعه ای که رشد پتانسیل تولیدی هر کشور با احترام به حق توسعه و یک مدل توسعه پایدار باشد؛ استقلال و امنیت غذایی را تضمین کند؛ از بخش های استراتژیک به سود منافع عمومی در هر کشور دفاع و از شرکت های کوچک و متوسط حمایت کند؛ به مناطق امن فرار مالیاتی (بهشت مالیاتی) و جابجائی سرمایه های آزاد و فارغ از مقررات پایان دهد. راه توسعه ای که با تنظیم و تدوین مالیات بر فعالیت های سوداگرانه سرمایه مبارزه کند.

برای اروپای برخوردار از صلح و همکاری با تمام خلقهای جهان.
اروپایی که به منشور ملل متحد و قوانین بین المللی احترام بگذارد، از جمله احترام به اصول حق تعیین سرنوشت خلقها، تمامیت ارضی و حاکمیت دولت ها؛ اروپایی که مسابقه تسلیحاتی و نظامیگرائی در روابط بین الملل را مردود بداند؛ به دخالتهای خشن در امور بین المللی و تهاجمات خارجی پایان دهد؛ به ائتلافهای نظامی تهاجمی مانند ناتو و وجود پایگاه های نظامی خارجی پایان دهد و برای خلع سلاح، از جمله خروج تمام سلاح های هسته ای از قلمرو کشورهای عضو و از بین بردن کامل سلاح های هسته ای مبارزه کند. اروپایی که همکاری و دوستی بین خلقهای جهان، همکاری های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برابر و چندجانبه گرائی سودمند را ترویج دهد.

برای اروپای برخوردار از دموکراسی، همکاری بین کشورهای حاکم با حقوق برابر.
برای اروپایی که به دموکراسی و مشارکت دموکراتیک، حاکمیت و حقوق برابر دولت های خود، به تنوع فرهنگی و هویت هر یک از ملتها و حقوق اقلیت ها احترام بگذارد؛ اروپایی که از طریق دستورات اداری متمرکز، لابی ها و قدرتمندترین کشورها اداره نشود، بلکه توسط مردم اداره شود.

برای اروپای آزاد، برخوردار از حقوق و همبستگی.
برای اروپایی که از آزادی های دموکراتیک مانند اتحادیه های کارگری، حقوق مدنی و اجتماعی - از جمله حقوق دیجیتال شهروندان، حریم خصوصی، حفاظت از اطلاعات شخصی و بی طرفی اینترنت دفاع کند؛ اروپایی که مکانیزم های سرکوبگری، رتبه بندی و نظارت بر شهروندان را رد کند؛ در عمل برابری همه افراد بدون تبعیض جنسی، قومیتی، رنگ، مذهب، معلولیت یا هویت جنسی را تضمین کند؛ با تمام اشکال تبعیض آمیز علیه زنان و حقوق آنها مبارزه کند، از جمله به انتخاب حقوق جنسی و باروری آنها احترام بگذارد.

ما (امضاء کنندگان) با هم کار می کنیم و گروه چپ در پارلمان اروپا را تقویت می کنیم.
برای این منظور، ما همکاری خود را بیش از پیش توسعه میدهیم و به ادامه کار گروه چپ متحد / چپ سبز کشورهای اسکاندیناوی در پارلمان اروپا، بر اساس برابری و احترام متقابل در تفاوت ها، مسیرها، تجربیات و ویژگی های مان متعهد هستیم؛ما به اقدام مشترک خود ازطریق این گروه به عنوان محل همکاری متمرکز بر بسیاری از چیزهایی که ما را در مبارزه برای اروپای دیگر مبارزه میکند، ادامه میدهیم.
ما برخصوصیت و هویت این گروه پارلمانی بمثابه محل همکاری هماهنگ (کنفدرال) میان نیروهای کمونیست، کارگری، ترقیخواه، چپ و مدافع محیط زیست، که هدف مشترک آنها طرح صدای مبارزات کارگران و خلقها در پارلمان اروپا است، تاکید داریم. و هدف تأکید، پیشنهاد و دفاع از سیاستهای مترقی به وضوح متفاوت از آنچه که راست و سوسیال ـ دموکراسی تاکنون دنبال کرده و ادامه می دهند، میباشد. هدف گروه دادن شکل و محتوای مبارزه در ارایه راه دیگری برای اروپا است.
با امضای این فراخوان، ما متعهد به دفاع از این اهداف و دستورالعملها هستیم. هرچه نیرومندتر باشیم، مبارزه برای یک اروپای مشترک، پیشرفت اجتماعی و صلح بیشتر خواهد شد.

احزاب امضاء کننده به فراخوان مشترک برای انتخابات 2019 به پارلمان اروپا:
1. حزب ترقیخواه کارگران (قبرس) -
Parti progressiste des travailleurs – AKEL
2. حزب کمونیست پرتقال -
Parti communiste du Portugal – PCP
3. حزب کمونیست آلمان -
Parti communiste d'Allemagne – DKP
4. حزب چپ آلمان - (
Die Linke (Allemagne
5. حزب کمونیست اتریش -
Parti communiste d'Autriche – KPÖ
6. حزب کار بلژیک -
Parti du travail de Belgique – PTB-PVDA
7. حزب کمونیست بوهم موراوی (اسلواکی) -
Parti communiste de Bohème Moravie – KSČM
8. حزب کمونیست دانمارک -
Parti communiste du Danemark – DKP
9. حزب کمونیست در دانمارک -
Parti communiste au Danemark – KpiD
10. حزب کمونیست اسپانیا -
Parti communiste d'Espagne – PCE
11. چپ متحد اسپانیا -
Izquierda Unida – IU
12. حزب متحد جمهوری خواه - آلترناتیو اسپانیا - (
Esquerra Unida i Alternativa (EuiA
13. حزب چپ ناسیونالیست - برادری در استان گالیسی اسپانیا -
Anova Irmandade Nacionalista – anova
14. کمونیست های کاتالون (کاتالونیا) -
Communistes de Catalogne
15. حزب کمونیست فنلاند -
Parti communiste de Finlande – SKP
16. حزب کمونیست فرانسه -
Parti communiste français – PCF
17. حزب کمونیست ایتالیا -
Parti communiste italien – PCI
18. حزب بازسازی کمونیست - ایتالیا - (
Parti de la refondation communiste – PRC (Italie
19. همگرایی سوسیالیستی (ایتالیا) -
Convergence socialiste (Italie)
20. حزب کمونیست لوکزامبورگ -
Parti communiste du Luxembourg – KPL
21. حزب کمونیست مالت -
Parti communiste de Malte – PKM
22. حزب کمونیست بریتانیا -
Parti communiste britannique – CPB
23. شین فیین (ایرلند) - (
Sinn Fein (Irlande
24. حزب کمونیست دانمارکی ها -
Parti communiste danois

* این بیانیه توسط آقای حسن نادری ترجمه و برای انتشار در اخـتیار اخبار روز گذاشته شده است

انتخابات پارلمان اتحادیۀ اروپایی

منبع: صدای سوسیالیستی

۹ مه ۲۰۱۹

 

انتخابات برای به اصطلاح پارلمان اتحادیۀ اروپایی فقط یک سیرک است. این «پارلمانی» است با قدرت‌ بسیار محدود، و اگر قرار بشود قدرت بیش‌تری به آن داده شود از آن برای تقویت بیش‌تر نیروهای ادغام‌گرا و سلب بیش‌تر قدرت از نهادهای ملی، مانند مجلس نمایندگان ایرلند، استفاده خواهد شد.

این «پارلمانی» است که رییس آن دو بار از کودتا‌های نافرجام در ونزوئلا و سرنگون نمودن دولت دمکراتیک آن کشور حمایت کرده است.

این پارلمان دروغین یک پوشش و ظاهر‌سازی برای نشان دادن وجود دمکراسی در درون ساختارهای فراملی اتحادیۀ اروپایی و دامن زدن به این توهم است که از طريق این ساختارهای امپریالیستی می‌توان تغییر به وجود آورد.

«پارلمان» اتحادیۀ اروپایی گورستان سیاستمداران مطرود و جایی است که چهره‌های مطرود نظام در آن استراحت نموده و مزایای هنگفت دریافت می‌کنند.

آن‌ها می‌توانند در گوشه و کنار جهان به مثابه هيأت‌های نمایندگی اتحادیۀ اروپایی جفتک بیندازند و ببینئد در آن سوی مدار قطب شمال موش‌های صحرایی چگونه پرورش داده می‌شوند، یا به کشورهای دور دست بروند و برای بومیان درباره مزایای «ارزش‌های دمکراتیک» سفید اروپایی سخنرانی کنند. موافقت‌نامه‌های تجاری اتحادیۀ اروپایی موجب خسارات اقتصادی عظیمی به کشورهای فقیر می‌شود، در حالی‌که ناتو- بازوی مسلح اتحادیۀ اروپایی- و استراتژی نظامی در حال ظهور خود آن کشورها را نابود می‌نمایند، منابع مردم را غارت می‌کنند.

برگرفته از : عدالت

 

مارکو ریزو دبیر حزب کمونیست ایتالیا: 
ما برای مبارزه علیه اتحادیه اروپا، یورو، و ناتو در انتخابات اروپایی حضور خواهیم داشت 
برگردان: هاتف رحمانی

 

انتخابات پارلمان اروپا از امروز آغاز شده است. ۲۴ حزب کمونیست و چپ سبز در بیانیه ی مشترکی سیاست های خود را نسبت به این انتخابات اعلام کرده اند. خبرگزاری بین المللی کمونیستی ICP گفتگویی با مارکو ریزو دبیر حزب کمونیست ایتالیا انجام اده است. این گفتگو را در زیر می خوانید:


آیا درست است که حزب کمونیست ایتالیا در انتخابات پارلمان اروپا شرکت خواهد کرد؟

آری، می توانیم بگوییم که شبحی بر سر اروپا در حرکت است. ما در انتخابات اروپایی، با لیست نامزدهای خود در تمام حوزه ها، برای تشدید مبارزه علیه اتحادیه اروپا، یورو و ناتو حاضر خواهیم بود. برخی از این نکاتی که کمونیست ها همیشه از آن حمایت کرده اند حتی از سوی جنبش ۵ ستاره برای دزدیدن آرا چپ مورد حمایت قرار گرفته است و امروز که آن ها در دولت هستند، تمام این نکات کاملا رها شده اند. ما فکر می کنیم کمونیست ها می توانند و باید بدیل واقعی در برابر ستیزه جعلی بین چپی که به کارگران خیانت می کند و راستی که در حال رشد است باشند.


در یکی از بیانیه های شما، اعلام شده بود که حزب در تمام حوزه ها بدون جمع آوری امضا حضور خواهد داشت، اما شما هیچ گروه پارلمانی در مجلس یا سنا ندارید. آیا می توانید علت آزادی از جمع آوری امضاء را توضیح دهید؟

قانون انتخابات کاملا روشن است . لیست هایی که ترکیبی هستند و حزبی را در بر می گیرند که در پارلمان اروپا حداقل یک عضو منتخب دارد متعهد به جمع آوری امضا نیستند. کشوری که نمایندگان مجلس باید از آن جا انتخاب شوند در قانون انتخابات مشخص نشده است. چپ های یونان پنج سال پیش با استفاده از این پیش فرض برای شرکت در انتخابات پذیرفته شدند. ما عضو یک گروه سیاسی اروپایی، ابتکار کمونیستی اروپایی هستیم، و باید از رفقای حزب کمونیست یونان که اجازه دادند که از نماد آن ها در کاغذ رای استفاده کنیم سپاسگذار باشیم. این نمایش عظیم انترناسیونالیسم بود.


حزب کمونیست همیشه موضع سخت ضد اروپایی داشته است، آیا آن موضع با شرکت در انتخابات اروپایی متضاد نیست؟

ما موضع خود را بدون بازی با کلمات و فرصت طلبی مطرح خواهیم کرد. ما اعتقاد نداریم که اتحادیه اروپا و نهادهای اروپایی می توانند از داخل تغییر کنند. این موضعی است که به روشنی ما را از چپ هوادار اروپا متمایز می کند. ما از این انتخابات و فضایی که به ما داده خواهد شد برای پیش برد شعارهای خود برای محکوم کردن ماهیت اتحادیه اروپا استفاده خواهیم کرد. ما این کار را همراه با دیگر احزاب کمونیست اروپا همراه با کسانی که بیانیه مشترک را که به روشنی اعلام می کند که اروپای کارگران و مردم بدون لغو اتحادیه اروپا و یورو امکان پذیر نیست امضا کرده اند، انجام خواهیم داد.


انتظار می رود حزب لیگ (حزب سیاسی دست راستی فعال در جنوب ایتالیا- مترجم) در انتخابات پیشرفت زیادی بکند، آیا نگرانید؟ چرا ائتلافی از بقیه چپ ها تشکیل ندادید؟

خیزش راست در این کشور تا اندازه ای ما را نگران می کند، اما خطای اصلی از چپی است که وظیفه خود را انجام نداده است . اگر امروز کارگران سالوینی
Salvini را به عنوان راه حل می بینند شاید به خاطر آن است که دولت های چپ مرکز قوانین حمله به حقوق کارگران و طبقات مردمی را تصویب کرده اند. پیوستن به کسانی که سبب همه این وضعیت هستند نمی تواند راه حل باشد. تغییر دبیر کل حزب برای تغییر ماهیت حزب دموکراتیک کافی نیست. و این امر برای چپ رادیکالی هم که (هر بار ) لیست های جدیدی ایجاد می کند، و در هر انتخاباتی اسم و آرم جدیدی انتخاب می کند شایسته نیست. من به عنوان کمونیست فکر می کنم که تنها باز سازی یک حزب کمونیست قوی ومنسجم می تواند پادزهری برای پیشرفت راست باشد. ما می توانیم بدیل (آلترناتیو) باشیم.

 

 

Comments System WIDGET PACK

Share

بازگشت به صفحه نخست

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

 

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: