|
||
نویدنو - سیاست - اقتصاد- کتاب - زنان -صلح - رحمان هاتفی - فرهنگ وادب - درباره ما - پیوندها - -دیدگاه نظری - ویژه نامه | ||
سخنی دیگر دربارهی نفت شمال |
||
نویدنو:17/8/1385 |
||
و داستانِ امتیازخواهی دولت شوروی سابقهی تاریخی نفت شمال و هیأت اقتصادی کافتاردزه قسمت سوم رسول مهربان گاه برخی مطالب آنقدر تکرار میشوند که حقایقی قطعی و غیرقابل تردید به نظر میرسند. اما واقعیت آن است که نادرستاند. تکرار از ویژگیهای مهم تبلیغ است. تکرار باعث میشود مطالب مورد نظر در ذهن مخاطب بنشیند و جایگیر شود. تبلیغ اگر درست هدفگیری شده باشد، از نقاط مختلف بازگو و تکرار شود و صدای مخالفِ روشنگری هم نداشته باشد ممکن است حقیقتی مطلق بهنظر برسد. احمد جواهریان، به نقل از مجلهی «چیستا»، مقاله هنر سیاسی، اردیبهشت و خرداد سال 1385
... و قضیهی «نفت شمال» و امتیاز خواهی دولت شوروی و تشویش اذهان عمومی و بد آموزیهایی که به مدت 60 سال در مورد نفت شمال در تاریخ معاصر ایران بهوجود آمده است از مصادیق بارز همین (هنر سیاسی) است، هنری که در حقیقت یک جنگ روانی مخرب و استعماری علیه تمامی نیروهای ترقیخواه تا به امروز بوده است. بگذار برای تبیین و تشریح حقیقت و واقعیتِ این امر تاریخی- سیاسی به بازخوانی ماجرا بر اساس مستنداتِ قابلِ مراجعه در اسناد متعلق به دوست و دشمن بهپردازیم:
این هیأت در 29 شهریورماه 1323، تحت ریاست آقای کافتاردزه معاون وزارت خارجهی شوروی به ایران آمد و همهی ماجرا از همینجا آغاز میشود که هیأت اعزامی شوروی شرایط مزایای بهرهبرداری منابع نفتی شمال را توسط دولت شوروی طی جلسات متعدد به اطلاع کابینه رساند و معلوم شد که پیشنهادات دولت شوروی اختلاف ماهوی و بنیادی با شرایط استعماری دولتهای آمریکا و انگلیس دارد و دولت ساعد نمیتواند علناً و رسماً آن را رد کند، زیرا شرایط و پیشنهادات شرکتهای آمریکایی و انگلیسی، حداکثر همان شرایط مصوبهی کابینهی قوام بوده است. در مقابلِ چنین شرایط و اوضاع و احوالی که به علت ورود و حضور هیأت اعزامی شوروی در صحنهی مذاکرات ایجاد شده بود، هیچ راهی برای دولت ساعد باقی نماند، جز اینکه با تبانی و مشورت و زد و بندهای خاصِ متولیان مجلس 14، به یکباره قیافهی ملی! و حفظ منافع وطن و ملت ایران را به خود بگیرد و مذاکرات مربوط به بهرهبرداری از نفت شمال را به خاتمهی جنگ موکول نماید. چنین است که بهیکباره دولتی که در خفا و با استخدام عجولانهی متخصصین آمریکا و قبول منت آنها بر ملت و دولت ایران درصدد بند و بست با امپریالیسم آمریکا و انگلیس بود، در جلسهی علنی مجلس طی سخنان مزورانهای که با تأیید و احسنت لیدرها و متولیان مجلس روبرو میشود، انصراف دولت را از مذاکرات دربارهی نفت تا خاتمهی جنگ به قصد حفظ منافع ملت ایران اعلام دارد. اما ساعد در همین گزارش سراپا دروغ یک اشتباه اساسی که ناشی از دستپاچگی بود، مرتکب میشود و اظهار میدارد؛ «در این ضمن اطلاعاتی هم مربوط به کنفرانس نفت در آمریکا و جریان مذاکرات آن کنفرانس از مأمورین شاهنشاهی در خارجه واصل که دولت را بیش از پیش متوجه به لزوم اتخاذ خط مشی و رویهی ثابتی که حافظ منافع عالیهی کشور در حال و آتیه باشد نمود و به این جهات در اولین جلسهی هیأت وزیران فعلی در روز شنبه 11 شهریور 1323 (دوم سپتامبر 1944) این موضوع مطرح و اینطور مذاکره و تصمیم گرفته شد که قبل از روشن شدن اوضاع اقتصادی و مالی دنیا و استقرار صلح عمومی مطالعهی اعطای هیچگونه امتیاز خارجی مقتضی و ضروری نمیباشد1 .» اشتباه و دروغ بزرگ ساعد مراغهای در همین بود که اگر در جلسهی 11 شهریور ماه هیأت دولت چنین تصمیم وطنپرستانهای اتخاذ شده است، چرا و به چه علت در تاریخ 21 شهریور 1323 موافقت با اعزام و حضور هیأت شوروی در ایران شده است، درحالی که دولت ساعد از هر جهت میدانست که علت اعزام و حضور چنین هیأتی مذاکره در بارهی نفت شمال است. و این سؤال توسط خبرنگاران تهرانمصور مطرح شد و ساعد مراغهای در پاسخ میگوید: «در آن موقع تذکر این نکته فراموش شده بود». و این جواب موجب خنده و تمسخر خبرنگاران قرار گرفت. به دنبال نطق مزورانهی ساعد در مجلس که با احسنت اکثریت مجلس 14 مواجه شد و سید ضیاءالدین طباطبایی بیشترین احساسات را بهخرج داد، هیأت اعزامی شوروی طی یک کنفرانس مطبوعاتی، مواد و شرایط پیشنهادی دولت شوروی را برای نمایندگان جراید مطرح کرد و انتشار آن و رویهی مخالفتآمیز و عناد و لجاج دولت ساعد مورد انتقاد شدید روزنامهنگاران عضو«جبههی آزادی» و نیروهای مترقی و حزب تودهی ایران قرار گرفت. از آن تاریخ موج مخالفت علیه کابینهی ساعد بالا گرفت و کابینهای که با توافق و حمایت آمریکا و انگلیس به روی کار آمده و مورد پشتیبانی اکثریت مجلس 14 بود، زیر فشار افکار عمومی استعفا داد. روزنامههای آن روز تهران مانند، داد، ایران ما، آژیر، رهبر (که اکنون در کتابخانههای ملی و مرکز اسناد دانشگاه تهران موجود است) این مخالفت عمومی را نشان میدهد. از مجموع این اسناد میتوان اظهار نظر کرد که حضور هیأت شوروی در صحنهی سیاسی تهران مانع از بند و بست ساعد با امپریالیستها شده است. نوشتهی روزنامهی ایران ما، در این مورد گویا است: «ساعد که در اول ورود قائم مقام کمیساریای خارجی شوروی بدون توجه به اهمیت پیشنهاد شوروی اظهار کمال موافقت و همراهی را با منظور کافتاردزه کرده بود بعد از مشورت با کابینه سازان خود ناگهان رویهی خشن و دور از عقل و نزاکت سیاسی پیش گرفت. کسی که چندین ماه با نمایندگان کمپانیهای آمریکایی مذاکره میکرد حتا برای مذاکره با کمپانیهای آمریکایی، متخصص آمریکایی به خرج دولت ایران استخدام نمود و با دلالهای دغلی مثل فردلیپ مذاکره و دمسازی راجع به واگذاری اختیار تام منابع زیرزمینی ایران میکرد از قبول و حتا مطالعهی پیشنهاد کافتاردزه خودداری کرد، صحنهگردانهای سیاست ایران و در رأس آنها سید ضیاء برای ساعد نطقی ساختند که گویا قبل از ورود آقای کافتاردزه تصمیم گرفته بود که به هیچ دولت و کشور بیگانه تا پایان جنگ امتیاز ندهد2 ». روزنامههای «جبههی آزادی» مقالات مشروحی در بارهی تبانی و زد و بند ساعد نوشتند و اعتراض عمومی علیه کابینهی ساعد بالا گرفت و در دمونستراسیون حزب تودهی ایران و شورای متحدهی کارگری که به مناسبت سالگرد انقلاب اکتبر در تهران برپا شد، این اعتراض و خشم عمومی علیه کابینهی ساعد و حضور مستشاران مالی آمریکا و دکتر میلیسپو نمایان شد. این همان میتینگ افشاگرانه و ضد امپریالیستی است که به جهت منافع خاصی که دارودستهی سید ضیاءالدین داشتهاند، تشکیل و اجرای آن را تحت حمایت سربازان شوروی قلمداد کردند و بعدها در همهی بحثهای داخل حوزههای مختلف احزاب وابسته به جبههی ملی و از آن طریق در اذهان گروه بسیاری از ملیگراها با شاخ و برگهایی عنوان شد و جنجالها علیه شوروی و در نتیجه عداوت و بدبینی علیه سوسیالیسم بهوجود آورد. در حالیکه آن روزها عبور و مرور سربازان شوروی و آمریکایی، انگلیسی، هندی در خیابانهای تهران امری عادی و معمولی بود. این تظاهرات با همهی جارو جنجالی که روزنامههای طرفدار سیدضیاء مانند رعد امروز و آتش به مدیریت میراشرافی علیه آن برپا کردند، نتیجهبخش بود و موجب سقوط کابینهی ساعد گردید. علاوه برآن موضوع اخراج دکتر میلیسپوی آمریکایی و طرد عوامل انگلیسی مجلس در دستور روز ملت ایران قرار گرفت و با آن که چنین راهپیمایی افشاگرانهای مورد حمله و هجوم پلیس و اوباش سیدضیایی قرار گرفت، آثار آن مجلس چهاردهم را تحت تأثیر شدید قرار داد و مانع تصویب لایحهی اختیارات دکتر میلیسپو شد و در نتیجه این عامل بیگانه از ایران اخراج گردید و بار دیگر امپریالیسم آمریکا عقبنشینی کرد. اما مسألهی نفت شمال و شرکت نفت جنوب موضوع حاد سیاسی روز بود و بحثهای داغی را در سطح جامعه و محافل سیاسی و اجتماعی ایجاد کرد. از آن جمله طرح پیشنهادات هیأت اعزامی شوروی در مصاحبهی مطبوعاتی کافتاردزه نظریات موافق و مخالفی را در مجلس ایجاد کرد و مرحوم دکتر محمد مصدق بر اساس تز و دکترین مغشوش «سیاست موازنهی منفی» در پاسخ پیشنهادات کافتاردزه سخنانی در جلسهی هفتم آبان ماه مجلس شورای ملی ایراد کرد که با همهی تجلیلی که از سیاست شوروی به عمل آورد چون اساس نظریاتش معوق و مسکوت گذاردنِ مسألهی نفت تا خاتمهی جنگ بود، مورد تأیید و تشویق اکثریت مجلس قرار گرفت. روزنامهی آژیر به قلم شادروان جعفر پیشهوری در مقالهای تحت عنوان «دربارهی نطق آقای دکتر مصدق» چنین نوشت: «پریروز مجلس صحنهی تأتر شده بود. نمایندگان کف میزدند. سید کاظم یزدی، کاظمی و جمال امامی، و غیره دستها را رنج داده و به شدت کف میزدند. در همان حین حکایتی بهنظرم آمد. ببل، که یکی از زوعمای سوسیالیسم آلمان بود همیشه به دوستان خود میگفت وقتی مرتجعین در «رایشتاک» گفتههای مرا بر سبیل اتفاق تصدیق میکنند من از خود میپرسم «ای پیره، ببل باز چه دستهگُلی به آب دادی که مورد تحسین این آدمخورها قرار گرفتی. در بارهی نطق آقای دکتر مصدق عرض دیگری ندارم و این را هم گفتیم بر سبیل مزاح بود3». براساس نظریهی سیاست موازنهی منفی، دکتر مصدق طرحی را در جلسهی 11 آذر ماه 1323 به نام قانون تحریم امتیاز نفت به مجلس تقدیم کرد و از آنجا که فراکسیون حزب تودهی ایران با فوریت و تصویب فیالفور آن مخالفت داشت موجب هزاران تعبیر و تفسیر شد. یادآوری این نکته ضروری است که حزب تودهی ایران همیشه مخالف دادن امتیازات خارجی بوده است و این نظر در روزنامهی رهبر و سخنان نمایندگان فراکسیون حزب در مجلس 14 به روشنی ثبت شده است. حتا در جلسه مرداد ماه 1323 با صراحت کامل نظر حزب تودهی ایران توسط دکتر رادمنش به این شرح بیان شد: «بنده و رفقایم با دادن امتیازات به دولتهای خارجی بهطور کلی مخالفیم، همانطور که ملت ایران توانست راه آهن را خودش احداث کند بنده یقین دارم که با کمک و سرمایهی داخلی مالی میتوانیم تمام منابع ثروت این مملکت را استخراج کنیم و شاید بتوانیم به موضوع بدبختی این مملکت بهبودی بخشیم». بنابراین طرح پیشنهادی دکتر مصدق در اساس با نظریات حزب تودهی ایران فرقی نداشت، اما از آنجا که کار نفت را محدود به امتیازات آینده میکرد و امتیاز استعماری موجود یعنی شرکت نفت ایران و انگلیس را به حال خود باقی میگذاشت و از طرفی با عجله و دستهبندی و تبانی اکثریت مجلس همراه بود. با تأمل و مداقه و بالاخره امتناع فراکسیون حزب تودهی ایران و تنی چند از نمایندگان مترقی روبرو گردید. طرح دکتر مصدق چنین پیشنهاد شد: مجلس شورای ملی «از نظر حفظ مصالح مملکت امضا کنندگان، طرح قانونی ذیل را تقدیم و تصویب آن را با دو فوریت درخواست داریم. مادهی اول: هیچ نخست وزیر و اشخاصی که کفالت از مقام آنها و معاونت میکنند نمیتوانند راجع به امتیاز نفت با هیچ یک از نمایندگان رسمی و غیر رسمی دول مجاور و غیر مجاور یا نمایندگان شرکتهای نفت و هرکس غیر از اینها مذاکراتی که اثر قانونی دارد بکند و یا این که قراردادی امضا نماید. مادهی دوم: تخست وزیر و وزیران میتوانند برای فروش نفت و طرزی که دولت ایران معادن نفت خود را استخراج و اداره کند مذاکره نمایند و از جریان مذاکرات باید مجلس شورای ملی را مستحضر نمایند». مادهی سوم و چهارم آن در بارهی مجازات متخلفین از این قانون است که ربطی به بحث ما ندارد. فراکسیون حزب تودهی ایران در اساس نمیتوانست با این طرح مخالفت کند، اما آن را کافی برای استیفای حقوق ملت و حل بنیادی مسألهی نفت و طرد استعمار و قراردادهای استعماری موجود نمیدانست. بهعلاوه فراکسیون حزب تودهی ایران با دو فوریتِ طرح مخالف بود و عجله و اشتیاق اکثریت مجلس را که در سرسپردگی بسیاری از آنها به مراکز استعماری شکی نبود، دلیل بر توطئه و دسیسه و نیرنگهای پارلمانی میدانست. به این جهت دکتر کشاورز خطاب به دکتر مصدق اظهار داشت: «پنج دقیقه اجازه بفرمایید بدون خارج شدن از مجلس شورای ملی، فراکسیونها در مجلس تشکیل شود و ما این طرح را بگذاریم جلومان با دقت بخوانیم، شما هنوز این طرح را به ما ندادهاید که بخوانیم. ممکن است این طرح اشتباهاتی داشته باشد که بعد از تصویب اسباب اشکال شود، البته همه شما را شخص وطن پرستی میدانند، ولی عقل کل که نیستید و ممکن است که یک اشتباهاتی هم کرده باشید. اجازه بدهید این را مطالعه کنیم و تا این طرح تصویب نشود از مجلس شورای ملی خارج نخواهیم شد». اما اکثریت مجلس با فریادهای رأی رأی صدای دکتر کشاورز را خفه کردند. تلاش فراکسیون حزب تودهی ایران برای تکمیل این طرح که منجر به استیفای حقوق ملت ایران از دولتهای خارجی شود بهجایی نرسید. بههرحال با همهی اختلاف نظرهایی که در جریان مذاکرات نفت بین مصدق و فراکسیون حزب تودهی ایران بهوجود آمد، برخلاف جار و جنجالی که بعدها عوامل آمریکایی و انگلیسی درون جبههی ملی در این مورد برپا کردند، همکاری و اشتراک مساعی مصدق با حزب تودهی ایران ادامه داشت و تا آخر مجلس 14 به قوت خود باقی ماند و در مبارزه با کابینهی صدرالاشراف و رد و افشای توطئهی کمیسیون سه جانبه در کابینهی حکیمی و مبارزه با استبداد به نتایج درخشانی رسید. 1- سیاست موازنهی منفی، ص 161، به نقل از مذاکرات مجلس، 27 مهر ماه 1323 2- ایران ما، شمارهی 281، 9/9/1323 3- روزنامهی آژیر، شمارهی 207، نهم آبان ماه 1323
منبع : فرهنگ توسعه مطالب مرتبط : قسمت دوم
|
||
Free Web Counters & Statistics |