نویدنو - سیاست - اقتصاد-  کتاب -  زنان -صلح  - رحمان هاتفی فرهنگ وادب - درباره ما - پیوندها -  -دیدگاه نظری - ویژه نامه

در حاشیه همایش زنان وصلح

نویدنو:14/10/1385

در حاشیه همایش زنان وصلح

نویسنده : آوا

نامه رسیده

-         حمله به افغانستان به بهانه سرنگونی طالبان وایجاد دموکراسی (همسایه شرقی ما)

-         سکوت ما ومردم

-         حمله به عراق به بهانه سرنگونی صدام وپیشگیری از گسترش سلاح های هسته ای (همسایه غربی ما)

-         سکوت ما ومردم

-         تدارک حمله به ایران با الفاظ محور شرارت و.....

-         سکوت ما ومردم

-         حملات لفظی به ایران با بهانه تولید سلاح های هسته ای وغنی سازی اورانیوم ....

-         سکوت ما ومردم

-         ارسال پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت ..... تصویب تحریم ایران .... اجماع جهانی در رابطه با عدم تعلیق غنی سازی ایران و....

-         وباز هم سکوت ما ومردم ؟

-         نه ! غریو اولین پژواک بر علیه حنگی که در یک قدمی ما آهسته قدم می زند. همایش زن وصلح . در تهران وبا همت زنان ، زنان فعال در هم اندیشی فعالان جنبش زنان .

 12 دی ما سال 1385 شمسی . خیابان ورشو .سالن احتماعات تشکل های غیر دولتی . آمدگان زیاد نیستند. حداکثر 150نفر. به تعداد اندکند وبه سخن سرشار.من نیز یکی از آنانم . زن هستم و آرزومند وجویای   صلح.

گوینده ای از زبان شیرین عبادی  برنده ایرانی نوبل صلح می خواند که «باید تعریف دیگری از صلح ارائه شود» ، صلح تنها عدم وجود جنگ نیست . صلح محو بیماری هاست .صلح غلبه بر ایدز است .صلح نبرد با نایرایری وریشه کنی فقر وتامین عذالت اجتماعی است .صلح آزادی ودموکراسی است .

ودیگری باز رشته کلام را به دست می گیرد واز «جامعه شناسی  صلح » می گوید .آن دیگری از « نقش زنان در پیشبرد صلح جهانی » وسومی از « اسطوره شناسی صلح » داد سخن می دهد  وزن دیگری از حفظ محیط زیست می گوید وآلودگی های  دیرپای محیط زیست انسانی  ، از زباله های اتمی سخن می راند وچه گویا عدد ورقم را به یاری می گیرد که تصویر ی کامل پرداخته باشد از رنجی که امروز وفردا وآینده را بیمار ورنجور خواهد ساخت . وباز دیگری بر میکروفون میز خطابه به تشریح « کودکان وصلح » می پردازد. ویکی دیگر از گرد آمدگان فریادش را رساتر بر می آورد به پرسشی که « چرا هیچ کس دراین دیار از صلح حرفی نمی زند؟باور کنید جنگ در یک قدمی ما مردم ایران است » . ومن دیده ام جنگ را با قامت منفور آتش گرفته اش در بیمارستان های آبادان واهواز.آری « صلح حق ماست » وهر آن کسی که بر طبل یاوه ی جنگ وجنگ افروزی می کوبد ، در پی خاموشی صدای انسان هاست .

تمام دیشب را با کابوس جنگ گذرانده ام .صحنه های حنگ در سال 1359 وزمان حصر آبادان از دیدگانم رژه رفته اند.آنگاه را که در بیمارستان ها تکه پاره های اندام انسان هارا جمع می کردیم ومی دوختیم ودر عین حال شاهد خاموش فرو افتادن وسوختن نخل هایی بودیم که به نسل ها قامت بر افراشته بودند. خمپاره بود وتوپ وبی رحمی غیر انسانی ، که تمامیت انسان را به سخره گرفته بود تا پس از خاموشی موقتش ، باز ما باشیم واطاق های عمل بیمارستان وتن های مثله شده ی انسانی ، که در دلهره آتشی دیگر باید دوخته می شدند تا شاید در فرجی دیگر امید زندگی را در آغوش گیرند. وهزاران صفحه یاد  وخاطره بود که در برهوت سرگردانی ، از زبان زخمی حاضرین در آبادان وبیمارستان رها می شد وحتی قلمی هم برای ثبت این ناب ترین شکوه های انسانی ازشقاوت جنگ وجود نداشت . وچه فجایع غم انگیزی که در خاطر سینه های خون آلود رفتگان برای ابد نانوشته ماند. وحال این زن فریادش را رها کرده است « باور کنید جنگ در یک قدمی ماست » وما انگار به نمایندگی از وجدان های خاموش وسیلی خورده آمده ایم تا در حقارت تمام پلشتی های جنگ فراخوان صلح باشیم ورشته ی زایای زندگی .باور کنیم که « صلح طلبی ، صلح چویی ونفی هر گونه خشونت ، برگ دیگری از مطالبات زنان است » بیاییم دست در دست این ورق زندگی آفرین صلح را باهم ورق بزنیم .

 

 

 

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست  


Free Web Counters & Statistics