نویدنو - سیاست - اقتصاد-  کتاب -  زنان -صلح  - رحمان هاتفی فرهنگ وادب - درباره ما - پیوندها -  -دیدگاه نظری - ویژه نامه

۱۴ بهمن زادروز شهادت رهبر زحمت کشان ایران دکتر ارانی تسلیت باد

نویدنو:13/11/1385

۱۴ بهمن زادروز شهادت رهبر زحمت کشان ایران دکتر ارانی تسلیت باد


"گلگونه مردان
، خون ایشان است"
(فرید الدین عطار به نقل از حلاج)
 
پیروزی واپسین با ارانی است
 در بهمن 1353 سی و پنج سال از تاریخی می گذرد که شهربانی سرپاس رکن الدین مختاری دکتر تقی ارانی را در کمال شکوفایی زندگی یعنی در سن سی و هشت سالگی در بیمارستان بازداشتگاه شهربانی در تهران، بدست پزشک احمدی و بدستور شاه و الهامگران امپریالیستی انگلیسی وی، غدارا شهید کردند و آنرا "مرگ طبیعی از تیفوس " جلوه دادند. طی این مدت آبهای فراوانی از شط تاریخ گذشت و اگر اکنون ارانی از خواب عدم بر می خاست و جهان امروز را که در آن سوسیالیسم به نیروی مقتدر و دورانساز بدل شده است، می دید، از تحقق بخشی از آرزوهای بزرگ خود سخت شادمان می شد. وی از اینکه اندیشه های مارکسیستی- لنینیستی که با چنان رنجی در محیطی عقب مانده به ترویج آنها همت گمارده بود، اینک در کشور ما نفوذی گسترده یافته است و نام و خاطره و آموزش او مورد احترام عمیق محافل مترقی کشور ماست، سرشار از غرور می گردید.
درباره ارانی طی این سی و پنج سال چه در زبان فارسی و چه در زبان های خارجی مقالات و کتب نوشته شد ولی هنوز در این زمینه حق مطلب بویژه در آثار منتشره بفارسی ادا نشده و تصویر جامع و از جهت تاریخی بشکل همه جانبه بررسی شده ای از دکتر تقی ارانی طی رساله یا کتابی عرضه نگردیده است.
ارانی بمثابه دانشمند، مجاهد، سازمانده و مروج بزرگ مارکسیسم و طلایه دار برجسته روشنفکران  انقلابی ایران در دوران استبداد رضاشاهی، در دورانی که تناسب نیروهای ضد انقلاب وانقلاب هم در جهان و هم در ایران کاملا به سود ضد انقلاب بود، در یک جامعه نیمه فئودال و نیمه مستعمره عقب مانده، با طبقه کارگر کم عده، با قشر روشنفکری محدود، با ترکیب قوی خرده بوروژوایی طراز کهن، میزیست و مبارزه میکرد. در دوران او امپریالیسم انگلستان از جنگ اول جهانی بیشترین بهره را برده و به " کارگردان " مهم جهان امپریالیستی و مستعمره دار بزرگ بدل شده بود.
در دوران او فاشیسم در آلمان، ایتالیا، ژاپن، سیطره یافته و " جهاد " ضد کمونیستی خود را با نعره های مستانه اعلام داشته بود، در دوران او انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر، پس از مرگ لنین، مراحل دشوار تکامل اقتصادی و اجتماعی و سیاسی خود را میگذراند. در چنین شرایطی ماوراء دشوار ، راهگشائی برای اندیشه انقلابی، یک قهرمانی بیمانند است در خورد روح و خرد مردی مانند ارانی.
ادراک عمیق حقانیت راه انقلابی و ایمان شعله ور بدان، سرچشمه آن نیروی معجز آسائی بود که در مغز و قلب ارانی جای داشت و او را تسلیم ناپذیر میساخت. او پیروزی آرمانهای خود  را میدید.
او جای تاریخی نقش بزرگی را که ایفا کرده بود میدانست. اینک بنگرید که در بیدادگاه  رضاشاهی در محاصره گروهی نظامیان و مشتی جاسوسان " تامینات" این شیرمرد خردمند چه می گفت، اینها جملاتی است که باید بخاطر سپرد:
" قوانین مانند حباب های رنگارنگ، گاه تیره و گاه شفاف، دور نور ثابت عدالت واقعی را فرا گرفته است. آیا ممکن است قوانینی که بدست اقلیت وضع شده، شفاف و حاکی عدالت باشد؟ چه چیز ضمانت می کند که، اقلیت واضع قانون، علیرغم طبع و مشی و منافع خود، بفکر منافع توده ها باشد؟ تاریخ پر از این قوانین تیره و تار است!  قوه قضائی و مدرّج های آن ( یعنی قوانین)، تابع  طبقه حاکمه و تکامل ادوار تاریخی است".
(تکیه از ماست)
ارانی پس از این توضیح علمی و ماتریالیستی و طبقاتی از نقش قوانین در " محکمه جنائی" رضاشاه که در تالار عام فتحعلیشاه در قصر کهنه سلطنتی قاجار تشکیل بود، در همان حلقه سرنیزه ها و جاسوسان، با آوائی بم و گیرا و خونسرد( بقول فردوسی : تو گویی  دو گوشم بر آواز اوست) چنین ادامه داد:
"چه صحنه های جنایت و قوانین جابرانه که بنام "عدالت" در تاریخ بشر ظاهر و منسوخ گردید! در یونان قدیم، بنام همین قوانین تیره و مفتضح، جام شوکران بدست سقراط، بعنوان مخالفت با ارباب انواع شهر، که آنروز مقدس بود، داده شد. در روم جمع کثیری در صحنه ها، طعمه وحوش گرسنه شد. در قرون وسطی، بنام خدا و مسیح از طرف اداره " انگیزیسیون "  زبان ها بریده شد. توده ها، از افراد بشر، زنده زنده بآتش انداخته شدند!  در قرون وسطی، محاکمه بین ارباب و رعیت، جنگ تن بتن بود که در آن خان سواره و با سلاح و رعیت پیاده و بدون سلاح در مقابل هم قرار میگرفتند!
 پس از ختم آن صحنه فجیع، نعش آن رعیت بعنوان "محکوم" از جلسه محاکمه بیرون کشیده میشد! در دوره "تجدید" (رنسانس) ، پیشوایان سعادت بشر، مانند "جیورد انوبرونو" و غیره ، بسوختن در آتش و زبان بریدگی محکوم شدند. گالیله، اگر زانو بر زمین نمیزد، و با انگشت پا دنیایی را به ریش پاپ نمی خندانید، نیز در آتش می سوخت".
پس از ذکر این نمونه های تاریخی از قانون و "عدالت طبقاتی" دکتر ارانی چنین نتیجه گرفت:
" آیا قوانین جبار امروزه و شهربانی های طبقات ممتاز، با آن قوانین و تعصبات ادوار قبل تفاوتی دارند؟ نه! دنیا بآخر نرسیده. تاریخ هم نایستاده. همان افتضاحات است که بدست قوای قضائی طبقات ممتاز تکرار میشود تا آنکه دوره وضع قوانین مطابق عدالت واقعی و نفع توده بشر، برسد".
پس از اندکی مکث با لحنی که در آن طنزی غم آلود با اخطاری مهیب در آمیخته بود، ارانی با همان آرامی و شمردگی چنین افزود:
" هرقدر که این محکمه و لباسهای رنگارنگ شما بنظرتان مقدس می آید، قانون اعدام سقراط و یا تعصّبات مذهبی کاتولیکی هم بنظرشان مقدس بود! این جلسه هم مانند آن جلسات مضحک و فجیع، روزی موضوع برای صحنه ها و نمایشات خواهد شد. قوه محرک و تغییر قوانین بقدری بزرگ است که بزرگ ترین تعصبات هم نمیتواند مانع آن تغییر شود".
(تکیه از ماست).
دکتر ارانی بویژه آن قانونی را که مظهر نمونه وار ستم طبقاتی یعنی قانون ضد کمونیستی سال 1310 را در دادگاه نام بَرکرد و گفت:
"مجلس شورا ی سال 1310 این جرات را کرد و ماده 60 قانون مجازات عمومی سابق را که مجلس ملی برای حفظ انتظام کشور در مقابل شورشها وضع کرده بود تغییر داد.
آزادی عقاید را رسما قدغن نمود. توهین کمرشکنی بملت ایران وارد آورد. هرقدر در هویت آن مجلس، تشریفات "قانونی" تشکیل آن، منافاتی که قانون مزبور با روح قانون اساسی دارد و سوء استفاده ای که مجلس از حق خود بدون توجه باحساسات عمومی نموده است، بیشتر دقت کنیم، این قانون مفتضح تر و کثیف تر در نظر ما جلوه می کند. بهمین جهت ما آن را بیادگار محکمه تاریخی امروز " قانون سیاه" مینامیم و برای حفظ شرافت ملت ایران  نفرت شدید خود را بدان اظهار میداریم. اگرچه آن قانون اصولا برای قدغن کردن کمونیسم وضع شده است، در عین حال بجهت تکمیل عمل مفتضح خود، تمام عقاید را قدغن نموده است".
 این نقل قول ها را برای آن آوردیم که طی سطور محکم و پرمغز آن تمام شخصیت ارانی که برای دوران خود بی همتا بود انعکاسی روشن یافته است. سراسر دفاعیه تاریخی ارانی سرشار از این روح انقلابی و طبقاتی است و بجاست که آنرا در زمره دفاعیات بزرگ تاریخی بشماریم.
در سایه همین سیاست ضد انسانی آنتی کمونیستی امپریالیسم و ارتجاع ایران و بر راس آن محمد رضا شاه، چنانکه ارانی گفت و پیش بینی کرد، نه فقط کمونیست ها، بلکه صاحبان تمام عقاید اپوزیسیون را سرکوب کرده و میکنند. رضا شاه و فرزندش اکنون سالیان دراز است که زمین کشور ما را از خون مبارزان و بسیاری از شاگردان وفادار راه ارانی مانند خسرو روزبه، هوشنگ تیزابی، پرویز حکمتجو، خسرو گلسرخی و دهها و دهها نام عزیز دیگر گلگون میکنند ولی پیروزی نهائی با ارانی  است که گفت قوه محرک و تغییر قوانین جابرانه بدست توده ها بقدری بزرگ است که بزرگترین سد ها را در سر راه خورد خواهدد کرد.
 

روز شهات ارانی بنا بیک تصمیم کمیته مرکزی حزب توده ایران در عین حال روز یادکرد از شهیدان حزب و نهضت است . در سایه ستمکاری و خونخواری خانواده پهلوی فهرست این شهیدان فهرستی است بس طولانی و ما حق نداریم حتی یک نام را در این فهرست فراموش کنیم: از عشقی تا حکمتجو.
این دین مردم ایران است که به این قهرمانان، که در راه سعادتش جانبازی کرده اند(و این خود ذروه فداکاری یک انسان است). طریقه وفاداری، تجلیل و جاوید ساختن را هرگز از دست ندهد و روشن است که چنین نیز خواهد بود.
بمناسبت 35 –مین سال شهادت ارانی، بمناسبت روز شهیدان حزب و نهضت، بخاطره پر فروغ  همه قربانیان راه آزادی درود میفرستیم و این گفتار را با این چند بیت از "سرود شهیدان" که در سالهای پیش شاعری انقلابی در ایران سروده است خاتمه میدهیم:
 
ز هر سوزشی گرمتر تافتیـم         زهــــر مردنی، زندگی یافتیم
اگـر هــم نـبـردی درآیـد زپای      زمـردان دیگر تهی نیست جای
من و تو که زنجیر صد دانه ایم      نگهبان بیدار این خانه ایم
اگر من نباشم تو پاینده باش             نگهبان این آتش زنده باش.
 

 
ط- بهمن 1353
 
نقل از «دنیا» سال اول(دوره سوم)
شماره 8، بهمن 1353

نقل از : وبلاگ انجمن دوستداران احسان طبری

 

 

 

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست  


Free Web Counters & Statistics