نویدنو:13/12/1387                                                                     صفحه قابل چاپ است

 نویدنو

 

با مینا آگاه  

انوشه راستگو

 

مینای عزیز!

از این که زحمت پاسخ به این نگارنده را بر خود هموار کردی سپاسگذارم.(1)

با این امید که سخن تو همان سخن رهبری حزب توده ایران باشد ونیز این امید که این گفتگو به پیشبرد امر نزدیکی نظرات کمک کند، این کوتاه را به نگارش در می آورم.

پیش از هر چیز می کوشم تا این نصیحت درست راآویزه گوش سازم و" طوری سخن بگویم که فردا در پیشگاه حقیقت رو سپید باشم ."

درست به همین جهت است که از زدن نیش وکنایه هایی از آن دست که تو رفیق عزیز در کاربرد آن استادی خود داری می کنم.

واما پاسخ سوالات آن عزیز:

1-   نوشته بودی که من از سوی چه کسانی سخن می گویم؟

نوشتار پیش گفته از سوی من نوشته شده است، اما پیش وپس از به نگارش درآوردن، والبته پیش از ارسال آن با دوستانی چند مشورت شد ونظرآنان را جویا شدم. به هر حال برای رفع هر گونه سوء تفاهمی از این پس از ضمیر اول شخص مفرد استفاده خواهم کرد ، ولی شکی ندارم که این سخنان مورد تایید بسیاری از رفیقان دیگرم هم هست.

2-           در مورد آزادی رفقای از بند رسته ، رفیق عزیزمان مینا در توضیح سند اندکی ازمتن فراتر رفته وموجب تلطیف آن شده است . این امر موجب شادمانی است.اما لازم به توضیح است که هیچ کدام از رفقایی که با آنان درباره متن سند گفتگو کردم ، از این متن راضی نبودند.در این مورد که هدف رژیم جمهوری اسلامی از آزاد کردن رفقایمان از زندان چه بوده است ، می توان با نظرات رفیق مینا اگاه به عنوان یک احتمال موافقت کرد، به خصوص که نگاهی به روش های آنان در بر خورد با اپوزیسیون نشانگرتلاش بی امان آنان برای تفرقه افکنی بین اجزاء این جنبش است . باید توجه داشت که این تلاش فقط در یک سو انجام نمی گیردورژیم می کوشد از هر سو به این امر اقدام کند. من ، شما ودیگران اعم از سوسیالیست ، ملی گرا، مسلمان معتقد ویا ...در معرض چنین تفتین هایی هستیم.

اما رفقای از بند رسته در برابر این ترفندها چه سیاستی را می بایست در پیش گیرند؟ آیا باید در لاک خود فرورفته وسکوت کنند ویا از هر فرصت کوچک ، جزئی وموقت استفاده کرده وبکوشندسخن گوی رفیقانی باشند که بر دار شدند؟ آیا چنین جانبازی ای سزاوار تقدیر است یا شایسته تحقیر. من مطمئن هستم که اگر رفقای حزبی از میزان تاثیر منفی این سند وشدت نارضایتی ای که ایجاد کرده است آگاه شوند هرچه زودتر به تصحیح آن می پردازند.وظیفه رفقایی چون شما نیز نه چشم فروبستن بر این خطا بلکه تلاش برای تصحیح آن است.امروزه در ایران انبوهه ای از جوانان تحصیل کرده وپژوهشگر ؛ اقتصاد دان ؛ جامعه شناس و... وجود دارند که مشغول بررسی وتفحص هستند ؛ به کار گیری چنین لحن هایی جز فراری دادن آن ها حاصلی دیگر در برندارد .مطمئن باشید که بدون تغییری جدی در این زمینه امکان بدست گرفتن رهبری جنبش وجود ندارد.لحن یک حزب پیشرو باید لحنی جدی ؛ متین ؛آگاه گرو بسیج گر باشد. این وظیفه مردم نیست که سخنان پیشاهنگ را باور کنند.این وظیفه پیشاهنگ است که درستی گفتار خود را به آنان بباوراند.

3-   در رابطه با "راه توده "

اولا آقای فریبرز بقایی مطالب منتسب به خودرا تکذیب کرده است. وگناه مصادره  پول ها را به گردن آقای دکتر عاصمی انداخته است.

ثانیا در رابطه با مذاکره با راه توده ؛ می دانیم که ضربه دوم به حزب در اردیبهشت سال 62واردشد ورفقای گوناگون اندکی پس از این تاریخ از ایران خارج شدند. از آن زمان تا برگزاری کنگره سوم حزب این رفقا ورفقای امروزین رهبری حزب در کنار یکدیگربه کار مشترک مشغول بودند. در طی این مدت ودر جریان جدایی آیا در مورد مسائل گوناگون واز جمله مسائل مالی حزب مذاکره ای با یکدیگر نداشته اید؟ از چه زمانی وچگونه بر رفقای ما معلوم شد که رفقای راه توده با رژیم همکاری می کنند؟همه این سوالات به این منظور است تا من ودیگر رفیقانمان بتوانیم موضعی اشکار در این اختلاف بگیریم.بدیهی است که تا ان زمان امکان گرفتن هیچ موضعی در این مورد - جز در مورد خط مشی سیاسی - وجود ندارد.

4-           رفیق ارجمند! از کجای نوشته من سخن "شایسته تر بودن جریان راه توده برای رهبری " را استنباط کردید. تا زمانی که انتسابات مطروحه در رابطه با راه توده اثبات نشده است ، آنان را فقط یک سایت می دانم که تحلیل هایشان در رابطه با ایران با واقعیات موجود همخوانی ندارد.خوشبختانه در نوشتاری که پیش تر در نقد تحلیل های آنان ارائه کرده ام، سیاست های آنان را به نقد کشیده ام. اگر رفیق آگاه آن نوشته را خوانده بود، نمی توانست چنین گفتاری را به من نسبت دهد. در همین جا لازم می دانم که به صراحت اعلام کنم که من با نقطه نظرات سیاسی وتحلیل های حزب به مراتب همسویی بیشتری دارم تا نظرات راه توده.

5-           منظور از آنچه دررابطه با کسانی که مرجعیت حزب را به رسمیت نمی شناسند ؛نوشته شده مجموعه کسانی است که امروز در خارج حزب قرار دارند؛ولی خود را توده ای می دانند ودر اسناد کنگره نیز بالحنی درست به آنان اشاره شده است می باشد.باید دست به ابتکاراتی زد تا راه نزدیکی مجدد با آنان باز شود. بدیهی است که این اراده باید دردوسو پیش آید اما حزب می تواند دراین مورد نیز نقش پیش رو ومبتکررابازی کند .تنها با یک فراخوان نمی توان به این مهم دست یافت. نقش رهبری حزب از میان این گونه ابتکارات می گذرد.اخبار جسته وگریخته ای که به ایران می رسد حاکی از آن است که بسیاری از کسانی که امروز در صفوف حزب نیستند،علت را در شیوه برخوردها دردرون حزب می دانندنه اختلاف اساسی وایدئولوژیک.فراموش نکنیم که در انشعاب خلیل ملکی وبابک امیر خسروی ، خیلی زود مسئله به اختلافات بر سر اصول بنیادین تبدیل شد. نباید اجازه داد که اختلافات جزیی بر سر شیوه برخورد با یکدیگر به نقاری ابدی تبدیل شود.همین نوشته رفیق مینا آگاه نیز حکایت از وجود چنین برخوردهایی دارد.

آیا به راستی رفیق شفیقمان نمی توانست کمی رفیقانه تر نوشته خودرا به زیور نگارش در آورد؟ آیا باید از پس هر جمله ای بدترین وبد خواهانه ترین تفسیر ها را بیرون کشید وبا یقین کامل آن را ارائه داد؟

چرا رفیق مینا من را متهم می کند که گفته ام " رهبریت حزب با اغضاء وهواداران خوذ همچون اربابی با رعیت بر خورد می کند."؟ چنین جمله ای هم توهین به آن رهبری ای است که چنین رفتاری را انجام می دهد وهم به اعضاء ، که چنین رفتاری را تحمل می کنند ، واز روح رفیقانه نیز تهی است . تا آن جا که به من مربوط می شود پاسخ من به این گونه بر خوردها شعر زیبای خافظ است که :

وفا کنیم وملامت کشیم وخوش باشیم                که در طریقت ما کافری است رنجیدن

6- در مورد ضعف تئوریک حزب پیش از هر چیز باید بگویم که هنوز حزب توده ایران نسبت به بقیه جریانات سیاسی ، درست ترین ودقیق ترین تحلیل هارا ارائه می دهدواین نگارنده همچون بسیاری دیگر از رفقایمان از آن بهره برده ام . اما این هنوز تا آن نقطه ای که حزب بتواند نقش رهبری کننده را ایفا نماید فاصله بسیاری دارد. هدف در این مورد تنها کمک به حزب برای رسیدن به چنین نقطه ای است. تا آن جا که من می دانم هیچ یک از رفقای اطرافم همه نیاز های خودرا از منابع حزبی تامین نمی کنند. میزان مراجعه به سایت هایی چون نویدنو ، صدای مردم و....نمایشگر این واقعیت است .

7-           در مورد نظر شما در باره گذشته حزب ...

آن چه رفت به هیچ وجه به معنای "نفی همه مصوبات حزب نیست " بلکه منظور این بود که بر سر نقد گذشته هم در رهبری وهم در بدنه حزب اختلاف نظروجوددارد واین نیز مسئله ای کاملا عادی است .

با درودهای گرم ورفیقانه

 

1- سخنی بی پرده با " انوشه راستگو"

 

بازگشت به صفحه نخست         

                            

Free Web Counters & Statistics