نویدنو - سیاست - اقتصاد-  کتاب -  زنان -صلح  - رحمان هاتفی فرهنگ وادب - درباره ما - پیوندها -  -دیدگاه نظری - ویژه نامه

آخرين فرجام برای اجتناب از جهنمی که در انتظار کشور ماست

نویدنو:7/11/1385

آخرين فرجام برای اجتناب از جهنمی که در انتظار کشور ماست
مسعود افتخاری

 

دوستان ، همرزمان، هموطنان عزيز
اکنون ما در نقطه ای از تاريخ کشورمان ايستاده ايم که جز حرکت ، تلاش، هوشياري، مسئوليت پذيری و مايه گذاري، هيچ رويکرد ديگری چاره ساز و پاسخگوی بحران خطرناک و سرنوشت آفرينی که رژيم و همدست استعماری او بر کشور و مردم ما تحميل کرده اند ، نخواهد بود.
ارتجاع و استعمار دو روی سکه ی يک فرايند تاريخی مشخص هستند که بويژه در 100 سال گذشته، راهبند يک تحول دمکراتيک، مردمی و ماندگار در کشور ما شده اند. اين دو نيروی سياه وضد تکاملي، خصومت ايدئولوژيک ويا تضاد ماهوی با همديگر ندارند. دعوای اساسی آنها هم اکنون بر سر چنگ انداختن بر هست و نيست کشور ما و مهار نمودن جنبش آزادی خواهی و جلوگيری از گذار ايران به جامعه ای متمدن، مدرن و شکوفا می باشد.
مشکل استعمار نه بمب اتم است و نه دخالت چهار فالانژ آخوندی در عراق. تلاش استعمار اساسا متوجه خشکاندن ريشه های جنبش عمومی مردم ايران برای دست يابی به آزادي، استقلال و عدالت اجتماعی است. غرب و بويژه آمريکا تحمل يک حوزه جديد تمدن و رشد و دمکراسی را ندارند و برای به تعويق انداختن تاريخ تولد يک ايران آباد و آزاد و نيرومند، با همه امکانات ديپلماتيک و نظامی خويش به ميدان آمده اند. آنها هر کشوری را که اراده کنند تحريم و يا تخريب می کنند. در ارتباط با کشور ما نقش بحران آفرين رژيم ارتجاعی حاکم، پيشبرد اين سياست استعماری بسيار آسان و توجيه پذير نموده است.
خوشبختانه هم ارتجاع و هم استعمار درسراشيبی اضمحلال و افول تاريخی خود قرار گرفته اند اما متاسفانه همين درماندگی آنها در برون رفت از بحران هايی که هر دو جريان در آن گرفتار شده اند، به فرار به جلوی اين دو پديده شوم و تشنج آفرينی و بازی با جان و مال و سرنوشت ميليون ها انسان منجر شده است.
آمريکا و نورچشمی منطقه ای او (اسرائيل) قطعا به ايران حمله می کنند، اگرکه با واکنش در خوری از جانب مردم و نيروهای مترقي، مستقل و آزادی خواه مواجه نشوند.

آخرين فرجام وتنها راه برون رفت از وضعيت مرگبار کنونی
ياران و عزيزان!
برای متوقف نمودن ارابه جنگی استعمار و نيز خلع يد از رژيم ارتجاعی حاکم به عنوان نماينده مردم ايران در عرصه ديپلماسی بين المللی و کوتاه نمودن دست او از بحران آفرينی و بازی با سرنوشت مردم، بر دو مولفه زير می توان دست به عمل زد:

الف- در خارج کشور
تشکيل فوری يک شورای هماهنگی سراسری در اروپا و آمريکا.
هدف يگانه اين شورا تدارک يک حرکت اعتراضی بزرگ، چشم گير و جهانی در مخالفت با تهاجم آمريکا به ايران و با خواست توقف برنامه هسته ای رژيم خواهد بود.
برای رسيدن به اين هدف، تلاش شورای هماهنگي، متوجه مراحل اجرايی- تدارکاتی زيرخواهد شد:

فاز اول

1- تشکيل کميته های کشوری و منطقه ای
2- کسب آخرين اخبار،موضعگيری ها و تحولات ديپلماتيک - نظامی مربوط به جنگ
3- تدارک و پيش برد يک کارزار تبليغی فشرده و روشمند برای جلب توجه هموطنان ما در خارج و داخل ايران و برجسته نمودن ابعاد و پيامد های تحريم و جنگ و نقش رژيم و اهداف استعمار در ايجاد اين وضعيت.
4- تماس با مطبوعات، نهاد های دولتی خارجي، سازمان های صلح جوی بين المللی و جنبش های ضد جنگ و هماهنگی با آنها به منظورانعکاس پيامدهای جنگ و جلوگيری از تهاجم نظامی به ايران.
5- بهره وری ماکزيمم از راديوها، سايت ها و مطبوعات ايرانی در تبعيد برای دعوت از مردم به اين حرکت و تسهيل مشارکت آنها در اين امر تاريخی.
6- برگزاری جلسات مستمر(و در آغاز هر روزه) شورای هماهنگی در اينترنت به منظور:
- شتاب بخشيدن به فعاليت ها و اجتناب از افت انرژی
- پی گيری تحولات منطقه
- برقراری ارتباط فعال و هماهنگ ميان کميته ها
- بررسی راندمان کار و ارزيابی مراحل پيشرفت آنها
- انتقال تجربيات کميته ها به همديگر و نيز ارائه راه کار های مشخص
.
7- راه اندازی يک سايت انيترنتی ويژه جنگ . چنين سايتی در عين حال به مثابه يک تريبون بی طرف و دمکراتيک برای مصاحبه با شخصيت ها، فعالين سياسی و نيز انعکاس همکاری و همدردی شهروندان و مقامات و نهاد های خارجی با اين حرکت و نيز ارائه خدمات خبری و اطلاع رسانی به مردم، عمل خواهد کرد.
8- فراهم نمودن امکان کمک های مالی هموطنان به شورای هماهنگی
9- تدارک يک تظاهرات سمبليک ومحدود (از نظر کمی) اما سراسری در مقابل سفارتخانه های آمريکا در اروپا و نيز کاخ سفيد درآمريکا، برای ارسال اين پيام که مردم ايران در داخل کشور تنها نيستند و نيز برای روشن نمودن جرقه های اعتراض يکپارچه ما، پيش از آن که دير شود.

فاز دوم

تدارک يک تظاهرات بزرگ و چشمگير برای مقابله موثر و سرنوشت ساز با آغاز اين جنگ ويرانگر و خانمان سوز.
و...هر تاکتيک و شيوه ديگری که ذهن خلاق شما می تواند بيابد.

عزيزان، هموطنان و هم انديشان!
اين کار شدنی است! فاصله ما تا رسيدن به چنين ميزانی از عمل به وظايف انسانی و تاريخی مان، تنها به اندازه زمانی يک تعمق ژرف در کم و کيف فاجعه ای است که در راه می باشد.
در تاريخ کمتر کشوری اين حجم از نيروهای روشنفکر، مبارز و رزمنده در صف اپوزيسيون ديده شده است. بسياری از ما زندان و شکنجه و دردهای به مراتب شکننده تری را از سر گذرانده ايم. تدارک يک حرکت اعتراضی ( که بی ترديد در گروی خردمندي، دلسوزی و فدارکاری ماست) قاعدتا نبايد امری ناممکن باشد.

ب- در داخل کشور
مشابه همين حرکت را می توان در داخل کشور پی گرفت. تاکيک ها، مکانيزم ها و شيوه اجرايی پيشبرد اين مهم در داخل کشور را تنها فعالين و ياران ما در داخل هستند که تعيين می کنند. اما ترديدی نيست که حرکت ما در خارج کشور می تواند الهام بخش، راه گشا، و تشويق کننده باشد. جنبش ضد جنگ در خارج کشور هم از نظر مالی وهم در حوزه خبر و اطلاعات رسانی و انتقال اديشه و پيام به رزمندگان داخل کشور، نقش بسيار مهمی می تواند بازی کند.
ما در گذشته، توان خود را در متوقف نمودن احکام اعدام و غيره و با تلاش های بسيار محدودتر آزموده ايم.

در نقطه تقابل آستان بوسان دون مايه ارتجاع و استعمار، که خواب تجزيه و تلاشی ايران و بر پا کردن سور وسات بر ويرانه های آن را دارند، ما به همديگر روی آوريم، دست همديگر را به صميميت بفشاريم و با شکيبايی که در خور يک اپوزيسيون مترقي، مسئول و خردمند است رشد و بلوغ سياسی خود را به محک آزمايش بگذاريم.
فی الواقع می توان بحران هسته ای را به طناب داری برای اين رژيم پوسيده و ارتجاعی تبديل نمود. همراهی و هماهنگی در تدارک اين حرکت می تواند هموارکننده يک روند همگرائی و درک و تفاهم عملی در صفوف نيروهای مدافع آزادي، استقلال و عدالت اجتماعی باشد. امروز فرصتی فراهم شده است که بين مردم و نيروهای آزادی خواه می تواند يک پيوند گسترده و نزديک برقرار شود. اين فرصت بی همتا را از دست ندهيم.
اين روزها ديگر قرارا نيست کسی به ديگری ملحق شود، اين روزها ما به خودمان يعنی به صف سترگ جنبش آزادی خواهی ملحق می شويم تا در کنار هم، يک جنبش نيرومند ضد استبدادي، ضد استعماری ، مخالف جنگ و مدافع صلح وآزادی را تدارک ببينيم.
اين آن راه کاری است که من به عنوان يک ايرانی تبعيدی و در اين لحظه می توانم تصورکنم. شما مخاطبان دلسوز اين نوشتار :
چگونه می انديشيد؟ چه احساسی داريد؟ و چه راهی پيشنهاد می کنيد؟

با مهر و اميد
مسعود افتخاری
4 بهمن 1385..... 24 ژانويه 2007
massoud.eftekhari@telia.com

 

 

 

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست  


Free Web Counters & Statistics