نویدنو:25/12/1385                                                                     صفحه قابل چاپ است

گفتگو با فریبا داوودی مهاجردرباره دستگیریهای اخیر زنان

بازجويان در ايران وقتيكه زنان را به بازجويى مى برند از روابط خصوصى شان سوال مى كنند.

************************

گفتگو با فریبا داوودی مهاجردرباره دستگیریهای اخیر زنان

سهیلا وحدتی

سهیلا وحدتی - ما در چند روز گذشته شاهد تجمع در مقابل دادگاه انقلاب در اعتراض به دادگاه زناني بوديم که فراخوان تجمع 22 خرداد را داده بودند. آيا شما اساسا اين حرکت زنان را با توجه به شرایط موجود و پیامدهای آن چگونه ارزیابی می کنید؟

داوودی مهاجر - اين سوالي است که همواره ما قبل و بعد از حرکت و تجمعي با آن روبرو مي شويم. من فکر ميکنم که هر زمان اگر جمعي به اين نتيجه رسيدند که بايد صداي اعتراض يا مطالبات خود را از طريق يک حرکت خياباني که مطابق قانون اساسي و اعلاميه جهاني حقوق بشر محترم شمرده شده به گوش مسئولان برسانند، حتما درست است.
به هر حال حرکت هاي خياباني بخشي از يک جنبش اجتماعي است و هزينه هاي آن هم اجتناب ناپذير است. ما نميتوانيم خودمان را به دريا بزنيم اما خيس نشويم. هر حرکت اجتماعي که درخواست تغييرات اجتماعي را نداشته باشد بدون هزينه نمي شود.
ما از اين طريق به مردم و به مسئولان ميگوييم ما هستيم. ما زنده ايم و نمرده ايم. ما خودمان را از اين طريق از حاشيه به متن مي آوريم و به وسط گود تا ما را ببينيد.
از طرفي توجه کنيد اين اولين بار است که عده اي زن را به دادگاه مي برند و مي گويند شما به خاطر فعاليت براي حقوق برابر به اقدام عليه امنيت محکوم مي شويد. به خود من تفهيم اتهام شد.
تبليغ عليه نظام از طريق مصاحبه وگفت و گو با رسانه هاي خارجي در جهت برابري حقوق زنان و مردان. اين براي کشوري که مدعي دمکراسي است فاجعه است.
و ديگر زنان جنبش واقعا احساس کردند که اين بدعت ممکن است شتري باشد که در مقابل خانه همه بخوابد. و فردا هر کسي درباره حقوق زنان مصاحبه کرد و مطلب نوشت دادگاهي مي شود.
اين يک بدعت براي جامعه ماست. اين چه وضعيتي است که ما در کشور خودمان نتوانيم يک حرکت مسالمت آميز داشته باشيم و همواره همه اين حرکت ها با خشونت و بازداشت به پايان برسد. منافع چه کساني از جنبش زنان و خواست ها و مطالبات آن ها در خطر است؟
آن هايي که بيه نام تعدد زوجات روسپيگري مردانه مي کنند و صداي هيچ کس هم در نمي آيد و اتفاقا ب س آن به توافق رسيده اند.
آن هايي که حق طلاق را يکسره در تيول و اختيارات خود دارند و نام رياست خانواده و تمام تبعات آن را يدک مي کشند.
تاجراني که دختران ما را صادر مي کنند و ميليون ها دلار از فروش دخترانگي آن ها سود مي برند.
سوداگراني که از دختران 13 و 15 ساله ايراني فيلم پورنو مي سازند و تو کوچه و خيابان مي فروشند. مرداني که به نام پدر دختران 13 ساله خود را به فروش مي رسانند و از منافع آن جيب خود را پر مي کنند.
از مطالبات ما منافع چه کساني در خطر است که صداي ما را خاموش مي کنند. سايت هار فيلتر مي کنند و اجازه هر حرکت اجتماعي را از ما مي گيرند. تظاهرات مي کنيم مي گويند خلاف منافع نظام است. مقاله مي نوسيم مي گويند تبليغ عليه نظام است. کمپين يک ميليون امضا را تنها با آموزش پيش مي بريم مي گويند آمريکايي، هلندي است.
اگر من نتوانم در مملکت خودم آزادانه حرف بزنم و فعاليت کنم، کجا بايد بروم؟ فعالان جنبش زنان که از تمام آسيب هاي اجتماعي و تبعيض ها که زنان را نشانه رفته است رنج مي برند و مي خواهند براي محو آن تلاش کنند. حتي اگر با تهديد و تکفير و بازداشت همراه باشد ما نميتوانيم چشم خودمان را بر روي آينده مبهم و تاريکي که دختران اين نسل و نسل آينده را تهديد مي کند ببنديم و کلاه خودمان را سفت بگيريم باد نبرد. معلوم است که اگر ضرورت ببينيم به خيابان مي رويم و فرياد مي زنيم. قانون اساسي هم تجمع مسالمت آميز را آزاد اعلام کرده است. اگر قرار باشد که اين قانون فقط براي مداحان حکومت باشد که نميشود. اين قانون افتخارش به اين است که تظاهرات را براي کساني آزاد اعلام کرده که مي خواهند نقد کنند. تجمع حق ماست و ما هم از اين حق استفاده کرديم.

سهیلا وحدتی - همه زنان بازداشتي آزاد شدند به جز دونفر، شما بازداشت اين دو نفر را چگونه تحليل مي کنيد؟

داوودی مهاجر - وضعيت ايران در مناسبات بين المللي، فشارهاي داخلي و فشار مجامع حقوق بشري به حدي زياد بود که سيستم سياسي به صلاح ندانست که 34 زن را همزمان در زندان نگه دارد و مجبور به آزاد کردن آن ها شد. اما آن چه در ميان قابل تامل به نظر مي رسد امکان پروژه اعتراف گيري از دو زنداني بازداشتي است. من تصور مي کنم نگهداري اين دو نفر در شرايط ايزوله، بدون ارتباط با بيرون و انفرادي و شرايط سخت بازجويي هدفي جز اعتراف گيري و در نهايت ضربه به حرکت زنان ندارد. که البته هميشه اين پروژه با شکست مواجه شده است. به خصوص که هر گونه اعتراف در چنين شرايطي فاقد وجاهت قانوني است.

سهیلا وحدتی – تاثیر این بازداشت ها و اصولا روند خشونت در ادامه مسير برروی مبارزات زنان چگونه خواهد بود؟

داوودی مهاجر - ما که براي پست و مقام مبارزه نمي کنيم. ما براي زنده ماندن، براي نفس کشيدن، براي امنيت داشتن، ما براي فراموش کردن ترس ناشي از خشونت مبارزه مي کنيم. نه تنها براي خودمان که براي همه زنان و دختران ايراني. و اين دختران هم بايد بدانند که در اين راه و دراين مسير وحدت نداشته باشند خودشان و يا دخترانشان و اساسا اصل خانواده ايراني قرباني خواهد شد. ما اميدوار بوديم که دولت اصلاحات و کارگزارانش اين دغدغه زنان را درک کنند و در جهت آن گام بردارند که هيچ گام جدي بر داشته نشد. ممکن است گاهي حرکت کند شود و يا با سرعت قبل پيش نرود ولي هرگز متوقف نخواهد شد. دختر اين نسل نمي پذيرد که شهادتش نصف مرد باشد، ديه اش نصف باشد و اگر خواست به مسافرت برود دنبال يک امضا بدود و باج بدهد.

سهیلا وحدتی - اگر بخواهيد مهم ترين ويژگي اين حرکت را نام ببريد چه مي گوييد؟

داوودی مهاجر - اين حرکت مستقل و صنفي و غير ايدئولوژيک است. همه زنان با هر دين و آيين و مسلک و زباني جمع شده اند تا به ابتدايي ترين حقوق خود دست پيدا کنند. همه زنان در يک مساله با هم مشترکند و آن زنانگي است. همان خصوصيتي که در طول تاريخ به خاطر آن ابزار شده اند و در نهايت براي استفاده هر چه بيشتر جنس دوم تا جنس اول همچنان به اين بهره کشي که گاهي چهره اي مدرن، گامي مذهبي به خود مي گويد ادامه دهند.

سهیلا وحدتی – خانم داوودی مهاجر، سپاس از وقتی که در اختیار این مصاحبه گذاشتید

 

بازجويان در ايران وقتيكه زنان را به بازجويى مى برند از روابط خصوصى شان سوال مى كنند.

 

كانون زنان ايرانى :"چگونه است گفتارى كه خود را ضد بى حجابى و بد حجابى مى داند به خود اجازه مى دهد كه زنان را به طرز فجيع در خيابان كتك بزند،سوارمينى بوس شان كند و در زندان و هنگام بازجويى از آنان سوالات خصوصى بكند؟"
فاطمه صادقى استاد دانشگاه اين سوال را خيلى صريح مطرح مى كند و از گفتارى سخن مى گويد كه قصد تحقير كردن جنبش زنان را دارد:" بسيارى از دوستان ما را وقتى به بازجويى مى برند از روابط خصوصى شان سوال مى كنند.."

او در مراسم بزرگداشت هشت مارس روز جهانى زن سخنانش را در قالب نقد گفتار كنونى حاكم بر دولت نسبت به مطالبات و جنبش زنان ايران مطرح مى كند.
او با تاكيد بر اينكه مطالبات زنان ايران در قالب يك جنبش مى گنجد مى گويد:, برخى از افراد نمى خواهند حركت زنان ايران را به عنوان جنبش به رسميت بشناسند.كه به نظر من اين تخفيف دادن مطالبات زنان ايرانى است.,

او از گفتارى سخن مى گويد كه در حال حاضر بر ضد مطابات و جنبش زنان شكل گرفته است و اين كه اين گفتار از كجا نشات گرفته است؟:, يكى از موثرترين راهها براى بلوكه كردن و ناديده گرفتن مطالبات و جنبش زنان اين است كه اين مطالبات را غربى جلوه دهد و آن را گفتارى ضد اخلاقى و مروج فساد اخلاقى جلوه دهد.

او مى گويد:,جالب اينجاست كه گفتارى كه ادعا مى كند ضد مطالبات زنان غربى است، خود گفتارى جاهل و تحريف شده است . اين گفتار در ابتدا زن ايرانى را تحقير مى كند و دانايى او را زير سوال مى برد ،به ويژه آنكه علما نمى دانند كه بسيارى از اسناد بين المللى زنان بر آمده از دل جوامع اسلامى است مثلاً كنوانسيون رفع تبعيض عليه زنان ابتكار زنان افغانى است.,

صادقى با بيان اين مثال ،برغربى نبودن مطالبات زنان ايرانى تاكيد مى كند و مى گويد:,اين كنوانسيون به شكل فجيعى به مجلس برده و عنوان شد كه غربى است ؛حتى يكى از علماى شوراى نگهبان در آن زمان گفت كه تلخ ترين روزهاى زندگى اش روزهاى بررسى كنوانسيون بوده است.بنابراين بايد گفتارى را كه قصد دارد مطالبات زنان را غربى جلوه دهد و ازاين طريق مطالبات زن ايرانى را تحقير مى كند؛نقد كرد.,

به گفته اين استاد دانشگاه اين گفتار مى خواهد زنان را بى اخلاق جلوه دهد :,در اين گفتار نوعى بى اخلاق كردن زنان موجود است؛در حاليكه نه تنها مطالبات زنان غير اخلاقى نيست بلكه بسيار بسيار اخلاقى است .

اين فضاى ياس آلود نيز مى گذرد

"روز پيروزی ما روزی است که حقوق زن و مرد مساوی باشد و حقوق بشر رعايت شود."
بابک احمدی با بيان اين مطلب مى گويد:"هنگامی که بر خلاف اصول قانون اساسی حاکم برکشور، اين چنين با تجمعات افرادی که سلاحی جز هدف و آرمانشان ندارند برخورد می شود،اين آغاز زوال تاريخی ماست."

به گفته او اين فضای سخت ياس آلود نيست چرا كه اين سختيها و مرارتها و توهين ها خواهد گذشت و به دليل ايستادگی و تحمل دردها و رنجها نهايتا پيروز خواهيم شد.
او مى گويد:"امروز شاهديم که چگونه يک تجمع آرام در اعتراض به نابرابری بدين شکل پراکنده می شود. امروز حاکمان بخشنامه می کنند که در هيچ دانشگاهی مراسم 8 مارس برگزار نشود، امروز در ميان ما زنانی هستند که از زندان می آيند و توهينها و آزارهايی را تحمل کرده اند. و سال گذشته بر سر اين زنان زباله ريختند و سخنان پليدی را که خود در درجه اول لايق آنند به زنان نثار کردند."

او مى افزايد:"من امروز در ميان زنانی هستم که همه در زندان هستند، زندان يک جامعه مردسالار با قوانين عقب افتاده ای که ربطی به زندگی امروزی ندارد. اين ظلم همه جانبه به زنان، انان را در خط اول مبارزه قرار داده است."

بابك احمدى ادامه مى دهد:" امروز ما از زبان زنان و دخترانی که در اين يک هفته محبوس و تحقير شدند خطاب به حاکمان خود اين جمله را می گوييم هنگامی که شما بر خلاف اصل 27 قانون اساسی اين چنين با تجمعات افرادی که سلاحی جز هدف و آرمانشان ندارند برخورد می کنيد اين آغاز زوال تاريخی شماست. ما تا اخر سعی می کنيم که شمارا قانع کنيم که حقوق شهروندان را رعايت کنيد اما هيولاهايی که امروز تجمع کنندگان را کتک می زدند نمی توان قانع کرد و لاجرم اينگونه تصادمهای اجتماعی ايجاد می شود اين تصادمها ناگوار است اما نا اميدکننده نيست."

مسئله زن ايرانى را در حوزه خصوصى بايد جست

مسئله زنان در ايران چيست؟ شهلا اعزازی ،استاد دانشگاه اين سوال را مطرح مى كند و مى گويد:"متاسفانه مسئله اصلی زنان در ايران بقدری پيش پا افتاده است که شايد برای نخبگان مهم نباشد . مسئله اصلی عامه زنان ايران وجود آسيبهای اجتماعی در خانواده و خشونت در خانواده است. مسئله عمده زنان ما در سطح خانواده و حوزه خصوصی است."
به گفته او مسئله ديگر زنان چه در ايران و چه در جهان موقعيت نابرابر زنان و مردان در اجتماع است. در ايران دسترسی زنان به سلامت، اعتبار اجتماعی و قدرت کمتر از مردان است. در کل جهان سهم زنان از درآمد جهانی به 10 درصد نمی رسد. سهم زنان در استان سيستان و بلوچستان از درآمد 5درصد است و 95 درصد درآمد به مردان تعلق دارد. در ايران 38 درصد زنان تحصيلات ابتدايی دارند و تنها 5 درصد زنان ايرانی تحصيلات عاليه دارند. بيکاری زنان همواره دوبرابر مردان بوده است زنان ايرانی با تحصيلات دبيرستانی 44 درصد و با تحصيلات عاليه 22 درصد بيکاری دارند تنها نرخ بيکاری در زنان روستايی ايرانی کم و نزديک به 10 درصد است اما 60 درصد اين زنان در قبال کارخود مزدی نمی گيرند و اعتبار و قدرت اجتماعی ندارند.

او مى گويد:" زنان ما امروز تغيير کرده اند و تبعيض را قبول نداشته، می خواهند زندگی خود را تغيير دهند . عامه زنان ايرانی امروز واگذاری قدرت خانواده به مرد را رد می کنند در حاليکه قوانين ما هنوز مرد را در اين مورد به رسميت می شناسد. امروز زنان ما ديگر ازدواجهای سنتی را قبول نداشته و ازدواجهای معاشرتی را مورد توجه قرارمی دهند آنها می خواهند درس بخوانند و کار کنند. اين در حالى است كه قانون ما بر سنتها و فرهنگهايی تکيه دارد که متعلق به يک جامعه کشاورزی بوده است و به استناد آن نمی توان مسائل امروزی را حل کرد."


بازجويى مردان،تهديدى براى زنان
"بازجويان جهت ارعاب به زنان جوان بازداشتی گفته اند: اينجا محلی است که از زهرا کاظمی بازجويی صورت می گرفته است."

نسرين ستوده، عضو کانون مدافعان حقوق بشر و وکيل مدافع زنان بازداشتی با اشاره به سابقه تضييع حقوق زنان از تجمع 8 مارس سال گذشته تا کنون مى گويد: "در تجمع دادگاه انقلاب که بنده از نزديک شاهد بودم پليس با ضرب و شتم که منجر به خونريزی دهان يکی از زنان شد افراد را بازداشت و به اوين منتقل کرد."

ستوده با انتقاد شديد از عدم استفاده وزارت اطلاعات از بازجوی زن برای بازجويی از زنان مى افزايد: "چرا دختران جوان توسط بازجوهای مرد در نيمه های شب و در اتاقهای دربسته بازجويی های طولانی تا صبح صورت می گيرد و چرا دختران جوان بايد اينگونه تهديد شوند که اين اتاقها همان جايی است که از مرحومه زهرا کاظمی بازجويی صورت می گرفته است."
ستوده با اشاره به ازادی 30 فعال زن مى گويد: "متاسفانه در 48 ساعت گذشته فشارها امنيتی از سر گرفته شده و با 7 تن از فعالان زن تماس تلفنی تهديد آميز صورت گرفته . ماموران شبانه وارد خانه دو فعال زن شده اند و حتی پدر يکی از فعالان جنبش زنان را تهديد به بازداشت کرده اند در حاليکه بستگان متهم از هرگونه تعرضی مصون هستند.. و ما اين فشارها را مغاير با قانون اساسی و اعلاميه جهانی حقوق بشر می دانيم. "
اين مراسم را کميسيون زنان دفتر تحکيم وحدت و سازمان دانش آموختگان ايران در دفتر سازمان دانش آموختگان عصر پنج شنبه برگزار كردند .تعداد زيادی از فعالان از بند آزاد شده زنان از جمله آزاده فرقاني،نسرين افضلي، نيلوفر گلکار،پرستو دوکوهکي، زينب پيغمبرزاده،شهلا انتصاري، فريده انتصاري،مريم ميرزا، ناهيد کشاورز سميه فريد در اين مراسم حضور داشتند و زينب پيغمبر زاده نماينده آنها از دوران بازداشت گفت:"ما روز يکشنبه برابر دادگاه انقلاب رفتيم تا به مقامات قضايی بگوييم که اگر قصد برخورد با تعدادی از فعالان زن را داريد بايد با همه برخورد کنيد چرا که ما همه در جريان تصميمات و اقدامات جنبش زنان هستيم و همه با هم بايد پاسخگو باشيم. تجمع ما کاملا آرام بود بگونه ای که به در خواست پليس ما از خيابان به پياده رو رفتيم و حتی بعد از اينکه ماموران پلاکاردهای ما را ضبط کرده و پاره کردند شعاری نداديم اما پليس نهايتا به ما حمله کرد و به شکل وحشيانه ای حاضران را مورد ضرب و شتم قرار داد بگونه ای که نمونه اين رفتار را در تجمع 22 خرداد ميدان هفت تير هم نديده بوديم.

پيغمبر زاده ادامه داد: "از ابتدای ورود ما به اوين توهينها و تحقيرها آغاز شد و شهلا انتصاری را به انفرادی بردند و بعد از دو شب ما تصميم به اعتصاب غذا گرفتيم ولی ماموران به روی خودشان نمی آوردند که ما در اعتصاب غذا هستيم اما نکته مهم آنجا بود که ما جو سنگين 209 را شکستيم چرا که ما 33 نفر بوديم و بجای اينکه ما تحت فشار باشيم اين آنها بودند که زير فشار بودند چرا که اگر کوچکترين فشاری بر يکی از زنان وارد می کردند 32 نفر بقيه شروع به اعتراض و سروصدا می کردند اين درحالی بود که بازجوها تلاش موذيانه ای برای ايجاد تفرقه ميان ما ميکردند. آنها برای شکستن اتحاد ما، عده ای را به بند عمومی و گروهی را به سوئيتهای 209 بردند. و ما در اين سوئيتها که قوه قضاييه بدان افتخار می کند تا صبح بدون پتو از سرما لرزيديم و 3 نفر از زنان که بيماری داشتند موفق به معاينه توسط دکتر نشدند آنها بجای دکتر زنان را پيش بازجوها می بردند. "

 

بازگشت به صفحه نخست                                   

Free Web Counters & Statistics