نویدنو:25/02/1386                                                                     صفحه قابل چاپ است

زبان در کام سیاست
رسوائی چهره امریکا پیامد اشغال نظامی عراق و افغانستان و کشتار فاجعه بار مردم

حمید دادیزاده (تبریزی)

 

• "نیروهای امریکائی از گازهای خردل، گاز اعصاب و دیگر مواد شیمیائی سوزاننده بدن و سلاحهای میکروبی علیه شهروندان بیدفاع عراقی استفاده کردند.این عملیات در حمله به شهر فلوجه صورت گرفته است." (از متن سخنان نظامیان فراری امریکا) ...

اخبار روز: www.akhbar-rooz.com
دوشنبه 
۲۴ ارديبهشت ۱٣٨۶ -  ۱۴ می ۲۰۰۷

 

دروغ است آن خبرهائی که در گوش تو می خوانند----حقیقت را خبر از مبتدای دیگری دارم

امروز بیش از هر زمان دیگر زبان و مفاهیم زبانی دستخوش تعبیرات سیاسی شده و از مضمون تهی گشته است. تروریسم عیان گسیخته مفاهیم زبا ن شناسی را نیز تروریزه کرده است. در موقع جنگها و لشکر کشیها عموما زبان در خدمت صاحبان قدرت در می آید. آرایش واژگان طوری مبهم و مشوش می شود که درک و فهمش برای مردم عادی مشکل می گردد. مثال روشن مقدمه چینی اشغال عراق بود. گزارشات مستند از متن اظهارات سربازان امریکائی نشان می دهد که آنها هنگام اعزام به جبهه های جنگ با زبان و واژه گانی آرایش داد شده بودند که همگی فکر می کردند چون صدام سلاحهای کشتار جمعی دارد دنیا باید در برابر آن دیکتاتور بایستد. اما گذر زمان کذب سخن و دغلبازی زبان نظامیان را ثابت کرد، هر چند که همان زبان کذب زرادخانه ای را به حرکت در آورد و ضایعه ای جبران ناپذیر برای بشریت خلق کرد. واژه ها و مفاهیم از ساختار معنائی خود تهی می شوند. برای مثال هر روز در متن اخبار جهان ، که گزارشات عراق و افغانستان را پوشش می دهد واژه انگلیسی "کولترل دمیج "
collateral damage   به کرات به گوش می رسد. این واژه در مفهوم لغوی برای یک شنونده دور از میادین جنگ مفهومی جز" خسارات جنبی " ندارد. اما در میدان جنگ مردم عادی که در اثر منازعه کشته می شوند در همین واژه خسارات جنبی بیان می شوند. این نوعی فریفتن مردم است. هر روز گروهی از شهروندان بیگناه کشته می شوند اما تحت نام "هزینه های جنبی" این کشتار پنهان می گردد. مثل این که گروه گروه انسانهای بیگناه غیر نظامی نیست که کشته می شوند. در میدان جنگ واژه ها مفاهیمی را حمل می کند که بار معنائی جنگ افروزان را به نمایش می گذارد. واژه ها وقتی به زبان و ادبیات جنگ ورزانه بیان می شود و در خدمت دستگاه نظامیان قرار می گیرد، مفاهیم خود را که در شرایط عادی حمل می کند ندارد. برای انتقال تصویر واقعی از جنگهای امروزی که در عراق و افغانستان جریان دارد مسئولیتی بر گردن گزارشگران و زبان شناسان و عالمان اجتماعی است که به دور از مصلحت طلبیهای سیاسیون مفاهیم خفته و پنهان در واژه های جنگ طلبان را آشکار کنند و به نسلهای آینده در مورد آن چه بر روزگار مردم بیدفاع رفته، سخن بگویند. و مفاهیم را آن گونه که در عمل پیاده می شوند تنیین کنند تا بلکه در برابر موج عظیم سانسور خبری و آلودگی اطلاعات نسلهای آینده را از واقعیات زمینی آگاه سازند.مثالی دیگر که شنیده می شود " آتش دوستانه" است. در قالب این ترکیب زبانی کشتار انسانهای بیگناه و مردم را میتوان گنجاند. گلوله ای که در میدان جنگ سینه ای را می شکافد در صورتی که سینه خودی باشد آتش دوستانه واژه سازی می شود. و یا واژه ترکیبی "دفاع از خود" نیز از همین قماش است. گزارشات حاکی است که کشتار بیگناهان، زنان و کودکان را در دو کشور تحت اشغال، برخی مواقع تحت نام " دفاع از خود" پوشانده اند.
در میدان جنگ، به ویژه خشونتهای فوق مدرن امروزی که اشغال نظامی و لشکر کشی و انهدام و کشتار با ابزار پیشرفته و افزارهای مخوف شیمیائی صورت می گیرد واژه هائی چون دموکراسی، عدالت اجتماعی، فضیلت انسانی و حقوق بشر که در بیانیه های نظامیان درج و برای مردم عرضه می گردد بار معنائی ویژه ای دارند که فقط در زرادخانه منافع بر پا کنندگان جنگ مفهوم دارد.نکته فکر برانگیزی که در این نوشتار به آن اشاره می شود مجموعه تلاشی است که فرماندهان امریکا و همدستان اسرائیلی و بریتانیائی آنها به کار می بندند تا مردم جهان را بفریبند و با مسموم کردن جو و ایجاد ترس و وحشت واهی در غارت هست و نیست مردم عراق بکوشند . زبان در کام جنگ و سیاست اسیر شده و واژه ها در چنگال کسانی که دستشان به خون بیگناهان آلوده ، گرفتار آمده است. برای مثال، طراح امریکائی طرق شکنجه زندانیان عراق(رامسفلد) از طرد شکنجه سخن می گوید، مالک بزرگترین موسسه مالی که غارت منابع عراق را در دست دارد(دیک چینی) از عدالت اجتماعی سخن می گوید و این چنین است که واژه "حقوق بشر" در بیانیه های نظامیان از مفهوم تهی می شود. زبان و مفاهیم آن در بیانیه های نظامی و اطلاعیه های ارتش پیامی را به مردم جهان می فرستد که فقط بیانگر منافع نیروی اشغالگر است. در ابوقریب و زندان باقرام و کونتانامو انواع و اقسام شکنجه ها را تحت نام مبارزه با تروریسم توجیه می کنند.
حال آن که در عالم واقع به سخن برخی از نظامیان که از جنگ روگردان شده اند؛ کل مردم عراق و هر جنبنده ای دشمن احتمالی است؛ تروریست است، حتی در برخی موارد عربیت نیز با تروریسم پیوند می یابد.این نوع واژه سازی نژاد پرستی عریان است. مفاهیم را مخدوش کردن است. بنابر این باید زبان سخنگویان جنگ افروز و مفاهیم القائی آنان را با دقت مورد بررسی قرار داد.

تصویری که هر روز رسانه های رسمی تحت نظر دولتی تلاش می کنند از سیمای ارتش امریکا در عراق بدهند سیمائی است که فرماندهان نظامی برای مردم جهان تصویر می کنند. اطلاعاتی هم که از این طریق نشر می گردد از غربال محافل جنگ افروزان می گذرد و به سخن چامسکی طوری اطلاعات را دستکاری می کنند تا در مردم ایجاد رضایت کنند. حال آن که در عراق ودر زندگی روزانه مردم چهره تفنگداران امریکائی رنگ دیگری دارد که برخی از روزنامه نگاران مستقل و آزاده گزارش می کنند؛ گزارشاتی که به دست مردم کمتر می رسد. گزارشات طوری تکان دهنده و روح گزا هستند که مطالعه آنها قلب هر انسان آزاده ای را به درد می آورد. بیرحمی فوق العاده سربازان و عدم وجود ابتدائی ترین اصول انسانی در میدان نبرد چهره بشریت را تار می کند. بربریت نظامیان امریکا طوری وحشت انگیز و غیر انسانی است که پرخی از سربازان پس از بازگشت به امریکا برای استراحت از صفوف جنگ فرار می کنند و خطر زندان و مشکلات فراوان را به جان می خرند تا یکبار دیگر شاهد همان اعمال شنیع علیه کسانی که قرار بود دموکراسی و حقوق بشر برای آنها برده شود نباشند؛ ماموریتی که وعده آزادی مردم عراق از شر دیکتاتوری صدام را میداد اینک دستاورد آن کشتار بی سابقه مردم و آوارگی میلیونها عراقی ییگناه از خانه و کاشانه خویش است.
امنیت شهروندان عراقی و افغانی دست کنتراتچیهائی است که نه به دولت عراق وابسته اند و نه در مقابل قانون پاسخگو.
محمد الختمی که عضو کمیسیون حقوق بشر ترکیه است می گوید:
بوش در نظر دارد که به طور سیستماتیک مردم عراق را نابود کند.او از هیتلر و استالین بیرحم تر است. چندین مورد از جنایات جنگی را نیز ذکر می کند.
۱-" جاشوا کی"، سرباز امریکائی گواهی داده که سربازان امریکائی با سرهای از تن جدا شده عراقی فوتبال بازی می کردند (گزارش سی بی سی کانادا-۲۰۰۷-۰٣-۰۴)
۲-۶ سرباز امریکائی اقرار کردند که به یک دختر عراقی به طور زنجیره ای تجاوز کرده و بعد دخترکوچک را تیر باران کرده اند.وضمنا خواهر ۵ ساله و پدر و مادر دختر را نیز از دم تیر گذراندند.این سربازان که متهم شده اند به این قرارند: استیون قرین از مریلند تکزاس-براین هاورد، پال کورتز، جسی اسپلمن، و آنتونی یاریب.
٣-چهار سرباز امریکائی به نامهای کوری کلالقت، ویلیام هونساکر و گروهبان ریموند گیروآرد ، جاستن گربر متهم هستند که گروهی از بازداشتیهای عراقی را در حالی که چشم بند بر چشم داشتند به شیوه اعدام گونه می کشند، همان گونه که نازیها عمل می کردند.
۴-سربازان آمریکائی در عملیات موسوم به
Phantom Fury از گاز سفید فسفر در فلوجه استفاده کردند.سازمان ملل در سال 1980 استفاده از این گاز را علیه انسانها ممنوع کرد.گاز فسفر به سرعت روی بدن انسان گسترش می یابد و فوری آتش می گیرد و میسوزااند. این گاز را نمی توان خاموش کرد یا با آب شست و از بدن دور کرد.میتوانید عکس شهروندان جزغاله شده عراقی را ببینید که در فلوجه با این گاز فسفر سفید سوزانده شدند.نازیها هم از این گاز استفاده نکرده بودند. روزنامه بوستون گلوب در این عرصه گزارش داده است.تلویزیون ایتالیا یک مطلب مستند تهیه نمود و استفاده ارتش امریکا از گاز فسفر را نشان داد.
۵- بوش تمام معاهدات کنوانسون ژنو را کاملن نادیده گرفته است. میتوانید متن معاهده را خودتان بخوانید که امریکا از امضا کنندگان آنست.
۱۰-بویش را حس میکنی؟ آیا متوجه بویش میشوی؟ناپالم را میگم پسر. چیزی در دنیا همچون ناپالم بوئی نداره.من بوی ناپالم را بامدادان دوست دارم.میدونی که یک دفعه ما کوهی را با ناپالم بمباران کردیم.وقتی که همه عملیات تمام شد ، من تمام منطقه را زیر نظر داشتم جنبده ای را نیافتم حتی یک جسد بوگرفته کثیف را ندیدم که حرکت کند.بوئی مثل گازوئیل.تمام تپه را زدیم. یک پیروزی بود. حالا از نو آپوکالیپس ساختیم.
۱۱-- گاز خردل علیه عراقیها استفاده کردند جنایتی که هیتلر انجام نداد.
۱۲- امریکا در عراق در تاریخ ۲۰۰۵-۰٣-۰۱از گاز ضد اعصاب استفاده کرد. دکتر خالد الشیخی از وزارت بهداشت عراق در یک کنفرانس خبری در بغداد این مطالب را فاش ساخت: نیروهای امریکائی از گازهای خردل، گاز اعصاب و دیگر مواد شیمیائی سوزاننده بدن و سلاحهای میکروبی علیه شهروندان بیدفاع عراقی استفاده کردند.این عملیات در حمله به شهر فلوجه صورت گرفته است.
۱٣- امریکا علیه مردم غیر نظامی از اورانیوم اشباع شده استفاده کرده. این را برنده جایزه پولیتزر آقای جان هانچت و متخصصین اورانیوم اشباع شده برملا کردند. امریکا، روسیه و انگلیس و پاکستان تمام زباله های نیروگاه هسته ای خود را به سلاحهای مسلح به ارانیوم اشباع شده تبدیل کردند و آنها را در بازارهای آزاد فروختند.این سلاح حدود ۱۰ پوند اورانیوم جامد است که با مواد پلوتونیوم، امریسیم، نپتونیوم و اورانیوم ۲٣۶ آغشته شده. همین که از محفظه خارج شود آتش می گیرد و به محض انفجار به شکل قطعات کوچکی در می آید. در جنگ خلیج نیز امریکا از این مواد استفاده کرده . یک سوم بازماندگان و وترانهای جنگ خلیج به ناتوانیهای جسمی دائم مبتلا هستند. روکه می گوید امریکائیها دروغ می گویند.از آغاز جنگ در سال 2003 نظامیان امریکا ۱۲۰ تن از خمپاره های آغشته به اورانیوم استفاده کردند.
۱۵- ارتش امریکا در عملیات فلوجه از گازهای مسموم کننده استفاده کرده است.
۱۵-طبق گزارش مجله معتبر پزشکی موسوم به "لانست" سربازان امریکائی ۱۰۰ هزار عراقی که اکثر آنها کودکانند را کشته اند.
۱۶- طبق گزارش آسوشییتد پرس، در طول یک ماه، ٣۲۴۰ عراقی مرگشان ثبت شده است.این آمار کامل نیست. مطمئن هستم که آمار کشته های غیر نظامیان در همان ماه از این هم بالاتر است.
۱۷- وقتی با مخالفین جنگ در عراق صحبت می کردم آنها تعداد کشته شدگان عراقی را از مرز یک میلیون بیشتر می دادند.
۱۷- جورج بوش در پاسخ به خبر نگاری که پرسید آقای رئیس جمهور آمار کشته شدگان عراقی چه قدر است، پاسخ دادند: حدود ٣۰ هزار!۲۰۰۵-۱۲-۱۴
۱٨- در شهر فلوجه دو سوم مردم قتل و عام شدند.این بیرحمی در تاریخ بشری سابقه نداشته است.
۲٣- داستانهای زندانیان زندانهای ابو قریب، کوانتانامو بی ( و زندان باقرام) افغانستان هنوز از پرده نیفتاده است.
۲۴-سربازان امریکائی به کودکان و دختران رحم نکرده و به طور زنجیره ای به دختران خردسال تجاوز جنسی کرده اند.
۲۵-سربازان عراقی با پخش شیرینی و تنقلات به کودکان انها را به خود جلب کرده و از این کودکان به عنوان سپر دفاعی انسانی در میدانهای جنگ سود جسته اند.
۲۶-سربازان عراقی زنان عراقی را گروگان گرفته تا بلکه مردان آنها خود را معرفی کنند.
۲۷- سربازان امریکائی جریان آب را به منازل مردم قطع کردند، سپس کارخانه تولید برق را بمباران کردند و فاضلابها را بمباران کردند و سبب شدند که مرض سل و تیفوس شیوع پیدا کند.
۲٨-سربازان امریکائی مجبور کردند که کشاورزان عراقی هیچ محصولی نکارند مگر این که مواد اولیه و تخم گیاهان را که در بر گیرنده "ژن ترمینیتر" بود از شرکتهای امریکائی مثل مونسانتو بخرند.
(این نکته خبر ار سیاست سرزمینهای سوخته دارد که اشغالگران بر آن بودند تا آخرین رمق خاک کشور را با ویرانه ای بدل کنند و مردم عادی را از تلاش و کار تولیدی باز دارند تا آنان را نیازمند خود سازند.)
۲٨- سربازان امریکائی بیمارستانها، مساجد مسلمانان و خانه های شخصی مردم را بمباران کردند.
۲۹- بوش در بصره کارخانه تصفیه آب را بمباران کرد تا کودکان عراقی را بکشد. و این در زمانی رخ داد که تحریمها علیه مردم عراق اعمال شده بود. بنابراین کودکان با سرعت بیشتر از نبود اب و یا با استفاده از آبهای آلوده به طور عمدی کشته می شدند.این بویژه یک جنایت جنگی بغایت غمباری است. کشته شدن از تشنگی نوعی اعمال شکجه مخفی است که میلونها برابر شدیدتر و تلختر از انواع دیگر شکنجه هاست.من خودم از این نوع شکنجه رنج برده ام باید با این نوع اعمال شرم آور پایان داده شود.
٣۰-دولت امریکا مردم جهان را در مورد جنگ عراق فریفته و آنان را از متن حوادث دور نگه داشته است. امریکا با تمام نیرو وب سایت نیروهای ضد جنگ را می بندد و نابود می کند.
امریکا دوربین ها و وسایل تیم خبرنگاران لبنانی را که توانسته بودند اجساد ۴۰ امریکائی را کشف کنند نابود کرد. داستان را از زبان فراریان ارتش امریکا دنبال کنید. و ببینید که چگونه از یک سوی شرکتهای چند ملیتی منابع کشوری را از یک سوی غارت می کنند و از سوئی برای ایجاد امنیت برای خود مردم عادی را قتل و عام می کنند" آقای "کی" می گوید به ما گفته بودند که همه عراقیها را در جبهه جنگ به عنوان دشمن ببینید مگر اینکه بی گناهی آنها ثابت شود و در این مورد از پیامدهای کارتان هرگز پشیمان و متاسف نباشید". در جریان یک بازرسی و کنترل عبور و مرور خودروها آقای "کی" هم سرنشین تانکی بود که اتومبیلی را که از نقطه کنترل عبور کرد منفجر کردند.بچه و پدری توی ماشین بود. پدر در جا کشته شد اما کودک زخمی گردید. آقای کی بچه را پانسمان کرد و به نزدیکترین بیمارستان برد. حال از زبان خود این تفنگئدار بخوانید:
"من اجازه نداشتم این کار را بکنم چر ا که این اقدام من نوعی نشان دادن همدردی با دشمن بود". بعد از اینکه ماشین را بازرسی کردند هیچ نشانی از کالای ممنوعه در آن نیافتند. او با تاسف چنین می گوید:
" ما نفهمیدیم که جرا این اتومبیل را نگه داشتند". او می گوید که کسی احساس مسئولیت نمی کند. او از فاجعه ای که در منطقه رمادی عراق دیده سخن می گوید:" ما به گوشه ای رسیدیم و دیدیم که اعضا بدن انسانها همه جا افتاده، سرها از بدنها جدا شده اند و هیچ سربازی مسئولیتی را نمی پذیرفت.من جلو رفتم تا ببینم که آتش سوزی یا چیز دیگر وجود داشته، فقط دیدم که تقنگداران سر یک عراقی را مثل توپ فوتبال به هم پاس می دهند. این کار مرا از جنگ بیزار کرد.و به مسئول مستقیم خود گفتم که من دوست ندارم شریک این کارها شوم و جزئی از این واحد باشم.اما روز بعد فرمانده تانک به من گفت که خفه شو.این کارها در حیطه اختیار من نیست و به من مربوط نمی شود.
"از کشتن افراد بیگناه امتناع می کنم"
نام من داریل آندرسون است. از پایگاه نظامی آمریکا در شرق آلمان به عراق ارسال شدم.در عملیاتی زخمی گشتم و جایزه هم به من تعلق گرفت.جهت مداوا به آلمان اعزام شدم و دوباره کارآموزی دیدم تا ۶ ماه دبگر در عراق خدمت کنم. در ایام کریسمس که به مرخصی آمدم ، تصمیم گرفتم که دیگر نمی توانم به آلمان بر گشته و از آنجا به عراق بروم.چرا؟ چون از کشتن افراد بیگناه بیزارم. خیلی ساده می گویم من نمی توانم دیگر آدم کشی کنم.
در صفوف ارتش چیزی به نام عدالت وجود ندارد. واژه
military justice یا عدالت نظامی در مورد من، جرمی هینزمن، چنین بود: چون من حضور در خاک عراق را کشتار شهروندان و تضیع حقوق بشر می دانستم، از بازگشت به عراق سرباز زدم. پس از بحث دردآور زیاد با همسرم تصمیم گرفتیم جهت فرار از همان عدالت نظامی به کانادا پناهنده شویم.
اسناد منتشره توسط امریکا نشان می دهد که این دولت در ٨۹ کشور و قلمرو در دنیا مقر نظامی ایجاد کرده است.در این سند می خوانیم: "مقر فرماندهی امریکا-اروپائی مستقر در اشتوتکارد آلمان، مسئولیت رهبری ۱٣ میلیون مایل مربع در ٨۹ کشور و قلمرو را دارد. که از دماغه شمالی نروژ تا خاور میانه و افریقای جنوبی کشانده شده است. ماموریت این فرماندهی حمایت و تنفیذ منافع و سیاستهای امریکا در سراسر جهانست و نیز آماده کردن نیروهای رزمی و جنگنده در زمین، دریا و هواست که گوشه ای از آنرا اینک در عراق مردم جهان مشاهده می کنند.آیا این مقرهای نظامی پیام آور صلح و دوستی بین ملتها هستند؟ واژه های دوستی میان ملل، دموکراسی و آزادی از نفیر تانکهای این نیروهای واکنش سریع به گوش خواهد رسید؟ آیا این زرهپوشها پناه دهنده مردم فلوجه و رمادی و بغدادند یا اینکه پدید آورنده چتر حفاظتی برای چند ملیتی های جهان خوار متعلق به آقای دیک چینی و دیگران ؟چرا بانک جهانی و صندوق بین المللی پول که در الفاظ نگران حقوق بشر در سراسر جهانند در این ورطه خونین که مردمی تروریزه می شوند احساس نگرانی نمی کنند؟زبان در کام سیاست اسیر شده است.خدا می داند جه داستانهای وحشت آوری باز ماندگان این حمام خونها در عراق، که زمانی مهد تمدن بشری بوده، بیان خواهند داشت. و پرسش مرتبط با ما اینکه کسانی که آتش در هیمه این اشغالگران می گذارند تا خاک ایران را جولانگه زرادخانه های بیگانگان کنند،نگران سرنوشت تاریخ، تمدن و حقوق مردم نیستند؟ واژه ها به راستی که مظلوم واقع شده اند. آیا زبان و مفاهیم و معانی آن نیز بمباران شیمیائی نشده اند؟عملکرد این نیروی عظیم را ویتنام شاهد بوده است. آیا تاریخ دوباره تکرار خواهد شد؟

منابع:
از نشانه های اینترنتی زیر در جمع آوری اسناد سود جسته ام:
۱-
USA Deserters Speak out
۲-
USA Atrocities in Iraq
٣-الفبای زبان شناسی، ترجمه دکتر غیاثی
۴-مقرهای نظامی آمریکا در جهان
USA Military bases Around the World

 

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست                                   

Free Web Counters & Statistics