نویدنو:06/05/1387                                                                     صفحه قابل چاپ است

نویدنو:

تشدید، تشدید مبارزه

نگاهی کوتاه به اوضاع سیاسی پاکستان[1]

برگردان: مینا آگاه

 

 

از زمان تاسیس پاکستان در 60 سال پیش، این کشور همواره در بحران به سر می برده است. اما بحران موجود بدترین آن هاست. این بحران فقط یک بحران سیاسی نیست، بلکه بحرانی اقتصادی و اجتماعی نیز می باشد. هنگامیکه در نهم مارس 2007، گروه های سیاسی مخالف ژنرال مشرف به ائتلاف نیروها دست زدند، ابعاد وسیع این بحران روشن شد و چنان موقعیتی پدیدآمد که غاصبان ارتشی و اربابان آمریکائی آن ها دیوانه شدند.  علاوه براین، زمانی که بی نظیر بوتو ترورشد، موقعیت عملا از کنترل خارج شد و دستورهای نظامیان فقط در ارودگاه ها قدرت اجرائی را خود را حفظ کرد. در آن زمان شرایطی وجود داشت که یک سازمان انقلابی منسجم واقعی می توانست این موج را به سوی انقلاب راهبری کند. اما این کار صورت نگرفت و اوضاع به انتخابات 18 فوریه انجامید.  حزب کمونیست پاکستان به احزابی که باعث شدند این موقعیت برای تغییر نظام از بین برود امید نبست، اما مردم به احزاب برنده انتخابات امید بستند. ما عقیده داریم که احزاب در صحنه برای آرزوی انقلابی توده های مردم ارزشی قائل نیستند، و مردم باید برای رسیدن به خواست هاشان از طریق تظاهرات، راهپیمائی و تحصن و غیره فشار وارد کنند.

متاسفانه تظاهرات و مبارزات به نوعی توقف رسیده و  از میان خاکستر حاکمان قدیمی حاکمیت جدیدی ظهور پیدا می کند.  آمریکا، نقش آفرین خاورمیانه ای امروزین آن اتحادیه اروپا ، و ارتش به ایجاد این حاکمیت تازه کمک می کنند. قیمت مواد مصرفی سربه فلک کشیده، قوه ی قضائیه هنوز تثبیت نشده، و بالاتر از همه این ها، قدرت به نمایندگان منتقل نشده است. در همان حال حزب مسلم لیگ  از ائتلاف خارج شده، بحشهای دمکراتیک حزب دمکراتیک مردم کنارگذاشته شده و هم اکنون هر دو حزب مشغول ایجاد ارتباط با امپریالیسم آمریکا و حاکمان محلی آن هستند. و در همان حال، حزب عوام لیگ زمینه را برای ورود سرمایه داران خاورمیانه ای آماده می کند. ملاها ائتلاف نیروهای سیاسی دمکراتیک را تا سطج یک "اسباب بازی" در دست حاکمان تنزل داده اند. 

 

اکنون حزب جمهوری خواه امپریالیسم آمریکا در آخرین مراحل حکومت خود است، و برای پیاده کردن برنامه ی "خاورمیانه ی بزرگ" خود عجله دارد که شامل برنامه ی به هم ریختن مرز کشورهای منطقه نیز می شود. پاکستان در شرف باختن در این سناریوا ست.

 

نقش جنبش های دمکراتیک، چپ، مترقی و بخصوص وکلای پاکستان چه باید باشد؟

 

حزب کمونیست پاکستان معتقد است که بهترین کار انتقال قدرت به نمایندگان مردم و احیای حقوق مردم به کمک قانونگذاری است. ابقای قضات برکنارشده، از جمله شورای عالی قضایی، به جایگاه قبلی خود در سوم نوامبر 2007 محک خوبی برای ارزیابی این موقعیت است. مواد غذائی، به خصوص آرد، روغن خوراکی، قند و شکر، حبوبات، برنج و نفت باید، با داشتن یارانه برای فقرا، در دسترس همگان قرارگیرد. برای بیکاران باید شغل مناسب ایجاد گردد. وکلا، متخصصین، اتحادیه ها، اتحادیه های کشاورزان باید زیر یک پرچم گردآیند و شروع به واردآوردن فشار به حکومت نظامیان  و کاخ ریاست جمهوری کنند.

راهپیمائی طولانی وکلا باید شورای نظامی و روسای آمریکائی آنان را هدف قراردهد. باید درمقابل سفارت آمریکا یک روزکامل تحصن کنند. و تحصن طولانی ای باید در مقابل دفتر رئیس جمهور در جی اچ کیو  برپا شود، و تا به تائید رسیدن تمامی خواسته ی آنان در پارلمان پایان نگیرد. در ضمن فراخوان برای واعتصاب عمومی نیز باید صورت بگیرد.

 

نقش مردم و نیروهای دمکراتیک در کشورهائی نظیر کشور ما نمی تواند محدود به رای گیری و انتخابات پارلمانی باشد، اگر چه مبارزه برای حاکمیت پارلمانی را نیز شامل می شود. تلفیق مبارزات مختلف است که می تواند باعث شود دمکراسی در اینجا ریشه بگیرد.


 

[1]  McClatchy 2008, Jnue 3

 

  | می توانید نظرات خودرا اینجا ابراز نمایید .

 

بازگشت به صفحه نخست         

                            

Free Web Counters & Statistics